آقای «جیسون پارکر» که در CNET دبیر بخش iOS و نرم‌افزارهای مکینتاش است، در قالب مطلبی نگاه خود به ویندوز 8 و شیر کوهی را شرح داده. او برهه‌ای را که در آن قرار داریم، از برخی جهات منحصر به فرد می‌داند ولی در عین خوشبینی به آینده، نقدهایی را هم بر نسخه‌های جدید این دو سیستم عامل وارد دانسته.

جیسون پارکر مقاله‌اش را چنین به رشته تحریر در آورده:
مقدمه

حالا شیر کوهی و ویندوز 8 از راه رسیده‌اند و این بار بیش از هر زمان دیگری، دو کمپانی اپل و مایکروسافت دارند کامپیوترها را به دو مسیر جدا و متمایز هدایت می‌کنند.

بعد از کار با هر دو سیستم عامل، ساده است که بگویم هر دو قوی‌تر و پایدارتر از نسخه قبلی خود شده‌اند، و البته بیش از هر زمان دیگری انباشته از ویژگی‌های قانع‌کننده. به راستی سیستم عامل جدید مایکروسافت با آن تغییرات بنیادی‌اش دلربا است، ولی این یک مسابقه زیبایی نیست. به نظر من اپل هنوز هم با جدا نگه داشتن سیستم عامل لمسی و دستکاپش از یکدیگر، رویکرد مناسب‌تری را در پیش گرفته.

مایکروسافت با به کارگیری ویندوز 8 با طراحی یکسان برای تبلت‌ها و دسکتاپ‌ها، باعث شده که کاربران هر دو خانواده نیازمند روند یادگیری زمان‌بری بشوند. در نتیجه کار با سیستم عامل به خصوص برای کاربران دسکتاپ، بدون آنکه نیازی به آن باشد سخت شده و ممکن است اثر نامطلوبی به جا بگذارد.

در حقیقت، من دریافته‌ام که ما الآن در جایی قرار داریم که پیش‌تر هرگز آن را تجربه نکرده‌ایم. در تغییری بزرگ نسبت به 11 سال قبل، ویندوز 8 تبدیل شده به یک رقیب تازه از راه رسیده، در حالی که شیر کوهی تنها با اضافه کردن تغییرات مفید، تجربه کاربری آشناتری را برای کاربران قبلی رقم می‌زند.

اگر به خاطر بیاورید وقتی Mac OS 10 در سال 2001 به صحنه آمد، تغییری بزرگ نسبت به Mac OS 9 بود. داک زیبایی که به پایین آن اضافه شده بود، تغییرات گرافیکی زیاد، و انیمیشن‌های مربوط به باز و بسته شدن پنجره‌ها دگرگونی‌های مهمی نسبت به آنچه کاربران مک با آن آشنا بودند به حساب می‌آمد.

ویندوز 2000 و بعدها ویندوز XP همان زیبایی‌ها و ویژگی‌های امتحان پس داده نزد کاربران در نسخه‌های قبلی را حفظ کردند. ولی اکنون در تضاد با آن زمان، مایکروسافت دارد اعقاب ویندوز 8 را به آتش می‌کشد و از اساس، نوع تعامل کاربر با کامپیوتر را دگرگون می‌کند.

اما پیش از آنکه بخش اصلی مطلب را شروع کنم، یک مطلب کوچک را بگویم. همان‌طور که می‌دانید من دبیر بخش iOS و نرم‌افزارهای مکینتاش در CNET هستم، ولی این دلیل نمی‌شود که کسی بگوید فقط از محصولات اپل استفاده می‌کنم. در حقیقت، هم در خانه و هم در محل کار کامپیوترهای مبتنی بر ویندوز 7 دارم که هر روز از آنها استفاده می‌کنم.

کامپیوتر ویندوز 7 من در خانه برای بازی بسته شده و کامپیوتر اصلی‌ام به حساب می‌آید. در حالی که سر کار، برای انجام تست‌های مختلف، مدام بین مک و ویندوز 7 در رفت و آمد هستم.

هر دو سیستم عامل را دوست دارم و بنابراین فکر می‌کنم نظراتم فقط از دیدگاه یک کاربر مکینتاش نیست، بلکه از دیدگاه کاربر هر دو سیستم عامل اصلی بازار و البته iOS است.

یک حقیقت مهم: نمی‌توانید همه را راضی نگه دارید

(شکی نیست که صفحه استارت ویندوز 8 بسیار عالی به نظر می‌رسد و تلاشی اصیل برای تغییر نحوه تعامل ما با کامپیوترها است)

از منظر مفهومی، فلسفه مایکروسافت برای سیستم عامل جدیدش محکم است: ویندوز 8 در واقع یکپارچه‌سازی تجربه کاربری در بین تمام دستگاه‌های ویندوزی است، آن هم با کمک "ایدهٔ کاشی‌های زنده". کنترل‌های مخفی رابط کاربری نیز که در گوشه‌ها قرار دارند و با حرکات ماوس قابل اجرا هستند. ولی با آماده‌سازی رابط کاربری برای صفحات لمسی، مایکروسافت مجبور به گرفتن تصمیم‌هایی شده که تجربه کار با ویندوز بر روی دسکتاپ و تبلت را دگرگون می‌کنند.

تغییر می‌تواند چیز خوبی باشد و استفاده از ویندوز 8 بر روی تبلت‌ها (با کمی تمرین) کاملاً قابل توجیه است، ولی مایکروسافت در واقع از ما می‌خواهد که حتی انجام کارهای بسیار اولیه در نسخه دسکتاپ را هم از نو یاد بگیریم. برای مثال اپلیکیشن‌های از پیش نصب شده بر روی ویندوز 8 را در نظر بگیرید. شما نمونه آنها را قبلاً دیده‌اید ولی روش کار با نسخه جدید "ویندوز مدیا پلیر" یا "اینترنت اکسپلورر 10" با نسخه‌های قبلی فرق کرده و راه‌های جدید و خاصی برای استفاده از آنها وجود دارد که با نسخه‌های دسکتاپ تفاوت دارد.

اپلیکیشن‌های اختصاصی ویندوز 8 برای صفحات لمسی طراحی شده‌اند و نوار ابزار یا دیگر ویژگی‌هایی که به آنها عادت کرده‌ایم غایب هستند که دلیل آن احتمالاً فراهم آوردن یک تجربه خالص و رها از این قید و بندها حین کار با تبلت بوده است. هیچ ایرادی در بهینه ساختن سیستم عامل برای صفحات لمسی وجود ندارد، اما مخلوط شدن سیستم عامل تبلت با سیستم عامل دسکتاپ، شروع مشکلات است.

مشکل این است که حتی اگر با یک دستکتاپ یا لپ‌تاپ غیر لمسی کار کنید باز هم مجبور به استفاده از همین رابط کاربری برای برنامه‌های اختصاصی هستید که کار با آن نیازمند ژست‌های دستوری جدید برای ماوس است که این چندان منطقی نیست زیرا هم‌اکنون ترکیب ماوس و کیبورد خیلی مختصر و مفید همان کار را انجام می‌دهد. پس برای چه باید بخواهید که از ژست‌های دستوری جدید، مثل "بردن نشانگر ماوس به بالا گوشهٔ چپ و سپس پایین آوردن آن برای دیدن برنامه‌های باز" استفاده کنید؟ آن هم وقتی که استفاده از نوار وظیفه با ماوس خیلی راحت‌تر است.

حق دارید اگر نخواهید از ژست‌های جدید استفاده کنید، و مایکروسافت برای حل این مشکل محیط دسکتاپ را که همه ما به آن خو گرفته‌ایم در قالب یک اپلیکیشن در محیط استارت ویندوز 8 گنجانده تا بتوانید تجربه محیط کاربری ویندوز 7 را همچنان در اختیار داشته باشید.

برای اینکه کمی به سر در گمی کاربران جدید ویندوز 8 اضافه کنیم، باید اشاره داشته باشیم به اینکه یک اینترنت اکسپلورر جداگانه (که بوکمارک‌ها را با نسخه لمسی به اشتراک می‌گذارد) برای برنامه دسکتاپ طراحی شده، یعنی که دو اینترنت اکسپلورر با دو رابط کاربری متفاوت را در "یک کامپیوتر" غیرلمسی خواهید داشت. آیا این مفید است؟ نه به گمانم. گیج‌کننده چطور؟ کاملاً.

(نسخه جدید اینترنت اکسپلورر به شما امکان می‌دهد که با انجام حرکت لغزشی نوار آدرس را در پایین و سایر تب‌های باز برنامه را در بالا باز کنید. این، تجربه‌ای واقعاً متفاوت از نسخه دسکتاپِ همین برنامه بر روی همین سیستم عامل به شمار می‌رود)

بله من درک می‌کنم که توجیه آن رابط لمسی با کاشی‌های رنگارنگ این است که واقعاً جایگزین بلندمرتبه‌ای برای دکمه استارت باشد. ولی با این حال، صادقانه می‌گویم که وقتی این عنصر اصلی و بسیار جاافتاده (یعنی دکمه استارت) حذف می‌شود، باید منتظر بود که شیب یادگیری و تطبیق کاربران با رابط جدید نیز بسیار کُند باشد. مطمئناً عده‌ای خیلی زود خود را تطبیق می‌دهند ولی وقتی میلیون‌ها کاربر داری که تا دیروز دریچه دسترسی‌شان به اجزاء سیستم‌عامل، دکمه کوچک استارت در پایین سمتِ چپ بوده، تغییر کامل آن و اضافه کردن یک لایه جدید از کنترل‌ها برای کاربران دسکتاپ، حقیقتاً کمکی به کسی نمی‌کند.

مجبور کردن کاربران به ورود به دنیای لمسی در هر بار استفادهٔ از کامپیوتر غیرلمسی‌شان، کار روزانه آنها را بی‌دلیل و بی‌فایده سخت می‌کند. ولی باید به مایکروسافت هم حق داد زیرا این تنها راهی بوده که برای اجرای خوب سیستم‌عامل بر روی هر دو رابط کاربری پیش رو داشته.

طرز فکر اپل درست است، ولی آن هم کامل نیست

در سمت دیگر، اپل همچنان با "شیر کوهی" سیستم‌عاملی را ارائه می‌کند که برای کیبورد و ماوس طراحی شده، ولی این کمپانی به طور مداوم قابلیت‌های همگامسازی بیشتر و بیشتری برای ابزارهای مبتنی بر iOS را در سیستم عامل دسکتاپش می‌گنجاند.

با داشتن دو سیستم عامل متفاوت برای دسکتاپ‌ها و ابزارهای موبایل، اپل قادر است تجربه در خورِ هر یک را رقم بزند و در این خلال، با عرضه شیر کوهی شاهد آمدن ویژگی‌هایی نظیر iMessage ، LaunchPad و Game Center به سیستم عامل دسکتاپ و نیز یکپارچگی بیشتر با iCloud برای اشتراک فایل بین تمام دستگاه‌ها هستیم.

جدا نگه داشتن رابط لمسی به عنوان پلتفرمی مجزا یک مزیت است زیرا اپل مجبور نیست همه را وادار به یادگیری روش‌های جدید انجام کارها کند. وقتی آیپد بیرون آمد، آیفون مدت‌ها بود که همه را با iOS آشنا کرده بود. بنابراین کاربران آیفون (یا حتی آنهایی که فقط با آن کار کرده بودند) بلافاصله توانستند با آیپد اخت شوند. در همین حین نیز Mac OS 10 به روزرسانی‌های متعدد و ویژگی‌های تازه‌ای را به خود دید ولی فلسفه اصلی آن دست‌نخورده باقی ماند: داک در پایین قرار دارد، نوار منو در بالا، و برای دسترسی به مشخصات سیستم می‌توان روی لوگوی اپل کلیک کرد.

اپل ژست‌های لمسی را نیز به ترک‌پد افزوده تا بتوانید با حرکات لغزشی به Mission Control دسترسی پیدا کنید، که البته نمی‌توان این مورد لمسی جدید را جزو ویژگی‌های بصری (که مختص سیستم عامل دسکتاپ است) دانست ولی با این حال فلسفه اصلی Mac OS را تغییری نداده.

(LaunchPad نمونه‌ای از آوردن ویژگی‌های iOS به دسکتاپ است، ولی چرا باید دو راه برای اجرای برنامه‌ها وجود داشته باشد؟)

با وجود موارد گفته شده، افزودن ویژگی‌های ممتاز "از رابط کاربری لمسی به دسکتاپ" (یا بالعکس) توسط اپل نیز ایده کاملی نیست. به علاوه اینکه Launchpad در سیستم عامل "شیر" (Lion) که اینک با قابلیت جستجوی بهتر در "شیر کوهی" نیز به بقای خود ادامه می‌دهد، فقط راهی جدید برای انجام کاری را ارائه کرد که پیش‌تر توسط Finder سیستم عامل نیز قابل انجام بود.

قابل درک است که چرا اپل زیبایی‌های طراحی را از آیفون که تعداد زیادی کاربر دارد به دسکتاپ منتقل کند، ولی نمی‌توانم با این موافق باشم که راه‌هایی بیشتر برای انجام کاری که قبلاً هم به طریقی دیگر قابل انجام بوده را در سیستم عامل بگنجانند. (حرفم به نظرتان آشنا آمد؟)

آنچه که می‌توانست برای ویندوز 8 اتفاق بیافتد

ویندوز 8 در پاییز امسال در راه نصب شدن روی دسکتاپ‌ها و لپ‌تاپ‌ها قرار خواهد گرفت، فرقی هم ندارد که من درباره‌اش چه فکری می‌کنم. شکی نیست که بسیاری از آدم-زرنگ‌های دنیای تکنولوژی کار با آن بر روی دسکتاپ را زود یاد خواهند گرفت، و عده‌ای هم سریعاً برای لذت بردن از ویژگی‌های لمسی آن سراغ تبلت‌ها خواهند رفت.

از نظرات من برداشت اشتباه نکنید، وقتی در کار با ویندوز 8 استاد شدید میان‌بُرها و ژست‌های آن برای‌تان بدیهی به نظر خواهند آمد. و با کمی تمرین، تبدیل به زبان دوم شما در کار با تبلت‌ها خواهند شد. خوبی‌های ویندوز 8 محدود به رابط کاربری نمی‌شود؛ زمان شروع به کار آن سریع‌ترین در دنیا خواهد بود و چیزهای بسیار خوب دیگری زیر پوسته ظاهری‌اش هست که نصب ویندوز 8 را در یک نظر با صرفه جلوه می‌دهد.

با این حال، من فکر می‌کنم که یک گروه دیگر -و خیلی بزرگتر- از افراد در آن بیرون وجود دارد؛ افرادی که می‌خواهند برای هدیه تعطیلات سال نوی میلادی، یک لپ‌تاپ یا دسکتاپ با ویندوز 8 بخرند و مطمئنم وقتی از اپلیکیشن Desktop استفاده کنند، بلافاصله روی خط خواهند رفت تا از مایکروسافت بپرسند که چه بلایی بر سر دکمه استارت آورده! هیچ فراری هم از این پیشامد نیست.

یک نقشه خوب برای مایکروسافت می‌توانست این باشد که "ویندوز فون" را بردارد و ضمن بهبودش برای استفاده در تبلت‌ها ویژگی‌های جدیدی به آن اضافه کند. شبیه اپل که iOS را با تغییراتی از آیفون به آیپد انتقال داد.

با مجزا نگه داشتن سیستم عامل دسکتاپ (کاری که اپل در شیر کوهی انجام داد) مایکروسافت می‌توانست‌ از سر در گمی‌هایی که از راه خواهند رسید جلوگیری کرده و همچنان مردم را با طراحی زیبای ویندوز 8 انگشت به دهان کند. کاربران همچنان از جابجایی بین کاشی‌های محیط استارت که به طور زنده به روز رسانی می‌شوند و نیز از مدت زمان کوتاه بوت دستگاه‌شان لذت می‌بردند، تازه اینها قبل از خرید از فروشگاه ویندوز بود.

در این سناریو، کاربران دسکتاپ از زمان سریع بوت، امنیت بالاتر، و ده‌ها ویژگی جدید ویندوز 8 بهرمند می‌شدند ولی مجبور نبودند برای اینها، تن به گیج شدن توسط رابط لمسی بدهند، و البته دکمه Start نیز همچنان در جای دنج خود در محیط Desktop باقی می‌ماند.

منبع