PDA

View Full Version : دات نت مشکل نمود اول ولی افتاد سهولت ها



eshpilen
یک شنبه 02 خرداد 1389, 07:57 صبح
میگم من فکر میکردم کار سنگین و طولانی مدتی برای یادگیری دات نت و سی شارپ داشته باشم. اما وقتی توی سایت MSDN و میکروسافت رفرنسها رو دیدم و توضیحات رو مطالعه کردم بنظرم هیچ چیز ناآشنا و پیچیده و حجیمی نبود.
گفتم شاید اشتباه میکنم و هنوز نمیدونم سی شارپ و دات نت چیه. نظر شما چیه.
برای من طوری بود انگار بیشترش رو از قبل بلدم.
البته اینو بگم که بنده برنامه نویسی سی++ و اپلیکیشن نویسی روی ویندوز با Qt کار کردم (فریمورک خوشدست و مجهزی هست). شاید به همین خاطر باشه.
بهرحال من فکر میکردم دات نت خیلی شلوغ و پیچیده باشه، اما اولین نگاههایی که داشتم چنین چیزی رو نشون نداد. قبلا خیلی رفرنسها و کتابخانه های دیگر رو خوندم که بهشون نگاه میکردی وحشت میکردی! ولی سی شارپ و دات نت و حتی تمام رفرنس و کتابخانهء اون با حجم و پیچیدگی خیلی معمولی بنظرم اومد. البته میگم شاید بخاطر اینه که من بیشتر مراحل سخت و آشنایی های قبلی رو پیشتر در زبانها و فریمورک ها و مقوله های دیگر گذراندم. شباهت خیلی زیاده. حتی بین کتابخانهء زبان ها و حیطه های دورتری از برنامه نویسی (مثلا بنظرم اومد شباهتهایی با اکشن اسکریپت 3 داره).
از طرف دیگه دات نت اونقدری که فکر میکرم چیز پیچیده ای نیست. بنظرم شباهت زیادی هم با جاوا داره (هرچند جاوا کار نکردم).

sky_in_iran
یک شنبه 02 خرداد 1389, 10:26 صبح
سلام دوست عزيز
اولا كه برنامه نويسي چيزي نيست كه شما از تو كتاب و msdn ياد بگيري بعدم شما فرموديد قبلا با زبان هاي ديگه كار كرديد و حتي فريم ورك هاي ديگه خوب شما ديگه چرا استاد اين حرف و مي زنيد msdn آموزش سينتكس نه برنامه نويسي به قول قديميا صداي دوهول از دور خوش است شما بياد تو گود اونوقت باز ببينيد نظرتون همينه يا نه !!! بعدم انقدر دونياي برنامه نويسي بزرگ و پيچيده و بدون انتهاست كه خيلي بايد كار كرد تا بشه قدم از قدم برداشت . من در اكثر پست هايي كه گزاشتم به اين نكته اشاره كردم كه دوستان ، اساتيد گرام خواهشن لطفا انقدر وابسته چيزايه آماده نباشيد بياييد تو بعضي چيزا چرخ و از اول توليد كنيم اين هم باعث پيشرفت خودمون ميشه و هم كشورمون و هم علممون و هم باز خودمون تو اكثر پست ها دوستان از ابزارايه آماده استفاده كردند و يا معرفي كردند لطفا نكنيد
موفق باشيد

eshpilen
یک شنبه 02 خرداد 1389, 12:14 عصر
سلام دوست عزيز
اولا كه برنامه نويسي چيزي نيست كه شما از تو كتاب و msdn ياد بگيري

پس از کجا یاد میگیرن؟


بعدم شما فرموديد قبلا با زبان هاي ديگه كار كرديد و حتي فريم ورك هاي ديگه خوب شما ديگه چرا استاد اين حرف و مي زنيد msdn آموزش سينتكس نه برنامه نويسي به قول قديميا صداي دوهول از دور خوش است شما بياد تو گود اونوقت باز ببينيد نظرتون همينه يا نه !!!خب منم به این خاطر که در بقیهء بخشها غیر از سینتاکس هم اطلاعات و مهارت کافی دارم گفتم بنظرم راحت اومد.
مثلا فرض کنید قبلا با برنامه نویسی مالتی ترد آشنا هستم و مسائل مربوط به اون رو میدونم و تحلیل الگوریتم و تمرین هایی که انجام دادم در حد پایه خوبه. ولی کسی که تازه با این مبحث برمیخوره مسلما کارش سنگین تره چون کلی اصول پایه باید یاد بگیره.
منظور من از اینکه ساده بنظرم اومد و انگار که بیشترش رو بلد هستم این بود که دیدم واقعا خیلی شباهت نه فقط از نظر سینتاکس بلکه نامگذاری و ساختار و روشهای استفاده شده با بقیهء زبانها و فریمورک هایی که قبلا مطالعه کردم داره و مبحث جدید پیچیده و حجیمی رو معرفی نکرده. چون تصور من این بود که برای کار کردن با دات نت ممکنه نیاز به خیلی جزییات فنی مختص خودش باشه و مفاهیم جدید و روشها و پارادایم های جدید و پیچیده ای رو مطرح کرده باشه.
حتی درمورد سی شارپ هم فکر میکردم ممکنه خیلی استثنایی باشه. ولی اینطور نیست. درسته زبان خوبیه اما خیلی هم تفاوت نداره با ایده ها و ساختاری که در خیلی زبانهای دیگه هست. چیز خیلی جدیدی توش نیست جز اصلاحات و امکانات افزودهء جزیی و ساختن یک زبان منسجم تر و مناسبتر و راحتتر با استفاده از تجربهء زبانهای دیگر و برنامه نویسان در کل.
مثلا یک زبانی مثل پایتون حتی از سی شارپ هم جالبتره و انجام خیلی کارها در ارتباط با حجم کد و راحتی و سرعت پیاده سازی الگوریتم بنحو قابل توجهی از زبانهای دیگر مناسبتر هست. اما حتی پایتون هم، حتی بنا بر ادعای منابع رسمی خودش، صرفا ایده های مفید و در عمل مناسب محک خورده از زبانهای مختلفی رو با هم ترکیب و منسجم کرده و خودش به تنهایی چیز زیادی اختراع نکرده.
اما بهرحال آدم وقتی میشنوه که میکروسافت بعد از اینهمه سال یک محیط و پلتفرم و فریمورک کاملا جدید ابداع کرده و اینهمه هم تعریف و تمجید و تبلیغات میشه و گفته میشه رقیب جاواست و اینها (بالاخره جاوا در زمان خودش ایدهء نوین و بزرگی بوده و آدم فکر میکنه ممکنه یک فناوری به همین نسبت فراتر از جاوا هم بیاد) باعث میشه آدم انتظار هرچیزی رو داشته باشه.


بعدم انقدر دونياي برنامه نويسي بزرگ و پيچيده و بدون انتهاست كه خيلي بايد كار كرد تا بشه قدم از قدم برداشت . من در اكثر پست هايي كه گزاشتم به اين نكته اشاره كردم كه دوستان ، اساتيد گرام خواهشن لطفا انقدر وابسته چيزايه آماده نباشيد بياييد تو بعضي چيزا چرخ و از اول توليد كنيم اين هم باعث پيشرفت خودمون ميشه و هم كشورمون و هم علممون و هم باز خودمون تو اكثر پست ها دوستان از ابزارايه آماده استفاده كردند و يا معرفي كردند لطفا نكنيد
موفق باشيد
خب هرکس نظری داره.
اما بنظر من اصولش مشخصه و همیشه مشخص بوده. منطقش خیلی ساده هست.
شما توی دانشگاه درس میخونی چطوری یادت میدن؟ مثلا ریاضیات رو. از پایه دیگه. از کلاس اول تا میرسی به تحصیلات عالی دانشگاه.
الان ماشین حساب و کامپیوتر هست و حتی ریاضیدان ها هم از این ابزارها به موقع خودش استفادهء زیادی میکنن و هرچیزی رو خودشون یا بصورت دستی حساب نمیکنن. اما این ربطی به روش یادگیری اصولی نداره. یک ریاضیدان مسلما باید بتونه بصورت دستی هم عملیات رو انجام بده. شما باید از پایه شروع کنی و از ساده تا پیچیده رو بفهمی و بتونی خودت انجام بدی (یا درست کنی). البته این نسبی هست و باتوجه به وقت و انرژی و تخصص و هدف افراد تفاوت میکنه. مثلا یکی مهندس هست ولی یکی میخواد دانشمند اون رشته بشه و چیز اختراع کنه و نظریه پردازی کنه. اینا با هم فرق میکنن. یکی تکنسین هست و یکی دکترا داره. یکی فنی و حرفه ای میره و یکی مدارج نظری رو کامل میکنه (منتها با کیفیت کافی).
در کشور ماست که ضعف در خیلی چیزها دیده میشه و مثلا تئوریسین ها در زمینهء عملی بقدر کافی قوی نیستن. اصلا من میگم ما اکثرا تئوریسین واقعی قوی نداریم! حتی منابع و روش آموزش ما ایراد داره. کیفیت پایینه. با مثلا آمریکا و MIT اصلا قابل مقایسه نیست.

ضمنا شما خودت اسم همه رو و هرکی رو که اومد یه برنامه درست کرد یا ادعایی کرد و کد نوشت میذاری برنامه نویس بعد میگی از اجزای آماده استفاده میکنن و نباید فلان کار رو بکنن و غیره. درصورتیکه اشتباه شما همینجاست که اصولا معیار شما برای اطلاق این عنوان به کسی چیه؟ بنظر من بیشتر افرادی که حتی کد مینویسن و برنامه درست میکنن برنامه نویس نیستن.
این افراد آیا درک الگوریتم و قدرت ابداع الگوریتم های علمی رو دارن؟ تا چه حدی؟
شاید بهشون بگیم برنامه ساز بهتر باشه. شایدم باید بجای برنامه نویس یک اصطلاح دیگه ابداع کنیم تا در حق دیگران ظلم نشه.

خب برنامه درست کردن یک کار عمومی شده چون قلمرو وسیعی داره که هرکس با هر سطح توان و صلاحیت و دانشی میتونه یک بخشی رو گیر بیاره و اغلب این بخشها کاربردی و جذاب و پرجلوه هم هستن و برنامه ها ظاهر فریبنده ای دارن (به لطف کتابخانه های آماده و ماجولها و قطعه کدها و همچنین محیطهای ویژوال که رابط کاربر رو براتون میسازن). اما خود برنامه ها تفاوت دارن. مثلا از نظر الگوریتم و سطح کار. ممکنه برنامه خیلی هم حجیم و پر زرق و برق و کاربردی و مفید باشه، اما از نظر توان و دانش علمی لازم در سطح متوسط و حتی پایینی باشه.
خیلی آدمهای ناوارد مثلا ماشین تعمیر میکنن، سیم کشی برق میکنن، وسایل الکترونیک رو انگولک میکنن و چیزهایی رو تعمیر یا قطعه رو تعویض میکنن و غیره، ولی آیا اینها با یک طراح موتور و سیستمهای اتومبیل، با یک تعمیرکار دانشمند که دانش اساسی از طرز کار قطعات و سیستمهای اتومبیل داره، با یک متخصص واقعی الکترونیک و غیره قابل مقایسه هستن؟

برنامه نویس کسی هست که میتونه خودش اون الگوریتم های پایه رو درک کنه و میتونه مسئله حل کنه.
کسی که میتونه اگر لازم بشه روش کار کنه و کتابخانهء گرافیک و GUI بنویسه.
کسی که سیستمها رو درک میکنه.
مسائل ظریف رو میتونه تحلیل کنه.
میتونه علت باگهای پیچیده رو بدون هیچ ابزاری و فقط با تحلیل ذهنی و آزمایشهای ساده ولی هوشمندانه پیدا کنه.

sky_in_iran
یک شنبه 02 خرداد 1389, 12:37 عصر
پس از کجا یاد میگیرن؟
چيزايي كه من گفتم نظر شخصيه از اينكه نقدش كردي سپاسگزارم . درباره برنامه نويسي اعتقاد من اينه كه بايد اصول پايه رو ياد گرفت و بقيش با تكرار تكرار تكرار ، msdn يا كتاب ها و يا كلاس و يا ... اينا درسته كمك كنندن اما اصل خود شخص و تمريناش و همتش و پشت كارش به نظر من بايد كار كني به مشكل بخوري به دنبال راه حل بري و در اين وادي از اينا كمك بگيري نه اينكه مستقيم بري سراغشون (البته منظورم در مسائل پايه نيستا تو اون موارد بايد بريم) بعدم اگه تكنولوژي جديدي اومد همه ميرن سراغش ميگن خوبه اما بابا بريد كار كنيد به مشكل بخوريد بعد اگه راهي پيدا نكردي برو سراغ تكنولوژي جديد البته اينم نظر شخصيه منه

منظور من از اینکه ساده بنظرم اومد و انگار که بیشترش رو بلد هستم این بود که دیدم واقعا خیلی شباهت نه فقط از نظر سینتاکس بلکه نامگذاری و ساختار و روشهای استفاده شده با بقیهء زبانها و فریمورک هایی که قبلا مطالعه کردم داره و مبحث جدید پیچیده و حجیمی رو معرفی نکرده. چون تصور من این بود که برای کار کردن با دات نت ممکنه نیاز به خیلی جزییات فنی مختص خودش باشه و مفاهیم جدید و روشها و پارادایم های جدید و پیچیده ای رو مطرح کرده باشه.
حتی درمورد سی شارپ هم فکر میکردم ممکنه خیلی استثنایی باشه. ولی اینطور نیست. درسته زبان خوبیه اما خیلی هم تفاوت نداره با ایده ها و ساختاری که در خیلی زبانهای دیگه هست. چیز خیلی جدیدی توش نیست جز اصلاحات و امکانات افزودهء جزیی و ساختن یک زبان منسجم تر و مناسبتر و راحتتر با استفاده از تجربهء زبانهای دیگر و برنامه نویسان در کل.

زبان هاي برنامه نويسي با برنامه نويسي فرق داره اينارو باهم يكي نكن استاد .مثلا استفاده از ترد يا آرايه مربوط به قائده برنامه نويسي ميشه و ربطي به زبان نداره فقط در زبان هاي مختلط سينتكس هاي متفاوتي داره ما يكسري اصول برنامه نويسي و قوائد و قانون ها داريم كه اينا وحي ملزم به درست بودنشم نيست فعلا خلافش ثابت نشده مام استفاده مي كنيم و اينا خارج از زبان برنامه نويسي شما كه تاكيد بر تفاوت ها داريد به اين نكاتم توجه مبذول بفرماييد استاد . اگه من درك ارايه رو كردم چرا بودنش فهميدم دليلش و فهميدم ديگه مهم نيست در چه زباني و در چه پلتفرمي ودر چهفريم وركي مينويسم مهم دركشه حالا در هريك از اينا يكسري تفاوت هاي سينتكسي و حافظه اي و از اين جور مسائل هست كه خوب با توجه به كار بايد ياد گرفت
موفق باشي

eshpilen
یک شنبه 02 خرداد 1389, 13:06 عصر
ضمنا رفرنس و منوال رسمی فقط سینتاکس نیست. سینتاکس اغلب فقط یک بخش کوچک از یک رفرنس رسمی هست.
اما شاید منظور شما از سینتاکس رفرنس کلاسها و API باشه که دیگه به اینها سینتاکس گفته نمیشه بطور معمول و اگر بخوایم دقیق و اصولی باشیم.
از طرف دیگه رفرنس رسمی خیلی اجزای دیگه هم میتونه داشته باشه و خیلی نکات و حتی متدهای برنامه نویسی بصورت کلی درش مطرح شده باشن و به موارد مهمی اشاره شده (که اگر قبل از فهمیدن مطلب مورد نظر ازش نگذرید متوجه اهمیت و کاربردی بودنش میشید).
خیلی رفرنسها مثال و تمرین های خوبی هم دارن که هرکس اونها رو خوب تحلیل کنه و انجام بده مسلما پایهء انجام خیلی کارهای سطح بالا رو داره. هرچند نیاز به تجربه و دونستن فوت و فن و مسائل خارج از حیطهء رفرنس هم هست. خیلی رفرنسها خودآموزهای خوبی هم هستن.
در رفرنس مثلا چگونگی نوشتن یک برنامهء چندنخی و نکات و تمهیدهای پایهء مهم که لازم هستن میتونه به نحو خوبی معرفی شده باشه.
البته رفرنس داریم تا رفرنس و رفرنس خواندن داریم تا رفرنس خواندن. خواننده داریم تا خواننده! یکی میخونه هیچی هم نمیفهمه فکر میکنه چیزی هم توش نبوده و صرفا ور ور زیادی بوده، یکی از هر جمله و اصطلاح و نمونه کد و هر اشاره، کلی چیز میفهمه.
هدف و محدودهء مخاطب هر رفرنس میتونه متفاوت باشه.
مثلا بعضی رفرنس-منوال نام دارن. بعضی رفرنس ها مخصوص implementer ها نوشته شدن و غیره.
بنظر من خوندن کامل رفرنس رسمی خوب و کاربردیه چون حداقل آدم به تمام امکانات و ساختار اون زبان آگاه میشه. هرچند گفتم که اغلب اطلاعات موجود در اون خیلی بیشتر از اینه.

eshpilen
یک شنبه 02 خرداد 1389, 13:21 عصر
چيزايي كه من گفتم نظر شخصيه از اينكه نقدش كردي سپاسگزارم . درباره برنامه نويسي اعتقاد من اينه كه بايد اصول پايه رو ياد گرفت و بقيش با تكرار تكرار تكرار ، msdn يا كتاب ها و يا كلاس و يا ... اينا درسته كمك كنندن اما اصل خود شخص و تمريناش و همتش و پشت كارش به نظر من بايد كار كني به مشكل بخوري به دنبال راه حل بري و در اين وادي از اينا كمك بگيري نه اينكه مستقيم بري سراغشون (البته منظورم در مسائل پايه نيستا تو اون موارد بايد بريم) بعدم اگه تكنولوژي جديدي اومد همه ميرن سراغش ميگن خوبه اما بابا بريد كار كنيد به مشكل بخوريد بعد اگه راهي پيدا نكردي برو سراغ تكنولوژي جديد البته اينم نظر شخصيه منه

من مخالفتی با نظرات شما ندارم و چیزی هم خلافش نگفتم.
اما کلا بخش اساسی و بزرگی از تمامی علوم مدرن و نیز اساسا برنامه نویسی، دانش و تحلیل و توانایی تئوریک هست. بقیش هم مثل تجربه و مسائلی که بیان نشدن سطح های بعدی هستن که اگر در تئوری قوی باشید در عمل هم مسلما قوی خواهید بود و با تلاش و تحقیق در بیشتر کارها براحتی موفق میشید. بخش تئوریک سطح بالاتر و دشوارتر هست، اما بخش تجربی و نکات غیرتئوریک و غیره هم برای کار عملی ضروری هستن.


زبان هاي برنامه نويسي با برنامه نويسي فرق داره اينارو باهم يكي نكن استاد .مگه من قاطعی کردم؟ کجا؟
شاید شما اشتباه برداشت کردید.
من کلی توضیح دادم و مثلا به پارادایم اشاره کردم منظورم همین بود که اگر از قبل برنامه نویس باشی یادگیری دات و نت و سی شارپ برات کار سختی نیست. بخصوص کسانی که در سی و سی++ حرفه ای بوده باشن. چون اینها سنگین ترین و سختترین و پایه ای ترین زبانها هستن. یعنی برای کار حرفه ای عملی با این زبانها، با پیچیده ترین نوع مسائل برنامه نویسی درگیر میشیم.


مثلا استفاده از ترد يا آرايه مربوط به قائده برنامه نويسي ميشه و ربطي به زبان نداره فقط در زبان هاي مختلط سينتكس هاي متفاوتي داره ما يكسري اصول برنامه نويسي و قوائد و قانون ها داريم كه اينا وحي ملزم به درست بودنشم نيست فعلا خلافش ثابت نشده مام استفاده مي كنيم و اينا خارج از زبان برنامه نويسي شما كه تاكيد بر تفاوت ها داريد به اين نكاتم توجه مبذول بفرماييد استاد . اگه من درك ارايه رو كردم چرا بودنش فهميدم دليلش و فهميدم ديگه مهم نيست در چه زباني و در چه پلتفرمي ودر چهفريم وركي مينويسم مهم دركشه حالا در هريك از اينا يكسري تفاوت هاي سينتكسي و حافظه اي و از اين جور مسائل هست كه خوب با توجه به كار بايد ياد گرفت
منظور من همون اصول و قواعد برنامه نویسی درکل بود نه زبان خاصی.
البته شباهت زبان هم میتونه خیلی تاثیرگذار باشه در زحمتی که برای یادگیری و استفاده از اون زبان و فریمورک میشه. فریمورک خودش یک ساختار خاص میتونه داشته باشه. یک طرز برنامه نویسی خاص رو بخواد. مفاهیم خاصی رو ابداع کرده باشه. زبان هم همینطور. مثلا یک زبان شیء گرا با یک زبان رویه ای و فانکشنال از نظر سیستمهای برنامه نویسی هم چون زیاد فرق دارن، یادگیری یکی از اونا به یادگیری دیگری کمکی در اون حدی نمیکنه که یادگیری یک زبان هم خانواده با پارادایم و خصوصیات مشابه. هرچند اغلب اینها مکمل و پایهء هم هستن. یعنی مسلما قبلا باید فانکشنال رو بلد باشید تا بتونید شیء گرایی رو خوب درک و پیاده کنید. و غیره و غیره.
ضمنا بطور مثال احتمالا برنامه نویسی که قبلا با زبانهایی کار کرده که مدیریت حافظهء خودکار داشتن، در برخورد با زبانهایی که مدیریت حافظهء خودکار ندارن دچار دردسر بیشتری میشه تا اونی که قبلا سی و سی++ کار کرده.
بعکس احتمالا کار برنامه نویس سی و سی++ که میره دنبال یک زبان دارای مدیریت حافظهء خودکار خیلی راحتتر میشه.
پس اینها تفاوت میکنه بین زبانها و بین برنامه نویسها.

حالا این دات نت و سی شارپ هم بنظر من ساده آمد چون خود زبان و فریمورک چیز بزرگ زیادی خارج از اون مفاهیم و قواعد و سیستم ها و پارادایم هایی که تاحالا در زبانها و فریمورک ها و سیستمهای دیگه دیدم نداره. ضمنا از نظر ساختار و روشهایی هم که مثلا فریمورک و کتابخانه بر اساس اون ساخته شدن خیلی شباهت دارن. حتی از نظر نامگذاری و سینتاکس. همهء این عوامل روی هم باعث میشه کار خیلی راحت تر بشه.

eshpilen
یک شنبه 02 خرداد 1389, 13:40 عصر
راستی من بفکر افتادم که این بحث مناسب و پرباری میتونه باشه.
میخوام بدونم واقعا برنامه نویسهای ما برنامه نویس هستن یا نه و اصلا شاید من اشتباه میکنم و خودم برنامه نویس نیستم. هرچند بنده کار عملی چندانی نداشتم اما همیشه سعی کردم با بهترین عمق و گستره و بصورت اصولی همه چیزهای تئوریک لازم رو یاد بگیرم.
به همین خاطر یک تاپیک ایجاد میکنم که در اونجا راجع به اینکه اصلا باید چطور یک برنامه نویس بود رو به نظرخواهی و بحث عمومی بذاریم.
من فکر میکنم در این زمینه همیشه ابهام و عدم تعریف زیادی وجود داشته.
درحالیکه این مسئله کاملا علمی و منطقی هست.
ضمنا افراد همیشه نظراتی در این ارتباط میدن، اما بیان اونها کلی و مبهم و بصورت کنایه ها و مسائل جنبی بیان شده و علمی و دقیق و مستند و مستدل نیست.
تاپیکش رو در تالار آزاد تاسیس کردم که امیدوارم جای نامناسبی نباشه.
از شما و بقیهء دوستان تقاضا دارم در این بحث شرکت کنن و یکبار برای همیشه یک تعریف علمی مطمئن از برنامه نویس و برنامه نویسی ارائه بدن: http://barnamenevis.org/forum/showthread.php?t=222729

eshpilen
شنبه 12 تیر 1389, 18:15 عصر
خب خوندن رفرنس رسمی سی شارپ نسخهء 3 رو همین امروز تموم کردم :تشویق: (شما هم تشویق کنید!)
همچین نه سخت بود نه آسون. یخورده به سمت سخت. حجم رفرنسش ولی اصلا کم نبود با اینکه میگن بیشترش شبیه سی و سی++ هست.
حالا باید برم سراغ کتابخانهء استاندارد دات نت. کسی رفرنس رسمیش رو بصورت قابل دانلود سراغ داره؟

RIG000
شنبه 12 تیر 1389, 18:35 عصر
خب خوندن رفرنس رسمی سی شارپ نسخهء 3 رو همین امروز تموم کردم
از کجا گیرش بیاریم؟

eshpilen
شنبه 12 تیر 1389, 19:36 عصر
فکر کنم با این جستجوی گوگل (http://www.google.com/#hl=en&source=hp&q=CSharp+Language+Specification+version+3&aq=f&aqi=&aql=&oq=&gs_rfai=&fp=36ec6be010d257f) به نتیجه برسی.
یک فایل doc هست که البته من برای خوندن به HTML تبدیلش کردم.
البته بنظرم این رفرنس یخورده زیادی چیز باشه. چیزه! منظورم اینه که، و از اسمش هم مثل اینکه پیداست، جنبهء استفاده برای پیاده سازها (implementer یا implementor) هم داره. میدونید که پیاده سازها کسانی هستن که کامپایلر زبان رو میسازن و برای اینکار نیاز به رفرنس های تخصصی ویژهء کار خودشون که کاملا دقیق و علمی هستن دارن (تمام جزییات لازم برای پیاده سازی در این رفرنسها بدون هیچگونه امکان ابهام بیان شده - اغلب شامل بعضی الگوریتم ها و ساختار داده های داخلی مورد نیاز برای پیاده سازی). بنابراین ممکنه بخش بزرگی از این رفرنس بنظر شما کاربردی نیاد یا زیادی فنی و درگیر جزییات و با بیان نامانوسی باشه (که بنظر بعضیا اینطور میاد که الکی پیچوندنش!!).
ولی بهرصورت چون من تاحالا فقط رفرنسهای رسمی رو در هر موردی خوندم و نظر خوبی به چیزی غیر از رفرنس رسمی ندارم، همینو گیر آوردم و مطالعه کردم. ضمنا بدم نمیاد توی چیزای دیگه هم فضولی کنم و اطلاعات و درک پایه ای از چیزایی مثل طراحی و پیاده سازی زبانها و مسائل مربوطه و حتی نکات بیان فنی رفرنسهای علمی داشته باشم.

eshpilen
یک شنبه 13 تیر 1389, 21:57 عصر
بابا ملت ما که عاشق و شیفتهء میکروسافت و فناوریهاش هستن.
یعنی اینجا کم کاربر داره؟
پس چرا منو راهنمایی نمیکنید؟
یعنی نمیخواید یا نمیتونید یا علت دیگه ای داره؟ :متفکر: