ParvanehDesigner
یک شنبه 17 آبان 1383, 03:49 صبح
مزیت رقابتی دایمی و پایدار[1]
در بازاریابی، مزیت رقابتی دایمی و پایدار، امتیازی است که یک شرکت نسبت به شرکتهای رقیب دارد. این مزیت به طور معمول از وضعیتی به نام "محوریت شایستگی" یا "محوریت صلا حیت"
(core competency ) که همان "شایسته سالاری" است، نشات میگیرد .
مزیت رقابتی برای موثر واقع شدن باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
1ـ غیر قابل تقلید یا بسیار سخت برای تقلید باشد.
2 ـ منحصر به فرد باشد.
3ـ دایمی و پایدار باشد.
4ـ برای وضعیتهای گوناگون قابلیت کاربرد داشته باشد.
نمونههایی از ویژگیهای مورد نیاز برای دستیابی به یک "مزیت رقابتی دایمی و پایدار" در زیر آورده شده است:
· تمرکز بر روی مشتری (یا مشتری گرایی) و ارزش ماندگاری او.
· کیفیت ممتاز محصول.
· قراردادهای توزیع و پخش جامع.
· اعتبار شرکت و حق مالکیت نام و نشان تجاری.
· تکنیکهای تولید با هزینهی پایین.
· حقوق انحصاری شامل حق اختراع، حق اکتشاف، ثبت، دانش و قوانین حق انتشار.
· تیم مدیریت و کارکنان عالی.
فهرست ویژگیهای مزیت رقابتی دایمی بسیار طولانی است. البته بعضی از صاحبنظران معتقدند و ادعا دارند که در این دنیای رقابتی با تغییرات بسیار سریع، هیچ یک از این مزیتها در بلندمدت نمیتواند ثابت و پایدار باشد. این گروه از کارشناسان معتقدند که تنها مزیت رقابتی که به راستی پایدار و دایمی است، بنا نهادن سازمانی است که خود بسیار متغیر، انعطافپذیر، سیال و در عین حال هوشمند باشد به نحوی که همیشه بتواند در هر شرایط و با هر تغییرات یک مزیت برای پیشی گرفتن از سایرین بیابد. برای چنین سازمانی فرق نمیکند که چه تغییراتی در حال وقوع است، مهم تطابق و کشف مزیت از دل هر تغییر است.
مدل کسب و کار[2]
مدل (یا طراحی) کسبوکار مکانیسمی است که به وسیلهی آن، یک کسبوکار میتواند به درآمد و سود بیشتر دست یابد، در واقع خلاصه و توضیحی است از برنامهها و طرحهای یک شرکت برای ارایهی خدمات به مشتریان. مدل کسب و کار شامل دو مقولهی خطمشی و اجراست و شامل موارد زیر است:
· چگونگی انتخاب مشتریان
· چگونگی تعریف و متمایز کردن محصولات ارایه شده
· چگونگی جذب و نگهداری مشتریان
· چگونگی ورود و عمل در بازار (خطمشی تبلیغ و خطمشی توزیع به طور جداگانه)
· چگونگی تعریف و عملکرد هر وظیفه
· چگونگی شکلدهی به منابع
· چگونگی رسیدن به سود
بازار[3]
بازار فرآیندی است که به مردم امکان معامله و مبادله میدهد و به طور عمومی قانون عرضه و تقاضا بر آن حاکم است. بازارها به دو شکل عمومی و تخصصی وجود دارند که بازار تخصصی فقط یک کالا را مبادله و معامله میکند. تجمع تعداد زیادی از فروشندگان علاقهمند به عرضهی محصول موجب شکلگیری بازار میشود و بدین ترتیب برای آنها پیدا کردن مشتریان مورد انتظار آسانتر میشود.
نظام اقتصادی که اساس آن بر تعامل، کنشها و واکنشهای بین خریداران و فروشندگان به منظور تخصیص منابع استوار است، ”اقتصاد بازار“ یا ” Market Economy“ نامیده میشود که نقطهی مقابل ”اقتصاد دستوری“ (Command economy ) و یا ”اقتصاد غیربازار“ (non - market economy) است.
بازار سنتی به طور معمول عبارت بود از میادین شهرها، جایی که فروشندگان، غرفه یا دکانهای خود را بر پا میکردند و خریداران به انتخاب و خرید اموال تجاری مورد نیاز خود میپرداختند.
این نوع بازار بسیار قدیمی است و به صورت نامحدود در اشکال مختلف در سراسر جهان وجود دارند. در آمریکا این نوع بازارها به تدریج با فقدان محبوبیت مواجه شدند، اما با افزایش دوبارهی استقبال عموم به غذاهای محلی، این نوع بازارها دوباره با اقبال مواجه شدند که امروزه به Farmers Markets یا به اصطلاح ”بازارهای کشاورزان“ شهرت دارند.
با اختراع کامپیوتر و نتایج حاصل از افزایش استفاده از آن که موجب ورود به مدرنیته و دنیای ماشینی و اینترنت شده است، بازارها همیشه به صورت فیزیکی نیستند. چنین بازارهای مجازی دربرگیرندهی روشهای ارتباطی در معاملات و نقل و انتقال اطلاعات هستند. نمونهی قابل ملاحظهی این نوع بازارها، بازار معاملات ارزهای بینالمللی[4] است.
سهم بازار[5]
در مدیریت استراتژیک و بازاریابی، ”سهم بازار“ عبارت است از درصد یا بخش یا نسبتی از بازار که در دسترس است یا نسبتی از یک بخشبندی از بازار که به وسیلهی سازمان خدمات رسانی میشود.
تعبیر دیگری که از ”سهم بازار“ وجود دارد که عبارت است از عایدی ناشی از فروش شرکت به یک بازار در مقایسه با کل عایدی ناشی از فروش رقبا به آن بازار[6].
سهم بازار افزون بر تعریف با معیار پولی، به وسیلهی مقیاس حجم فروش هم قابل سنجش است.
برای نمونه فرض کنید از مجموع /10000000 قطعه کامپیوتری، برای مثال Mother Board، که در بازار X عرضه شده، شرکت ((Intel 000/000/1 قطعهی آن را عرضه کرده باشد. بنابراین از نظر حجم و نه نظر پولی، 1% از سهم بازار X متعلق به شرکت Intel است.
”سهم بازار“ یکی از مفاهیم و اهدافی است که در کسب و کار بسیار مورد توجه است. (اهداف و مفاهیم دیگر که به طور معمول مورد توجه زیاد قرار میگیرند عبارتاند از: بازده سرمایه
(ROI: Return on Investment)، بازده داراییها (ROA: Return on Assets) و نرخ هدف روی سود).
--------------------------------------------------------------------------------
[1]- stainable competitive advantage
[2] - Business Model
[3]- Market
[4]- Forex
[5] - Market share
[6]- برای نمونه فرض کنید کل فروش 10 شرکت قطعات کامپیوتری به یک بازار خاص مانند خاورمیانه، در یک دورهی زمانی معین، 100 میلیارد دلار باشد. به فرض اگر شرکت HP 10 میلیارد دلار از مجموع 100 میلیارد دلار را به خود اختصاص داده باشد، دارای سهم 10% از بازار خواهد بود - مترجم
مترجم : شاهین گلستانی (کارشناس ارشد علوم اقتصادی)
ناشر : همکاران سیستم
در بازاریابی، مزیت رقابتی دایمی و پایدار، امتیازی است که یک شرکت نسبت به شرکتهای رقیب دارد. این مزیت به طور معمول از وضعیتی به نام "محوریت شایستگی" یا "محوریت صلا حیت"
(core competency ) که همان "شایسته سالاری" است، نشات میگیرد .
مزیت رقابتی برای موثر واقع شدن باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
1ـ غیر قابل تقلید یا بسیار سخت برای تقلید باشد.
2 ـ منحصر به فرد باشد.
3ـ دایمی و پایدار باشد.
4ـ برای وضعیتهای گوناگون قابلیت کاربرد داشته باشد.
نمونههایی از ویژگیهای مورد نیاز برای دستیابی به یک "مزیت رقابتی دایمی و پایدار" در زیر آورده شده است:
· تمرکز بر روی مشتری (یا مشتری گرایی) و ارزش ماندگاری او.
· کیفیت ممتاز محصول.
· قراردادهای توزیع و پخش جامع.
· اعتبار شرکت و حق مالکیت نام و نشان تجاری.
· تکنیکهای تولید با هزینهی پایین.
· حقوق انحصاری شامل حق اختراع، حق اکتشاف، ثبت، دانش و قوانین حق انتشار.
· تیم مدیریت و کارکنان عالی.
فهرست ویژگیهای مزیت رقابتی دایمی بسیار طولانی است. البته بعضی از صاحبنظران معتقدند و ادعا دارند که در این دنیای رقابتی با تغییرات بسیار سریع، هیچ یک از این مزیتها در بلندمدت نمیتواند ثابت و پایدار باشد. این گروه از کارشناسان معتقدند که تنها مزیت رقابتی که به راستی پایدار و دایمی است، بنا نهادن سازمانی است که خود بسیار متغیر، انعطافپذیر، سیال و در عین حال هوشمند باشد به نحوی که همیشه بتواند در هر شرایط و با هر تغییرات یک مزیت برای پیشی گرفتن از سایرین بیابد. برای چنین سازمانی فرق نمیکند که چه تغییراتی در حال وقوع است، مهم تطابق و کشف مزیت از دل هر تغییر است.
مدل کسب و کار[2]
مدل (یا طراحی) کسبوکار مکانیسمی است که به وسیلهی آن، یک کسبوکار میتواند به درآمد و سود بیشتر دست یابد، در واقع خلاصه و توضیحی است از برنامهها و طرحهای یک شرکت برای ارایهی خدمات به مشتریان. مدل کسب و کار شامل دو مقولهی خطمشی و اجراست و شامل موارد زیر است:
· چگونگی انتخاب مشتریان
· چگونگی تعریف و متمایز کردن محصولات ارایه شده
· چگونگی جذب و نگهداری مشتریان
· چگونگی ورود و عمل در بازار (خطمشی تبلیغ و خطمشی توزیع به طور جداگانه)
· چگونگی تعریف و عملکرد هر وظیفه
· چگونگی شکلدهی به منابع
· چگونگی رسیدن به سود
بازار[3]
بازار فرآیندی است که به مردم امکان معامله و مبادله میدهد و به طور عمومی قانون عرضه و تقاضا بر آن حاکم است. بازارها به دو شکل عمومی و تخصصی وجود دارند که بازار تخصصی فقط یک کالا را مبادله و معامله میکند. تجمع تعداد زیادی از فروشندگان علاقهمند به عرضهی محصول موجب شکلگیری بازار میشود و بدین ترتیب برای آنها پیدا کردن مشتریان مورد انتظار آسانتر میشود.
نظام اقتصادی که اساس آن بر تعامل، کنشها و واکنشهای بین خریداران و فروشندگان به منظور تخصیص منابع استوار است، ”اقتصاد بازار“ یا ” Market Economy“ نامیده میشود که نقطهی مقابل ”اقتصاد دستوری“ (Command economy ) و یا ”اقتصاد غیربازار“ (non - market economy) است.
بازار سنتی به طور معمول عبارت بود از میادین شهرها، جایی که فروشندگان، غرفه یا دکانهای خود را بر پا میکردند و خریداران به انتخاب و خرید اموال تجاری مورد نیاز خود میپرداختند.
این نوع بازار بسیار قدیمی است و به صورت نامحدود در اشکال مختلف در سراسر جهان وجود دارند. در آمریکا این نوع بازارها به تدریج با فقدان محبوبیت مواجه شدند، اما با افزایش دوبارهی استقبال عموم به غذاهای محلی، این نوع بازارها دوباره با اقبال مواجه شدند که امروزه به Farmers Markets یا به اصطلاح ”بازارهای کشاورزان“ شهرت دارند.
با اختراع کامپیوتر و نتایج حاصل از افزایش استفاده از آن که موجب ورود به مدرنیته و دنیای ماشینی و اینترنت شده است، بازارها همیشه به صورت فیزیکی نیستند. چنین بازارهای مجازی دربرگیرندهی روشهای ارتباطی در معاملات و نقل و انتقال اطلاعات هستند. نمونهی قابل ملاحظهی این نوع بازارها، بازار معاملات ارزهای بینالمللی[4] است.
سهم بازار[5]
در مدیریت استراتژیک و بازاریابی، ”سهم بازار“ عبارت است از درصد یا بخش یا نسبتی از بازار که در دسترس است یا نسبتی از یک بخشبندی از بازار که به وسیلهی سازمان خدمات رسانی میشود.
تعبیر دیگری که از ”سهم بازار“ وجود دارد که عبارت است از عایدی ناشی از فروش شرکت به یک بازار در مقایسه با کل عایدی ناشی از فروش رقبا به آن بازار[6].
سهم بازار افزون بر تعریف با معیار پولی، به وسیلهی مقیاس حجم فروش هم قابل سنجش است.
برای نمونه فرض کنید از مجموع /10000000 قطعه کامپیوتری، برای مثال Mother Board، که در بازار X عرضه شده، شرکت ((Intel 000/000/1 قطعهی آن را عرضه کرده باشد. بنابراین از نظر حجم و نه نظر پولی، 1% از سهم بازار X متعلق به شرکت Intel است.
”سهم بازار“ یکی از مفاهیم و اهدافی است که در کسب و کار بسیار مورد توجه است. (اهداف و مفاهیم دیگر که به طور معمول مورد توجه زیاد قرار میگیرند عبارتاند از: بازده سرمایه
(ROI: Return on Investment)، بازده داراییها (ROA: Return on Assets) و نرخ هدف روی سود).
--------------------------------------------------------------------------------
[1]- stainable competitive advantage
[2] - Business Model
[3]- Market
[4]- Forex
[5] - Market share
[6]- برای نمونه فرض کنید کل فروش 10 شرکت قطعات کامپیوتری به یک بازار خاص مانند خاورمیانه، در یک دورهی زمانی معین، 100 میلیارد دلار باشد. به فرض اگر شرکت HP 10 میلیارد دلار از مجموع 100 میلیارد دلار را به خود اختصاص داده باشد، دارای سهم 10% از بازار خواهد بود - مترجم
مترجم : شاهین گلستانی (کارشناس ارشد علوم اقتصادی)
ناشر : همکاران سیستم