نمایش نتایج 1 تا 7 از 7

نام تاپیک: تفاوت میان اوپن سورس و نرم افزار آزاد

  1. #1

    تفاوت میان اوپن سورس و نرم افزار آزاد

    جنبش اوپن سورس هم مثل جنبش نرم افزار آزاد یک جنبش هست که البته سالها بعد از و مسلما با الهام از نرم افزار آزاد بوجود آمد.
    شاید از ارتباط شرکت Netscape با این قضیه شنیده باشید و اینکه اولین بار با انتشار کد منبع از جانب شرکت Netscape این تعریف بوجود آمد. اونطور که مطالعه کردم و در منابع آمده، این جنبش رو شرکت Netscape ایجاد و تعریف نکرد، بلکه اعلام تصمیم Netscape برای انتشار سورس Netscape Communicator موجب شد تا افرادی برای تعریف این مقولهء جدید گرد هم بیان و اوپن سورس به این شکل پایه گذاری بشه که باعث تشویق و قطعی شدن تصمیم Netscape و تثبیت و معرفی این جنبش و تعریف جدید هم شد.

    درواقع اوپن سورس از ابتدا هم تقریبا همون نرم افزار آزاد بود، منتها با یکسری تغییرات و ضمنا ظاهرا ذکر متدهای فنی جدیدی که جزء ابعاد فنی توسعهء نرم افزار هستن بعنوان پایه و هدف خودش که باعث تولید بیشتر و سریعتر نرم افزارهای با کیفیت هست؛ عملا عمدهء تغییر ناسازگار با جنبش نرم افزار آزاد، صرفا کاربرد اصطلاح «اوپن سورس» بجای «نرم افزار آزاد» هست.
    درواقع بنیانگذاران اوپن سورس ادعا میکردن که بعلت مبهم و چند معنی بودن کلمهء Free در زبان انگلیسی و مناسب نبودن برای کاربرد شرکتی و تجاری، اونها اصطلاح اوپن سورس رو بجاش میذارن.
    اما خب چیز دیگری که میبینیم اینه که در این میان اشاره به فلسفهء نرم افزار آزاد هم چه از عنوان و چه از محتوا، تقریبا حذف شده.
    از سوی دیگر منتقدان از اصطلاح اوپن سورس هم ایراد میگیرن که خودش هم دارای ابهام هست و میشه مثلا به نرم افزاری که فقط سورس اون در دسترس هست اما اختیارات دیگری رو به دیگران نمیده هم اوپن سورس گفت. البته این انتقاد بیراه هم نیست و عملا چنین کاربردهایی اتفاق افتادن، اما عموما سعی شده و عموم هم فشار آوردن تا از این کاربرد جلوگیری کنن و بنابراین اصطلاحات دیگری برای این قبیل نرم افزارها که آزاد و اوپن سورس نیستن اما سورس اونها در دسترس هست ایجاد شده که بیشتر کاربرد دارن.

    اوپن سورسی ها میگن روش توسعهء اوپن سورس از نظر فنی برتر هست و مردم خودشون متوجه مزیت این روش میشن.
    اما نرم افزار آزاد میگه باید به لفظ آزادی اشاره کنیم و اول مردم باید از فلسفهء ما و از آزادی و مزایا و ضرورتهای اخلاقی نرم افزار آزاد برای جامعه بدونن. یعنی حتی اگر نرم افزار آزاد از نظر فنی و تجاری هیچ مزیتی نداشته باشه (و حتی پایینتر باشه) صرف این آزادی برای سلامت اخلاقی جامعه مهم و ضروری هست و ما اساس رو بر بعد اخلاقی-اجتماعی و فلسفی قضیه میدونیم.

    میشه استنباط کرد که اوپن سورس کاری به فلسفهء نرم افزار آزاد که یک چیزی اخلاقی-اجتماعی هست نداره و در دسترس بودن سورس و امکان تغییر و کپی کردن رو بصورت یک روش و برای هدف فنی درنظر میگیره و چون از بکار بردن لفظ آزادی و اشاره به فلسفهء اخلاقی-اجتماعی اون که ابعاد سیاسی پیدا میکنه اجتناب کرده، یکسری افراد ترجیح میدن از این اصطلاح و تعریف بجای نرم افزار آزاد استفاده کنن.
    این افراد حالا یا نمیخوان وارد سیاست و فلسفه های اخلاقی بشن و یا خودشون اهل صنعت و تجارت هایی هستن که ترجیح میدن اسم آزادی و عدم انحصار رو واردش نکنن و برای فلسفهء آزادی در این زمینه مرج و معرف نبوده باشن.
    حالا این افراد با وجود اهل تجارت و صنعت بودن یا خودشون به این روش علاقه دارن یا از سر اجبار و هماهنگی با نیازها و آینده نگری و نیز مزایا، در پروژه های نرم افزار آزاد/اوپن سورس همکاری میکنن.
    البته ظاهرا یکی از دلایل این اکراه همون ابهام کلمهء Free در زبان انگلیسی هم هست. چون Free به معنای «مجانی» و یا «غیرقابل فروش» هم میتونه باشه و در ضمن بخاطر اینکه اکثر نرم افزارهای آزاد در عمل مجانی هم هستن این ابهام در فکر مردم تشدید میشه که منظور از Free مجانی هست یا اینکه Free Software حتما مجانی هم هست. این ابهام مسلما در ذهن تجارت مردانی هم که زیاد تخصص و اطلاعی از این مقوله ها ندارن ایجاد میشه و برای سرمایه گذری و شروع کار و پاسخگویی به مخالفان این سرمایه گذاریها مشکل ساز هست.
    خب اوپن سورس هم ادعا میکنه که یک دلیل اصلی اون همین ابهام و تطابق بیشتر با محیط شرکتی و تجارت بوده. اما بهرحال ما میبینیم که بخش فلسفی هم در این میان تقریبا بکلی ناپدید شده و اوپن سورس تقریبا هیچ شناختی از پایهء اخلاقی و اجتماعی و انسانی ای که نرم افزار آزاد داشت ارایه نمیده.

    البته اینم بگم که انبوهی از افراد مستقل و داوطلب در اوپن سورس فعالیت میکنن که عملا مشکل خاصی با نرم افزار آزاد ندارن و شاید بعضی حتی متوجه تفاوت های ظریف اینها نباشن.
    این افراد و نرم افزار آزادیها در 99 درصد موارد با هم اختلاف عملی ندارن و از نظر عملی در یک جبهه فعالیت میکنن و دستاوردهای اونها در کنار هم و بصورت یکی شده بکار گرفته میشن (ریچارد استالمن هم به این قضیه صریحا اشاره کرده). یعنی با دستاوردهای اوپن سورس هم، عملا نرم افزار آزاد تقویت میشه، اما از پشتیبانی فلسفی بی بهره هست و به گسترش فلسفهء نرم افزار آزاد و آگاهی عمومی کمکی نمیشه. عملا حضور افرادی معتقد به هر جنبش در پروژه های مشترک کاملا عادی هست.
    خوبه بدونید که GPL بعنوان مجوز رسمی نرم افزار آزاد که مجوزی دارای بیشترین کاربرد در نرم افزار آزاد هست، در خیلی از پروژه های اوپن سورس هم بعنوان مجوز بکار میره. یعنی نه تنها با تعریف اوپن سورس سازگار هست بلکه یک مجوز اصلی و مهم برای اوپن سورس هم هست (البته اینکه درصد آمارش دقیقا چقدر هست نمیدونم، اما چیزی که شخصا تاحالا دیدم این بوده که کاربرد خیلی زیادی داره و عملا تفاوت میان نرم افزار آزاد و اوپن سورس رو نمیبینی).

    در مقالهء ویکی پدیا تعریف رسمی یک مجوز اوپن سورس، یعنی اختیاراتی که هر مجوز اوپن سورس باید بده، آمده. وقتی میخونی میبینی تقریبا همون شرایط نرم افزار آزاده، اما جمله بندی فرق داره و ظرایف زبان قانونی در عمل میتونن گاهی اختلافهایی رو ایجاد کنن.
    ضمنا در همون مقاله یک توضیح کوتاهی که بنیاد نرم افزار آزاد درمورد اوپن سورس داده آمده که من ترجمهء اون رو میذارم:
    اصطلاح نرم افزار «اوپن سورس» بوسیلهء بعضی از افراد کم و بیش به معنای مقولهء یکسانی همانند نرم افزار آزاد استفاده میشود. آن دقیقا یک نوع از نرم افزار نیست: آنها بعضی مجوزهایی را قبول میکنند که ما بیش از حد محدودکننده میبینیم، و مجوزهای نرم افزار آزادی وجود دارند که آنها قبول نکرده اند. هرچند، اختلاف ها در بسط مقوله کوچک هستند: تقریبا تمام نرم افزار آزاد اوپن سورس است، و تقریبا تمام نرم افزار اوپن سورس آزاد است.

    یکی از مشهورترین بنیانگذاران و تئوریسین های اوپن سورس جناب آقای Eric S. Raymond هست که اولین بار در کتاب «کلیسای جامع و بازار» به برتری های فنی روشهای اشتراکی و عمومی و باز توسعهء نرم افزار آزاد/اوپن سورس اشاره کرد.
    اگر بخوایم طرفداران این جنبش رو بیشتر معرفی کنیم باید تعداد دیگری افراد سرشناس مثل لینوس توروالدز (مخترع هستهء لینوکس) و خالقان زبانهای برنامه نویسی پرل و پایتون رو بعنوان نمونه بیاوریم. چند متخصص دیگر در جلسهء تعریف اوپن سورس همراه Eric S. Raymond شرکت داشتن که باید متخصصان برجسته و شناخته شده ای باشن. اما بطور کلی ظاهرا اوپن سورس درحال حاضر رهبریت منفرد و تمرکزی نداره و کسی چنین ادعایی نمیکنه که تنها رهبر و پایه گذار این جنبش هست.

    بنظرم دیدگاه و هدف و علت پایه گذاری اوپن سورس توسط Eric S. Raymond با جمله ای که در اینمورد گفته بهتر روشن میشه:
    If you want to change the world, you have to co-opt the people who write the big checks
    ترجمه: اگر میخواهید جهان را تغییر دهید، مجبورید تا افرادی را که چکهای بزرگ را مینویسند نیز ترجیح دهید.
    البته میشه بصورت دیگری که شاید متعادل تر و دقیقتر باشه هم ترجمه کرد:
    اگر میخواهید جهان را تغییر دهید، باید افرادی را که چکهای بزرگ را مینویسند نیز بعنوان عضو گروه انتخاب کنید.

    منابع:
    http://en.wikipedia.org/wiki/Open_source_definition
    http://en.wikipedia.org/wiki/Open_source_software
    http://en.wikipedia.org/wiki/Open_source_movement
    http://en.wikipedia.org/wiki/The_Cat...and_the_Bazaar

  2. #2

    نقل قول: تفاوت میان اوپن سورس و نرم افزار آزاد

    ممنون، توضیحات خوبی بود.
    دوستان دیگه ای هم اگر اطلاعاتی در این زمینه دارن و وقت هم دارند، بذارند تا مبتدیان از شک و شبه در بیان.
    اگر توضیحات پیرامون شرکت sun microsystem و . . . هم دارین بذارین تا با روند کاریشون آشنا بشیم. شاید که نه ،حتما بدردمون میخوره.
    تاجایی که میدونم sun یکی از شرکتهایی بوده که بزرگترین مشارکت ها رو درمیان شرکتهای دیگر با نرم افزار آزاد و اوپن سورس داشته.
    بنظرم تاجایی که به نرم افزار آزاد و اوپن سورس مربوط میشه همینه.
    اگر منظورتون مدل کسب درآمد اونها هست، خب این شرکتها معمولا یکسری محصولات انحصاری دارن؛ یعنی همهء محصولاتشون آزاد نیستن.
    با این روش میشه پیش رفت. و شاید محصولات آزاد باعث تقویت و تبلیغ و محبوبیت شرکت هم بشن. میشه یک نسخهء آزاد از یک محصول داشت و یک نسخهء پیشرفته تر و پر امکانات تر که آزاد نباشه. میشه بخشی از یک مجموعه رو آزاد کرد و بخش دیگر رو نه.
    محصولات انحصاری معمولا از ویژگیهای اضافه ای مثل پشتیبانی قوی و رسمی و خدمات دیگر شرکت تولید کننده (مثل ارتقا و اجزاء تکمیلی که بعدا ارایه میشن) و امکان استفاده تحت مجوزهایی با اختیار خریدار برخوردار هستن.
    آزاد/اوپن بودن هم باعث پیشرفتهای فنی و گرفتن کمک از دنیای خارج از شرکت میشه و هم میتونه باعث محبوبیت و تبلیغ و تقویت محصولات انحصاری اون شرکت بشه.
    خیلی شرکتها اینکار رو میکنن که محصولات یک پله عقبتر، قدیمی تر، محدودتر، و گاهی تنها بعلت مازاد بودن و عدم نیاز مالی خودشون رو بصورت آزاد و اوپن سورس منتشر میکنن.
    کسانی و شرکتهای بزرگی که برای کارشون نیاز به آخرین فناوریها با حداکثر کارایی و امکانات ممکن و ضمنا پشتیبانی های همه جانبهء تخصصی و رسمی دارن، جدیدترین و مجهزترین محصولات انحصاری رو خریداری میکنن، اما برای بسیاری کاربردها و افراد و شرکتها چنین سطحی نیاز نیست و نسخه های آزاد هم کار رو بخوبی انجام میدن.
    بنظر من این راه قابل بقا و خوبی هست که حداقل درکنار محصولات و فعالیت انحصاری زمینهء رشد و همراهی محصولات آزاد هم فراهم میشه. بقول هم خدا راضی میشه هم بندهء خدا!!
    البته اگر از دید فلسفهء نرم افزار آزاد بخوایم نگاه کنیم کلا انحصار رو در زمینهء نرم افزار قبول نداره، اما بهرحال کمک ها رو هم رد نمیکنه و از کسانی که هرطوری باهاش مشارکت میکنن تقدیر و استقبال میکنه.

  3. #3

    نقل قول: تفاوت میان اوپن سورس و نرم افزار آزاد

    چرا حتی یک نرم‌افزار آزاد هم برای هیچ کس در هیچ کجای دنیا غیر قابل استفاده نیست ؟
    اما نرم‌افزارهای اوین سورس زیادی این محدودیت در استفاده رو قائل شدن مثل sun یا google برای ایرانی‌ها ، یا همین نسخه‌ی تاریخ گذشته و قدیمی برای استفاده‌ی مردم ؟
    اولا شما بايد مطمئن بشيد يك نرم افزار مشخص اوپن سورس هست يا آزاد.
    از كجا اين رو ميفهميد؟ بايد صريحا ذكر شده باشه يا مجوز اون با نرم افزار آزاد سازگار نباشه (يك مورد خيلي كمياب).
    بعدهم من فكر ميكنم اين بيشتر به شركتها برميگرده نه به اوپن سورس بودن يا آزاد بودن نرم افزار.
    چون عملا قوانين نرم افزار آزاد و اوپن سورس در بيشتر موارد تفاوتي باهم ندارن. بخصوص مثلا وقتي مجوز هردو GPL باشه عملا تفاوتي وجود نداره.
    اوپن سورس در اين موارد صرفا از نظر شعار و ديدگاهي كه مطرح ميكنه تفاوت داره.
    چون اين شركتها از بيان كلمهء Free و فلسفهء آزادي اكراه دارن، از پوشش اوپن سورس استفاده ميكنن؛ و ضمنا اين ميتونه سياست و اهداف و رفتارهاي آيندهء اون شركت رو هم در آينده نويد بده.
    مثلا اينكه اگر سود خودشون رو در انحصاري كردن نسخه هاي بعدي نرم افزار ببينن اينكار رو ميكنن و غيره (اما جامعه درصورت خواست و توان ميتونه نسخه هاي قبلي رو بصورت مستقل ادامه و ارتقا بده).
    اين شركتها اگر يك نرم افزار آزاد هم توليد كنن ميتونن بازم همون محدوديتهاي مورد اشارهء شما رو روش بذارن. معمولا اسم نرم افزار آزاد بودن يا اوپن سورس بودن كه تفاوتي ايجاد نميكنه، مجوزها هم معمولا يكسان هستن يا مشابه.
    ضمنا اين محدوديت اونطوري كه شما گفتيد در استفاده از نرم افزار مورد نظر نيست، بلكه محدوديت در استفاده از خدمات شركت مورد نظره (مثلا دانلود هم يك نوع خدمات هست كه اونا با سرورهاي خودشون ارائه ميدن) و درواقع ارتباطي با نوع نرم افزار نداره.

    یا همین نسخه‌ی تاریخ گذشته و قدیمی برای استفاده‌ی مردم ؟
    لطفا زياد شورش نكنيد.
    مگه كنسروه كه ميگيد تاريخ گذشته و قديمي؟! يعني چي؟
    من كجا چنين چيزي گفتم؟
    يك آدم خيلي پولدار رو درنظر بگيريد كه مثلا تعداد زيادي اتومبيل شخصي داره.
    اون مياد يكسري از اين اتومبيل ها رو به ديگران ميبخشه. اما اون چندتايي رو كه خيلي دوست داره و مثلا سوپراسپرت و تجملي هستن و يا براي اينور و اونور رفتن بهشون نياز داره واسه خودش نگه ميداره.
    اين به معناي اين نيست كه ماشينهاي ديگه درپيت و تاريخ گذشته هستن و نميشه ازشون استفاده كرد. بلكه احتمالا بهتر از ماشين بيشتر مردم هم هستن!
    اين شركتها هم كم و بيش همين كار رو ميكنن. منتها عمدتا با انگيزهء سود مالي. يعني محصولاتي رو كه فكر ميكنن براي سودآوري و بقاي شركتشون ضروري هستن از حالت انحصاري درنميارن تا بتونن ازش درآمد كسب كنن. آيا اونها رو بايد بشدت سرزنش كرد يا اينكه بگيم از محصولاتي هم كه آزاد و اوپن سورس كردن و به ديگران بخشيدن نبايد استفاده كرد؟ يا اينكه اين محصولات تاريخ گذشته و بدرد نخور هستن؟ اصلا چنين نيست.
    اينم كه بيشتر با مورد تحريم از جانب اين شركتها مواجه ميشيم احتمالا بخاطر خصوصيات خاص اونهاست نه نوع نرم افزار. البته اينكه اونها اسم نرم افزارشون رو اوپن سورس ميذارن بازهم بعلت محيط تجاري و خصوصيات خاص اونهاست.
    مسئله اين نيست كه نوع نرم افزار چيه، مسئله اينه كه آيا اون شركت مجبور هست يا ميخواد قوانين تحريم رو اعمال كنه يا حتي شايد خودش كاسهء داغتر از آش بشه يا نه.

    آیا اوپن سورس از همه‌ی مردم برای پیشبرد هدف خودش استفاده نمی‌کنه ؟ بیشتر توضیح می‌دم : یک نرم‌افزار اوپن سورس یا همون ترجمه‌ش یعنی منبع-باز میاد و با استفاده از باز بودن کدش و رفع اشکال‌هایی که مردم در تمام دنیا انجام می‌دن استفاده می‌کنه و نرم‌افزار رو ارتفا می‌ده و بعد نتیجه‌ی اون برای منافع اون شرکت و صاحب مجوز استفاده می‌شه
    اوپن سورس و نرم افزار آزاد از تمامي مردم براي پيشبرد هدف خودش استفاده ميكنه. اما به تمام مردم هم تعلق داره (تمام اختيارات لازم همراه با كدمنبع در دسترس همه هست). يك دستاورد جمعي براي همه هست. هركس بخواد ميتونه روش مايه بذاره، با ميل خودش، و هركس بخواد ميتونه از اين دستاورد جمعي استفاده كنه.
    پس اين منافع اكثرا به همه ميرسه نه فقط اون شركت خاص. مگر در مواردي با شرايط خيلي خاص.
    ضمنا ميشه گفت مجموع منافعي كه عموم، يعني اينهمه استفاده كننده و برنامه نويسها و علاقمندان ميبرن، معمولا از سودي كه عايد اين شركت ها ميشه خيلي بيشتر هست.

  4. #4

    نقل قول: تفاوت میان اوپن سورس و نرم افزار آزاد

    مثلا من میام با توسعه دهنده های گنو مثل کامپایلره و . . . اش، یک نرم افزار تهیه می کنم، حالا می تونم این نرم افزار رو به دو صورت در اختیار دیگران قرار بدهم.
    1- به ازای دریافت پول، به هر مبلغی که دلم خواست.
    2- به صورت رایگان. (البته در هر دو مورد مستندات برنامه نیز داده می شود، و آزادیهای نرم افزار آزاد هم وجود دارد.)
    شما آزاديد هرچقدر پول كه ميخواد بگيريد.
    منتها به شرطي كه كسي اين پول رو بده.
    چون نرم افزار آزاد و اوپن سورس اجازهء كپي و تكثير و توزيع بدون محدوديت رو ميدن، عملا كسي بعد از تكثير شدن نرم افزار شما توسط ديگران، پولي به شما نميده كه نرم افزار رو از شما بگيره. چون ميتونه براحتي بصورت رايگان از طريق كپي ها اون رو دريافت كنه.
    براي همين نرم افزار آزاد و اوپن سورس عملا اكثر اوقات مجاني هم هستن. اما اين جزو شروط نيست، فقط يه اثر جانبي گريزناپذير هست.

  5. #5

    نقل قول: تفاوت میان اوپن سورس و نرم افزار آزاد

    پس چطوری درآمد حاصل بشه؟ چطوری میتونیم توی یک همچین اجتماعی پول در بیاریم؟ اگر قرار باشه زحمت بکشیم و رایگان منتشر کنیم و تنها حرفه مون هم همین باشه، چطوری باید گذران عمر کنیم؟؟؟
    از طریق برنامه نویسی سفارشی میتونید حداقل بدون اینکه ضد نرم افزار آزاد باشید پول دربیارید.
    چون بخش بزرگی از کارهای برنامه نویسی افراد مستقل چه در جهان و چه در ایران بصورت برنامه نویسی سفارشی هست.
    البته بازهم نرم افزار آزاد بودن میتونه درآمد این حیطه رو در معرض تهدید قرار بده (حداقل در بعضی حالات). و ضمنا نرم افزار آزاد بودن یک نرم افزار سفارشی کمتر جدی هست تا یک نرم افزاری که در اجتماع منتشر میشه. چون کاربر یک نرم افزار سفارشی خیلی وقتها یک نفر یا یک شرکت هست و همینطور باقی میمونه و هیچوقت از اختیاراتی که مجوز نرم افزارهای آزاد میدن استفادهء عملی گسترده و مهمی در سطح اجتماع بشری نمیشه.
    در زمینه های دیگر مثل پشتیبانی و اینها هم من فکر میکنم این ظرفیت و بازار در ایران نیست.
    در کشورهای ثروتمند و پیشرفته هست، یعنی میگن هست و شرکتهایی رو نام میبرن که از این روش پول درمیارن، اما من فکر نمیکنم این تنها منبع درآمد اونها باشه.

    فرض نکنید که برای تولید هر نرم افزار و بقای هر سیستم تولیدی نیاز و هدف درآمد هست.
    بشر خیلی کارها هم انجام میده و توشون خیلی پول و وقت و انرژی هم صرف میکنه که اصلا هدف کسب درآمد ندارن.
    بسیاری افراد بصورت داوطلبانه در نرم افزار آزاد شرکت میکنن، بعضی از اونها بخشهایی از شرکتهای تجاری هستن که محصولات انحصاری هم دارن، کمک های مالی از طرف طرفدارانی میشه که ممکنه حتی تخصص رایانه هم نداشته باشن، و موارد متعدد دیگه مثل دانشگاهها و پروژه های دانشجویی. خیلی برنامه نویسها در اوقات فراقت خودشون نرم افزار آزاد و اوپن سورس مینویسن. خیلی افراد یا شرکت ها نرم افزاری رو صرفا برای استفادهء شخصی خودشون نوشته و بعدا بصورت آزاد در دسترس عموم میذارن. خلاصه خیلی راهها و انگیزه ها هست!
    ولی شرکت در نرم افزار آزاد بطور کلی برای ارتقای تخصص و شناخته شدن برنامه نویسان برجسته هم خیلی خوبه. چیزیه که نباید از دستش داد تنها بخاطر اینکه مثلا مستقیما در ارتباط با کسب درآمد و ساختار جاری بازار نیست.

  6. #6

    نقل قول: تفاوت میان اوپن سورس و نرم افزار آزاد

    بعضیا فکر میکنن که اوپن سورس یا نرم افزار آزاد حتما باید قابل کسب درآمد باشن (برای قشر برنامه نویس).
    خب البته کسی نمیگه که این ایدهء بد و غیرعملی ای هست. ظاهرا ادعاها و نمونه های متعددی وجود داشته و داره که کسب درآمد از طریق برنامه نویسی بازمتن ممکن هست و با موفقیت اجرا شده. اما اینکه فکر کنیم هدف اصلی بازمتن یا نرم افزار آزاد کسب درآمد بود کاملا اشتباه هست. و اینکه فکر کنیم برای بقای یک سیستم تولیدی با کیفیت و کمیت کافی در هر زمینه ای، لزوما کسب درآمد مستقیم ضروری هست، بازم غلطه.
    مسلما پیش از این سیستم انحصاری وجود داشت و الان هم وجود داره و اکثرا درآمد خیلی بیشتر و راحتتری بصورت مستقیم از سیستم انحصاری درمیاد تا سیستم بازمتن. اما با این وجود نرم افزار آزاد و بالطبع اون بازمتن که سعی کرد بیشتر Business friendly باشه و اهدافی مثل افزایش کیفیت فنی نرم افزار رو بعنوان بهانهء خودش برای بازمتن بودن و آزادیهایی که همچون نرم افزار آزاد به عموم اعطا میکنه مطرح میکنه، بوجود آمدن، و بقا و پیشرفت چشمگیر و استقبال گسترده و پایداری هم از اونها شد. تاجایی که امروز چند سیستم عامل کامل آزاد/بازمتن که مجهزترین و معروفترین اونها GNU/Linux هست داریم و انبوهی از نرم افزارهای آزاد/بازمتن با کیفیت در هر زمینه ای که بنظرم باعث پیشرفت و بهره مندی عمومی در زمینه های علمی و تجاری شدن. چون بطور مثال شرکتهای کوچک هم میتونن با استفاده از نرم افزارهای آزاد در کسب و کار خودشون، نیاز به سرمایه و هزینه های خیلی کمتری داشته باشن (که در غیراینصورت صرف خرید و اجارهء نرم افزارها و مجوزهای متعدد مورد نیاز میشد که اغلب همراه با محدودیت در کاربرد هم بودن). همچنین برای آموزش و تحقیقات علمی و گسترش فناوریهای موجود، نرم افزارهای بازمتن و آزاد اساسا حیاتی هستن.
    نرم افزار آزاد درآمد برنامه نویسها رو احتمالا کم میکنه، درآمد شرکتهای تجاری رو کم میکنه، ظرفیت تعداد کسانی رو که بخاطر پول وارد این رشته میشن کم میکنه، اما شاید هم اینطور نباشه!! چون از جهت دیگه نرم افزار آزاد شانس بیشتر به شرکتهای کوچک و تازه وارد در زمینهء برنامه نویسی هم ممکنه بده. بطور مثال اگر فقط نرم افزارها و فرمت های انحصاری وجود میداشتن، یک شرکت تازه وارد و کوچک و مستقل احتمالا خیلی به سختی و با هزینهء خیلی بیشتری میتونست در دنیایی که همهء پروتکل ها، نرم افزارها و ابزارها، سیستم عاملها، فرمت های تصویر و صوت و ویدئو و غیره انحصاری هستن شروع به کاری و تولید چیزی جدید بکنه که دیگران قبلا انحصارش رو بنام خودشون ثبت نکرده باشن و بعد موفق بشه محصول خودش رو خوب بفروشه و اینهمه هزینه و محدودیت رو با پول جبران بکنه. بهرحال این بحث پیچیده ای هست. اما از جهت دیگه، بیزینس های غیرمستقیمی که نرم افزار آزاد ایجاد میکنه احتمالا خیلی بیشتر هستن. یعنی بیزینس هایی که درآمدشون مستقیما از تولید و فروش خود نرم افزار نیست، اما از نرم افزار بعنوان بخشی اساسی از کارشون استفاده میکنن و شاید حتی توسعهء نرم افزار مورد نیاز هم بخشی از کارشون باشه (مثل بعضی شرکتهای تولید سخت افزار که نیاز به نرم افزار برای کار با سخت افزار خودشون و فروش اون دارن - یعنی در اینجا محصول اصلی نرم افزار نیست، بلکه سخت افزار همراه با نرم افزار هست).

    پس تنها هدف و هدف اصلی، کسب حداکثر درآمد برای قشر برنامه نویس یا شرکتهای تجاری در این زمینه، نبوده و نیست و در عمل ثابت شد که این عامل برای بقا و پیشرفت و رونق یک سیستم تولیدی، حداقل در زمینهء چیزهایی مثل نرم افزار، لزوما ضرورتی هم نداره.

    این راهی بود که اولین بار توسط ریچارد استالمن آغاز شد. و ایشون یک بیزینسمن نبودن، بلکه یک دانشمند بودن که حتی شغل خودشون رو در دانشگاه MIT بخاطر این جنبش رها کردن. در جایی ایشون میگن من حاضر بودم در یک رستوران ظرف بشورم اما از دانش و توانم در زمینهء نرم افزارهای انحصاری استفاده نکنم، چون معتقد بودم و به تجربهء عملی این رو دیدم که این نرم افزارها ضد اخلاق و اجتماع عمل میکنن. هدف ایشون طوری که بارها بصورت مستند و صریح بیان شده، کسب درآمد بیشتر یا افزایش کیفیت نرم افزار از نظر فنی نبوده. بلکه هدف ایشون، به صراحت، «آزادی» بوده. نرم افزار «آزاد» یعنی همین. واژه ای که اوپن سورس ازش اجتناب میکنه، اما عملا اوپن سورس از نرم افزار آزاد مشتق شد و در بیشتر اوقات تفاوتی با هم ندارن جز همین نام و فلسفه.

  7. #7

    نقل قول: تفاوت میان اوپن سورس و نرم افزار آزاد

    خودستایی نمیکنم، ولی این مفاهیم و توضیحاتی که بنده دربارهء نرم افزار آزاد و بازمتن از چند سال پیش تابحال در اینترنت منتشر کردم، بنظرم جزو بهترین و کاملترین و دقیقترین اطلاعات درمورد تاریخچه و مفهوم و هدف نرم افزار آزاد و بازمتن هستن. جنبشی که جهانی شد و نقش و اهمیت زیاد و نادری در تاریخ علم و جامعه و فرهنگ بشریت داره. جنبش و تاریخ و فلسفه ای که فهم اون پیچیدگی ها و ظرافت های زیادی داره، ولی خیلی افراد متوجه این پیچیدگی و ظرافت ها نبودن. تکاملی در تاریخ تمدن و علم و فرهنگ. شاید چیزی در اوج هرم مازلو.

    این بینش کامل و عمیق، بخاطر علاقه و مطالعهء زیاد و دقیق بنده در این زمینه بوده.
    منکه تا قبل از خودم و حتی بعد از خودم هیچ مطالبی درمورد نرم افزار آزاد و بازمتن به زبان فارسی جایی ندیدم که اینقدر دقیق و کامل و گویا باشن. بلکه بعکس خیلی وقتها حتی در مسائل اساسی و کلیت مفاهیم، اشتباهات فاحشی میدیدم که بکلی تاریخ و فلسفه و هدف و خصوصیات نرم افزارهای آزاد و بازمتن رو عملا اشتباه بیان کرده بودن. در مورد کمترین این نقص ها، میشه گفت که هیچ چیز مفید و کافی ای درمورد فلسفه و هدف واقعی نرم افزارهای آزاد گفته نمیشد.

    این توضیحات رو به این جهت عرض کردم که واقعا متوجه اهمیت و تفاوت ها بشید و ضمنا تذکر بدم که خیلی از آگاهی ها و کارهای ما، کاملا سطحی و دچار نقص و اشتباهات فاحش بوده. طوری که گویی تفکر ما به شکل قالبی محدود و بدون ظرفیت و درک برای این مفاهیم دراومده. شاید فرهنگ و شرایط اقتصادی ما ظرفیت و اولویتی برای این مفاهیم نداشته. اما بقولی، این تاریخ است و تجربهء دیگران، و کسانی که از تاریخ و تجربهء دیگران درس نگیرن و استفاده نکنن، محکوم به تکرار تاریخ و مرتکب شدن اشتباهات و افراطهای متعدد کم و بیش مشابه و پرداخت هزینه های سنگینی خواهند بود و به بیراهه های زیادی خواهند رفت که شاید بیرون آمدن از آنها خیلی دیر باشد.

    بیشترین کاری که درمورد نرم افزارهای آزاد و بازمتن حتی با پروژهء ملی در این زمینه شده بود، البته صرفنظر از بخش فنی اون که بنده اطلاع زیادی راجع بهش ندارم و بنابراین اظهار نظری نمیکنم، نهایتا به ترجمهء چند مجوز نرم افزاری و چند توضیح کوچک و ناقص محدود بود (تاجایی که بنده تاکنون دیده ام). طوری که اصلا هدف و فلسفه و تاریخ واقعی جنبش نرم افزار آزاد و بازمتن، یعنی تفکر و بحث جالب و پیشرفتهء اخلاقی و اجتماعی و سیاسی پشت اون، بر عموم روشن نمیشد. و حتی میتونم بگم بیشتر یا حتی تمام متخصصان و کسانی که سالها زمینه و ادعای فعالیت و شناختن بازمتن و نرم افزار آزاد یا GNU/Linux رو داشتن، اطلاعات کامل و صحیح و عمیقی درمورد این مسائل نداشتن.
    بنظرم اولین کسی که این بحثها رو شکافت و انبوهی مطلب و ترجمه درموردشون داد و بحثهای زیادی با دیگران درمورد این مفاهیم و تاریخ و ارزشهای واقعی پشت اون داشت، بنده بودم. خب البته عجیب هم نیست، چون فکر کنم اولین کسی که تقریبا تمام مقالات فلسفی GNU رو مطالعه کرد بنده بودم.

    میخواستم گمنام باشم. اما میبینم گاهی بیان این مسائل و مطرح کردن بزرگی و اهمیت کاری که آدم میکنه، برای آگاهی دادن به دیگران درمورد اصل مسئلهء مورد بحث و صحت و دقت مطالب و معطوف کردن توجه به بعضی واقعیت ها و نشانه های مهم (مثل سطحی بودن و تفکرهای خودخواهانه و ناشیانه و ناکارای ما)، لازمه. هدف خودستایی و کسب شهرت نیست. مهم نیست از بنده یک آیدی یا ایمیل هم باقی بمونه یا خیر. مهم اینه که تاثیر خودم رو در جهان بذارم و نقشی رو که میتونستم و تقدیرم بوده در این جهان ایفا کنم. بنده عمیقا به این اعتقاد دارم که هیچ چیز نیکی هرگز نابود نمیشه!

    راستی اینهم یکسری از مقالات ترجمه شدهء GNU که میتونید دانلود کنید: https://barnamenevis.org/attachment.p...2&d=1278101404
    خیلی چیزهای دیگه هم بوده که دوست داشتم ترجمه کنم، اما متاسفانه دیگه نمیتونستم وقت و انرژی بیشتری به این کار اختصاص بدم و سعی کردم چنتا از اساسی ترین ها رو که بقدر کافی هم کم حجم باشن و از پس ترجمهء با کیفیت کافی اونها بربیام ترجمه کنم.

    نرم افزار آزاد یک دید دیگر به جهان و روابط و حقوق انسان است. بخشش آزادی مقدس به همگان. پیشرفت و بهره مندی جمعی. کمک به دوست و همسایه و حتی غریبه ها. صفت بسیاری از (یا تمام؟) قدیسین و دانشمندان بزرگ. روشی دیگر برای زندگی. برای همکاری. روشی که پیش از آن خیلی افراد آنرا ایدئالی غیرعملی یا حتی تفکری نادرست و احمقانه میدانستند. اما نرم افزار آزاد نشان داد که این ماییم که احمق هستیم!
    هرچیزی ممکن است. اگر ما بخواهیم هرچیزی میتواند شدنی باشد. اکثر مواقع این تفکر و پیشداوری های ماست که مانع است، نه آنچه که براستی ممکن است.

قوانین ایجاد تاپیک در تالار

  • شما نمی توانید تاپیک جدید ایجاد کنید
  • شما نمی توانید به تاپیک ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید ضمیمه ارسال کنید
  • شما نمی توانید پاسخ هایتان را ویرایش کنید
  •