(این تاپیک ادامه تاپیکی از تالار "چی رو چی ترجمه کنیم؟" است که فعلا دسترسی به آن تالار ممکن نیست. از آن جایی که من قصد دارم هر از چند گاهی این تاپیک را به روز کنم از مدیران تقاضا دارم که این تاپیک را به دلیل نامربوط بودن به این بخش حذف نکنند در ضمن یادآور می شوم که روند کار در این تاپیک با روند فعالیت سابق در بخش فوق الذکر متفاوت است.)
اگر قصد ترجمه محیط یک نرم‌افزار را دارید حتما به این فهرست کوچک نگاهی بیاندازید در اینجا سعی شده است که معادل‌هایی "کاربردپذیر" از واژه‌های عمومی کامپیوتر ارائه شود.
این فهرست کوچک برای نظرسنجی و گزینش بهترین معادل پارسی و حتی الامکان صورتی یگانه برای برخی واژگان رایانه‌ای در اینجا آورده شده است. این فهرست "هنوز کامل نیست" و همه واژه‌های آن نیز هنوز عمومیت نیافته‌اند. شما می توانید واژه‌هایی را که برای آنها معادل پارسی مناسب می شناسید را در ادامه همین گفتگو در یک پست مربوط به خودتان ذکر کنید و یا در مورد معادل واژه‌ای نظر دهید. فقط دقت کنید که:
1. معانی واژه ها پارسی (کاملا فارسی) باشند برای نمونه:
برای author معادل "مؤلف" پیشنهاد نمی شود (اصل کلمه عربی است) به جای آن "گردآورنده" برای معنی پیشنهاد می شود.
در اینجا قصد نداریم به معادل‌های عمومی که ترکیبی از "پارسی" با عربی، انگلیسی و گاها ترکی و نتیجه آن هم زبان "فارسی" فعلی است بپردازیم.

فقط برای یادآوری و اشاره کوچکی به مفهوم و یا در مورد بعضی از واژه‌هایی که فعلا معادل مناسبی برای آن آورده نشده در داخل پرانتز با عنوان "معانی دیگر" کاربردهای فعلی و چندگانه واژه‌ها که اکثرا معادل عربی هستند آورده شده‌اند تا بعدا تکمیل شوند.
2. درخواست من از شما ارائه نظرات و پیشنهادات در مورد واژه‌ها است همینطور می توانید در مورد منبع و دلیل گزینش معادل واژه‌ای از فهرست سوال کنید البته از نظراتی در مورد اینکه این واژه نباید ترجمه شود یا معادل عربی یا انگلیسی آن باید به کار رود و... خودداری کنید لطفا فقط در مورد معانی مناسب پارسی نظر دهید اینجا اصل بر این است که همه واژه‌ها (بجز نام های خاص و نشانهای تجاری و امثال اینها) باید به پارسی معادل‌سازی شوند.
منبع تعدادی از واژه‌ها (واژه‌هایی که توضیحی در زیر آنها آمده است) فرهنگستان زبان و ادب فارسی است:
http://www.persianacademy.ir
http://www.nipc.net/ic/farhangestan/computer.htm

3. برابرهای پیشنهادی باید کاربردپذیر باشند یعنی در صورت استفاده از آنها مفاهیم واژه‌ها آسانتر شوند نه سخت‌تر! و واژه‌های کمیاب را تنها در صورتی پیشنهاد دهید که از سوی مرجع معتبری (مانند فرهنگستان زبان یا وب سایتهای فعال در زمینه زبان پارسی) عنوان شوند.

اگر لازم می دانید که با زبان پارسی بیشتر آشنا شوید از پیوندهای زیر بهره گیرید:

پالایش زبان پارسی
http://www.parsi-l.com/
پارسی‌مان (خانه‌ی زبان پارسی)
http://www.paarsimaan.com/
فارسی سره (خورشید وش)
http://farsi-sare.khorshidvash.com/
واژه‌نامه پارسی سره (1)
http://khazaei.mr.googlepages.com/purepersian
واژه‌نامه پارسی سره (2)
http://paradise-ir.persianblog.com/


__________________________________________________ ______

A

abstract
انگاره‌ای
(معانی دیگر: انتزاعی؛ مفهومی؛ نظری؛ معنوی؛ خیالی؛ غیرقابل‌لمس؛ تصوری؛ پنداشتی؛ تئوریک)

abstraction
انگاره

acceptance test
آزمون پذیرش
آزمونی که با آن درستی کارکرد یک سیستم رایانه‌ای با داده‌های واقعی، برابر مشخصات مندرج در قرارداد، و زمان مورد نظر کاربر وارسی می‌شود

access
دستیابی
فرایند دست یافتن به خانه‌های حافظه (خواندن و نوشتن) و پرونده‌های رایانه‌ای و دستگاه رایانه و تجهیزات جانبی آن

access key
کلید دستیابی

accumulator
انباشتگر
ثباتی که نتایج عملیات انجام‌شده در واحد حساب و منطق را در خود نگه ‌می‌دارد

acyclic
ناچرخه‌ای
مربوط به نگاره‌ای که دارای چرخه نباشد

address
نشانی
عدد یا نمادی که مکان معینی از حافظه را مشخص می‌کند و با ارجاع به آن می‌توان به محتوای آن مکان دست یافت

addressability
نشانی‌پذیری
1. (از لحاظ امکان) قابلیت مشخص کردن نقطه‌ای از حافظه و مانند آن 2. (از لحاظ میزان) شمار نقاظ نشانی‌پذیر در حافظه و مانند آن

addressing
نشانی‌دهی
1. (در زمینه نرم‌افزار) فرایند تعیین مکان یک خانه معین از حافظه 2. (در زمینه کاربرد) فرایند تعیین محلی در یک شبکه ارتباطی که باید پیامی به آنجا برود

alignment
چینش (معانی دیگر: تنظیم)

alpha test
آزمون الف
اولین مرحله از آزمایش محصول نرم‌افزاری جدید که معمولاً کارشناسان شرکت تولیدکننده در آن شرکت انجام می‌دهند

alt (Alternative)

جایگزین، جانشین

alt (key)

(کلید) دگرسازیکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که معمولاً با یک یا دو کلید دیگر به طور هم‌زمان فشار داده می‌شود تا کارکردی غیر از کارکرد اصلی هر یک از کلیدهای ترکیب‌شونده ایجاد کند

anchor
لنگر

animation
پویانمایی

archive
بایگانی

arrange
چیدمان

array
آرایه
ساختاری شامل مجموعه‌ای از یک نوع داده همنام با آرایش مشخص

array processor
آرایه‌پرداز
رایانه خاصی با چندپردازنده برای پردازش موازی تعداد زیادی از آرایه‌ها

attachment
پیوست
پرونده‌ای که به همراه پیام‌نگار فرستاده یا دریافت می‌شود

author
گردآورنده، نویسنده (معانی دیگر: مؤلف)

autoplay
آغاز ِخودکار

B

backbone (network)

مازه (واژه‌نامه دهخدا: استخوان میان پشت را گویند)
شبکه‌ای با ظرفیت مجراهای ارتباطی زیاد که به عنوان ستون فقرات یک شبکه بزرگ، شبکه‌های کوچکتر را به یکدیگر مرتبط می‌سازد

background
پس‌زمینه

backspace (key)

(کلید) پس‌بر
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که مکانْ‌نما را به اندازه یک نویسه به عقب می‌برد

baseline
(معانی دیگر: خط‌پایه)

beta test
آزمون ب
دومین مرحله از آزمایش محصول نرم‌افزاری یا سخت‌افزاری جدید که با استفاده از کاربران برگزیده در خارج از کارخانه و قبل از عرضه تجاری محصول صورت می‌گیرد

binary
دوگانی
متشکل از دو جزء؛ مربوط به دستگاه عددنویسی در مبنای 2 که در آن از ارقام صفر و یک استفاده می‌شود؛ در مورد همه ابزارهایی که با دو حالت کار می‌کنند نیز به کار می‌رود

biochip
زیست‌تراشه
1. (در حوزه رایانه) نوعی تراشه که قرار است به جای تراشه‌های سیلیسی به کار رود؛ در مدارهای اصلی این تراشه‌ها که هنوز مراحل آزمایشگاهی خود را می‌گذرانند، از مولکولهای زنده یا پروتئینها استفاده می‌شود و در نتیجه انرژی مصرفی آنها نزدیک به صفر خواهد بود 2. (در مهندسی پزشکی)‌ نوعی تراشه که در بدن موجود زنده کار گذاشته می‌شود و می‌تواند از طریق الکترولیتها به تبادل اطلاعات با اندامهای زنده بپردازد

block justify
(معانی دیگر: بلوک‌چین)

blinking 1
چشمک‌زن
عنصری تصویری که متناوباً روشن و خاموش می‌شود

blinking 2
چشمک‌زنی
خاموش و روشن شدن عنصر تصویری بر روی نمایشگر برای جلب توجه کاربر

bounce
واگشت
برگشت پیام یا پست‌التکرونیک در شبکه‌های رایانه‌ای در صورتی که به هر علتی به دست گیرنده نرسد

bus
گذرگاه
مسیری سخت‌افزاری که بخشی از رایانه را به بخش دیگر مرتبط می‌کند

(circuit) board

تخته (مدار)
صفحه‌ای از جنس پلاستیک یا فایبرگلاس غیرهادی که برای قرار دادن و متصل ساختن مجموعه‌ای از تراشه‌ها و دستگاههای دیگر، در رایانه به کار می‌رود

bold
درشت (معانی دیگر: ضخیم)

border
لبه، کناره - کران، مرز (معانی دیگر: حاشیه)

browse
(معانی دیگر: جسته گریخته خواندن یا مرور کردن)

browser
(معانی دیگر: مرورگر)

bulleted list
(معانی دیگر: فهرست نقطه‌ای)

button
دکمه

C

cancel
(معانی دیگر: لغوکردن، منصرف‌شدن)

carbon copy, cc
رونوشت، ر.ن
نسخه دیگری از پیام‌نگار که برای شخص دیگری غیر از گیرنده اصلی فرستاده می‌شود
cell
(معانی دیگر: سلول)

center justify
میان‌چین

character
نویسه

charset (character set)

نویسه‌گان

chat 1
گپ
گفت‌وگوی اینترنتی میان دو یا چند کاربر

chat 2
گپ‌زدن
گفت‌وگوی کاربری با کاربر یا کاربران دیگر با استفاده از اینترنت

chatroom
گپسرا

chatting
گپ‌زنی
یکی از خدمات اینترنت که امکان گفت‌وگو بین دو یا چند کاربر را فراهم می‌سازد

check box
خانهٴ گزینه‌ای (معانی دیگر: خانهٴ بررسی، جعبهٴ گزینه‌ای)

chip
تراشه
قطعه کوچکی از سیلیس با مدارهای الکتریکی مجتمع که در ساخت رایانه‌ها به کار می‌رود

circle
پرهون، گردی (معانی دیگر: دایره)

clear
پاک‌کردن

clean
پاک‌سازی‌کردن

client-server
کارخواه - کارساز
سیستمی که در آن کارخواه درخواستی برای کارساز می‌فرستد و کارساز آن درخواست را پردازش می‌کند و نتیجه را به کارخواه باز می‌گرداند

collapse
برچیدن، برچیده‌شدن (معانی دیگر: جمع‌شدن، تاشدن)

column
(معانی دیگر: ستون)

combo box
(معانی دیگر: جعبهٴ ترکیبی)

command
دستور، فرمان

computer
رایانه
دستگاهی برای پردازش خودکار داده‌ها

computer programming
برنامه‌سازی رایانه‌ای، برنامه‌نویسی رایانه‌ای
هنر و علم و فن تهیه برنامه‌های رایانه‌ای

configuration
پیکربندی

content
درونمایه (معانی دیگر: محتوا، محتویات)

coprocessor
همپرداز
ریزپردازنده‌ای که برای کمک به ریزپردازنده اصلی برای افزایش توان پردازشی آن به کار می‌رود

copy
رونوشت (معانی دیگر: کپی)

copyright
(معانی دیگر: کپی‌رایت، حق چاپ، حق تکثیر)

cut
برش

D

data
داده، داده‌ها
اعداد و متن و مانند آن که می‌توان آنها را به شکل خاصی مرتب کرد تا امکان ذخیره‌سازی و پردازش آنها به وسیله رایانه فراهم شود

desktop computer
رایانه رومیزی
رایانه‌ای که بر روی سطح میز کار جای می‌گیرد؛ این اصطلاح هم به رایانه‌های شخصی و هم به ایستگاه کاری اطلاق می‌شود

details
(معانی دیگر: جزئیات)

dialog box
(معانی دیگر: جعبهٴ گفتگو)

direction
سو، سوی (معانی دیگر: جهت، سمت)

disc
(معانی دیگر: قرص)

document
(معانی دیگر: سند)

domain name
نام دامنه
نام بخشی از شبکه رایانه‌ای که زیر فرمان یک کارساز است

dot matrix printer
چاپگر سوزنی
چاپگری که در آن حرف یا نماد، ماتریسی از نقاط است و بر این نقاط مرکب افشانده یا ضربه همراه با مرکب وارد می‌شود

down arrow (key)

(کلید) پایین‌بر
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که فشار دادن آن باعث حرکت مکانْ‌نما معمولاً به اندازه یک سطر به سمت پایین می‌شود

draft
پیش‌نویس
نامه(ها)یی که پیش از ارسال آماده شده باشد و نیز مجازا، محل نگهداری آنها

E

edit
ویرایش، ویرایش‌کردن

element
درایه (آرایه‌ها) - سازه (معانی دیگر: المان، عنصر)

e-mail
رایانامه (معانی دیگر: پست الکترونیکی)

end (key)

(کلید) پایان‌بر
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که مکانْ‌نما را به پایان سطر جاری یا پایان متن می‌برد

escape (key)

(کلید) گریز
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که برای لغو یک عمل یا خارج شدن از برنامه به کار می‌رود

expand
گستردن

explorer
مرورگر

F

find
جستجوکردن، یافتن، پیداکردن

foreground
پس‌زمینه

folder
پوشه

font
دبیره (معانی دیگر: قلم)

format
آرایش (معانی دیگر: فرمت، طرح‌بندی)

full screen
(معانی دیگر: تمام‌صفحه)

function (key)

(کلید) کار
کلید برنامه‌پذیر که با توجه به نرم‌افزار مورد استفاده قادر به اجرای چند وظیفه مختلف است

H

hack
رخنه کردن
دست یافتن غیر مجاز به داده‌ها در رایانه، معمولا به قصد تخریب یا سوءاستفاده

hacker
رخنه‌گر
ابتدا به معنی کاربر جدی و مشتاق رایانه بود، ولی امروز به کسانی گفته می‌شود که از رایانه برای دستیابی غیر مجاز به داده‌ها، و معمولا به قصد تخریب، بهره می‌گیرند

hacking
رخنه‌گری
عمل استفاده از رایانه برای دستیابی غیر مجاز به داده‌ها و معمولا به قصد تخریب یا سوءاستفاده، به ویژه در شبکه‌ها

hardware
سخت‌افزار
کلیه اجزای فیزیکی سیستم رایانه‌ای از قبیل بخشهای الکترونیکی و الکترومکانیکی مانند تخته‌مدار، دستگاههای جانبی و ورودی و خروجی

header
سرنویس

height
درازا، بلندی (معانی دیگر: ارتفاع)

hidden field
(معانی دیگر: فیلد پنهان)

home (key)

(کلید) آغازه
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که مکانْ‌نما را به ابتدای سطر جاری یا ابتدای متن می‌برد

home computer
رایانه خانگی
ریزْرایانه‌ای که در منزل برای کاربردهایی نظیر بازی و کنترل لوازم خانگی و کمک به دانش‌آموزان در انجام تکالیف به کار می‌رود

home page
آغازه
نخستین صفحه اطلاعات یک فرد یا سازمان بر روی شبکه اینترنت

horizontal
(معانی دیگر: افقی)

hub
ناف
ابزار انشعاب در شبکه محلی با پیکربندی ستاره‌ای که تمامی کابلهای ارتباط‌دهنده رایانه‌های شبکه از آن عبور می‌کنند

I

ID (Identification)

شناسه

ignore
چشم‌پوشی‌کردن

image
فرتور، نگاره (معانی دیگر: تصویر)

image button
(معانی دیگر: دکمهٴ تصویری)

implement
پیاده‌سازی‌کردن

inbox
دریافتی
مکانی که پیام‌نگارهای رسیده در آن نگهداری می‌شود

indent
تورفتگی

index
نمایه، فهرست راهنما (معانی دیگر: شاخص)

indexing
نمایه‌گذاری

information
آگاهی‌ها (معانی دیگر: اطلاعات)

infrastructural
زیرساختی
مربوط به زیرساخت

infrastructure
زیرساخت
مجموعه عناصر پایه‌ای لازم برای انجام یک فعالیت یا ایجاد یک سیستم

ink-jet printer
چاپگر جوهرافشان
چاپگری که با پرتاب ذرات جوهر بر کاغذ نقش ایجاد می‌کند

input
درونداد
انتقال داده‌ها به حافظه سیستم رایانه‌ای برای پردازش یا دستیابی بعدی

insert
گنجاندن

interaction
اندرکنش

italic
خمیده (معانی دیگر: ایتالیک)

L

language code
(معانی دیگر: کد زبان)

language direction
سوی زبان (معانی دیگر: جهت زبان، سمت زبان)

laptop computer
رایانه کیفی
نوعی رایانه سبک و کوچک که به منظور حمل آسان و قرار دادن روی زانو طراحی شده است

laser printer
چاپگر لیزری
چاپگری که در آن از پرتو لیزر برای نشاندن جوهر بر کاغذ استفاده می‌شود

left arrow (key)

(کلید) چپ‌بر
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که فشار دادن آن باعث حرکت مکانْ‌نما به اندازه یک نویسه به سمت چپ می‌شود

left justify
چپ‌چین

license
گواهینامه - آیین‌نامه (معانی دیگر: اجازه نامه، پروانه)

link
دنبالک، پیوند

load
بارگذاری‌کردن

lower case
پایینی
نشانه‌ای در قسمت پایین هر دکمه در صفحه کلید

lowercase
نویسهٴ کوچک (معانی دیگر: حرف کوچک)

M

mail box
نامه‌دان
مکانی که همه پیام‌نگارهای یک کاربر در آن نگهداری می‌شود

mainframe computer
بزرگ‌رایانه
رایانه‌ای سریع و بزرگ با قابلیت پردازش زیاد

Maximize
بیشینه‌ساختن

margin
کناره، لبه (معانی دیگر: حاشیه)

menu bar
میلهٴ منو (معانی دیگر: نوار منو)

merge
(معانی دیگر: ادغام‌کردن)

metadata
فراداده

microchip
ریزتراشه
تراشه‌ای در مقیاس میکروسکوپی

microcomputer
ریزْرایانه
رایانه‌ای که پردازنده آن معمولاً از یک تراشه تشکیل می‌شود

microprocessor
ریزپردازنده
پردازنده‌ای کوچک که به صورت تراشه طراحی و ساخته شده است

minicomputer
خردرایانه
رایانه‌های رده متوسط

misspelling
(معانی دیگر: غلط‌املائی)

monitor 1
نمایشگر
فحه نمایش رایانه

monitor 2
پایشگر
دستگاهی برای پاییدن و مشاهده فعالیتها در سیستم پردازشی به منظور تحلیلهای بعدی

monitoring
پایشگری
عمل پاییدن و مشاهده فعالیتها در سیستم پردازشی به منظور تحلیلهای بعدی

mouse
موشواره
دستگاه الکترونیکی کوچکی که به رایانه متصل می‌شود و با حرکت دادن آن می‌توان مکانْ‌نما را روی صفحه نمایش جابه‌جا کرد و با دکمه‌های آن به سیستم فرمانهایی داد

mouse pad
زیرموشی
صفحه‌ای که موشی رایانه روی آن حرکت داده می‌شود

multimedia
چند رسانه‌ای

multiple selections
گزینش چندگانه

N

navigate
ناویدن
گشتن در جهان‌وب با دنبال کردن مسیرهای ابرمتنی از سندی به سند دیگر در رایانه‌های مختلف

navigation
ناوش
رایند جست‌وجوی مسیرهای مختلف به منظور یافتن داده مورد نظر

navigator
ناوشگر
نرم‌افزاری کارخواه که صفحه‌های وب را نمایش می‌دهد

new page
برگهٴ تازه، برگهٴ نو (معانی دیگر: صفحه جدید)

node
گره
محل برخورد دو یا چند مجرای ارتباطی در یک شبکه رایانه‌ای

number
شماره (معانی دیگر: عدد، رقم)

numbered list
فهرست شماره‌دار

O

OK
بسیارخوب - پذیرفتن

off-line
برون‌خط
وضعیت قطع ارتباط از رایانه مرکزی

on-line
برخط
وضعیت یا حالت وصل بودن به رایانه مرکزی

output
برونداد
اطلاعات تولیدشده به وسیله برنامه رایانه‌ای

oxidize
اکساییدن (شیمی)

P

page break
شکستگی ِپایان ِبرگه (در چاپ برگه کاربرد دارد)

page title
عنوان برگه (معانی دیگر: عنوان صفحه)

password
گذرواژه (معانی دیگر: رمز عبور، اسم رمز)
رمزی برای شناساندن کاربر به سیستم رایانه‌ای تا کاربر بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد

paste
چسباندن

per cent
درصد

pixel
(معانی دیگر: پیکسل)

plain text
(معانی دیگر: متن ِساده)

polarize
قطبیدن (فیزیک و شیمی)

preview
پیش‌نمایش

print
چاپ

printer
چاپگر
دستگاه خروجی رایانه که اطلاعات نوشتاری یا نگاره‌ای را بر سطح کاغذ یا مواد دیگر چاپ می‌کند

process
پردازش، پردازش‌کردن

processing
پردازش
انجام عملیات بر روی داده‌ها

processor
پردازنده
واحدی در رایانه که تفسیر و اجرای دستورالعملها را برعهده دارد

property
ویژگی (معانی دیگر: خصوصیت)

proxy (server)

پیشکار
ارسازی که بین کارخواه و کارساز اصلی قرار می‌گیرد و وظیفه آن تسریع، تسهیل و محدود کردن دستیابی به برخی پرونده‌ها یا پایگاههاست

R

radio button
(معانی دیگر: دکمهٴ رادیویی)

ratio
(معانی دیگر: نسبت)

receive
دریافت‌کردن
دریافت فرمانی برای دریافت پیام‌نگارهای تازه

redo
بازچیدن (معانی دیگر: دوباره انجام‌دادن)

refresh
بازآوردن
1. تکرار کردن یک عمل که در نهایت منجر به بازسازی یا احیای ویژگیهای آن می‌شود 2. کپی کردن اطلاعات (محتویات اطلاعاتی) از یک رسانه ذخیره‌سازی بر همان رسانه

refreshed
بازآورده
ویژگی آنچه بازآوری شده باشد

refreshing
بازآوری
1. فرایند تکرار یک عمل که در نهایت منجر به بازسازی یا احیای ویژگیهای آن می‌شود 2. فرایند کپی کردن اطلاعات (محتویات اطلاعاتی) از یک رسانه ذخیره‌سازی بر همان رسانه

remove
برداشتن - پاک‌کردن، زدودن

replace
جایگزین‌کردن

reset
بازنشانی، بازآرایی

right arrow (key)

(کلید) راست‌بر
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که فشار دادن آن باعث حرکت مکانْ‌نما معمولاً به اندازه یک نویسه به سمت راست می‌شود

right justify
راست‌چین

Roman numerals
شمارگان رومی (i، ii، iii)

router
رهیاب
ابزاری، معمولا رایانه‌ای اختصاصی، که برای پیوند دادن دو شبکه به کار می‌رود، بسته (packet)های داده‌ها را دریافت و مقصد آنها را مشخص می‌کند و آنها را به شبکه‌ای که برایشان در نظر گرفته شده است، منتقل می‌سازد

row
(معانی دیگر: سطر، ردیف)

S

save
(معانی دیگر: ذخیره‌کردن)

scale
(معانی دیگر: مقیاس)

scroll
پیمایش‌کردن

scroll bar
میلهٴ پیمایش (معانی دیگر: نوار پیمایش)

search
جست‌وجو
عمل گشتن به دنبال اطلاعات یا داده‌ها در محیطهایی چون اینترنت که حجم داده‌ها در آنها بسیار زیاد است

search engine
جویشگر
نرم‌افزاری برای جست‌وجو در محیطهایی مانند اینترنت که در آنها حجم داده‌ها بسیار زیاد است

searcher
جست‌وجوگر
کسی که عمل جست‌وجو را، به ویژه در محیط وب، انجام می‌دهد

select
برگزیده ، برگزیدن، گزیدن (معانی دیگر: منتخب، انتخاب، انتخاب‌کردن)

select all
گزینش همه

selected
برگزیده (معانی دیگر: انتخاب شده)

selection field
(معانی دیگر: فیلد چندگزینه‌ای)

server
کارگزار (معانی دیگر: سرویس دهنده، خدمتگزار)

site
پایگاه
جایی که تعدادی رایانه در کنار یکدیگر مورد استفاده کاربران قرار می‌گیرند

smile
لبخندک

smiley
خندانک، لبخندک

sms
پیغامک

software
نرم‌افزار
مجموعه‌ای متشکل از برنامه‌ها و قواعد و رویه‌ها و مستندات مربوط به عملیات یک سیستم داده‌پردازی
source
(معانی دیگر: منبع)

special character
نویسهٴ ویژه

spellcheck
(معانی دیگر: بررسی املایی)

split
شکستن - جداساختن

square
چهارگوش (معانی دیگر: مربع)

status bar
نوار وضعیت

strike through
میان‌خط

style
سبک، شیوه

subject
(معانی دیگر: موضوع)

subscript
زیرنویس

summary
چکیده، کوته‌واره (معانی دیگر: خلاصه)

supercomputer
ابررایانه
بزرگ‌ترین و سریع‌ترین و گران‌ترین و قدرتمندترین رده رایانه‌ها

supermini computer
ابرخردرایانه
خُردرایانه‌ای با قدرت پردازش بالاتر از خردرایانه‌های معمولی

superscript
بالانویس

T

tab (key)

(کلید) جهش
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که فشار دادن آن باعث انتقال مکانْ‌نما به بخش خاصی از متن، مانند آغاز بند (پاراگراف) یا خانه بعدی در یک جدول می‌شود

table
زیگ، زیج (معانی دیگر: جدول)

target
(معانی دیگر: مقصد)

tele-education
دورآموزی
نوعی نظام آموزشی که در آن آموزش به صورت غیر حضوری و از راه دور انجام می‌شود

telework
دورکاری
هر نوع کاری که خارج از محیط کار اصلی انجام شود و طی آن ارتباط کارمند و کارفرما، از طریق اینترنت و از راه دور فراهم شود

template
الگو

text
بافتار، نوشتار (معانی دیگر: متن)

text area
(معانی دیگر: ناحیهٴ متنی)

text box
(معانی دیگر: جعبهٴ متنی)

text field
(معانی دیگر: فیلد متنی)

title
سرنامه (معانی دیگر: عنوان، تیتر)

tool bar
میلهٴ ابزار (معانی دیگر: نوارابزار)

U

underline
خط‌زیردار

undo
واچیدن (معانی دیگر: خنثی‌کردن، به حالت اول برگرداندن)

universal keyboard
(معانی دیگر: صفحه‌کلید جهانی)

unknown
ناشناخته - ناشناس (معانی دیگر: مجهول)

up arrow (key)

(کلید) بالابر
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که فشار دادن آن باعث حرکت مکانْ‌نما معمولاً به اندازه یک سطر به سمت بالا می‌شود

upper case
بالایی
نشانه‌ای در قسمت بالای هر دکمه در صفحه‌کلید

uppercase
نویسهٴ بزرگ (معانی دیگر: حرف بزرگ)

user
کاربر
استفاده کننده از رایانه

user ID
شناسه کاربر
شناسه‌ای که با آن کاربر به سیستم رایانه‌ای معرفی می‌شود

user name
نام کاربر
نامی که با آن کاربر به سیستم رایانه‌ای معرفی می‌شود

user-friendly
کاربرپسند
ویژگی نرم‌افزار یا سخت‌افزاری که کار کردن با آن یا آموزش استفاده از آن، برای کاربران تازه‌کار یا بی‌تجربه، ساده و بسیار آسان باشد

V

version
نگارش

vertical
(معانی دیگر: عمودی)

W

website
تارنما

width
پهنا (معانی دیگر: عرض)

word processing
واژه‌پردازی
نوشتن و تغییر دادن و ویرایش و چاپ حروف و واژه‌ها با نرم‌افزار رایانه‌ای مخصوص

word processor
واژه‌پرداز
نرم‌افزار مخصوص واژه‌پردازی

workstation
ایستگاه کار
1. رایانه‌ای شخصی برای ارتباط با یک رایانه مرکزی 2. رایانه‌ای اختصاصی که معمولاً دارای پردازنده قوی و امکانات نگاره‌سازی پیشرفته است

______________________________________________

این هم سایر واژه‌های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای گروه رایانه که امیدوارم برابرهای پارسی آنها نیز روزی در فهرست فوق افزوده شوند.
منبع: http://www.nipc.net/ic/farhangestan/computer.htm


(computer) network

شبکه (رایانه‌ای)
تعدادی رایانه و دستگاههای جانبی که به وسیله کابل یا خط تلفن یا سایر پیوندهای ارتباطی به یکدیگر متصل شده باشند

adder
جمغْ‌زن
مدار الکترونیکی رقمی برای انجام عمل جمع

Application Service Provider, ASP
رساننده خدمات کاربردی، رخک
کارساز مستقلی که توزیع و مدیریت نرم‌افزاری را برعهده دارد

واحد حساب و منطق
arithmetic-logic unit, ALU
بخشی از پردازنده مرکزی رایانه که عملیات ریاضی و منطقی در آن انجام می‌شود

authorization
اجازه
مجاز شمردن کاربر در دستیابی به داده‌ها یا استفاده از سیستم

authorized user
کاربر مُجاز
کاربری که اجازه دستیابی به سیستم برای انجام کارهای معینی را داشته باشد

benchmark
محک
معیار سنجش ویژگیهای سیستم

benchmarking
محک‌زنی
آزمون توان پردازش سیستم رایانه‌ای (سخت‌افزار یا نرم‌افزار) با برنامه‌های استاندارد سنجش دقت و سرعت و کارایی و قابلیت اطمینان و هزینه

bit
بیت
رقم دوگانی؛ صفر یا یک

blind carbon copy, bcc
رونوشت محرمانه، ر.ن.م
نسخه دیگری از پیام‌نگار که برای شخص دیگری غیر از گیرنده اصلی فرستاده می‌شود، بی‌آنکه گیرنده اصلی آگاه شود

byte
بایت
دنباله‌ای از ارقام دوگانی همجوار که معمولاً برای نمایش یک نویسه به کار می‌رود

caps lock (key)
(کلید) قفل تبدیل
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که فشار دادن آن بخش عددی صفحه‌کلید را فعال یا غیرفعال می‌کند

case
محفظه، کازه
جعبه‌ای که اجزای اصلی سخت‌افزاری رایانه براساس طرحی خاص در آن جای داده می‌شود

central processing unit, CPU
واحد پردازش مرکزی
واحدی در رایانه که تفسیر و اجرای دستورالعملها و همچنین کنترل سایر واحدهای رایانه را برعهده دارد

computer literacy
سواد رایانه
آشنایی با رایانه‌ها در حد توانایی استفاده از آنها

control (key)

(کلید) مهار
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که آن را معمولاً هم‌زمان با کلید(های) دیگری فشار می‌دهند تا به کارکرد مشخصی دست یابند

cursor
مکانْ‌نما
نشانگری که محل نویسه جاری را بر روی صفحه نمایش مشخص می‌کند

delete (key)

(کلید) حذف
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که برای حذف نویسه‌ها از صفحه نمایش به کار می‌رود

desktop publishing
نشر رومیزی
تولید گزارش یا دفترک یا کتابچه راهنما یا هرگونه متن چاپی با استفاده از رایانه‌های رومیزی و دستگاههای جانبی دفتری

domain name registration
ثبت نام دامنه
فرایند تخصیص دادن نام دامنه‌های جدید و خاص به یک مالک یا خریدار نام دامنه

enter (key)

(کلید) ورود
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که با آن اجرای فرمانی از سیستم عامل درخواست یا پایان سطر یا پاراگراف به برنامه واژه‌پرداز اعلام می‌شود

information highway
بزرگراه اطلاعاتی
مسیر عمده تبادل اطلاعات بین سیستمهای مختلف، معمولا در اینترنت، با سرعت بالا

Information Technology, IT
فناوری اطلاعات؛ فا
اصطلاح عام ناظر بر تمام فنونی که در آنها از رایانه و فناوری ارتباطات برای ایجاد، ذخیره‌سازی، نمایش، تبادل و مدیریت اطلاعات استفاده می‌شود

input (device)

ورودی
بخشی سخت‌افزاری از سیستم رایانه که برای ورود داده‌ها به سیستم طراحی می‌شود

insert (key)

(کلید) درج
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که با فشار دادن آن می‌توان نویسه‌هایی را بین نویسه‌های موجود وارد کرد

internet
اینترنت
شبکه جهانی رایانه‌ها متشکل از تعداد زیادی شبکه رایانه‌ای به‌هم‌پیوسته و گسترده در سطح جهان

Internet Service Provider, ISP
سازمان یا شرکتی که دسترسی به خدمات اینترنتی را برای کاربران رایانه فراهم می‌سازد

internet telephony
تلفن اینترنتی
مبحث و دانش و فن برقراری تماس تلفنی از طریق اینترنت

keyboard
صفحه‌کلید
مجموعه‌ای از کلیدهای نمایشگر حروف الفبا و نشانه‌های دیگر که بر روی یک صفحه قرار گرفته‌اند و به رایانه متصل می‌شوند؛ از این دستگاه برای ورود اطلاعات به رایانه استفاده می‌شود

line printer
چاپگر سطری
چاپگری که در آن اطلاعات یک سطر یکجا چاپ می‌شود

Local Area Network, LAN
شبکه داخلی
شبکه‌ای رایانه‌ای که فاصله گرههای آن معمولاً از چند صد متر تجاور نمی‌کند

log
ثبت کردن
بت فعالیتهای یک رایانه یا کاربر برای استفاده مدیریت سیستم

logging
ثبت
فرایند ذخیره‌سازی اطلاعات مربوط به رویدادهای یک شبکه همراه با ثبت جزئیات آن برای روشن شدن جزئیات فعالیتهای یک سامانه

memory unit
واحد حافظه
یکی از بخشهای اصلی رایانه که وظیفه نگهداری داده‌ها را برعهده دارد

network computer
رایانه شبکه‌ای
رایانه‌ای معمولاً بدون دستگاههای جانبی که صرفاً برای اتصال به شبکه‌های رایانه‌ای و بهره‌گیری از امکانات آنها به کار می‌رود

notebook computer
رایانه کتابی
رایانه شخصی کوچک و سبک و قابل حمل که معمولاً به اندازه یک کتاب است

num lock (key)

(کلید) قفل اعداد
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که فشار دادن آن بخش عددی صفحه‌کلید را فعال یا غیرفعال می‌کند

outbox
ارسالی
مکانی برای نگهداری پیام‌نگارهایی که قرار است فرستاده شود

output (device)

خروجی
بخشی سخت‌افزاری از سیستم رایانه که برای ارائه برونداد طراحی می‌شود

page printer
چاپگر صفحه‌ای
چاپگری که متن یک صفحه را یکجا چاپ می‌کند

pause (key)

(کلید) مکث
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که فشار دادن آن باعث ایست موقت فرایند جاری می‌شود

personal computer
رایانه شخصی
رایانه‌ای که برای استفاده شخصی طراحی شده است

pocket computer, hand-held computer, palmtop computer
رایانه جیبی
رایانه‌ای کوچک و قابل حمل به ابعادی که می‌توان آن را با یک دست نگه داشت و با دست دیگر از آن استفاده کرد یا در جیب گذاشت

print screen (key)

(کلید) چاپ صفحه
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که معمولاً فشار دادن آن باعث انتقال محتویات صفحه نمایش به چاپگر می‌شود

printed circuit
مدار چاپی
مداری که سیمهای ارتباط‌دهنده اجزای آن بر صفحه‌ای نقش بسته است

printed circuit board
تخته (مدار) چاپی
صطلاح قدیمی‌تر برای تخته‌مدار

send
ارسال
فرمانی برای فرستادن پیام‌نگار تازه

shift (key)

(کلید) تبدیل
یکی از کلیدهای صفحه‌کلید رایانه که معمولاً نشانه بالایی کلیدها را انتخاب می‌کند

space (key)

فاصله
کلید بزرگی در قسمت پایین صفحه‌کلید که برای ایجاد فاصله بین نویسه‌ها به کار می‌رود(کلید)

telework center
مرکز دورکاری
محل کاری جایگزین شامل ایستگاههای کاری اجاره‌شده برای برقراری ارتباط و انجام کار کارمندان
text processing
متن‌پردازی
نوشتن و تغییر دادن و ویرایش و چاپ حروف و متون با نرم‌افزار رایانه‌ای مخصوص

text processor
متن‌پرداز
نرم‌افزار مخصوص پردازش متون

web site
وب‌گاه
مکانی در اینترنت که شخص یا شرکتی اطلاعات خود را در آن قرار می‌دهد

Wide Area Network, WAN
شبکه گسترده
شبکه‌ای با گستردگی زیاد و فاقد محدودیت فاصله بین گرهها

world wide web, www
جهان‌وب
یکی از محیطهای خدماتی اینترنت که امکانات چندرسانه‌ای برای دستیابی به اطلاعات را در اختیار کاربر قرار می‌دهد