PDA

View Full Version : پروژه های گروهی در اینترنت : چالشها و راهکارها



mazdadoost
یک شنبه 10 آذر 1387, 20:55 عصر
با سلام

همونطور که از عنوان تاپیک بر میاد در نظر دارم با همکاری دوستان علاقمند به برنامه نویسی و طراحی نرم افزار مخصوصا دوستان جاوا کار بحثی راجع به یکی از مشکلات رایج و کلی در فضای اینترنت برای ایرانیان داشته باشیم.
مدتی هست که سعی کردم با مطالعه تاپیک هایی که با عنوانی چون :شروع پروژه اپن سورس یا پروژه گروهی و از این قبیل به این مطلب پی ببرم که اصولا این تلاش ها تا چه حد با موفقیت همراه بوده واگر بوده چرا در صورت شکست چه عواملی درش دخیل بودن.
اونچه در ادامه میاد سر فصل های که دوست دارم در این تاپیک بهش پرداخته بشن. و دوستان نظرشون رو ارائه بدن .

هدف کلی :کسب دانش با استفاده از داده های صحیح برای ایجاد پروتکلی جهت شروع - پیشبرد و به انجام رساندن پروژه های نرم افزاری گروهی در اینترنت برای جامعه برنامه نویسان ایرانی می باشد.
توضیح:به دلایلی معتقدم وضعیت برنامه نویسان ایرانی به علت نداشتن زیر ساخت های مناسب اینترنتی(اینترنت سطح پایین برای اکثریت جامعه اینترنتی ایران) متفاوت است.همچنین به دلیل نداشتن منابع دانش از قبیل مستندات به زبان فارسی و دوره های آموزشی با کیفیت و معتبر و همچنین عدم آموزش دانش روز دنیا در اکثریت دانشگاههای کشوردر زمینه برنامه نویسی برنامه ویسان ایرانی مخصوصا برنامه نویسان تکنولوژی ,پلت فرم و زبان گستردهای مانند جاوا وضیعتی باز هم متفاوت تر با سایر کشور های جهان دارند.
و اما سرفصل ها.

1-انگیزه های ایجاد یک پروژه جدید:
با نگاهی به اینترنت و برسی انگیزه ها به شکل خلاصه متوجه شدم که بعضی از مهمترین انگیزه های موجود برای پروژه های گروهی به این شکل بودن :
1.1-علاقه شخصی به موضوع : این علاقه های شخصی در بعضی موارد به عنوان تز های دانشجویی دوره ارشد یا دکترا شروع شدن و بعد از مدتی به پروژه های بزرگی ختم شدن که اعضاء به مرور به به پروزه پیوستن.نکته جاب اینه که بعضی از اعضاء اصولا برنامهنویس نبودند!و صرفا دارای دانش عمیق از موضوع برنامه (پردازش تصاویر-ژنتیک- ریاضیات پیشرفه -شیمی -فیزیک و ....)بودند.این پروژه ها اکثرا حول پایگاه های داده-موتور های جستجو - هوش مصنوعی و دامنه API سطح پایین هستند.
1.2-کسب تجربه و پیاده سازی دانش در عمل :بعضی از پروژه ها هم توسط برنامهنویسان تازه کار اما مطلع شروع شده بود تا راهی باشه برای تبدیل شدن به برنامه نویسان حرفه ای.موضوع این پروژه ها بیشتر CMS -Forum-Blog و از این قبیل هست.
1.3-ایجاد نمونه آزاد از یک برنامه تجاری:یکی از موضوعات بسیار جذاب برای دوست داران Free Software ایجاد نرم افزار های آزاد برای رقابت با نمونه های انحصاری (و نه تجاری ) بوده وهست.و میشه گفت زمینه ای که تعداد بسیار زیادی نرم افزار گروهی با کیفیت از دلش بر اومد همین مورد آخری هست.
1.4-پروژه های Open Source ای که با استفاده از نیروی گروه ههای نرم افزار OS در نهایت اهداف تجاری رو دنبال میکنن.این ها و مورد قبلی به شدت مستعد ساخت برنامه ایی هستند که گوی سبقت رو از نظر امکانات و کیفیت و امنیت از نمونه های انحصاری می بایند.
1.5-ترکیبی از موارد بالا .البته دومورد آخر خیلی کم یک جا میشند!.

با نگاهی به مطالب بالا چند نتیجه گیری میتوان انجام داد (البته همونطور که گفتم این یک بحث گروهیه و این نتیجه گیری و سایر مطالب این پست صرفا نقطه شروعی برای آغاز گفتگو هستند و نه مسائل قطعی!)

اول اینکه در همه موارد گروه دارای سواد و دانش قابل قبولی در زمینه مورد علاقه و زبان برنامه نویسی مورد نظرشون داشتند.(الزاما نه یک ترکیب همگون .اما حد اقلی از مهارت و دانش که بهشون اجازه داده تا پروژه رو بدون مشکل در زمینه اصول اولیه مقوله و زبان برنامه نویسی مورد نظرشون پیش ببرن.)
دوم اینکه به قدر کافی درک از انگیزشون داشتند.


2 - هسته مرکزی گروه :
اصولا به نظر میرسه حتی پروژه هایی با اعضاء زیاد دارای هسته های مرکزی با افراد معدود حتی یک نفر هستند.پروژهه هایی با 3 تا ده نفر اعضاء اصلی متداول هست.این اعضاء ایده اصلی رو کنترل میکنند و راهبرد ها رو اراءه میدن.و مخصوصا همدیگرو به شکل واقعی و رو در رو ملاقات میکنند.و حتی مکانی برای پروژه در نظر مگیرندو تا اونجا که امکانداره همدیگرو در مکان های مختلف با حضور اعضاء و سایر علاقه مندان ملاقات میکنند. سینار های حضوری به پروژه این امکان رو میده تا با جذب حمات های فکری - مالی و معنوی اعضاء -علاقه مندان و مصرف کننده گان با کسب شهرت برای خودش جایی در دنیایه پر از رقابت نرم افزار باز کنه.البته ملاقات های حضوری با استفاده از تله کنفرانس هم مقدوره امه هیچ چیز نمیتونه جایه ملاقات های واقعی رو بگیره.

3-ابزار مناسب - استفاده بجا:
چند ویژگی برای توسعه نرم افزار های گروهی در ایترنت وجود داره :
3.1-سایت رسمی.سایتی که موضوعش فقط و فقط اون پروژه خاصه.آخرین سور کد هاش -مستنداتش-باینری کد ها ودسترسی به شکل ورژن کنترل به مخزن کد ها برای اعضاء.که امری حیاطی در پیشبرد گروهی پروژه -رفع باگ ها و توسعه agile داره.
3.2-ایمیل های اختصاصی و فعال برای اعضاء اصلی.
3.3-استفاده از ابزار های آنلاین Build Tools:
ابزاری مثل Maven برای توسعه و گسترش اصولی پروژه هایی که به شدت رو به گسترش میذارند امری حیاطیه.چنانچه پروژه از این ابزار ها برای راحت کردن کاره Build پروژه استفاده نکنه به سرعت از چشم برنامه نویسان میفته!(به ست کردن کلاس پت های طولانی آرگومان ها و خیل دستوراتی که برای Build دستی پروژه هست فکر کنید!).البته Ant همچنان مقام اول رو در این زمینه داره.
3.4-Continuous Integration:یعنی اینکه همیشه یه نسخه آماده به کار از نتیجه کار پروژه داشته باشید و به شکل خودکار تا ببینید پروژه کارمیکنه یا نه؟آیا کسی در میون خیل کسانی که در حال کا با پروژه به شکل مستقل هستند اشتباهی مرتکب شده که کل کار رو دچار مشکل کنه؟
3.5-Unit-testing:که کمک میکنه تا از صحت کارکرد کد ها مادامی که داریم به سمت جلو پیش میریم مطلع بشیم.و باگ ها رو قبل از اینکه کار رو فلج کند یا برای دیباگ و عیب یابی پیدا کردنشون (غیر ممکن بشه!)پیدا کنیم.
3.5-تست های مختلف برای اطمینان از اینکه برنامه کارایی لازم رو داره! و کاری که ازش انتظار میره بخوبی انجام میده و نه اینکه فقط انجام میده!
3.5-مستند سازی.بلاخره قراره یک بنده خدایی از این کد ها استفاده کنه یا ارتقاشون بده پس باید توضیحی برای استفاه از کد ها و API و یا برنامه نهایی وجود داشته باشه.
3.6-داشتن ویکی!جایی که مستندات برنامه و همچنین دانش نهفته در پروژه به شکلی بسیار متکی به خرد جمعی با کمترین نیرو و هزینه شکل میگیره.
3.7-وب لاگ - و فروم مرتبط با پروژه.

نتیجه گیری :
اول اینکه داشتن حد اقلی از منابع مالی برای برگذاری ملاقات ها -مکان هسته مرکزی - و منبع برخط به نظر ضروری میاد و عملا پروژه های موفق دارای چنین منابعی هستند و تا انجا که میدونم مدام هم به دنبال جذب این حمایت های مالی از سوی علاقه مندان- استفاده کننده گان تجاری - و اعضاء دیگر گروه هستند.
دوم اینکه داشتن دانش در زمینه ابزاری که گفته شد برای عده ای از اعضاء با شکل کامل ضروریه!

حالا که به مهمترین مسائل مرتبط با ایجاد یک پروژه گروهی در اینترنت پرداختم به چند نکته که در برسی های خودم سایت خودمون نگاهی بندازیم:
1-انگیزه ها اغلب بر پایه ساخت مجدد چرخ .اونهم با کیفیتی نازل بود.ایده های تکراری و کار هایی که نمونه گروهی کامل و بالغی دارند .ومتاسفانه دوستان به جای اضافهکردن ویژه گیهای جدید و یا پیوستن به گروه اون پروژه ها انگیزشون رو به سمت ایجاد چیزی شبیه جدید سوق دادند.
یا اینکه قبل از اینکه اصولا پروپزالهای اولیه پروژه مشخص بشه روی مسئله نام گذاریش بحث شده.
.البته احساسات آنی و هیجانات زود گذر هم بسیار دیده شد.
2-دانش علاقه مندان که متاسفانه دارای حد اقلی که بحثش رو در بخش 1 اوردم نیست.
3-استفاده از ابزار نامناسب فروم برای پیشبرد پروژه.اغلب تلاش ها و ایده به علت پست های نابجا توسط عده ای چنان به انحراف کشده شده که در آخر ایده اولیه کاملا قلب شده و تاپیک و پست های مفیدش قربانی پست های نامناسب عده ای از پست های نامناسب و اجتناب ناپذیری شده که چیزی اجین با فلسفه یک فروم هست شده!(سمی ترین پست ها :تعصب-اهانت-اظهار نظر های بدون داشتن دانش- دسته کم گرفتن دیگران(به زبان هری پاتی جادوگرای برنامه نویسی که مشنگ های بدون دانش رو دوست ندارن!حضرات لرد ولدرمرت!!!!)
4-نکاتی شامل استفاده از فروم برای کسب اطلاع از ماهیت حقیقی افراد و سعی در ایجاد هسته اولیه برای برگذاری ملافات های حضوری قابل تقدیره .منتها باز هم به علت نقاط ضعفی که گفته شد اینتلاش ها هم با شکست مواجه شده.

و حالا دوستان عزیز از همگیتون تمنا دارم تا به کمک هم به دنبال راهی برای موفق شدن در زمینه پروژه های گروهی تحت وب پیدا کنیم.از اونجایی که بنده خودم رو در واقع عضو تالار جاوای برنامه ویس میدونم و شاهد و پیگیر تلاش های دوستان برنامه نویس و علاقه مندی بودم که سعی کردن چنین پروژه هایی رو برای جاوا پیش برن این تاپیک رو در این قسمت ساختم. پس از دوتان خواهش میکنم موضوع رو با سایر اعضاء فرومکه دستی بر آتش دارند و علاقه مند ودانشمند هستند مطرح کنند تا به پرار شدن هرچه بیشتر این تاپیک کمک کنند. و این جا جایی باشه برای تولد پروتکلی که عرض کردم. واین خودش میتونه راهی باشه برای مطرح شدن این سایت به عنوان جایی که بچه هاش واقعا دارن کاری میکنند.(این سایت 2000 کاربر فعال داره اگه فقط 1/4 شروع به انجام کار هایی بکنند که بر اساس پرتکل بدست اومد در این سایت باشه پروژه های موفقی رو شاهد خواهیم بود-امیدوارم)

نگاهی هم به این موارد بندازید:

1-چطور میشه سطح دانش علاقه مندان رو بالا برد؟به نظرتون چیزی مثل ویکی برای توضیح ترجمه وتوضیح و ارائه درس های برنامه نویسی میتونه موثر باشه؟اگه اینطور فکر میکنید آیا برای مسئولین سایت ممکنه تا چنین امکانی رو ایجاد کنند؟
2-بهنظرم برگذاری مسابقات برنامه نویسی آنلاین و فستیوال های دوره ای در بالا رفتن کیفیت و انگیزه های اعضاء و البته چرخش مالی سایت ایده خوبی باشه.کهدر نهایت شاید به کسب تجربه در زمینه جذب حمایت های مالی در کشور ما(با شرایط خاص خودش)منجر بشه.

از اینکه سرتون رو درد اوردم معذرت و از وقتی که گذاشتین و میگذارید ممنون.

با تشکر مزدادوست.

afsharm
یک شنبه 17 آذر 1387, 16:18 عصر
سلام، به نظر من:
۱- باید ایده ترجمه را کاملا خط بزنید و دانستن حداقل زبان بین المللی انگلیسی باید جز اجبارهای کار باشد.
۲- برای شروع کار بهتر است هر یک از علاقه‌مندان ایرانی عزیز با یک پروژه درست و حسابی خارجی همکار شده و بعد از این که حسابی «چیز» یاد گرفتند بعدش بیایند با هم وطنانشان یک کار تازه را شروع کنند. چند تا آدم بی‌تجربه حتی اگه انگیزه‌های ناسیونالیستی خیلی قوی هم که داشته باشند نمی‌توانند یک کار Open Source درست و حسابی انجام دهند.
۳- من یک برنامه نویس «سی شارپ» هستم و به طور اتفاقی اینجا را دیدم، ای کاش در تالار سی‌شارپ یا یک جای دیگر این تایپک را مطرح می‌کردید.

با درود و سپاس

manvaputra
دوشنبه 25 آذر 1387, 10:50 صبح
بعد از این که حسابی «چیز» یاد گرفتند بعدش بیایند با هم وطنانشان یک کار تازه را شروع کنند.
این جواب نمیده رفیق ما از خارجی همه چیز یاد میگیریم غیر از اصل به اشتراک گذاشتن دانش با دیگران!

javaphantom
دوشنبه 25 آذر 1387, 13:24 عصر
این جواب نمیده رفیق ما از خارجی همه چیز یاد میگیریم غیر از اصل به اشتراک گذاشتن دانش با دیگران!

ای کاش ما از خارجی ها چیز یاد می گرفتیم. ای کاش که ما اصلا چیز یاد می گرفتیم.

manvaputra
دوشنبه 25 آذر 1387, 14:03 عصر
ای کاش ما از خارجی ها چیز یاد می گرفتیم. ای کاش که ما اصلا چیز یاد می گرفتیم.
با شما موافقم ، البته نه به این شدتی که گفتید

javaphantom
دوشنبه 25 آذر 1387, 15:28 عصر
شاید تا بحال این جملات رو از خیلی افراد عامی کشور در مورد کامپیوتر شنیده باشید. که مثلا فلانی میاد می گه من یک پسر دارم نابغه است. با کامپیوتر همه کار می کنه. و جالبیه کار اینکه اگر در دانشگاه فنی درس خونده باشید این جملات رو از استایید و باقی رشته های فنی در مورد کامپیوتر می شنوید که آخه کامپیوترم شد رشته. آخرش می ری یک game net راه می ندازی و یا اینکه می ری پایتخت و laptop می فروشی.
قاجعه از این بالاتر در بستز آکادمیک دانشگاه هست که اساتید کم سواد و بیشتر business man که همگی مدیر پروژه هستند البته پروژهای fail شده و چون الکی مدرک دکترا یا فوق لیسانس دارند و فقیر در امر مطالعه، بلاخره یک ۶ ۸ سالی درس خونده دیگه بسشه دیگه باید مدیریت کنه و این حرفها. می یاد شروع به تدریس یک سری مطالب تئوریک از جمله هوش مصنوعی و خوراک همه ایرانیها پایگاه داده و نرمال سازی که آخر خندست و بعضی وقتها طرف کلی حال می کنه که می تونه چندتا select تو در تو بزنه. بعضی هاشونم که یک چیزی از تکنولوژی جدید به گوششون می خوره سریع توی کلاس مطرح می کنند و دانشجویان جویای علم از اینترنت عمل copy paste و یا اینکه در فروم ها ایرانی مطرح می کنند و یک جواب بی خودیم می گیرن و می رن یک نمره ای می گیرند.
وقتی کشوری به سو و سمت تکنولوژی حرکت می کنه، عوام بر این فکر هستند که این کوه یخی که جلوی را رو گرفته همون تکنولوژی هست و وقتی اون رو قطع کنند دیگه راحت به او طرف کوه یخی حرکت می کنند درصوتی که ریشه ای این کوه یخ در زیر آب تا عمق وجود داره و هر چقدر هم شما از بالا به این کوه یخی برش بزنی قایده نداره. ریشهای این کوه یخی که شامل فرهنگ، زمان، زمان اطلاعات پایه ، دانش و وو چیزهاست که متاسفانه در ایران در مورد همه چیزدر ایران رعایت نمی شود. نمونه هاش در اطراف خودمون زیاده. ماشینهای شهر تهران رو ببنید آخرین سیستم بعد رانندگی طرف رو. توی خونه ها بهترین وسایل صوتی و تصویری بعد فیلمهای خارجی سانسور شده و سریالهای مزخرفه ایرانی. موزسیقی های سنتی یا پاپ ناراحت. همه چیز توی ایران هست ولی هیچ چیز نیست. وقتی بازار کامپیوتر ایران از لحاظ سخت افزار می شه سه تا پاساژ علاالدین و پایتخت و رضا. نرم افزار های crack شده دزدی، شرتکتهای نرم افزاری پخش وپلای بی پول، آموزشگاهی کامپیوتر که تولید کننده نیروی نرم افزاری این شرکتها هستند به جای دانشگاه ها. سایتهای فیلتر شده. اینترنت گدایی و بی مصرف با کلی منت و خواهش وتمنا. قطعی برق، نبودن بستر IT. بلد نبودن زبان انگلیسی که زبان علم IT هست.استفاده از کامپیوتر و موبایل برای گوش دادن موسیقی و فلیم به جای دستگاه صوتی.کد نویسی بی هدف بجای تحلیل گری و طراحی. یاد گرفتن تجربی و فاقد ساختارهای مفهومی در تمام زمینها. دولت IT بی سواد که چند وقت پیش خودم شنیدم که وزیر این وزارت خونه برگشت گفت که ما پهنای باند بلندی داریم. انگار داشت از دامن یا پاچه شلوار صحبت می کرد. نبود فرهنگ استفاده از اینترنت و دولت اکترونیک. این همه بانکها می گن بابا پول قبض ها رو از طریق انیترنت یا تلفن یا ATM بدید باز می بینی یا رو رفته شکایت می کنه آقا چرا بانک از من قبض قبول نمی کنه. فقر سواد عمومی. مملکتی از صبح تا شب همه همدیگرو نصیحت می کنند و همه از همه چیز سر در می یارند، از سیاست گرفته تا سطوح تخصصی معلوم که نیازی به کتاب نداره. معلومه که داره پیش رفت می کنه. طفلکها.
جناب مزدا دوست فقط یک چیزی می گم و همه گفتهام رو به این ختم می کنم هر کاری که بخوای بکنی هر چی که به ذهنت می رسه بلاد کفر و استکبار اون رو انجام داده و ما فقط داریم نفت می خوریم و نفت.
ای کاش مثل هندیها می تونستیم از تکنولوژی وارداتی این کافرها درست استفاده کنیم. من خودمو می گم شعور اونم نداشتیم.

mazdadoost
چهارشنبه 27 آذر 1387, 11:48 صبح
شاید تا بحال این جملات رو از خیلی افراد عامی کشور در مورد کامپیوتر شنیده باشید. که مثلا فلانی میاد می گه من یک پسر دارم نابغه است. با کامپیوتر همه کار می کنه. و جالبیه کار اینکه اگر در دانشگاه فنی درس خونده باشید این جملات رو از استایید و باقی رشته های فنی در مورد کامپیوتر می شنوید که آخه کامپیوترم شد رشته. آخرش می ری یک game net راه می ندازی و یا اینکه می ری پایتخت و laptop می فروشی.
قاجعه از این بالاتر در بستز آکادمیک دانشگاه هست که اساتید کم سواد و بیشتر business man که همگی مدیر پروژه هستند البته پروژهای fail شده و چون الکی مدرک دکترا یا فوق لیسانس دارند و فقیر در امر مطالعه، بلاخره یک ۶ ۸ سالی درس خونده دیگه بسشه دیگه باید مدیریت کنه و این حرفها. می یاد شروع به تدریس یک سری مطالب تئوریک از جمله هوش مصنوعی و خوراک همه ایرانیها پایگاه داده و نرمال سازی که آخر خندست و بعضی وقتها طرف کلی حال می کنه که می تونه چندتا select تو در تو بزنه. بعضی هاشونم که یک چیزی از تکنولوژی جدید به گوششون می خوره سریع توی کلاس مطرح می کنند و دانشجویان جویای علم از اینترنت عمل copy paste و یا اینکه در فروم ها ایرانی مطرح می کنند و یک جواب بی خودیم می گیرن و می رن یک نمره ای می گیرند.
وقتی کشوری به سو و سمت تکنولوژی حرکت می کنه، عوام بر این فکر هستند که این کوه یخی که جلوی را رو گرفته همون تکنولوژی هست و وقتی اون رو قطع کنند دیگه راحت به او طرف کوه یخی حرکت می کنند درصوتی که ریشه ای این کوه یخ در زیر آب تا عمق وجود داره و هر چقدر هم شما از بالا به این کوه یخی برش بزنی قایده نداره. ریشهای این کوه یخی که شامل فرهنگ، زمان، زمان اطلاعات پایه ، دانش و وو چیزهاست که متاسفانه در ایران در مورد همه چیزدر ایران رعایت نمی شود. نمونه هاش در اطراف خودمون زیاده. ماشینهای شهر تهران رو ببنید آخرین سیستم بعد رانندگی طرف رو. توی خونه ها بهترین وسایل صوتی و تصویری بعد فیلمهای خارجی سانسور شده و سریالهای مزخرفه ایرانی. موزسیقی های سنتی یا پاپ ناراحت. همه چیز توی ایران هست ولی هیچ چیز نیست. وقتی بازار کامپیوتر ایران از لحاظ سخت افزار می شه سه تا پاساژ علاالدین و پایتخت و رضا. نرم افزار های crack شده دزدی، شرتکتهای نرم افزاری پخش وپلای بی پول، آموزشگاهی کامپیوتر که تولید کننده نیروی نرم افزاری این شرکتها هستند به جای دانشگاه ها. سایتهای فیلتر شده. اینترنت گدایی و بی مصرف با کلی منت و خواهش وتمنا. قطعی برق، نبودن بستر IT. بلد نبودن زبان انگلیسی که زبان علم IT هست.استفاده از کامپیوتر و موبایل برای گوش دادن موسیقی و فلیم به جای دستگاه صوتی.کد نویسی بی هدف بجای تحلیل گری و طراحی. یاد گرفتن تجربی و فاقد ساختارهای مفهومی در تمام زمینها. دولت IT بی سواد که چند وقت پیش خودم شنیدم که وزیر این وزارت خونه برگشت گفت که ما پهنای باند بلندی داریم. انگار داشت از دامن یا پاچه شلوار صحبت می کرد. نبود فرهنگ استفاده از اینترنت و دولت اکترونیک. این همه بانکها می گن بابا پول قبض ها رو از طریق انیترنت یا تلفن یا ATM بدید باز می بینی یا رو رفته شکایت می کنه آقا چرا بانک از من قبض قبول نمی کنه. فقر سواد عمومی. مملکتی از صبح تا شب همه همدیگرو نصیحت می کنند و همه از همه چیز سر در می یارند، از سیاست گرفته تا سطوح تخصصی معلوم که نیازی به کتاب نداره. معلومه که داره پیش رفت می کنه. طفلکها.
جناب مزدا دوست فقط یک چیزی می گم و همه گفتهام رو به این ختم می کنم هر کاری که بخوای بکنی هر چی که به ذهنت می رسه بلاد کفر و استکبار اون رو انجام داده و ما فقط داریم نفت می خوریم و نفت.
ای کاش مثل هندیها می تونستیم از تکنولوژی وارداتی این کافرها درست استفاده کنیم. من خودمو می گم شعور اونم نداشتیم.

دوست عزیز :
مفیدو مختصر : شما درد رو (احتمالا ) میفهمید.آیا دوای این درد رو دارید .پس شما یک طبیب هستید و یا فقط درد میکشید و صرفا یک بیمارید ؟(این سوالی از سایر دوستان هم هست.)

در مورد تحلیلتون به نظر حقیر به جزییات مهمی پرداختین.وضعه دانشگاهها ی IT -تجارت IT - دانش تجربی و بروز - ارتباط فرهنگی اقتصادی سیاسی جوامع با پیشرفت فناوری. ایا انصاف میدین که رگه هایی از احساسات باعث شده تا حقایقه دیگری از نظرتون پنهان بمونه؟حقایقی در مقیاس بزرگتر؟چه حقایقی؟
راستش صمیمانه بگم مطالبی که شما فرمودین به جز یک قسمتش (البته به نظر بنده)فقط چهره یک موجودیت کریه المظر بود تا بیمار .به عبارتی اینکه دانشگهای ما چنین و چناند و تجارت بهمان و فرهنگ و سیاست آنچنان! هیچ کدوم به خودی خود ریشه دردی که ما به دنبالش هستیم نیست.

قسمته جذابه گفته هاتون : بلاد کفر.
نتیجه من : چنانچه بقدر کافی کافر بودند بشریت الان خیلی جلوتر از اینهایی بود که هست.

و ما : چیزی به قدر ذخایر طبیعیمون وقت برای تجزیه و خوردگی از درون و نابودی ساختاری داریم . و تا قبل از اون هیچ گونه راهی برای خروج از پارادایم های کنونی که اکثرا فاسد و تباه هستند نداریم.
به ناچار باید روش هایی برای مدیریت به شکلی که متناسب با وضعیت خودمون باشه باشیم.(چون به شکل خلاصه تا زمان استحاله کاملمون نمیتونیم کافر بشیم) پس شاید بتونیم موجودیت زشت ولی سالمی داشته باشیم!

بنده به عنوان یک ((معمولی)) علاقمندم تا با رسیدن به هدفی که در پسته اوله تاپیک داشتم (به کمک شما و سایر دوستان و البته همت بالاتون )یه قدم کوچک در راهی که عرض کردم برداشته باشم.
و در کل در نبود امبد نا امبدی مفهومشو از دست میده . پس با آغوش باز پذیرای همه نظرات و اندیشه های پر امید وتا امیدانه دوستان هستم و از پست سایر دوستانهم نهایت تشکر رودارم.
با سپاس.

javaphantom
چهارشنبه 27 آذر 1387, 12:01 عصر
دوست عزیز :
مفیدو مختصر : شما درد رو (احتمالا ) میفهمید.آیا دوای این درد رو دارید .پس شما یک طبیب هستید و یا فقط درد میکشید و صرفا یک بیمارید ؟(این سوالی از سایر دوستان هم هست.)

در مورد تحلیلتون به نظر حقیر به جزییات مهمی پرداختین.وضعه دانشگاهها ی IT -تجارت IT - دانش تجربی و بروز - ارتباط فرهنگی اقتصادی سیاسی جوامع با پیشرفت فناوری. ایا انصاف میدین که رگه هایی از احساسات باعث شده تا حقایقه دیگری از نظرتون پنهان بمونه؟حقایقی در مقیاس بزرگتر؟چه حقایقی؟
راستش صمیمانه بگم مطالبی که شما فرمودین به جز یک قسمتش (البته به نظر بنده)فقط چهره یک موجودیت کریه المظر بود تا بیمار .به عبارتی اینکه دانشگهای ما چنین و چناند و تجارت بهمان و فرهنگ و سیاست آنچنان! هیچ کدوم به خودی خود ریشه دردی که ما به دنبالش هستیم نیست.

قسمته جذابه گفته هاتون : بلاد کفر.
نتیجه من : چنانچه بقدر کافی کافر بودند بشریت الان خیلی جلوتر از اینهایی بود که هست.

و ما : چیزی به قدر ذخایر طبیعیمون وقت برای تجزیه و خوردگی از درون و نابودی ساختاری داریم . و تا قبل از اون هیچ گونه راهی برای خروج از پارادایم های کنونی که اکثرا فاسد و تباه هستند نداریم.
به ناچار باید روش هایی برای مدیریت به شکلی که متناسب با وضعیت خودمون باشه باشیم.(چون به شکل خلاصه تا زمان استحاله کاملمون نمیتونیم کافر بشیم) پس شاید بتونیم موجودیت زشت ولی سالمی داشته باشیم!

بنده به عنوان یک ((معمولی)) علاقمندم تا با رسیدن به هدفی که در پسته اوله تاپیک داشتم (به کمک شما و سایر دوستان و البته همت بالاتون )یه قدم کوچک در راهی که عرض کردم برداشته باشم.
و در کل در نبود امبد نا امبدی مفهومشو از دست میده . پس با آغوش باز پذیرای همه نظرات و اندیشه های پر امید وتا امیدانه دوستان هستم و از پست سایر دوستانهم نهایت تشکر رودارم.
با سپاس.

من از ایده های جدید و نو استقبال می کنم. ولی واقعیتش اینکه من در حال حاضر بسیار درگیر کارهای شخصیم هستم و نمی تونم قول صد در صد بدم که بتونم همکاری کامل داشته باشم. ولی حاضر هرچی از دستم بر بیاد وب بتونم کمک کنم، مطمعن باشید روی من می تونید حساب کنید

vahid_visualbasic
سه شنبه 08 اردیبهشت 1388, 19:25 عصر
ما همیشه از خارجیها چیز یاد میگرفتیم ولی اخیرا خارجیها باید بیان از ما یاد بگیرن البته در بعضی مواقع

mazdadoost
چهارشنبه 09 اردیبهشت 1388, 11:22 صبح
ما همیشه از خارجیها چیز یاد میگرفتیم ولی اخیرا خارجیها باید بیان از ما یاد بگیرن البته در بعضی مواقع
سلام:مثلا؟

Barbababak
شنبه 30 شهریور 1392, 17:36 عصر
پیشنهادی مطرح شده بود برای شرح کارها گروهی ...
اگر میخوایم بگیم ایران جای بد یا خوبیه، هیچ کمکی به بحث نمی کنه. اگر قراره کاری انجام بشه، لطفا موافق ها شروع کنن.
این نوع بحث های جنبی، ما رو، در همونجایی که بودیم نگه می داره.

WebConsole
شنبه 30 شهریور 1392, 22:57 عصر
سلام:مثلا؟

مثلا به جای اینکه محدودیت رو از اینترنت برداریم، روی وی پی ان قانونی سرمایه گذاری میکنیم !