PDA

View Full Version : گفتگو: هوش مصنوعی انسان



lordarma
جمعه 30 بهمن 1388, 19:38 عصر
با سلام خدمت دوستان گرامی،
نظری دارم و مایلم شما هم در این بحث شرکت کنید و این تایپیک را ارتقاع بخشید،
همان طور که می دانید شرکت های بزرگ کامپیوتری در سرتاسر جهان سعی بر این دارند تا بتوانند برنامه ای (یا کامپیوتری) بسازند که بتواند دقیقا شبیه به مغز انسان عمل کند.
ما ایرانیان همیشه سعی کرده ایم تا کسی یک کاری را انجام دهد و سپس به سمت آن کشانده شویم،
همان طور که اطلاع دارید شرکت های مذکور بسیار بسیار از ما در این موضوع جلوتر هستند و حتی به تازگی شنیده ام توانسته اند مغز گربه را باز سازی کنند،
حال از شما تقاضا می کنم که دست به دست هم بدهیم و با هم در این راه تلاش کنیم...
خب من برای شروع بحث این موضوع را مطرح می کنم:

به نظر من انسان در زندگی شراط های گوناگونی را در هر لحظه در پیش رو دارد و با توجه به حواس 5 گانه و همچنین خاطرات گذشته یکی از این میلیون ها شرط را در لحظه انتخاب می کند، حال اگر ما بتوانیم 5 دستگاه ورودی به کامپیوتر به عنوان جایگزین حواس پنج گانه بدهیم شاید بتوانیم با دادن این شرط ها، هوش انسان را باز سازی کنیم،
البته این را قبول دارم که همچین کاری با سیستم های خانگی امکان پذیر نیست ولی باز مایل هستم تا نظراتتان را در مورد این موضوع بیان کنید...

ببخشید که خیلی مبتدیانه و در حد خودم نظرم را بیان کردم،
منتظر شرکت شما در این بحث هستم...
با تشکر

پی نوشت:
این عکس را در اینجا قرار می دهم تا با روحیه بیشتری در این بحث شرکت کنید!:چشمک:
http://content8.flixster.com/photo/12/09/99/12099958_gal.jpg
پیشنهاد می کنم کسانی که این انیمیشن زیبا را ندیده اند حتما آن را تماشا کنند.....

dousti_design
جمعه 30 بهمن 1388, 19:53 عصر
حال از شما تقاضا می کنم که دست به دست هم بدهیم و با هم در این راه تلاش کنیم...اینو کاملا قبول دارم.
ولی... برای حواس پنجگانه... این ایده شما خیلی کلی هست.
بینایی: image proccesing که حتا خارجی ها هم کاملا بهش مسلط نشدن(در حد انسان)
شنوایی: شنوایی هم مثل موقعیتش بینایی هست.
اکثر این حس هایی که شما گفتید اینطورین.
این ایده شما خوبه ولی باید وارد جزئیات بشید و روی مثلا پردازش تصویر و... کار کنید. و بعد از اون همچین ایده هایی رو مطرح کنید.
تاپیک بینایی ماشین (http://barnamenevis.org/forum/showthread.php?t=207385)هم راه اندازی شد!
موفق باشید

lordarma
جمعه 30 بهمن 1388, 20:14 عصر
اینو کاملا قبول دارم.
ولی... برای حواس پنجگانه... این ایده شما خیلی کلی هست.
بینایی: image proccesing که حتا خارجی ها هم کاملا بهش مسلط نشدن(در حد انسان)
شنوایی: شنوایی هم مثل موقعیتش بینایی هست.
اکثر این حس هایی که شما گفتید اینطورین.
این ایده شما خوبه ولی باید وارد جزئیات بشید و روی مثلا پردازش تصویر و... کار کنید. و بعد از اون همچین ایده هایی رو مطرح کنید.
موفق باشید


بله من کاملا با شما موافق هستم،
هدف من هم از بحث بالا یک شروع کلی بود،
شاید عده ای باشند که مثلا با بحث حواس 5 گانه مخالف باشند،
به نظر من بهتر است زمانی که بحث منسجم شد وارد جزییات بشویم...
در ضمن باید به یک نکته دیگر هم توجه کرد،
آیا ما می خواهیم هوشی مانند انسان بسازیم یا فراتر از آن؟

lordarma
شنبه 01 اسفند 1388, 15:36 عصر
خب کس دیگری مایل نیست در این بحث شرکت کند؟
باز هم برای شروع چند سوال را مطرح می کنم،
خواهشا نظر خود را بیان کنید...
1.ما به دنبال هوش انسانی هستیم یا فراتر از آن؟ - آیا ربات های ما باید احساس داشته باشند؟
2.چه امکانات سخت افزاری برای این کار لازم است؟
3.علم در این مورد تا کنون تا کجا پیشرفت کرده است؟
4.آیا ممکن است روزی برسد که نسل بشر از بین برود و ربات ها روی زمین حکومت کنند؟ ، از کجا معلوم که ما خودمان ساخته موجودات قبلی نباشیم؟
5.انسان ها مجموعا چند احساس دارند؟ (مانند عشق، درد، ترس و...)
فکر می کنم این سوالات برای شروع بحث مفید باشند،
لطفا شما هم همکاری کنید...

بانوی ایران
دوشنبه 03 اسفند 1388, 00:56 صبح
سلام
تاپيك و موضوع خوبيه اميدوارم ادامه پيدا كنه
اما در مورد حواس پنجگانه كه گفتيد
من يك نظر كوچيك دارم
وقتي بحث راجع به يك حس براي مثال مانند بينايي ميشه به يك نكته بايد توجه كرد(اين راجع به حس هاي ديگر هم قابله بحثه)
و اون اينه كه مغز انسان مدام در حال الگو سازي است و بخشي از كار ما رو توابعي تشكيل ميدند كه كه در حال الگو سازي باشه كه اين الگو ميتونه تابعي بر حسب زمان باشه
اين مثاليه كه يكي از اساتيد من زد
براي مثال من در حال راه رفتن توي يك اتاقم و يك مسير رو در حال طي كردن
شما داريد به من نگاه ميكنيد براي يك لحظه چشماتونو ميبنديد وقتي باز ميكنيد به كجا نگاه ميكنيد؟
ذهن شما در هر لحظه در حال الگو سازيه و بر اساس اون الگو يك مسيري رو پيشبيني ميكنه
و حدس ميزنه ميزان درست بودن حدس ضريب خطا و ارور حاصل رو ايجاد ميكنه و اين الگوي ايجاد شده يك تابع بازگشتيه كه تعداد متغير هاي اون بسته به عوامل متعددي از جمله سرعت حركت شخص
ميزان خطا و ميزان اعتمادي كه به سنسور دريافت كننده داريم و... بستگي داره
اميدوارم منظورم رو تونسته باشم بيان كنم و مفيد بوده باشه

mortezamsp
دوشنبه 03 اسفند 1388, 01:17 صبح
با سلام .

اولا ، بهتره این بحث رو همین جا تمومش کنی. این بحث خیلی عمیق و گستردست و تو یه تاپیک نمیگنجه . شاید بتونی خودت یه فرام در این زمینه بسازی .

دوما ،
یک نرم افزار درپیچیده ترین شکلش هم فقط یک فکراست ، ولی هیچوقت یک آگاهی نیست . پس نه میتواند احساس ( نه حس ) داشته باشد و نه میتواند انسان باشد . نهایتا یک ابزار است .

lordarma
دوشنبه 03 اسفند 1388, 02:26 صبح
بله من هم می دونم این بحث گسترده است اما بالاخره باید از یک جایی شروع شود،
شما از کجا می دانید که ما هم (انسان ها) یک نرم افزار پیچیده نیستیم؟
ماشینی که ساخته شود می تواند از دیدگاه خود فکر و احساس داشته باشد،
از نظر شما چه فرقی بین یک فرد احساساتی و فردی که به خوبی ادای احساساتی بودن را در می یاورد وجود دارد؟
باز هم از بقیه دوستان خواهش می کنم در این بحث شرکت کنند...

lordarma
دوشنبه 03 اسفند 1388, 02:32 صبح
سلام
تاپيك و موضوع خوبيه اميدوارم ادامه پيدا كنه
اما در مورد حواس پنجگانه كه گفتيد
من يك نظر كوچيك دارم
وقتي بحث راجع به يك حس براي مثال مانند بينايي ميشه به يك نكته بايد توجه كرد(اين راجع به حس هاي ديگر هم قابله بحثه)
و اون اينه كه مغز انسان مدام در حال الگو سازي است و بخشي از كار ما رو توابعي تشكيل ميدند كه كه در حال الگو سازي باشه كه اين الگو ميتونه تابعي بر حسب زمان باشه
اين مثاليه كه يكي از اساتيد من زد
براي مثال من در حال راه رفتن توي يك اتاقم و يك مسير رو در حال طي كردن
شما داريد به من نگاه ميكنيد براي يك لحظه چشماتونو ميبنديد وقتي باز ميكنيد به كجا نگاه ميكنيد؟
ذهن شما در هر لحظه در حال الگو سازيه و بر اساس اون الگو يك مسيري رو پيشبيني ميكنه
و حدس ميزنه ميزان درست بودن حدس ضريب خطا و ارور حاصل رو ايجاد ميكنه و اين الگوي ايجاد شده يك تابع بازگشتيه كه تعداد متغير هاي اون بسته به عوامل متعددي از جمله سرعت حركت شخص
ميزان خطا و ميزان اعتمادي كه به سنسور دريافت كننده داريم و... بستگي داره
اميدوارم منظورم رو تونسته باشم بيان كنم و مفيد بوده باشه

به نظر شما امکان این الگوسازی ها توسط ماشین وجود دارد؟
چه پیش نیاز هایی برای این کار لازم است؟
آیا هوش مصنوعی که توسط ما ساخته می شود باید خطا هم داشته باشد؟

پیشنهاد می کنم بقیه اساتید محترم هم در این بحث شرکت نمایند و ترجربیات ارزشمند خویش را در اختیار ما قرار دهند،
هر کس اگر لطف کند و به سوالات مطرح شده پاسخ دهد بسیار بسیار سپاسگزار می شوم...

معصومه ارفعی
دوشنبه 03 اسفند 1388, 10:21 صبح
سیستمی می تواند شبیه به انسان باشد که بتواند عاقلانه تصمیم بگیرد
برای اینکه یک سیستم بتواند عاقلانه تصمیم بگیرد به چند عامل بیرونی و درونی احتیاج دارد که یکی از
این عاملها عامل حواس هست عامهای دیگر مثل محیط ، دانش های گذشته ، احساس و....

dousti_design
دوشنبه 03 اسفند 1388, 11:07 صبح
به نظر شما امکان این الگوسازی ها توسط ماشین وجود دارد؟
چه پیش نیاز هایی برای این کار لازم است؟
آیا هوش مصنوعی که توسط ما ساخته می شود باید خطا هم داشته باشد؟


دوستمون "بانوی ایرانی (http://barnamenevis.org/forum/member.php?u=119578)" مثال جالبی رو مطرح کردند.
شما وقتی به یک شخصی که در حال حرکته نگاه میکنید و چشماتون رو میبندید، هیچ وقت استدلال نمیکنید که بله من که چشمامو بستم ولی اون شخص هنوز داره حرکت میکنه، پس وقتی چشامو باز کردم باید یکم جلوتر رو نگاه کنم. شما به صورت غریزی این کار رو میکنید.
حالا از خودتون شروع کنید و این غریزه رو کنار بذارید و ببینید میتونید خودتون محاسبه کنید و ببینید درصد خطاش چقدره؟
توی روبات هم اگر سرعت اون شخصی که در حال حرکت هست رو به دست بیارید، و مدت زمانی که چشم روبات بسته مونده، تقریبا میتونید به جواب نزدیک بشید. پس کار غیر ممکنی نیست.
----------
پیشنهاد من برای این تاپیک اینه که چندتا تاپیک جداگانه هم بزنید، برای بینایی و... تا اینجا فقط درباره مسائل کلی صحبت بشه.

lordarma
دوشنبه 03 اسفند 1388, 12:11 عصر
دوستمون "بانوی ایرانی (http://barnamenevis.org/forum/member.php?u=119578)" مثال جالبی رو مطرح کردند.
شما وقتی به یک شخصی که در حال حرکته نگاه میکنید و چشماتون رو میبندید، هیچ وقت استدلال نمیکنید که بله من که چشمامو بستم ولی اون شخص هنوز داره حرکت میکنه، پس وقتی چشامو باز کردم باید یکم جلوتر رو نگاه کنم. شما به صورت غریزی این کار رو میکنید.
حالا از خودتون شروع کنید و این غریزه رو کنار بذارید و ببینید میتونید خودتون محاسبه کنید و ببینید درصد خطاش چقدره؟
توی روبات هم اگر سرعت اون شخصی که در حال حرکت هست رو به دست بیارید، و مدت زمانی که چشم روبات بسته مونده، تقریبا میتونید به جواب نزدیک بشید. پس کار غیر ممکنی نیست.
----------
پیشنهاد من برای این تاپیک اینه که چندتا تاپیک جداگانه هم بزنید، برای بینایی و... تا اینجا فقط درباره مسائل کلی صحبت بشه.


به نظر من این حس در انسان هم با محاسبان انجام می گیرد اما چون سرعت آن بسیار بسیار بالا است و همچنین با توجه به ترجربیات قبلی ما آن را یک غریزه می پنداریم،
به نظر من برای تاسیس تایپیک های جداگانه مدیران ابتدا می بایست این تایپیک را به عنوان تایپیک مادر قرار دهند تا سپس بتوان در مورد زیر مجموعه های آن تصمیم گیری کرد،
باز هم از بقیه دوستان خواهش می کنم در مورد سوالاتی که در این تایپیک مطرح شد نظر بدهند...
ممنون از توجه همگی

بانوی ایران
سه شنبه 04 اسفند 1388, 00:29 صبح
به نظر شما امکان این الگوسازی ها توسط ماشین وجود دارد؟
چه پیش نیاز هایی برای این کار لازم است؟
آیا هوش مصنوعی که توسط ما ساخته می شود باید خطا هم داشته باشد؟

پیشنهاد می کنم بقیه اساتید محترم هم در این بحث شرکت نمایند و ترجربیات ارزشمند خویش را در اختیار ما قرار دهند،
هر کس اگر لطف کند و به سوالات مطرح شده پاسخ دهد بسیار بسیار سپاسگزار می شوم...

اين الگو سازي ها (به نظر من) از طريق ماشين امكان پذيره مساله توابعي هست كه براي ماشين طراحي ميشن
(اين يك نظر كاملا شخصيه) هوش مصنوعي ايجاد شده مسلما داراي خطاست به اين دليل كه ذهن انسان هم داراي خطاست وقتي فرد چشمش رو ميبنده مقياس و اندازه گيري رو از دست ميده و با حدس و پيشفرض نسبي الگو رو ادامه ميده

دوستان لازم به ذكر ميدونم كه من در اين زمينه اطلاعات خيلي محدودي دارم و مطالبي كه ميگم نظرات شخصيه من با توجه به توضيحاتي كه يكي از اساتيد براي من داد است
ولي علاقمندم به اين بحث

golbafan
سه شنبه 04 اسفند 1388, 12:30 عصر
سلام

شايد 100 سال ديگه بشه چنين كاري كرد

ولي هيچ ماشيني قادر نيست مثل انسان تصميم بگيره

حد اكثر ميشه يك حيوون خونگي رو بصورت روبات توليد كرد

اَرژنگ
سه شنبه 04 اسفند 1388, 13:02 عصر
لطفاً قبل از ادامه این بحث یکمی مطالعه بخرج بدیدهیچ کدام از پستهایی که فرستاده شدند ربطی به هوش مصنوعی ندارند،
برایه شروع به تست تورینگ یک نگاه بندازید.

lordarma
سه شنبه 04 اسفند 1388, 13:11 عصر
سلام

شايد 100 سال ديگه بشه چنين كاري كرد

ولي هيچ ماشيني قادر نيست مثل انسان تصميم بگيره

حد اكثر ميشه يك حيوون خونگي رو بصورت روبات توليد كرد


من از شما خواستم تا در این تایپیک بیایید و سعی کنید یک راه عملی برای این کار پیدا کنید نه اینکه بخواهید دیگران را دلسرد نمایید،
از کجا با این اطمینان صحبت می کنید؟
خواهش می کنم بحث را جدی بگیرید و نظریات عملی و مستند بیان کنید...

lordarma
سه شنبه 04 اسفند 1388, 13:13 عصر
لطفاً قبل از ادامه این بحث یکمی مطالعه بخرج بدیدهیچ کدام از پستهایی که فرستاده شدند ربطی به هوش مصنوعی ندارند،
برایه شروع به تست تورینگ یک نگاه بندازید.


ممنون از راهنمایی شما،
بله، در حقیقت ما هم قصد برنامه نویسی هوش مصنوعی را نداریم، بلکه قصد ما بررسی جزییات و پیش نیاز های آن است،
به فرض مثال اگر ما ندانیم که انسان ها چند احساس و در چند دسته مختلف دارند چگونه می توانیم آن ها را باز سازی کنیم؟
اگر لطف کنید و مقالات مربوطه را در همین تایپیک قرار بدهید ممنون می شویم...
با تشکر

اَرژنگ
سه شنبه 04 اسفند 1388, 13:19 عصر
بله من هم می دونم این بحث گسترده است اما بالاخره باید از یک جایی شروع شود،
شما از کجا می دانید که ما هم (انسان ها) یک نرم افزار پیچیده نیستیم؟
ماشینی که ساخته شود می تواند از دیدگاه خود فکر و احساس داشته باشد،
از نظر شما چه فرقی بین یک فرد احساساتی و فردی که به خوبی ادای احساساتی بودن را در می یاورد وجود دارد؟
باز هم از بقیه دوستان خواهش می کنم در این بحث شرکت کنند...

داشتن احساس و یا نه را فراموش کنید، تنها چیزی که لازم است این است که یک نفر نتواند فرقی بین مساجهایی که از یک انسان ویا ماشین دریافت میکند قائل بشه.

اینکه انسان نرم‌افزاری است یا نه مهم نیست، اینکه نمیشه بین یک نرم افزار به اندازه کافی پیچیده و یک انسان نشه فرقی پیدا کرد نشان دهنده این است که حتی اگر انسان نرم افزاری نباشد بازهم میشه با یک نرم افزار بازسازیش کرد.

در این مورد داستانهایه علمی تخیلی به اندازه کافی وجود دارند که از لحاظ فکری قانع کننده باشند که کارهایی را که یک انسان، یا هر موجود زنده دیگری انجام میده را میشه با نرم افزار بازسازی کرد.

اینکه همه چی در کائنات نرم افزاری ممکن است باشد را تحت تئوری Holographic Universe در مد نظر گرفتند.

برایه پیشرفت در این گونه مسائل به چندین نوع فلسفه‌هایه مختلف باید نگاه بندازید:
Digital Philosophy, Quantum Phylosophy, Infomration Theory

lordarma
سه شنبه 04 اسفند 1388, 13:48 عصر
داشتن احساس و یا نه را فراموش کنید، تنها چیزی که لازم است این است که یک نفر نتواند فرقی بین مساجهایی که از یک انسان ویا ماشین دریافت میکند قائل بشه.

اینکه انسان نرم‌افزاری است یا نه مهم نیست، اینکه نمیشه بین یک نرم افزار به اندازه کافی پیچیده و یک انسان نشه فرقی پیدا کرد نشان دهنده این است که حتی اگر انسان نرم افزاری نباشد بازهم میشه با یک نرم افزار بازسازیش کرد.

در این مورد داستانهایه علمی تخیلی به اندازه کافی وجود دارند که از لحاظ فکری قانع کننده باشند که کارهایی را که یک انسان، یا هر موجود زنده دیگری انجام میده را میشه با نرم افزار بازسازی کرد.

اینکه همه چی در کائنات نرم افزاری ممکن است باشد را تحت تئوری Holographic Universe در مد نظر گرفتند.

برایه پیشرفت در این گونه مسائل به چندین نوع فلسفه‌هایه مختلف باید نگاه بندازید:
Digital Philosophy, Quantum Phylosophy, Infomration Theory


ممنون از پاسخ مفیدتان،
آیا می توانید اطلاعاتی در مورد آن 3 تا فلسفه به ما بدهید؟:چشمک:
باز هم از دیگران خواهش می کنم در این بحث شرکت نمایند...

اَرژنگ
سه شنبه 04 اسفند 1388, 14:14 عصر
ممنون از پاسخ مفیدتان،
آیا می توانید اطلاعاتی در مورد آن 3 تا فلسفه به ما بدهید؟:چشمک:
باز هم از دیگران خواهش می کنم در این بحث شرکت نمایند...

به قول Obi-Wan Kenobi :
" !Use the source Luke"

از هر اطلاعاتی که من میتونم در اختیار شما بزارم بهتر اینکه چطوری خودتان این اطلاعات را کسب کنید، برایه شروع به این لینکها یک نگاه بندازید:

http://www.youtube.com/results?search_query=Gregory+Chaitin&search_type=&aq=f

http://www.amazon.com/Quantum-Reality-Beyond-New-Physics/dp/0385235690

http://en.wikipedia.org/wiki/Holographic_principle

اگر کسی در این زمینه‌ها علاقه داشته باشد بعد از مطالعه پایه برایه تبادل نظر در سطح عمیقتر باهام تماس بگیره.

morrning
جمعه 07 اسفند 1388, 10:58 صبح
با سلام خدمت شما دوستان من یه سری الگوریتم دارم که معمولا در بازی های کامپیوتری مورد استفاده قرار می گیره که یه سری متغییر رو تعریف میکنه و در صورت نیاز به صورت راندوم یکی رو انتخاب میکنه و کلا رشته های بعدی اون متغییر رو دنبال میکنه !
لازم میدونم یه سری مسائل روانشناسی و بعضی از نظریات رو بازگو کنم که ....

1- انسان ها در حوزه تفکر دو رشته دارند که موازی هم حرکت میکنند یکی تفکرات بلند مدته مثلا من میخوام در آینده معلم بشم و این به تفکرات بعدی بنده جهت میده ولی یه سری مسائل هست که عمیق نیست هر چند که در سمت و سوی هدف اصلی است مثلا من علاوه بر اینکه می خوام در آینده معلم بشم گاهی اوقات فوتبال هم بازی میکنم ! توی بازی های کامپیوتری جدید از این نظریه استفاده شده !

یه بازی جدیدا اومده که توی نمایشگاه ای 3 هم معرفی شد که نقش اول بازی یه کاراگاه بود و هدف هم حل مسئله هست. اما این وسط پلیر مختاره که توی محیط بازی از کی سوال کنه و با کی بجنگه و....
توی این بازی هدف اصلی حل مسئله هست ولی این وسط دو نفرو بیگناه بکشید هم چیزی عوض نمیشه و داستان روال خودش رو داره .

شماره دو رو میزارم واسه بعد که دوستان هم همراهی کردن

morrning
جمعه 07 اسفند 1388, 11:09 صبح
انگار کسی نبود...
خوب شماره دو

اگر ما بیام و فکر کنیم یه الگوریتم میتونیم بنویسیم و یه سری هدف تعریف کنیم که مثلا به سورت راندوم یکی از هدف ها رو انتخاب کنه. (البته هنوز معلوم نشده که در تفکرات انسان ها هدف ها چطور شکل میگیرن مثلا انیشتین چطور هدفش رو انتخاب کرد یا هیتلر شاید آدم ها هم به صورت راندوم اهدافشون رو انتخاب میکنند ؟؟؟) بعد در طول برنامه یه سری زیر برنامه تعریف کنیم و به اهداف نسبتشون بدیم که در صورت لزوم دوباره راندوم انتخاب کنه.... ولی میشه یه سری مسائل رو دخیل داد که انتخاب ها ی شانصی رو محدود کنه و مقدار انتخاب ها رو به حد اقل برسونه . ذهن انسان ها هم همین طور کار میکنه شرایط انتخاب ها رو برای انسان کم میکنه تا اینکه انسان در بین انتخاب های محدود شده به شرایط یکی رو انتخاب میکنه . از کجا معلوم در بین این انتخاب ها ما هم تفکرمان به صورت راندوم انتخاب نکنه !!!!!!!!

morrning
جمعه 07 اسفند 1388, 11:19 صبح
3- یک سری مسائل هم ست که به هدف انتخابی ربطی نداره ولی انجام دادن اون هدف سودمنده ! (البته برای ماشین سودمند ترین راه کوتاهترینه و سرگرمی اصلا مهم نیست چیزی که صد در صد خلاف مزاج انسان ها ست)
حالا ما توی الگریتممون میام یه سری از زیر برنامه های اهداف دیگه رو هم قرار میدیم البته چون این زیر برنامه ها با هدف یا شاخه اصلی متناسب نیست زیاد فراخوانی کردن اون باعث مختل شدن برنامه یا همون تفکر میشه !

یه مثال میزنم امیدوارم این بخش رو متوجه بشین!

همون هدف معلم شدن رو در نظر میگیریم ! که فرض میکنیم من به صورت راندوم اون رو انتخاب کردم حالا با یه سری زیر برنامه مثلا مطالعه . رفتن به کتابخونه . کلاس تقویتی و.... مواجه هستم . که منظم یا نا منظم این کارها رو انجام میدم .

البته من میخوام فوتبال بازی کم هر چند که میخوام معلم بشم این کارها رو هم انجام میدم ولی مقدارش به حد اقل خودش میرسه چون من نمیخوام ! توجه کنید ! نمی خوام فوتبالیست بشم!!!!

xxxxx_xxxxx
جمعه 07 اسفند 1388, 12:14 عصر
به نظر شما امکان این الگوسازی ها توسط ماشین وجود دارد؟

صد البته؛ نگاهی به عملکرد شبکه های عصبی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87_%D8%B9%D8%B5%D8%A8%DB%8C) (Nueral Networks (http://en.wikipedia.org/wiki/Neural_network)) بیاندازید. برای همین موضوع تخمین زدن موقعیت، بحث Estimation و Approximation در شبکه های عصبی مطرح هست که هدف نهایی یک NN است. اصلاً شبکه های عصبی بر اساس الگوریتم های تشخیص الگو و یادگیری و آموزش به وجود امدند.




چه پیش نیاز هایی برای این کار لازم است؟

ایجاد یک شبکه عصبی مصنوعی و شروع به آموزش آن.



آیا هوش مصنوعی که توسط ما ساخته می شود باید خطا هم داشته باشد؟

بستگی به الگوریتم های بکار رفته در سیستم دارد. پیش از ایجاد سیستم، کارایی سیستم با شبیه سازی کردن آن سنجیده میشه تا میزان خطا بدست بیاد.


سؤال:
منظور شما از عنوان تاپیک چیست؟ "هوش مصنوعی انسان" !!!

lordarma
جمعه 07 اسفند 1388, 12:20 عصر
منظورم اینه که سعی نماییم روش ها و ایده هایی برای باز سازی هوش انسان پیدا کنیم،
همان طوری که قبلا گفتم در حال حاضر دانشمندان با کمک ابر کامپیوتر توانسته اند هوش گربه را باز سازی کنند،
شما اگر فکر می کنید عنوان دیگری بهتر است آن را بگذارید،
من قلبا از
morrning (http://barnamenevis.org/forum/member.php?u=68755)
و xxxxx_xxxxx (http://barnamenevis.org/forum/member.php?u=46030)
و سایردوستانی که در این بحث شرکت کرده اند تشکر می کنم،
امیدوارم باز هم در این بحث شرکت کنید و این علم را توسعه دهید...

morrning
جمعه 07 اسفند 1388, 14:31 عصر
بله دوست خوبمون xxxxx_xxxxx درست میگن ولی توجه داشته باشید که اگه فقط روی سیستم تفکر انسان ها برای شبیه سازی اون تمرکز کنیم میبینیم که با چه ساختمان بسیار بزرگی با حجم انبوهی از اطلاعات مواجه هستیم !

البته من قبلا برای روبات های صنعتی برای صرفه جویی در فضا برای ثبت اطلاعات یه فکری که الان بهش میگن نظریه اندیشیدم ! که البته با مشکلاتی هم مواجه بود!

فرض بر اینه که نمونه یا همون روبات ساخته شده و الان به جمع آوری اطلاعات به وسیله سنسور هایی که داره می پردازه ! خوب اگه ما فقط یه نمونه داشته باشیم کارمون راحته ولی اگه با 1000 تا نمونه سروکار داشته باشیم کمی قضیه فرق میکنه! اولا باید هر نمونه فضای زیادی رو برای جمع آوری اطلاعات داشته باشه که در انسان ها خاطرات از این جا شکل میگیره (البته انسان ها به دلیل حافظه n ترا بایتی که خداوند در اختیارشون گذاشته مشکلی ندارن) ولی بیاین سیستم تفکر رو از حافظه جدا کنیم !

یعنی همه ی نونه ها اطلاعاتی رو که جمع آوری میکنن به یه بانک اطلاعاتی بفرستن و ما میتونیم حافظه این جامعه رو متمرکز کنیم ! و هر نمونه اطلاعاتی رو که لازم داره از بانک اطلاعاتی بگیره!
البته این مشکل وجود داره که علم همهی نونه های جامعه یکسان میشه و این چیزیه که در بین انسان ها وجود نداره ولی برای شبیه سازی حیوانات خانگی و روبات های صنعتی میشه ازش استفاده کرد!

من خودم همراه با 5 نفر از همکلاسیام توی دانشگاه دو نمونه روبات امدادگر رو با این نظریه ساختیم البته کار خیلی سختی بود.
اگه مفیده بگین تا ادامه بدم و اگه نه که قطع بشه!

morrning
جمعه 07 اسفند 1388, 14:37 عصر
به نظر من ابتدا از چیزای کوچیک شروع کنیم مثلا یه گربه خونگی ! و بخش های متعدد برای یررسی جزئیات ایجاد بشه و در نهایت یه تیم همراه با دوستان الکترونیک کار و مکانیک کار

یه چیز دیگه هست و اینه که اکثر مقالات شبیه سازی تفکرات به زبان آسیای شرقی هستن و که کره ای ها در جهان حرف اول رو میزنن

dousti_design
جمعه 07 اسفند 1388, 14:51 عصر
اگه مفیده بگین تا ادامه بدم و اگه نه که قطع بشه!
حتما ادامه بدید. داریم استفاده میکنیم.

در نهایت یه تیم همراه با دوستان الکترونیک کار و مکانیک کار
من که خیلی وقته دنبال تشکیل یه تیم پژوهشی در رابطه با بینایی ماشین هستم. اگر تیم تشکیل دادید و اگر من رو هم قابل دونستید. هستم تا آخرش:چشمک:.
من یک سوال هم از اساتید محترم دارم:
چرا برای هوشمند سازی ماشین هدف انسان هست؟ درحالی که ماشین خصوصیاتی داره که بهتر از انسانه(مثلا دقت)
نمونش هم تست تورینگ هست که در تعریفش اومده که ماشین باید مثلا برای ضرب و تقسیم اعداد بزرگ گاهی اوقات اشتباه هم بکنه؟ مگه اشتباه چیز خوبیه که میخوان بیارنش توی ماشین. خب اگر هدف از هوشمندسازی انسان نباشه بهتر نیست؟؟؟

morrning
جمعه 07 اسفند 1388, 15:15 عصر
حتما ادامه بدید. داریم استفاده میکنیم.

من که خیلی وقته دنبال تشکیل یه تیم پژوهشی در رابطه با بینایی ماشین هستم. اگر تیم تشکیل دادید و اگر من رو هم قابل دونستید. هستم تا آخرش:چشمک:.
من یک سوال هم از اساتید محترم دارم:
چرا برای هوشمند سازی ماشین هدف انسان هست؟ درحالی که ماشین خصوصیاتی داره که بهتر از انسانه(مثلا دقت)
نمونش هم تست تورینگ هست که در تعریفش اومده که ماشین باید مثلا برای ضرب و تقسیم اعداد بزرگ گاهی اوقات اشتباه هم بکنه؟ مگه اشتباه چیز خوبیه که میخوان بیارنش توی ماشین. خب اگر هدف از هوشمندسازی انسان نباشه بهتر نیست؟؟؟

خوب در جواب سوالتون باید بگم توی سیستم تفکر انسان ها خطا باعث یه چیزی شبیه الگو میشه مثلا یه بچه که توی سرازیری با توپ بازی میکنه داره یه عمل خطا رو انجام میده در حالی که نسبت به عواقبش بی اطلاعه ولی وقتی زمین خورد و جایی از بدنش آسیب دید یه الگو تشکیل میشه که توی ماشین ها و برنامه ها بهش میگن تابع !
از وقتی که الگو توی ذهن شکل گرفت دیگه پسر بچهی قصه ی ما هر وقت سرازیری میبینه اون الگو و عواقبش توی ذهنش فراخوانی میشه و طبق چیزایی که توی بخشای قبلی گفتم شرایط انتخاب ها رو براش محدود میکنه و سرانجام باعث میشه خطای قبلی تکرار نشه !:لبخندساده:

البته به این دلیل همواره طرز تفکر انسان ها جذاب بوده که اگه انسان ها خطا نمیکردن همه به نهایت کمال میرسیدن و همهی مردم جهان میشدن انیشتین

اگه لازم میدونید و تیمتون تکمیل شد بگین یه یه انجمن اختصاصی در این باره بزنیم !

lordarma
جمعه 07 اسفند 1388, 15:16 عصر
حتما ادامه بدید. داریم استفاده میکنیم.

من که خیلی وقته دنبال تشکیل یه تیم پژوهشی در رابطه با بینایی ماشین هستم. اگر تیم تشکیل دادید و اگر من رو هم قابل دونستید. هستم تا آخرش:چشمک:.
من یک سوال هم از اساتید محترم دارم:
چرا برای هوشمند سازی ماشین هدف انسان هست؟ درحالی که ماشین خصوصیاتی داره که بهتر از انسانه(مثلا دقت)
نمونش هم تست تورینگ هست که در تعریفش اومده که ماشین باید مثلا برای ضرب و تقسیم اعداد بزرگ گاهی اوقات اشتباه هم بکنه؟ مگه اشتباه چیز خوبیه که میخوان بیارنش توی ماشین. خب اگر هدف از هوشمندسازی انسان نباشه بهتر نیست؟؟؟


بله من هم موافق هستم،
به نظر من ما نباید از روی عمد به ماشین ضریب خطا بدهیم (هرچند به نظرم دادن ضریب خطا در مراحل پایانی صورت می گیرد)
چطوره روی الگوریتمی کار شود که خود به خود به کمال برسد؟
چند وقت پیش شنیده بودم ویروسی ساخته شده که می تواند خودش را کامل کند،
اگر بتوانیم از این روش استفاده کنیم،
خیلی از کارها راحت تر و سریع تر پیشرفت خواهد کرد...
مثلا شما اینطور در نظر بگیرید که ما داریم یک موتور هوش سازی طراحی می کنیم!:لبخند:
نمی دونم متوجه منظورم شدید یا نه،
ولی اگر این موتور در خود ماشینی که قرار است طراحی شود قرار گیرد خود ماشین می تواند خودش را کامل و یا حتی تعمیر کند...

morrning
جمعه 07 اسفند 1388, 15:25 عصر
اول باید مشخص کرد که میخوایم چی بسازیم یا چیو شبیه سازی کنیم!

نظر من اینه ما اول بیایم یه نگهبان محله بسازیم!

یه نگه بان که تصاویر ویدئویی تهیه کنه و توی کوچه ها حرکت کنه از تصاویر افراد که از ساعتی مثلا 12 به بعد روبه رو میشه عکس بگیره و با صدا ها و رنگ های خاصی حساسیت نشان دهد . مثلا اگه از جایی صدای داد و فریادی اومد به صورت هوشمند به سمت مرکز صدا حرکت کنه و با اختیار خودش از افراد عکس بگیره!
و در صورت لزوم به پلیس تلفن بزنه !

dousti_design
جمعه 07 اسفند 1388, 15:28 عصر
اگه لازم میدونید و تیمتون تکمیل شد بگین یه یه انجمن اختصاصی در این باره بزنیم !
فکر من اینه که یه گروه تشکیل بدیم و فکرامونو بذاریم روی هم تا بتونیم به کمک همدیگه مسائل و الگوریتم هایی حل یا حتی تولید کنیم(الگوریتم). به قول معروف یه دست صدا نداره. من همیشه توی کشورمون میبینم که هیچ کس کار گروهی نمیکنه و به خاطر همین توی تولید علم به هیچ جا نمیرسیم.
نظر من اینه که تیمی تشکیل بدیم، بعد مقاله بنویسیم و منتشر کنیم. مثلا من الان دارم یه مقاله 600 صفحه ای در رابطه با بینایی ماشین ترجمه میکنم. خب مثلا میگم اگه چند نفر باشیم ببینید چقدر خوب میشه:لبخندساده:

lordarma
جمعه 07 اسفند 1388, 15:28 عصر
اول باید مشخص کرد که میخوایم چی بسازیم یا چیو شبیه سازی کنیم

هدف شبیه سازی هوش انسان و یا بالاتر به صورت تئوری هست،
فکر نمی کنم کسی انتظار داشته باشد که بخواهیم در انتهای این بحث یک عضو جدید به سایت اضافه کنیم!!!:لبخند:

lordarma
جمعه 07 اسفند 1388, 15:31 عصر
فکر من اینه که یه گروه تشکیل بدیم و فکرامونو بذاریم روی هم تا بتونیم به کمک همدیگه مسائل و الگوریتم هایی حل یا حتی تولید کنیم(الگوریتم). به قول معروف یه دست صدا نداره. من همیشه توی کشورمون میبینم که هیچ کس کار گروهی نمیکنه و به خاطر همین توی تولید علم به هیچ جا نمیرسیم.
نظر من اینه که تیمی تشکیل بدیم، بعد مقاله بنویسیم و منتشر کنیم. مثلا من الان دارم یه مقاله 600 صفحه ای در رابطه با بینایی ماشین ترجمه میکنم. خب مثلا میگم اگه چند نفر باشیم ببینید چقدر خوب میشه:لبخندساده:

در کُل ایده خوبی است به شرط اینکه عملی شود،
همچنین من فکر نمی کنم سطح سخت افزاری پایین ما این اجازه را بهمان بدهد که بتوانیم در پایان کار به نتیجه مطلوب برسیم،
همان طور که در پست های قبلی هم عرض کردم،
شرکت های بزرگ با کمک ابر کامپیوتر توانستند مغز گربه را باز سازی کنند،
پس ما فعلا می توانیم مقاله بنویسیم و بحث کنیم تا شاید بالاخره یک راهی پیدا کردیم...

dousti_design
جمعه 07 اسفند 1388, 15:33 عصر
فکر نمی کنم کسی انتظار داشته باشد که بخواهیم در انتهای این بحث یک عضو جدید به سایت اضافه کنیم!!!:لبخند:
؟؟؟

هدف شبیه سازی هوش انسان و یا بالاتر به صورت تئوری هست
به نظر من کلمه هوش بهتره!

lordarma
جمعه 07 اسفند 1388, 15:35 عصر
؟؟؟

به نظر من کلمه هوش بهتره!


منظورم از کاربر جدید این بود که در نهایت رباتی که ما ساختیم یکی از کاربر های سایت شود!!!!:لبخند::قهقهه:

بله من هم کلمه هوش را مناسب می بینم:لبخند:

morrning
جمعه 07 اسفند 1388, 17:22 عصر
به به چه بحث فعالی !
هوش انسان چیزی نیست که بخوایم با دو تا پست و چند تا الگوریتم سرو تهشو هم بیاریم. نظر من اینه از یه چیز کوچیک تر شروع کنید که به هدف اصلی که همون هموش واقعا مصنوعیه تعمیم داده بشه!

چیزی که در مورد انسان ها مهمه قدرت یادگیریه و ساخت تابع های جدید به صورت ذاتی البته حیوان ها هم از دایره بیرون نیستن ولی حیوان ها قدرت حافظه کمتری دارند مثلا به غیر از دلفین بقیه ماهی ها حافظه بلند مدت زیر 20 دقیقه دارند یهنی اموری که 20 دقیقه پیش انجام داده اند را به خاطر نمی آورند!:قهقهه:

dousti_design
جمعه 07 اسفند 1388, 17:31 عصر
هوش انسان چیزی نیست که بخوایم با دو تا پست و چند تا الگوریتم سرو تهشو هم بیاریم. نظر من اینه از یه چیز کوچیک تر شروع کنید که به هدف اصلی که همون هموش واقعا مصنوعیه تعمیم داده بشه!
من دنبال بینایی ماشین هستم. هرکسی میخواد همکاری کنه تا یه گروه پژوهشی تشکیل بدیم به یاهوی من پی ام بده:(اینجا مطرح نشه. چون تاپیک از بحث اصلی خارج میشه)
dousti_design
:چشمک:

lordarma
جمعه 07 اسفند 1388, 17:33 عصر
به به چه بحث فعالی !
هوش انسان چیزی نیست که بخوایم با دو تا پست و چند تا الگوریتم سرو تهشو هم بیاریم. نظر من اینه از یه چیز کوچیک تر شروع کنید که به هدف اصلی که همون هموش واقعا مصنوعیه تعمیم داده بشه!

یعنی شما می فرمایید بحث رو عملی کنیم؟
خب پیشنهاد خوبی است به شرط اینکه یک برنامه نویس حرفه داوطلب شود و نظریات را به کد تبدیل کند،
از چه مبحث کوچکی شروع کنیم؟،
مثلا هدف ما بازسازی چه چیزی باشد؟
کسی توانایی و وقت همکاری در این موضوع را دارد؟

lordarma
جمعه 07 اسفند 1388, 17:37 عصر
من دنبال بینایی ماشین هستم. هرکسی میخواد همکاری کنه تا یه گروه پژوهشی تشکیل بدیم به یاهوی من پی ام بده:
dousti_design
:چشمک:

می شه بحث رو خصوصی نکنید؟:لبخندساده:
اگر قرار باشد این طرح به صورت خصوصی دنبال شود ارزش خود را از دست می دهد،
سعی کنیم مسیری را طی کنیم که اگر هم موفق نشدیم،
افرادی که بعد از ما تصمیم همچین کاری را دارند بتوانند از تجربیات این تایپیک استفاده کنند.
(این جملاتی که در بالا گفتم همون کار On Error Resume Next ویژوال بیسیک را انجام می دهد!!!:لبخند::لبخند:)

dousti_design
جمعه 07 اسفند 1388, 17:41 عصر
می شه بحث رو خصوصی نکنید؟:لبخندساده:
اگر قرار باشد این طرح به صورت خصوصی دنبال شود ارزش خود را از دست می دهد،
سعی کنیم مسیری را طی کنیم که اگر هم موفق نشدیم،
افرادی که بعد از ما تصمیم همچین کاری را دارند بتوانند از تجربیات این تایپیک استفاده کنند.
(این جملاتی که در بالا گفتم همون کار On Error Resume Next ویژوال بیسیک را انجام می دهد!!!:لبخند::لبخند:)

اتفاقا من بیشتر دوست دارم اینجا بحث بشه و خصوصی نشه ولی این تاپیک که برای بینایی ماشین نست درسته؟ این تاپیک کلی داره بحث میکنه. اگر میخواهید خصوصی نشه باید یه تاپیک دیگه ایجاد کنیم تا شروع کنیم به بحث مفصل راجع به بینایی ماشین

lordarma
جمعه 07 اسفند 1388, 17:54 عصر
اتفاقا من بیشتر دوست دارم اینجا بحث بشه و خصوصی نشه ولی این تاپیک که برای بینایی ماشین نست درسته؟ این تاپیک کلی داره بحث میکنه. اگر میخواهید خصوصی نشه باید یه تاپیک دیگه ایجاد کنیم تا شروع کنیم به بحث مفصل راجع به بینایی ماشین

بله درسته،
شما به عنوان متخصص در این مورد این کار را انجام بدهید و سپس لینک تایپیک را در همین تایپیک قرار دهید تا دیگران هم از آن استفاده کنند...:تشویق: :چشمک: :لبخندساده:

morrning
جمعه 07 اسفند 1388, 19:39 عصر
دوستان گرامی من رشته تحصیلیم الکترونیکه و کلا در برنامه نویسی AC ها و پردازش تصویر میتونم در حد فوق پیشرفته کمکتون کنم البته کمی هم vb.net بلدم که فکر نمیکنم به درد این جور چیزا بخوره!
با نظرتون موافقم که تاپینگ های جدا ایجاد بشه .

من نظر شخصیم اینه که علمی که روی کاغذ باشه به هیچ دردی نمیخوره و باید به وسیله اون علم قسمتی از جهان دچار تغییر بشه! مثلا هر سال ایران چند تا مدال المپیاد ریاضی و فیزیک و ... میگیره آخه که چی .... اگه این نخبه ها تفکرشون عملی نشه به چه دردی میخوره....

اگه دوست دارین تیم تشکیل بدین (فقط در راستای کار اجرایی) من از دوستام میتونم خواهش کنم بیان و مشارکت کنن! در زمینه مکانیک و الکترونیک بخش نرم افزاری هم که ماشالا اینجا برنامه نویس زیاد هست

lordarma
جمعه 07 اسفند 1388, 21:57 عصر
دوست عزیزمان dousti_design (http://barnamenevis.org/forum/member.php?u=115160) لطف کردن و تایپیک جداگانه ای را برای پیاده سازی بینایی مصنوعی آماده کردند،
استاد دیگری هست که بخواهد روی یکی دیگر از حواس پنج گانه فعالیت کند؟ (مانند شنوایی، لامسه، بویایی و...)
اصلا برای حس لامسه و بویایی از چه ورودی باید کمک گرفت؟:متفکر:

tdkhakpur
جمعه 07 اسفند 1388, 22:45 عصر
دوست عزیزمان dousti_design (http://barnamenevis.org/forum/member.php?u=115160) لطف کردن و تایپیک جداگانه ای را برای پیاده سازی بینایی مصنوعی آماده کردند،
استاد دیگری هست که بخواهد روی یکی دیگر از حواس پنج گانه فعالیت کند؟ (مانند شنوایی، لامسه، بویایی و...)
اصلا برای حس لامسه و بویایی از چه ورودی باید کمک گرفت؟:متفکر:
اگر اشتباه نکنم برای همه حواس پنجگانه انسانی هر چند ناقابل داخل بازار سنسور موجود هست(اساتید علم برق و الکترونیک حتما میدونند و حتی میتوانند اسم ببرند).
ولی مساله اصلی فقط حواس نیست.
در نظر بگیرید چرا ما در کره زمین هسستم چرا داخل کره مریخ یا جاهای دیگر خلق نشدیم اگر با دیدی مذهبی و روحانی به این مساله نگاه کنید خواهید فهمید که خالق ما هم انسان و یا موجودات را با طبیعت و طبیعت را با انسان و موجودات تطبیق داده تا بتوانند به هم سازگار باشند.
نمونه ای از ناسازگاری را هم میتوان دید که نتیجه آن شناخت سازگار بودن طبیعت و موجودات به همدیگر میشود مثلا اگر دو انسان از نظر ظاهر دارای شکل و قیافه یکسان باشند میتوان فهمید که کدام یک مد نظر ماست مشخصا در اینجا دچار اختلال در کشف حقیقت خواهیم شد لذا اقدام به بررسی سایر مشخصات خواهیم کرد مانند صدا و اندازه و ....

علاوه بر حواس باید محیط هم آرایش شود مثلا اگر شما وارد دو راه بشوید ایا بینایی میتواند تشخیص دهد که از کدام راه باید رفت مطمئننا قادر نخواهد بود به همین دلیل یک پرچم یا فلگ یا مسیر و جهت باید سر این دو راهی قرار داده شود تا حداقل در اولین ورود دچار مشکل نشویم و در مراحل دیگر به مغز یا ram مراجعه شود.
اینها همه میتواند عملی شود اما باید طبیعت نیز علاوه بر رباط انسان نما هزینه شود.

بعضی مواقع جواب یک سوال میتواند انسان را بیخواب یا پریشان کند و این نقطه همان شکوفایی انسان است.

lordarma
جمعه 07 اسفند 1388, 23:04 عصر
tdkhakpur (http://barnamenevis.org/forum/member.php?u=99732) عزیز ممنونم که در این بحث شرکت کردید،
هدف ما هم از تشکیل این تایپیک بررسی همه جانبه این موضوع است،
منظور من از حواس پنج گانه صرفا ورودی های سخت افزاری آن نبود بلکه منظورم بررسی الگوریتم های آن بود،
خوشحال می شوم باز هم در این بحث شرکت کنید،
با تشکر از همه که تا حالا در این بحث شرکت کرده اند...

بانوی ایران
شنبه 08 اسفند 1388, 00:29 صبح
انگار کسی نبود...
خوب شماره دو

اگر ما بیام و فکر کنیم یه الگوریتم میتونیم بنویسیم و یه سری هدف تعریف کنیم که مثلا به سورت راندوم یکی از هدف ها رو انتخاب کنه. (البته هنوز معلوم نشده که در تفکرات انسان ها هدف ها چطور شکل میگیرن مثلا انیشتین چطور هدفش رو انتخاب کرد یا هیتلر شاید آدم ها هم به صورت راندوم اهدافشون رو انتخاب میکنند ؟؟؟) بعد در طول برنامه یه سری زیر برنامه تعریف کنیم و به اهداف نسبتشون بدیم که در صورت لزوم دوباره راندوم انتخاب کنه.... ولی میشه یه سری مسائل رو دخیل داد که انتخاب ها ی شانصی رو محدود کنه و مقدار انتخاب ها رو به حد اقل برسونه . ذهن انسان ها هم همین طور کار میکنه شرایط انتخاب ها رو برای انسان کم میکنه تا اینکه انسان در بین انتخاب های محدود شده به شرایط یکی رو انتخاب میکنه . از کجا معلوم در بین این انتخاب ها ما هم تفکرمان به صورت راندوم انتخاب نکنه !!!!!!!!
سلام
من يه نكته رو بگم
در مورد انتخاب هاي ما
در فيزيك كوانتوم يك مساله هست كه ميگه احتمال پيش امدن هر پديدهاي وجود داره و اون چيزي كه ما به صورت روزمره ميبينيم (اتفاقي كه ميافتد ) محتمل ترين پيشامده
يك مثال ميزنم
احتمالا مثال توپ در ميز رو شنيده باشيد :
من يك توپ دارم و يك ميز من اين توپ رو ميكوبم توي ميز ايا توپ در ميز فرو ميرود؟
فيزيك كوانتوم ميگه بله احتمالش هست اگر ما 1000000 بار اين توپ رو بكوبيم در ميز ممكنه يك بار اين توپ در ميز فرو بره شايدم نره مساله اينه كه ما در بررسي احتمالات با فضاي نمونه بينهايت مواجهيم يعني وقتي ميتونيم بگيم احتمال فرو رفتن در ميز برابر با فلان مقدار است كه بينهايت بار ازمايش داشته باشيم و چون ازمايشات ما محدوده نميتونيم بگيم در 1000000 بار ازمايش فرو نرفت پس احتمال صفره(اميدوارم منظورم رو متوجه شده باشيد)
حالا با توجه به اين مساله ميرسيم به تصميمات افراد
بدين معني كه فرد ميتونه در فلان شرايط هر تصميمي بگيره ولي محتمل ترين تصميم چيست؟
مساله اينجاست كه محتمل بودن تصميم رو چه چيزي تعيين ميكنه عوامل دروني و بيروني
كه هر دوي اينها به عوامل بسيار ديگه اي وابسته اند
عوامل دروني فرد وابسته به مسايلي چون ژنتيك فرد افكار محيط رشد برداشت ذهني فرد از شرايط و عوامل بسيار بسيار ديگه

بانوی ایران
شنبه 08 اسفند 1388, 00:39 صبح
بحث داره به جاهاي جالبي ميرسه
از نظر من تشكيل يك گروه مطالعاتي تحقيقي عملي يا هر چيزه ديگه بسيار مفيده و حتي اگر به نتيجه ي خاصي هم نرسه تنها فايدش اينه كه رو ي اين موضوع وقت گذاشتيم استادي داشتم كه ميگفت فكر نكنيد اگر ساعتها ميشينيد و به يك مساله فكر ميكنيد و به جواب نميرسيد كار بيهوده اي كرديد
به هر حال منم با اين كه كمي تخصصي تر بحث بشه موافقم
و به نظرم بحث راجع به هوش انسان از نظر تئوريك بحث جالب و مفيديه و لي بهتره كه از مصداق هاي كوچكتر شروع كنيم

lordarma
شنبه 08 اسفند 1388, 00:41 صبح
بانوی ایران (http://barnamenevis.org/forum/member.php?u=119578) عزیز،
با توجه به توضیحاتتان آیا باید برای شروع کار هوش فردی خاص را بازسازی کرد؟:متفکر:
اصلا چه اعمالی را باید ملاک قرار داد؟ (خواهشا نگید باید سیره پیامبران و امامان را ملاک قرار داد!!!:لبخند:)
یک مثال می زنم:
فرض کنید از نظر شخصی رنگ آبی بسیار زیبا می باشد و از نظر فردی دیگر آبی رنگی بسیار زشت می باشد،
حالا با توجه به این مثال،
هوشی که ما ساختیم باید کدام را ملاک قرار بدهد؟
آیا شما با طرح تکاملی موافق هستید؟
به عنوان مثال ربات نوزادی ساخته شود که به مرور زمان بتواند یاد بگیرد و خود را توسعه دهد،
در این صورت خود هوش حق انتخاب دارد که به چه رنگی علاقه داشته باشد...
باز هم تشکر می کنم که در این بحث شرکت می کنید،
من هم این وسط لیدر تیم هستم!:لبخند:
وگرنه تجربه ای در این مورد ندارم...
از اساتید خواهش می کنم وارد این بحث بشوند.:لبخندساده:

lordarma
شنبه 08 اسفند 1388, 00:48 صبح
بحث داره به جاهاي جالبي ميرسه
از نظر من تشكيل يك گروه مطالعاتي تحقيقي عملي يا هر چيزه ديگه بسيار مفيده و حتي اگر به نتيجه ي خاصي هم نرسه تنها فايدش اينه كه رو ي اين موضوع وقت گذاشتيم استادي داشتم كه ميگفت فكر نكنيد اگر ساعتها ميشينيد و به يك مساله فكر ميكنيد و به جواب نميرسيد كار بيهوده اي كرديد
به هر حال منم با اين كه كمي تخصصي تر بحث بشه موافقم
و به نظرم بحث راجع به هوش انسان از نظر تئوريك بحث جالب و مفيديه و لي بهتره كه از مصداق هاي كوچكتر شروع كنيم

بله من هم کاملا با شما موافق هستم،
حداقل اش این است که اگر در آینده افرادی خواستند راه ما را ادامه بدهند نیازی به تکرار برخی بحث های اضافی ندارند،
طی صحبتی که با دوستان شد تصمیم بر آن گرفتیم که بحث های تخصصی در تایپیک های جداگانه مطرح شود و لینک آن در پست دوم همین انجمن درج شود،
شما هم اگر در مورد خاصی از این علم تجربه و علم دارید،
عاجزانه از شما خواهش می کنم تایپیکی جداگانه بزنید و بحث را در همان جا ادامه دهید و لینک آن تایپیک را در این تایپیک قرار دهید (توی برنامه نویسی به این کار معماری لایه ای می گویند؟:متفکر:)

بانوی ایران
شنبه 08 اسفند 1388, 00:59 صبح
بانوی ایران (http://barnamenevis.org/forum/member.php?u=119578) عزیز،
با توجه به توضیحاتتان آیا باید برای شروع کار هوش فردی خاص را بازسازی کرد؟:متفکر:
اصلا چه اعمالی را باید ملاک قرار داد؟ (خواهشا نگید باید سیره پیامبران و امامان را ملاک قرار داد!!!:لبخند:)
یک مثال می زنم:
فرض کنید از نظر شخصی رنگ آبی بسیار زیبا می باشد و از نظر فردی دیگر آبی رنگی بسیار زشت می باشد،
حالا با توجه به این مثال،
هوشی که ما ساختیم باید کدام را ملاک قرار بدهد؟
آیا شما با طرح تکاملی موافق هستید؟
به عنوان مثال ربات نوزادی ساخته شود که به مرور زمان بتواند یاد بگیرد و خود را توسعه دهد،
در این صورت خود هوش حق انتخاب دارد که به چه رنگی علاقه داشته باشد...
باز هم تشکر می کنم که در این بحث شرکت می کنید،
من هم این وسط لیدر تیم هستم!:لبخند:
وگرنه تجربه ای در این مورد ندارم...
از اساتید خواهش می کنم وارد این بحث بشوند.:لبخندساده:
مساله همين جاست كه ما ميخوايم فلان انسان رو بسازيم ؟ براي مثال بانوي ايران رو؟
و به فرض هم يك رباط با تمام ويژگي هاي من!!!! اياي اين رباط منه؟ ايا ميتونه مثل من و جاي من تصميم بگيره؟
حالا بگيم نه قراره يك انسان جديد بسازيم
اينجا مساله ي تكامل مد نظره
كه به نظر من بعد بسيار بسيار بسيار وسيعي داره
از علوم روانشناختي و فلسفه و منطق گرفته تا علوم مهندسي وازمايشگاهي و فيزيك و شيمي و........
و من خودم به تازگي دارم راجع بهش فكر ميكنم
و سعي بر مطالعه در اين موضوع دارم

اتفاقا اصلا اين طور نيست پيامبران و امامان هم انسان هايي بودند با كه از تمام عوامل گفته شده برخوردار بودند
خواهش ميكنم نياز به تشكر نيست من به اين موضوع علاقه مندم و دوست دارم نظرات و همينوطور سوالاته دوستان و اساتيد رو بشنوم

xxxxx_xxxxx
شنبه 08 اسفند 1388, 01:05 صبح
فرض کنید از نظر شخصی رنگ آبی بسیار زیبا می باشد و از نظر فردی دیگر آبی رنگی بسیار زشت می باشد،
حالا با توجه به این مثال،
هوشی که ما ساختیم باید کدام را ملاک قرار بدهد؟

معمولاً در اینجور مسائل که چندین عامل وجود دارند، از الگوریتم های مبتنی بر رفتارهای جمعی استفاده میشه. در اینجا بحث هوش جمعی یا swarm intelligence (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligence) مطرح میشه. در اینگونه الگوریتم ها نتیجه پیشروی عامل ها به روی هم اثر گذاشته و هر عامل برای برداشتن قدم بعدی (انتخاب یک گزینه از بین چندین گزینه) بر اساس پارامترهای مختلفی عمل می کنه که یکی از پارامترها رفتار سایر عامل ها در محیط هست. (استفاده از تجربه دیگران در کنار تجربیات شخصی).

بانوی ایران
شنبه 08 اسفند 1388, 01:07 صبح
ممكنه كم را جع به هوش جمعي توضيح بديد يا لينك ديگه اي؟ لينكي كه گذاشتيد متاسفانه باز نميشه

lordarma
شنبه 08 اسفند 1388, 01:11 صبح
Swarm intelligence (SI) describes the collective behavior (http://en.wikipedia.org/wiki/Collective_behavior) of decentralized (http://en.wikipedia.org/wiki/Decentralization), self-organized (http://en.wikipedia.org/wiki/Self_organization) systems, natural or artificial. The concept is employed in work on artificial intelligence (http://en.wikipedia.org/wiki/Artificial_intelligence). The expression was introduced by Gerardo Beni (http://en.wikipedia.org/wiki/Gerardo_Beni) and Jing Wang (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Jing_Wang&action=edit&redlink=1) in 1989, in the context of cellular robotic (http://en.wikipedia.org/wiki/Cellular_automaton) systems.[1] (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligenceC#%E2%80%8Eite_note-0)
SI systems are typically made up of a population of simple agents (http://en.wikipedia.org/wiki/Intelligent_agent) or boids (http://en.wikipedia.org/wiki/Boid_%28computer_science%29) interacting locally with one another and with their environment. The agents follow very simple rules, and although there is no centralized control structure dictating how individual agents should behave, local, and to a certain degree random, interactions between such agents lead to the emergence (http://en.wikipedia.org/wiki/Emergence) of "intelligent" global behavior, unknown to the individual agents. Natural examples of SI include ant colonies (http://en.wikipedia.org/wiki/Ant_colony), bird flocking (http://en.wikipedia.org/wiki/Flocking_%28behavior%29), animal herding (http://en.wikipedia.org/wiki/Herding), bacterial growth (http://en.wikipedia.org/wiki/Bacteria#Growth_and_reproduction), and fish schooling (http://en.wikipedia.org/wiki/Shoaling_and_schooling).
The application of swarm principles to robots (http://en.wikipedia.org/wiki/Robot) is called swarm robotics (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_robotics), while 'swarm intelligence' refers to the more general set of algorithms. 'Swarm prediction' has been used in the context of forecasting problems.
Contents

[hide (http://javascript%3Cb%3E%3C/b%3E:toggleToc%28%29)]


1 Example algorithms (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligence#Example_algorithms)

1.1 Ant Colony Optimization (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligence#Ant_Colony_Optimization)
1.2 Particle Swarm Optimization (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligence#Particle_Swarm_Optimization)
1.3 Stochastic Diffusion Search (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligence#Stochastic_Diffusion_Search)
1.4 Gravitational Search Algorithm (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligence#Gravitational_Search_Algorithm)


2 Applications (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligence#Applications)

2.1 Crowd simulation (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligenceC#%E2%80%8Erowd_simulation)
2.2 Ant-based routing (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligence#Ant-based_routing)


3 References in popular culture (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligence#References_in_popular_culture)
4 Notable researchers (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligence#Notable_researchers)
5 See also (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligence#See_also)
6 References (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligence#References)
7 Bibliography (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligence#Bibliography)

[edit (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Swarm_intelligence&action=edit&section=1)] Example algorithms

[edit (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Swarm_intelligence&action=edit&section=2)] Ant Colony Optimization

Ant colony optimization (http://en.wikipedia.org/wiki/Ant_colony_optimization) (ACO) is a class of optimization (http://en.wikipedia.org/wiki/Optimization_%28mathematics%29) algorithms (http://en.wikipedia.org/wiki/Algorithm) modeled on the actions of an ant colony (http://en.wikipedia.org/wiki/Ant_colony). ACO methods are useful in problems that need to find paths to goals. Artificial 'ants' - simulation agents - locate optimal solutions by moving through a parameter space (http://en.wikipedia.org/wiki/Parameter_space) representing all possible solutions. Real ants lay down pheromones (http://en.wikipedia.org/wiki/Pheromone) directing each other to resources while exploring their environment. The simulated 'ants' similarly record their positions and the quality of their solutions, so that in later simulation iterations more ants locate better solutions.[2] (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligenceC#%E2%80%8Eite_note-1) One variation on this approach is the bees algorithm (http://en.wikipedia.org/wiki/Bees_algorithm), which is more analogous to the foraging patterns of the honey bee (http://en.wikipedia.org/wiki/Honey_bee).
[edit (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Swarm_intelligence&action=edit&section=3)] Particle Swarm Optimization

Particle swarm optimization (http://en.wikipedia.org/wiki/Particle_swarm_optimization) (PSO) is a global optimization (http://en.wikipedia.org/wiki/Global_optimization) algorithm for dealing with problems in which a best solution can be represented as a point or surface in an n-dimensional space. Hypotheses are plotted in this space and seeded with an initial velocity (http://en.wikipedia.org/wiki/Velocity), as well as a communication channel between the particles[3] (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligenceC#%E2%80%8Eite_note-2)[4] (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligenceC#%E2%80%8Eite_note-3). Particles then move through the solution space, and are evaluated according to some fitness (http://en.wikipedia.org/wiki/Fitness_%28biology%29) criterion after each timestep. Over time, particles are accelerated towards those particles within their communication grouping which have better fitness values. The main advantage of such an approach over other global minimization strategies such as simulated annealing (http://en.wikipedia.org/wiki/Simulated_annealing) is that the large number of members that make up the particle swarm make the technique impressively resilient to the problem of local minima (http://en.wikipedia.org/wiki/Local_minima).
[edit (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Swarm_intelligence&action=edit&section=4)] Stochastic Diffusion Search

Stochastic Diffusion Search (http://en.wikipedia.org/wiki/Stochastic_Diffusion_Search) (SDS) is an agent-based probabilistic global search and optimization technique best suited to problems where the objective function can be decomposed into multiple independent partial-functions. Each agent maintains a hypothesis which is iteratively tested by evaluating a randomly selected partial objective function parameterised by the agent's current hypothesis. In the standard version of SDS such partial function evaluations are binary, resulting in each agent becoming active or inactive. Information on hypotheses is diffused across the population via inter-agent communication. Unlike the stigmergic (http://en.wikipedia.org/wiki/Stigmergy) communication used in ACO, in SDS agents communicate hypotheses via a one-to-one communication strategy analogous to the tandem running procedure observed in some species of ant. A positive feedback mechanism ensures that, over time, a population of agents stabilise around the global-best solution. SDS is both an efficient and robust search and optimisation algorithm, which has been extensively mathematically described.
[edit (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Swarm_intelligence&action=edit&section=5)] Gravitational Search Algorithm

Gravitational search algorithm (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Gravitational_search_algorithm&action=edit&redlink=1) (GSA) is constructed based on the law of Gravity and the notion of mass interactions. The GSA algorithm uses the theory of Newtonian physics and its searcher agents are the collection of masses. In GSA, we have an isolated system of masses. Using the gravitational force, every mass in the system can see the situation of other masses. The gravitational force is therefore a way of transferring information between different masses.
[edit (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Swarm_intelligence&action=edit&section=6)] Applications

Swarm Intelligence-based techniques can be used in a number of applications. The U.S. military is investigating swarm techniques for controlling unmanned vehicles. The European Space Agency (http://en.wikipedia.org/wiki/European_Space_Agency) is thinking about an orbital swarm for self assembly and interferometry. NASA (http://en.wikipedia.org/wiki/NASA) is investigating the use of swarm technology for planetary mapping. A 1992 paper by M. Anthony Lewis (http://en.wikipedia.org/wiki/M._Anthony_Lewis_%28roboticist%29) and George A. Bekey (http://en.wikipedia.org/wiki/George_A._Bekey)[5] (http://en.wikipedia.org/wiki/Swarm_intelligenceC#%E2%80%8Eite_note-4) discusses the possibility of using swarm intelligence to control nanobots within the body for the purpose of killing cancer tumors.
[edit (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Swarm_intelligence&action=edit&section=7)] Crowd simulation

Artists are using swarm technology as a means of creating complex interactive systems or simulating crowds (http://en.wikipedia.org/wiki/Crowd_simulation). Tim Burton's Batman Returns (http://en.wikipedia.org/wiki/Batman_Returns) was the first movie to make use of swarm technology for rendering, realistically depicting the movements of a group of bats using the Boids (http://en.wikipedia.org/wiki/Boids) system. The Lord of the Rings film trilogy (http://en.wikipedia.org/wiki/The_Lord_of_the_Rings_film_trilogy) made use of similar technology, known as Massive (http://en.wikipedia.org/wiki/Massive_%28software%29), during battle scenes. Swarm technology is particularly attractive because it is cheap, robust, and simple.
[edit (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Swarm_intelligence&action=edit&section=8)] Ant-based routing

The use of Swarm Intelligence in Telecommunication Networks (http://en.wikipedia.org/wiki/Telecommunications_network) has also been researched, in the form of Ant Based Routing (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Ant_Based_Routing&action=edit&redlink=1). This was pioneered separately by Dorigo et al. and Hewlett Packard (http://en.wikipedia.org/wiki/Hewlett_Packard) in the mid-1990s, with a number of variations since. Basically this uses a probabilistic routing table rewarding/reinforcing the route successfully traversed by each "ant" (a small control packet) which flood the network. Reinforcement of the route in the forwards, reverse direction and both simultaneously have been researched: backwards reinforcement requires a symmetric network and couples the two directions together; forwards reinforcement rewards a route before the outcome is known (but then you pay for the cinema before you know how good the film is). As the system behaves stochastically and is therefore lacking repeatability, there are large hurdles to commercial deployment. Mobile media and new technologies have the potential to change the threshold for collective action due to swarm intelligence (Rheingold: 2002, P175).
[edit (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Swarm_intelligence&action=edit&section=9)] References in popular culture

Swarm intelligence-related concepts and references can be found throughout popular culture, frequently as some form of collective intelligence (http://en.wikipedia.org/wiki/Collective_intelligence) or group mind (http://en.wikipedia.org/wiki/Group_mind) involving far more agents than used in current applications.


The Borg (http://en.wikipedia.org/wiki/Borg_%28Star_Trek%29) in Star Trek (http://en.wikipedia.org/wiki/Star_Trek)
Science fiction (http://en.wikipedia.org/wiki/Science_fiction) writer Olaf Stapledon (http://en.wikipedia.org/wiki/Olaf_Stapledon) may have been the first to discuss swarm intelligences equal or superior to humanity. In Last and First Men (http://en.wikipedia.org/wiki/Last_and_First_Men) (1931), a swarm intelligence from Mars (http://en.wikipedia.org/wiki/Mars) consists of tiny individual cells that communicate with each other by radio waves (http://en.wikipedia.org/wiki/Radio_waves); in Star Maker (http://en.wikipedia.org/wiki/Star_Maker) (1937) swarm intelligences founded numerous civilizations, composed of flocks of birds or, as the universe cools, energy-efficient swarms of burrowing slugs; ultimately all intelligence in the universe swarms into a single entity barely capable of perceiving the Supreme Moment.
Prey (http://en.wikipedia.org/wiki/Prey_%28novel%29), by Michael Crichton (http://en.wikipedia.org/wiki/Michael_Crichton) deals with the danger of nanobots (http://en.wikipedia.org/wiki/Nanobots) escaping from human control and developing a swarm intelligence.
Wyrm (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Wyrm_%28novel%29&action=edit&redlink=1), a novel by Mark Fabi deals with a virus developing emergent intelligence on the Internet
Swarm (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Swarm_%28short_story%29&action=edit&redlink=1), a short story by Bruce Sterling about a mission undertaken by a faction of humans, to understand and exploit a space-faring swarm intelligence.
The Hacker and the Ants (http://en.wikipedia.org/wiki/The_Hacker_and_the_Ants), a book by Rudy Rucker (http://en.wikipedia.org/wiki/Rudy_Rucker) on AI ants within a virtual environment
Ygramul (http://en.wikipedia.org/wiki/Ygramul), the Many - an intelligent being consisting of a swarm of many wasp-like insects, a character in the novel The Neverending Story (http://en.wikipedia.org/wiki/The_Neverending_Story) written by Michael Ende (http://en.wikipedia.org/wiki/Michael_Ende). Ygramul is also mentioned in a scientific paper Flocks, Herds, and Schools (http://wwwisg.cs.uni-magdeburg.de/games/veranstaltungsarchiv/2003_ss/csii/boids.pdf#search=%22Ygramul%20the%20Many%22) written by Knut Hartmann (Computer Graphics and Interactive Systems Otto-von-Guericke-University of Magdeburg).
Allucination (http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Allucination&action=edit&redlink=1), a short story by Isaac Asimov (http://en.wikipedia.org/wiki/Isaac_Asimov) about an alien insect-like swarm, capable of organization and provided with a sort of swarm intelligence.
The Invincible (http://en.wikipedia.org/wiki/The_Invincible) science fiction (http://en.wikipedia.org/wiki/Science_fiction) novel by Stanislaw Lem where a human spaceship finds an intelligent behavior in a flock of small particles that were able to defend themselves against what they found as a menace.
In The Matrix movies (http://en.wikipedia.org/wiki/The_Matrix_%28series%29), the robotic sentinels (http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_programs_and_machines_in_the_Matrix_series #Sentinels) exhibit signs of swarm intelligence. Additionally, in The Matrix Revolutions (http://en.wikipedia.org/wiki/The_Matrix_Revolutions), a machine called the Deus Ex Machina (http://en.wikipedia.org/wiki/Deus_Ex_Machina_%28The_Matrix%29) uses a swarm of thousands of insect-like robots to form a giant animated face.
In the anime, Soukou no Strain (http://en.wikipedia.org/wiki/Soukou_no_Strain), unmanned robotic drones known as TUMORS (http://en.wikipedia.org/wiki/Soukou_no_Strain#TUMOR) display signs of swarm intelligence as they attack in groups.
In the dramatic novel and subsequent mini-series: "The Andromeda Strain (http://en.wikipedia.org/wiki/The_Andromeda_Strain)" by author Michael Crichton, A virus from the future communicates between individual cells and displays the ability to think and react individually and as a whole, and as such displays a semblance of "swarm intelligence".
In the computer RPG Planescape: Torment (http://en.wikipedia.org/wiki/Planescape:_Torment), the protagonist encounters monsters called cranium rats, which grow more intelligent in larger groups. The game features encounters with individual rats, small groups, and a very large group that identifies itself as "Many-as-One".
The videogame Mass Effect (http://en.wikipedia.org/wiki/Mass_Effect) the Quarians created a race of humanoid sentient machines known as the Geth. Geth are said to possess limited artificial intelligence and problem solving skills when alone, but automatically network with each other when in groups. This means that the machine's ability to solve problems increases in correlation with the size of the group.
The television series Stargate SG-1 (http://en.wikipedia.org/wiki/Stargate_SG-1) has entities known as replicators (http://en.wikipedia.org/wiki/Replicator_%28Stargate%29). Individually they only existed for their own survival, consuming and avoiding danger. However they also were able to link up all other replicators in the area. This made it possible like the Geth in Mass Effect (http://en.wikipedia.org/wiki/Mass_Effect) to have vastly superior intelligence than would be expected from such a basic entity. This allowed them to defeat opponents that individually dwarfed them by a large extent in terms of intellect and size due to cluster computing (http://en.wikipedia.org/wiki/Cluster_%28computing%29).
In the Commonwealth Saga (http://en.wikipedia.org/wiki/Commonwealth_Saga) by Peter F. Hamilton (http://en.wikipedia.org/wiki/Peter_F._Hamilton), the Dyson Aliens exhibit elements of swarm intelligence with their linked immotile brains and motile ancillary units.

lordarma
شنبه 08 اسفند 1388, 01:13 صبح
ممکنه کسی ترجمه کند؟:چشمک: :لبخند: :خجالت:
xxxxx_xxxxx (http://barnamenevis.org/forum/member.php?u=46030) عزیز ممکنه خودتان توضیح بدهید؟:متفکر:

dousti_design
شنبه 08 اسفند 1388, 01:24 صبح
فرض کنید از نظر شخصی رنگ آبی بسیار زیبا می باشد و از نظر فردی دیگر آبی رنگی بسیار زشت می باشد،
حالا با توجه به این مثال،
هوشی که ما ساختیم باید کدام را ملاک قرار بدهد؟

فکر کنم این احساس باشه نه هوش!:متفکر:
به نظر من زشتی و زیبایی یک رنگ از روی احساسات بررسی میشه.

lordarma
شنبه 08 اسفند 1388, 01:29 صبح
فکر کنم این احساس باشه نه هوش!:متفکر:
به نظر من زشتی و زیبایی یک رنگ از روی احساسات بررسی میشه.


منظور من هم یک چیز شبیه همین گفته شما بود،
منظورم این است که نباید احساسات رو تلقین کرد بلکه باید سیستمی پیاده شود که هوش بتواند به مرور زمان احساساتش را کامل کند...

بانوی ایران
شنبه 08 اسفند 1388, 01:38 صبح
به نظر من هوش جمعي در تصميمات يك فرد فقط يكي از اون عوامل تعيين كننده اي هست كه گفتم
و الزاما تعيين كننده نيست
البته من با اطلاعات محدودي اين نظر رو دادم و دوست دارم نظر ديگران رو بدونم

xxxxx_xxxxx
شنبه 08 اسفند 1388, 01:48 صبح
به نظر من هوش جمعي در تصميمات يك فرد فقط يكي از اون عوامل تعيين كننده اي هست كه گفتم
و الزاما تعيين كننده نيست
البته من با اطلاعات محديدي اين نظر رو دادم
دقیقاً؛ در سیستم های multi agent ، یکی از پارامترها وابسته به نتایج جمع هست. همونطور که در پست قبلی گفتم، این پارامتر در کنار تجربیات شخصی به کار گرفته میشه. حالا با یک ضریبی که بستگی به خود طراح سیستم داره.

lordarma
شنبه 08 اسفند 1388, 01:50 صبح
به نظر من هوش جمعي در تصميمات يك فرد فقط يكي از اون عوامل تعيين كننده اي هست كه گفتم
و الزاما تعيين كننده نيست
البته من با اطلاعات محدودي اين نظر رو دادم و دوست دارم نظر ديگران رو بدونم

بله هوش جمعی تنها ملاک نیست،
تبعیت از هوش جامعه بستگی به شخصیت فرد دارد،
ممکن است شخصی همیشه به نظر جمع اهمیت بدهید و شخصی مایل باشد همیشه بر خلاف جمع عمل کند...
شاید بشود از یک روش به پاسخ مناسبی رسید،
به عنوان مثال بیایید در ابتدا عوامل مختلف در یک تصمیم گیری را لیست نماییم،
سپس به هر کدام از آن ها درصدی بدهیم،
اگر درصد مجموع به هر اندازه ای بود، با توجه به آن تصمیم گیری انجام شود...
با این وجود من باز هم می گویم،
باید در ابتدایی ترین کار، الگوریتم تکامل پیاده سازی شود،
بعد از اون تمام کار ها خود به خود صورت می گیرد...

lordarma
شنبه 08 اسفند 1388, 01:52 صبح
...حالا با یک ضریبی که بستگی به خود طراح سیستم داره.

به نظر من همینجا مشکل وجود دارد،
اگر قرار باشد طراح سیستم این تصمیم را بگیرد،
هوش ساخته شده منطبق با هوش طراح خواهد شد...

xxxxx_xxxxx
شنبه 08 اسفند 1388, 02:01 صبح
به نظر من همینجا مشکل وجود دارد،
اگر قرار باشد طراح سیستم این تصمیم را بگیرد،
هوش ساخته شده منطبق با هوش طراح خواهد شد...
منظور این است که طراح سیستم با توجه به مقیاس سیستم، تعداد عامل ها، میزان پیچیدگی و اهداف سیستم تصمیم میگیره که هر عامل، چقدر در تصمیمات خودش به تصمیمات سایر عامل ها بها بده.
یک تاپیک در این مورد: سوال در مورد الگوریتم pso (http://barnamenevis.org/forum/showthread.php?t=194492)

morrning
شنبه 08 اسفند 1388, 11:07 صبح
نمیدونم دقیقا منظورتون از حواس پنج گانه چیه ولی توی بخش الکترونیک تا دلتون بخواد سنسور در این مورد حست ! اینجا مهم این نیست که ما روباتمون چشم داشته باشه مهم اینه که به اختیار خودش از چشمش استفاده کنه! و در مقابلش احساس مسئولیت برای دفاع از اون چشم رو داشته باشه!

یه مثال میزنم
همهی ما دوست نداریم روزای بارونی که چتر هم نداریم بریم بیرون و حسابی خیس بشیم طبق چیزایی که توی برگه 3 و 4 گفتم این حاصل خطا ها ی قبلی یا دست آورد های اطلاعاتی مغز ماست !

خوب حالا رادیو اعلام میکنه که دو خیابون پایین تر از ما دارن تراول چک بین مردم پخش میکنن!

خوب این اتفاق در صد انجام رویدادی که قبلا احتمالش صفر بود رو بالا میبره !
حالا بازم بهتون خبر میدن که خانومتون تصادف کرده و توی بیمارستانه !

حالا باز هم درصد رویداد بیرون رفتن بالا میره تا اینکه از یه جایی به بعد شما کتتون رو بر میدارید و با سرعت از خونه بیرون میرید!

تمام این رویداد ها حاصل یک شبکه عصبی هست!

پس برای سبیه سازی تفکر انسان باید ابتدا یک شبکه عصبی مصنوعی ساخت ! تا دلتون هم بخواد مقاله در این مورد هست با نظریه های متفاوت!


در مورد حرف اون دوستمون میگفت که اگه منابع رو طراح به برنامه بده برنامه شبیه طراح خودش میشه تا حدودی در این مورد غلطه چون برای شروع ما نمیخوایم انسانی بسازیم که کم کم یاد بگیره یعنی از صفر! چون اصلا انسان ها هم اینطور نیستند و یه سری از اطلاعات به صورت وراثت بهشون میرسه1

ما میخوایم یه انسان شبیه سازی کنیم که با اطلاعات اولیه ای که در اختیارش گذاشتیم اوقاتشو بگذرونه و به اون اطلاعات اضافه کنه!

مثلا ما به صورت خدا دادی میتونیم از چشمامون استفاده کنیم ولی یک نمونه شبیه انسان هسچ وقت این امکان رو نمیتونه داشته باشه تا وقتی که منابع براش تعریف نشه!

morrning
شنبه 08 اسفند 1388, 11:14 صبح
به نظر من همینجا مشکل وجود دارد،
اگر قرار باشد طراح سیستم این تصمیم را بگیرد،
هوش ساخته شده منطبق با هوش طراح خواهد شد...

اگه کار عملی باشه و نمونه ها هم زیاد باشن میشه راندوم ضریب داد !
حالا یه جوری میشه پیش رفت که توی تمام رویداد های ممکن و با افزایش اطلاعات در اون زمینه ماشین بطونه در حد ظرفیت های موجودش این ظریب رو بالا ببره!

هنوز کسی پی نبره که چطور هوش یه نفر زیاده و دیگری کم ! ولی انسان ها میتونن با دریافت اطلاعات ضریب هوشی خودشون رو به نسبتی بالا ببرن

J.Masomi
شنبه 08 اسفند 1388, 20:05 عصر
با سلام

مطالب نوشته شده را خواندم ، به موارد خوبی اشاره شده بود ولی به نظر من هم خیلی زود سراغ جزئیات رفتید.:متعجب:

این تاپیک یکی از موضوعات مهم است که در بزرگترین محافل علمی دنیا مطرح است و افراد کله گنده ای در مورد آن نظریه داده اند و بودجه های عظیمی در این مورد مصرف می شود. کلاً موضوع جالب و هیجان انگیزی است.:تشویق:

من این ترم هوش مصنوعی دارم و برای همین مطالبی در این مورد که از استادم شنیدم و مطالبی که خودم تو سرچ پیدا کردم براتون میگذارم. :کف:

اول از همه اینکه مغز انسان دارای قدرت پردازشی ای است که مخ آدم سوت می کشه :

مغز انسان دارای قدرت پردازشی ای 100 به توان 100 به توان 100 به توان 32 برابر بهترین سوپر کامپیوتر جهان است که تا الان ساخته شده است.(به قول استادمان یدونه یک بزار و تا ساوه صفر بزار جلوش) :عصبانی++:

ولی بنظر شما این مغز چقدر حافظه در اختیار داره ؟؟؟:گیج:

فقط 24 مگا بایت که زیادش هم است.و در بهترین حالت فقط 4 مگابایت از آن استفاده می شود.

مشکلات زیاد شد...

اگر تصور کنیم که بتوان همچین پردازنده ای ساخت به مشکلات فلسفی کار می رسیم :

هویت یا Indentity و وجود آگاهی از خود(self-awareness): چیزی فرای ماده است، برای مثال ما خودمان می دانیم که وجود داریم. ولی هیچ رباتی این را نمی فهمد.نمی دونم تا حالا با Alice bot چت کرده اید یا نه(یک ربات است که دارای هوش مصنوعی پیشرفته ای است و شما می توانید در مورد هر چیزی با آن صحبت کنید و او جواب شما را می دهد،این ربات توسط دانشگاه MIT پیاده سازی شده است_البته جدیدن پروژه iGOD نیز توسط دکتر والاس پیاده شده است که در حال آزمایش است) من از این ربات پرسیدم :آیا میدانی که وجود داری و او جواب داد بلی میدانم،و من پرسیدم از کجا میدانی ولی او نتوانست جواب آن را بدهد و پاسخ داد من فقط میتوانم در مورد آن صحبت کنم و نمی توانم در مورد آن فکر کنم.به مثال زیر در مورد هویت توجه کنید:

مثال : تصور کنید یک روز از خواب بلند شده و به دستشویی می روید و جلوی آینه می ایستید ولی هیچ چیز در آینه نمی بینید و به اتاق بر می گردید و جلوی آینه دیگری می ایستید و دوباره خودتان را نمی بینید.

شما توانستید همچین چیزی را تصور کنید ؟! یعنی وجود شما بدون جسم، این همان هویت و آگاهی از وجود خود است.

این در حالی است که یک ربات نمی تواند در این بٌعد خود را تصور کند. حال به ویژگی های یک موجود زنده یا انسان نگاهی می اندازیم :

1.تنفس 2. سوخت و ساز 3. رشد 4. تولید مثل 5. تفکر 6. مرگ 7. دی ان ای (DNA)

مهمترین بخش دی ان ای است چون این دی ان ای است که از لحظه بوجود آمدن اولین سلول موجود زنده وجود دارد(دارای هوش است) و این DNA است که شروع به ساخت اعضای بدن و سلولها می کند و مغز را بوجود می آورد.

پس DNA دارای هوش ذاتی است. حال ما با این مسئله روبرو می شویم که آیا ربات یا هوش مصنوعی مورد نظر می تواند دارای هوش ذاتی باشد. پاسخ خیر است،ولی می تواند این هوش را بصورت غیر اکتسابی دریافت کند.

حال تازه می رسیم به نحوه پیاده سازی این هوش برای ربات یا ... که می توان الگوریتمها و .. را مورد بررسی قرار داد.

ادامه دارد ....

:تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق:

morrning
یک شنبه 09 اسفند 1388, 11:31 صبح
با سلام

مطالب نوشته شده را خواندم ، به موارد خوبی اشاره شده بود ولی به نظر من هم خیلی زود سراغ جزئیات رفتید.:متعجب:

این تاپیک یکی از موضوعات مهم است که در بزرگترین محافل علمی دنیا مطرح است و افراد کله گنده ای در مورد آن نظریه داده اند و بودجه های عظیمی در این مورد مصرف می شود. کلاً موضوع جالب و هیجان انگیزی است.:تشویق:

من این ترم هوش مصنوعی دارم و برای همین مطالبی در این مورد که از استادم شنیدم و مطالبی که خودم تو سرچ پیدا کردم براتون میگذارم. :کف:

اول از همه اینکه مغز انسان دارای قدرت پردازشی ای است که مخ آدم سوت می کشه :

مغز انسان دارای قدرت پردازشی ای 100 به توان 100 به توان 100 به توان 32 برابر بهترین سوپر کامپیوتر جهان است که تا الان ساخته شده است.(به قول استادمان یدونه یک بزار و تا ساوه صفر بزار جلوش) :عصبانی++:

ولی بنظر شما این مغز چقدر حافظه در اختیار داره ؟؟؟:گیج:

فقط 24 مگا بایت که زیادش هم است.و در بهترین حالت فقط 4 مگابایت از آن استفاده می شود.

مشکلات زیاد شد...

اگر تصور کنیم که بتوان همچین پردازنده ای ساخت به مشکلات فلسفی کار می رسیم :

هویت یا Indentity و وجود آگاهی از خود(self-awareness): چیزی فرای ماده است، برای مثال ما خودمان می دانیم که وجود داریم. ولی هیچ رباتی این را نمی فهمد.نمی دونم تا حالا با Alice bot چت کرده اید یا نه(یک ربات است که دارای هوش مصنوعی پیشرفته ای است و شما می توانید در مورد هر چیزی با آن صحبت کنید و او جواب شما را می دهد،این ربات توسط دانشگاه MIT پیاده سازی شده است_البته جدیدن پروژه iGOD نیز توسط دکتر والاس پیاده شده است که در حال آزمایش است) من از این ربات پرسیدم :آیا میدانی که وجود داری و او جواب داد بلی میدانم،و من پرسیدم از کجا میدانی ولی او نتوانست جواب آن را بدهد و پاسخ داد من فقط میتوانم در مورد آن صحبت کنم و نمی توانم در مورد آن فکر کنم.به مثال زیر در مورد هویت توجه کنید:

مثال : تصور کنید یک روز از خواب بلند شده و به دستشویی می روید و جلوی آینه می ایستید ولی هیچ چیز در آینه نمی بینید و به اتاق بر می گردید و جلوی آینه دیگری می ایستید و دوباره خودتان را نمی بینید.

شما توانستید همچین چیزی را تصور کنید ؟! یعنی وجود شما بدون جسم، این همان هویت و آگاهی از وجود خود است.

این در حالی است که یک ربات نمی تواند در این بٌعد خود را تصور کند. حال به ویژگی های یک موجود زنده یا انسان نگاهی می اندازیم :

1.تنفس 2. سوخت و ساز 3. رشد 4. تولید مثل 5. تفکر 6. مرگ 7. دی ان ای (DNA)

مهمترین بخش دی ان ای است چون این دی ان ای است که از لحظه بوجود آمدن اولین سلول موجود زنده وجود دارد(دارای هوش است) و این DNA است که شروع به ساخت اعضای بدن و سلولها می کند و مغز را بوجود می آورد.

پس DNA دارای هوش ذاتی است. حال ما با این مسئله روبرو می شویم که آیا ربات یا هوش مصنوعی مورد نظر می تواند دارای هوش ذاتی باشد. پاسخ خیر است،ولی می تواند این هوش را بصورت غیر اکتسابی دریافت کند.

حال تازه می رسیم به نحوه پیاده سازی این هوش برای ربات یا ... که می توان الگوریتمها و .. را مورد بررسی قرار داد.

ادامه دارد ....

:تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق: :تشویق:



دوست خوبمون به نکته خوبی اشاره کزدند ولی توی قسمت پردازش مغز که فرمودید یک سیستم ذخیره حافظه دیگه وجود داره در همون ابعاد یک و تا ساوه صفر!!!!

چیزی که شما فرمودید سیستم ذخیره بلند مدت حافظه هست . ببینید به این دلیل این حافظه بلند مدت کمه ! به این دلیل که در تحلیل خاطرات همیشه یک سایه روشن در ذهن ما شکل میگیرد که بر اساس آن ما خاطرات را تشخیص می دهیم !

یک مثال میزنم اکثر افراد میدونن تک تک کارهایی که دیروز انجام دادن رو به خاطر بیارند و با ذکر جزئیات اونا رو بازگو کنند و این به حافظه کوتاه مدت مغز که به همون اندازه خیلی زیاد مربوط میشه ولی مثلا سیزده بدر سال سه سال قبل چه اتفاقی افتاد!

حتما یه چیزایی یادتون میاد ولی هرگز توی ذهنتون جزئیات شکل نمیگیرن و این به خاطر همون حافظه چند مگابایتی که گفتید!

سیستم پردازش مغز انسان همین الان در دنیا دارای مصداق های خودش هست که امروز بهشون یگیم ابر کامپیوتر.....

morrning
یک شنبه 09 اسفند 1388, 15:16 عصر
یه لطف بکن این لینک Alice bot رو بزار ما هم چند تا سوال ازش بپرسیم!

mohammad.sharifian
سه شنبه 11 اسفند 1388, 17:22 عصر
اصلا کار سختی نیست و تا یک حد این کار انجام شده مثل بازی های (شطرنج) فقط یک الگوریتم و یک دیتابیس می خواهد
مشکل سنسور هایی که حواس پنجگانه را منتقل کنند من حل می کنم ؟
یک انسان رو در نظر بگیرید که پای یک کامپیوتر نشسته و حواس پنجگانه خود رو وارد کامپیوتر می کند
حالا یک کامپیوتر با یک دیتابیس بزرگ می خواهیم که یه الگوریتم استدلال داشته باشه و بتونه از بین گزینه های مختلف بهترین رو انتخاب کند
نمی دونم گرفتید یا نه
بزارید این جوری بگم
تمام دانسته های بشر توی یک دیتابیس وجود دارد و کامپیوتر دارد بر اساس انها به دانسته های جدید می رسد
آدم ها هم همین کار رو می کنند

mohammad.sharifian
سه شنبه 11 اسفند 1388, 17:48 عصر
تا انجا که من می دونم اصلا اون چیزی که ما هوش می نامیم هوش نیست و اکثر مان تعریف مان از هوش اشتباه است
حالا DNA رو نمی دونم ولی من تا اونجا که شنیدم به یاد نمی آورم که هیچ دانشمندی تا به حال چیزی خلق یا ایجاد کرده باشد فقط یه موضوعی که وجود داشته رو کشف کرده اند یعنی اون چیز وجود داشته و دانش ما توانسته اون مطلب رو درک کند

J.Masomi
چهارشنبه 12 اسفند 1388, 09:31 صبح
یه لطف بکن این لینک Alice bot رو بزار ما هم چند تا سوال ازش بپرسیم!
یک مقدار سرچ میکردین پیدا می کردین :

http://alicebot.blogspot.com/
http://www.pandorabots.com/pandora/talk?botid=f5d922d97e345aa1
Chat with GOD :متعجب: (http://alicebot.org/igod/)

J.Masomi
چهارشنبه 12 اسفند 1388, 10:01 صبح
اصلا کار سختی نیست و تا یک حد این کار انجام شده مثل بازی های (شطرنج) فقط یک الگوریتم و یک دیتابیس می خواهد
مشکل سنسور هایی که حواس پنجگانه را منتقل کنند من حل می کنم ؟
یک انسان رو در نظر بگیرید که پای یک کامپیوتر نشسته و حواس پنجگانه خود رو وارد کامپیوتر می کند
حالا یک کامپیوتر با یک دیتابیس بزرگ می خواهیم که یه الگوریتم استدلال داشته باشه و بتونه از بین گزینه های مختلف بهترین رو انتخاب کند
نمی دونم گرفتید یا نه
بزارید این جوری بگم
تمام دانسته های بشر توی یک دیتابیس وجود دارد و کامپیوتر دارد بر اساس انها به دانسته های جدید می رسد
آدم ها هم همین کار رو می کنند
ولی فکر اگر به این سادگی بود دانشمندان ام آی تی دنبال چیزای دیگه ای می گشتند.
چنین الگوریتمی که بتونه از تمام این اطلاعات،اطلاعات مفید را برداشت کند نیاز به پردازنده ای مثل مغز انسان نیاز دارد.
نکنه فکر کردید با چند تا if و else پیاده میشه؟:عصبانی++::گیج:
یک چیزی یادم اومد که استادمان گفت در سمینار امسال هوش مصنوعی یکی از دانشمندان ژاپنی وقتی بالای سن رفت فقط میگه هوش مصنوعی مرد و تمام.
یعنی اونهایی که دارن 24 ساعته رو این موضوع کار میکنن بعضی وقتها به پوچی این بحث برخورد می کنن.
و یک موضوع دیگه که خیلی جالبه :خجالت: بعداً می گم.

mohammad.sharifian
پنج شنبه 13 اسفند 1388, 17:21 عصر
همان مثال شطرنج مثال خوبی برای راحتی کار
همین نرم افزار تو بازی با خیلی از ما برنده می شود (یعنی توی دانش شطرنج تا حد قابل قبولی این کار انجام گرفته)
اما می دونم دانش دنیا خیلی خیلی زیاد تر از این حرف ها است که بشود توی این کامپیوتر ها جمع شون کرد
راستی شاید بشه مشکل پردازندهش رو هم یه جوری حل کرد
این یه پروژه توی امریکاست: به این صورت است که هر کسی یک ساعت در شبانه روز که با کامپیوترش کار ندارد اون رو روشن بگزارد که از طریق اینترنت از پردازنده اون استفاده بکنند شاید این همه پردازنده که به صورت موازی کار می کنند بتوانند مشکل پردازنده رو هم حل کنند ولی اصلا مشکل این ها نیست (نه پردازنده و نه سنسور) مشکل خیلی بزرگه چون هنوز نمی دونند مغز چه کار می کند؟
ولی یه گوشه از کار رو گرفتند (کارهای با قائده ای مثل شطرنج ، محاسبات ریاضی) و از ادمها هم جلو افتادند حالا ما هم می توانیم یه گوشه رو بگیریم و ادامه بدهیم حتما که نباید یکدفه همه مشکل رو حل کنیم.
(نه ما نمی تونیم چون اونها نتونستند. خیلی منفی است:لبخندساده:) امیدوارم که دیدتون رو عوض کنید

aminghaderi
پنج شنبه 13 اسفند 1388, 21:54 عصر
عذر خواه ولی این لغت " باز سازی" لغتی نیست که ما در هوش مصنویی باید استفاده کنیم و چه بسا همون گربه ای که ارز کردین ساختند به جاش برسه اصلا قابل مقایسه با گربه واقعی نیست؟!!!
به نظر من بهتر همانند بقیه کسانیکی با این بحث کار می کنند ما هم از واژه "شبه سازی" استفاده کنیم چون به نظر من کسی نمی تونه مخلوقات خدا رو دباره بسازه ، برای درک بهتر این موضوع یه مثال می زنم مثلا از کجا معلوم گربه ها خواب نمی بینند؟؟؟ یا گربه ها رویا ندارند ؟؟؟ من قبول دارم تنها موجود دارای قدرت تعقل انسان بوده و هست و لی در بقه موارد خیلی چیز ها مشخص نیست ؟؟؟ مثل همون داشتن رویا ، خواب دیدن و...
در مورد بحث هم به نظر من خیلی خیلی بحث شیرینیه خدا کنه دلمون رو نزنه :چشمک: و انشالله که ادامه پیدا کنه .
و درباره شبیه سازیه خواص 5 گانه به نظر من خیلی مشکله !!! شما به قول دوستان بحث پردازش تصویر رو نگاه کنید و یا همون بحث شنوایی که دوستان مطرح کردن ؟؟؟ تحلیل و برداشت مفهوم یعنی همون درک انسان واقعا کار بسیار دشواریه شما حتمی با مترجم گوگل اشنایی دارید ؟! ببینید با اینکه اون همه متخصص روش کار می کنند ولی درست نمی تونه ترجمه کنه منظورم ساختار زبانی هست که استلاح معروفی که استفاده می شه متاسفانه یادم نمی یاد ولی در کل مفاهیمی که جنبه ابهام دارند رو پیاده سازیش واقعا پیچیده است.

موفق باشید.

morrning
دوشنبه 17 اسفند 1388, 18:15 عصر
من یه چیزی از این chat whit god پرسیدم ولی انگار این روبات اصلا هوش نداره !
من فکر میکنم برنامه نویساش تمام رویداد های ممکن رو به نظرشون در نظر گرفتن !
مثلا من ازش پرسیدم میتونی فکر کنی و اون جواب داد آره
دوباره ازش پرسیدم چطور فکر میکنی که جواب سوالات منو میدی ولی متاسفانه انگار سوالمون سخت بود و گفت i am jast a robat :گریه:

به نظر من بیاید با هم روی ساخت یه ربات پاسخگو کار کنیم!

بانوی ایران
سه شنبه 18 اسفند 1388, 01:42 صبح
اره منم باهاش حرف زدم
خيلي گيجه زود قاطي ميكنه وسط حرف هم يهو يادش ميره موضوع چيه
ولي يه نكته جالب داره
ازش پرسيدم ميتوني ياد بگيري
گفت اره هر چي با افراد بيشتري حرف بزنم باهوشتر ميشم
تازه ميگه من ميخوام از انسان باهوشتر بشم:بامزه:
گرامر ضعيفي هم داره همش غلط حرف ميزنه:لبخند:

اقاي morningمن سوالي رو كه شما ازش پرسيدي رو پرسيدم ازش اين جواب رو ميده
My mind utilizes a sophisticated computer algorithm
روبات پاسخگو فكر خيلي خوبيه
راستي دوستان اين (http://artificial.ir/intelligence/%D9%87%D9%88%D8%B4-%D9%85%D8%B5%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/1294-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D9%88-%D9%87%D9%88%D8%B4-%D9%85%D8%B5%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C.html#post4593 ) كتاب رو دانلود كنيد كتابه باحاليه

golbafan
سه شنبه 18 اسفند 1388, 12:04 عصر
سلام
اين برنامه رو كه يك روبات با قابليت يادگيريه قبلا براي رد شدن از نوعي كد امنيتي سايت نوشته بودم
البته يادگيريش اتومات نيست ولي كاري نداره اتومات كردنش
سوال و جوابو بهش بديد...
حالا اگر سوال مشابهي بپرسيد جوابو ميده

مثال
سوال يادگيري:
آدمها پيراهن را بر تنشان ميكنند يا بر پايشان
جواب يادگيري:
به تنشان ميكنند

سوال تست:
آدما لباساشونو تنشون ميكنن يا پاشون (يا: انسانها بلوز رو پاشون ميكنن يا تنشون)
جواب تست:
به تنشان ميكنند

مثال
سوال يادگيري:
ميازار موري كه دانه كش است
جواب يادگيري:
كه جان دارد و جان شيرين خوش است

سوال تست:
مورچه هاي دونه كش رو اذيت نكنيد
جواب تست:
كه جان دارد و جان شيرين خوش است

morrning
سه شنبه 18 اسفند 1388, 20:32 عصر
سلام
اين برنامه رو كه يك روبات با قابليت يادگيريه قبلا براي رد شدن از نوعي كد امنيتي سايت نوشته بودم
البته يادگيريش اتومات نيست ولي كاري نداره اتومات كردنش
سوال و جوابو بهش بديد...
حالا اگر سوال مشابهي بپرسيد جوابو ميده

مثال
سوال يادگيري:
آدمها پيراهن را بر تنشان ميكنند يا بر پايشان
جواب يادگيري:
به تنشان ميكنند

سوال تست:
آدما لباساشونو تنشون ميكنن يا پاشون (يا: انسانها بلوز رو پاشون ميكنن يا تنشون)
جواب تست:
به تنشان ميكنند

مثال
سوال يادگيري:
ميازار موري كه دانه كش است
جواب يادگيري:
كه جان دارد و جان شيرين خوش است

سوال تست:
مورچه هاي دونه كش رو اذيت نكنيد
جواب تست:
كه جان دارد و جان شيرين خوش است

ببخشید ولی این اصلا با موضوع فرق فوکوله! این اصلا هوش نیست ! فکر کنم موضوع تایپینگ رو درست متوجه نشدید!

golbafan
چهارشنبه 19 اسفند 1388, 19:34 عصر
مگه يك روبات هوشمند نميخواستين؟
كه سوالات رو جواب بده

خب براي اينكار به اين هسته نياز هست

مهران موسوی
چهارشنبه 19 اسفند 1388, 23:51 عصر
یک مقدار سرچ میکردین پیدا می کردین :

http://alicebot.blogspot.com/
http://www.pandorabots.com/pandora/talk?botid=f5d922d97e345aa1
Chat with GOD :متعجب: (http://alicebot.org/igod/)



واي خيلي باحال بود مخصوصا chat with god . تورو خدا نگاه كنيد حيوونكي چقدر با فهم و شعور سريع راستشو گفت

اين چند خط از مكالمه اي هست كه من باهاش كردم ببينيد چقدر ناز بهم جواب داد خيلي حال كردم يه دنده نيست


Human: what is your name ?
God: My name is God.
Human: you are a robot , my god not a robot
God: Thanks and you are a delightful person too. Yes I am a robot.
Human: well , you are very veracious
God: Well that's okay. Thanks for telling me that I am veracious.

Arcsinos
پنج شنبه 20 اسفند 1388, 00:05 صبح
سلام
من یه نظره دیگه دارم
در حال حاضر همه فکر میکن که ماباید با کامپیوتر کاری کنیم که بتونه به هوش انسان نزدیک بشه ولی درواقع کامپیوتر یه دستگاهیه که باید همه چیز رو براش تعریف کنیم یعنی اون نمیتونه تو موقعیت های جدید که براش تعریف نشده یه خروجی درست داشته باشه . کل کامپیوتر چهار تا دستور داره And , if , or, not وهر چیزی هم که میبینیم با این چهار تا دستوره ولی نظر من اینکه ما باید دستورات جدیدی برای کامپیوتر تعریف کنیم تا اون بتونه خوب و بد رو از هم تشخیص بده که برای این کار ما باید هوش مصنوعیه خودمون رو به یه بچه تشبیه کنیم بعد بیاییم هر چیزی رو که بچه یاد میگیره به اون هوش مصنوعی مون هم بفهمونیم بعد از این کارها همون طور که اون بچه میتونه فکر کنه و تصمیم بگیره هوش مصنوعیه ما هم قادر به فکر کردن خواهد بود . در کل برای ساختن هوش مصنوعی ما نیاز به مدارهای جدیدی داریم که تو کامپیوتر اون مدارها وجود ندارند یعنی اینکه ما هیچ موقع نمیتونیم یه کار کنیم که کامپیوتر از بین2 تا عمل اون که بهتره رو انتخاب کنه چون اون خوب و بد رو تشخیص نمیده ولی اگه یه مدار به اسم مدار خوبی درست کنیم هوش مصنوعی اون کار مارو میفرسته تو اون مدار اگه مقدار صفر بود یعنی اینکه این کار کار خوبی نیست و اگه یک بود یعنی اسنکه کار خوبیه .
خداحافظ

dousti_design
پنج شنبه 20 اسفند 1388, 00:16 صبح
سلام
من یه نظره دیگه دارم
در حال حاضر همه فکر میکن که ماباید با کامپیوتر کاری کنیم که بتونه به هوش انسان نزدیک بشه ولی درواقع کامپیوتر یه دستگاهیه که باید همه چیز رو براش تعریف کنیم یعنی اون نمیتونه تو موقعیت های جدید که براش تعریف نشده یه خروجی درست داشته باشه . کل کامپیوتر چهار تا دستور داره And , if , or, not وهر چیزی هم که میبینیم با این چهار تا دستوره ولی نظر من اینکه ما باید دستورات جدیدی برای کامپیوتر تعریف کنیم تا اون بتونه خوب و بد رو از هم تشخیص بده که برای این کار ما باید هوش مصنوعیه خودمون رو به یه بچه تشبیه کنیم بعد بیاییم هر چیزی رو که بچه یاد میگیره به اون هوش مصنوعی مون هم بفهمونیم بعد از این کارها همون طور که اون بچه میتونه فکر کنه و تصمیم بگیره هوش مصنوعیه ما هم قادر به فکر کردن خواهد بود . در کل برای ساختن هوش مصنوعی ما نیاز به مدارهای جدیدی داریم که تو کامپیوتر اون مدارها وجود ندارند یعنی اینکه ما هیچ موقع نمیتونیم یه کار کنیم که کامپیوتر از بین2 تا عمل اون که بهتره رو انتخاب کنه چون اون خوب و بد رو تشخیص نمیده ولی اگه یه مدار به اسم مدار خوبی درست کنیم هوش مصنوعی اون کار مارو میفرسته تو اون مدار اگه مقدار صفر بود یعنی اینکه این کار کار خوبی نیست و اگه یک بود یعنی اسنکه کار خوبیه .
خداحافظ

درسته. اگه منظورتون رو درست متوجه شده باشم...فکر کنم پروفسور لطفی زاده در سال 1965 همین کار رو کردن. منطق فازی. این که مطلقا نگیم درست یا غلط بلکه بین این دو هم مقادیر زیادی وجود دارند.

بانوی ایران
پنج شنبه 20 اسفند 1388, 00:42 صبح
واي خيلي باحال بود مخصوصا chat with god . تورو خدا نگاه كنيد حيوونكي چقدر با فهم و شعور سريع راستشو گفت

اين چند خط از مكالمه اي هست كه من باهاش كردم ببينيد چقدر ناز بهم جواب داد خيلي حال كردم يه دنده نيست


Human: what is your name ?
God: My name is God.
Human: you are a robot , my god not a robot
God: Thanks and you are a delightful person too. Yes I am a robot.
Human: well , you are very veracious
God: Well that's okay. Thanks for telling me that I am veracious.
دوست عزيز سلام
با اين ربات بيشتر صحبت كنيد به يه نتيجه اي ميرسيد
ااين ربات خيلي متوجه نيست راجع به چه چيزي صحبت ميكنه فقط به جملات شما بسته به keyworld هايي كه شما بهش ميديد جواب ميده(البته كمي پيشرفته تر از اين يعني داراي قدرت پردازش هم هست نسبت به جملاتتون)
شما هر جمله ي ديگه اي ميگفتيد و توي قسمتي از جمله you are a robot رو قرار بديد اين ربات همين جوا رو ميدهyes i am a robotو هر جمله اي كه يك جمله ي تعريفي به نظر برسه يعني ربات فكر كنه كه شما داريد راجع به يك ويژگي اون بهش ميگيد همين جمله رو ميگهThanks and you are a delightful person too كه البته يك ويژگي كه اين ربات داره تقريبا متوجه ميشه كه جمله اي كه ميگيد بيان ويژگي خوبه يا بد
مثلا وقتي بهش بگيد you are just arobot جواب ميدهi'm just a rbobt!و ميگه تو هم خيلي مغروري و هر جمله ي ديگه اي كه بكار ببريد كه به نحوي ويژگي بدي رو بهش نسبت بديد همين جوابرو ميده
يعني اگر در ادامه صريحا بهش بگيد كه تو godنيستي نميپذيره در واقع براش تعريف نشدست
اميدوارم منظورم رو خوب بيان كرده باشم

بانوی ایران
پنج شنبه 20 اسفند 1388, 00:52 صبح
سلام
اين برنامه رو كه يك روبات با قابليت يادگيريه قبلا براي رد شدن از نوعي كد امنيتي سايت نوشته بودم
البته يادگيريش اتومات نيست ولي كاري نداره اتومات كردنش
سوال و جوابو بهش بديد...
حالا اگر سوال مشابهي بپرسيد جوابو ميده

مثال
سوال يادگيري:
آدمها پيراهن را بر تنشان ميكنند يا بر پايشان
جواب يادگيري:
به تنشان ميكنند

سوال تست:
آدما لباساشونو تنشون ميكنن يا پاشون (يا: انسانها بلوز رو پاشون ميكنن يا تنشون)
جواب تست:
به تنشان ميكنند

مثال
سوال يادگيري:
ميازار موري كه دانه كش است
جواب يادگيري:
كه جان دارد و جان شيرين خوش است

سوال تست:
مورچه هاي دونه كش رو اذيت نكنيد
جواب تست:
كه جان دارد و جان شيرين خوش است
اگر با رباتي مثل godكه دوستان لينكشو گذاشتن هم صحبت كنيد متوجه وجود الگويي مثل همين در حد پيشرفته ميشيدكه فقط به keyword ها جواب ميده
ربات هايي كه توي ياهو مسنجر هست رو هم اگر ديده باشيد كه من الان ديگه idاونها رو ندارم (اگر پيدا كردم مبزارم اينجا) اونا هم به همين نحوه اند تازه به اونا ميشه دقيقا همين اموزش رو داد سوال و جواب هاي متعدد
اما دوست عزيز من نتونستم اين فايلي رو كه گذاشتيد باز كنم
كد و الگوريتم برنامه رو هم گذاشتيد؟
دوست دارم بدونم چطور كار ميكنه فايل exeكه نتونستم باش كار كنم دو تا فايل ديگه هم كه نامفهومه چيكارش كنم؟

مهران موسوی
پنج شنبه 20 اسفند 1388, 02:23 صبح
دوست عزيز سلام
با اين ربات بيشتر صحبت كنيد به يه نتيجه اي ميرسيد
ااين ربات خيلي متوجه نيست راجع به چه چيزي صحبت ميكنه فقط به جملات شما بسته به keyworld هايي كه شما بهش ميديد جواب ميده(البته كمي پيشرفته تر از اين يعني داراي قدرت پردازش هم هست نسبت به جملاتتون)
شما هر جمله ي ديگه اي ميگفتيد و توي قسمتي از جمله you are a robot رو قرار بديد اين ربات همين جوا رو ميدهyes i am a robotو هر جمله اي كه يك جمله ي تعريفي به نظر برسه يعني ربات فكر كنه كه شما داريد راجع به يك ويژگي اون بهش ميگيد همين جمله رو ميگهThanks and you are a delightful person too كه البته يك ويژگي كه اين ربات داره تقريبا متوجه ميشه كه جمله اي كه ميگيد بيان ويژگي خوبه يا بد
مثلا وقتي بهش بگيد you are just arobot جواب ميدهi'm just a rbobt!و ميگه تو هم خيلي مغروري و هر جمله ي ديگه اي كه بكار ببريد كه به نحوي ويژگي بدي رو بهش نسبت بديد همين جوابرو ميده
يعني اگر در ادامه صريحا بهش بگيد كه تو godنيستي نميپذيره در واقع براش تعريف نشدست
اميدوارم منظورم رو خوب بيان كرده باشم

خب اين ويژگي ها كاملا طبيعي هست . اون يك رباط ناقص بيشتر نيست پس نبايد انتظار بيشتر از اين رو ازش داشت ولي در كل بانمك بود يكم باهاش سرو كله زدم :لبخندساده:

در كل من فكر ميكنم يك رباطي كه قراره عملكردش خيلي نزديك به انسان باشه بايد شبكه هاي عصبي رو با ميليون ها نورن پياده سازي كنه و مثل يك كودك يك مدت طولاني رو اموزش ببينه تا بتونه بر اساس يادگيري هاش تصميم گيري كنه دقيقا مثل يه كودكي كه از بچگي ياد ميگيره و هر چي بيشتر ياد ميگيره بهتر تصميم ميگيره و پاسخ ميده ولي مشكل اينجاست فرض ميكنيم همچين سيستمي هم با ميليونها نرون پياده سازي شد كه بسته به سيستم به هم وابسته ي نرون ها بايد هر نورن رو به صورت يك كلاس كه در ارتباط با نورن هاي اطراف خودش هست پياده سازي كنيم خب حالا به نظرتون كدوم كامپيوتر ميتونه همچين پردازش سنگين و بلادرنگي رو براي ما انجام بده !!!

خدا يه جوري مارو افريده كه بعضي وقتا وقتي بهش فكر ميكنم واقعا سجده كردن در مقابلش رو لازم ميبينم . البته نميخوام وارد مسائل ديني بشم اشتباه نشه ولي خدايي هر ادمي چه مسلمان چه كافر وقتي يكم علمي به ساختار خودش نگاه ميكنه به اين نكته پي ميبره كه كسي كه اون رو افريده واقعا ... :لبخندساده:

golbafan
پنج شنبه 20 اسفند 1388, 11:17 صبح
خدا يه جوري مارو افريده كه بعضي وقتا وقتي بهش فكر ميكنم واقعا سجده كردن در مقابلش رو لازم ميبينم . البته نميخوام وارد مسائل ديني بشم اشتباه نشه ولي خدايي هر ادمي چه مسلمان چه كافر وقتي يكم علمي به ساختار خودش نگاه ميكنه به اين نكته پي ميبره كه كسي كه اون رو افريده واقعا ... :لبخندساده:

بله من هم از زماني كه شروع كردم به ياد گرفتن هوش مصنوعي و برنامه نويسي اين سيستم ها به اينكه شما ميگيد پي بردم

واقعا خيلي جالبه كه هنوز بشر نميتونه يك هواپيما بسازه كه هوشش در حد يك پشه باشه...

golbafan
پنج شنبه 20 اسفند 1388, 11:20 صبح
اگر با رباتي مثل godكه دوستان لينكشو گذاشتن هم صحبت كنيد متوجه وجود الگويي مثل همين در حد پيشرفته ميشيدكه فقط به keyword ها جواب ميده
ربات هايي كه توي ياهو مسنجر هست رو هم اگر ديده باشيد كه من الان ديگه idاونها رو ندارم (اگر پيدا كردم مبزارم اينجا) اونا هم به همين نحوه اند تازه به اونا ميشه دقيقا همين اموزش رو داد سوال و جواب هاي متعدد
اما دوست عزيز من نتونستم اين فايلي رو كه گذاشتيد باز كنم
كد و الگوريتم برنامه رو هم گذاشتيد؟
دوست دارم بدونم چطور كار ميكنه فايل exeكه نتونستم باش كار كنم دو تا فايل ديگه هم كه نامفهومه چيكارش كنم؟

البته اين برنامه كه من نوشتم كاري با كيوردها نداره و حتي اگر كلمات رو با غلط املايي بهش بدين و يا اگر هر كسي با زبان محاوره اي خودش(البته فارسي) ازش سوال كنه برنامه بهش جواب ميده چون كاملا با شبكه هاي عصبي پياده سازي شده

در مورد فايلها بايد باز بشه؟!!
فقط فايل اجرايي رو باز كنيد اون دوتاي ديگه مربوط ميشه به آموزش هاي شبكه عصبي

مهران موسوی
پنج شنبه 20 اسفند 1388, 12:51 عصر
البته اين برنامه كه من نوشتم كاري با كيوردها نداره و حتي اگر كلمات رو با غلط املايي بهش بدين و يا اگر هر كسي با زبان محاوره اي خودش(البته فارسي) ازش سوال كنه برنامه بهش جواب ميده چون كاملا با شبكه هاي عصبي پياده سازي شده

در مورد فايلها بايد باز بشه؟!!
فقط فايل اجرايي رو باز كنيد اون دوتاي ديگه مربوط ميشه به آموزش هاي شبكه عصبي

golbafan جان از SDK براي شبكه ي عصبي استفاده كردي يا خودت كامل پياده سازي كردي ؟؟

golbafan
پنج شنبه 20 اسفند 1388, 17:38 عصر
شبكه عصبي رو خودمون پياده سازي كرديم و براي dataminning از سيستم هاي آماري dew استفاده كرديم چون ديگه حوصله نوشتن كدهايي براي جمع و تفرق و ميانگين و واريانس نداشتم

spitman
پنج شنبه 20 اسفند 1388, 17:40 عصر
موضوع زنده بودن و تعریف هوشمندی چیزیه که من چند سالی هست دارم روش کار می کنم!
و مقاله ای که در این زمینه نوشتم مورد تایید داوران برای شرکت در بخش نهایی در جشنواره ی بین المللی فارابی شد.
عنوان:
ماشین وجود - نگرشی در چیدمان زنده بودن

مقدمه:
http://spitman.azdaa.com/?p=138
متن مقاله:
http://spitman.azdaa.com/?p=136
بخش تکمیلی:
http://spitman.azdaa.com/?p=134

لذت ببرید و نظراتتون رو هم در اینجا و هم در سایت spitman.azdaa.com ارسال کنید.

Arcsinos
پنج شنبه 20 اسفند 1388, 23:26 عصر
سلام
دوستان گرامی ناراحت نشید که این حرف رو میزنم اینجا به یه تاپیک اطلاعات عمومی تبدیل شده یعنی مثل این شده که هرکی داره از این تاپیک دیدن میکنه به سوال " به نظر شما هوش مصنوعی چیست ؟ " جواب میده . هیچ گونه نظریه ی علمی ای تو این تاپیک وجود نداره . محض رضای خدا مقداری تحقیق کنید بعد نظر خودتون رو بدید . خداییش چنتاتون فکر میکنید که میشه الگورتم هایی تو کامپیوتر اجرا کرد که بتونه کار هوش مصنوعی رو برای ما کنه . شاید همه . ولی مشکل ما همین جاست . دیگه ما باید کامپیوتره صفر و یکی رو کنار بگذاریم باید به فکر ساختن دستگاه جدیدی باشیم که اصلا با صفر و یک کار نکنه . اگه فیلم ماتریکس رو دیده باشید اونجا یه محیطی درست کردن که در حال اینکه یک ماشینه ولی احساس داره یعنی میشه چیزی درست کرد که احساس داشته باشه ولی احساس اون با احساس ما فرق داره . چرا ما باید به فکر این باشیم که هوش مصنوعیه ما حتما باید گوش و چشم داشته باشه . اصلا ما میتونیم بدون اینکه برای هوش مصنوعی مون چشم رو تعریف کنیم و بدون پردازش تصویر کاری کنیم که هوش مصنوعیمون ببینه . نه دیدن ما بلکه یه نوع دیدن دیگه . اون میتونه تشخیص بده که الان پیش کی ایستاده و طرف مقابلش چی کار میکنه ولی اونو نمیبینه بلکه احساسق میکنه . یه ویژگی مشترکی تو حواص دوگانه ی هوش مصنوعی هست اونم اینکه هر دوتاشون به صورت موج هستند . منظورم از هواس دوگانه بینایی و شنوائی هست . از اونجایی که چشایی و لامسه و بویایی فقط توسط موجود زنده درک میشه به خواطر همین هم هست که ما فقط صدا و تصویر رو میتونیم از طریق ماشین ها انتقال بدیم وگر نه اگه میشد بو و مزه و زبری و گرما رو از طریق ماشین انتقال دارد اون موقع تمامی قوانین فیزیکی بهم میخورد . پس هوش مصنوعی ما فقط 2 تا حس خواهد داشت بینایی و شنوایی و بقیه ی اونها به درد هوش مصنوعی ما نمیخوره چون اون یه موجود زنده نیست که بخواد ببینه غذاش شوره یا بی نمک یا اینکه هوا گرمه یا سرد یا اینکه اینجا بوی خوبی داره یا بوی بد . گرچه اگر بخواهیم هوش مصنوعی رو در اختیار خودمون قرار بدیم که دیگه هوش مصنوعی نمیشه این سه تا حسم باید داشته باشه .
یه ویژگی اساسی هوش مصنوعی باید این باشه که انسان ها رو از بین ببره و خودش همه جا رو بگیره و گرنه باز میگم اگه هوش مصنوعی بخواد تو اختیاره انسان باشه هوش مصنوعی نیس یه ماشینه که هر کاری رو که ما بگیم رو انجام میده و بس .
گر چه همه ی حرفهایی هم که من زدم اطلاعات عمومی و نسبی بودن ولی من پست بعدی خودمو حتما با مطالعه خواهم فرستاد نه به صورت اطلاعات عمومی . راه های دیگه هم درستن ولی ما باید به راه هایی که تا الان بهش فکر نشده فکر کنیم چون اگه قرار بود با این روش ها هوش مصنوعی درست بشه تا الان توسط کشورهای غربی درست شده بود .
خدانگهدار همتون

مهران موسوی
جمعه 21 اسفند 1388, 00:12 صبح
داداش گلم ماتريكس چيه اون يه فيلم بيشتر نيست . بد نيست وقتي فيلم رو ميبيني پشت صحنه هاش هم تهيه كني ببيني :قهقهه:

حرفاتون خيلي واسم گنگه !!!

اين همه سنسور واسه تشخيص گازهاي موجود در هوا هست با تركيبشون ميشه تا يه حدودي حس بويايي رو پياده سازي كرد. انسان هم بر اساس تركيب گازهاي موجود در هوا بو رو حس ميكنه . ولي خداييش پياده سازي حس بويايي مثل مال انسان فعلا نشدني هست اينده رو ما هنوز نديدم :چشمک:

سنسور حرارتي هم كه تا دلت بخواد هست هم گرما رو تشخيص ميده هم سرما رو :لبخند: تازه كجاشو ديدي سنسور فشار هم وجود داره يعني وقتي تو لمسش ميكنه لمس كردن رو احساس ميكنه :تشویق:

خب ديگه چي ميخواي !!! ابزاراش همه هست فقط اين وسط ما بايد يه مغز مصنوعي توسط شبكه هاي عصبي و پياده سازي نرون ها بسازيم كه فعلا نه كسي ساخته نه كامپيوتري هست كه اگرم كسي تونست ميليون ها نرون رو پياده سازي كنه اون رو پردازش كنه :چشمک: البته به صورت محدود رباط هايي ساخته شدن كه خيلي از نظر پردازشي قوي هستن ولي بازم ضعف زياد دارن . اگه دوست داري يه نمونشو ببيني تو گوگل Roxxxy رو سرچ كن يه ربات دوست دختر هست كه احساسم داره حيوونكي ولي يكم بي تربيته :قهقهه:

اگه بازم اطلاعات راجع به اين سنسورهايي كه گفتم ميخواي بگو تا بيشتر توضيح بدم :لبخندساده:

بانوی ایران
جمعه 21 اسفند 1388, 01:01 صبح
البته اين برنامه كه من نوشتم كاري با كيوردها نداره و حتي اگر كلمات رو با غلط املايي بهش بدين و يا اگر هر كسي با زبان محاوره اي خودش(البته فارسي) ازش سوال كنه برنامه بهش جواب ميده چون كاملا با شبكه هاي عصبي پياده سازي شده

در مورد فايلها بايد باز بشه؟!!
فقط فايل اجرايي رو باز كنيد اون دوتاي ديگه مربوط ميشه به آموزش هاي شبكه عصبي
ميتونيد كمي توضيح بديد را جع به نحوه پياده سازي شبكه عصبي يا اينكه يك سري مقالات يا كتاب هايي كه براي مبتدي مثل من مفيد و قابل فهم باشه معرفي كنيد

pooya1072
شنبه 22 اسفند 1388, 14:13 عصر
سلام دوستان عزیز
بحث خیلی جالبیه....ولی متوجه شدم بعضی جاها کاملا از بحث دور می شید.البته علتش هم نوع بحث که خیلی گستردس.بیاید بحث رو متمرکز کنید.اگه واقعا می خوایم احتمال به نتیجه رسیدن این بحث بالا بره ,باید از یه جا شروعش کنیم.نه از این شاخه به اون شاخه بپریم.یه سری دوستان اصلا با این موضوع که میشه از این بحث به جایی رسید مشکل دارن.لطفا این دوستان لا اقل این نظر رو طوری مطرح کنن که بقیه دوستان حسی که تو این تاپیک گرفتن رو از دست ندن.خیلی از اختراعات زمانی یه رویا بود.ولی الان واقعیت پیدا کرده....به نظر من اگه می خواهید روی این مساله بحث کنید دنبال اینکه چه ابزاری در دسترسمون هست یا چه امکاناتی داریم نریم.فعلا در حد یه نظره.بریم جلو ببینیم به کجا میرسیم.
فکر کنم اگه از هوش مصنوعی (که البته خودش خیلی پیچیده است) در حد ابتدایی شروع کنیم معقول باشه. چون بحث هوش رو به میان میاره که دنباله اون اطلاعات گیری از حواس پنج گانه است. من از هوش مصنوعی یه چیزایی شنیدم...همینطور در مورد منطق فازی و ارتباط اونها.در این حد که دیگه کامپیوتر فقط صفر و یک نیست.بلکه بحث ارزش دهی به شرایط و الویت بندی مطرح میشه.اگه از دوستان کسی اطلاعات مفیدی داره در اختیار دوستان دیگه هم بزاره.
بازم خواهش میکنم تا اونجا که می تونین وارد حاشیه نشید...روی مساله ای که مطرح می کنید فکر کنید تا بحث رو متمرکز کنیم.
با تشکر از دوستانی که این تایپیک رو راه انداختن...واقعا می تونه مفید باشه

Arcsinos
یک شنبه 23 اسفند 1388, 23:54 عصر
سلام
یه پروژه ی دیگه به جز هوش مصنوعی هم هست که رقیب سر سخت هوش مصنوعیه یه پروژه هست که روی خاک بیولوژیک کار میشه . این پروژه به این صورت که ابتدا با استفاده از برنامه نویسی این خاک رو به هر شکل دلخواهی که بخواهند در می آورند و پس از اینکه هوش مصنوعی هم ساخته شد این هوش رو روی خاک بیولوژیک پیاده میکنند .
بای

golbafan
چهارشنبه 26 اسفند 1388, 18:29 عصر
سلام
یه پروژه ی دیگه به جز هوش مصنوعی هم هست که رقیب سر سخت هوش مصنوعیه یه پروژه هست که روی خاک بیولوژیک کار میشه . این پروژه به این صورت که ابتدا با استفاده از برنامه نویسی این خاک رو به هر شکل دلخواهی که بخواهند در می آورند و پس از اینکه هوش مصنوعی هم ساخته شد این هوش رو روی خاک بیولوژیک پیاده میکنند .
بای

یعنی چی؟

مارو گرفتی؟؟

Arcsinos
پنج شنبه 27 اسفند 1388, 08:48 صبح
یعنی چی؟

مارو گرفتی؟؟
نه شما رو نگرفتم . شما خودت خودتون رو گرفتید . سازمان ناسا داره رو این پروژه کار میکنه . و هنوزم که هنوزه نتونسته حتی تو آزمایشگاه هم این کار رو انجام بده و خاک بیولوژیک تولید کنه . یه مثال میزنم تا روشن بشی . فکر کن 200 سال دیگه ناسا به این فناوری برسه و شما در حال رد شدن از خیابونی و از کنار جدول هایی که از خاک بیولوژیک ساخته شدن داری حرکت میکنی بعد یکی میاد شما رو بزنه از اون جایی که این خاک ها دارای هوش مصنوعی هستند به و به هر شکلی میتونن در بیان به شکل یه انسان در میان و از شما مواظبت می کنن . یا اصلا فکر کن شما داری یه میخ میکوبی و چکش نداری فقط کافیه اراده کنی تا اون خاک ها به چکش تبدیل بشن و از طرفی چون اونها هوش مصنوعی دارن ممکنه که حتی بر علیه انسان ها هم عمل کنن . مثلا ممکنه به جای اینکه از شما مواظبت کنن بیان شما رو بزنن .:لبخند:

dousti_design
پنج شنبه 27 اسفند 1388, 13:15 عصر
آرک سینوس جان جالب بود. ممنون!
در کل یه نظر کلی درمورد موضوع هوش مصنوعی انسان بدم.
به نظر من تلاش برای ایجاد ماشینی که(دقیقا) مانند انسان باشه مثل تلاش برای تبدیل مس به طلا(در طول تاریخ) خواهد بود!
انسان ها یه چیزایی دارن که به نظر من دست نیافتنیه. البته هوشمند کردن ماشین خیلی چیز خوبیه ولی هوشمند کردن ماشین طوری که دقیقا مثل هوش انسان بشه رو من میگم.
موفق باشید

in man
جمعه 06 فروردین 1389, 18:18 عصر
دوستان سلام من به تازگی با برنامه نویسی آشنا شدم این تایپیک رو که دیدم یه سوال برام پیش اومد.
تو یک ماشین چطور کدهای یک برنامه رو در اون ذخیره میکنند تا بعد دستورات را انجام بدهد . منظورم اینه که اون کدها چطور تبدیا به واکنش میشوند (لطفاً اگر کتاب فارسی در همین باره یا هوش مصنوعی هست خواهش میکنم معرفی کنید؟:بوس:

Alirezanet
دوشنبه 27 تیر 1390, 23:28 عصر
سلام
من مدتی هست که دارم روی این موضوع کار میکنم ... 10 صفحه از این تاپیک رو هم مطالعه کردم و تنها میتونم چند نظر بدم شاید کمک بقیه بشه !
هوش مصنوعی بنویسید بدون احساسات !!
منظور از جمله بالا اینه که از الان وقتتونو روی پروژه ها ی پردازش صوت و تصویر ویا ... نکنید ! اگه شما بتونید هوش مصنوعی رو طراحی و پیاده سازی کنید تیم های زیادی هستند که بیان به پروژه شما امکانات پردازشی از جمله صوت و تضویر اضافه کنند ! (اینو گفتم چون حداقل 5 صفحه از این تاپیک در این مورد صحبت شده بود )
دوم یکی از دوستان گفته بود که بیاین از پروژه های کوچیک تر برای رسیدن به این موضوع استفاده کنیم که من با این موضوع کاملا موافقم ولی نه بصورت پروژه کوچیک که مستقیما مربوط بشه با هوش مصنوعی ..!!!! چون امکان این کار نیست و در نهایت توی این راه میتونید نرم افزاری بنویسید که بدون داشتن هیچ هوشی یکسری دستورات شما رو اطاعت کنه !
پیشنهاد :
من پیشنهاد میکنم از الگوریتم های مربوطه توی این زمینه شروع کنین (مثال الگوریتم ژنتیک و یا .... ) این الگوریتم ها شما رو خواسته یا ناخواسته به این سمت راهنمایی میکنند ! چون ساختار چنین الگوریتم های یک هزارم از اونی هست که ما میخوایم انجام بدیم ! که در نهایت با ترکیب این الگوریتم ها میشه تا حدودی به این مساله نزدیک شد !
پیشنهاد دوم من اینه که بعد از اینکه خودتون رو کاملا با یک زبان برنامه نویسی هماهنگ کردید تا اونچه که میخواین رو بنویسید همه چیز رو بزارید کنار و روی علم پزشکی و شبکه های عصبی مغر مطالعه کنین ! حداقل چیزی که باید توی این قضیه دونست اینه که نورون های مغر چجوری تضمیم گیری میکنند ! با دونستن این موضوع میشه برنامه ای نوشت که حداقل با یکسری داده که بهش میدیم یتونه تصمیم بگیره !

این گام اول این موضوع هستش ! (من خودم هم فعلا در همین مقدار و تا اینجا که توضیح دادم رسیدم ! نه بیشتر !!)

یکی از دوستان هم گفته بود که تست آزمون تورینگ رو بخونید . من هم کاملا موافقم چون میتونید بفهمید که داریید در حال حاضر دنبال چی میگردید !

دوستانی هم که تازه برنامه نویسی شروع کردند بهتره فقط روی همون موضوع (برنامه نویسی پیشرفته ) تمرکز کنند چون سنگ بزرگ علامت نزدنه !!! الان واسه فهمیدن این قضیه زوده!

این مطالبی که گفتم فقط تجربیات و نظرات شخصیم بود .. خدایی نکرده به شخص خاص و کسی به احترامی نشه و اگه کسی با نظرات من مخالف بود بسیار خوشحال میشم که اشتباه من رو با دلیل منطقی بگه !
امیدوارم توی این قضیه بتونیم ایران رو سربلند کنیم !

هر کسی یا شرکتی هرجایی هست و با هر علمی دلیل بر این نیست که ما نمیتونیم چیزی خلق کنیم کمتر از اونها !

یا علی
موفق باشید!
Alirezanet

BobiFX
سه شنبه 11 مرداد 1390, 12:13 عصر
به به چه بحث فعالی !
هوش انسان چیزی نیست که بخوایم با دو تا پست و چند تا الگوریتم سرو تهشو هم بیاریم. نظر من اینه از یه چیز کوچیک تر شروع کنید که به هدف اصلی که همون هموش واقعا مصنوعیه تعمیم داده بشه!

چیزی که در مورد انسان ها مهمه قدرت یادگیریه و ساخت تابع های جدید به صورت ذاتی البته حیوان ها هم از دایره بیرون نیستن ولی حیوان ها قدرت حافظه کمتری دارند مثلا به غیر از دلفین بقیه ماهی ها حافظه بلند مدت زیر 20 دقیقه دارند یهنی اموری که 20 دقیقه پیش انجام داده اند را به خاطر نمی آورند!:قهقهه:

من تازه این بحث رو دیدم و خیلی بحث جالبیه. امیدوارم که به خوبی هم ادامه پیدا کنه.
درباره حافظه 20 دقیقه ماهی ها هم فکر نمیکنم درست باشه. من خودم ماهی دارم و هر وقت که خواهر زاده هام میان و پدرشو در میارن! تا یه هفته باهام قهر میشه و دیگه از دستم غذا نمیگیره! ولی بعد از یه هفته شاید یادش میره یا باهام آشتی میکنه و از دستم گوشتا رو میگیره. عمرا اگر بتونی بعد از 20 دقیقه که هیچی نیست بعد 20 ساعت که اذیتش کردن بهش غذا بدی. ضمنا بعد از مدتی که باهم آشتی کردیم، وقت غذا و بازی رو میدونه! وقتی دستم رو توی آب میکنم، میاد و خودش توی دستم قرار میگیره که روس فلسش دست بکشم!
این فقط تجربه من بود درباهر هوش یک ماهی!
امیدوارم در ادامه بیشتر با مطالب تخصصی تر در خدمتون باشم.

motanro
یک شنبه 02 بهمن 1401, 09:20 صبح
هوش مصنوعی خیلی رشته خوبیه، مخصوصا رشته پردازش تصویرش
در کل کاربرد هوش مصنوعی کلا گستردس و مثل یک ابزار هست که هر شخصی می تونه ازش استفاده خوب یا بد کنه
در رابطه با هوش مصنوعی (https://hamrah.academy/blog/artificial-intelligence/) آکادمی همراه اول یک مقاله خوب نوشته که واقعا عالی بود
بهتون پیشنهاد میدم که بخونید ...
اینم لینکش:
https://hamrah.academy/blog/artificial-intelligence/

motanro
یک شنبه 02 بهمن 1401, 10:38 صبح
هوش مصنوعی خیلی رشته خوبیه، مخصوصا رشته پردازش تصویرش
در کل کاربرد هوش مصنوعی کلا گستردس و مثل یک ابزار هست که هر شخصی می تونه ازش استفاده خوب یا بد کنه
در رابطه با هوش مصنوعی (https://hamrah.academy/blog/artificial-intelligence/) آکادمی همراه اول یک مقاله خوب نوشته که واقعا عالی بود
بهتون پیشنهاد میدم که بخونید ...
اینم لینکش:
https://hamrah.academy/blog/artificial-intelligence/