نمایش نتایج 1 تا 10 از 10

نام تاپیک: مشارکت در اعتبارسنجی محصول

  1. #1
    کاربر دائمی آواتار Nevercom
    تاریخ عضویت
    دی 1387
    محل زندگی
    بستک
    سن
    35
    پست
    1,118

    مشارکت در اعتبارسنجی محصول

    سلام دوستان

    من هم مثل خیلی از شما - بعنوان یک توسعه‌دهنده - یک دغدغه‌ی مهم دارم و اون هم استفاده از دانشم برای ساخت یک محصول مفید و ارزشمند، و نهایتاً کسب درآمد از اون هست.

    برای ساخت یک محصول ارزشمند، و به درآمدزایی رسوندن اون، چالش های زیادی وجود داره، اما به باور من، در بیشتر موارد چالش اصلی، بُعد فنی محصول نیست، بلکه شناخت صحیح جامعه‌ی هدف و ارزشی که قراره محصول ما خلق کنه (یا مشکلی که قراره حلش کنه) هست.

    بعنوان مثال ممکنه شما این فروم رو بعنوان یک نمونه درنظر بگیرید، و ببینید سوالات زیادی در مورد Sync کردن Gradle یا Build پروژه وجود داره، و این رو بعنوان مشکلی که قراره حل کنید درنظر بگیرید. بر اساس این فرض، ایده ای شکل می‌گیره و چندین ماه زمان صرف ساخت محصولی میشه که این مشکل رو حل کنه. و نهایتاً ممکنه با این روبرو بشید که هیچکس تمایلی به استفاده از این محصول نداره. درواقع شما در اون لحظه (یا واقعی تر، ماه ها بعد، و پس از صرف مبالغی برای معرفی محصول) متوجه می‌شید که "مشکلی" که بذر این ایده رو در ذهن شما کاشته، اساساً یک مشکل واقعی نبوده و یا کاربرها به نحوی مشکلشون رو حل می‌کردن که گرچه بی دردسر نبوده، اما دلیل کافی هم بهشون نمیده که هزینه ای صرف برطرف کردن این مشکل بکنن و از یک ابزار برای حل این مشکل استفاده کنن.

    من در پی اون هستم که با انجام یکسری آزمایش، ببینم آیا میشه آگاهانه‌تر وارد فاز ساخت محصول شد ؟.
    گرچه نمیشه قبل از ساخت محصول، از موفقیت اون بطور قطع آگاه شد، اما اگر بشه روش هایی یا دستورالعمل هایی رو پیدا کرد که باعث بشه شناخت بهتری نسبت به جامعه‌ی هدف و اصل ایده پیدا کنیم، معنیش این هست که بخشی از مواردی که ممکنه باعث شکست محصول رو پیدا کردیم و تلاش برای حذفشون کنیم. شاید به این روش، احتمال اتفاق افتادن سناریوی بالا رو کمتر و کمتر کنیم.

    به همین جهت، یک ایده‌ی فرضی درنظر گرفتم و تصمیم گرفتم که بصورت مصاحبه، ایده رو اعتبارسنجی کنم و امید دارم که بتونم الگویی پیدا کنم که کمک کنه تا در هنگام ساخت هر محصولی، مقداری از عوامل شکست رو پیدا کنیم و مسیر بهتری برای موفقیت اون پروژه ترسیم کنیم.

    در همین راستا، نیاز دارم که مصاحبه‌ی تلفنی با دوستانی که تمایل به همکاری دارن، انجام بدم.

    لطفاً دوستانی که تمایل دارن در این اعتبارسنجی مشارکت کنند، و حداقل یک برنامه‌ی منتشر شده دارن، شماره تماسشون رو برای من پیغام خصوصی کنن تا در فرصت مناسب باهاشون تماس بگیرم.
    لطفاً این اطلاعات رو برای من ارسال کنید:
    • شماره تماس
    • لینک یک یا چند برنامه که منتشر کردین، تا با بررسی اونها قبل تماس آشنایی بیشتری با شما پیدا کنم.
    • نام یا نام خانوادگی، تا وقتی تماس گرفتم، مکالمه‌ی صمیمی‌تری داشته باشیم.
    • سن یا گروه سنی (مثلاً ۲۴ تا ۳۰ سال)
    • محدوده‌ی زمانی که ترجیح میدید تماس گرفته بشه (مثلاً از ۵ عصر تا ۹)


    ضمن اینکه باید عرض کنم در باب مصاحبه با مشتری مطالب بسیاری منتشر شده و کتاب های زیادی هم نوشته شده و این ایده ای نیست که به ذهن من خطور کرده باشه، و همچنین هرسال همایش های زیادی در ایران هم در این خصوص برگذار میشه (که من هم تعدادی از کتاب ها رو خوندم و در این همایش ها شرکت داشتم)، اما من می‌خوام بصورت عملی از این توصیه ها استفاده کنم و اگر به نتیجه ی مناسبی رسیدم، در ماه‌های آینده نتیجه رو منتشر خواهم کرد.

    لازم به ذکر هست که در این مصاحبه قرار نیست سوالات شخصی پرسیده بشه و قطعاً شماره شما با هیچکس به اشتراک گذاشته نخواهد شد.

    سپاس

  2. #2

    نقل قول: مشارکت در اعتبارسنجی محصول

    خیلی خوبه کلا بحث UX علی الخصوص تو نرم افزارهای موبایل که طیف بیشتری از کاربران با سطح دانش های متفاوتی دارن نسبت به نرم افزارهای دسکتاپ که می تونن خاص تر باشن و کاربران خاصی هم دارند خیلی وسیع هست بنابراین گزارشاتی که توسعه دهندگانی مثل شما زحمت میکیشید و انجام میدید خیلی میتونه کمک کنه و آموزنده باشه!

    در کل تو ایران به علت سبک و استایل زندگی مردم بحث بازخوردهای تکنیکی برنامه ها به نسبت کشورهای دیگه یکم متفاوت تر هستش از این جهت انتخاب یک برنامه کاربردی که خلاقیت و ایده جدیدی باشه و کپی از برنامه های دیگه نباشه خیلی خوب میتونه ظاهر بشه ولی خوب شناسایی این نیازها هم خودش چالش کوچکی نیست.
    واینکه تو کشورمون باید برای اینکه یک برنامه موفق داشته باشید چند تا مورد هم تواما داشته باشید البته نظر شخصی خودم هست!!!
    1- ایده نو و خلاقانه (بدون کپی از برنامه های دیگه)
    2- رابط قوی جهت پشتیبانی (چون کلا ضابطه ای وجود نداره رابطه ها خیلی بهترن همونطوری که الانم داریم مبینیم تو اپ های داخلی که اکثرشون یه جا وصل هستند...)
    3- سورس کدهای قوی و ساختارمند و اصول گرا
    4- آمادگی داشته باشید که اگر برنامه بازخورد خوبی داشته باشه اجباری باید یه جایی وصلش کنید اگر هم رو نکنید هزارتا اتفاق براش میوفته

  3. #3
    کاربر دائمی آواتار hharddy
    تاریخ عضویت
    اسفند 1392
    محل زندگی
    تهران
    پست
    383

    نقل قول: مشارکت در اعتبارسنجی محصول

    در صورت تمایل من در خدمت هستم فقط برنامه های خودم و از مارکت ها برداشتم توضیحات و اسکرین شات ها هستند و برنامه های مشتری ها که در مارکت هستند.

  4. #4
    کاربر دائمی آواتار Nevercom
    تاریخ عضویت
    دی 1387
    محل زندگی
    بستک
    سن
    35
    پست
    1,118

    نقل قول: مشارکت در اعتبارسنجی محصول

    نقل قول نوشته شده توسط farhad_shiri_ex مشاهده تاپیک
    خیلی خوبه کلا بحث UX علی الخصوص تو نرم افزارهای موبایل که طیف بیشتری از کاربران با سطح دانش های متفاوتی دارن نسبت به نرم افزارهای دسکتاپ که می تونن خاص تر باشن و کاربران خاصی هم دارند خیلی وسیع هست بنابراین گزارشاتی که توسعه دهندگانی مثل شما زحمت میکیشید و انجام میدید خیلی میتونه کمک کنه و آموزنده باشه!

    در کل تو ایران به علت سبک و استایل زندگی مردم بحث بازخوردهای تکنیکی برنامه ها به نسبت کشورهای دیگه یکم متفاوت تر هستش از این جهت انتخاب یک برنامه کاربردی که خلاقیت و ایده جدیدی باشه و کپی از برنامه های دیگه نباشه خیلی خوب میتونه ظاهر بشه ولی خوب شناسایی این نیازها هم خودش چالش کوچکی نیست.
    واینکه تو کشورمون باید برای اینکه یک برنامه موفق داشته باشید چند تا مورد هم تواما داشته باشید البته نظر شخصی خودم هست!!!
    1- ایده نو و خلاقانه (بدون کپی از برنامه های دیگه)
    2- رابط قوی جهت پشتیبانی (چون کلا ضابطه ای وجود نداره رابطه ها خیلی بهترن همونطوری که الانم داریم مبینیم تو اپ های داخلی که اکثرشون یه جا وصل هستند...)
    3- سورس کدهای قوی و ساختارمند و اصول گرا
    4- آمادگی داشته باشید که اگر برنامه بازخورد خوبی داشته باشه اجباری باید یه جایی وصلش کنید اگر هم رو نکنید هزارتا اتفاق براش میوفته
    واقعیت این هست که من در توسعه‌ی محصولی مشارکت داشتم که نتیجه‌ی خوبی داده و به درآمد زایی مناسبی هم رسیده، اما همیشه این چالش وجود داره که چطور این موفقیت در محصول بعدی تکرار بشه. در اون زمان که محصول رو ساختیم، هیچ بررسی علمی در مورد بازار هدف و چالش های پیش رو انجام نشد، و صرفاً تکیه بر این حس درونی بود که "جواب میده" و خب جواب هم داد. اما همیشه این فرصت وجود نداره که با تکیه بر فقط این حس درونی بیزنسی رو شروع کنیم.

    جدای اینکه هر ایده چقدر خاص و خلاقانه باشه، نهایتاً این کاربرهای نهایی هستن که تعیین می‌کنن چقدر این ایده مناسب بوده و باعث موفقیت یا عدم موفقیت اون بشن.

    من شخصاً از متدولوژی LSM (یا Lean Startup Machine) خوشم میاد که تاکیدش بر اعتبارسنجی کامل و عرضه‌ی زودهنگام محصول (یا MVP) هست.
    خب همه‌ی اینها راه حال های کلی هست، اما مهم این هست که چطور بصورت عملی از این دستورالعمل ها استفاده بشه و حداقل برای خودمون تبدیل به یک الگوی قابل تکرارش کنیم.

    و تلاش من هم بر این هست که همچین الگویی رو (حداقل برای خودم) پیدا کنم و ممکن هست این الگو به کمک دیگران هم بیاد.


    نقل قول نوشته شده توسط hharddy مشاهده تاپیک
    در صورت تمایل من در خدمت هستم فقط برنامه های خودم و از مارکت ها برداشتم توضیحات و اسکرین شات ها هستند و برنامه های مشتری ها که در مارکت هستند.
    ممنون از شما. درواقع تنها دلیل اینکه عرض کردم لینک برنامه فرستاده بشه این هست که آشنایی بهتری با شما پیدا کنم و شاید کمک کنه سوال های بهتری بپرسم.

    در عمل تنها چیزی که من نیاز دارم شماره تماس هست تا بتونم دقایقی از وقت دوستان رو بگیرم و سوالاتی رو بپرسم. باقی اطلاعات صرفاً برای این هست که شاید کمک کنه تحلیل بهتری پیدا کنم و به هیچ وجه اجباری وجود نداره.

    من ممنون همه‌ی دوستانی خواهم بود که اجازه میدن دقایقی از وقتشون رو بگیرم.

    لطفاً اگر تمایل دارین مشارکت کنید، شماره تماستون رو برای من پیغام خصوصی کنید.

    ممنونم

  5. #5

    نقل قول: مشارکت در اعتبارسنجی محصول

    [qoute]
    LSM (یا Lean Startup Machine)
    [/qoute]
    خیلی خوبه ! بحث جالبی!
    به نظرم اگر همین جا اطلاعاتی که درباره این تکنیک ها دارید که عملی شدند بازگو بشه خیلی خوب هست.!
    مثلا برای شروع خودتون پروژه ای که کار کردید چقدر بازخورد کاربران رو تا الان مطالعه کردید؟
    درباره تئوری این موضوع نباشه بازخورد های واقعی رو بیان کنید چون در واقعیت خیلی تفاوت داره!!! البته اگر امکانش هست بفرمایید!
    به نظر شما چطور برنامه هایی کاربر پسند تر هستند و چرا ؟؟
    به نظر شما کاربران ایرانی (چون حداقل اینطور فکر میکنیم که فعلا داریم برای کاربران ایرانی برنامه مینویسیم) چرا کمتر به برنامه های ایرانی اهمیت میدن مثلا اگر یه اینستاگرام ایرانی باشه چرا رفتارشون با اون برنامه بیگانه هست؟؟
    حالا از بحث privacy قضیه بگذریم(که به نظرم خیلی مهمه ولی تقریبا تو کشور ما یکم دور از دسترس هست) فاکتور های دیگه که دخیل هستند چی میتونه باشه تا یک app موفق باشه؟؟؟
    یکی از دلایل نقاط ضعف ما تو این زمینه این نیست که جنبه مالی قضیه رو فدای کیفیت میکنیم یعنی اول به جیب خودمون فکر میکنیم تا کاربر!؟
    تا حالا چقدر سعی کردید خودتون را جای کاربر بذارید و از برنامه ای استفاده کنید که حتی با لمس گزینه هاش هم وصل ات میکنه به در گاه پرداخت ؟!
    چندتا نرم افزار مثل اینستا گرام رو تو ایران می شناسید که محتوای با کیفیت ارائه بدن ولی بدون قید و شرط رایگان باشند؟!
    اگر ما گوگل بودیم چقدر از این ابزارها رو به رایگان به معنی واقعی کلمه در اختیار همدیگه میداشتیم؟
    چرا ما توسعه دهنده، نمی خواهیم به همدیگر کمک کنیم تا از نظر فیزیکی هم به تئوری هایی که شاید خیلی هامون بلد هستیم نزدیک تر بشیم ؟
    چندتا شرکت ایرانی میشناسید که لایبرری هاشون رو مستند کرده باشند (البته هست نمی خوام اسم ببرم ولی انگشت شمارند) ؟
    و خیلی سوالهای دیگه...
    وقتی مارکت های ایرانی رو نگاه میکنید و برنامه هایی رو مبینید که حتی به یک پروژه دانش آموزی هم نزدیک نیستند چه برسه به اینکه بخوان deploy بشن روی مارکت ها در این شرایطی که وجود داره چطور میشه الگوریتم هایی پیدا کرد که کاربران را به برنامه وفادار کنه چقدر توسعه دهنده این امکان رو میده چرا کلا بحث فناوری که میشه تو ایران اول میریم سراغ business plan اون فناوری چرا باید کلا بحث رو به دولت و تکرار مکررات بکشونیم تا حالا شده از خودمون شروع کنیم خیلی کلی عرض کردم منظورم شخص خاص ویا گروه خاصی نیست.!
    من فکر میکنم شما قصد دارید یک کاری شبیه به سایت نظر بازار کنید که اگر اینظور هست که خیلی هم خوبه منتهی قیمت های شما مثل اونها نباشه لطفا!!!
    در کل بحث تکنیکهای سوال کردن از کاربران که یکی از روشهای تاکید شده در UX هست خیلی چالش برانگیز هست و کاری هست که خودش به نظر من البته که شاید از پس یک توسعه گر نرم افزار به تنهایی برنیاد و یک تیم خوب که با مباحت Mobile Marketing Researching آشنا باشند لازم داره!!
    وبرای اینکه چرا در نوشته هام به اینستاگرام اشاره کردم میتونم نظرتون را به آماری که توسط همین سایت نظر بازار استخراج شده جلب کنم..

    Internet-Social-Media-Messaging-Apps-Iran.jpg

    اگر تصویر با کیفیت نیست از این لینک مشاهده کنید لطفا...
    https://www.nazarbazaar.ir/infograph...3%d8%a7%d9%86/
    آخرین ویرایش به وسیله farhad_shiri_ex : چهارشنبه 12 اردیبهشت 1397 در 22:17 عصر

  6. #6
    کاربر دائمی آواتار Nevercom
    تاریخ عضویت
    دی 1387
    محل زندگی
    بستک
    سن
    35
    پست
    1,118

    نقل قول: مشارکت در اعتبارسنجی محصول

    خب سوال طولانی ای هست و جواب هرکدوم طولانی تر. در چند پست پاسخ میدم

    اول در مورد LSM توضیحاتی میدم. خب شاید شنیده باشید که در دنیای استارت‌آپی، ۹۰٪ استارت‌آپ ها شکست میخورن، که خب هم میشه این شکلی تفسیر کرد که شانس موفقیت خیلی کمه و هم میشه اینطور تفسیر کرد که اگه ۱۰ تا محصول ایجاد کنم حداقل یکیش موفق میشه و این یعنی موفقیت من.

    حالا LSM با توجه به این واقعیت، یک شعاری رو مطرح می کنه: Fail fast, Succeed Faster.
    درواقع LSM مجموعه ای از توصیه ها هست که هدفش این هست که کارآفرین ها، شانس موفقیت بیشتری در این میدان پرشکست داشته باشن. بهتون میگه که با شناخت مشتری و بررسی مداوم بازخورد مشتری ها، تلاش کنید ایرادات کارتون رو پیدا کنید و اگه قراره شکست بخورید خیلی زود متوجه بشید و مثلاً در ۶ ماه شکست بخورید و سریع برید سراغ پروژه ی بعدی تا اینکه چندسال از عمرتون رو صرفش کنید.

    توصیه هایی که من خاطرم هست رو می‌نویسم (شاید خیلی هاش الان خاطرم نباشه یا ندونم)

    • جامعه‌ی هدفت رو مشخص کن و اهداف کلیدیت رو تعیین کن. درواقع باید بدونی که مشکلی که قراره حلش کنی چی هست، مشتری های تو کیا هستن و اگه چه چیزهایی رو بدست بیاری موفق میشی
    • همیشه و همیشه، با مشتری واقعیت مصاحبه کن. نشین تو خونه و از ایده‌ت لذت ببر، برو تو دل مشتری هات و ازشون سوال بپرس.
    • یافته هات از مصاحبه ها رو بنویس و جمع بندی کن.
    • بر اساس یافته ها، فرضیاتت رو بازبینی کن و ببین چقدر درست بودن. اگه اصل فرضیه‌ت تایید شد یعنی انتخاب مشکل و جامعه‌ی هدفت درست بودم، اگر نه، لازمه که بازبینی اساسی کنی یا حتی "چرخش" (Pivot) کنی. مثالی که همه میزنن اینستاگرام هست که در ابتدا یه شبکه‌ی اجتماعی با کلی امکانات بوده و تصاویر تنها یکی از Feature ها بوده، اما با بررسی هایی که انجام میدن، نهایتاً چرخش صورت میگیره و عکس که یه بخشی از پروژه بوده رو بعنوان ایده‌ی اصلی درنظر میگیرن. یا کافه‌بازار که یه اپلیکیشن از سیستم عامل فارسی شده‌ی اندروید بوده و نهایتاً با شکست پروژه ی اندروید فارسی، اپلیکیشن بازار میشه ایده‌ی اصلی (اینجا هم چرخش صورت گرفته)
    • این چرخه باید هی تکرار بشه (چون استارت‌آپ شاید تا ۵-۶ سال فقط در مرحله ی نوزادی باشه)
    • برای محصولت یه MVP یا Minimum Viable Product ( که ترجمه میشه به "کمینه‌ی محصول پذیرفتنی") بساز و کارت رو با اون شروع کن. درواقع MVP ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین شکل محصول هست که میشه ساخت و منتشر کرد و بازخورد کاربرها رو دید. منظور اینه که اینکار رو نکن که ۱ سال رو یه محصول کار کنی و کامل پرفکتش کنی، و بعد منتشر کنی. اگه نا موفق بشه حداقل ۱ تا ۲ سال از زمانت هدر رفته فقط بخاطر اینکه کمالگرا بودی و بدون توجه به نظر مشتری‌هات رو ایده‌ت پافشاری کردی (رجوع کن به Fail Fast, Succeed Faster)


    خب اینا هیچکدوم راه حل نیست، بلکه توصیه هست که باید به کار ببری و راه و روشش رو یاد بگیری. مثلن همون مصاجبه رو درنظر بگیر، نوع سوال پرسیدنت خیلی مهمه.

    بزار یه بخش از کتاب بسیار خوب "تست مامان" رو اینجا بزارم:

    پسر: ”مامان، مامان، من یه ایده برای پول درآوردن دارم — می‌شه برات تعریفش کنم؟“پسرِ دانشمندت کلی فکر کرده تا به این ایده رسیده — لطفاً با احساساتم بازی نکن.
    مامان: ”البته عزیزم“تو پسرِ یکی یه دونه‌ی مامانی و من برا اینکه ناراحتت نکنم حتا حاضرم دروغ هم بگم.
    پسر: ”تو از آی‌پَدِت خیلی خوشت میاد؟ خیلی ازش استفاده می‌کنی، نه؟“
    مامان: ”آره“تو همین جوابو می‌خواستی و گرفتی.
    پسر: ”خب، پس حاضری یه اَپ بخری که مثل یه کتاب آشپزی رو آی‌پَدِت می‌مونه؟“من خوش‌بینانه یه سوال فرضی پرسیدم و می‌دونی که چه جوابی رو می‌خوام ازت بشنوم.
    مامان: ”اِم‌م‌م‌.“انگار که من تو این سن و سال به یه کتاب آشپزی دیگه احتیاج دارم.
    پسر: ”هزینش هم فقط ۴۰ هزار تومنه — حتا ارزون‌تر از اون کتاب‌های آشپزی‌ای که تو قفسه داری“مهم نیست که جوابِ سوالِ قبلی رو خیلی سرد دادی، بهتره بیشتر در مورد ایده فوق‌العادم توضیح بدم.
    مامان: ”خُب ...“مگه قیمت اَپ‌ها معمولاً سه چهار هزار تومن نیست؟
    پسر: ”و می‌تونی توش دستورِ غذا با دوستات به اشتراک بذاری، یه اَپ آی‌فون داره که لیستِ خریدت توشه و حتا ویدیوهایِ اون آشپز معروفه که عاشقشی رو هم داره.“خواهش می‌کنم بگو ”آره“. تا نَگی، دست بردار نیستم.
    مامان: ”اِ… آره عزیزم، عالیه. راس می‌گی، چهل هزار تومن که چیزی نیست. بگو ببینم توش عکس‌ خود غذاها هم هست؟“من که نمی‌خوام الان بخرمش بذا بگم هم اَپ خوبیه، هم قیمتش خوبه. بهتره یه ویژگیِ جدید هم پیشنهاد بدم تا فکر کنه واقعاً دارم بهش فکر می‌کنم.
    پسر: ”آره قراره توی اَپ عکسِ غذاها رو هم بذاریم… ممنونم مامان. عاشقتم!“من این مکالمه رو به اشتباه اعتبارسنجی تلقی کردم.
    مامان: ”نمیخوای یه کم لازانیا بخوری؟“من نگرانم که با این ایده‌هایی که تو داری حالا حالا ها از عهده‌ی هزینه‌ی خورد و خوراکت‌ام بر نیای. لطفاً یه چیزی بخور!
    خب این مکالمه‌ی فرضی دقیقاً همون چیزیه که باعث میشه یکی ۱ سال از زمانش رو روی ایده‌ی شخصیش صرف کنه بدون اینکه هیچی از مشتری واقعیش بدونه. مصاحبه‌ی درست یک هنره که بخش مهمی از توصیه‌های LSM هست (توصیه می‌کنم حتماً این کتاب رو بخونین)

    من چندسال پیش در یکی از کارگاه‌های ۳ روزه‌ی LSM شرکت کردم، ما باید یک ایده‌ی فرضی درنظر می‌گرفتیم و اعتبار سنجیش می‌کردیم. در یک مرحله که مصاحبه می‌کردیم، سوالاتی پرسیدیم و از مصاحبه شونده جواب مثبت میگرفتیم که عالیه و خیلی بهش نیاز دارم و حتمن وقتی منتشرش کردی می‌خرم (مثلن قیمتی مثل ۱۰ تومن میگفت). با اینکه یه ایده‌ی فرضی بود و مسلماً ما اپی نساخته بودیم، من گفتم که واقعیتش اینه که ما اپ رو ساختیم و الان واست بلوتوث میکنم، اگه ۵ تومن بهم بدی. که گفتش که الان همرام نیست و اینا و رفت.
    منظورم اینه که خیلی فرق داره جوابی که از آدما می‌گیری و چیزی که در واقعیت اتفاق می‌افته، حالا این که روبروی ما بود و شاید یه مقداری حس رودربایستی باعث میشد پول بده، اما کاربری که نه شما رو می‌بینه و نه می‌شناسه و تو خونه‌ش نشسته چی ؟ باید یه ارزش واقعی واسش فراهم کنی که پول بده.

    این یه توضیحات کلی در مورد LSM بود و بهش علاقه دارین می‌تونید در موردش مطالع کنید، یا در این همایش ها شرکت کنید. کتاب تست مامان رو هم توصیه ‌میکنم

  7. #7

    نقل قول: مشارکت در اعتبارسنجی محصول

    منهم موافقم تا حدی میشه روی این تئوری ها کار کرد ولی تو بازار هدفی مثل ایران چقدر جواب میده؟
    وگرنه مگر میشه بدون در نظر گرفتن فاکتور های اولیه طراحی نرم افزار که باالطبع همین مباحث UX / UI هست وارد فاز طراحی شد؟
    البته تو ایران هستند خیلی از شرکتها که اینکار را انجام میدن چه سمت دسکتاپ و چه سمت موبایل و چه سمت وب مثلا چندتا شرکت داریم که برنامه ERP نوشتند که اغلب هم تکراری هستند و 70 درصد شونم روی دات نت هستند! مثلا چند تا شرکت اومدن برنامه مثل تلگرام رو نوشتند ولی وقتی یه چین که نگاه میکنید و به تراز برنامه نویس هاش که اول هستند توی دنیا فقط یک یا دوتا نرم افزار قوی برای از رده خارج کردن تلگرام نوشتند! به نظر من ما تو خیلی از زمینه ها اشباع شدیم ولی بازهم دنبال تکنیک های جدید نیستیم فقط کپی کاری...!
    حالا به نظر شما چند تا شرکت داریم که تو زمینه Hybrid هایی مثل Qt ویا ReactJs کار کنن تو ایران را عرض میکنم ؟؟
    واقعیت وقتی میگم یکم تئوریکال هست بیشتر هم برای این که مبینی مثلا یه استارت آپی مثل پوکو مون گو تو ظرف چند روز میاد میشه یه غول و یهو ظرف چندماه افقی میشه شما تو فکر فرو نمیری که ما که تو ایران هستیم داریم به کجا میریم!!!!
    ولی متاسفانه اینجا یکسری خلاق داریم که نشسته اند ببنین مثلا اسنپ چیکار میکنه ویا آی گپ چیکار میکنه ویا دیجی کالا چیکار میکنه فوری صدتا هم از روش کپی کنن بدون اینکه فکر کنن چرا باید اصلا ما بیش از 10 تا برنامه مثل تلگرام داشته باشیم.
    یا مثلا چندتا سایت فریلنسینگ داریم چندتا سایت آموزش ویدیویی داریم واقعا دهه هشتادی ها که میخوان بیان برنامه نویس بشن وقتی تو گوگل جستجو میکنن به دنبال مطلب آموزشی مثلا همین اندروید مادر مرده چند صدتا لینک میاد!
    چه جوری انتخاب کنه وقتی همشون هم با آب تاب از کیفیت هاشون حرف میزنن ولی وقتی مبینی سطح آموزش را متوجه میشی حتی طرف زحمت به خودش نداده بره از سایت خود اندروید بخش Training سایت مطالبی که بیان میکنه را به اون استاندارد برسونه بعد طرف هم میاد دوتا اکتیویتی میذاره بغل هم و میذاره تو بازار بعد میگه من تا حالا 20 تا برنامه گذاشتم تو مارکت ها واقعا اینجاست که کار ما که عمری برنامه نویسی میکنیم حالا باید به زحمت زیاد کاربران رو راضی نگه داریم در این اوضاعی که کاربرهای ایرانی خیلی کمتر به برنامه های ایرانی اعتماد میکنن!!!
    آخرین ویرایش به وسیله farhad_shiri_ex : پنج شنبه 13 اردیبهشت 1397 در 02:57 صبح

  8. #8
    کاربر دائمی آواتار Nevercom
    تاریخ عضویت
    دی 1387
    محل زندگی
    بستک
    سن
    35
    پست
    1,118

    نقل قول: مشارکت در اعتبارسنجی محصول

    در مورد پروژه ای که توش همکاری داشتم پرسیدید، دو موردش رو تا جایی که میشه توضیح میدم.

    سال ۹۱ به یه تیم کوچیک چندنفره پیوستم که مصداق بارز استارت‌آپ بود پیوستم. اون موقع حتی اسم استارت‌آپ رو هم نشنیده بودیم، گند نفر بودیم که تو یه اتاق کوچیک چندمتری کار میکردیم. پروژه‌ یک اپ شارژ بود. اون موقع هیچ اپ شارژی وجود نداشت و آدم ها با روشی که باهاش راحت تر بودن شارژ میخریدن. به هرحال برنامه رو منتشر کردیم و با استقبال خوبی روبرو شدیم. البته مشکل بزرگ اون زمان این بود که اولاً روش پرداخت اینترنتی تنها IPG بود (یا همون صفحه های که تو مرورگر باز میکنیم و پرداخت رو انجام میدیم) و بعد اینکه پرداخت اینترنتی چندان فراگیر نبود. دنیای رو تصور کنید که توش دیجیکالا چندان شناخته شده نیست و برنامه های ایرانی توی بازار خیلی کمتر از الان هست و خرید جندانی انجام نمیشه و حتی بازار هنوز اونقدر بزرگ نشده که می‌تونی تلفنی با مسئولینش صحبت کنی و حتی با مدیرعامل هم مستقیم صحبت کنی. یادمه که لازم بود که حتماً برنامه رو تاریخ مشخصی منتشر کنیم و چون مجوز ها تغییر کرده بود، لازم به توضیحاتی بود که تلفنی صحبت کردیم و براشون توضیح دادم و بعد منتشر کردن.

    همیشه نظرات کاربران رو می‌خوندیم و بر اساس نیازهاشون قابلیت ها رو اضافه می‌کردیم. و خب دنبال این بودیم که فرآیند خرید رو ساده تر کنیم. بخاطر اینکه پرداخت اینترنتی خیلی راحت نبود، سیستم اعتباری رو اضافه کردیم که مثلن یه بار ۵۰ تومن واریز کنن و خورد خورد شارژ بخرن. و یادمه که خودمون جایی بودیم که اینترنت نبود و نه از پرداخت اینترنتی میشد استفاده کرد و نه خرید اعتباری. و اون موقع پرداخت USSD هم به شکل الان پیاده سازی نشده بود و فقط اپراتورها برای خودشون داشتن.
    بنابراین بر اساس نیاز اولیه‌ی خودمون و البته بازخوردهایی که گرفته بودیم، آفلاین ترین حالتی که ممکن بود رو ایجاد کردیم که اگه یکی اعتبار داشته باشه، و اینترنت در دسترسش نباشه، برنامه SMS ارسال کنه و سرور بر اساس اون اطلاعات سیم کارتش رو شارژ کنه.

    چون همیشه احتمال بروز خطا وجود داشت، تو برنامه سیستم تیکت گذاشته بودیم تا اگه مشکلی بود بهمون بگن و برطرف کنیم و شماره تماس هم گذاشته بودیم. و خود ماها (برنامه‌نویس ها یا مدیر) جواب می‌دادیم. یادمه یه برنامه واسه جواب دادن به تیکت ها نوشته بودم و یه بار وقتی من پاسخ مشتری رو دادم، همکارم هم در حال نوشتن بود و اونم جواب داده بود که واسه همین تو برنامه داخلی خودمون این رو اضافه کردیم که اگه تو پنج دقیقه‌ی قبل یکی جواب داده بود، یه هشداری بهش بده.

    من می‌دونم که چیزی مثل سیستم یا اپ شارژ چیز خیلی خفنی نیست و نمیگم که ما شاخ غول شکوندیم یا دنیا رو سه پله به جلو هل دادیم، چیزی که می‌خوام بگم اینه که یه مشکل واقعی رو شناسایی کرده بودیم و تلاش می‌کردیم به بهترین شکل ممکن حلش کنیم. و سیاست‌مون هم این بود که مشتری باید همیشه به خواسته‌ش برسه، حتی اگه معنیش این باشه که از جیب خودمون بهش شارژ بدیم.

    به هرحال در این مسیر همیشه سعی می‌کردیم بهترین امکانات رو بدیم و خیلی هم سختی کشیدیم. چون تو سیستمی مثل شارژ شما همیشه وابسته به اپراتور و درگاه های بانکی هستی. از مشکلات فنی‌شون بگیر تا سیاست های متغیر هرکدوم از اینها.

    از یه جایی به بعد به عقب نگاه کردیم و تمام مصیبت هایی که کشیده بودیم رو بررسی کردیم. واسه اینکه اپ رو بسازیم لازم بود کلی قرارداد ببندیم و کلی مذاکره کنیم که مثلن فلان سرویس رو بهمون بدن. همونجا متوجه شدیم که اگه یه توسعه‌دهنده (و نه یه شرکت با منابع زیاد) بخاد وارد این موضوع بشه چقدر دردسر باید تحمل کنه و شاید بخاطر همون قراردادها هیچوقت هم نتونه انجامش بده.
    ما این رو یه فرصت دیدیم و تصمیم گرفتیم همه‌ی سیستمی که واسه اپ خودمون ساخته بودیم رو تبدیلش کنیم به یه سرویس برای توسعه‌دهنده ها.

    البته شروع این موضوع هم برمی‌گشت به یه مشتری که گفت فلان ویجت (App Widget رو واسم بسازید و هزینه‌ش رو هم میدم. ما که فرصت انجام پروژه نداشتیم، اما گفتیم به رایگان برات می‌نویسیم و در همین ضمن هم سرویسمون که تکمیل شده بود رو بهش معرفی کردیم که بجای اینکه بیای از چیزی استفاده کنی که بهت درآمد کمی میده، اینم سرویس ما هست و اگه دوست داری استفاده کن.
    درواقع بخش هایی از سرویسمون رو بر اساس نیاز همون یه نفر و چیزایی که ازمون می‌خواست اضافه کردیم.

    پیشنهاد ما این بود که هیچ پولی لازم نیست بهمون بدید واسه استفاده از سرویس (سرویس های مشابه پورسانت کمتری میدادن و همون اول ۴۰۰ هزار تومن ازشون میگرفتن). پشتیبانی تلفنی به عهده‌ی ما هست و بیشترین پورسانت ممکن رو میدیم. شما فقط برو اپت رو معرفی کن و همه چیزای فنیش با ما.

    ما حتی یکبار هم تبلیغ نکردیم سرویسمون رو و همه اونایی که مشتری ما هستن خودشون از تو بازار برنامه‌های مشابه رو پیدا کردن و با پشتیبانی تماس گرفتن و گفتن سرویس می‌خوان.

    این توضیحات پروژه‌ی اولی که توش دخیل بودم. اما حرفی که در پست اولم هم زدم اینه که گرچه ما با جون و دل کار می‌کردیم و همیشه مشتری اولویت اول بود، اما از روش‌های مطالعه بازار بصورت تخصصی استفاده نکردیم. گرچه اون محصول یک محصول موفق بود، اما موفقیت این محصول به ما کمکی نمیکنه که محصول بعدی هم موفق باشه.

    من دقیقن دنبال تست همین متدولوژی که تو پست قبل گفتم هستم. که بتونم آگاهانه تر پروژه های بعدیم رو شروع کنم.


    پروژه‌ی دوم هم یک سرویس فروش لباس بود که من بعنوان توسعه‌دهنده بهشون ملحق شدم. چیزی که من دورادور می‌دیدم این بود که اول از همه با یه MVP شروع کردن، یعنی بجای ساخت سایت و اپ، همون اول یه گروه تلگرام راه انداختن و ایده‌شون رو تست کردن. وقتی بازخورد مثبت گرفتن و به نوعی ایده‌شون اعتبارسنجی (Validate) شد، تصمیم به ساخت اپ گرفتن که اینجا من بهشون ملحق شدم بصورت Remote یا دورکاری باهاشون همکاری کردم.
    اینجا هم نکته‌ی مثبت کارشون این بود که با مشتری در ارتباط یودن و چون مخاطب ها و همچنین صاحب ایده همگی خانم بودن، یک جو بسیار دوستانه ایجاد کرده بودن که همین وجه تمایزشون بود.
    و الان هم در مرحله‌ی جذب سرمایه‌گذار هستن

  9. #9
    کاربر دائمی آواتار Nevercom
    تاریخ عضویت
    دی 1387
    محل زندگی
    بستک
    سن
    35
    پست
    1,118

    نقل قول: مشارکت در اعتبارسنجی محصول

    من فکر میکنم شما قصد دارید یک کاری شبیه به سایت نظر بازار کنید که اگر اینظور هست که خیلی هم خوبه منتهی قیمت های شما مثل اونها نباشه لطفا!!!
    خیر، هدف من از ایجاد این تاپیک این نیست که همچین سرویسی بنویسم. من نظربازار رو بررسی نکردم، اما اگه به منِ توسعه‌دهنده کمک کنه با مشتری‌های بالقوه‌م ارتباط بگیرم، که خیلی ارزشمده و من هم با کمال میل مشتری‌شون خواهم شد.

    هدف من در این مرحله، ساخت هیچ محصولی نیست. به زبان ساده من تقاضا دارم که تعدادی از توسعه‌دهنده های این فروم وقتشون رو در اختیارم بزارن تا ازشون سوالاتی بپرسم در راستای یک ایده‌ی فرضی، و بررسی کنم که این شکل از مصاحبه چقدر می‌تونه در شناخت بازار و مشتری به یکی مثل من (توسعه‌دهنده) کمک کنه.

    و از این تجربیات در آینده استفاده کنم که محصول با ارزشی تولید کنم و البته نتیجه‌ی این بررسی رو به شکل یه مقاله یا داستان منتشر کنم که مثلاً من رفتم فروم این تاپیک رو ایجاد کردم و این سوالات رو پرسیدم و این پاسخ خا رو گرفتم و دیدم که ایده‌م این اشکالات رو داشت و اینجوری اصلاحش کردم و این هم شده نتیجه‌ی کار (که البته امیدوارم اینجا بتونم حداقل با ۲۰ نفر صحبت کنم که حداقل به نتیجه‌ای منتهی بشه که بعدن همین ها رو در موردش بنویسم)

    فایده‌ش برای من اینه که تجربه‌ی واقعی کسب میکنم که شاید در آینده بهم کمک کنه، و برای سایرین هم شاید این فایده رو داشته باشه که در موردش بخونن و خودشون تصمیم بگیرن همین تجربه رو تکرار کنن و شاید نتیحه‌ی مثبتی هم ازش بگیرن.

  10. #10

    نقل قول: مشارکت در اعتبارسنجی محصول

    امیدوارم بتونم کمکی بکنم دوست عزیز!

تاپیک های مشابه

  1. مشارکت در پروژه OCR
    نوشته شده توسط مهران موسوی در بخش پردازش تصویر (Image Processing)
    پاسخ: 11
    آخرین پست: سه شنبه 25 بهمن 1390, 13:49 عصر
  2. مشارکت در ساخت scene manager یک موتور بازی
    نوشته شده توسط hserver در بخش طراحی و ساخت بازی‌های کامپیوتری
    پاسخ: 5
    آخرین پست: جمعه 22 شهریور 1387, 23:29 عصر

قوانین ایجاد تاپیک در تالار

  • شما نمی توانید تاپیک جدید ایجاد کنید
  • شما نمی توانید به تاپیک ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید ضمیمه ارسال کنید
  • شما نمی توانید پاسخ هایتان را ویرایش کنید
  •