سلام
بر خلاف خیلی از پست ها ، این پست باید یک مقدمه داشته باشه ...
حقیقتش این پست قرار نیست جنبه ی توهین آمیز داشته باشه ، صرفا میخوام حرف دلم که توی این چند سالی که اینجا بودم رو بزنم ..
اهمیتی هم نمیدم که پاک میشه یا اصلا کسی کاملا میخونتش یا نه ... چون مطمئنم افرادی که میبایست این تاپیک رو بخونن میخونن ;)
خیلی از افراد خب اینجا من رو نمیشناسن .. احتمالا هم اهمیتی براشون نداره که بنده کی باشم ..
بنده کاربر سایت هستم که اینجا با مدیریت بخش فایربرد فعالیت داشتم ..
-------
بخش اصلی داستان مختص رفتار داخلی حاکم بر سایت هست ...
یادمه زمانی که داشتم اینجا ثبت نام میکردم چقدر خوشحال بودم که بین این همه سایت بی کیفیت داخل ایران ، یک انجمن فارسی پیدا میشه که آدم سوالات و مشکلاتشو در میون بگذاره .. اما بعد از این که ثبت نام کردم واقعا کم کم رفتار هایی رو از بعضی افراد دیدم که نظرم یکم تغییر کرد... تقریبا به این نتیجه رسیدم که برنامه نویسی توی ایران همش به این خاطر نیست که دولت حمایت نمیکنه یا مردم ما رو باور ندارن ، یا مردم کار ما رو بی ارزش میدونن .. اینها 10 درصد از ماجرای کاری برنامه نویس های ایرانه .. 90 درصدش اینه که اکثر ما ها تحمل انتقاد پذیری نداریم .. توهم داریم که با هم دشمن هستیم در حالی که همدیگه رو هم ممکنه با لفظ دوست صدا بزنیم .. حتی گاهی یادمون میره که پیشرفت دوستم ، پیشرفت خودمه .. پس چرا کمکش نکنم ؟!
بالعکس سعی میکنیم سنگ بندازیم جلوی پاش که " نکنه ازم جلو بزنه و به ریشم بخنده و بهم بگه عقب افتاده ... ! "
خیلی از مواقع توی سایت دعوا ها و مشاجره هایی رو دیدم .. یکی دو مورد هم خودم توی دعوا شریک جرم بودم ولی آخر کار تاسف خوردم .. چون واقعا بعضی موارد از این مشاجره ها واقعا سر یک مسئله ی کاملا کوچیکه .. مثلا طرف اومده یه جوابی داده .. اون یکی بد برداشت کرده در صورتی که اون شخص پاسخ دهنده منظوری نداشته !!
خیلی از ما ها وقتی داریم پست می نویسیم اینجا رو با دنیای حقیقی یکی میدونیم و یادمون میره که اینجا دنیای متنیه .. نمیشه لحن حرف زدن رو انتقال داد ...
مثلا همین الان که دارم این متن رو مینویسم واقعا لحنم آروم و محترمانه است .. به دور از تندی و پرخاش .. اما بعضی دوستان که این پست رو می بینن دچار سو تفاهم میشن ...
بگذریم ...
اتفاقات زیادی توی این مدتی که اینجا در خدمت دوستان بودم افتاد .. اما از قدیم میگن هر کسی کاسه ی صبری داره ... من اتفاقات اخیر واقعا برام غیرقابل تحمل بوده و واقعا وقتی تهمت ها و الفاظ نابجایی که حواله ی مهندس شهرکی شد رو دیدم ، با خودم گفتم اینجا داره تبدیل به چیزی که نباید میشه ..
بر خلاف تصور خیلی از افراد آشنایی من با مهندس شهرکی با این سایت نبود و من قبل از ثبت نامم با ایشون آشنایی داشتم و می دیدم که چقدر از زمانشون رو صرف آموزش ( حوزه ی مورد علاقه شون ) میکنن..
ایشون قبل از این که دوست و همکار بنده باشن ، استاد بنده هستن .. لقب استاد لایق هر کسی نیست .. تجربه ی 17 ساله ی ایشون و تحصیلاتشون ایشون رو لایق کرده... مهربونی و شخصیت ایشون هست که آدم میتونه چنین لقبی رو به ایشون بده ..
به هر حال تنها کسی که از نزدیک ( به مدت طولانی تر از بقیه ) هم با ایشون ارتباط داشته و باهاش کار کرده بنده بودم و با شناختی که در طی این چند سال از ایشون دارم میدونم همه ی کسانی که به ایشون بی احترامی کردن بزودی متوجه اشتباه خودشون میشن ... قصد ندارم طرفداری بکنم یا هر چیزی .. اما کسی که بخش زیادی از فعالیتش توی این سایت بوده و به رایگان پاسخ سوالات کاربران رو میداده حقش این نیست ..
به هر حال ایشون هم با این وضعیتی که پیش اومده میدونم که دلش شکسته شده و کسی هم که دل مومن رو بشکنه گناه بزرگی رو مرتکب شده ..
ناراحتم ... و دیگه اینجا نمیتونم فعالیتی بکنم چون جو اینجا داره تبدیل به مهد کودکی میشه که افراد با رفتارهای بچگانه و دعوا انگار دارن تو سر و کله هم میزنن!!
به همین منظور خطاب به مدیران ارشد ، رسما اعلام انصراف از فعالیت در سایت و مدیریت در بخش مربوطه میکنم.
امیدوارم ادبیاتی که استفاده کردم محترمانه بوده باشه تا بهانه ای دست کسی نداده باشم ..
منتظر نظر کسی نیستم چون از همین لحظه فعالیت و بازدیدم خاتمه پیدا میکنه ، اما شاید یک روزی اگر جو سایت خوب شده بود برگردم ..
پ.ن : در صورتی که شخصی تمایل به همکاری داشت .. یا احیانا سوالی داشت .. میتونه به mswinuser@gmail.com ایمیل بزنه ..
با احترام :
محمد صالحی
کاربر سایت
بدرود...