حرفم رو با کلام یکی از اساتیدم تموم میکنم که میگفت ابتذال (به معنی همسو نبودن بخشی از نیروهای یک جامعه با بقیه جامعه) لازمه لاینفک هر اجتماع سالمی
تصور غلطی که باعث شده تو مبتنی بر نظر اساتیدت ، اینجا و هر جائی مانند اینجا رو با قوانین اجتماعی-سیاسی تحلیل کنی ، دقیقا مشابه همان تصور غلطی است که باعث میشه جوامع اینترنتی ایرانی ، عموما" مبتذل ، سطحی ، تا حد زیادی غیر فنی ، و مملو از مطالب فاقد ارزش و فایده باشه .
جوامع "عمومی" ، یا جوامعی که به نوعی در اختیار اعضاء جامعه قرار میگیرند ، به دلیل حقوق عام افراد ، مانند یک شهر یا کشور ، در کنار قوانین عمومی شان ، یک مشخصه منحصر به فرد هم دارند و آن این هست که یک حق عمومی ، مثل حق زندگی کردن ، باعث ارتباط فرد و جامعه شده است . به عنوان مثال یک ایرانی ، به این دلیل که حق دارد زندگی کند ، میتواند با رعایت قوانین جامعهء دولت اونتاریو ، به کانادا مهاجرت کند ، از این دولت محلی اجازه بگیرد ، برای زندگی و تحصیل و کار و غیره . این روند نرمال عضویت و ورود به یک جامعه عمومی است
اما جوامعی هستند که ، علت عضویت افراد در آنها ، یک حق عمومی نیست . من در منزلم ، یک فیلم خصوصی نمایش میدهم ، و از دوستان نزدیک و قابل اعتمادم دعوت میکنم . همسایه ، دوستان دعوت نشده ، علاقه مندان به سینما ، پسر کارگردان فیلم یا دختر رئیس جمهور ، حق حضور در این جامعه را ندارند ، چون این جامعه بر اساس حق عمومی ای متعلق به همه ، یا قشری خاص ایجاد نشده ، و یک جامعهء خاص با تعاریف روشن ، و محدود ، و با انگیزه ای مشخص و روشن ، با قراردادهائی کاملا" تعریف شده ، و بر اساس و با محوریت فرد یا افرادی است که معرفی کنندهء اون جامعه هستند .
عدم رشد و بلوغ اجتماعی ، در کشورهائی نظیر کشور ما که مردم ، عموما" با داده های هدایت شده ، بیشتر ار هر چیز ، فقط تائید کننده های مفیدی برای هدایت کنندگان اطلاعات بوده اند ، متاسفانه باعث شده ، عدم تفاوت جوامع عمومی و غیر عمومی ، و نحوهء برخورد صحیح با هر کدام ، به بخشی از سیستم ادراک انسانها تبدیل نشود ؛
به عنوان مثال ، یک نفر وارد یک اجتماع اینترنتی میشود ، و در بدو امر ، شروع میکند به نوشتن هر چیزی که دلش میخواد ، به هر سبکی که دلش میخواد ، و با هر ادبیاتی که دلش میخواد . وقتی مدیران و گردانندگان آن جامعه مطالبش را حذف یا ویرایش میکنند ، عموما" اولین چیزی که مینویسد ، مطلبی در بارهء "دموکراسی" یا "حق انتقاد" یا "آزادی بیان" و امثال آنهاست ؛ این الگوی ساده ، نشان دهندهء همان تصور غلطی است که در موردش صحبت میکنم .
دموکراسی ، به معنای غلبهء تصمیم اکثریت ؛ حق انتقاد به معنای به "حق" به چالش کشیدن رفتار دیگران ، و آزادی بیان به معنای عدم محدودیت بیان ، همگی مفاهیمی مربوط به جوامع عمومی هستند ، یعنی جوامعی که عضویت انسانها در آنها از یک حق طبیعی نشات گرفته است که آن حق طبیعی مولد سایر حقوق است . انتقاد کردن زمانی به یک "حق" تبدیل میشود که پیشتر از آن ، "حق" بزرگتر و سطح بالاتری ، برای توجیه حقوق سطح پائین تر وجود داشته باشد ، "حق" انتقاد ناگهان بوجود نمی آید ؛ و دقیقا به همین ترتیب ، دموکراسی ، و غلبه نظر اکثریت زمانی قابل تعریف است که حقوق سطح بالاتری مثل حق شهروندی ، حق برابری ، حق زندگی و حق مالکیت بر اموال عمومی ، ( که در طول حقی مانند حق شهروندی هستند ، که یک حق عمومی است ) قابل تعریف هست و الی آخر . پس زمانی که حق شهروندی وجود نداشته باشد ، بسادگی ، کلمهء دموکراسی قابل تعریف نیست ، و زمانی که "حق" عمومی سطح بالاتری وجود نداشته باشد - مثلا حق زندگی - "حق" انتقاد قابل تعریف نیست .
جوامع خصوصی ، بر اساس تعریف ، و فقط بر اساس تعریف ، تشکیل میشوند ، و نه مبتنی بر یک حق عمومی . جوامع تشکیل میشوند چون انسانها حق زندگی دارند ، اما یک فروم اینترنتی راه نمیفتد به دلیلی مشابه ، یا یک کلوپ خصوصی تاسیس نمیشود ، فقط به این دلیل که انسانها حق شهروندی دارند . جوامع خصوصی ، بر اساس تعریف ، و برای رسیدن به هدف یا اهدافی روشن و تعریف شده ، در چهارچوب منافعی مفروض ایجاد میشوند . در یک جامعه خصوصی ، دموکراسی ، "حق" انتقاد ، و هر حق یا قاعدهء دیگری ، موجود نیست ، مگر اینکه در مانیفست آن جامعه ، تعریف شده باشد . برخی از قواعد عمومی اجتماعات بزرگتر ، به اجتماعات کوچکتر خصوصی عضو آنها به ارث میرسد ؛ مثلا" در جمهوری اسلامی ایران ، برخی از مسائل ممنوع است ، پس یک جامعه خصوصی که در قالب این کشور فعالیت میکند ، بهتر است و باید به این قواعد احترام بگذارد ؛ که این استثناء ربطی به بحث من ندارد .
علت مهم وجود ابتذال ، حرفهای مفت و بی ارزش ، بحث ها و کل کل های کودکانه - حتی میان افرادی که سن بالاتری دارند - ، دعواها و دلخوری ها و شکایتها و غیره ، که در جوامع خصوصی ایرانی ، و نه فقط اینترنتی ، بسیار هست ، عدم بلوغ و رشد یافتگی ذهن اجتماعی انسانها است .
این مساله چندان به ایرانی ها محدود نیست ، در عموم جوامعی که در در اونها زندگی کردم و میکنم ، اصولا" شرقی ها را با عنوان افرادی که به سختی با چهارچوب و سازمان و نظام سازگار میشوند میشناسند ، و هر جا که درک نظام و سازمان مهم باشد ، شرقی های کمتری شانس موفقیت دارند ، و خیلی ساده هم میتوان دید که در اغلب کشورهای شرقی نظام و سازمان امر موفقی نیست ، چون مردم بسادگی مفهوم قاعده مندی و دیسیپلین و نظام را درک نمیکنند . توضیحش از محدوده این بحث خارج هست .
در نمونهء مورد مطالعه ما یعنی سایت برنامه نویس ، یک اتفاق مثبت افتاده که باعث شده و میشه ، که محتویات سایت ، همان اندازه که محتویات اغلب سایتها بی ربط ، بی ارزش ، و پر از بحثهای بیهوده و کل کل و گفت و شنود غیر فنی و ...است نباشد . در این نمونه ، سایت برنامه نویس تلاش کرده است که بجای تبعیت از همان روشهای شناخته شده برای مدیریت یک جامعه ، که به نتیجه هم نمیرسند ، از مدل خودش استفاده کند ؛ یعنی تعریف قواعد و محدوده و چهارچوب درستی و غلطی ، و مدیریت هر چیزی خارج از آنها ؛
این تعریف یک جامعه خصوصی است . افراد ، به شرطی وارد این جامعه میشوند که تمام قواعدش را پذیرفته باشند . اگر کسی عضو شد ، و در مورد قانونی انتقاد کرد ، در اولین قدم خودش را مسخره کرده است . چون مفهوم عضویت در یک جامعه خصوصی ، ابتدا ، پذیرش قوانین است ، خواه برای آن فرد قابل پذیرش باشند ، یا نباشند ؛ پذیرش افراد موضوعیت ندارد ، چون حق شهروندی تعریف نشده است ، چون یک جامعه عمومی نیست ، و از برنامه های خودش تبعیت میکند ، و به اهداف خودش فکر میکند .
نوشتن مطالب بی ربط ، فاقد محتوا و ارزش و غیر فنی ، یکی از مشخصه های بارز جوامع اینترنتی شرقی است . نه تنها تو در یک جامعه اینترنتی اروپائی ، که با محوریت مطالعه دوربینهای دیجیتال تشکیل شده ، چرت و پرت و کل کل نمیبینی ، که اگر هم نوشته بشه در اولین فرصت از بیخ حدف خواهند شد . دلیلش خیلی ساده هست . "چرا؟"
اگر هدف و برنامه روشن و اهداف قطعی ای برای جامعه ای وجود داشته باشد ، باید با هر چیزی خارج از آن چهارچوبها مقابله کند ، و پذیرش برخی از افراد ، حائز اهمیت و با ارزش نیست ، به همان دلائلی که در تفاوت جامعه عمومی و خصوصی توضیح دادم .
ابتذال ، که گفتی به زعم استاد تو لازمه یا ینفک هر اجتماع سالمیه ، نتیجهء عدم درک مفهوم اجتماعه . همسو نبودن ، بخشی از نیروهای یک جامعه با بقیه ، زمانی قابل تعریف است که حقوق عمومی سطح بالائی ، " بودن" و " باید - بودن" افراد رو تضمین کنه ، مثلا" حق حیات یا حقوق شهروندی . در یک جامعهء خصوصی این حقوق تعریف شده نیستند ، و یا اگر هستند ، بر اساس اهداف همان جامعه ، و نه به این دلیل که چنین قاعده ای آن بیرون وجود دارد .
نوشتن چرت و پرت ، شوخی ، کل کل بی مورد ، به این دلیل در جوامع اینترنتی ایرانی ، بسیار شایع است ، چون در ذهن بسیاری از مشتریان این جامعه ها ، تعریف مشخص و روشنی از سازمان و نظام و فعالیت در یک نظام و دیسیپلین خصوصی تعریف نشده . افراد میپندارند ، کافی است که با مطالبی از یک سایت حال کنند ، تا "حق" داشته باشند که به هر شکلی برخورد کنند ، هرچیزی بنویسند ، و در نهایت از "حقوق"ای که دارند حرف بزنند . واقعیت این است که حقی وجود ندارد ، چون تعریف نشده ، و اگر وجود داشته باشد ، فقط و فقط در چهارچوب تعریف شده قابل پیگیری است .
ما گفته ایم که مطالب بی ربط ننویسید ، کل کل نکنید ، لینک Warez ندهید ، مسائل حاد سیاسی و مذهبی را مطرح نکنید ، فحش ندهید و الی آخر . اینها ، یعنی قوانین سایت ، تنها مفاهیم اجتماعی تعریف شده در این جامعه خصوصی هستند . حق شهروندی یک انسان در جامعه ایجاب میکند که از او نظری پرسیده شود ، اما چون در سایت برنامه نویس حق شهروندی وجود ندارد ، نظر افراد فقط وقتی پرسیده میشود که بدانیم این نظر میتوانید سازنده و مفید باشد ، و قس علی هذا .
وقتی نوشته ای فاقد محتوا ، یعنی فاقد هر نوع داده یا سوالی است ، که یعنی contentless است ، طبق تعریف ، بسادگی حذف میشود . وجود این داده ، یعنی ابتذال ، یعنی همان چیزی که به دلیل خلاء ساختار یافتگی ذهنی عناصر اجتماع ، تولید میشود .
هدف از عضویت در یک جامعهء خصوصی ، باید بر اساس تعاریف آن جامعه و منافع فرد ، روشن باشد . چرا فردی باید عضو سایت برنامه نویس باشد ؟
احتمالا یا به کمک فنی افرادی نیاز دارد ، یا میخواهد در مورد مسئله ای نظر سایرین را بپرسد ، یا مایل است با جواب دادن به سوالات توان فنی اش را بالاتر ببرد ، و یا رابطه اش را با اجتماع افراد هم-سان حفظ کند ، و یا دلائلی نظیر این .
زمانی که هدفهائی مانند این در ذهن افراد وجود نداشته باشد ، و وقت گذرانی و علافی و تفریح و سرک کشیدن به هر گوشه ای و نوشتن از هر دری و گفتن به هر شکلی ، تنها برنامه های فرد باشند ، نتیجه ای که عاید اون اجتماع میشه ، نتیجه مثبتی نیست .
خلاصه ، اینجا چهار چوب و تعاریفی دارد ، و تعامل بر اساس همان چهارچوب هاست . سایت برنامه نویس قدیمی ترین سایت فعال در مورد نرم افزار هست ، و از پنج سال قبل که فروم و وبلاگی - به شکل فعلی - در این زمینه فعال نبود ، تابحال ، افراد بیشماری ، سوال کرده اند ، جواب گرفته اند ، مسائلشون حل شده و خلاص . هر چیزی خارج از این توصیف ، با مقاصد و اهداف ما متناقض است . وقتی مطلبی بی ارزش و نوشتن و انتشارش غیر ضروری است ، حذف میشود و اگر تکرار شود نویسنده اش اخطار میگیرد و اگر باز تکرار شود اخراج میشود . این فرمول در هر جامعهء سالمی خصوصی که برای اهدافش ارزش قائل است به اشکالی وجود دارد .
افرادی که عموما" به فعالیت سازنده و مثبت و مفید ، با درک چهارچوبها و سیاستها مشغول اند ، هیچ وقت با چنین جامعه خصوصی ای مشکل پیدا نمیکنند ، و به تجربه ثابت شده افرادی که چهارچوب و قواعد را درک نمیکنند ، دیر یا زود دچار مشکل میشوند .
این طبیعی است که فردی چیزی بنویسد و اون مطلب حذف بشه ، و این باعث ناراحتی و دلخوری بشه . اما اولا" مطالبی که با رعایت چهارچوب نوشته بشن ، هیچ وقت حذف نمیشن ، و ثانیا" انتقاد ، در مورد عملکرد ، و نه قانون ، همیشه امکان - ونه حق- ای است که عضو هر جامعه ای میتونه ازش ، استفاده کنه . همانطور که استفاده کردن از فضای یک جامعه ، روش غلط و روش صحیح دارد ، انتقاد هم روش غلط و روش صحیح دارد .
به قضاوت من ، مهمترین دلیلی که باعث میشود انتقادهائی از این دست گاهی مطرح شوند ، محدودیتهای جدی سایت برنامه نویس برای محتوای نوشته هاست . این طبیعی و قابل درک هم هست ؛ این ، دقیقا یعنی چهارچوب سایت . هر کسی رعایت کند ، با مسئله ای مواجه نمیشود ، و نباید فراموش کرد ، که این چهارچوب فقط و فقط برای ایجاد فضائی مثبت و مفید در نظر گرفته شده .
من واقعا" در جریان مسائلی که بین برخی از کاربران سابق سایت و برخی از دوستان وجود دارد نیستم ، و حتی احساس نکردم لازمه واردششون بشم ، ( وقتی یکی میره ، یکی میاد ، یکی حذف میشه و غیره فقط میبینم و حتی به جزئیاتش فکر هم نمیکنم ، دلیلش هم واضح این است که موارد مهمتری برای فکر کردن دارم و خیال میکنم که سایر آدمها هم باید چنین باشند ، مگر نه اینکه اینجا فقط و فقط یک فروم ساده اینترنتی برای مباحثه فنی در مورد دو خط کد ابلهانه کامپیوتر است ، پس این همه جنجال و دغدغه چرا ؟ ) اما رفتار عموم مدیران سایت مناسب و قابل قبول است ، تحریک کننده و سلیقه ای نیست و اگر هم مانند سایر انسانها خطا کنند مسیر برای انتقاد صحیح و مودبانه همیشه باز بوده و هست .
( دو بخش برای هماهنگی مدیران و مدیران ارشد وجود دارد ، مباحث حذف شده به بخش خاصی منتقل میشوند ، و لیست برخورد با افراد در اختیار مدیران ارشد هست ؛ همه چیز قابل کنترل هست و کسی هر کاری که دلش بخواهد انجام نمیدهد )
تجربه نشون میده کاربرانی که بجای وقت گذرانی ، و "زندگی" روی یک فروم اینترنتی ، مانند اینجا ، دنبال برنامه ء خاصی مانند رفع اشکال ، یا مبادله اطلاعات باشد ، خیلی خیلی بعید است که دچار مسئله ای شود که به انتقاد نیاز داشته باشد
اگر یاد بگیریم ، و فراموش نکنیم ، که هدف از نوشتن نام سایت و پرداختن هزینهء اینترنت و زمان ، برای فعالیت در سایتی مثل این ، فقط پرسیدن و جواب دادن با توجه به چهارچوبها هست ، نه مطلب غیر فنی و بی ربط مینویسیم ، نه با دیگران کل کل میکنیم ، نه با قوانین سایت مشکل پیدا میکنیم و نه غیره .
( تمام وقت آزادی که امروز داشتم همین بیست دقیقه ای بود که صرف نوشتن این مطلب کردم ، که بجاش میشد جواب سه چهار تا سوال سی و دلفی و جاوا رو بدم ، که مشکلات واقعی دو سه نفر رو حل کنه . درک تمام تفاوت مسئله به همین سادگی هست )
