ما چون ز دری پای کشیدیم ،کشیدیم... امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم... دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشه ی بامی که پریدیم ، پریدیم... رم دادن صیدِ خود از آغاز غلط بود حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم... صد باغ بهارست و صلای گل و گلشن گر میوه ی یک باغ نچیدیم ، نچیدیم... وحشی ! سبب دوری و این قسم سخن ها آن نیست که ما هم نشنیدیم ، شنیدیم