PDA

View Full Version : كمك: در برنامه نويسي حرفه اي مشكل دارم



Pari_Programmer
یک شنبه 23 اسفند 1388, 19:18 عصر
سلام دوستان

من چند وقتيه كه با يك مشكل اساسي و بزرگ برخورد كردم و سد راهم شده. مشكلم اينه كه برنامه نويسي رو تا حد متوسط بلدم اما وقتي ميخوام بشينم و يك برنامه كاربردي نسبتا حرفه اي بنويسم قاط ميزنم.
نميدونم ايراد كارم كجاست. مباحث پايه اي برنامه نويسي رو ميشه گفت نسبتا مسلطم. هر مرجعي هم كه ميگيرم دستم خيلي زود خسته ميشم چون مباحثشون رو بلدم اما توي كار گير ميكنم.
بدبختانه يا خوشبختانه با خرخوني فوق هم قبول شدم و حالا وقت انجام دادن پروژه ارشدمه. واسه پروژم هم بايد از يك سري toolهاي open source استفاده كنم و يك سريهاشون رو هم بايد تغيير بدم. اما همين كه ميام و source برنامه رو نگاه ميكنم ديوونه ميشم. قاطي ميكنم. نميدونم از كجاي كد بايد شروع كنم. چي رو بايد بررسي كنم. خلاصه اينكه علاوه بر كد نوشتن (در حد حرفه اي)، كد خوندن در حد حرفه اي رو هم بلد نيستم.
كسي ميتونه من رو راهنمايي كنه؟ آيا كتاب خاصي بايد بخونم؟ كار خاصي بايد انجام بدم؟

خواهشا راهنماييم كنيد. دارم ديگه افسرده ميشم چون واقعا به برنامه نويسي علاقه دارم اما گير كردم. اين موضوع هم برام خيلي حياتيه و حتما بايد توي كد نويسي حرفه اي بشم.


ممنونم.

Salar Ashgi
یک شنبه 23 اسفند 1388, 22:48 عصر
اینطور که از توضیحات شما برمیاد ، برنامه نویسی رو از Base عملی کار نکردین و فکر کنم فقط

به فکر پاس کردن درس ها بودین ؛ که اینکار بنظرم کاملا اشتباهه .

به قول یه نفر :

(( اگه اولش به فکر آخرش نباشی ، مجبوری آخرش به فکر اولش بیافتی ))


شما اگه از همون اول برنامه نویسی رو پایه ای کار میکردین ، این مشکل بوجود نمیومد ؛ صرفا

علاقه به برنامه نویسی کافی نیست ، تا زمانیکه علاقه به وهله عمل نرسه و شما برنامه

کاربردی ننویسین ، هیچ پیشرفتی در کار نخواهد بود .(البته این یه حقیقت بود ، امیدوارم

ناراحت نشده باشین )

بنظرم اگه وقتشو دارین ، اصولی واسه برنامه نویسی وقت بذارین .

موفق باشید .

Pari_Programmer
دوشنبه 24 اسفند 1388, 14:32 عصر
همه اينها كه گفتيد درست.
حالا چيكار ميشه كرد؟
از كجا بايد شروع كنم؟

R abbasi
دوشنبه 24 اسفند 1388, 21:19 عصر
خانم پری، من با روش negative_se7en مخالفم و به نظر من کاربردی نیست (این یه نظر شخصی است فقط) من در مطقع کارشناسی هستم و پروژه ی شما رو نمیدونم ولی به برنامه نویسی علاقمندم (مانند شما) و از ابتدا برنامه نویسی کار کرده ام (عکس شما شاید) با اینکه حداکثر تعداد خط در پروژه های من 400 خط کده ولی از هر پروژه سخت خوشم می آید و حالتی و حس لذت مبارزه و لذت پیروزی بهم دست میده. توصیه من به شما که یه توصیه ی کلیه اینه که : اول و مهمترین قسمت اینکه متوجه ی مساله ای با اون درگرید بشید و بدونید این پروژه دقیقا میخواد چکار کنه بعد مرحله ی طرح ریزی اونه که باید پروژه تون رو به چند قسمت مجزا از هم که هر کدوم کار مخصوصی می کنند تقسیم کنید، مرحله بعد حل کامل هر قسمت است به نحوی که بتونه کاری رو که پروژه ازت میخاد در اون قسمت که به عهده ی اونه بدون error انجام بده ( وجه تفاوت من با برنامه نویس محترم negative_se7en ) بعد سرهم بندی قسمتها است که بتونه برنامه قابل اجرا شدن بشه و مرحله ی آخر اینکه اگر در برنامه ات error پیدا شد در قسمت error با توسل به مستندات قبلی ات چه خودت باشه چه کتابها، سعی کن error ها رو برطرف کنی.
r_abbasi_co_en@yahoo.com

__Genius__
پنج شنبه 27 اسفند 1388, 22:58 عصر
سلام ؛
مبحث کدخوانی و یا Source Code Reading خودش مبحثی هست که تقریباً ربط کمتری به این که شما چطور برنامه نویسی میکنید داره .
پیشنهاد میکنم ابتدا این کتاب رو بخونید ، این شما نیستید که تنها این مشکل رو دارید .



http://www.informit.com/ShowCover.aspx?isbn=0201799405




همچنین پیشنهاد میکنم بجای خوندن کتابهای برنامه نویسی و نوشتن سورس ها به صورت مجدد پروژه برای خودتون تعریف بکنید و بعد انجام بدین ، بعد از اون میبینید که نتایج کاملاً برعکس و شگفت آوره .... .
به هر صورت یک برنامه نویس و یا توسعه دهنده باید از قوه خلاقیتش استفاده بکنه ... .

ztx4
یک شنبه 01 فروردین 1389, 16:49 عصر
به نظر من دلیل اینکه بعضی ها تو خوندن کد مشکل دارند اینه که برنامه نویسی عملی رو تجربه نکردند.یعنی همه چیز رو در حد تئوری خوندن.
من الان مقطع کارشناسی ام.اصلا در زمینه ی کد خوانی مشکل ندارم.
من یادمه از همون اول که شروع کردم به خوندن برنامه نویسی(یادش بخیر زبان پاسکال بود) نشستم پای سیستم و کامپایلر.نوشتم و نوشتم و نوشتم...
ضمنا همه اش نوشتن کافی نیست.شما برای اینکه ذهنت برای برنامه نویسی ورزیده بشه باید قبل از نوشتن فکر بکنی.این فکر کردن 5 دقیقه ده دقیقه نیست! ساعت ها و ساعت ها بلکه روزها و روزها باید فکر کنی.
یادمه یکی از اساتیدم تو درس ++C یه پروژه بهم داد گفت اگه تونستی انجامش بده،بنده ی خدا زیاد هم اصراری نداشت اما باورتون نمی شه من 2 ماه کامل سرگرم این پروژه شدم،شب و روزم شده بود فکر کردن به نحوه ی حل این مساله که استاد مطرح کرده بود! تو اتوبوس،تاکسی،مهمونی،ختم! همه اش داشتم به این مساله فکر می کردم.شاید خنده اتون بگیره اما یادمه یکی از شبا خواب بودم و داشتم تو خواب با کد ها ور می رفتم تا مساله رو حل کنم!اما نشد که نشد!هنوز هم نتونستم:لبخند:
من این انرژی رو از عشق به برنامه نویسی می گیرم.
خوب اینا رو گفتم که بگم درسته که نتونستم خیلی از پروژه ها مثل بالایی رو انجام بدم،اما همین ور رفتن با کد ها باعث شد تا مغزم آماده باشه.راحت کد ها رو بفهمم و بتونم تغییرشون بدم.

پیشنهاد من اینه که شما سعی کنید برنامه های کوچیک بنویسید،لازم نیست حتما کاربردی باشه،لازم نیست حتما یکی از نیاز های بشریت رو حل کنه.این برنامه ها رو بنویسید تا مغزتون ورزیده بشه.
اگه خوب کار کنید فکر کنم سر 10 - 15 روز کم کم نتایج زحمت تون رو خواهید دید.
موفق باشید.

amin1softco
یک شنبه 01 فروردین 1389, 21:06 عصر
یکی از اساتیدم تو درس ++C یه پروژه بهم داد گفت اگه تونستی انجامش بده،.
آقا سوال چی بود:کف: بگو تا حلش کنیم با هم دیگه؟

ztx4
یک شنبه 01 فروردین 1389, 22:06 عصر
درست یادم نیست.
قضیه مال چند سال پیشه.
فکر کنم این بود:
یه برنامه بنویسید که تمام زیر مجموعه های m عضوی از یک مجموعه ی n عضوی رو چاپ کنه.(m , n رو کاربر تعیین می کنه).
یادمه اون موقع وقتی استاد پروژه رو داد،چون ظاهرش ساده بود گفتم استاد شب برات ایمیل می کنم!

منظورم از این مثال این بود که بگم زحمت رو به جون می خریدم و از دست و پنجه نرم کردن با مساله نمی ترسیدم.
شاید مساله ی ساده ای بوده ، اما اون موقع خیلی روش کار کردم.
الان خیلی وقته که بهش فکر نکردم،اما با سواد و تجربه ی اون موقع نتونستم حلش کنم.الان که تجربه و سوادم تو برنامه نویسی بیشتر شده شاید بتونم،نمی دونم.فعلا که وقت فکر کردن هم ندارم.
اگه حلش کردی خبر بده بهم.
اگه نکردی هم بگو.

ztx4
یک شنبه 01 فروردین 1389, 22:14 عصر
راستی با c++ بنویس یا C# یا java
نری با VB بنویسی !

amin1softco
دوشنبه 02 فروردین 1389, 08:43 صبح
بیا دوست من ببین همینه این برنامه یک مجموعه ی n عضوی از 0 . 1 .2 الی آخر ایجاد می کنه و تمام زیر مجموعه های m عضویش رو چاپ می کنه البته میشه با یک ماتریس عنصر ها رو هم تغییر داد:لبخند:


#include "string.h"
#include <stdio.h>
char str[20],tmp[10];
int num=0;
void printv(int mask[], int n,int m) {
int i;

for (i = 0; i < n; ++i)
if (mask[i]){num++;
sprintf(tmp,"%d ", i + 1);
strcat(str,tmp);}
if(num==m){
printf("{ ");
printf("%s",str);
printf("\b }\n");
}
num=0;
str[0]=0;

}
int next(int mask[], int n) {
int i;
for (i = 0; (i < n) && mask[i]; ++i)
mask[i] = 0;

if (i < n) {
mask[i] = 1;
return 1;
}
return 0;
}

int main(int argc, char *argv[]) {
int n;
int m;
printf( "plz set n and m?\n");
scanf("%d",&n);
printf( "now m?\n");
scanf("%d",&m);
int mask[16];
int i;
for (i = 0; i < n; ++i)
mask[i] = 0;

printv(mask, n,m);

while (next(mask, n))
printv(mask, n,m);

return 0;
}

ztx4
دوشنبه 02 فروردین 1389, 13:56 عصر
یه تست کوچیک گرفتم.مثل اینکه درست عمل می کنه.:متفکر:
همین پروژه یک ماه اسیرم کرد.:عصبانی++::لبخند::لبخند:ی دش بخیر:قهقهه:
مرسی دوست من

amin1softco
دوشنبه 02 فروردین 1389, 14:23 عصر
یه تست کوچیک گرفتم.مثل اینکه درست عمل می کنه.:متفکر:
همین پروژه یک ماه اسیرم کرد.:عصبانی++::لبخند::لبخند:ی دش بخیر:قهقهه:
مرسی دوست من
قابل نداشت ولی برات پر برکت بوده چون با خیلی از مسائل آشنا شدی (به قول خودت ذهنت ورزیده شده) واسه همینه می گن هر چیزی داخلش یک حکمتیه :چشمک:

#Elahe#
سه شنبه 03 فروردین 1389, 11:11 صبح
دوست عزيزي كه اين تايپيك رو زديد و مشكلتون رو مطرح كرديد .
درسته كه تخصص من در برنامه نويسي تحت وب هست ، ولي اولش رو از سيستم عامل شروع كردم . از ++C

شما فرض كنيد يه گروه مثلا 10 نفره هستيد و استاد واستون يه پروژه داده .
شما مشينيد با گروه خودتون اين پروژه رو تقسيم ميكنيد .
بعد مدتي كه تعيين كرده بوديد هر 10 نفر حاصل كارش رو مياره ميده به سرگروه و سرگروه هم اين تيكه ها رو ميچسبونه به هم و پروژه كامل ميشه .

حالا شما خودتون رو بذاريد جاي همين 10 نفر . منظور اينكه پروژه رو به چند بخش تقسيم كنيد و هر بخش رو تموم كرديد به هم بچسبونيدش .

اميدوارم متوجه منظورم شده باشيد .
من خودم به اين پروسه معتقدم .