View Full Version : TreeView
mehdi_moosavi
شنبه 11 شهریور 1385, 15:39 عصر
سلام
وقتی یکی از نودهای یک TreeView رو انتخاب میکنیم چطور نود پدر و پدربزرگ و پدرپدر بزرگ و ... این نود رو میتونیم تعیین کنیم (شماره ایندکس و یا Text).
البته دوستان قبلا مطالبی نوشتن ولی من جواب این سوال رو در جوابهای ارائه شده پیدا نکردم.
لطفا راهنمایی کنید
باتشکر
vcldeveloper
یک شنبه 12 شهریور 1385, 10:06 صبح
function GetNodeHierarchy(ATree: TTreeView; ANode: TTreeNode; var AList: TStringList): string;
begin
if (not Assigned(ATree)) or (ANode = nil) or (AList = nil) then
Exit;
AList.Add(ANode.Text);
if ANode.Parent <> nil then
GetAllParents(ATree,ANode.Parent,AList);
end;
procedure TForm1.Button1Click(Sender: TObject);
var
AList : TStringList;
begin
AList := TStringList.Create;
try
GetNodeHierarchy(TreeView1,TreeView1.Selected,ALis t);
Memo1.Lines.Assign(AList);
finally
AList.Free;
end;
end;
omid_comp
یک شنبه 12 شهریور 1385, 16:32 عصر
سلام
در مورد Tree Veiw می خواستم بدونم میشه اونو از راست به چپ نمایش داد
ghabil
یک شنبه 12 شهریور 1385, 18:06 عصر
function GetNodeHierarchy(ATree: TTreeView; ANode: TTreeNode; var AList:
هیچ وقت کلاس Refrence رو بصورت متغییر Refrence پاس نمیکنند بلکه به دلایل متعدد توصیه شده که بصورت Const پاس بشه (کما اینکه دلفی هم همینکارو میکنه) بد نیست کمی بیشتر روی OOP کار کنید.
GetAllParents(ATree,ANode.Parent,AList);
وقتی داری اسم تابع رو عوض میکنی یک نگاه توی تابع رو بنداز یک وقت ریکرسیو نباشه :چشمک:
برای اینکه کد کار کنه یا اسم این تابع رو هم بکنید GetNodeHierarchy یا کپی رایت رو رعایت کنید اسم تابع اصلی را هم بزارید GetAllParents
ضمنا از TList استفاده کنی بیشتر کار را بندازه :
procedure ProcessParrent(const ANode: TTreeNode; const AList: TList);
begin
if Assinegd(Anode.Parent) then processParent(ANode.Parent)
ANode.Text := 'ATEXT';
// or AList.Add(ANode);
end;
procedure btnclick...
var
AList: TList;
begin
AList:= TList.Create;
try
ProcessParent(TreeView.Selected, AList);
//do what ever you want with the list like this (AList[1] As TTReeNode).Text := '123';
finally
AList.Free;
end;
end;
vcldeveloper
دوشنبه 13 شهریور 1385, 08:24 صبح
هیچ وقت کلاس Refrence رو بصورت متغییر Refrence پاس نمیکنند بلکه به دلایل متعدد توصیه شده که بصورت Const پاس بشه (کما اینکه دلفی هم همینکارو میکنه) بد نیست کمی بیشتر روی OOP کار کنید.
برای اینکه کد کار کنه یا اسم این تابع رو هم بکنید GetNodeHierarchy یا کپی رایت رو رعایت کنید اسم تابع اصلی را هم بزارید GetAllParents
کد مربوطه زمانی نوشته شده که من Online بودم و داشتم تاپیک های دیگه این بخش رو چک می کردم، به همین علت تابع تست نشده، اسمش هم من بعد از اتمام کد تغییر دادم تا متناسب تر باشه، همچنین هدف از این کد نشان دادن چگونگی برطرف کردن مشکل مطرح شده به ساده ترین شکل بود، نه ارائه کد Optimizied شده. در نتیجه:
1- اگه تونستی همین تابع رو جای دیگه ایی پیدا کنی، بیا حق کپی رایتش را بگیر.
2- اگه تونستی وقتی با یه خط دایل آپ آن لاین هستی و داری همزمان چندتا تاپیک رو مطالعه می کنی، کدی Optimizied تر بنویسی، بیا درباره OOP رجز بخون.
p.s. یکی دیگه از مشکلات تابع فوق اینه که مقدار خروجیش String هست، ولی هیچ مقدار String ایی بر نمی گردونه: علت این مشکل هم اینه که من اول می خواستم یه تابع بنویسم که نام Parent ها را در یک string برگردونه، ولی بعدش از StringList استفاده کردم و یادم رفت عنوان تابع را اصلاح کنم.
---------------------------
در مورد Tree Veiw می خواستم بدونم میشه اونو از راست به چپ نمایش داد
در هر تاپیک یک سوال بپرسید.
در مورد این سوال شما قبلا بحث شده، می تونید کلمه TreeView را در همین بخش دلفی جستجو کنید.
موفق باشی
ghabil
دوشنبه 13 شهریور 1385, 17:53 عصر
[QUOTE=علی کشاورز]کد مربوطه زمانی نوشته شده که من Online بودم و داشتم تاپیک های دیگه این بخش رو چک می کردم، به همین علت تابع تست نشده، اسمش هم من بعد از اتمام کد تغییر دادم تا متناسب تر باشه، همچنین هدف از این کد نشان دادن چگونگی برطرف کردن مشکل مطرح شده به ساده ترین شکل بود، نه ارائه کد Optimizied شده. در نتیجه:
1- اگه تونستی همین تابع رو جای دیگه ایی پیدا کنی، بیا حق کپی رایتش را بگیر.
[/QOUTE]
نه خب این تابع که فقط میتونه نمونهای برای "چه اشتباهاتی را نکنیم" در زمان تدریس مورد استفاده قرار بگیره :چشمک:
[QUOTE=علی کشاورز]
2- اگه تونستی وقتی با یه خط دایل آپ آن لاین هستی و داری همزمان چندتا تاپیک رو مطالعه می کنی، کدی Optimizied تر بنویسی، بیا درباره OOP رجز بخون.
[/QOUTE]
گوش بده :
اینکه یک Object Refrence رو بصورت Var پاس بکنی به آپتیمایز بودن یا نبودن ربطی نداره غلطه حالا اگر کامپایلر دلفی اینقدر باهوش هست که این اشتباه رو تصحیح میکنه دیگه بحث دیگهایه که ربطی به آپتیمایز بودن یا نبودن کد نداره :
متغیرها رو میشه چند جور به توابع پاس کرد یکی از این چند نوع By Value هست که معمولترین و دیفالت قضیه است ، یک روش دیگه با Refrence هست که همونیه که قبلش Var میزاری یعنی بجای اینکه مقدار رو پاس کنی آدرس متغیر در حافظه رو پاس می کنی که نتیحش همون میشه که مقدار متغیر در تابع مبدا تغییر پیدا میکنه و ...
وقتی مینویسی var St: TList داری یک Object Refrence تعریف میکنی یعنی این متغیر به اندازه آبجکتت فضا نمیگیره بلکه به اندازه یک پوینتر به آبجکتی که در آینده میسازی حافظه میگیره یعنی خودش یک Refrence هست ، حالا وقتی یک Refrence رو بصورت Refrence پاس میکنی یعنی داری آدرس نقطه ای از حافظه که به متغیر Refrence اشاره میکنه رو پاس میکنی (یعنی غلط) اما کامپایلر دلفی بخاطر اینکه اطلاعات اضافه تری رو نگهداری میکنه این غلط رو اصلاح میکنه ...
برای همین هم هست که اکیدا توصیه شده که زمان ارسال یک Object Reference قبلش const بزاری که هم اشتباهی Refrence رو خراب نکنی چون دیگه اون آبجم تبدیل به گاربیج میشه و هم موجب Optimize شدن پروسسهای مزبوط به رزرو حافظه میشه اما گاها برای اینکه حوصله ندارن یا عجله دارند const رو نمیزارند که غلط نیست ...
پس وقتی تو var میزاری حتما به دلیل عجله یا سرعت کم خط نیست (چون اگه نزاشته بودی که غلط نمیشد ) ، به علت اینه که بعضی از مفهایم نسبتا مهم OOP برات درست جا نیفتاده که اصلا چیز عجیبی نیست هیچ کسی نمیتونه ادعا کنه در تمامی مفاهیم استاد کامله !! اما عجیب اینه که وقتی همینجا ایرادهای بقیه رو بهشون میگم و بعدش هم مثلا میگم بهتره OOP بیشتر کار کنید ، حداقل اشتباهشون رو میپذیرند و گاها تشکر هم میکنند اما تو نتنها اشتباهتو نمیپذیری بلکه بی احترامی هم میکنی، یک جوری هم حرف میزنی که انگار اصلا اشتباهی نبوده !! فقط یکی هست که باهات دشمنه میخواد برات رجز بخونه ، نهایتا هم وقتی اشتباهت رو کامل بهت توضیح میدن برمیداری پست من رو پاک میکنی ، بحث رو هم لاک میکنی .(تجربه دفعه قبل)
قبلا هم گفتم ما مثلا جزو تحصیلکرده های این مملکتیم ، بحثمون هم بحث فقهی نیست که آیه و روایت پشتش باشه معلوم نباشه به چی ختم میشه، بحث ریاضی دو دوتا چهارتاست ، پس خیلی زشته که بجای گرفتن نتیجه منطقی به رجز خونی و لاک کردن بحث و... منتهی بشه .
مهدی کرامتی
سه شنبه 14 شهریور 1385, 09:25 صبح
آقای قابیل:
اگر شما اینقدر سواد و وقت آزاد داری که بنشینی و دست خط دیگران رو تصحیح کنی، بهتره این وقت رو صرف پاسخگویی به پرسشهایی که اینجا مطرح میشه بکنی، نه اینکه با سعی در جهت خودنمایی با استفاده از یک سری عبارات و ... وقت دیگران رو تلف کنی.
ghabil
سه شنبه 14 شهریور 1385, 10:45 صبح
آقای قابیل:
اگر شما اینقدر سواد و وقت آزاد داری که بنشینی و دست خط دیگران رو تصحیح کنی، بهتره این وقت رو صرف پاسخگویی به پرسشهایی که اینجا مطرح میشه بکنی، نه اینکه با سعی در جهت خودنمایی با استفاده از یک سری عبارات و ... وقت دیگران رو تلف کنی.
تو که اینقدر گستاخانه جواب میدی نوشته من رو خوندی ؟ بهش میگی اتلاف وقت؟ هرچند شاید هم اتلاف وقت باشه براتون ، تا وقتی با Query1.SQL.Text نصف امورات خیلیها میگذره واقعا صحبت کردن در مورد Object Reference اتلاف وقته ...
یک ساعت توضیح دادم که به دستخط ربطی نداره ، کد نوشته شده غلط هست ، یا اصلا نمیخونی من چی مینویسم یا نمیفهمی یا اینکه پذیرش اشتباه اینقدر برات سخته که حاضر هستین برای نپذیرفتنش هر هوچیگری و شلوغ بازی رو در بیاریند...
استاد ! توضیح مفاهیم پایهای رو اتلاف وقت میدونی اونوقت پیشنهاد میکنی بشینم برای دیگران که اگر نگم اکثرا حداقل نصفشون از روی تنبلی به جای اینکه خودشون برند مفاهیم رو از پایه یاد بگیرند عادت کردند به برنامه نویسی از نوع ctr +c - Ctr + V ، کد بنویسم ؟!
تو واقعا بنظرت هدف همچین فرومهایی کد نوشتن برای اونایی که حتی حاضر نیستند به خودشون زحمت خوندن Helpدلفی رو بدهند ؟ یا هدفشون به اشتراک گذاشتن تجارب برنامه نویسهاست؟
"اگر مورد انتقاد قرار گرفتی بجای شنیدن حرف منتقد به هر روش ممکن بهش حمله کن " مرام زشتی که تو فرهنگ ما بعنوان زرنگی جا افتاده و همین زرنگیه که مملکتمون رو تبدیل کرده به بزرگترین زندان روزنامه نگاران جهان .
pr_bahadori
سه شنبه 14 شهریور 1385, 14:38 عصر
if not TreeView1.Selected.IsFirstNode then
begin
DBEdit3.Text:=TreeView1.Selected.Text;
TreeView1.Visible:=TreeView1.Visible Xor true;
end;
vcldeveloper
چهارشنبه 15 شهریور 1385, 03:02 صبح
وقتی در پست اولت نوشتی:
هیچ وقت کلاس Refrence رو بصورت متغییر Refrence پاس نمیکنند
نمی خواستم ملانقطه بازی دربیارم و بهت گیر بدم که بین Class Reference و Object Reference خیلی فرق هست؛ خوشحالم که خودت در پست های بعدی متوجه شدی و اونو اصلاح کردی.
این مطلب درسته که بهتر بود بجای var از const استفاده می کردم. فهمیدن اینکه ارسال یک متغیر بصورت var به تابع موجب ایجاد یک Pointer میشه کار سختی نیست (توی Help دلفی هم نوشته شده)، فهمیدن اینکه یک Object Reference هم یک Pointer هست هم کار سختی نیست. رسیدن به این نتیجه گیری که استفاده از تعریف کننده var برای یک Object Reference موجب میشه یک Pointer به Pointer دیگه ایی اشاره کنه و Pointer دوم به داده های Object، هم کار عجیبی نیست. همونطور که در پست قبلی هم گفتم، علت استفاده از var عجله و عدم تمرکز بر روی نوشتن کد بوده؛ فهم این مطلب هم با توجه به تغییر نام تابع و وجود خروجی String برای تابع (در حالی که هیچ خروجی در Result برگشت داده نمیش) خودش نشون دهنده همین مطلب هست. شما می خوای دقیقا بدونی چرا من از var استفاده کردم؟ علتش این بوده که من تعریف تابع را 3 بار تغییر دادم تا ساده ترین و گویاترین کد را برای نمایش نحوه استفاده از TTreeNode.Parent نشون بدم. به همین علت اول خواستم یک تابع معمولی (غیر بازگشتی) بنویسم (علت استفاده از string برای خروجی تابع)، بعد منصرف شدم و یک پارامتر ساده by reference به تعریف تابع اضافه کردم، در نهایت هم دیدم استفاده از TStringList گویا تر و ساده تر هست، پس پارامتر مربوطه رو پاک کردم و جاش TStringList گذاشتم (var هم اونجا باقی موند و بهش توجه نکردم، چون از نظر من در اجرای کد و به جواب رسوندن کاربر سوال کننده هیچ مشکلی ایجاد نمی کرد).
و اما در مورد غلط بودن ارسال یک Object Reference به تابع بصورت by reference باید بگم که به نظر من انجام این کار می تونه منجر به نوشته شدن کدی با کارایی پایین تر، نسبت به استفاده از Const ، و ایجاد ریسک بشه:
ارسال بصورت by reference به اندازه یک Pointer فضای بیشتری اشغال میکنه و به اندازه اجرای یک دستور MOV هم زمان بیشتری میبره. ریسک این کد هم اینه که ممکنه برنامه نویسی که تابع را پیدا سازی میکنه بخواد مقدار AList را تغییر بده (نه خصوصیات Object مربوطه را) نمی دونم چرا باید یک برنامه نویس همچین کاری بکنه، ولی احتمالش وجود داره. در این صورت Object Reference پاس داده شده به تابع نامعتبر میشه و Object تبدیل به Garbage میشه. پس اینجا هم با احتمال سر و کار داریم که در مورد کد بالا مصداق نداره؛ پس به نظر بنده، مشکل کد بالا فقط Optimized نبودن کد هستش.
و سایر مشکلاتی که مطرح کردی...
اما عجیب اینه که وقتی همینجا ایرادهای بقیه رو بهشون میگم و بعدش هم مثلا میگم بهتره OOP بیشتر کار کنید ، حداقل اشتباهشون رو میپذیرند و گاها تشکر هم میکنند اما تو نتنها اشتباهتو نمیپذیری بلکه بی احترامی هم میکنی، یک جوری هم حرف میزنی که انگار اصلا اشتباهی نبوده !! فقط یکی هست که باهات دشمنه میخواد برات رجز بخونه ، نهایتا هم وقتی اشتباهت رو کامل بهت توضیح میدن برمیداری پست من رو پاک میکنی ، بحث رو هم لاک میکنی .(تجربه دفعه قبل)
مشکل اینجا ست که تو اونقدر غرق در پیدا کردن مشکل میشی که گاهی موضوع و هدف اصلی اون تاپیک رو فراموش میکنی (مثل همین تاپیک)، حتی گاهی وقت رسیدگی به مشکلات خودت هم پیدا نمیکنی (همونجا که صحبت از Class Reference می کردی).
انتقاد خوبه ولی بجاش و به اندازه اش. یه نگاه به پست های خودت بنداز، چندتاش جواب به پرسش مطرح شده هست، چندتاش انتقاد از جواب دیگران؟!! نکته بعدی لحن انتقاد کننده هست، من به شخصه یک نوع حالت صحبت از موضع برتر رو در انتقادهای تو می بینم، انشاالله که اشتباه کرده باشم، اما اگر این حالت درست باشه، باید بدونی که هیچکس چه مبتدی، چه حرفه ایی دوست نداره اینطوری ازش انتقاد بشه. این نحوه انتقاد اصلا سازنده نیست، حتی آدم احساس میکنه مسائل شخصی هم توش دخیله(!!) من اصولا خیلی کم پست پاک می کنم - شاید کل پست هایی که در تمام مدت مدیریتم پاک کردم به 20 تا هم نرسه. یادم هم نمیاد که پست تو رو پاک کرده باشم، شاید یکی دیگه از مدیران زحمتش رو کشیده باشه. اما یادآوری بحث های گذشته - و اضافه کردن توهماتی مثل پاک کردن انتقادهای تو توسط من - و لحن انتقاد تو باعث شد که من این پست رو بنویسم، شاید دلیل اثر نکردن پندهای بظاهر دوستانه ات مشخص بشه.
اینقدر بی ظرفیت بودی که یه انتقاد ساده آقای کرامتی رو، که این همه زحمت بی چشم داشت برای سرپا نگه داشتن این فوروم میکشه، گستاخانه دونستی - فکر نکنم اون انتقاد از متلکی که درباره حق کپی رایت به من انداختی گستاخانه تر بوده باشه!!
در هر حال، امیدوارم خداوند توفیق بده که هدفمون در این سایت کمک به خلق خدا باشه، نه خدای نکرده چیز دیگه.
موفق باشی.
ghabil
چهارشنبه 15 شهریور 1385, 13:04 عصر
وقتی در پست اولت نوشتی:
نمی خواستم ملانقطه بازی دربیارم و بهت گیر بدم که بین Class Reference و Object Reference خیلی فرق هست؛ خوشحالم که خودت در پست های بعدی متوجه شدی و اونو اصلاح کردی.
اگر هم تذکر میدادی حتما فقط قبول میکردم که اشتباه کردم به حساب رجز خونی هم نمیزاشتم ...
...
مشکل اینجا ست که تو اونقدر غرق در پیدا کردن مشکل میشی که گاهی موضوع و هدف اصلی اون تاپیک رو فراموش میکنی (مثل همین تاپیک)، حتی گاهی وقت رسیدگی به مشکلات خودت هم پیدا نمیکنی (همونجا که صحبت از Class Reference می کردی).
انتقاد خوبه ولی بجاش و به اندازه اش. یه نگاه به پست های خودت بنداز، چندتاش جواب به پرسش مطرح شده هست، چندتاش انتقاد از جواب دیگران؟!!
اینو زیاد قبول ندارم ، هرجا جواب غلطی رو رد کردم توضیح دادم جوابی که بنظر خودم درست بوده رو هم دادم ، نمونش هم همین تاپیک.
نکته بعدی لحن انتقاد کننده هست، من به شخصه یک نوع حالت صحبت از موضع برتر رو در انتقادهای تو می بینم، انشاالله که اشتباه کرده باشم، اما اگر این حالت درست باشه، باید بدونی که هیچکس چه مبتدی، چه حرفه ایی دوست نداره اینطوری ازش انتقاد بشه. این نحوه انتقاد اصلا سازنده نیست، حتی آدم احساس میکنه مسائل شخصی هم توش دخیله(!!)
این حرفتو قبول دارم تا حدی هم نقطه ضعف منه ، اما دلیلش اینه که هرجارو نگاه کنی نه فقط در زمینه برنامه نویسی ، افرادی رو میبنی که با حداقل اطلاعات در هر موردی اظهار نظر میکنند (نمونش آخرین نفری که به این پست جواب داده)، بعدش هم روی نظرشون پافشاری الکی میکنند و اصلا این شده یک عادت برای همه و متاسفانه این اخلاق خیلی ضرر میزنه ...
حالا شاید واقعا اینجا ضرر خاصی نداشته باشند ولی وقتی ضررهای درست حسابی که بخاطر همین اخلاق هر ساعت داره به این مملکت میخوره رو میبینی شاید به من حق بدی که در این زمینه مسائل شخصی داشته باشم
من اصولا خیلی کم پست پاک می کنم - شاید کل پست هایی که در تمام مدت مدیریتم پاک کردم به 20 تا هم نرسه. یادم هم نمیاد که پست تو رو پاک کرده باشم، شاید یکی دیگه از مدیران زحمتش رو کشیده باشه. اما یادآوری بحث های گذشته - و اضافه کردن توهماتی مثل پاک کردن انتقادهای تو توسط من - و لحن انتقاد تو باعث شد که من این پست رو بنویسم، شاید دلیل اثر نکردن پندهای بظاهر دوستانه ات مشخص بشه.
این رو هم که کاملا درست میگی من اشتباه کردم و با یکی دیگه اشتباه گرفتمت ، معذرت آقا.
اینقدر بی ظرفیت بودی که یه انتقاد ساده آقای کرامتی رو، که این همه زحمت بی چشم داشت برای سرپا نگه داشتن این فوروم میکشه، گستاخانه دونستی - فکر نکنم اون انتقاد از متلکی که درباره حق کپی رایت به من انداختی گستاخانه تر بوده باشه!!
آقای کرامتی هم انتقاد نکرد ، ایشون بدون اینکه وارد بحث فنی بشه اومد اونوسط دوتا برچسب زد و رفت ، اتفاقا این کار هم خیلی شایع هست ، ... آقایی که با تو دو خط میآد انگ حودنمایی و وقت تلف کردن و تازه 3 نقطه میزنه (بدون دلیل) اون جوابی که بهش دادم حداقل چیزی بود که میشد گفت !
در مورد این هم که برای اینجا زحمت میکشه شکی ندارم ، اما اونقدری که تاحالا از من پول گرفته اگر از بقیه هم گرفته باشه فکر کنم میتونست باهاش 3 تا سایت یاهو را بندازه ، (رانندش هم رویز رویز بخره) البته من هیچ اعتراضی ندارم خیلی هم خوشحالم چون قبلش مجبور بودم همینارو خیلی گرون تر اونم به دلار بخرم ؛ ولی دیگه شما هم لطف کنید زیاد ماجرا رو تراژیک نکنید .
در هر حال، امیدوارم خداوند توفیق بده که هدفمون در این سایت کمک به خلق خدا باشه، نه خدای نکرده چیز دیگه.
موفق باشی.
انشاا...
-----------------------
اندکی ویرایش
mzjahromi
vesal
چهارشنبه 15 شهریور 1385, 19:09 عصر
آقای قابیل:
اگر شما اینقدر سواد و وقت آزاد داری که بنشینی و دست خط دیگران رو تصحیح کنی، بهتره این وقت رو صرف پاسخگویی به پرسشهایی که اینجا مطرح میشه بکنی، نه اینکه با سعی در جهت خودنمایی با استفاده از یک سری عبارات و ... وقت دیگران رو تلف کنی.
اینو منم موافقم. ولی به نظرم بهتر بود این بحث اینجا مطرح نشه مهم ترین دلیلش هم اینه که تاپیک از بحث منحرف شد.
اینم برای راست به چپ کردن
http://www.barnamenevis.org/forum/showthread.php?t=7140&highlight=%C2%ED%E4%E5
--------------------
تو که اینقدر گستاخانه جواب میدی نوشته من رو خوندی ؟ بهش میگی اتلاف وقت؟ هرچند شاید هم اتلاف وقت باشه براتون ، تا وقتی با Query1.SQL.Text نصف امورات خیلیها میگذره واقعا صحبت کردن در مورد Object Reference اتلاف وقته ...
یک ساعت توضیح دادم که به دستخط ربطی نداره ، کد نوشته شده غلط هست ، یا اصلا نمیخونی من چی مینویسم یا نمیفهمی یا اینکه پذیرش اشتباه اینقدر برات سخته که حاضر هستین برای نپذیرفتنش هر هوچیگری و شلوغ بازی رو در بیاریند...
استاد ! توضیح مفاهیم پایهای رو اتلاف وقت میدونی اونوقت پیشنهاد میکنی بشینم برای دیگران که اگر نگم اکثرا حداقل نصفشون از روی تنبلی به جای اینکه خودشون برند مفاهیم رو از پایه یاد بگیرند عادت کردند به برنامه نویسی از نوع ctr +c - Ctr + V ، کد بنویسم ؟!
تو واقعا بنظرت هدف همچین فرومهایی کد نوشتن برای اونایی که حتی حاضر نیستند به خودشون زحمت خوندن Helpدلفی رو بدهند ؟ یا هدفشون به اشتراک گذاشتن تجارب برنامه نویسهاست؟
"اگر مورد انتقاد قرار گرفتی بجای شنیدن حرف منتقد به هر روش ممکن بهش حمله کن " مرام زشتی که تو فرهنگ ما بعنوان زرنگی جا افتاده و همین زرنگیه که مملکتمون رو تبدیل کرده به بزرگترین زندان روزنامه نگاران جهان .
لقمان حکیم خوب حرفی زد که گفت از بی ادبان ادب آموختم. بقیه دوستان لطفا ادب یاد بگیرند ( هر چند از این وصله های ناجور زیاد تو این سایت پیدا نمی شه )
ghabil
چهارشنبه 15 شهریور 1385, 21:18 عصر
اینو منم موافقم.
از اینکه نظرتون رو اعلام کردین ممنون. اصولا خیلی خوبه که همه یکنفر رو خیلی قبول داشته باشند حتی اگر دور سرش هاله نور هم ببینند که دیگه بهترم میشه .
لقمان حکیم خوب حرفی زد که گفت از بی ادبان ادب آموختم. بقیه دوستان لطفا ادب یاد بگیرند ( هر چند از این وصله های ناجور زیاد تو این سایت پیدا نمی شه )
نمیدونم چرا ولی منو یاد زنده یاد شعبان جعفری انداختی ،بد نیست یک فاتحه براش بخونیم تازگیها فوت کرد(درو از جان شما). در مورد وصله ناجور بودن هم حرفتو قبول دارم.
ضمنا من فکر میکنم اونچه که باید گفته میشد گفته شده .
mzjahromi
پنج شنبه 16 شهریور 1385, 09:08 صبح
با اجازه بزرگان
قوانین کلی سایت (http://barnamenevis.org/forum/showthread.php?t=51814)
قانون شماره 4
این سایت محلی جهت تبادل اطلاعات در رابطه با اهداف سایت می باشد. پس لطفاً تنها مطالب مربوط به این موضوع و یا موضوعات وابسته به آن را مطرح کنید.
قانون شماره 13
از ارسال مطالب سیاسی و همچنین توهین به قشر یا فردی خاص خودداری کنید.
قانون شماره 16
تبدیل محیط علمی انجمن ها به محل حل اختلافات و بیان اظهار نظرهای شخصی ممنوع است.
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-1403, Jelsoft Enterprises Ltd.