باید در وسط معرکه بود ولی گرد و خاک به خودت نگیری !
من اوایل با برنامه نویسی شروع کردم بعدش رفتم روی شبکه و ... بعد رفتم توی کار تبلیغات و همین حالا هم که دارم تایپ میکنم دارم حاضر میشم برم بانک که برای تاسیس یه پمپ بنزین و گاز cng وام بگیرم.
تفکر سیستمی داشته باشید ! وقتی که الان میخوایید یه قدم بردارید به قدم بعدی هم فکر کنید.و در آخر یه نصیحت از من:هر گز به برنامه نویسی به عنوان تنها شغلتون نگاه نکنید. :(
پس تکلیف ما که انقدر علاقه داریم و 1 ریال هم سرمایه نداریم چیه
کسی معمولاً درآمد ماهیانش رو نمیگه برادر. ولی به قول برادر ثباتی: "اصلاً رویایی فکر نکنید"
فکر می کنم در همین پست های این بخش بود یکی از دوستان حرف خوبی زده بود که: "سعی کنید به اطرافتون بیشتر دقت کنید".
اینکه در منزل بنشینی یا خودت رو به یک کار روتین عادت بدی و انتظار داشته باشی معجزه به وجود بیاد تا ابد در جایی که هستی می مونی...
خیلی جاها هست که نیاز به نرم افزار دارند اما خودشون نمی دونن! شما باید بری توجیهشون کنی که اونها به فلان نرم افزار برای افزایش بهره وری خودشون نیاز دارن...
انشاا.. به حساب تعریف از خود نباشه ولی بنده 2 هفته پیش برای مکانیزه کردن بخشی از یک اداره ی دولتی پیشنهادی مطرح کردم و اونها موافقت کردند... سیستم پیشنهادی، سیستمی در حد متوسط هست اما خوبیه نهادهای دولتی اینه که راحت تر سر قیمت باهات به توافق میرسن. مثلاً این چند میلیونی رو که به بنده میدن، تحت پوشش عملیاتی برای وزارتخانه ارسال می کنند که انجام نشده اما هزینش رو دریافت می کنند!...
دنیای عجیبیه برادر
آقــای راد من به عنوان برنامه نویس تنهـا کـاری رو که خوب بلدم برنامه نویسیه .
و این شغل و دغدغه آپدیت موندن تو این کـار منو از خیلی از جنبه های زندگی دور نگه داشته و وقتی فکر می کنم به عمر کوتاه این کـار واقعا ناراحت میشم .
شمـا هنوزم خودتون برنامه می نویسید ؟؟ و چند درصد از درآمد الانتون از طریق برنامه نویسی هست ؟؟
فکری برای دوران بازنشستگی از برنامه نویسی کردید ؟؟
شاید بگی "برو بابا بچه"فکری برای دوران بازنشستگی از برنامه نویسی کردید ؟؟
ولی نظر من اینه:
برنامه نویسی بازنشستگی نداره
از ۱۱ تا ۹۹
برنامه نویسی چیزی بود که من رو به خواسته هام رسوند به نظر من درآمدش بد نیست این خودتی که تعیین میکنی چطور باهات رفتار بکنن اگر قراره هر سازی زده بشه باهاش برقصی به هیچ جا توی هیچ رشته ای نمیرسی.
پول نمیدن خب شما مجبور نیستی کار تک تحویل بدی کد نشسته تحویل میدی واسه اون دوستمون هم که گفت من علاقه دارم ولی 1 ریال سرمایه ندارم همین وضعیت رو منم داشتم داداش نگران نباش کسایی که از برنامه نویسی نتونستن به جایی برسن(علیرغم تمام دانشی که ممکنه داشته باشن) علتش آشنا نبودن به ضوابط کاری بوده نه ایراد برنامه نویسی.
پس این همه برنامه نویس و طراح وب سایت چطوری دارن نون زن و بچه شون رو درمیارن؟؟؟
در سطح استان خوزستان هرکسی نمونه شاهد و زنده خواست من معرفی میکنم که با هیچ به شرکت های معتبری تبدیل شدن همون قضیه ی علاقه بدون 1 ریال سرمایه.
ولی خب تفکر نجومی هم نباید داشت که مثلا با یک برنامه یه شبه به همه چیز برسی.
نگران آپدیت شدن اطلاعاتتون هم نباشید برای آپدیت موندن روزی یکساعت مطالعه کافیه. قرار نیست که علامه دهر بشی اون چیزی رو که بهش نیاز داری رو یاد میگیری و وقتی به چیزی احساس نیاز کردی میری دنبالش نه اینکه از همون شب اول بخوای کل MSDN رو فول بشی.
اینم نظر من بود
به هرحال همه كارها سخته عزيز!دوستان و عزیزان 0 کیلومتر و تازه کار . برنامه نویسی باید یک چیزی در حد کبوتر بازی پسر همسایتون باشه . یا مثلا علاقه فلانی به ماهی و آکواریم و ..... / اگر بخواهد شغل محض باشه نابود میگردی . اگر هم کسی معتقد است که اینطور نیست عرض میکنم شما صبر کن این چند پارامتر پایین رو با هم پیدا کنی بعد بهت میگم
1- سنت بره طرفهای 30 سال یا کلا fix روی 30 سال
2- کم کم بخواهی خانه بخری یا اجاره کنی اونم در تهران یا شهر بزرگ ( بدون کمک پدر)
3- یا زن گرفته باشی (یا شوهر کرده باشی) یا بخواهی این کار رو بکنی
4- اگر 4 برات true بود حالا بخواهی باز هم همون قدر ساعت کاری بزاری ( اگر نزاری کارت از دست میره)
5- در آمد ثابت و قابل حساب کردن نیاز داری
6- کم کم حس میکنی رفتار مشتری داره میره روی شعورت (این در همان حدود 30 سال رخ میده )
7- و......
حالا اگر اینها رو داشتی میفهمی من چی میگم . اگر نه فعلا خوش باش
من كه هرچي فكر كردم ديدم تا دوران قبل از تأهل، برنامه نويسي يه شغل ايده آل واسه جوونهاي بيكاره ... البته من برنامه نويسي رو بيشتر براي كسب دانش ياد ميگيرم چون بايد به تجربه شما بزرگان نيز اندك توجهي داشت ...
البته تنها مشكل اين شغل اينه كه فعاليت بدني به شدت كاهش پيدا ميكنه و بدن آدمي رو ضعف و زوال پيش ميره ... اگه در كنارش يه شغل كوچولو واسه كاركشيدن از بدن مثل مكانيكي داشته باشي يا ورزشكار باشي خيلي ميچسبه ...
من كه تا حالا نزديك 1 ميليون از برنامه نويسي در اوردم ولي بيشتر از چندميليون واسش خرج كردم پس ميشه گفت هنوز سودي واسم نداشته ...
يه مشكلي هم كه من دارم (شايد بقيه هم آره) اينه كه يه مدت خيلي با برنامه نويسي حال ميكنم و يه مدت به شدت احساس تنفر ... و طبق قانون (اسمشو يادم نيست) معمولا تمامي پيشنهادها در دوران (تنفر از برنامه نويسي) به دستم ميرسه ... و در نتيجه جواب منفي ميدم ...
امیدم به دستان زیبای اوست . آنکه می آید . همان که نامش منجی ست ....
به راستی اگر غرق نبودیم چرا مارا به منجی ای نیازمند کرده اند؟ ... دنیا دریاست ....
دلنوشته های من
من واقعا متوجه نمی شم؟ چطور ممکنه یه نفر از برنامه نویسی (حتی بصورت مقطعی) متنفر باشه و بعد توی یه سایت برنامه نویسی فعالیت مستمر داشته باشه؟يه مشكلي هم كه من دارم (شايد بقيه هم آره) اينه كه يه مدت خيلي با برنامه نويسي حال ميكنم و يه مدت به شدت احساس تنفر ...
قصد جسارت به هیچ کسی رو ندارم، اما راستش از وقتی که این بخش Chat باز شده دیدم خیلی نسبت به این سایت و به تبع اون نسبت به جامعه همکارام تغییر کرده. تا قبل از این (به طرز احمقانه ای) فکر می کردم با یه جامعه متخصص طرفم، اما الان که فضا برای انجام بحث های غیر تخصصی باز شده، کم کم دارم به این نتیجه می رسم که با خیل عظیمی از افراد نالان طرفم که فقط بخاطر اینکه پشتیانشون تو قلم چی براشون انتخاب رشته کرده الان دارن با رنج و مشقت کد می زنن. :خراب::ویران:
در مورد افسردگی بهتره هیچی نگم اما در مورد اون آقای دکتر
خوب اشتباه میکنه.
علم کامپیوتر هر روز داره پیشرفت میکنه.منم یه برنامه نویس میشناسم که تو زمان تیر کمون سنگی مونده.اتفا قا مدرک بالایی هم داره
اگر کسی رو میبینید که با این سیستم داره پیش میره بدونید حتما یا با پارتی بازی مشغوله یا در جایی یا سازمانی نفوذ زیادی داره.این تجربه ای بوده که من بار ها و بارها به چشم دیدم
بهتره یه نگاه به آگهی های استخدام بندازید
ممنونم پدربزرگ.
1.لازمه بگم که من شغلم برنامه نویسیه و یک بچه دانشجو ی جوگیر نیستم که برنامه نویسی رو ازون استاد های بی سواد و پس مونده ی دانشگاه ها یاد گرفته باشم.
2.اتفاقا امثال همین افراد هستند که روز به روز دارن جای دیگران رو تنگ میکنند.
من یه مدت شاهد بودم که اینا تعداد زیادیشون به عنوان برنامه نویس برای استخدام فرم پر میکردند و هزاران هزار دروغ سر هم میکردند تا استخدام شن اما پای عمل که میومد جا میزدند و از دیدن برنامه شوکه میشدند و همونجا در میرفتند و دیگه برنمیگشتند
3.وقتی میگم ادم رو مریض میکنه به خاطر نفس شغل نمیگم به خاطر اینه که تو این کار یه مشت آدم غیر فنی و بی سواد اطراف آدم رو میگیرن(مشتریها) و در واقع اصلا نمیتونن درک کنن شما چقدر زحمت داری میکشی و از همه بدتر موقع پول دادن جونشون بالا میاد.
این قضیه است که رو مخ من راه میره .
4.در ضمن یه شغل جانبی دیگه هم برای شما پیش نهاد میکنم که در آمدش هم بد نیست
مشاوره
آخرین ویرایش به وسیله antisocial : سه شنبه 25 خرداد 1389 در 02:12 صبح
28ام
ماهی 2.5 تومن از حقوقم میره واسه قسط خونه
زن ندارم ولی بدلش رو دارم! تازه خودم هم از خانمها ولخرج ترم!
روزی بین 9 تا 12 ساعت سرکارم
بدبختی همینه که درآمده ثابته ! حقوق بگیریم آقاجان! کم کمک دارم به فکر کار خصوصی در کنار کار ثابت می افتم . ولی کی حال داره. بذار خوش بگذرونیم. جوونیم . گور پدر وارث
مشتریه بیشعور نمیاد برنامه ما رو بخره! از این بابت خیالم راحته. لول.
دیگه اینقدرها هم بد نیست. بیشتر اعصاب خوردی من از کدهایی ست که بقیه نوشته اند و میگند درسته! عین همین هفته قبل چک میکنی میبینی سه خط کد بوده . دو تا اشتباه فاحش تکنیکی توی دو خطش داره که هر کدوم باعث یک exception مجزا میشه.
بهتر بود تو همون پست قبلی این مسئله رو تصریح می کردی، چون اونجا لحنت دقیقا شبیه همون جوجه دانشجوهایی بود فقط بخاطر پز مهندسی رفتن دانشگاه و حتی حس نوشتن یه پروژه دانشجویی رو هم ندارن، چه برسه یه برنامه جدی و تجاری..وقتی میگم ادم رو مریض میکنه به خاطر نفس شغل نمیگم به خاطر اینه که تو این کار یه مشت آدم غیر فنی و بی سواد اطراف آدم رو میگیرن(مشتریها) و در واقع اصلا نمیتونن درک کنن شما چقدر زحمت داری میکشی و از همه بدتر موقع پول دادن جونشون بالا میاد.
این قضیه است که رو مخ من راه میره .
الان دقیقا وسطشم، مخم داره میترکه، می خوای چندتا رزومه و نتیجه مصاحبه رو برات بذارم با هم بریم فضا؟من یه مدت شاهد بودم که اینا تعداد زیادیشون به عنوان برنامه نویس برای استخدام فرم پر میکردند و هزاران هزار دروغ سر هم میکردند تا استخدام شن اما پای عمل که میومد جا میزدند و از دیدن برنامه شوکه میشدند و همونجا در میرفتند و دیگه برنمیگشتند
رو مشاوره هم فکر می کنم
من الآن نزدیک 6 ساله دارم برنامه می نویسم. به نتیجه ای که رسیدم اینه که مهم نیست برنامه چقدر کیفیت داشته باشه ( تو ایران ) فقط کافیه مفت بدیش بره و در ضمن بلد باشی مخ بزنی همین. یا اینکه از روی برنامه یکی دیگه کپی برداری و یا علی بگی دیگه توپ مالتو سوراخ نمی کنه.
و تازگی حالم داره از خودم بهم می خوره که اگر این مدت را پزشکی خونده بودم الآن در امدم سر به فلک می کشید.
به امید روزی که برنامه نویس نماها از صحنه روزگار محو بشن و برای رشته های به درد بخور ارزش قائل شویم.
البته کلا کامپیوتر اینطوریه و برنامه نویسی هم اینطوری شده که هرکس میخواد توش کار بکنه و هرکس مدعیه. به کسی هم میگی سواد و تخصصش رو نداری یا چرا فکر میکنی میتونی خودت فلان برنامه رو بنویسی بهش برمیخوره.
البته من اینو بد نمیدونم که برنامه نویسی اینقدر گسترده هست که برای همهء افراد جای کار و تفریح توش هست و هرکسی میتونه کارهای حیرت آوری باهاش انجام بده و لازم نیست حتی شغل و تخصص آدم ربطی داشته باشه و با خودآموز هم میشه راه افتاد و شروع کرد به برنامه سازی.
خب خدایی فرق برنامه نویسی با برنامه نویسی و برنامه با برنامه مشخص نمیشه براحتی.
مثلا فرض کنید یکی یه برنامهء علمی مینویسه یا یه کتابخانهء سطح پایین که کار حرفه ای و علمی و سخت تری هست، اما یکی میاد با محیط ویژوال و دوتا کامپوننت و غیره یه چیزی درست میکنه که درنظر افراد بی اطلاع و حتی متخصص های معمولی کار جالب و ارزنده ای بحساب میاد و تفاوتش رو با برنامهء دیگه و اینکه الگوریتم با الگوریتم و مسئله با مسئله و سطح با سطح و ابزار با ابزار و روش با روش چقدر فرق داره رو چندان درک نمیکنن.
نه حجم کد نه ظاهر نه فرمت و نه کاربرد، چیز مشخصی ندارن که سطح سختی نوشتن برنامه ها رو و توان علمی لازم رو و اینکه چه تعداد افرادی میتونن اونها رو بنویسن نشون بده.
به نظر من برنامه نویسی، نیازی به سرمایه مادی نداره، سرمایه اون فکر و عقل هست.
در مورد اینکه، مشتری ها آدم های پرتوقع و کم شعوری هستند، مشکل از آنها نیست، مشکل از جامعه مهندسین کامپیوتر ایران هست که یکسری اطلاعات اولیه رو به عموم مردم درباره نحوه ساخت و خرید نرم افزار ندادن! در نتیجه هر کس همین جوری گتره ای در مورد کار شما قضاوت می کنه
راهش اینه که برای نرم افزار فرهنگ سازی و آموزش داده بشه تا عموم عادی مردم، بفهمن که برنامه نویسی چقدر کار سخت و طاقت فرسایی هست، مخصوصا اگر یک کار با کیفیت عالی هم بخواد ساخته بشه.
البته بعضی برنامه نویسی ها مثل برنامه نویسی بازی مثلا برای خرید motion capture چند میلیون تومن پول لازم داره .به نظر من برنامه نویسی، نیازی به سرمایه مادی نداره، سرمایه اون فکر و عقل هست.
توی کتاب پدر پول دار و پدر فقیر نویسنده می ره به مالزی و با یه خانوم خبرنگار قرار مصاحبه
میزاره خبرنگاره خیلی توی کارش وارد بوده ولی درآمد چندانی نداشته حالا این نویسنده کتاب
که اسمش کیوساکی هست به این خانومه یه پیشنهاد میده که بیا روش فروش رو هم یاد بگیر
ولی این خبرنگاره که روی کارش تعصب داره ناراحت می شه و میره و این نویسنده ما هم
داره به این مشکل ما برنامه نویسها اشاره می کنه که ما همش داریم روی علم و آپدیت بودن خودمون
مطالعه می کنیم و توی هیچ زمینه دیگری هم تخصص نداریم من توصعه می کنم این کتاب
توصیه های پدر ثروتمند و پدر فقیر یک و دو را بخرید و بخونید خیلی منو متحول ساخته
من یه رفیقی دارم که توی ایرانه ولی فقط با 4 تا برنامه که داره به خارجی ها می فروشه
اتومبیل 40 میلیون تومنی سواره بیاید از این هندی های گاو پرست یاد بگیریم
آخرین ویرایش به وسیله Behrouz_Rad : جمعه 28 خرداد 1389 در 22:25 عصر دلیل: تبلیغات
من از اون ور افتادم!
یکی از آشناهام سفارش دو تا سایت به من داد،یکی سایت ساخت و ساز و دومی بازرگانی که کارش واردات لب تاپ بود . دادشم هم که شرکت خصوصی مشاوره داره سایت داینامیک میخواست.
من چون رشته ام چیز دیگه ای بود این سه تا سایت رو به قیمت مفت دادم یه نفر نوشت و سر جمع 150 هزار تومن بابت سه تاش گرفت و من هر کدوم رو با پول هاست و دامینشون ، دونه ای 450,000 بهشون تحویل دادم.درسته من کاری نکردم و زحمت اصلی رو اون دوستمون (اسماعیلی نامی) انجام داد و همه به اتفاق بگن این کار زشت و فلان فلان شده ای هستش ولی اون آقا ارزش یه برنامه نویس رو به 50 هزار تومان اورد پایین ولی من ارزش یه طراح سایت رو به 450 هزار رسوندم.الان هم که بعد اون جریان یه شوقی ایجاد شد تا خودم یاد بگیرم .(البته این جریان مال 3 سال پیش هستش و هنوز تاثیرات دولت هشتم در بخش خصوصی مونده بود و به این سطح گردش پولی تو سطح کشور نرسیده بودیم و مردم خوب پول خرج میکردن)
هر کس ایده ای متفاوتی داره. یکی خیلی علاقه داره و میگه فقط برنامه نویسی و راههای مختلف رو برای پول درآوردن امتحان میکنه ولی یکی دیگه میگه برنامه نویسی کافی نیست و باید شغل دیگری هم بلد باشی . به هرحال چیزی که زیاده پوله و شما روش بدست آوردنش رو بلد باشی . بعضی شرکت ها تجاری و مدیرانشون دنبال همچنین چیزهایی میگردند . طرف مدیر شرکت هست و درباره سایت و تجارت الکترونیک شنیده ولی بدلیل مشغله نتونسته دنبال یک طراح بره وقتی شما به پست چنین شرکتی بخوری و بگی من همچنین کاری رو می کنم 2 میلیون هم بخوای بهت میده چون تو اون رو به اون چیزی که میخواد میرسونی.
در حال حاضر شما برنامه نویسی میکنی و چون نتونستی پولی بدست بیاری میگی رشته سخت افزار یا آی تی عالی است ما که از نرم افزار چیزی بدست نیاوردیم(مالی و مادی) ولی مثلا میری رشته سخت افزار و می بینی طرف رشته اش نرم افزار هست و برای طراحی یک برنامه یا سایت بالای1 میلیون میگیره میگی ای کاش میرفتم نرم افزار.!!!! خلاصه هر کسی که از رشته ای که درونش هست راضی نباشه و درآمد خوبی کسب نکنه رشته های مقابل رو عالی میبینه و رشته خودش رو کم رونق.
البته نباید غافل شد از اینکه واقعا در حق بعضی کارها مثل برنامه نویسی حداقل در جایی که زندگی می کنیم کم لطفی میشه.
موفق باشید.
شما چقدر سن داری؟ بازنشستگی نداره ولی دیدگاهها، انعطاف پذیری در مقابل برخوردهای نادرست، نوع نیازها، آستانه ریسک پذیری، آستانه تحمل مشکلات عدم قانونمندی، تضمینات و چارچوب ها، محدودیت های غیرعلمی و بند پ. ای، فقدان کپی رایت و ... (البته با توجه به جو حاکم تو این مملکت) بعد 30 کاملاً متحول میشه، من بالشخصه به این عدد اعتقاد پیدا کردم!
اولاً خواهشاً اینقدر راحت در مورد عقاید دیگران قضاوت نفرمایید، اگه یکمی از وداها، مانترا ها، اوپانیشادها و ... رو خونده باشید یا کلاً در مورد مکاتب و آیین های اونها مطالعه داشته باشید، حتی جسارت آوردن نامشون رو هم به این راحتی نخواهید داشت، چه برسه به شوخی! من احتمال میدم شما خیلی بالیوود می بینید.
در ضمن پیشرفت اونها در زمینه IT قابل مقایسه با کشور ما یا حتی خیلی از کشورهای صنعتی نیست، اگه قراره از کسی یاد بگیریم باید از افغانستان و عراق شروع کنیم بریم جلو شاید بعد 140 تا مملکت نوبت هند برسه! یکبار قسمت بشه تشریف ببرید اونجا، متوجه عرایضم میشید ...
بعنوان نمونه ما یه پروژه با عراقی ها داشتیم، که نمیتونم جزئیاتش رو ذکر کنم! به گفته شما اون زمان پول خوبی هم توش بود، ولی اینقدر درگیر دنگ و فنگ های غیرفنی و اعصاب خورد کن شدیم که 5-6 بار اونها اومدن اینجا، چند بار مشاور رفت اونجا و ... نه بخاطر تحلیل و مشاوره و اینا، فقط بخاطر اینکه هیچ چارچوب درست و حسابی و تدوین شده ای نبود! خود پروژه 6 ماه طول کشید ولی روند اجرایی اش 6 سال! الان هم هنوز درگیریم! از دور همه چی خوبه ولی وقتی میرید داخل قضیه، شکل ماجرا فرق می کنه، دانش، توان فنی، قدرت اجرایی و ... یک بحث هست و داشتن قانون و چارچوب و تضمین و روند متداول یه بحث دیگه که نه تنها الان ماشین 40 میلیونی از این نوع پروژه ها گیر کسی نیومده، بلکه درگیر موارد سیاسی و ... هم میشین.
آقا صالح، لطفاً اگه اسم قانونِ یادت افتاد به ما هم بگو؛ واسه یادآوری مبدعِ قانون یه سرهنگ آمریکایی بود که اول این نظریه رو در مورد سربازاش داده بود؛ واقعاً تو کفش موندم...
خوب جسارت دیگه چجوری میشه! واقعیت اش اون زمانی که خیلی از ماها مدرکمون رو می گرفتیم هنوز قلم چی اینا اختراع نشده بودن، اون خیل عظیم هم که می فرمایید بخاطر اینه که اکثراً از کارفرما ها یا مشتری یا هرچی که اسمش رو میذارید ضربه خوردن و هیچ وقت یه جمع کثیر آدم عاقل برنمی گردن بی دلیل از چیزی شکایت کنند، حتماً یه چیزایی هست که شما خوشبختانه با اقبال بلندتون بهشون برنخوردید ولی سر ماها که خیلی اینجور چیزا آوار شده متاسفانه! ربطی هم به پشتیبان (هنوزم نمیدونم چیه!)، قلم چی، مدرک، سواد، دانش فنی و ... نداره؛ یه جو یا مانع و سدی هست که مانع حرکت IT میشه، حالا چه برنامه نویسی و توسعه سیستم و چه سایر موارد ولی تا دلتون بخواد راه های قانونی و غیر قانونی واسه دلالی، دزدی، ارتشاء و ... باز هست و مطمئناً کسی که می تونه یا اینهمه سد و مانع و مشکل تراشی و بی قانونی هنوز راهش رو در زمینه توسعه سیستم ادامه بده و دووم بیاره، واسش کاری نداره تو اون بازار کثیف هم پیشرفت کنه ولی همون چیزی که باعث تداومش در این زمینه میشه، مانع این کارش هم خواهد شد؛ نالان بودن به این دلیل هست.
... و طبق قانون (اسمشو يادم نيست) معمولا تمامي پيشنهادها در دوران (تنفر از برنامه نويسي) به دستم ميرسه
قانون مورفی
من تا حالا پروژه دانشجویی زیاد انجام دادم ، خیلی هاش رفاقتی بوده اما برا غیر از رفاقتی ها از 5 هزار کمتر نگرفتم. همون موقع هم بقیه خیلی بیشتر از من می گرفتن با همون سطح کار.دیگه پروژه دانشجویی نمی گیرم(سعی می کنم نگیرم).
اما اولین تجربه بازاریم یه برنامه حسابداری بود که خیلی روش کار کردم و 47000 تومان تا حالا برام داشته، توی چند جا هم به تازگی نمایندگی گرفتم و به عنوان تجربه اولم در بازار تا همینجا هم راضیم،خیلی ها می گن با این مبلغ که می گیری نمی ارزه اما چون واقعا به برنامه نویسی علاقه دارم و اولین کار بزرگ برنامه نویسیم بود و همچنین چند بار به عنوان پروژه تحویلش دادیم، راضیم.الان روی یه برنامه کار می کنم که از همین حالا به فکر فروش بالا و بازاریابیش هستم.
من میگی؟،خیلی ها می گن با این مبلغ که می گیری نمی ارزه
ایشالا همکارانو میزنی زمین!
------------------------------
هر چی ادم جلو تر میره توقعش بالاتر میره. فکر می کنم اموزشگاه الان درآمد خوبی داشته باشه.
سلام
من اولین پروژه پولی رو که نوشتم فهمیدم ریشه ی مشکل کجاست!!!
البته این نظر منه
فقط و فقط کپی رایت!!!!
ملت ما به دلیل فرهنگی که از زمان اومدن کامپیوتر در اون قوطه ور شدن از نرم افزار درک پایینی دارند و اون رو یک چیز مفت و مجانی میدونند اگه من بدونم با خرید یه بسته ویژال استدویو + اس کیو ال + سیستم عامل خوب به درآمد واقعی یک برنامه نویس میرسم خب برای آینده ی من بهترین راهه چون بهش علاقه دارم ضمن اینکه با اومدن کپی رایت خیلی از نرم افزار ها به راحتی گیر نمیاند اونجاست که ما بیشتر برنامه ها یی که الان خارجیش استفاده میشه خودمون مین ویسیم و قدرت برنامه نویسی مون هم افزایش پیدا میکنه میدونید چرا برنامه نویسی برای بعضی ها خسته کننده میشه؟ به نظر من دلیلش اینه که برنامه ها کلیشه ای شده همش پایگاه داده ها ado ado.net sql و... خب برنامه نویسی که به این ها ختم نمیشه اما بازار ایران یعنی همین ها اما اگه کپی رایت بیاد برنامه نویسی برای ما فوق العاده جذاب میشه میدونید چقدر کار برای انجام هست!
------------
شعار من:
همه ی برنامه نویس ها باید برای آینده خود و کشور خود برای رسیدن به کپی رایت تلاش کنند
---------
من 2 سالی میشه خرج دانشگاه و زندگیمو از این راه بدست میارم.
فکر می کنم درآمد یک تایپیست از برنامه نویس بالاتر باشه.
عزیز! یا نگیر یا اگر میگیری ۹۹٪ تخفیف نده.اما برا غیر از رفاقتی ها از 5 هزار کمتر نگرفتم
اگر هم واقعاً قیمت کد شما همینه که براتون متاسفم.
چند دقیقه داشتم فکر میکردم که چقدر خوب فروختی بعدش فهمیدم که به میلیون نیست.47000
با کد فروختی یا بی کد.
من هنوز حاضر نیستم اولین برنامم رو ۴۷۰ بفروشم.
پیشنهاد به ایجاد کننده تاپیک:یه نظرسنجی درست کن.و توش بنویس"در یک سال اخیر چقدر درآمد داشتید؟"
47 هزار تومان اونم چند تامن هنوز حاضر نیستم اولین برنامم رو ۴۷۰ بفروشم.
بدون سورس فروخته.
هر چه قدرم نصیحتش می کنم! فکر می کنه با این کارا بازارو میگیره :|
خیلی ممنون از این همه دل گرمی
دوست عزیز گفتم اولین کار تجاریم بود از یه کار دیگه دستم بگی نگی توی جیب خودمه.مثل اینکه علاقت چشمت رو بسته یا اینکه خوشی زده زیر دلت یا اینکه دستت تو جیب خودت نیست ؟
بیشتر به نصیحتات گوش می کنم شاهین جونهر چه قدرم نصیحتش می کنم
جالبه کل روند تاپیک با چند جمله عوض شد.
برنامه نویسی کار درآمد زایی یه، به شرط این که دنبال نون حلال باشی! وگرنه می تونی بری سراغ دلالی که کمی درآمدش بالاتره. در کل باید سرت درد کنه واسه دردسر تا بتونی تو نرم افزار پول درآری