با سلام خدمت دوستان عزيز.
با سلام خدمت دوست عزيز.
بسيار استفاده كردم و خيلي براي شركتتان ناراحت شدم.نوشته هاي شما من رو به فكر واداشت.يعني ممكنه...... .
من با توجه به اين كه تجربه اي (هر چند بسيار كم) داشتم يك صندوق به كمك دوستان راه اندازي كردم.
هدف من از راه اندازي اين صندوق ايجاد يك شركت بود.ما هر ماه نفري 50 هزار تومان به حساب صندوق مي ريزيم و هر ماه به ترتيب به يك نفر 100 هزار تومان وام مي دهيم .(اين مورد خودتان بهتر از من مي دانيد.) بين خودمان باشد كه هم اكنون موجودي صندوق حدود يك ميليون (بيشتر) تومان است چون 3 ماه كه به بهانه ي افزايش موجود ي صندوق به كسي وام ندادم و هر ماه هم چيزي حدود 150 هزار تومان اضافه مياد.و اين رو هيچ كدام نمي دانند . چون با هر كس به صورت جدا صحبت كردم.من اين را به عنوان پشتوانه ي شركت نگه خواهم داشت .تا كنون در مورد شركت مطلبي به دوستان نگفتم زيرا با خودم به اين نتيجه رسيدم كه مي روند تو خيالات خودشان و براي حقوق خود هزار نقشه و برنامه مي ريزند.پس از اين كه شركت راه افتاد (حدود 3 تا 5 ماه ديگر ).به آن ها خواهم گفت. مي دانم نبايد بگذارم به حقوق و آينده ي شركت فكر كنند. چون با اين كار پس از دريافت حقوق اول وقتي ديدن با آن چيزي كه فكر مي كردن تفاوت (شايد هم خيلي اندك)دارد علاقه ،پشتكار و ... را از دست مي دهند و بقولي علي مي ماند و حوضش.
شايد دوستي با من (يا بهتر بگويم دوست ماندن با من) كار رستم هم نباشد (رستم هم از پس چنين كاري بر نيايد) چون من بسيار سخت گير هستم.مثلا در مورد تيم رباتيك چند ماه پيش يكي از دوستان خودم را به دليل اينكه كار شكني كرد از تيم خارج كردم.(من با وي از سال 5 دبستان دوست بوديم.حدود 8 سال .از آن موقع هم با من قهر است.)اين اولين و آخرين اشتباه وي بود.شايد به همين خاطر دوستانم علاقه ي شديدي نسبت به انتساب من به رياست ندارند.(بقول يكي از دوستانم من خيلي جو مي گيرم.)
ما 8 نفر بوديم و حالا 5 نفر باقي مانده اند.(با وجود اين كه هنوز نهضت ادامه دارد.)
اين سرمايه اي كه گفتم را تا زماني كه لازم نشود خرج نخواهم كرد ضمن اينكه من در خرج كردن بسيار وسواس دارم. نمي خواهم هميشه نان خور يك نفر باشيم.
البته بيشتر اعضا (اين را با اطمينان مي گويم) براي ايجاد سرگرمي و شايد هم كمي تجربه مي آيند.
در مورد آزمون ارشد هم بايد بگويم من فكر اين مورد را كرده بودم و اعضا را بگونه اي انتخاب كردم كه چنين مشكلي برايمان پيش نيايد.اعضا ترم 2 ( خودم هستم)، 4 ، 6 و فارغ تحصيل .
بنابراين همواره عده اي در شركت هستند.
فقط تنها نگراني من اين است كه وقتي من براي ارشد بخوانم چه كسي شركت را بگرداند.
در بين اعضا كسي مانند خودم را نمي بينم.
بنابراين من يك صندوق خارج از برنامه ها در نظر گرفتم تا در موقع لازم از آن برداشت كنم.
حقوق هر كس با توجه به سودي است كه به شركت برمي گرداند. بنابراين كساني ممكن است در يك ماه حقوقي در يافت نكند. ضمن اين كه من جداي از اين موارد مبلغي (بصورت درصدي) از حقوق هر كس را به صندوق ديگري مي ريزم تا بعد از يك سال در صورت تمايل به توسعه ي شركت با مشكل مالي مواجه نشويم.
من پس از گذشت يك سال نيازمند حدود 4 ميليون خواهم بود كه اين پول از محل صندوق خود شركت و كمك اعضا و اگر لازم شد (كه اطمينان دارم لازم مي شود.) از صندوق وام برداشت خواهم كرد.
طبق محاسبات خودم تا آن زمان حدود اين مبلغ در صندوق وام موجود است. روي صندوق خود شركت هيچ حسابي باز نمي كنم و روي اعضا حدود 500 هزار تومان.
پس از توسعه ي شركت اعضاي مفيد از نظر خودم را جدا كرده و با بقيه را مرخص خواهم كرد تا باعث سقوط شركت نشوند.اگر لازم ديدم تعدادي به اعضا اضافه خواهم كرد و خود شركت را بيشتر توسعه خواهم داد.
با توجه به مطالب بالا :
1.آيا برنامه ريزي هاي من درست است؟
2. آيا من مناسب پست رهبري تيم هستم؟
3. آيا شيوه ي توسعه و جمع و خرج كردن هزينه ها را درست انجام مي دهم؟
4. آيا زمان شروع به كار اين شركت را درست تعيين كرده ام؟
5. آيا موردي باقي مانده كه من به آن توجه نكرده باشم؟
6. در مجموع چه نظري داريد.
نوشته شده توسط
ali_kolahdoozan
اگر یک چیزی رو تخصصی بلد باشید کارتون راه می افته مثلا طراحی وب رو خوب بلد باشید . حتی اگر photoshop رو خوب بلد باشید . مخصوصا در مشهد که بستر برای کار زیاد است . فقط باز هم میگم توی یک زمینه برید متخصص بشید
متشكر از راهنمايي تان.
ما چند تخصص داريم.
VB.Net ، (#,++) C
آيا لازم است كه در طراحي صفحات وب باز هم متخصص بياوريم .يا همين دو نفر كافي است.
خدانگهدار.