PDA

View Full Version : گفتگو: چندتا موضوع (سوال بحث انگیز) مهم در مورد برنامه نویسی



Programmer 1
چهارشنبه 25 خرداد 1390, 02:04 صبح
من مدتیه به صورت جسته و گریخته برنامه نویسی کار میکنم! ، الان دارم سی شارپ کار میکنم ولی کلا چند تاسوال برام پیش اومده که امیدوارم دوستانی که تجربه دارند پاسخ مناسبی ارائه بدن ، خواهش میکنم نظر شخصیتون رو نگید بلکه تجربه ای که کردید و یا از زبان بزرگان دیگه ای که تجربه کردن بیان کنید واالا بنده خودم خیلی حرف ها دارم برای گفتن! :

1- الان دارم سی شارپ کار میکنم به نظر شما در کنارش مباحث مهندسی نرم افزار مثل متودولوژی هایی مثل : SSADM, RUP,Agile, ... و ابزارهای مدلسازی مثل UML و یا حتی کنارش روش استفاده از Viso و ابزارهای مخنتلف برنامه نویسی رو هم یاد بگیرم یا نه فعلا حتی به قیمت عقب موندن از تکنولوژیهای جدید فقط تمرکز کنم بر همین سی شارپ ؟ واقعا خیلی سخته همزمان یاد گرفتن، من موندم ؟ تا می آیی سی شارپ یاد بگیری؟ با هزار تا کتاب روبرو میشی ، تا میری RUP یاد بگیری سیلی از مفاهیم تئوری آدمو با خودش میبره به ناکجاآباد! ، مثلا همین سی شارپ رو در نظر بگیرید تا میری یاد بگیری، Ado.net می آد وسط بعد از این طریق میری سمت Linq بعدش Sql Server بعد Sql enjection , .... که هر کدوم دنیا دنیا کتاب و مقاله داره ، من خودم راهمو گم کردم نمی دونم دارم برای دل خودم برنامه مینویسم؟!

2- به نظرتون زبانی مثل سی شارپ رو موضوعی یاد بگیرم یا کتابها رو بزارم جلوم از اول تا آخر تمرین کنم؟ موضوعی منظورم اینه که (روش فعلی من) ، مثلا اول موضوع بانک اطلاعاتی کنارش می رم فقط کتابهایی در این زمینه میخونم و پروژه هام در همین سمت پیش میره مثلا linq و ado.net, sql server و ... بعدش میرم سمت socket programming ، بعدش گرافیک و ... به نظر شما روش خوبیه ؟

با اینکه چندین پروژه با دامنه متوسط انجام دادم و مدرک لیسانسم رو هم این ترم انشاءالله می گیرم ولی هرچی فکر میکنم هیچی بلد نیستم و هنوز شایسته لقب مهندسی نرم افزار نیستم (خیلی بدم می آد فقط ذهنم پر شده از حرفهای گنده گنده که هیچ کدوم در دنیای واقعی عملی نمیشه؟) ، واقعا کم آوردم درسته علاقه دارم و هیچ وقت خسته نمیشم ولی خوب دیگه باید از این برنامه نویسی پول در آورد یا نه!؟ دیگه یه جورایی باید باهاش زندگی کنیم ولی چه جوری نمیدونم؟ (کاش که بحث فقط علاقه بود!)


راه حل چیه ؟
لطفا هر کسی اطلاعات داره پاسخ بده تا به یک نتیجه مطلوب انشاءالله برسیم ، طوری نباشه که این تاپیک هم منتهی به یک پاسخ بشه! ، روی صحبت من با همه شما عزیزانه .
لطفا با دلیل پاسخ بدید

با سپاس فراوان/.

Programmer 1
پنج شنبه 26 خرداد 1390, 01:02 صبح
یعنی این سوالم ارزش جواب دادن نداشت؟ این سوال یا آسون بوده ، یا سخت ، یا خنده دار دار بوده یا مسخره و ... ،
دوستان لطفا راهنمایی کنید

B.I.O.H.A.Z.A.R.D
پنج شنبه 26 خرداد 1390, 09:00 صبح
سلام

والا اولین بار اومدم پست بزنم دیدم نوشتید هرکس اطلاعات داره پاسخ بده. خب منم مثل شما 2 ترم دیگه قراره لقب مهندسی رو یدک بکشم :لبخند: ولی خودم رو لایق نمیدونم. منم مثل شما بدجور گیر کرده بودم، نمیدونستم چیکار کنم بهتره

توی دانشگاه یه چیزایی یاد میدن که توی دنیای خارج وجود نداره. (مدرسه هم همینطور بود)

من که اینطور تصمیم گرفتم، توی این فروم سوالای بچه های دیگه رو ببینم، خودم بیوفتم دنبال جوابش، هم واسه خودم تجربه میشه، هم به یکی دیگه کمک میکنم. خیلی راه درازی در پیش دارم، ولی خب فکر میکنم تا یکی دو سال دیگه به سطح خوبی از برنامه نویسی برسم.

در یاد گرفتن هم به نظرم اصلا نباید عجله کرد، چون ممکنه از اون زده بشید و دیگه حتی دنبالش نرید. هیچ لزومی هم نداره که اول مثلاً sql رو یاد بگیرید، بعدش socket و چیزای دیگه. به هر قسمت که علاقه بیشتری دارید روش سرمایه گذاری کنید (وقتتون رو بذارید)

امیدوارم پستم اسپم نباشه.

Programmer 1
پنج شنبه 26 خرداد 1390, 12:09 عصر
توی دانشگاه یه چیزایی یاد میدن که توی دنیای خارج وجود نداره. (مدرسه هم همینطور بود)

کاملا درسته . (همین دانشگاه چقدر منو از تخصصم دور کرد! ولی خوب چاره ای نیست ! )


من که اینطور تصمیم گرفتم، توی این فروم سوالای بچه های دیگه رو ببینم، خودم بیوفتم دنبال جوابش، هم واسه خودم تجربه میشه، هم به یکی دیگه کمک میکنم. خیلی راه درازی در پیش دارم، ولی خب فکر میکنم تا یکی دو سال دیگه به سطح خوبی از برنامه نویسی برسم.

این حرفتون کاملا درسته و خودم تجربه کردم روش خوبیه .


در یاد گرفتن هم به نظرم اصلا نباید عجله کرد، چون ممکنه از اون زده بشید و دیگه حتی دنبالش نرید. هیچ لزومی هم نداره که اول مثلاً sql رو یاد بگیرید، بعدش socket و چیزای دیگه. به هر قسمت که علاقه بیشتری دارید روش سرمایه گذاری کنید (وقتتون رو بذارید)

این حرف شما رو قبول ندارم چون خوب مثلا من ذاتا از بانک اطلاعاتی خوشم نمی آد و علاقه شدیدی به کار با فایلها دارم حالا باید بیشتر رو فایل سرمایه گذاری کنم!؟ همون چیزی که ممکنه برای خیلی موارد دیگه پیش بیاد مثلا من چون از فلان درس خوشم نمی آد کمتر بهش اهمیت میدم و در نتیجه نمره اون درس پایین می آد ، خوب شاید خیلیها از برنامه نویسی مالتی ترید خوششون نیاد چون مبحثش کمی خشکه ولی خوب اگه همین مورد رو خوب یاد بگیریم می بینیم که تو سوکت پروگرمینگ خیلی به کار می آد (که شاید بهش خیلی هم علاقه داریم!) .

دوستان دیگه وقت ندارد جواب بدن یا تجربه ندارن یا ... ؟

B.I.O.H.A.Z.A.R.D
پنج شنبه 26 خرداد 1390, 14:01 عصر
شاید خیلیها از برنامه نویسی مالتی ترید خوششون نیاد چون مبحثش کمی خشکه ولی خوب اگه همین مورد رو خوب یاد بگیریم می بینیم که تو سوکت پروگرمینگ خیلی به کار می آد (که شاید بهش خیلی هم علاقه داریم!) .

خب منم حرفم همینه دیگه. اگه کسی به سوکت پروگرامینگ علاقه داره، باید باید باید هر چیزی که مربوط به اون میشه رو یاد بگیره. (نمیخوام و دوست ندارم) هم نداریم، منظور من از وقت گذاشتن برای اون چیزی که میخوایم اینه که هرچند اگه سخت باشه ولی سعی کنیم اونو یاد بگیریم.

ehp_kz6597
پنج شنبه 26 خرداد 1390, 17:50 عصر
سلام
از اونجایی که گفتی ترم آخری ، خب اینهایی رو که میگم احتمالا قبلا بهتون گفتن ولی برای خودم و شما یاد آوری میکنم


یه نکته مهم وجود داره که ربط به زمینه کاری نداره ، میخاد برنامه نویسی باشه ، مهندس شبکه ، مهندسی ساختمان و یا ... توی هر حوزه ای یه سری استانداردها و اصول وجود داره که باید از اونها اطلاع داشته باشی و بر اساس اونها پایه های کارت رو محکم کنی . که البته هرچه کار بزرگتر باشه نقش این اصول و استانداردها پررنگ تر میشه .


اما با توجه به گستردگی شاخه های موجود شما میتونی به صورت تخصصی تو یه شاخه وارد بشی . مثلا تو همین برنامه نویسی :
شما باید به عنوان مهندس نرم افزار اطلاعات پایه از انواع استانداردهای تولید نرم افزار داشته باشی و با مدلسازی rup و ... آشناباشی اما تو یه تیم نرم افزاری افراد مختلفی مشغول به کار هستند ، شما میتونی به عنوان یه برنامه نویس خبره که به یک یا چند زبان مسلطی تو گروه کار کنی و اصلا در گیر مفاهیم بالا نشی یا نه بیای مدیر پروژه بشی و هر تصمیمت ، هرچند کوچیک ، سرنوشت پروژه رو تحت تاثیر قرار بده
چیزی که معلومه نوع دانش و میزان تخصص و اطلاعات این دو نفر (مدیر پروژه و برنامه نویس (بقولی کد نویس)) با هم فرق داره و قرار نیست که کسی کار دیگری رو به عهده بگیره


مورد بعدی که وجود داره اینه که خیلی از افراد به صورت ویژه در زمینه تخصصی خودشون فعالیت میکنن همونطور که اشاره کردین بانک اطلاعاتی ، چند رسانه ای ، سوکت و ... . چیزی که مسلمه اینه که شما باید اول به یه سطح مهارت برسی بعد تو یه زمینه خاص در راستای اون به فعالیتت ادامه بدی . مثلا همین سی شارپ که گفتی :


- خوب برای کسی که تازه کاره همون که با یه کتاب خوب شروع کنه و مبحث به مبحث با مثالهای کتاب جلو بره برای کسب مهارت ابتدایی خوبه
- بعدش به نظر میاد یکی از بهترین روشها اینه که برای خودت پروژه تعریف کنی و شروع به کار کنی (یه پروژه درست و حسابی نه اینها که دو عدد رو با هم جمع میکنه) . اینجاست که برای تکمیل پروژه با مشکلات زیادی مواجه میشی که به علت عدم تسلط ،ورود به مباحث جدید و دهها دلیل دیگه میتونه باشه و شما رو به تلاش بیشتر وادار میکنه . اینجا معمولا دوحالت پیش میاد :


یا ارادتون ضعیفه (که نیست) با یکی دوبار تست کردن و جواب نگرفتن قیدش ور میزنین و اوضاع از قبل هم بدتر میشه
با تلاش بیشتر به راهای جدید برای حل مشکل میرسین ، که واقعا لذت بخشه و در صورت موفقیت (هرچند کوچک ) در اون پروژه احساس رضایتی ازخودتون در شما ایجاد میشه که به نوعی نیروی محرکه برای ادامه کار و پیشرفت شماست


- بعد از این مرحله اگه بتونین تو یه گروه برنامه نویسی مشغول به کار شین (حتی شده به صورت مجانی و یا با حقوق بسیار کم ) فوق العاده میشه چون خیلی چیزها هست که نه تو کتابا نوشتن و نه تو دانشگاه میگن و فقط و فقط با تجربه بدست میاد

فکر کنم خیلی طول کشید تا اینا رو نوشتم و الان logout شدم .
اینها همه نظر شخصی من بود .
امیدوارم به کارتون اومده باشه . البته اساتید تو سایت زیاد هستن که تجربیاتشون خیلی بیشتر از منه که اگه اونها هم نظرشون رو بگین عالی مشه .
موفق باشی

amireto
پنج شنبه 26 خرداد 1390, 22:57 عصر
سلام
نظر شخصي من اينه كه
1- براي ياد گيري در دوره دانشجويي بايد شتاب كرد و از اساتيد و دوستان بسيار كمك جست زيرا بعدش زياد فرصت نمي كني و افسوس اين دوران رو ميخوري
2- سعي كن مطالب رو با زمان بندي مناسب در كنار هم ياد بگيري (نه اينكه همه رو كنار هم ) مثلا همزمان با ياد گيري مباحث مهندسي نرم زيان برنامه نويسي رو هم با اولويت بندي مطالب ياد بگيري اين كار باعث ميشه از يكنواختي بيرون بياي و مطالب خسته كننده نشه
3- يه مطلب خيلي مهم سعي كن ثابت قدم باشي و با مطالعه مناسب در راه قدم بگذاري هستن خيلي ها كه در تمام عمرشون فقط دارن زبانهاي برنامه نويسي ياد ميگرن و آخر هيچي بلد نيستن مثلا دارن سي شارپ ياد ميگيرن يكي مياد ميگه سي شارپ بدرد نميخوره بايد جاوا كار كني چند تا دليل هم مياره سي شارپ ول ميكنن ميرن به سمت جاوا و قصه ادامه دارد....همچنين اگر يخاي همه متودولوژی هاي مهندسي نرم و ياد بگيري يه عمر طول ميكشه سعي كن متد مناسب انتخاب بكني و اونو خوب ياد بگيري خيلي وقتا خيلي ها اين متدا رو ياد ميگرن اما با اولين پروژه اي كه سر و كار دارن همه رو يادشون ميره و سريع ميرن برنامه بنويسن (البته اين معنيش اين نيست كه فقط يه متد را صرفا ياد بگيري منظورم اينه كه يه متود رو حداقل خوب خوب ياد بگيري )
4- سعي كن پروژه اي مطالب و ياد بگيري تو پروژه ها نيازها واقعا مشخص ميشود تو پروژه هاست كه خودت متوجه ميشه چه چيزهايي بايد ياد بگيري در چه حوضه هايي بايد عميق بشي و سطح معلوماتتو در اون حوضه افزايش بدي هر چه پروژه ها واقعي تر تاثيرش بيشتر.اگر 10 تا كتاب هم جلوت بذاري و همه رو هم كامل بخوني باز قد يه پروژه كوچولو ارزش ندارن (نظر كاملا شخصي) . در ضمن ريزه كاريهاي زيادي تو برنامه نويسي هست كه تو هيچ كتابي نيست فقط بايد تو عمل نياز بهشون پيدا كني و بايد يادشون بگيري
5- ارتباطات هم نقش مهمي ميتونن داشته باشن سعي كن بخصوص در اين دوران دانشجويي با ارتباط با دوستان و اساتيد چيزايي ياد بگيري و تبادل اطلاعات بكني - شايد تو دانشگاه چيزي ياد ندن كه نمي دن معمولا -اما در جايي حضور داري كه ميشه جواب بسياري از سوالات و مشكلات رو پيدا كرد

در ضمن يك مطلب هم كه خودت گفتي ياد اوري ميكنم اين درسته كه ادمها بيشتر به سمت علايقشون كشيده ميشن اما نبايد از ساير حوضه ها غافل شد مثلا گفتين كه من از بانك اطلاعاتي خوشم نمي ياد
در حالي كه بانك هاي اطلاعاتي يكي از حوضه هاي مهم دنياي امروز و خيلي از پروژه هايي كه ممكن روشون كار كني در اين حوضه هستن .به نظرم بايد آينده نگر هم باشي اگر به زمينه اي علاقه داري مي توني وقت بيشتري براش بگذاري اما سعي نكن از مباحثي بگذري كه نياز بازار در اون مباحث زياده مثل همين بانكهاي اطلاعاتي
در پايان هم اميدوارم مطالبم بدردت بخوره
با آرزوي توفيق

n135757
پنج شنبه 05 آبان 1390, 22:45 عصر
سلام من مي خوام سي شارپ ياد بگيرم كسي مي تونه راهنمائيم كنه

MohammadGh2011
پنج شنبه 05 آبان 1390, 23:32 عصر
سلام من مي خوام سي شارپ ياد بگيرم كسي مي تونه راهنمائيم كنه
سلام عليکم
در صفحه اول تالار سي شارپ تاپيک جديد ايجاد کنيد.اما قبلش جستجو کنيد چون بارها دوستان در مورد يادگيري سي شارپ تاپيک هاي زيادي رو ايجاد و سوال کردند.
موفق باشيد

ali_habibi1384
جمعه 06 آبان 1390, 00:39 صبح
اينكه توي دانشگاه چي ياد دادن يا شما چي دوست داري ياد بگيري مهم نيست چيزي رو ياد بگير كه بازار بهش نياز داره در غير اينصورت يادداشته هات به هيچ دردي نميخوره.البته اگر بخواي براي دل خودت برنامه بنويسي قضيه فرق ميكنه.
بنظر من راهتو گم نكن از هر كدوم از مباحثي كه گفتي فقط 20 درصدش رو هم بدوني كفايت ميكنه اما چيزي كه بايد خوب ياد بگيري تا بهش پول بدن يادگيري كامل يك زبان برنامه نويسي+اس كيو ال يا يك ديتابيس ديگه+يك ابزار گزارش گيري. اين سه تا مهمترين چيزيه كه نياز داري.

ali.asady
جمعه 06 آبان 1390, 01:08 صبح
من مدتیه به صورت جسته و گریخته برنامه نویسی کار میکنم! ، الان دارم سی شارپ کار میکنم ولی کلا چند تاسوال برام پیش اومده که امیدوارم دوستانی که تجربه دارند پاسخ مناسبی ارائه بدن ، خواهش میکنم نظر شخصیتون رو نگید بلکه تجربه ای که کردید و یا از زبان بزرگان دیگه ای که تجربه کردن بیان کنید واالا بنده خودم خیلی حرف ها دارم برای گفتن! :

1- الان دارم سی شارپ کار میکنم به نظر شما در کنارش مباحث مهندسی نرم افزار مثل متودولوژی هایی مثل : SSADM, RUP,Agile, ... و ابزارهای مدلسازی مثل UML و یا حتی کنارش روش استفاده از Viso و ابزارهای مخنتلف برنامه نویسی رو هم یاد بگیرم یا نه فعلا حتی به قیمت عقب موندن از تکنولوژیهای جدید فقط تمرکز کنم بر همین سی شارپ ؟ واقعا خیلی سخته همزمان یاد گرفتن، من موندم ؟ تا می آیی سی شارپ یاد بگیری؟ با هزار تا کتاب روبرو میشی ، تا میری RUP یاد بگیری سیلی از مفاهیم تئوری آدمو با خودش میبره به ناکجاآباد! ، مثلا همین سی شارپ رو در نظر بگیرید تا میری یاد بگیری، Ado.net می آد وسط بعد از این طریق میری سمت Linq بعدش Sql Server بعد Sql enjection , .... که هر کدوم دنیا دنیا کتاب و مقاله داره ، من خودم راهمو گم کردم نمی دونم دارم برای دل خودم برنامه مینویسم؟!

2- به نظرتون زبانی مثل سی شارپ رو موضوعی یاد بگیرم یا کتابها رو بزارم جلوم از اول تا آخر تمرین کنم؟ موضوعی منظورم اینه که (روش فعلی من) ، مثلا اول موضوع بانک اطلاعاتی کنارش می رم فقط کتابهایی در این زمینه میخونم و پروژه هام در همین سمت پیش میره مثلا linq و ado.net, sql server و ... بعدش میرم سمت socket programming ، بعدش گرافیک و ... به نظر شما روش خوبیه ؟

با اینکه چندین پروژه با دامنه متوسط انجام دادم و مدرک لیسانسم رو هم این ترم انشاءالله می گیرم ولی هرچی فکر میکنم هیچی بلد نیستم و هنوز شایسته لقب مهندسی نرم افزار نیستم (خیلی بدم می آد فقط ذهنم پر شده از حرفهای گنده گنده که هیچ کدوم در دنیای واقعی عملی نمیشه؟) ، واقعا کم آوردم درسته علاقه دارم و هیچ وقت خسته نمیشم ولی خوب دیگه باید از این برنامه نویسی پول در آورد یا نه!؟ دیگه یه جورایی باید باهاش زندگی کنیم ولی چه جوری نمیدونم؟ (کاش که بحث فقط علاقه بود!)


راه حل چیه ؟
لطفا هر کسی اطلاعات داره پاسخ بده تا به یک نتیجه مطلوب انشاءالله برسیم ، طوری نباشه که این تاپیک هم منتهی به یک پاسخ بشه! ، روی صحبت من با همه شما عزیزانه .
لطفا با دلیل پاسخ بدید

با سپاس فراوان/.

من سال 79 فوق دیپلم گرفتم الان هم سال دیگه مهندسی فناوری اطلاعات رو تمام می کنم
اوایل دنبال کارای گرافیکی بودم تری دی مکس رو طوری کار کردم تا یه پروژه با بچه های سیمای گیلان انجام دادم
بعد هم مدتی به یه دلیل ساده دلفی و بانک اطلاعات کار کردم سال 82 دنبال سی به صورت ویژوال بودم کمی یاد گرفتم که با سی شارپ آشنا شدم
الان هنوز هم سی شارپ کار می کنم ولی مثل شما همین موارد برام سوال مونده
میدونید وقتی بهترین دانشگاه ما تو جهان رتبه 500 داشته باشه یعنی چی ؟ فاجعه از این بالاتر
البته یه چیز توی این سالها برام تجربه شد.
ما برای این موضوع یادگیری دو حالت پیش رو داریم
1- موضوع کارمون با رشته تحصیلی ما یکی باشه
2-کارمون با دانشمون یکی نباشه
خوب اگه مثل من کارت آی تی باشه مجبوراً مثل الان من یه شبکه کار میشی (برنامه نویسی هم که علاقه داری برا دلت کار کن ودر کوزه آبش رو بخور)
اگه کار و دانشت یکی نباشه که مجبوری مثلاً فقط تو محل کارت اکسل و ورد کار کنی که دیگه فاتحه برنامه نویسی رو بخون
خلاصه مطلب اینکه ای بابا این روزا همه فکر نون خوردنیم و زن وبچه و....
حالا برو ببین تکنولوژی کد نویسی سی شارپ شده wpf و wcf چه اهمیتی داره وقتی نمی تونی خلاقیت به خرج بدی و چیز جدیدی که بدرد دیگران هم بخوره درست کنی؟
ما تو درس مبانی فناوری اطلاعات می خونیم که باید کارهای خسته کننده وتکراری رو به ماشین ها بسپاریم و مغزمون رو آزاد کنیم برای خلاقیت ؟ ولی همش شعاری بیش نیست ؟
اصل کار رو ژاپن انجام داده که حدود بیست سال پیش مثلا باغبانی با روبات انجام داده و حالا ... که سالی 450 هزار ربات می سازه و حالش رو می بره
در پایان می خوام بگم که یک کار رو درست انجام دادن بهتر از صد کار ناقص است
:قهقهه:موفق باشید:تشویق:

vesal
جمعه 06 آبان 1390, 09:50 صبح
اينكه توي دانشگاه چي ياد دادن يا شما چي دوست داري ياد بگيري مهم نيست چيزي رو ياد بگير كه بازار بهش نياز داره در غير اينصورت يادداشته هات به هيچ دردي نميخوره.البته اگر بخواي براي دل خودت برنامه بنويسي قضيه فرق ميكنه.
بنظر من راهتو گم نكن از هر كدوم از مباحثي كه گفتي فقط 20 درصدش رو هم بدوني كفايت ميكنه اما چيزي كه بايد خوب ياد بگيري تا بهش پول بدن يادگيري كامل يك زبان برنامه نويسي+اس كيو ال يا يك ديتابيس ديگه+يك ابزار گزارش گيري. اين سه تا مهمترين چيزيه كه نياز داري.

چاه برنامه نویسی ته نداره! هیچ وقت نمیشه یک نسخه کامل برای برنامه نویس شدن پیچید، نبوغ، ایده، خلاقیت، بلند پروازی، آرزوها... اینها مهم ترین عواملی هستند که به شما جهت می دهند، چه به عنوان یک برنامه نویس، یک پزشک، نقاش، خلبان... همیشه انتخاب های زیادی هست.

اول دبیرستان که بودم مدرسه یک دوره آموزش کامپیوتر فوق برنامه ترتیب داد. اون موقع کامپیوتر ها هنوز جزء دکوراسیون خونه ها نبودند و خریدن یک کامپیوتر هم چیزی نبود که هر خانواده ای توانش را داشته باشد. فرصت خوبی بود، ما هم نهایت استفاده یا شاید سوء استفاده را کردیم، اون زمان درک کردن خیلی از چیزهای این موجود عجیب غریب واقعا سخت بود، سیستم عامل! سی پی یو! ولی جذابیتش خیلی بیشتر از Disassemble کردن وسایل خونه بود:لبخند:، جذابیت ماجرا برای من وقتی بیشتر شد که با فتوشاپ آشنا شدم، پدرم یک عکس سیاه سفید قدیمی داشت، وقتی یک نسخه رنگی شده اون عکس رو بهش دادم خیلی حوشحال شد، اون زمان از این کار واقعا احساس خوبی بهم دست داد، با تشکر از کامپیوتر های مدرسه که بعد از گذر از هفت خوان رستم می شد یه 2-3 ساعتی باهاشون کار کرد. بلاخره بعد از التماس های فراوان پدر محترم رضایت به خرید یک کامپیوتر دادند اون هم با شرط و شروط و البته قسطی. خرداد ماه بود، زمان امتحانات و مادر به شدت مخالف خریدن کامپیوتر، چون اعتقاد داشت به وضعیت تحصیلی من لطمه می زند، زمانی هم که کارنامه پایانی رو دریافت کردیم مشخص شد که کاملا حق داشت.

من به پول علاقه خاصی داشتم و البته هنوز هم دارم (کیه که نداره) پول در اوردن با کامپیوتر واقعا کار آسونیه، این روزها خیلی آسون تر از 10 سال پیش، ولی حتی 10 سال پیش هم راحت می شد پول در اورد. اولین دستمزدی که گرفتم بابت طراحی یک کارت ویزیت بود، 5 هزار تومن! اون زمان من روزی 200 تومن پول تو جیبی از پدرم می گرفتم. و این بود که تصمیم گرفتم بیشتر پول در بیارم. به هر حال اینم انگیزه ای بود.

برای اینکه بتونید پول در بیارید باید از یک اصل ساده پیروی کنید: چیزی برای عرضه کردن داشته باشید. اما فروختن بوق حمام (http://hamegy-andisheh.mihanblog.com/post/2) چیزی نیست که شما رو پولدار کنه. وقتی وارد بازار بشید می بینید خیلی ها جلوتر از شما برای خودشون بساطی راه انداختند و برای شما که تازه امروز تشریف اوردید حتی آخر صف هم جایی نمونده. خب چاره چیه؟ اینجاست که خلاقیت، ایده و نو آوری استعداد و پشتکار وجه تمایز شما از دیگران می شه (http://emodiran.com/downloads/view/2451/t:%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C _%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3_%D8%A2 %D8%A8%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%D8%AA%D8%A6%D9%88%D8%B1 %DB%8C_%D8%AA%D8%A7_%D8%B9%D9%85%D9%84). شما باید فوت و فن های زیادی یاد بگیرید، قواعد بازی رو یاد بگیرید، صد البته ره هزار شبه یک شبه طی نمی شود (http://norvig.com/21-days.html)، شما باید سطح دانش خودتان رو بالا ببرید، صاحب تخصص بشوید و به مرور راه خودش رو به شما نشون می ده، اینجوری می شه که شما ممکنه با طراحی کارت ویزیت شروع کنید و بعد از مدتی ببینید که مشغول طراحی یک نرم افزار تحت وب هستید.

یکی از دوستان قدیمی که لیسانس مکانیک داره و کارمند یکی از ادارات دولتی، سرگذشت جالبی داره که گفتنش خالی از لطف نیست، این دوست ما با یک سمت خیلی ساده استخدام شد. یک روز تصمیم گرفت در روند کارهای روزمره کمی تغییر و تحول ایجاد کنه و از کامپیوتر روی میزش استفاده بهتری بکنه، رفت یک کتاب گام به گام اکسس خرید بعد از یک ماه یک برنامه خیلی کوچیک درست کرد که اطلاعات تعدادی فرم رو ذخیره کنه و یک سری گذارش از این اطلاعات بگیره. این کار نظر رئیسش رو جلب کرد، پیشنهادهایی مطرح شد و در عوض یک سری امکانات در اختیارش قرار گرفت، بعد از مدتی اون نرم افزار کوچیک اکسس بزرگ و بزرگ تر شد تا جایی که رسما وارد سیستم کاری اداری شد. باز هم درخواست و باز هم نیاز به دانش بیشتر. بعد از 3-4 سال این دوست ما سیستم جدیدش رو با C#‎ و SQL Server توسعه داد و به واسطه کارایی سیستمش نظر رئیس های بالاتر هم جلب شد. شروع این داستان 5 سال پیش بود و الان این دوست ما به واسطه کارهایی که انجام داد چندین رتبه ارتقا سمت پیدا کرد و در حال حاضر حقوق و مزایای خوبی دریافت می کنه. این دوست ما هیچ وقت تصمیم نداشت که برنامه نویسی رو به صورت حرفه ای دنبال کنه، اما از برنامه نویسی به عنوان یک ابزار برای ایجاد تغییر و تحول استفاده کرد. نرم افزاری که الان با C#‎ نوشته اگر چه از نظر فنی خیلی مبتدی و پر از اشکال های مختلفه اما به هر حال کاری رو راه انداخته و این خیلی ارزشمنده. در واقع نتیجه حاصل شد.

یه داستان دیگه هم هست، دوستی داریم که در تحقیق و تفحص ید طولایی داره و البته ایده های خوبی به ذهنش می رسه، ماجرا از پارسال شروع شد که این دوست ما تصمیم گرفت یکی از این ایده ها رو عملی کنه، شروع کرد به تحقیق، چندین کتاب مختلف مطالعه کرد و اینقدر حوزه تحقیقش رو گسترش داد که از از اصل ماجرا موند، ساعت ها مطالعه و تحقیق باعث شد اطلاعات ارزشمندی کسب کنه اما متاسفانه انرژی زیادی روی این کار گذاشت طوری که برای پیاده کردن ایده اصلی رمق و انگیزه کافی نداشت. شد حکایت عالم بی عمل.

یه داستان دیگه هم دارم از یکی دیگه از دوستان که همزمان با دوران دانشجویی کارهای برنامه نویسی انجام میداد وقتی مدرکشو گرفت فرصت استخدام توی یک اداره دولتی براش مهیا شد، برنامه نویسی رو بوسید گذاشت کنار و یک زندگی کارمندی آروم و بی درد سر و پیش گرفت.

از این مدل داستان ها و سرگذشت ها زیاد هست، اونقدر که تا فردا هم بنویسم تموم نشه. من دیدم کسی رو که نرم افزاری با اکسس نوشته و داره نسخه ای 8 میلیون تومن می فروشه! برنامه نویس میشناسم که توی همبرگر فروشی کار می کنه! مشکل کجاست؟

فرض کنید یک قرص جادویی بود و شما با خوردن این قرص برنامه نویس می شدید! شما این قرص رو خوردید، حالا به عنوان یه برنامه نویس قصد دارید چه کار کنید؟

اینجاست که احتمالا متوجه می شوید برنامه نویس شدن هدف نیست، فقط یک وسیله است و شما با استفاده از این وسیله می توانید ایده های نو آورانه خلق کنید و روزی که برگشتید و به پشت سر نگاه کردید احساس رضایت کنید.

fateme65
پنج شنبه 13 بهمن 1390, 07:31 صبح
نظرشخصی من اینه که در قدم اول یه پروژه برای خودتون تعریف کنید و هر چیزی که فکر می کنید مثلا یه سایت یا یه برنامه باید داشته باشه براش تعریف کنید. بعد شروع کنید ریز ریز از طراخی صفحه اول شروع کنید و ریز ریز به هر قسمت که رسیدید خودتون تشخیص میدین که الان نیازه برین چی یاد بگیرین.
با این کار ابتدا هنگ می کنید و خصوصا اگه وب باشه پدرتون اولش در میاد . چون باید چندین بار از اول کارتونو شروع کنید.
اما کم کم دستتون راه میفته. فقط باید پشتکار داشته باشیدو خسته نشید.
اگه هم میخواید از اول شسته رفته یاد بگیرید برید کلاس . در هر صورت به یه کتاب آموزشی حتما نیاز دارید.
موفق باشید