PDA

View Full Version : سیستم های مدیریت پروژه در محل کار



mehdi.mousavi
چهارشنبه 29 اردیبهشت 1389, 12:15 عصر
سلام.
به اعتقاد بسیاری از افراد، صنعت نرم افزار یکی از بهترین صنایعی هستش که سیستمهای جدید مدیریتی در اون مدام تعریف میشه. از Agile گرفته تا XP و TDD، هر روزه این لیست در حال افزایش هستش.

برخی بر این عقیده هستن که صنعت نرم افزار هنوز به کمال خودش نرسیده و به دلیل جوان بودنش هر مسیری رو برای رسیدن به یک بنیان قابل اتکاء طی میکنه. برخی دیگه بر این عقیده هستن که افراد فعال در این حوزه از ساخت ایده های جدید لذت میبرن و از این کار خسته نمیشن.

اما Scott Berkun ایده جالبی داره. علیرغم وجود این متودولوژیها، هنوز در بسیاری از شرکت ها اوضاع به گونه دیگه ای پیش میره. وی لیستی از متودولوژیهای ایراد دار رو معرفی کرده که بسیاری از ما اونها رو در دوران کاری خودمون تجربه کرده ایم، یا خواهیم کرد:

1. توسعه احمق-گرا: تیمی که تصمیماتش توسط بزرگترین احمق تیم گرفته میشه. تمام دانش، منطق یا پردازش ها وقتی از در بیرون میاد که آقای احمق در اتاق خودش حاضره. ممکنه قوانینی وجود داشته باشه، اما آقای احمق اونها رو نقض میکنه و خودخواهانه تفکرات خودش رو به تیم دیکته میکنه.

2. توسعه ناهنجار-ادراکی: در هر شرکتی که دو دیدگاه و اعتقاد واگرا در مورد چگونگی ساخت نرم افزار وجود داره این گونه توسعه رواج داره. فشار روانی بین این دو اعتقاد تعیین میکنه که چگونه نرم افزار باید طراحی بشه، بیشتر از اونکه خود اون باورها تعیین کننده باشن.

3. مهندسی "فکر خودتو کن": افراد تیم بر این باور هستن که وقتی نرم افزار از در شرکت رفت بیرون، مراقب این باشن که اگر ایرادی در برنامه بروز داد، اونها مقصر شناخته نشن!

4. توسعه توام با انکار: همه ادعا میکنن که روشی برای انجام کار وجود داره و همه چی بخوبی انجام خواهد شد اما در حقیقت اوضاع وخیم هستش و همه چی رو زمین مونده. بیشتر افراد در بخش کوچکی از پروژه سهیم هستن تا به بقای خودشون در شرکت ادامه بدن و اکثریت هنوز در فاز انکار به سر میبرن.

5. روش "منو ارتقاء بدید": مردم کد می نویسن و طراحی میکنن تا همه وجودشون رو احساس کنن. اونها کد می نویسن تا رییس رو راضی نگه دارن و براشون مهم نیست که چقدر فراتر از توان خودشون و نیاز پروژه دارن زمان و انرژی صرف میکنن. برخی اوقات اجازه میدن تا اتفاقات بد رخ بده و خودشون رو با درست کردن اون ایرادات یه قهرمان نشون بدن اما بقای این روش ها کوتاهه و به حضور شخص در شرکت وابسته هستش. - منبع (http://www.scottberkun.com/blog/2007/asshole-driven-development)

مطمئنا شما هم در محیط کار خودتون با متودولوژیهای دیگه ای روبرو شده اید. این تاپیک رو به این اختصاص دادم تا شما روشهای مدیریتی اتفاق افتاده در سازمان اتون رو در یک پاراگرف مطرح کنید.

موفق باشید.

sahele_sheni
چهارشنبه 29 اردیبهشت 1389, 13:03 عصر
روش "رئیس رو کله کن"

توی این روش ما 2 نفر رو در نظر میگیریم . a و b . آقای a رئیس بوده وای اونقدر کار نکرده تا b رو بجاش گذاشتن. البته باند بازی رو هم در نظر بگیرید . حالا اون آقای a که کار نمیکنه هیچ ، همه تلاشش رو میکنه که بقیه هم کار نکنن یا درست کار نکنن تا آقای b کله پا بشه ....در این حد که شایعه سازی میکنه و زیر آب میزنه و .و . .و ....و البته آقای b هم هرجا میرسه میگه زمان a اصلا کاری انجام نشده و هر چی شده من بودم و ............
خلاصه ما این وسط گیر کردیم . هر کاری هم میکنیم به اسم دیگرون تموم میشه !!!! :D

Ali_Hashemi
چهارشنبه 29 اردیبهشت 1389, 21:15 عصر
. توسعه احمق-گرا: تیمی که تصمیماتش توسط بزرگترین احمق تیم گرفته میشه. تمام دانش، منطق یا پردازش ها وقتی از در بیرون میاد که آقای احمق در اتاق خودش حاضره. ممکنه قوانینی وجود داشته باشه، اما آقای احمق اونها رو نقض میکنه و خودخواهانه تفکرات خودش رو به تیم دیکته میکنه.وای خدا! این عجب توضیح توپی داده ! باورم نمیشه. من در یه شرکتی کار میکردم که دقیقا و دقیقا و دقیقا تمام کلمه های این متن بالا در اونجا اعمال می شد. خیلی حال کردم با این توصیف توسعه احمق-گرا
اعصاب واسه هیچکی نذاشته بود که! هنوز هم آثارش تو وجودم هست. خدا نصیب نکنه:عصبانی++:
نمیدونید که وقتی مجبورید یه کاری انجام بدید که میدونید اشتباهه چقدر به آدم فشار میاد. تازه هفته بعدش هم میومد گیر میداد که چرا اینجوری این کار رو انجام دادید و طلبکار می شد:عصبانی++:

ایScott Berkun خیلی باحالی :تشویق:

Behrouz_Rad
چهارشنبه 29 اردیبهشت 1389, 21:45 عصر
یک مورد جالب که در طول عمر کاریه من پیش اومد، دیروز بود... پیش رئیس مربوطه رفته بودم و از اینکه مدام سیستم در حال تغییره و بعد از بسته شدن سیستم فیلدها رو کم و زیاد می کنن گله مند بودم... رئیس انکار می کرد و می گفت خیر! ما چیزی به سیستم اضافه یا کم نکردیم... جالب اینجا بود که دقیقاً 1 ساعت بعد از این حرف، لیستی از 15 فیلد جدید که باید به سیستم اضافه میشد روی میز من بود! :D

Alireza_Salehi
چهارشنبه 29 اردیبهشت 1389, 23:24 عصر
یک مورد جالب که در طول عمر کاریه من پیش اومد، دیروز بود... پیش رئیس مربوطه رفته بودم و از اینکه مدام سیستم در حال تغییره و بعد از بسته شدن سیستم فیلدها رو کم و زیاد می کنن گله مند بودم... رئیس انکار می کرد و می گفت خیر! ما چیزی به سیستم اضافه یا کم نکردیم... جالب اینجا بود که دقیقاً 1 ساعت بعد از این حرف، لیستی از 15 فیلد جدید که باید به سیستم اضافه میشد روی میز من بود! :D

آی گفتی......
خدا بگم چی کار کنه این .... بماند...



من خودم تو یک شرکت که پروژه شون هم به اندازه کافی بزرگ بود (یک پروژه چند وجهی شامل موبایل ، وب و ویندوز) شاهد بودم که قبل از ورود من یک بار پروژه رو از اول نوشته بودن ، من که رسیدم دیدیم همه چی ریخته بهم نمیشه قابلیت جدید اضافه کرد، دوباره از اول نوشتیم، من که رفتم مطلع شدم دوباره از اول قراره بنویسن...
عوض کردن فیلد های دیتابیس فقط به عنوان شیرین کاری تو پروژه فوق انجام میشد. یک هفته داشتم ساختار دیتابیسش رو میخوندو بفهمم کی به کیه، رابطه چرخشی داشت در 4 سطح!

چند وقت پیش زنگ زدن که جون مادرت بیا بهینه سازی کن سیستم جواب نمیده رفتم دیدم هر چی کد نوشته بودم نیست یه دنیای جدیدیه.... هیچ کدوم از چیزهایی که یادم بود جواب نمیداد ، همه چی ریخته بود به هم...

از بس که سیستم مدیریت پروژه ندارن؛ هر کی از راه میرسه هر جور دلش می خواد کد میزنه، کلاس ها رو بهم میریزه، قوانین شی گرائی رو نقض میکنه، معماری سیستم رو بهم میزنه، بدتر از همه اینها مستندات هم صفر....


به روش فوق میگن: متدولوژی هرج و مرج گرا مبتنی بر تنوع تیم برنامه نویسی

حمیدرضاصادقیان
پنج شنبه 30 اردیبهشت 1389, 00:36 صبح
سلام.یک موضوع جالبی که برای من پیش اومد اینه که روی سیستمی که کار میکردم به دلایلی یک چند روزی کار رو انجام ندادم. بعد مدیر مربوطه میخواست با یک کتاب دلفی در 21 روز بیاد کار منو انجام بده.
بعد دید نمیشه مزایایی که قرار بود بهم بده یک دهمشو داد. بعد از یکی دوسال بهش گفتم راستی قرار بود یک سری مزایا بهم بدین.گفتن اگه بگیم غلط کردیم مشکل شما حل میشه؟؟؟
اینم یک جور مدیریته...
نکته جالب اینه که برنامه های تحت ویندوز هم بخواهی مثل داس طراحی کنی... خیلی زور داره...

h.alizadeh
پنج شنبه 30 اردیبهشت 1389, 09:07 صبح
من تا حالا توی تیم های برنامه نویسی نبودم یکی دوموردی بوده که خودم تنها نوشتم
بخاطر همینم تصورم این بود که اینا که تیمی اند حتما خیلی فول فول و حرفه ای اند:d


ولی با دیدن پست arsp اعتماد به نفسم رف بالا:D

یک مورد جالب که در طول عمر کاریه من پیش اومد، دیروز بود... پیش رئیس مربوطه رفته بودم و از اینکه مدام سیستم در حال تغییره و بعد از بسته شدن سیستم فیلدها رو کم و زیاد می کنن گله مند بودم... رئیس انکار می کرد و می گفت خیر! ما چیزی به سیستم اضافه یا کم نکردیم... جالب اینجا بود که دقیقاً 1 ساعت بعد از این حرف، لیستی از 15 فیلد جدید که باید به سیستم اضافه میشد روی میز من بود! :D
آره منم یه بار برای یه سازمان نوشتم یه چیز خیلی همینجوری بودند یعنی باز خوبه برای تو برای من موقع تحویل عوض می کردند :قهقهه: ولی برای من انکار نمی کردند همش عذرخواهی می کردند!