PDA

View Full Version : تحليل يا برنامه نويسي



powerboy2988
شنبه 09 آبان 1388, 10:03 صبح
سلام دوستان...
من سر يك 2راهي موندم.. ممنون ميشم اگر كمكم كنيد...

قضيه اينه كه من چند سالي هست كه دارم برنامه نويسي مي كنم و يك مدتي هم هست كه دارم با C#‎ برنامه نويسي مي كنم(البته به صورت پروژه اي و تنهايي) .. حالا بعد از مدتي تو يك شركت واسم كار پيدا شده كه قرار هست واسه يك پروژه PDU باهاشون همكاري كنم...

اما تو همون روزي كه قرار هست برم اونجا قرارداد ببندم .. تو يك شركتي كه خيلي دوست داشتم برم قرار شده برم صحبت كنم كه اگر بشه به عنوان تحليل گر اونجا كار كنم..
من با UML و RUP آشنايي دارم...

اين هم بگم كه پروژه زياد دارم براي برنامه نويسي ........

به نظر شما كدوم بهتره؟؟

والا واسه مشاوره جايي بهتر از اين تالار پيدا نكردم!!!:چشمک:

اوبالیت به بو
شنبه 09 آبان 1388, 15:41 عصر
اين هم بگم كه پروژه زياد دارم براي برنامه نويسي
از همین ها برای تحلیل و طراحی استفاده کنید.
کاملا حرفه ای روی مستندات کار کنید. خودش میشه نمونه کار

اگر خواستید بعدا برنامه نویسی مستندات رو انجام بدین. چون برنامه نویسی به مراتب کمتر از تحلیل و طراحی اولویت و ارزش داره

powerboy2988
شنبه 09 آبان 1388, 17:06 عصر
يعني به نظر شما برم واسه كار تحليل؟

اوبالیت به بو
شنبه 09 آبان 1388, 17:42 عصر
يعني به نظر شما برم واسه كار تحليل؟

مگه قبلا بدون تحلیل برنامه می نوشتید؟؟

powerboy2988
شنبه 09 آبان 1388, 17:54 عصر
نه.. اما برنامه هام كوچيك بود... و بعدش اينكه تو اين شركت مي رم كارم اونجا ميشه تجزيه و تحليل...

powerboy2988
یک شنبه 10 آبان 1388, 23:11 عصر
اين پست ما چقدر از اين تالار به اون تالار شد!!!!!

راهمو انتخاب كردم..

زدم تو كار تحليل...
اما تنها ترسي كه دارم (كه مي دونم از شناخت كمي كه دارم هست) اينه كه واسه پروژه هايي كه تحت net. دارم شايد به مشكل بربخورم .
چون اينجا معماريش بر اساس j2ee بيده...

اما خيلي خوشحالم كه با اين كار خيلي چيزها تو روند كار برنامه نويسيم مي تونم ياد بگيرم...

powerboy2988
چهارشنبه 13 آبان 1388, 14:15 عصر
بعد از كمك گرفتن از دوستان ... اين مسير رو انتخاب كردم... لطفا راهنماييم كنيد كه چه آينده اي مي تونم داشته باشم..

من شروع كردم به ياد گرفتن حرفه اي تجزيه و تحليل كردن سيستم ها
+ برنامه نويسي تو محيط net. رو هم دارم انجام مي دم(به صورت پروژه اي...)
+ مي خوام شروع كنم به يادگيري معماري net. و j2ee
+ و شروع كردن برنامه نويسي تو j2ee
+ با معماري بيشتر OS ها هم بايد آشنا باشم و بتونم كار كنم باهاشون

- از كار تحليل و طراحي خيلي خوشم مياد و يك ذهنيتي كه دارم اينه كه اگر تحليل و طراحيم خيلي خوب باشه مشكلي واسه برنامه نويسي پروژه ها با زبانهاي مختلف ندارم(لطفا به صورت جدا در مورد اين ذهنيتم نظر بدين كه درست هست يا نه)

چون به صورت تمام وقت سر كار تحليل و طراحي + معماري j2ee هستم .. مجبورم شب ها واسه net. وقت بزارم...

با ديتابيس sql هم آشنايي كاملي دارم پيدا مي كنم...
+ حدود چند ماه ديگه با oracle هم بايد آشنايي پيدا كنم...

تو تحليل و طراحي بيشتر با اين حال مي كنم كه همش در حال ياد گيري هستم(البته تو همه زمينه ها اينجوري اما واسه من تو اين كار بيشتر ملموستره)

واسه كار تحليل هم uml رو فرا گرفتم... شروع كردم با RUP آشنا شدن و چندتا كتاب در مورد تجزيه و تحليل سيستم ها دارم مي خونم ... هم زمان هم مي خوام نگاهي به Agile داشته باشم...

حدود چند سالي هم هست كه برنامه نويسي مي كنم ... اما نه تو teamwork ... همش به صورت تكي بوده.....
البته تو شركت تو سيستم هاي ERP فعاليت داشتم كه شركتش منحل شد!!!!
كارهاي رباتيك ... برنامه نويسي TPS .... و WinService و SocketProgramming هم انجام دادم..
با OOP هم آشنايي 90% دارم....


با اين توصيفاتي كه گفته شد..


اين راهي كه دارم مي رم چه مزايايي داره؟
چه معايبي داره؟
زمان گذاشتن واسه اين كارها به چه صورت هست؟؟
اين راه اصلا اشتباه يا نه؟(چون هم j2ee هست و هم .net)
چه منابعي واسه هر كردوم پيشنهاد مي كنيد؟
باقي نظرات شما دوستان


ممنون از لطفتون

اوبالیت به بو
چهارشنبه 13 آبان 1388, 15:01 عصر
از كار تحليل و طراحي خيلي خوشم مياد و يك ذهنيتي كه دارم اينه كه اگر تحليل و طراحيم خيلي خوب باشه مشكلي واسه برنامه نويسي پروژه ها با زبانهاي مختلف ندارم
ببین برنامه نویسی یه تکنیک هست. یعنی از تکنولوژی میاد. نمی تونی به طور قطع این مطلب رو تایید یا نقص کنی.

بعضی وقت ها تجزیه و تحلیل با تکنولوژی Dependency داره و بعضی وقت هاAssociation

چندتا كتاب در مورد تجزيه و تحليل سيستم ها دارم مي خونم
تجزیه و تحلیل سیستم ها - سعید پارسا


با OOP هم آشنايي 90% دارم

روز به روز و هفته به هفته درکت بیشتر میشه.


اين راهي كه دارم مي رم چه مزايايي داره؟
خیلی. اونقدری که روز به روز پیشرفت می کنی و دیدت نسبت به همه چیز عوض می شه.

زمان گذاشتن واسه اين كارها به چه صورت هست؟؟
با برنامه ریزی درست. نه اینکه شب بخوای بشینی کار کنی.

اين راه اصلا اشتباه يا نه؟(چوم هم j2ee هست و هم .net)
من راجب این نمی تونم نظر بدم چون با j2ee آشنا نیستم.

powerboy2988
چهارشنبه 13 آبان 1388, 15:10 عصر
ممنون دوستم از نظري كه دادي...



تجزیه و تحلیل سیستم ها - سعید پارسا


اين كتابي كه معرفي كردي چه سرفصل هايي داره؟؟

و



با برنامه ریزی درست. نه اینکه شب بخوای بشینی کار کنی.

الان مهمترين چيز در شروع همين برنامه ريزي هستش....
به نظرت با چه پارامترهايي شروع كنم به برنامه ريزي كه بتونم تو همه اين ها موفق شم..

MIDOSE
چهارشنبه 13 آبان 1388, 15:12 عصر
ين راهي كه دارم مي رم چه مزايايي داره؟به نظر من کلن بی خیال این راه شو.
به چند دلیل به شما دوست عزیز پیشنهاد می کنم در انتخاب مسیر دست نگه دارید،یه مثال از خودم:

وقتی به یک حدی از علم کامپیوتر* رسیدم، فکر کردم کافیه و باید مسیر ایندم را سریعن انتخاب کنم و به قول معروف از بقیه زرنگ تر باشم تا بتونم بشم بیل گیتس ورژن 2.

خوب مدتی برای این که در چه زمینه ای فعالیت کنم گذشت تا این که یک روز شخصی که در کار طراحی وب بود و برای خودش کسی بود را دیدم، اون شخص ان چنان با کلمات http و پلتفرم بازی کرد، که ناگهان احساس کردم همه ی دنیا به یک طرف و کار وب یه طرف دیگه، برای همین به سرعت با یه تحقیق کوچک رفتم کار وب.

وقتی کمی پیش رفتم ترسیدم نکنه مسیری که انتخاب کردم اشتباهِ، برای همین چند روزی دمق بودم تا این که روزی یکی از دوستان گفت نمی دونی ساخت سیستم عامل چه عالمی داره، من یه کرنل ساختم و بعدش سیستم عامل خودم را می دم بیرون من با خودم گفتم دیگه تموم شد این رفیقمون جای منو گرفت و شد بیل گیتس 2.

رفتم سر مسائلی چون ring ها و سیستم فایل و... وقتی کمی پیشرفتم دیدم مباحث برام شیرینه ولی به تنهایی نمی تونم کاری را پیش ببرم باز ترسیدم که نکنه مسیر اشتباه باشه برای همین یه مدت بال بال زدم تا این که که با نا امیدی نسبی بی خیال همه چیز شدم و گفتم خوب می رم سر تحلیل شاید اون بهتر باشه.

رفتم یکمی یاد گرفتم دیدم همون چیزایی هم که یادم بوده یادم رفت، هر چی می خوندم بیش تر قاطی می کردم ... برای همین دو تا کلمه را یاد گرفتم و گفتم بسه برم سر شرکت نرم افزاری و برم به جنگ عمو بیلی و کل دنیا را به چنگ خودم در بیارم.

شرکت را زدم(به اصطلاح) با دو نفر خدمه یکیش خودم و یکیش یکی از دوستان، کار اول را برای ازمایش انجام دادیم، ولی اون قدر دو طرف ناشی بودیم در طرز رفتار کردن در گروه که دو طرف به هم مشکوک شدیم و بی خیال شدم.

این همه حرف زدم داستان نگفتم، منظورم از همه ی این حرف ها اینه که وقتی دیدی درست از قضایا نداشته باشی نمی تونی به هیچ وجه مسیر درست را انتخاب کنی، در دانشگاه دقیقن همین کار را انجام می دهند یعنی دادن دید نسبی از قضایا، اگر الان بهت بگم چی کار کن کاری جز دادن نظر شخصیم و خیانت به شما انجام ندادم.

برای همین بهتون پیشنهاد می کنم دست نگه دار و کمی بیشتر روی این مسئله تامل و تحقیق کن.

همیشه کسی موفقه که بدونه می خواد چی کار کنه و چی می خواد بدست بیاره.

*منظور از حد علوم کامپیوتر: دیگه ویژوال بیسیک را تقریبن یاد گرفته بودم و می تونستم با حلقه ها کار کنم.

موفق باشی،
MIDOSE

اوبالیت به بو
چهارشنبه 13 آبان 1388, 15:19 عصر
اين كتابي كه معرفي كردي چه سرفصل هايي داره؟؟
شما بخون

به نظرت با چه پارامترهايي شروع كنم به برنامه ريزي كه بتونم تو همه اين ها موفق شم
ببین گفتنش خیلی راحته که من می خوام تو همه این ها موفق بشم. اینجارو بخون:

همیشه کسی موفقه که بدونه می خواد چی کار کنه و چی می خواد بدست بیاره.
همینه.

اگر الان بهت بگم چی کار کن کاری جز دادن نظر شخصیم و خیانت به شما انجام ندادم.
نشکن دل بچه رو برادر:چشمک:

MIDOSE
چهارشنبه 13 آبان 1388, 15:30 عصر
نشکن دل بچه رو برادر:چشمک:

من راجب این نمی تونم نظر بدم چون با j2ee آشنا نیستم.
دوست عزیزم،
خواستم فقط بگم قصدم جسارت یا خدایی نکرده بی احترامی نیست.

powerboy2988
چهارشنبه 13 آبان 1388, 16:37 عصر
به نظر من کلن بی خیال این راه شو.
به چند دلیل به شما دوست عزیز پیشنهاد می کنم در انتخاب مسیر دست نگه دارید،یه مثال از خودم:

وقتی به یک حدی از علم کامپیوتر* رسیدم، فکر کردم کافیه و باید مسیر ایندم را سریعن انتخاب کنم و به قول معروف از بقیه زرنگ تر باشم تا بتونم بشم بیل گیتس ورژن 2.

خوب مدتی برای این که در چه زمینه ای فعالیت کنم گذشت تا این که یک روز شخصی که در کار طراحی وب بود و برای خودش کسی بود را دیدم، اون شخص ان چنان با کلمات http و پلتفرم بازی کرد، که ناگهان احساس کردم همه ی دنیا به یک طرف و کار وب یه طرف دیگه، برای همین به سرعت با یه تحقیق کوچک رفتم کار وب.

وقتی کمی پیش رفتم ترسیدم نکنه مسیری که انتخاب کردم اشتباهِ، برای همین چند روزی دمق بودم تا این که روزی یکی از دوستان گفت نمی دونی ساخت سیستم عامل چه عالمی داره، من یه کرنل ساختم و بعدش سیستم عامل خودم را می دم بیرون من با خودم گفتم دیگه تموم شد این رفیقمون جای منو گرفت و شد بیل گیتس 2.

رفتم سر مسائلی چون ring ها و سیستم فایل و... وقتی کمی پیشرفتم دیدم مباحث برام شیرینه ولی به تنهایی نمی تونم کاری را پیش ببرم باز ترسیدم که نکنه مسیر اشتباه باشه برای همین یه مدت بال بال زدم تا این که که با نا امیدی نسبی بی خیال همه چیز شدم و گفتم خوب می رم سر تحلیل شاید اون بهتر باشه.

رفتم یکمی یاد گرفتم دیدم همون چیزایی هم که یادم بوده یادم رفت، هر چی می خوندم بیش تر قاطی می کردم ... برای همین دو تا کلمه را یاد گرفتم و گفتم بسه برم سر شرکت نرم افزاری و برم به جنگ عمو بیلی و کل دنیا را به چنگ خودم در بیارم.

شرکت را زدم(به اصطلاح) با دو نفر خدمه یکیش خودم و یکیش یکی از دوستان، کار اول را برای ازمایش انجام دادیم، ولی اون قدر دو طرف ناشی بودیم در طرز رفتار کردن در گروه که دو طرف به هم مشکوک شدیم و بی خیال شدم.

این همه حرف زدم داستان نگفتم، منظورم از همه ی این حرف ها اینه که وقتی دیدی درست از قضایا نداشته باشی نمی تونی به هیچ وجه مسیر درست را انتخاب کنی، در دانشگاه دقیقن همین کار را انجام می دهند یعنی دادن دید نسبی از قضایا، اگر الان بهت بگم چی کار کن کاری جز دادن نظر شخصیم و خیانت به شما انجام ندادم.

برای همین بهتون پیشنهاد می کنم دست نگه دار و کمی بیشتر روی این مسئله تامل و تحقیق کن.

همیشه کسی موفقه که بدونه می خواد چی کار کنه و چی می خواد بدست بیاره.

*منظور از حد علوم کامپیوتر: دیگه ویژوال بیسیک را تقریبن یاد گرفته بودم و می تونستم با حلقه ها کار کنم.

موفق باشی،
MIDOSE

دقيقا تك تك كلماتو قبول دارم چون به همچين چيزهاي برخوردم خودم قبلا.... :قلب::قلب:
اما اين راهيو كه انتخاب كردم يك جورايي با كسايي كه تو هر زمينه اي كه مي خوام كار كنم حداقل 10 سال حرفه اي كار كردن... با چند تا از مديران شركت... با چندتا برنامه نويس net. كه واسه خودشون كسي هستند... با چندتا تحليل گر خيلي حرفه اي ... و بچه هاي j2ee

خيلي هم رو اين مسئله فكر كردم كه به اين نتيجه رسيدم كه اين كارارو انجام بدم... چون جايي كه دارم مي رم به عنوان تحليل گر , j2ee كار مي كنند و واسه اينكه تو كارم پيشرفت كنم خيلي دوست دارم از دنياي j2ee هم سر در بيارم...

اما net. چون چند تا پروژه دارم كه حتما بايد با #C انجام بدم با اين معماري هم سروكار دارم..
تستي كه انجام دادم ديدم اينها وابستگي هايي دارند با هم كه هر كدوم مي تونه تو پيشرفت اون يكي بهم كمك كنه...

و چون به ديد Object ميبينم همه چيزو واسه همين تحليل كردن اين مسائل واسم دور ار ذهن نيست.

خيلي سرچ كردم كه ببينم كه چي مي خوام از اين كارها....
جمع بندي كه كردم حدود 80% شناخت پيدا كردم از تك تك كارام به جز برنامه نويسي تو j2ee


چون قبلا كار حرفه اي تو اين سطح انجام نداده بودم ... دست به هر كاري زده بودم و از همشون راضي بودم به جز طراحي وب!!!

يكي از استادام بهم مي گفت : مثل يك اقيانوس به عمق 10 سانت مي مونم:قهقهه::قهقهه:

اما جمع بندي كردم و حاصلش شد هميني كه عرض كردم خدمتتون.

باز هم ممنون ميشم اگر منو راهنمايي كنيد








نشکن دل بچه رو برادر:چشمک:

كجا دله منو شكوند؟؟ :لبخند::لبخند::لبخند::لبخند: