با عرض ادب:
بسیاری اوقات نگاشتی که از فضای صورت واقعی و عملی مسأله به فضایی که ورودی الگوریتم ما می باشد و بالعکس نگاشتی که از فضای خروجی مسأله به فضای عملی که مسأله در آن طرح شده به اندازه خود الگوریتم مهم می باشند و چه بسا طراحی الگوریتم حل مسأله را ساده تر می کنند. قسمت اول را یک جورایی می توان به مدل سازی ریاضی تشبیه کرد.
به عنوان نمونه به ضمیمه های این پیام نگاه کنید منظور من را متوجه می شوید اگر برنامه ای برای تولید چنین خروجی هایی بنویسیم فضای ورودی یک عکس و فضای خروجی یک سری کاراکتر خواهد بود.
اگر دوستان اطلاعات و یا منابع تخصصی در خصوص این بحثسراغ دارند در اختیار ما هم بگذارند.

یه عشق برنامه نویسی خفن