افسردگی: شیوع، طبقه بندی. چگونه درمان کنیم؟


روان درمانگر

افسردگی یک اختلال روانی است که ماهیت آن سرکوب فعالیت ذهنی، عمدتاً در مؤلفه عاطفی و ارادی آن است.

به طور متوسط، در جهان در سال 2000، از هر 10 نفر یک نفر به هر شکلی از افسردگی رنج می برد. بر اساس پیش بینی های سازمان جهانی بهداشت، تا سال 2020 شیوع اختلالات افسردگی 3 برابر خواهد شد و با پیشی گرفتن از بیماری عروق کرونر، جایگاه اول را در بین همه بیماری ها در جهان خواهد داشت. یعنی هر 3 نفر دچار افسردگی می شود. بسیاری از محققان بر این باورند که شیوع واقعی افسردگی حتی بیشتر است. بنابراین، با توجه به نتایج یک مطالعه انجام شده در ایالات متحده بر روی افرادی که در موسسات پزشکی مبتلا به بیماری های جسمی (فیزیکی) مختلف بودند، 72٪ از آنها علائم افسردگی خفیف را نشان دادند.

طبق آمار رسمی، زنان 2 برابر بیشتر از مردان از افسردگی رنج می برند. اما نکته در اینجا، به احتمال زیاد، بی میلی مردانی است که شکایت از بیماری روانی در میان آنها تابو است، از کمک پزشکی. آنها به طور سنتی (اما ناموفق) سعی می کنند علائم افسردگی را از طریق اعتیاد به الکل، اعتیاد به کار، بازی های رایانه ای و فعالیت های شدید تسکین دهند.

در مورد شاخص های سنی، طبق آمار رسمی، افراد میانسال بیشتر مستعد افسردگی هستند. اما این ارقام ممکن است با حداکثر فعالیت اجتماعی این گروه سنی و در نتیجه با حداکثر استفاده از مراقبت های پزشکی همراه باشد. به عنوان مثال، در مقایسه با گروه سنی بالاتری که عادت به کمک گرفتن از روانپزشک یا روان درمانگر ندارند و به طور سنتی مشکلات وضعیت روانی خود را نادیده می گیرند. یا در مقایسه با گروه کودک و نوجوان که اغلب نه پزشکان اطفال، نه والدین و نه خود کودکان یا نوجوانان تظاهرات افسردگی آنها را نادیده می گیرند (به دلیل عدم بلوغ ذهنی یا عاطفی و در نتیجه ناتوانی در تشخیص و تمایز آنها حالت عاطفی).

اگرچه افسردگی می تواند منجر به رنج قابل توجه و عملکرد ضعیف در محل کار، مدرسه و خانواده شود، نیمی از افراد مبتلا به این اختلال به دنبال کمک روان درمانی یا روانپزشکی نیستند و علائم آن را با خستگی و استرس ساده اشتباه می گیرند.

به خصوص اگر افسردگی به اصطلاح خفیف باشد (که حدود 40 درصد از کل اختلالات افسردگی را تشکیل می دهد). با افسردگی خفیف (بیان نشده)، فرد اغلب حتی متوجه خلق و خوی ضعیف خود نمی شود، اگرچه کیفیت زندگی او بدون شک به طور قابل توجهی بدتر می شود.

پس چه می توانیم در مورد افسردگی غیر معمول (نقاب دار، مبدل) بگوییم ، در حالی که پس زمینه احساسی کاهش یافته ممکن است ناچیز باشد یا کاملاً وجود نداشته باشد؟! به آنها "افسردگی بدون افسردگی" نیز می گویند.

"نقاب" چنین افسردگی های غیر معمول بسیار متعدد و متنوع است. من فقط رایج ترین تظاهرات را لیست می کنم:

آگریپنیک (زمانی که علائم دیگری به جز انواع مختلف اختلالات خواب وجود ندارد: مشکل در به خواب رفتن، بیداری های شبانه، خواب کم عمق، کابوس، بیداری های زودهنگام، برخاستن دردناک، کمبود خواب یا تحریف فرمول "خواب-بیداری" ، هنگامی که شخصی که در شب بی خوابی را تجربه می کند، فقط می تواند در صبح بخوابد).
به شکل اختلالات میل (دیپسمانیا - شبه پرخوری، اعتیاد به مواد مخدر، سوء مصرف مواد، اعتیاد به بازی های رایانه ای، اعتیاد به خرید و غیره)؛
بی اشتهایی (با حالت تهوع صبحگاهی، بی اشتهایی، گاهی اوقات با بیزاری از غذا، به دنبال کاهش وزن، یبوست یا اسهال)؛
"عصبانی" یا ناخوشایند (به شکل رفتار پرخاشگرانه)؛
هیستریک (با تمایل به جلب توجه بیشتر به خود به هر قیمتی: لمس کردن، اشک ریختن، درگیری، تمایل به دراماتیک کردن موقعیت، تأکید یا شبیه سازی رنج خود به دلیل یک بیماری واقعی یا ساختگی).
بی تفاوتی (زمانی که تصویر افسردگی تحت سلطه ضعف عمومی، افزایش خستگی، بی علاقگی، اهمال کاری است - به تعویق انداختن کارها "برای بعد"، و کاهش خلق و خو تنها واکنشی به کاهش عملکرد است).
مضطرب (زمانی که تصویر بالینی افسردگی فقط شامل اضطراب است)؛
افسردگی وجودی (افکار دردناک در مورد معنای زندگی، در مورد سرنوشت شکست خورده، عدم هدف در زندگی)؛
افسردگی "شاد" (بله، این نیز اتفاق می افتد! - زمانی که فردی که از افسردگی رنج می برد برای پنهان کردن حالت واقعی خود، ماسک شادی را بر تن می کند).
افسردگی همراه با اختلالات جنسی (به شکل کاهش میل جنسی و غیره)؛
جسمی (آلژیک، لارو).

نیز نامیده می شود افسردگی جسمانی اختلالات روان تنی . این شایع ترین نوع افسردگی غیر معمول است. آنها می توانند خود را به عنوان علائم هر بیماری جسمی (فیزیکی) پنهان کنند:

آسم برونش، برونشیت؛
گاستریت، زخم معده، پانکراتیت، کولیت؛
فشار خون بالا، آریتمی، بیماری عروق کرونر قلب؛
آرتروز و آرتریت، رادیکولیت؛
سردرد؛
دندان درد؛
بیماری هایی مانند سندرم روده تحریک پذیر، نورودرماتیت، اگزما، درماتیت آلرژیک و بسیاری دیگر از بیماری های پوستی و سایر بیماری های روان تنی شناخته می شوند.

برخی از متخصصان فقط این نوع افسردگی را - جسمی شده - به عنوان "نقاب دار" می شناسند و انواع دیگر را به عنوان "غیر معمولی" طبقه بندی می کنند.

افسردگی جسمانی اغلب مشکلات قابل توجهی در تشخیص دقیق برای پزشکان عمومی ایجاد می کند. با این حال، معیارهای نسبتاً روشنی برای تشخیص افسردگی پنهان وجود دارد:

اختلاف بین احساسات ذهنی و داده های عینی؛
عدم تأثیر درمان سنتی؛
اثر درمان ضد افسردگی و روان درمانی.

افسردگی، هر چه که باشد، یک وضعیت پاتولوژیک است، نه نوعی از هنجار، و نیاز به کمک تخصصی اجباری دارد!

خبر خوب: افسردگی قابل درمان است! اگر درمان شوند. اگرچه بسیاری از افرادی که از این اختلال رنج می برند به طور جدی امیدوارند که افسردگی بتواند "خود به خود از بین برود". اما در اینجا می خواهم شما را ناامید کنم: افسردگی در موارد بسیار بسیار نادر (بیشتر به عنوان یک استثنا تا یک قاعده) می تواند "به خودی خود از بین برود". به عنوان مثال، اگر شرایط زندگی شما به طور ناگهانی از بسیار ناخوشایند به بسیار بسیار خوشایند تغییر کند (که توجه داشته باشید، اغلب اتفاق نمی افتد). بیشتر اوقات ما با تصویر غم انگیز دیگری به شکل افسردگی "پیشرفته" روبرو می شویم. افسردگی درمان نشده می تواند سال ها یا حتی دهه ها ادامه داشته باشد! هر چه افسردگی بیشتر طول بکشد، درمان بعدی بیشتر طول می کشد!
انواع درمان افسردگی در کرج

دارویی . افسردگی را نمی توان با آرام بخش یا قرص خواب درمان کرد. آرام بخش ها، آرام بخش ها و خواب آورها ممکن است در رژیم درمانی وجود داشته باشند، اما نه به عنوان اصلی، بلکه به عنوان عوامل کمکی. درمان اصلی افسردگی داروهای ضد افسردگی است . با این حال، این یک اشتباه بزرگ است که فرض کنیم با آموختن این موضوع و گشت و گذار در اینترنت، می توانید درمان خود را پیدا کرده و برای خود تجویز کنید. کاتالوگ داروهای ضد افسردگی مدرن یک کتاب به ضخامت 3 سانتی متر (!) است و فقط یک متخصص با تجربه گسترده در کار با افسردگی می تواند از بین تمام داروهای ضد افسردگی موجود، یکی را انتخاب کند که برای شما مناسب است . حتی دوز دارو و مدت درمان نیز عوامل بسیار فردی و بسیار مهم برای درمان موثر و کامل افسردگی هستند. به طور متوسط، درمان با داروهای ضد افسردگی به 3 تا 6 ماه، گاهی اوقات بیشتر، نیاز دارد.
روان درمانی . بله، افسردگی را می توان بدون توسل به دارو به طور موثر درمان کرد. علاوه بر این، من این نوع درمان بدون دارو را ترجیح می دهم. من در کار خود از "روان تکنیک های" ویژه برای دستیابی به نتایج مطلوب استفاده می کنم، در این مورد، برای از بین بردن افسردگی (اگرچه این تکنیک های روانی برای از بین بردن مطلق هر مشکلی بسیار موثر هستند). آنها نشان دهنده همزیستی از مؤثرترین روش های روانی هستند که از بسیاری از انواع و حوزه های روان درمانی مدرن (به استثنای هیپنوتیزم) گرفته شده است. این روان‌تکنیک‌ها نه تنها از بین بردن علائم (تظاهرات) افسردگی، بلکه از بین بردن اولین "ریشه‌های" منجر به بیماری نیز امکان پذیر می‌شود. دوره درمان (با دفعات 1 ساعت در هفته) از 4-6 ماه تا 12 ماه (در صورت دوره شدیدتر و طولانی تر بیماری و با مطالعه بسیار دقیق همه علل ناخودآگاه که منجر به بیماری شده است) متغیر است. به افسردگی).
ترکیب شده . این ترکیبی از درمان دارویی و روان درمانی است.

انتخاب روش درمان به صورت جداگانه بر اساس ویژگی های بیماری، خواسته ها و توانایی های بیمار انجام می شود.