LOL، رفتار تو در این تاپیک واقعا جالب توجه هست. با یک نگاه به دو صفحه قبل، میشه به روشنی دید که یک توصیه عمومی و تعدادی نظر درباره انتخاب نسخه دلفی مطرح کردی:اولا یک برنامه قفل اگه تالا دیده باشی ربطی به یه یونیت عمومی نداره که تو همه پروژه ها بخواد استفاده بشه که احتمالا ندیدی یا اگه دیدی قفلت یه پروژه opensource بوده که زحمت کامپایلش رو کشیدی
در ادامه، سعی کردی در چندین پست تفسیرهای بهتری از جملات خودت ارائه کنی. حتی در این راه معانی جدیدی هم برای بعضی اصطلاحات مثل Bug مطرح کردی. یک نمونه اخیر از این نوع تفسیرها را میشه در همین پست قبلی ات هم دید:دوستان update یک چیز غیر قابل انکار هست. جدا از باگهای زیادی که دلفی در امنیت قفل های نرم افزارهای شما داره ولی در delphi 7 شما میتونید مدل لود برنامه رو تغییربدین. برای مثال اگه شما برنامه ای مینویسید که از vcl استفاده نمیکنه میتونید برید و call های بیخودی و سرعت گیر رو حذف کنید . در هر صورت در دلفی 2007 جلوی این کار تا حد زیادی گرفته شده
در کل کار با 2007 خوبه ولی بستگی به خط مشی شما داره. در ضمن اگه خواستید برنامتون رو آپدیت کنید با عجله این کار رو انجام ندین چون برخی تفاوت ها در کامپایلر دلفی هست که باید به طور کامل در برخی موارد باگ یابی و آزمایش بشه.
من ترجیح میدم برای کارهای GUI و دارای فرم از 2007 و برای کارهای سیستمی از 7 استفاده کنم چون در سیستم لودینگ برنامه تغییر آنچنانی ندیدم و فقط مواردی اضافه شده به 2007 که در کارهای سیستمی و برنامه های کوچک تفاوتی نداره
البته این به این معنی نیست که visual C رو کنار بزارم ولی با توجه به قشنگی و راحتی در type ها و کار با رکوردها و همچنین متغیرها و کتابخانه هایی که از قبل داشتم دلفی زمان کمتری رو به خودش اختصاص میده
ولی در کل من بشدت از عرضه نشدن نسخه 64 بیت دلفی نا امید شدم و احساس کردم این شرکت قابل اطمینان در بروز رسانی نیست.
از یک جمله عمومی درباره تغییر runtime به اینجا رسیدی که منظورت از تغییر در runtime هر تغییری نبوده، بلکه فقط یک نوع تغییر خاص بوده!من گفتم اگه runtime دستکاری بشه user32.dll به فایل اضافه نمیشه!
در ادامه، خودت رو زدی به کوچه علی چپ (یک اصطلاحی هست، ما میگیم فلانی خودش رو زده به کوچه علی چپ، نمیدونم شما بهش چی میگید)، و سعی کردی وانمود کنی که اصلا توصیه ایی و بحث عمومی مطرح نبوده، و تو فقط داشتی درباره یک پروژه خاص که نوشتن یک قفل توسط خودت بوده صحبت می کردی، و دامنه صحبت هات هم محدود به همون پروژه بوده! طوری که اگر کسی پست های 6 صفحه اول تاپیک را نمیخواند، و عنوان تاپیک را هم نمی دانست، و از اوایل صفحه 7 شروع به خواندن مطالب تو می کرد، فکر می کرد تاپیکی درباره پروژه ساخت قفل تو زده شده، و در حالی که تو سعی داری درباره پروژه ساخت قفل خودت توضیح بدی، دیگران همچون افرادی که از مریخ آمدند، متوجه بحث تو نمی شوند، و حرف هایی بی ارتباط با موضوع تاپیک مطرح می کنند!
تمام این کارها رو کردی، برای اینکه برات گرون تموم شده بود که از پستت ایراد گرفته شده. البته یک کمی لودگی و مزه پرانی هم چاشنی اش کردی که از تلخی ماجرا برات کاسته بشه.
مثال هایی هم که زدی، سعی کردی این فرض را به عنوان فرض پایه بقبولانی که ما داریم درباره پروژه ساخت قفل تو صحبت می کنیم، که قرار نیست، در آن هیچ کدی بجز کدهای kernel32 لود شود. در حالی که پاسخ هایی که دریافت کردی، مطابق با موضوع تاپیک، و مطالب صفحات گذشته، درباره رهیافت کلی درباره توسعه نرم افزار بود، و انتخاب ابزار مناسب بود.
جواب گرفتی که چرا برای انجام هر کاری باید از ابزار مناسب آن کار استفاده کرد، و چرا تغییر runtime در پروژه های نرم افزاری بجز برای Bug fix توصیه نمیشه، و این کار چه دردسرهایی میتونه برای نگهداری کد، و تیم توسعه دهنده نرم افزار بوجود بیاره. این ها مطالبی عمومی درباره رویکرد نسبت به توسعه نرم افزار بود، نه مطالبی درباره یک پروژه ندیده و ناشناخته ساخت قفل توسط تو. همچنین متوجه شدی که تعریف تو از اصطلاحاتی مثل باگ فقط برای خودت معتبر هست، و این اصطلاحات در علوم کامپیوتر تعریف شده هستند، و نمی توان آنها را به همین راحتی با برداشت شخصی بکار برد.
بعضی از مفاهیم مثل لزوم Test کردن تغییرات اعمال شده در یک سورس، یا اهمیت نگهداری از کد در پروژه های نرم افزاری، یا لزوم پرهیز از بهم ریختن پیش فرض های ثابت یک تیم، هم برات قابل فهم نبودند، که نظر خودم درباره چرایی این قابل فهم نبودند را برات توضیح دادم، و گفتم که یکی از منابع اصلی این نوع از واکنش ها میتونه عدم تجربه کافی در پروژه های جدی، و مشارکت در تیم های نرم افزاری باشه.
خدا وکیلی، خودت فهمیدی چی نوشتی؟! این چه ربطی به مطلبی که من گفتم داشت؟! فقط خواستی چیزی گفته باشی؟!گفتی یونیتی بنویسم که متکی به runtime من باشه!
جوابت اینکه من هیج وقت قادر نیستم یونیتی طراحی کنم که متکی به runtime من باشه چون همونطور که گفتم هیچ تاثیری نتنها در این پروژه من بلکه اگه تمام مثالهای موجود رو اینترنت هم بگردی چیزی پیدا نمی کنی. مگه اینکه رو ویندوز 95 ژاپنی اجرا کنی.
مرسی از آرزویی که برای من کردی. امیدوارم انشاء الله مطالبی که در این دو صفحه خواندی، بعدا که درگیر پروژه های جدی تر شدی، بدردت بخوره. برای من که حداقل فایده اش این بود که یک مورد رفتار دفاعی بسیار جالب تماشا کردم.امیدوارم روزی به حدی برسی که جای بازی کردن با جملات بی ارزش کمی هم ...
نکته آخر اینکه؛ مطابق قوانین سایت، باید پست های تو در صفحات 7 و 8 این تاپیک را حذف می کردم، چون در آنها سعی داشتی این مطلب را القاء کنی که توضیحات تو فقط درباره پروژه ساخت قفل خودت بوده، که در صورت قبول این مطلب، باید پست های تو تحت عنوان off-topic حذف می شدند.
پست هایت را به دو دلیل حذف نکردم:
دلیل اول اینکه مطالب تو، با توجه به پست هایت در صفحه 6، از ابتدا درباره پروژه ساخت قفل خودت نبود، بلکه در ادامه مجبور شدی برای دفاع از خودت همچین سیاستی در پیش بگیری.
دلیل دوم هم این بود که توضیحاتت را در جواب من می دادی، و اگر پست هایت به عنوان off-topic حذف می شدند، فردا تو یا دیگران مدعی می شدید که به شما ظلم شده، و در این سایت مدیران نظرات خودشان را به دیگران دیکته می کنند، استبداد وجود دارد، و امثالهم. همانطور که در اوایل بحثت هم داشتی به این وادی وارد می شدی:
برای همین هم گذاشتم که حرف هایت را بزنی، که هم همچین ادعاهایی نکنی، هم عقده ایی برات بابت این موضوع باقی نمانه.شاید هم ایشون دوست دارن فقط مدیران فرومشون جواب کاربرهارو بدن. در هر صورت این سیاست کاری سایت ایشون هست.
در هر حال، از آنجایی که هر چه بحث جلوتر میره، تو سعی میکنی بیشتر و بیشتر مواضع خودت را با توجه به پروژه خاص خودت مطرح کنی، نه یک نوع رویکرد عمومی؛ ادامه بحث با این شرایط تو فقط باعث انحراف بیشتر و بیشتر تاپیک از موضوع اصلی آن میشه، و البته احتمال به نتیجه رسیدن آن هم کمتر و کمتر میشه.
موفق باشی