PDA

View Full Version : پردازش ابری : توطئه تغییر آینده؟



Saeed_m_Farid
پنج شنبه 20 خرداد 1389, 10:53 صبح
با سلام
قبل هرگونه اظهارنظر خواهشاً این لینک رو بخونید :
Cloud computing is a trap, warns GNU founder Richard Stallman (http://www.guardian.co.uk/technology/2008/sep/29/cloud.computing.richard.stallman) : ر.ک. [1]
البته این مصاحبه قدیمی هست (29 سپتامبر 2008) ولی این جور موارد درصد زیادی از فکر من رو معمولاً به خودش مشغول نگه میداره، یا مثلاً بحثهایی که تو همین سایت در مورد شنود و جاسوسی در ویندوز و گوگل کروم (http://www.barnamenevis.org/forum/showthread.php?t=135564&page=4)، یا شنود اطلاعات ردوبدل شده Wi-Fi توسط گوگل (http://www.barnamenevis.org/forum/showthread.php?t=221035)، یا بابیلون (http://www.barnamenevis.org/forum/showthread.php?t=209295) و سایر موارد، که ارجاع به سایت های دیگه میشه و از حوصله این تاپیک خارج هست.
فقط بگم اینکه این موارد توهم توطئه هست و سیاسی و ... اصلاً منظورم نیست، البته خیلی مشغولیات فکری در این مورد هم تو ذهن من و امثال من، پرسه میزنه که ممکنه بنظر دوستان پارانویایی برسه و قسمت زیاد اونا رو سانسور میکنم؛ قصدم فقط جنبه همه گیر بودن، مقاصد تجاری جهانی و جنبه های از بین رفتن آزادیها، حیطه خصوصی افراد و نادیده گرفتن مالکیت شخصی هست...
**********************
تو این مصاحبه ریچارد استالمن (رهبر جنبش متن باز) این نوع سرویسها رو یک تله بزرگ برای انقیاد مردم به از دست دادن مالکیت های شخصی و از دست رفتن اطلاعات و حیطه شخصی افراد میدونه، در ضمن از نظر ایشون "اینکه ميليونها از مردم اكنون ديتاي شخصي خود همچون ايميلها، عكس ها، و بطور روزافزون، كار خود را، به سايتهايي كه به شركتهايي همچون گوگل تعلق دارند آپلود ميكنند" باعث میشه که "شما كنترل را از دست ميدهيد" و "شما در دستهاي هركس كه آن نرم افزار را توسعه داده است بازيچه هستيد" و از طرف دیگه فراهم کنندگان این سرویس ها قادر خواهند بود هر روز بیشتر و بیشتر برای این سرویس ها هزینه طلب کنند، چرا؟ چون سیستمها انحصاری هستند و تمام زندگی و اطلاعات شما در دستان قدرتمند اونها قرار داره.

در جایی از مصاحبه rms (http://en.wikipedia.org/wiki/Richard_Stallman) (استالمن Richard Matthew Stallman) : "یکی داره میگه این اجتناب ناپذیره! و هروقت شما شنیدین کسی همچین چیزی میگه، به احتمال بسیار زیاد یکسری تلاشهای تجاری پشت سر، برای به واقعیت درآوردنش هست " (فکر کنم منظورش استیو بالمر بوده!)
توی این مصاحبه به شباهت های صحبت های استالمن با لری الیسون (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%88% D9%86) (Lawrence Joseph "Larry" Ellison (http://en.wikipedia.org/wiki/Larry_Ellison)) ذکر شده که در نکوهش پردازش ابری اون رو "مد-گرا" و "کاملاً نامفهوم" خطاب کرده.
**********************
یه چند تا نکته به ذهن خودم میرسه که یکیش رو الان میگم و بقیه اش رو بعد اظهارنظر دوستان:
* جدا از ماهیت مساله، اینکه دوتا از رهبران بزرگ صنعت IT در یه بازه زمانی مشخص در مورد یک چیزی اظهار نظر کنند، خودش یه تبلیغ بزرگ برای اون محسوب میشه و از طرف دیگه یه چالش جهانی درمورد اون مساله ایجاد میکنه، الیسون و استالمن در فاصله یک هفته ای از هم در مورد پردازش ابری اظهار نظر کردند! بنظر من در کشورهایی که قاعده "گرسنه و بیسواد نگهدار و حکومت کن"، حکمرانی نمیکنه و و نیازهای اولیه مردم شامل نیازهای حیاتی، شغلی و امنیتی تامین هست، بعبارتی جامعه از بلوغ و آگاهی نسبی برخوردار هست، حکومت بسیار مشکل تر میشه. چون به نظر من تو دنیایی که قدرت دست نیروهای سیاهی، نیمه تاریک انسانیت و غلبه تمایلات شیطانی هست (امیدوارم فکر نکنید زیاد ارباب حلقه ها دیدم)؛ اگه مردم سرخود باشند، همدیگه رو از حیونها بدتر تیکه پارچه می کنند، هراز چندگاهی باید یه همچین چیزایی بندازن وسط تا مردم رو به خودشون درگیر کنند! بنظر من القاعده، عراق، افغانستان و ... هم از این قاعده مستثنی نیستند، بقول استاد مسلم من تو دانشگاه، بعضی جوامع مثل قطاری میمونن که تو شب حرکت میکنن و به هر کوپه یه شمع دادن و نور و زوایای دید رو تنها در همون معنی کردند (بلانسبت ما)، و در برخی دیگه میشه به همون قطار تشبیه کرد که ایندفعه از تمام شیشه ها و درزها و ... نور شدید بدرون میتابه و پیدا کردن حقیقت به همون میزان - و شاید هم بیشتر- سخت میشه (انفجار اطلاعات)!
امیدوارم زیاد چرت و پرت نگفته باشم؛ بقیه اش بمونه واسه پستهای بعد!:لبخند:

=============================================
[1] : واسه دوستانی که نمیدونن پردازش ابری (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B2%D8%B4_%D8%A7%D8%A8% D8%B1%DB%8C) یا Cloud computing (http://en.wikipedia.org/wiki/Cloud_computing) چیه؟ فکر کنم h.jaza (http://www.barnamenevis.org/forum/member.php?u=71208) یه مقاله در موردش نوشته بودن (اگه اشتباه نکنم) نمیدونم تو مجله چاپ شد یا نه، دوستان خودشون بهتر تو این زمینه میتونن کمک کنن، نسخه اصلی اش هم از اینجا (http://download.microsoft.com/download/d/2/6/d260491f-baf9-488f-98b1-6a4b4b16bd87/Cloud%20Platforms--Chappell.docx)میتونید بگیرید...
نمونه های فراگیر این نوع سرویس ها رو هم میتونید تو Google Apps (http://www.google.com/apps/intl/en/business/index.html) یا سرویسهای آمازون و یا مثلاً این سرویس جالب (http://www.pixlr.com/editor/) ببینید، که کاملاً اغوا کننده هستند، بدون هیچ هزینه و درخواست جانبی! کمی مشکوک نیست؟

Saeed_m_Farid
شنبه 22 خرداد 1389, 13:21 عصر
دوستان لطفاً نظر بدین:
حتماً باید موضوعات غیر مرتبط با دنیای IT باشه که دوستان علاقمند به شرکت در اونها باشند؟ ناسلامتی گفتگوی آزاد (Chat)، (http://www.barnamenevis.org/forum/forumdisplay.php?f=171) منشعب از مباحث متفرقه برنامه نویسی (http://www.barnamenevis.org/forum/forumdisplay.php?f=4) هست!

یه توضیحی در مورد پردازش ابری در ترجمه ای از ناصر غانم زاده (http://www.businessofsoftware.ir/author/nasser-ghanemzadeh/) از متن اصلی (http://csrc.nist.gov/groups/SNS/cloud-computing/) در "موسسه ملی استاندارد و فناوری" هست - اینجا (http://www.businessofsoftware.ir/257/cloud-computing-definition/) - که میارمش، شاید دوستان رو تشویق به حضور تو این مبحث بکنه، چون واسه من نوعی مهم هست، میخوام ببینم چند درصد واقعیت گرا هستم و چند درصد پارانویا؟


در اینترنت تعریف‌های مختلفی برای رایانش ابری وجود دارد ولی من یکی از بهترین‌های آن‌ها را تعریف «موسسه ملی استاندارد و فناوری» آمریکا (NIST) دیدم (اینجا (http://csrc.nist.gov/groups/SNS/cloud-computing/))، که تلاش کرده‌ام نسخه ۱.۴ آن را به فارسی برگردانم:

گوشزد ۱: رایانش ابری هنوز مفهومی در حال رشد و پرورش است. تعریف، موارد کاربرد، فناوری‌های زیربنایی، مسایل و برتری‌های آن در بحث‌هایی داغ توسط بخش‌های خصوصی و عمومی بهبود داده خواهد شد. این تعریف‌ها، خاصیت‌ها و ویژگی‌ها به مرور زمان رشد و تغییر خواهد کرد.

گوشزد ۲: صنعت رایانش ابری اکوسیستمی بزرگ از بسیاری مدل‌ها، ارایه‌دهندگان و بازار را ارایه می‌کند. این تعریف تلاش می‌کند که تمام رویکرهای ابری مختلف را در بر بگیرد.

تعریف رایانش ابری:
رایانش ابری مدلی است برای داشتن دسترسی آسان و بنا‌به‌سفارشِ شبکه به مجموعه‌ای از منابع رایانشی پیکربندی‌پذیر (مثل: شبکه‌ها، سرورها، فضای ذخیره‌سازی، برنامه‌های کاربردی و سرویس‌ها) که بتوانند با کمترین کار ‌و زحمت یا نیاز به دخالت فراهم‌کننده سرویس به سرعت فراهم شده یا آزاد (رها) گردند. این مدل ابری از در دسترس بودن پشتیبانی کرده و از پنج ویژگی اساسی، سه شکل ارایه و چهار شکل آماده‌سازی ترکیب یافته است.

ویژگی‌های اساسی:


سلف‌سرویس درخواستی (بنابه‌سفارش): مشتری می‌تواند یک‌سویه امکانات رایانشی همچون سرور و فضای ذخیره‌سازی در شبکه را همین‌که نیاز بود از هر فراهم‌کننده به صورت‌خودکار و بدون نیاز به دخالت انسان بدست آورد.



دسترسی فراگیر شبکه: امکانات روی شبکه در دسترس هستند و می‌توان با سازوکارهایی استاندارد به آن‌ها دست یافت، سازوکارهایی که استفاده شدن برای بسترهایی ناهمگون کلاینت‌های ضعیف و قوی (مثل: گوشی‌های موبایل، لپ‌تاپ‌ها و PDAها) را پشتیبانی می‌کنند.



یک‌کاسه‌سازی نابسته به مکانِ منابع: منابع رایانشیِ فراهم کننده یک‌کاسه شده‌اند تا با بکارگیری مدل چندمشتریه به همه مشتریان خدمت‌رسانی کنند، این کار بوسیله منابع فیزیکی یا مجازی مختلف که به شکلی پویا و بنابه‌درخواست مشتری واگذار و پس‌گرفته می‌شوند صورت می‌گیرد. مشتری معمولا کنترل یا دانشی درباره محل دقیق منابع فراهم شده ندارد ولی ممکن است در سطوح بالاتر انتزاعی بتواند محل را تعیین کند (مثل: کشور، استان یا مرکز داده). برای نمونه منابع شامل فضای ذخیره‌سازی، توان پردازشی، حافظه، پهنای باند شبکه و ماشین‌های مجازی می‌شود.



انعطاف‌پذیری سریع (درجا): می‌توان امکانات را به سرعت و انعطاف‌پذیرانه بدست آورد تا به سرعت گسترش داده شده (از دید مقیاس) یا درجا آزاد شوند تا به سرعت به مقیاس کوچکتری دست یابند. از دید مشتری امکاناتی که برای بدست آمدن در دسترس هستند اغلب نامحدود به نظر می‌آیند و می‌توانند به هر مقدار و در هر زمان خریداری شوند.



سرویس‌های اندازه‌گیری شده: سیستم‌های ابری منابع را خودکار کنترل و بهینه می‌کنند، این کار با بکارگیری توانایی اندازه‌گیری در سطحی از تجرید که مناسب گونه‌ی آن سرویس(مثل: فضای ذخیره‌سازی، توان پردازشی، پهنای باند و شمارِ کاربران فعال) است انجام می‌شود. میزان استفاده از منابع می‌تواند به شکلی شفاف هم برای مشتری و هم برای فراهم‌کننده زیر نظر گرفته، کنترل شده و گزارش داده شود.




گوشزد: نرم‌افزار ابری به خاطر سرویس‌گرا بودن و با تمرکز بر نابستگی مکانی، وابستگی پایین،پیمانه‌ای بودن و کارکرد معنایی از تمام مزایای مفهوم ابری بهره می‌جوید.

شکل‌های ارایه:


نرم‌افزار ابری به عنوان سرویس (SaaS). چیزی که برای مشتری فراهم شده است برنامه کاربردیِ فراهم کننده است که بر روی زیرساخت ابری، در حال اجراست و توسط دستگاه‌های کلاینت‌ مختلف از طریق یک رابط برای کلاینت ضعیف همچون مرورگر وب (مثل: ایمیل وبی) در دسترس است. مشتری زیرساخت ابری، شبکه، سرورها، سیستم‌های عامل، فضای ذخیره سازی زیرین یا حتا نرم‌افزار کاربردی را مدیریت یا کنترل نمی‌کند، البته به جز تنظیمات محدود پیکربندی‌های برنامه در سطح کاربر.
بستر ابری به عنوان سرویس (PaaS). مشتری امکان دارد که برنامه‌کاربردی ساخته شده توسط خود را بر روی زیرساخت ابری قرار دهد. این برنامه با استفاده از زبان‌های برنامه‌نویسی و ابزارهایی که توسط فراهم‌کننده پشتیبانی می‌شوند (مثل: جاوا، پایتون، دات‌نت) ساخته شده است. مشتری زیرساخت ابری، شبکه، سرورها یا فضای ذخیره‌سازی زیرین را مدیریت یا کنترل نمی‌کند اما بر روی برنامه کاربردی قرارداده شده و احتمالا پیکربندی محیط میزبانی (هاست) برنامه کنترل دارد.
زیرساخت ابری به عنوان سرویس (IaaS). امکانی که برای مشتری فراهم آوری شده توان پردازشی، فضای ذخیرسازی، شبکه‌ها و دیگر منابع پایه‌ای رایانشی است به گونه‌ای که مشتری می‌تواند نرم‌افزار دلخواه خود که می‌تواند شامل سیستم‌های عامل و برنامه‌های کاربردی باشد را قرار داده و اجرا کند. مشتری زیرساخت ابری زیرین را مدیریت یا کنترل نمی‌کند ولی بر روی سیستم‌های عامل، فضای ذخیره‌سازی، برنامه‌های قرارداده شده و احتمالا گزینش اجزا شبکه‌بندی (مثل: دیواره‌های آتش، همسنگ(متعادل) کننده بار) کنترل دارد.


شکل‌های آماده‌سازی:


ابر خصوصی (Private cloud). زیرساخت ابری تنها برای یک سازمان کار می‌کند و ممکن است توسط خود سازمان یا شرکتی دیگر مدیریت شود، نیز می‌تواند درون یا بیرون سازمان جای بگیرد.



ابر گروهی (Community cloud). زیرساخت ابری بین چند سازمان به اشتراک گذاشته شده و یک گروه مشخص که وظیفه‌ایی مشترک (مثل: ماموریت، نیازهای امنیتی، سیاست‌گذاری و ملاحضات قانونی) دارند را پشتیبانی می‌کند. این ابر می‌تواند توسط این سازمان‌ها یا یک شرکت دیگر مدیریت شود، همچنین می‌تواند درون یا بیرون سازمان جای بگیرد.



ابر عمومی (Public cloud). زیرساخت ابری برای عموم یا برای دسته بزرگی از مشتریان در دسترس است و مالک آن سازمانی است که این خدمات ابری را می‌فروشد.



ابر آمیخته (Hybrid cloud). زیرساخت ابری آمیزه‌ای است از دو یا بیشتر ابر (خصوصی، گروهی یا عمومی) که هر کدام ویژگی‌های یکتای خود را نگه می‌دارند ولی بوسیله‌ی فناوری‌های‌ استاندارد شده یا انحصاری که داده‌ها و برنامه‌های کاربردی را جابجاپذیر (پرتابل) می‌کند به یکدیگر وصل شده‌اند.

از آنجا که در آینده این فناوری از فناوری‌های بسیار مهم برای کسب‌وکارها خواهد بود، تلاش خواهم کرد در نوشته‌ای دیگر درباره دیگر واژگان و اصلاحات مهم این زمینه بنویسم.
پ.ن ۰: نسخه ۱۵ این تعریف بیرون آمده که در بخش مقالات (http://www.opatan.ir/resources/articles/) سایت شرکت اپاتان رایانش (http://www.opatan.ir/) به‌صورت PDF و خواناتر در دسترس است.
پ.ن ۱: کسی می‌داند برگردان مناسب برای Utility Computing چیست؟ مفهوم را می‌دانم برابر خوب نمی‌یابم.
پ.ن۲: یک بنده خدایی بر اسای این تعریف و برای فهم بهتر چارتی طراحی کرده است (اینجا (http://ornot.wordpress.com/2009/08/04/cloud-computing-paradigm-chart/)) که من با اجازه وی آن را به فارسی برگردانده‌ام:

http://www.businessofsoftware.ir/wp-content/uploads/2009/08/Cloud-Computing-ParadigmChart_Persian-Medium-300x225.jpg (http://www.businessofsoftware.ir/wp-content/uploads/2009/08/Cloud-Computing-ParadigmChart_Persian-Medium.JPG)

omidhdl
شنبه 22 خرداد 1389, 17:53 عصر
پیشنهاد می‌کنم همان واژه «رایانش ابری» (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%B4_%D8%A7%D8%A8% D8%B1%DB%8C) را بکار ببرید. در فارسی ما «پردازش» را برابر processing قرار می‌دهیم که یکی از کارکردهای رایانش ابری است

eshpilen
شنبه 22 خرداد 1389, 19:58 عصر
بنده قبلا این مقاله رو در این مورد که مختصر هم بود ترجمه کرده بودم که دوستان میتونن در این لینک مطالعه کنن:
http://forum.hammihan.com/post2063638-1.html
ضمنا برای آشنایی کسانی که هنوز توی باغ نیستن باید بگم ریچارد استالمن بنیانگذار و رهبر جنبش نرم افزار آزاد (Free Software) و پروژهء GNU هست (gnu.org) که اگر بخاطر ایشون نبود امروز سیستم عامل GNU/Linux وجود نداشت و همینطور اینهمه نرم افزارهای آزاد و بازمتن (Open Source) دیگه. جنبش بازمتن یا اوپن سورس هم درواقع با الهام و شاید بگیم یکجور انشعاب مستقلانه از جنبش نرم افزار آزاد بوجود آمده و میشه گفت تهی از بخش فلسفی نرم افزار آزاد هست و تنها فرقش معمولا همینه. وگرنه این دو جنبش از لحاظ مجوزها و خصوصیات فنی و طرفداران با هم اغلب تفاوتی ندارن و برنامه هاشون در ترکیب با هم بکار میره. بعبارت دیگه بازمتن و نرم افزار آزاد هر دو یک چیز هستن، اما نرم افزار آزاد مادر اصلی و حافظ واقعی آزادی و ارزشها و هدفهای اخلاقی و انسانی این جبهه هست که فلسفهء بنیادین اون در برابر سیاست و تجارتمردان حریص که چیزی رو جز منفعت مادی درنظر نمیگیرن ایستادگی میکنه.

تمام نرم افزارها و فرهنگ بازمتن و نرم افزار آزاد که امروز تقریبا همهء ما روزمره ازشون استفاده میکنیم رو مدیون ریچارد استالمن هستیم.

پس مسلما وقتی ریچارد استالمن چیزی میگه باید به حرفش توجه کرد.

اما مسائل پردازش ابری در کل چیز پیچیده ای نیست.
روشنه که این روش چه پتانسیل ها و خطراتی رو داره.
یکسری مزایا داره و یکسری معایب.
چیزی که بنظر میاد مشکوکه اینه که بعضی یا خیلی از شرکتهای تجاری بزرگ دارن تلاش میکنن این سیستم رو به سرعت در تمام زمینه ها و به صورت حداکثری جایگزین روشها و سیستم های فعلی کنن، درحالیکه هیچ ضرورت و حتی مزیت قابل توجهی در اینهمه عجله و قطعیت و همه چیز شمول بودن اینطور سیستمها دیده نمیشه و حتی میشه گفت کیفیت و کارایی سیستم فعلی (پردازش با برنامه های دسکتاپ خودتون) مزایای بیشتری داره و هنوز بستر فنی و تئوریک و امنیت کافی برای پردازش ابری ای که تمام مزایای اپلیکیشن های دسکتاپ رو داشته باشه و مزایای دیگری هم اضافه داشته باشه دیده نمیشه. این مسئله کاملا مبهم هست که اصولا چرا ما باید اینطور با عجله و بصورت قطعی و کامل خیلی چیزها رو یا هرچیز ممکن رو به سیستم پردازش ابری تبدیل کنیم!

بنظر من حتی اگر صاحبان شرکتهای بزرگ قصد سویی نداشته باشن، کاربران و متخصصان خودشون هستن که باید تشخیص بدن چی درسته و چی نادرست و به صرف امکان پذیر بودن یک روش و فناوری جدید همه چیز رو به اینصورت با عجله به اون وابسته نکنن. کاربران و متخصصان و برنامه نویسان و اندیشمندان باید خودشون ساختار جامعهء فنی و اطلاعاتی خودشون رو بسازن. این حق اونهاست و یک اقدام ضروری و عاقلانه. چرا ما باید عقل خودمون رو دست تبلیغات شرکتهای تجاری و سرمایه دارها بسپاریم؟
از طرف دیگه بنظر من بصورت منطقی ما همیشه باید به این شرکتها و افراد مشکوک باشیم.
اینم یک قاعدهء منطقی دیگه هست!
چرا مشکوک نباشیم؟
این افراد دلیلی ندارن خیرخواه همگان باشن و لزوما سیستمی رو سرکار بیارن که به نفع عموم باشه. بلکه سیستمی رو سرکار میارن که حداقل نفعی هم برای خودشون داشته باشه. و چه بسا بیشتر منفعت تنها برای خودشون باشه و برای عموم هزینه ها و خطراتی که در طولانی مدت ایجاد میشه اصلا به مزایای این روش نیارزه.
مشکوک بودن به این چیزها شرط عقله و حتی اگر پشت پرده چیزی نباشه ما از مشکوک بودن ضرر نکردیم. بقول معروف میگن کار از محکم کاری عیب نمیکنه. اگر ما چیزی رو شل بگیریم مطمئن باشید حتی اگر بصورت کاملا عمدی و آگاهانه هم دچار انحراف و اشتباه نشه بصورت غیرعمدی و ناخودآگاه حداقل تاحدی اینطور خواهد شد. خب این البته طبیعی هم هست. مثلا یک شرکت مثل گوگل یا یاهو طبیعی هست که بقدر سازمانهای آزاد و غیرتجاری یا گروهها و افراد فعال به مسئلهء حیطهء شخصی و سیاست و کنترل قدرت و غیره اهمیت نده! چرا باید اهمیت بدن؟ خصوصا که این مسائل خیلی وقتها در مقابل منافع و قدرت و کنترل بیشتر اونها بر جامعه قرار میگیرن.
آیا شما مثلا از اینکه بیان قدرتی رو بدست شما بدن که شما رو نسبت به دیگران دارای برتری بکنه براحتی رد میکنید بخاطر منفعت و حقوق دیگران؟ آیا مثلا بخاطر اینکه ممکنه دچار فساد و سوء استفاده بشید خیلی ناراحت میشید؟
مسلما این طرفهای دیگر هستن که طبیعی هست در برابر این تهدیدها حساسیت و عکس العمل نشون بدن، نه شمایی که در خطر چندانی نیستید و تازه قدرت بیشتری هم بدست میارید!

درمورد پردازش ابری خب بدیهی هست مثل هر سیستم و روش دیگری میتونه کاربردهای بجا و مفیدی داشته باشه و در بعضی موارد کاربردهای ضروری. اما مسئله این موارد نیست. مسئله اینه که هیچکس تاحالا توجیه واضح و قاطعی ارائه نداده که پردازش ابری در اون مقیاس و قطعیتی که اعلام میکنن و قصد دارن پیاده سازی کنن واقعا گذشته از اینهمه تبلیغات زودرس چه مزیتی بزرگ و ویژگی شگفتی آوری داره که تنها بدرد کاربردهای خاص و افراد خاص نخوره!

مثلا من چرا باید بجای استفاده از یک نرم افزار پردازشگر متن که روی سیستم خودم با سرعت و کارایی عالی کار میکنه و همیشه در دسترسم هست و دیتای منهم از سیستم خودم خارج نمیشه تا مسائل امنیت و وابستگی و سیاست های تجاری و حیطهء شخصی پیش بیاد، استفاده نکنم و بیام بجاش از یک سرویس و برنامهء آنلاین استفاده کنم!
شاید درحال حاضر مسائل امنیت و وابستگی و هزینهء پردازش ابری مسئله ای بنظر نرسه اما مسلما وقتی زیرساخت ها در سطح وسیع به سمت پردازش ابری حرکت بکنن و راههای بازگشت و انتخابهای کاربران هر روز کمتر و کمتر بشه، ممکنه این شرایط براحتی تغییر بکنه و شرکتهای بزرگ هرچیزی رو میخوان به کاربران تحمیل بکنن. کما اینکه همین الانش هم سرویسهای آنلاین مثلا مورد تحریم قرار میگیرن، اطلاعات کاربران در اختیار سازمانهای اطلاعاتی قرار میگیرن و برای تبلیغات تجاری استفاده میشن و هزار و یک کار دیگه که شاید روح ما هم ازش خبر نداشته باشه (این امکان همیشه وجود داره).

من بعنوان یک انسان عاقل مسلما آزادی و قدرت و کنترل رو مسائل مهمی میدونم که باید ازشون محافظت بکنم. این مسئلهء بدبینی نیست، مسئلهء واقع بینی و تجربهء یک تاریخ هست.
چرا انسان باید درمورد چیزی که قدرت و کنترل رو بیشتر از دستش خارج میکنه و دست دیگران میده حساس نباشه؟ چرا باید خوشبین باشه؟ به چه دلیل باید به تجارتمردان و سرمایه دارها و کشورهای بیگانه و افراد ناشناس اعتماد بکنه؟ و به همین شکل خیلی مسائل دیگه که میشه مطرح کرد.
من به شخصه هرگز نه سلاحی به دست دیگران میدم و نه سلاح خودم رو به زمین می اندازم. مگر اینکه شرایط برابر باشه و در اینکار منفعتی برای خودم هم ببینم.

مسدود کردن راههای گرفتن آزادی واقعا مهمه. تلاش در جهت توزیع متعادل قدرت مهمه. توانایی حفظ حریم و اطلاعات شخصی مهمه. اینکه کنترل چیزی که متعلق و مربوط به ماست هرچه بیشتر در دست خودمون باشه نه در دست دیگران، مهمه.
هرکسی که به این میگه بدبینی و پارانویا بنظر من یک احمق و ساده لوح هست.
خود بشر در طول تاریخش با اینهمه تجربه و حتی عملکرد و نظر امروزش گواه این هست که جنگ قدرت و فساد و سوء استفادهء از اون هرگز تمام نشده و همیشه ادامه داره.
بطور مثال کشورهای قدرتمند همیشه نیروهای نظامی خودشون رو بازسازی و تقویت میکنن و هرگز سلاحهای اتمی خودشون رو نابود نمیکنن. و میبینیم که از این قدرت عملا هم استفاده میکنن.
جهان هرگز دهکدهء جهانی به اون شکلی نشده که مرزها و تبعیض ها و ظلم ها و جنگ ها از میان بره.
هنوز کشورها منافع جداگانه دارن. حکومتها و ایدئولوژی ها و جنگ هایی در برابر هم دارن.
پس چطور ما فکر میکنیم در زمینهء اطلاعات و اینطور خدمات فناوری دنیای کاملا متفاوت و بدون ارتباطی با واقعیت های دنیای خارج میتونه وجود داشته باشه؟
در کشورهای سرمایه داری هم ثروت عظیمی که در دست عده ای معدود هست خودش نشان از این داره که نبرد و استثمار و فساد و نابرابری شدید حتی در داخل یک کشور هم به همین صورت برقرار هست.
بنابراین ما مسلما دلیلی برای خوشبینی نداریم. بشر بصورت خودکار و با اعتماد دربست به یک عدهء خاص نمیتونه به جای خوبی برسه. بلکه باید خرد و وجدان عمومی تصمیم بگیره.

پردازش ابری کاربردهایی داره و میتونه بصورت محدود و برای نیازهای خاص و ضروری پیاده بشه.
اما من فکر میکنم باید اولویت رو به سیستمی بدیم که از آزادی و قدرت و کنترل ما حفاظت بیشتری میکنه و تنها درجایی که چاره ای نیست و مزایای واقعا بزرگی وجود دارن که ارزش ریسک درمورد آزادی و قدرت و کنترل رو در طولانی مدت داشته باشن باید از پردازش ابری استفاده کنیم.
اصلا همونطور که گفتم من نمیدونم واقعا این روش مثلا میخواد چه شاهکاری بکنه. فکر میکنم هنوز زیربنای فنی اون هم خیلی ضعیف تر و ناقص تر از این حرفهاست که بخواد بی نقص باشه.
مثلا ما درمورد همین سایتهای وب 2 و سرویسهای دیگری که استفاده میکنیم اگر در کل جهان و درمورد هر سایت و سرویس و شرکتی درنظر بگیریم در طول مدت زمان و تجربه ای که داشتیم، میبینیم که خیلی محدودیت ها و مشکلات و مثلا از سرویس خارج شدن و تحریم شدن و هک شدن و سرعت ارتباط و در دسترس بودن ارتباط مناسب در کشورها و نقاط مختلف و غیره و غیره وجود داشتن که باعث میشن اینترنت نتونه جایگزین مناسبی برای اپلیکیشن های دسکتاپ تلقی بشه، بلکه بیشتر یک مکمل هست که درجای خودش مفید و لازمه.

eshpilen
شنبه 22 خرداد 1389, 20:24 عصر
ما با برنامه هایی که روی سیستم خودمون هستن مسلما آزادی و وسعت عمل و امنیت خیلی بالاتری داریم. گذشته از اینکه درحال حاضر کارایی این برنامه ها اغلب از معادلهای اینترنتی اونها خیلی بیشتر هم هست و در اکثر موارد نیازی نداریم پردازش خودمون رو روی سیستم دیگری انجام بدیم.
بقول یکی از برنامه نویسان، حتی موقعی که یک دیتابیس روی سیستم خودمون هست در برنامه نویسی و استخراج اطلاعات مورد نیازمون هم آزادی و راحتی بیشتری داریم تا موقعیکه دیتابیس روی یک سرور وب هست و فقط میتونیم در چهارچوب تعریف شده اطلاعات رو ازش به شکل تعیین شده ای استخراج کنیم.
منظورم اینه که برنامه های دسکتاپ از نظر انعطاف و قدرت و سرعت و راحتی ای که دارن منحصربفرد هستن.
تنها جایی یک سرویس آنلاین ترجیح داده میشه که واقعا لازم باشه.
وقتی تمام یا بیشتر نرم افزارها آنلاین بشن دیگه ما انگار هیچی نداریم.
اما الان روی سیستممون پر از برنامه و قدرت و کارایی و امکان هست و به هیچکس و هیچ قدرتی وابسته نیستیم برای هر استفاده ای که بخوایم از اونا بکنیم. نه کسی با تحریم میتونه جلوی استفادهء ما رو از مثلا فتوشاپ بگیره نه میتونه جاسوسی کنه و نه اجاره ماهیانه ازمون بگیره و هروقت خواست زیادش کنه و غیره.
اطلاعاتمون هم صددرصد در دست خودمونه.
شاید بگید، نه نرم افزارهای دسکتاپ از بین نمیرن و هرکس بخواد حق انتخاب داره.
اما این حرف زیاد هم واقعگرایانه نیست، چون وقتی سیستمی ایجاد شد و بیشتر افراد ازش استفاده کردن بنوعی این وابستگی و ارتباط کاری و اجتماعی افراد و تولیدات و ایجاد فرمتهایی که در سیستم جدید صورت میگیره کار رو برای بقیه ای که بخوان روش متفاوتی رو درپیش بگیرن خیلی دشوارتر یا حتی درمواردی غیرممکن میکنه. از طرف دیگه کاملا ممکنه تولید برنامه های دسکتاپ کارا با این حجم و تعداد و تنوع فعلی در آینده ای که پردازش ابری همه جا رو بگیره کاهش قابل توجهی بکنه.
مطمئنا شرکتهای تجاری هم با هم همکاری خواهند کرد و سخت افزارهاشون رو هم متناسب با سیستم و ساختار جدید طراحی میکنن.
همین الانش من از دست اینکه چرا برنامهء ریدر ادوبی سرخود اقدام به آپدیت و دانلود آزار دهنده ای میکنه و راهی هم برای غیرفعال سازی دایمی اون نیست شاکی هستم، چه برسه به روزی که اصولا شما بدون اجازه دادن به هر ارتباط و تبادل داده ای با اینترنت اصولا نتونید روی سیستم خودتون هرکاری بکنید. اونوقت آیکون اینترنت مدام روشن هست و آدم هیچوقت نمیتونه مطمئن باشه واقعا چه اطلاعاتی رد و بدل میشه و چه اتفاقاتی توی سیستمش می افته. فکر نکنید این مسئله فقط به دوتا سایت و اینترفیس وب داخل مرورگر ختم میشه. نه این مسئلهء پردازش ابری تعریف و ساختار بسیار گسترده و کلی ای هست که میتونه تقریبا همه چیز رو دربر بگیره.

eshpilen
شنبه 22 خرداد 1389, 20:43 عصر
اصلا عجیب نیست که چرا پردازش ابری اینقدر برای شرکتهای تجاری جذاب هست.
چون این یک راه جدید پول درآوردن هست. اونم یه پول دایمی و قابل توجه که هروقت بخوان میتونن تنظیمش بکنن. این دیگه یه نرم افزار دسکتاپ نیست که یه نفر بخره و روی سیستمش نصب کنه و تا هروقت بخواد مفتی استفاده کنه و اگر نیاز نداشت آپگریدش نکنه.
از طرف دیگه شما درنظر بگیرید این سیستم نرم افزار بعنوان سرویس چه روش کارا و قدرتمندی هست برای جلوگیری از استفاده غیرمجاز از نرم افزار. یعنی وقتی مثلا نصف نرم افزاری مثل فتوشاپ روی سرور ادوبی باشه و در دسترس کسی نیست اصولا کسی نمیتونه کرک و کپیش کنه و همه برن یک کپی مفت با کارایی کامل رو روی سیستم خودشون نصب و استفادهء نامحدود بکنن.
هرکس بخواد از فتوشاپ استفاده کنه مجبوره از سایت ادوبی یا سرورهای مجاز استفاده کنه و باید مشترک شده باشه یا برای هر مورد کار هزینش رو بپردازه.
پس میبینید که این پردازش ابری منافع بزرگی برای شرکتهای تجاری و تولید کنندگان نرم افزارهای انحصاری میتونه داشته باشه. آیا واقعا اونا دنبال منفعت خودشون نیستن در وهلهء اول؟ خصوصا که فکر میکنن این حقشونه که سیستمی رو پیاده کنن که هیچکس نتونه بدون پرداخت هزینهء لازم از نرم افزار و امکانات اونا استفاده کنه.
از طرف دیگه وقتی دیتای کاربران روی سرورهای اونها رفت و ذخیره شد، که بطور طبیعی و با سیاستهایی که بکار میبرن به احتمال زیاد اینطور خواهد شد، وابستگی کاربران هم خیلی بیشتر و امکان کنترل و مجازات اونها بیشتر میشه (مثلا میتونن تمام داده های طرف رو ضبط کنن یا از روی اطلاعاتش طرف رو پیدا و پیگرد کنن) و هزینهء سویچ کردن و انتقال از یک شرکت و نرم افزار به شرکت و نرم افزار دیگه میتونه زیاد باشه که باعث میشه کاربر براحتی اینکار رو نکنه و مثلا قیمت های بالاتری رو هم قبول کنه.
خلاصه بقول معروف این رشته سر درازی دارد!
چیزی که مشخصه اینه که اگر یک مزیت به کاربر و عموم مردم برسه، ده تا مزیت به شرکتهای تجاری میرسه و قدرت تحمیل و کنترل بیشتری نسبت به مردم پیدا میکنن.

Saeed_m_Farid
یک شنبه 23 خرداد 1389, 12:32 عصر
خیلی ممنون، اتفاقاً من از اون لینک شما هم، تو پستم استفاده کرده بودم.
***
بنظر مساله من اونقدر که شما روشن فرض می کنید، نیست! مساله جا افتادن یه فرهنگ هست، بُعد اهمیت دادن به شخصیت های مجازی، nick name ها، اکانت ها و ... که کم کم داره یه امر فراگیر میشه رو در نظر بگیرید؛ مسائل تجاری، انحصار بیزینس و ... یه مبحث هست و شاید بشه گفت "فرهنگ مجازی" یه موضوع دیگه؛ باور کنید بقال محله ما صفحه Facebook اش رو اونروز بهم معرفی میکرد و twitter هایی که میکرد و یا خواهر زاده 9 ساله بنده که فکر کنم من یه چند برابری کمتر از اون تو اینترنت اعتبار دارم و ...

خوب شما درنظر بگیرید حتی تو جامعه ما که 7-8 سال پیش وقتی میگفتی تو خونه کامپیوتر دارم، مردم (خطابم به فرهنگ غالب جامعه است) احساس میکردن فردا میری ناسا و فرار مغزها میشی، یا داری ... کلاس میذاری! الان (البته با اکراه) میخوان که واسشون مثلاً تو فلان سایت با مشخصات کامل حساب باز بشه، ایمیل داشته باشن، حساب بانکی اینترنتی، پرداخت الکترونیکی و ...
اینا دیگه بتدریج یه نیاز شدن و از حالت کلاس گذاشتن یا امکانات جانبی زندگی خارج و کم کم دارن از ملزومات میشن؛ حالا ببینید جاهای دیگه دنیا چه جوری هست.
منظورم اینه که فقط جیب مردم هدف نیست: اطلاعات، حریم های شخصی، دیدگاه ها و بنیان های فرهنگی، روابط رو در رو و ... داره معنی دیگه ای پیدا میکنه که همه هم از این موضوع راضی هستند و بخاطر عدم اتلاف وقت، راحتی، در دسترس بودن، به روزبودن و ... خیلی راحت تمام اختیار اطلاعات رو میسپارن به سازمانها قابل اعتماد! که معمولاً بزرگی و سرمایه بیشتر و قدرت و یکه تازی و ... حرف اول رو برای ایجاد این اعتماد فراهم میکنن. یا مثلاً فرهنگ اینترنتی، وبلاگ ها و RSS هاشون،digg، twitter، فیس بوک و ابزارهای فراوانی که روز به روز هم تصاعدی بیشتر میشن. دستیابی بهشون آسون تر و نیاز اقشار مختلف هر روز بیشتر؛ حتماً اون چادر عشایری که با لب تاپ (شایدم Wifi یا WiMax داشت!) داشتند کار میکردن دیدید!

حالا "چرا انسان باید درمورد چیزی که قدرت و کنترل رو بیشتر از دستش خارج میکنه و دست دیگران میده حساس نباشه؟ چرا باید خوشبین باشه؟ به چه دلیل باید به تجارتمردان و سرمایه دارها و کشورهای بیگانه و افراد ناشناس اعتماد بکنه؟ و به همین شکل خیلی مسائل دیگه که میشه مطرح کرد. "
چون وقتی یه چیزی بعنوان نیاز و اولویت اکثریت تعریف شد، معمولاً اگه باهاش مخالفت کنید، طرد میشید و یک آدم خیال باف، عقب مونده، چسبیده به گذشته و ... بحساب میاید؛ پس کنترل رو از دست شما میگیرن و بتدریج هم اینجور حساسیت ها از بین میره و هرجا بگید بیشتر در مظن اتهام و خشک مغز هستید تا روشنفکری؛ یاد صحبت های قدیمی تر هامون بیافتید که مثلاً پسرها ادامه راه اجدادشون رو میدادن، دختر به راه دور نمیدادن، یا مثلاً جدیدترش با رادیو، تلویزیون، تلفن، ویدئو و ... انگار دشمنی داشتند و کم کم همونها هم عادت کردند یا از کارهاشون پشیمون شدن!
"بنابراین ما مسلما دلیلی برای خوشبینی نداریم. بشر بصورت خودکار و با اعتماد دربست به یک عدهء خاص نمیتونه به جای خوبی برسه. بلکه باید خرد و وجدان عمومی تصمیم بگیره."
ما چرا داریم اینقدر به یه حساب فرضی (PayPal، MasterCard، هزار جور اکانت های اینترنتی یا حتی همین کارت های شتاب) اعتماد می کنیم؟ چون زیرساخت هاشون آماده شده، اعتمادمون رو جلب کردن و صد البته کارمون رو راحت و امکانات و سرویس های متنوع در اختیارمون گذاشتن و غیره؛ مگه اینا یه عدد روی کاغذ، چند تا صفر ویک تو یه جای دیگه دنیا، یا یه تکه PVC نیست که بعضی وقت ها دار و ندارمون رو میدیم بهشون در عوض یه امضاء و کاغذ و رسید دیجیتال و ...؟

"من به شخصه هرگز نه سلاحی به دست دیگران میدم و نه سلاح خودم رو به زمین می اندازم. مگر اینکه شرایط برابر باشه و در اینکار منفعتی برای خودم هم ببینم."
خدا شاهده که اگه دست خودم بود بالشخصه یک روز تو یه شهر بزرگ، با تمام امکانات و ... نمی موندم و اختیار جون و زندگی ام رو به دو تا ترمز و راننده های بی حواس و هواپیماهای رده خارج و تکنولوژی های فزاینده ... نمیدادم؛ میرفتم کنار یک چشمه با تمام سختی هاش زیر درخت آلونک درست میکردم و شب که میشد تا اونجایی که نور شمع جواب میداد بیدار می موندم و بعد مثل تمام مخلوقات روز-کار میخوابیدم! نه مثل الان که شب ور روزمون معلوم نیست، حتی میترسیم هوا هم سوبسیدش رو بردارن، هر روز استرس بیشتر، افکار پریشون تر، مرضهای روانی بیشتر؛ همین الانش من خیلی وقت هست که از خیر درآمد بیشتر، امکاناتی که همه جمع شده تو تهران و ... گذشتم ولی این رویا همیشه باهامون (امثال من نه Geek های جدید و اساتید و ...) خواهد بود که چرا مثل اجدادمون نموندیم و اینهمه تکنولوژی چی به ما داده و چی ها رو ازمون گرفته!

eshpilen
یک شنبه 23 خرداد 1389, 23:21 عصر
بنظر مساله من اونقدر که شما روشن فرض می کنید، نیست! مساله جا افتادن یه فرهنگ هست، بُعد اهمیت دادن به شخصیت های مجازی، nick name ها، اکانت ها و ... که کم کم داره یه امر فراگیر میشه رو در نظر بگیرید؛ مسائل تجاری، انحصار بیزینس و ... یه مبحث هست و شاید بشه گفت "فرهنگ مجازی" یه موضوع دیگه؛ باور کنید بقال محله ما صفحه Facebook اش رو اونروز بهم معرفی میکرد و twitter هایی که میکرد و یا خواهر زاده 9 ساله بنده که فکر کنم من یه چند برابری کمتر از اون تو اینترنت اعتبار دارم و ...میشه بیشتر توضیح بدید؟
ضمنا من متوجه ارتباطش با بحثمون نشدم.
بعدهم کی میگه باید به شخصیت مجازی بیشتر اهمیت و اعتبار داد؟ اینا بیشترش بدون هدف اصلی که تعامل و یادگیری و همکاری و کمک هست هیچ ارزشی نداره و من فکر میکنم تازه مردم زیادی خودشون رو غرق اینطور چیزهای بیهوده میکنن و وسیله رو بجای هدف گرفتن.



خوب شما درنظر بگیرید حتی تو جامعه ما که 7-8 سال پیش وقتی میگفتی تو خونه کامپیوتر دارم، مردم (خطابم به فرهنگ غالب جامعه است) احساس میکردن فردا میری ناسا و فرار مغزها میشی، یا داری ... کلاس میذاری! الان (البته با اکراه) میخوان که واسشون مثلاً تو فلان سایت با مشخصات کامل حساب باز بشه، ایمیل داشته باشن، حساب بانکی اینترنتی، پرداخت الکترونیکی و ...
اینا دیگه بتدریج یه نیاز شدن و از حالت کلاس گذاشتن یا امکانات جانبی زندگی خارج و کم کم دارن از ملزومات میشن؛ حالا ببینید جاهای دیگه دنیا چه جوری هست.بازم ارتباط واضحش با پردازش ابری چیه؟
اینایی که شما میگی بدون پردازش ابری هم بودن و هستن و خواهند بود و پیشرفت هم میکنن و بقدر کافی پاسخگوی نیازها هستن.



منظورم اینه که فقط جیب مردم هدف نیست: اطلاعات، حریم های شخصی، دیدگاه ها و بنیان های فرهنگی، روابط رو در رو و ... داره معنی دیگه ای پیدا میکنه که همه هم از این موضوع راضی هستند و بخاطر عدم اتلاف وقت، راحتی، در دسترس بودن، به روزبودن و ... خیلی راحت تمام اختیار اطلاعات رو میسپارن به سازمانها قابل اعتماد! که معمولاً بزرگی و سرمایه بیشتر و قدرت و یکه تازی و ... حرف اول رو برای ایجاد این اعتماد فراهم میکنن. یا مثلاً فرهنگ اینترنتی، وبلاگ ها و RSS هاشون،digg، twitter، فیس بوک و ابزارهای فراوانی که روز به روز هم تصاعدی بیشتر میشن. دستیابی بهشون آسون تر و نیاز اقشار مختلف هر روز بیشتر؛ حتماً اون چادر عشایری که با لب تاپ (شایدم Wifi یا WiMax داشت!) داشتند کار میکردن دیدید!کی گفته این سازمانها قابل اعتماد هستن؟ به چه دلیل؟
اونا مسلما یک حداقل وجهه باید برای خودشون فراهم کنن وگرنه کسی از سرویسشون استفاده نمیکنه و مردم متوجه خطراتش میشن و میرن سراغ راهکارهای دیگه.
ضمنا بازم میگم که اینا چه ارتباط خاصی به پردازش ابری دارن؟
از طرف دیگه دلیل نمیشه مثلا شما تاحالا پولت رو سپردی دست یکی و بابتش ازش سفته و رسید گرفتی، حالا چون فقط فکر میکنی قابل اعتماده و مشکلی پیش نیامده بیای و بدون طی این روال یک پول گنده تر رو بدی دستش. اصلا به فرض هم که فهمیده باشی آدم خوب و مورد اعتمادیه، بهتر و عاقلانه اینه که شما همیشه روال صحیح کار رو نگه داری و قدرت و کنترل خودت رو حفظ کنی. بخصوص که ضرورتی نداره طور دیگه ای عمل کنید و اون فرد هم دلیلی نداره چنین انتظاری داشته باشه یا از انجام روال منطقی و قانونی ناراحت بشه. رعایت اصول پایه که تا تاریخ بوده همین بودن و هستن لازمه. اصلا یک شرکت که چیز ثابتی و قابل اتکایی نیست. حتی یک کشور هم نیست. آدما میان و میرن. متخصصها عوض میشن. مدیرها عوض میشن. سیاست ها عوض میشن. کشورها با هم سرشاخ میشن. شرایط عوض میشه. حوادث پیشبینی نشده پیش میان. حتی آدمهای تبهکار بعضی وقتا دستشون به قدرت و کنترل میرسه. بعضی وقتا حتی سایتهای بزرگ مورد نفوذ و دستبرد جدی واقع میشن. پس شما نباید بیای یک سیستم رو که شما رو دربرابر همهء اینها بی دفاع تر و کم قدرت تر و بدون کنترل کافی قرار میده جایگزین یک سیستم ایمن تر بکنی. مگر اینکه واقعا چاره ای نباشه یا مزایا اونقدری گنده باشه که به معایب و خطراتش بیارزه. اما من فکر میکنم اینطور نیست.

شما میگی الان چیزی نشده. اولا از کجا مطمئنی چیزی نشده؟
همین الانش ما رو زرتی تحریم میکنن و حتی سایت شخصیمون رو هم براحتی با تمام محتویاتش شوت میکنن توی سطل زباله. و این بخاطر اینه که اونها قدرتی دارن که ما نداریم و از بابت بکاربردن حتی نامشروع این قدرت بهای چندانی نمیپردازن. حالا بحث این نیست که اینکار اونها در این مورد خاص مشروع هست یا نه. بحث اینه که اگر ما وابستگی و نیاز یک طرفه نداشتیم و قدرت برابری داشتیم وضعیت ما فرق میکرد و این باید زنگ خطر و نشانه و هشداری باشه برامون که بدونیم چنین قدرتی ممکنه بر اثر اشتباه یا عمد به ما صدمه بزنه. هرچه ما بیشتر وابسته و بی دفاع بشیم در زمینه های بزرگتر و مهمتری، این خطرات و هزینه هاشون بزرگتر میشن.
همین شرکت یاهو با اون سابقه و به اصطلاح اعتبار و بزرگیش، با حکومت چین همکاری کرد و اطلاعات شخصی یکی از مخالفان سیاسی حکومت چین رو در اختیارشون گذاشت که بوسیلهء همون اطلاعات محکوم و زندانیش کردن.
و خیلی موارد دیگه که اینور و اونور کم و بیش پیش اومدن و مطمئن باش خیلی مسائل هم بوده که هنوز افشاء نشده و ممکنه هرگز اثراتش افشاء نشه، اما اثراتش به تمامی جامعه میرسه و کسی درامان نیست. دلیل نمیشه شما فکر میکنی اطلاعات و کاری که با این چیزا سروکار داشته باشه نداری و نخواهی داشت پس صدمه ای از این سیستم به شما نمیرسه؛ وقتی آزادی بیان گرفته بشه و قدرت نامشروع دست یک عده بیفته مطمئن باش حکومت کشور خودت هم به مرور منحرف و فاسد میشه و تبعاتش در نهایت به تمام افراد میرسه. قدرتی که کسی نتونه کنترلش کنه تقریبا مسلمه که عوارض هم خواهد داشت. این قدرت طبیعی هست و کاملا قابل انتظار که دچار فساد و یکه تازی بشه و حداقلش اشتباهاتش میتونن صدمات یک طرفه و بزرگی رو برای دیگران ببار بیارن.
از طرف دیگه بله الان ظاهرا چیزی نشده. اما درمورد بعدا میتونی ضمانت کنی؟ وقتی قدرت و کنترل هرچه بیشتر و وابستگی شدید ایجاد شده شما میتونی قول بدی در طولانی مدت این به نفع همگان باشه و به ضررشون نشه؟ میتونی ثابت کنی این سیستم از یک سیستم دیگر بهتر بوده؟
و چرا ما باید درحالیکه هیچ ضرورت واضحی نداره بیایم و یک سیستم رو که به اینصورت باید روی هوا بهش اعتماد کنیم و خوشبین باشیم بجای یک سیستم محکم تر و محتاطانه تر بذاریم؟ این شرط عقله؟



چون وقتی یه چیزی بعنوان نیاز و اولویت اکثریت تعریف شد، معمولاً اگه باهاش مخالفت کنید، طرد میشید و یک آدم خیال باف، عقب مونده، چسبیده به گذشته و ... بحساب میاید؛ پس کنترل رو از دست شما میگیرن و بتدریج هم اینجور حساسیت ها از بین میره و هرجا بگید بیشتر در مظن اتهام و خشک مغز هستید تا روشنفکری؛ یاد صحبت های قدیمی تر هامون بیافتید که مثلاً پسرها ادامه راه اجدادشون رو میدادن، دختر به راه دور نمیدادن، یا مثلاً جدیدترش با رادیو، تلویزیون، تلفن، ویدئو و ... انگار دشمنی داشتند و کم کم همونها هم عادت کردند یا از کارهاشون پشیمون شدن!شما از ابتدا دارید خودتون رو خلع سلاح میکنید چون از مبارزه و شکست و برچسب خوردن میترسید. یعنی از ابتدا بدون مبارزه تسلیم شدید. اونم با توجیهاتی که چی بگم! یعنی جرات داشتن نظر شخصی و مخالفت و امید و سهم در تغییر و هدف و مسیر رو ندارید. درحالیکه واقعا اینطورها هم نیست و آدمهایی بودن که حتی منفرد تونستن خیلی چیزها رو تغییر بدن، چه برسه بصورت گروهی. دنیای ما همینطوری ساخته شده. از طرف دیگه شما باید از منافع و قدرت و کنترل خودتون دفاع کنید. نهایت نهایتش یک شکست ساده هست که بازم چیز زیادی رو نباختید و فقط تلاش خودتون رو کردید. یخورده ابراز نظر و حساسیت و دفاع از منافع که شرط عقل و آدمیته آخه! کی اینو بد میدونه؟ کی میگه خشک مغزیه؟ کی میگه عقب موندگی؟ شما میگید بهتون اتهام میزنن! ببخشید ولی نتونستم طور دیگه ای که گویا باشه بیان کنم، بنظر من این نهایت بزدلی و خواری و بی عرضگی هست که آدم از حرف و برچسب و بحث و رویارویی فکری و شکست اونقدری بترسه که منطق و عقل و منافع خودش رو از ابتدا ول بکنه که مبادا با این فشارها روبرو بشه. بذارید یک عده آدم الاف و نون به نرخ روز خور و عوام بهتون اتهام بزنن. چی میشه؟ مطمئن باشید خیلی ها هم پیدا میشن که خلاف این فکر کنن. ضمنا شما دارید این مسائل رو بصورت غیرواقعی بیان و بزرگ میکنید. اینطورها هم نیست. فکر میکنید اون آدمای دیگه مثلا کیا هستن؟ اونا هم مثل من و شما. با همون نقطهء ضعفها و ترسها و برخورد منافع و غیره. اگر حرف شما حق باشه و منطق درستی داشته باشه مطمئن باشید اونا بیشتر از شما میترسن و تحت فشار قرار میگیرن. ولو اینکه در نهایت قدرت اونها بچربه. بذارید دو نفر که اینقدر شعور و دانش ندارن که منطق و حق رو بفهمن بهتون بخندن و شما رو نادان و عقب مانده و بازنده خطاب کنن. واقعا بنظر شما این آدمها و چنین بی منطقی ای ارزشش رو داره که نظرشون برای آدم مهم باشه و اینطور دربرابر اونها خوار و تسلیم باشه؟


ما چرا داریم اینقدر به یه حساب فرضی (PayPal، MasterCard، هزار جور اکانت های اینترنتی یا حتی همین کارت های شتاب) اعتماد می کنیم؟ چون زیرساخت هاشون آماده شده، اعتمادمون رو جلب کردن و صد البته کارمون رو راحت و امکانات و سرویس های متنوع در اختیارمون گذاشتن و غیره؛ مگه اینا یه عدد روی کاغذ، چند تا صفر ویک تو یه جای دیگه دنیا، یا یه تکه PVC نیست که بعضی وقت ها دار و ندارمون رو میدیم بهشون در عوض یه امضاء و کاغذ و رسید دیجیتال و ...؟دوست عزیز فکر نمیکنی اینا خیلی فرق دارن با بحث ما؟
اینها بدون پشتوانه نیستن. الکی که نیست! مال حکومته. پشتوانهء فنی و قانونی و مالی داره.
فکر کردی مردم روی هوا مجبور بودن و اومدن به کارت بانکی اعتماد کردن؟
خود بانک هم همینطوریه خب. چک هم همینطوره. و این سیستم هم بانک خودمون پشتوانهء اون هست.
بنظرت یک مملکت اینطوری سرپا میمونه؟
نه مسلما یک اعتبار محکم و پشتوانه ای داره. همینطوری نیست که مردم بیان روی هوا به یه چیزی اعتماد کنن بگن هرچی شد شد.
از طرف دیگه استفاده از این سیستمها یک حداقل ضروری هست.
اما مورد پردازش ابری بحثش خیلی فرق داره. اولا مسئله فقط مالی نیست و شامل هر اطلاعاتی که فکرش رو بکنید میشه. دوما محدودهء اون گسترده هست در کشورهای مختلفی و شرکتهای مختلفی و افرادی که ما نمی شناسیم و تحت هیچ پشتوانه و مسئولیت قانونی و کنترل خاصی برای ما نیستن. و خیلی مسائل ریز و درشت دیگه. سوما درمورد کارت اعتباری اگر ازش پولی کش برن طرف این امکان رو داره که متوجه بشه و اگر در مقیاس وسیع و برای طولانی مدت بخوان انجام بدن مسلما لو میره و عواقبش هم براشون صددرصد وخیم و قاطع هست چون چنین عملی صددرصد محکومه، اما درمورد پردازش ابری بحث سوء استفاده از اطلاعات و کنترل و قدرت هست که به شکلهایی انجام میشه که خیلی وقتها قابل ردیابی و شناسایی مستقیم و غیرمستقیم نیستن یا قابل اثبات نیستن و ضمنا میتونن با ترفندهای مختلف از زیر تیغ قانون دربرن یا اصلا خودشون رو کاملا قانونی کنن!
نهایت سوء استفادهء مالی ای که میشه از کارت اعتباری کرد درحد همون اطلاعاتی هست که از تبادلات مالی بدست میان. اما در پردازش ابری ما هر نوع اطلاعاتی رو داریم. از همه چیز و همه جا. و ضمنا چرا باید با دست خودمون یک تهدید و قدرت کنترلگر دیگه رو بوجود بیاریم و به این مجموعه اضافه کنیم؟
شما یه استدلالهای عجیبی میاری یا ازشون نتیجه های عجیبی میگیری.
لابد فردا میگی خب بیایم یک وبکم از خونهء خودمون وصل کنیم به سایت یک شرکت خارجی بعد اونا مثلا تصویر توی خونه رو مانیتور و ضبط کنن و اگر دزد اومد خبرمون کنن یا بعد از دزدی از اطلاعاتشون برای دستگیری سارق استفاده کنیم.
شما همه چیز رو براحتی داری با استدلالها و مواردی که از نظر ماهیت و حیطه و اهمیت تفاوت های زیادی دارن تسلیم میکنی بطوریکه انگار هیچ خطری وجود نداره و هیچ حیطهء شخصی و مسئلهء قدرت و کنترل و غیره هم درکار نیست و ما باید هر فناوری و روشی رو به صرف اینکه امکان پذیر هست اجرا کنیم، نهایتا با چنتا توجیه کم ارزش که مثلا این سیستم میتونه چه مزایایی داشته باشه، بدون اینکه عوارض و خطرات اون رو درنظر بگیرید.
یه چیزایی هست که واقعا مهمه. شانس اینکه خونهء من دزدی بشه خیلی کمه. و نهایتش هم هزینه ای داره و تموم میشه. بنظر شما درسته که من بیام تصویر داخل خونهء خودم رو بصورت 24 ساعته در اختیار یک شرکت بیگانه و افراد ناشناس و هرکسی که میتونه بهش دسترسی داشته باشه قرار بدم یا حتی در اختیار یک سازمان داخلی، که چی مثلا یه وقتی شاید دزدی شده و شاید این سیستم بدردم خورد!
نه دوست عزیز هرچیزی یک محاسبهء هزینه و سود داره. یک محاسبهء خطر و جلوگیری از خطر داره که باید دید کدومشون به دیگری میچربه و واقعا کدوم سیستم برای ما یک ضرورت هست و چرا.
بحث پردازش ابری هم همینه. اینکه بگیم به صرف امکان پذیر بودن یا اینکه چنتا مزیت درش میبینیم میخوایم بریم توی این سیستم خیلی سطحی و ناشیانه هست؛ باید همهء جوانبش رو درنظر بگیریم و تمام هزینه و سود و معایب و مزایا و خطر و امنیت حاصله رو برآورد کنیم و جمع جبری کنیم با ضرایب مربوطه. و اصلا بحث اینه که این سیستم واقعا چه ضرورتی داره که به این شکل وسیع و قاطع بخواد اجرا بشه. آیا ما کمبود خاص و مهمی در تمام زمینه ها احساس میکنیم؟ و آیا از طریق سیستمهای دیگه ای که مسائل امنیت و قدرت و کنترل رو نداشته باشن یا کمتر داشته باشن نمیشه بیشتر این نیازها رو جواب داد؟
بنظر من صددرصد اشتباه هست که صرفا بخاطر امکان پذیر بودن یک چیزی اون رو پیاده کنیم.
و اینکه بدون بررسی و تحلیل و آزمایش یک سیستمی رو جایگزین کنیم هم اشتباه هست.
شما خودت آیا میری مثلا هروئین به خودت تزریق کنی ببینی چیه و شاید خوب از آب دراومد؟
با اینکه اینو خودت تجربه نکردی و هرکس هم طرفش رفته ولش نکرده (لابد خیلی خوب بوده که ولش نمیکنن و به چیزای دیگه ترجیحش میدن :لبخند:) ولی حاضر نیستی این ریسک رو بکنی. غیر از اینه؟
پس اینطور نیست که ما بخوایم با بعضی چیزها ریسک بکنیم. با هرچیزی نمیشه بازی کرد. و بعضی چیزها رو حتی نمیشه آزمایش کرد!! چون عقل واضحا میگه که ارزش ریسکش رو نداره و احتمال خطر بزرگ بسیار بالاست.
همونطور که گفتم هرگز قدرت رو خودتون رو بصورت بدون بازگشت دست دیگران ندید.
هرگز خودتون رو خلع سلاح نکنید.
و هرگز بدون مبارزه پیشاپیش تسلیم نباشید!
مطمئنا در موارد زیادی ما قدرت تغییر را کم و بیش داریم و باید سهم مشروع خودمون رو در تصمیم گیری برای جهان خودمون حفظ کنیم.
شما میفرمایید ما خفه شیم از ترس اینکه بهمون برچسب نزنن یا با شکست رودررو نشیم!!
آدم یعنی توان این یخورده جنگندگی رو هم نداره دیگه؟


خدا شاهده که اگه دست خودم بود بالشخصه یک روز تو یه شهر بزرگ، با تمام امکانات و ... نمی موندم و اختیار جون و زندگی ام رو به دو تا ترمز و راننده های بی حواس و هواپیماهای رده خارج و تکنولوژی های فزاینده ... نمیدادم؛ میرفتم کنار یک چشمه با تمام سختی هاش زیر درخت آلونک درست میکردم و شب که میشد تا اونجایی که نور شمع جواب میداد بیدار می موندم و بعد مثل تمام مخلوقات روز-کار میخوابیدم! نه مثل الان که شب ور روزمون معلوم نیست، حتی میترسیم هوا هم سوبسیدش رو بردارن، هر روز استرس بیشتر، افکار پریشون تر، مرضهای روانی بیشتر؛ همین الانش من خیلی وقت هست که از خیر درآمد بیشتر، امکاناتی که همه جمع شده تو تهران و ... گذشتم ولی این رویا همیشه باهامون (امثال من نه Geek های جدید و اساتید و ...) خواهد بود که چرا مثل اجدادمون نموندیم و اینهمه تکنولوژی چی به ما داده و چی ها رو ازمون گرفته!انسان وظیفه داره تاحدی که دست خودشونه و میتونه تلاش کنه برای دفاع از حقوق و امنیت خودش. برای حفظ سلامتی روح و جسم خودش. برای پیشرفت خودش. دلیل نمیشه اگر بعضی چیزا تحت کنترل ما نیست و مجبوریم بهشون تن در بدیم از خیر بقیهء چیزا هم که میتونیم کنترل کنیم و تغییر بدیم بگذریم. با این وصف مثلا شما دیگه در غذای خودتون دقت نمیکنید و اگر یک عمر هم خدای نکرده بر اثر تصادف اتومبیل کشته نمیشدید، خودتون دستی دستی خودتون رو نابود میکنید. یا مثلا چطوره چشم بسته از خیابون رد بشید؟
بعدهم من فکر نمیکنم واقعا اینقدر اوضاع بد باشه. آدم خودش هم خیلی تاثیر داره اغلب. بهرحال این یک احتماله که عملکرد و تلاش خود آدم چقدر در عمل موثر باشه، اما بنظر من احتمالش اصلا کم نیست و خیلی هم زیاده. و من تفاوت فاحشی رو که عقل با عقل و آدم با آدم و عملکرد با عملکرد و سیاست با سیاست در سرنوشت و کیفیت زندگی ها ایجاد میکنه هم درمورد خودم و هم درمورد اکثریت افراد دیگه دیدم.
ضمنا مطمئن باشید نظام کائنات قوانین بنیادین بسیار حساب شده و مستحکمی داره که هرگز نقض نمیشن.
هرچند با این ابراز ضعف هایی که از طرف شما دیدم شک دارم واقعا به خدا و قوانین اصیل در هستی هم اعتقادی داشته باشید.
بهرحال بنظر من همه چیز خیلی هدفمندتر و حساب شده تر از این حرفهاست و هیچ چیزی تصادفی نیست. انسان از دو طریق میتونه زمینهء صدمه به خودش رو فراهم کنه. یکی گناه هست و دیگری اینکه خودش در مواقعی که اختیار داره منفعل بمونه و از منافع و امنیت خودش دفاع نکنه. البته میشه گفت این مورد اخیر هم بهرحال میتونه نوعی گناه تلقی بشه، چون وظیفهء هرکسی دفاع از خودش هم هست. شما باید از سلامتی روح و جسم و حقوق خودتون دفاع کنید. مطمئن باشید اینکار بی فایده نیست و کاملا موثره. این قدرت در انسان وجود داره. این حکمت در قوانین بنیادین کائنات وجود داره. هرگز برای کسی چیزی که ناحق و تصادفی و اشتباه باشه پیش نمیاد. همه چیز در نهایت به خود ما برمیگرده و مصلحتی که خداوند میدونه برای ما چی هست. و مسلما نقش ما در اینجا در عمکرد و مبارزه و تصمیم هامون سرنوشت سازه و هرگز به هدر نمیره، حتی اگر ظاهرا تلاشی شکست خورده باشه.
من همیشه در زندگی دوست دارم فعال و جنگنده باشم و از تمامیت و حقوق خودم دفاع بکنم. نهایتش هم اگر اثربخش نبود تلاش خودم رو کردم و پیش خودم و خدای خودم پشیمون نیستم که شاید میتونستم کاری بکنم و وظیفه ای داشتم اما نکردم.

ضمنا یادتون باشه این مهم نیست که اشتباه بکنید، مهم اینه که در هر زمان به چیزی که فکر میکنید درسته عمل کنید. این روش هم مشروع هست و هم در عمل اغلب خیلی موثر. نهایت چند بار اشتباه میکنید اما در موارد خیلی بیشتری کاملا یا تاحد زیادی درست عمل کردید و این باعث بهبود همه چیز میشه.
من در حال حاضر این دیدگاه رو دارم و بهش معتقدم و تشخیص من اینه (اما شاید روز دیگه ای فهمیدم که اشتباه بوده و رهاش کردم). پس همین الان که لازم و سرنوشت سازه بهش عمل میکنم و نظر خودم رو میگم و از حق مشروع خودم برای تعیین سرنوشتم استفاده میکنم. شما لابد میخواید رای ممتنع بدید یا اصلا رای خودتون رو بدید اونایی که همیشه فعال هستن و میخوان سردسته باشن و نظرشون رو به دیگران تحمیل کنن استفاده کنن!!

eshpilen
دوشنبه 24 خرداد 1389, 00:50 صبح
البته اینم بگم که من وقتی از مبارزه و مخالفت و منفعل نبودن گفتم، منظورم این نبود که فردا اگر این سیستم خیلی فراگیر شد در هر شرایطی اصلا ازش استفاده نکنیم. اگر منظور شما از عقب مانده بودن و غیره این بوده، باید بگم نه من چنین منظوری نداشتم. اما من مخالفت و تلاش برای تغییر رو به صرف خودش هرگز عقب ماندگی و اصطلاحات دیگری که شما بکار بردید نمیدونم. ولو آدم شکست بخوره و احتمال موفقیتش کم باشه.

من خودم هم اینطوری نیستم که خودم رو بیخودی از راحتی و بروز بودن و هماهنگی با دیگران محروم بکنم و بنظرم خیلی وقتها چندان عملی نیست.
مثلا من الان خودم دارم از ویندوز استفاده میکنم که مخالف فلسفهء نرم افزار آزاده.
ریچارد استالمن بطور مثال از ویندوز و هر نرم افزار انحصاری دیگه ای هرگز استفاده نمیکنه، مگر جایی که برای پیشبرد نرم افزار آزاد بخواد مثلا مهندسی معکوسش کنه یا غیره.
ایشون حتی به گفتهء خودش گوشی موبایل هم نداره چون این گوشی ها به نرم افزارها و امکانات جاسوسی مجهز هستن. اینکار رو بخاطر این نمیکنه که اطلاعات مهمی داره که نمیخواد لو برن، بلکه بخاطر این میکنه که بنظرش عکس العمل اخلاقی لازم اینه.
اما ایشون بهرحال یک رهبر هست و بقول یکی از دوستان، یه رهبر اگر یک قدم عقب نشینی کنه پیروانش ده قدم عقب نشینی میکنن.
از طرف دیگه ما بهرحال آدمهای مستقل با تفکر و ارادهء مستقل هستیم و لزوما تمام نظراتمون با ایشون یا هرکس دیگری که با بخشی از نظراتش موافق هستیم و ازش استفاده و پیروی میکنیم یکی نیست.
اما بهرحال شاید هم رویهء استالمن درست باشه؛ کی میدونه. و شاید ما هم اشتباه میکنیم و ضعیف هستیم.
اما من درحال حاضر اونقدری به خودم فشار نمیارم و فکر نمیکنم این روشهای مرتاض گونه موثر و لازم و بامعنی باشن. ولی واقعا به برتر بودن فلسفه و ساختارهایی که ریچارد استالمن ارائه و پیشنهاد میده اعتقاد دارم، که استدلال و سندهای خوبی هم برای خودش داره، و بنابراین ازشون صددرصد حمایت میکنم. بنظر من این حداقل کاری هست که ما میتونیم و باید بکنیم.

ضمنا ما خیلی وقتها فکر میکنیم افکار و آگاهی و نظر و تلاش ما تاثیری نداره.
نه یه آدم میتونه از خیلی راههایی که حتی فکرش رو نمیکنه تاثیر زیادی بذاره.
یعنی خاصیت حق و منطق و استدلال اینطوریه و جاری و گسترده میشه بین مردم و روی هرکس کم و بیش تاثیر میذاره و در نهایت این تاثیرها یه جایی خودشون رو عملی میکنن. مثلا فرض کنید یک طرفی فردا مدیر یه شرکتی میشه و میتونه تصمیم سرنوشت سازی در انتخاب میان دو سیستم ممکن بگیره. مسلما یک فرد آگاه و تاثیر گرفته میتونه در اینجا تاثیر بذاره. خلاصه راه زیاد هست و سیستمهای پیچیده ای در جهان وجود دارن که تازه این فقط بقول معروف قلهء یک کوه یخ هست که از آب بیرونه و بیشترش زیر آبه! اون بخشهای زیر آب بنظر من عملکرد قوانین بنیادین کائنات هستن. مسئلهء حق و ناحق. و این قانون که هیچ تلاشی هرگز نابود نمیشود و در نهایت سودش به فرد میرسه! (حالا ممکنه به شکل دیگری و در جا و زمان دیگری باشه)
فکر کنید وقتی دانشجوهای ما چیزی رو میخونن و روشون تاثیر میذاره، فردا همینها میتونن خیلی کارها بکنن و شاید فناوری و روش جدید اختراع شد که جایگزین روش نامطلوبی کردنش.

eshpilen
دوشنبه 24 خرداد 1389, 19:38 عصر
don't help them to bury the light. Don't give in without a fight

Saeed_m_Farid
دوشنبه 31 خرداد 1389, 10:37 صبح
@eshpilen خواهشاً هر پست تون رو یه مقاله نکنید چون 100 تا (منظورم زیاد هست) سوال می پرسید و نکته هایی مطرح می کنید که هر کدوم یک پست کامل جواب داره؛ درضمن جواب خیلی از سوال هاتون از بنده رو خودتون تو همون پست می دید، نمونه هاش رو می تونید زیر نقل قول ببینید.
در کل بگم که دید ما با هم فرق می کنه؛ من دیدم فرهنگ سازی جهانی برای پذیرش چیزهایی هست که بعداً همون ها بعنوان نیاز مطرح میشند و بقول شما هر کس به اونها بی توجه بشه، مرتاض تلقی میشه ...
بگذریم من به تدریج جواب میدم ولی لطفاً یکمی زمان بدین!




میشه بیشتر توضیح بدید؟
ضمنا من متوجه ارتباطش با بحثمون نشدم.
بعدهم کی میگه باید به شخصیت مجازی بیشتر اهمیت و اعتبار داد؟
بازم ارتباط واضحش با پردازش ابری چیه؟
کی گفته این سازمانها قابل اعتماد هستن؟ به چه دلیل؟
اونا مسلما یک حداقل وجهه باید برای خودشون فراهم کنن وگرنه کسی از سرویسشون استفاده نمیکنه و مردم متوجه خطراتش میشن و میرن سراغ راهکارهای دیگه.
ضمنا بازم میگم که اینا چه ارتباط خاصی به پردازش ابری دارن؟
بهتر و عاقلانه اینه که شما همیشه روال صحیح کار رو نگه داری و قدرت و کنترل خودت رو حفظ کنی. بخصوص که ضرورتی نداره طور دیگه ای عمل کنید و اون فرد هم دلیلی نداره چنین انتظاری داشته باشه یا از انجام روال منطقی و قانونی ناراحت بشه.
حتی آدمهای تبهکار بعضی وقتا دستشون به قدرت و کنترل میرسه.
شما میگی الان چیزی نشده. اولا از کجا مطمئنی چیزی نشده؟
اگر ما وابستگی و نیاز یک طرفه نداشتیم و قدرت برابری داشتیم وضعیت ما فرق میکرد و این باید زنگ خطر و نشانه و هشداری باشه برامون که بدونیم چنین قدرتی ممکنه بر اثر اشتباه یا عمد به ما صدمه بزنه. هرچه ما بیشتر وابسته و بی دفاع بشیم در زمینه های بزرگتر و مهمتری، این خطرات و هزینه هاشون بزرگتر میشن.
از طرف دیگه بله الان ظاهرا چیزی نشده. اما درمورد بعدا میتونی ضمانت کنی؟ وقتی قدرت و کنترل هرچه بیشتر و وابستگی شدید ایجاد شده شما میتونی قول بدی در طولانی مدت این به نفع همگان باشه و به ضررشون نشه؟ میتونی ثابت کنی این سیستم از یک سیستم دیگر بهتر بوده؟و چرا ما باید درحالیکه هیچ ضرورت واضحی نداره بیایم و یک سیستم رو که به اینصورت باید روی هوا بهش اعتماد کنیم و خوشبین باشیم بجای یک سیستم محکم تر و محتاطانه تر بذاریم؟ این شرط عقله؟
شما از ابتدا دارید خودتون رو خلع سلاح میکنید چون از مبارزه و شکست و برچسب خوردن میترسید. یعنی از ابتدا بدون مبارزه تسلیم شدید. اونم با توجیهاتی که چی بگم! یعنی جرات داشتن نظر شخصی و مخالفت و امید و سهم در تغییر و هدف و مسیر رو ندارید.
فکر میکنید اون آدمای دیگه مثلا کیا هستن؟ اونا هم مثل من و شما. با همون نقطهء ضعفها و ترسها و برخورد منافع و غیره. اگر حرف شما حق باشه و منطق درستی داشته باشه مطمئن باشید اونا بیشتر از شما میترسن و تحت فشار قرار میگیرن.
دوست عزیز فکر نمیکنی اینا خیلی فرق دارن با بحث ما؟
اینها بدون پشتوانه نیستن. الکی که نیست! مال حکومته. پشتوانهء فنی و قانونی و مالی داره.
فکر کردی مردم روی هوا مجبور بودن و اومدن به کارت بانکی اعتماد کردن؟
خود بانک هم همینطوریه خب. چک هم همینطوره. و این سیستم هم بانک خودمون پشتوانهء اون هست.
بنظرت یک مملکت اینطوری سرپا میمونه؟
نه مسلما یک اعتبار محکم و پشتوانه ای داره. همینطوری نیست که مردم بیان روی هوا به یه چیزی اعتماد کنن بگن هرچی شد شد.
از طرف دیگه استفاده از این سیستمها یک حداقل ضروری هست. ...


1،2،4،7،15 : توضیح خاصی نداره، ارتباطش اینه که وقتی قراره یک چیزی بعنوان فرهنگ جا بیافته؛ فرقی نمی کنه که مستر کارت باشه یا پردازش ابری. نمی دونم دیگه چطوری بگم، ولی برای توضیح بیشتر فقط میتونم همون مثال ها رو تکرار کنم. موضوع تغییر نیازها، دیدگاه ها، نوع زندگی، تعامل انسانها با هم، اهمیت اطلاعات شخصی و ... هست که من سعی کردم با مثال توضیح بدم.

3 : هیچکس! من عرض کردم رفته رفته همه بیشتر دارن با این مفاهیم آشنا میشن و بهش اعتبار میدن و مهمه براشون؛ چیزی که 5-6 سال پیش حماقت محض بود ولی الان اکثراً بهش بعنوان یه وجهه نگاه میکن و منظورم هم اتاق های چت و facebook و ... نیست، وبلاگ های یک برنامه نویس، یک پزشک (http://1pezeshk.com/)، یک خبرنگار (http://www.oldpilot.ir/)، یک عکاس (http://nema.akkasee.com/) و ... که هزاران بازدید روزانه دارند و کم کم دارن گسترش پیدا می کنند. به این ترتیب هست که یک چیزی میشه فرهنگ -> اعتبار -> نیاز و ... امیدوارم بازم نگید چه ربطی داره؟

8 : در پاسخ، بند 11 فرمایشات خودتون رو مطالعه کنید!

5 : پاسخ به این سوال تون در بند 6 و 16 بالا از پست خودتون.

9 : این الان یه پیش شرط هست نه اینکه بعضی وقت ها این اتفاق بیافته.

10 : بنده همچین حرفی نزدم!

12 : دقیقاً منظور من هم همینه! شما دارید صحبت های بنده رو بعنوان سوال از خودم می پرسید.

13 : دلیلش "ترس، بزدلی و خواری و بی عرضگی" نیست، اگه بود که این تاپیک رو ایجاد نمی کردم! ولی خود شما بعنوان یک منتقد، دیدگاه خودتون رو اینطوری بیان کردید. بنظر خودتون شما که این حرفها رو زدید، جزء "یک عده آدم الاف و نون به نرخ روز خور و عوام" هستید؟ مطمئناً که اینطور نیست؛ مشکل همینه که کسایی که هم رده خودمون هستند دارن این صحبت ها رو میکنن!


من خودم هم اینطوری نیستم که خودم رو بیخودی از راحتی و بروز بودن و هماهنگی با دیگران محروم بکنم و بنظرم خیلی وقتها چندان عملی نیست.
...
ریچارد استالمن بطور مثال از ویندوز و هر نرم افزار انحصاری دیگه ای هرگز استفاده نمیکنه، مگر جایی که برای پیشبرد نرم افزار آزاد بخواد مثلا مهندسی معکوسش کنه یا غیره.
ایشون حتی به گفتهء خودش گوشی موبایل هم نداره چون این گوشی ها به نرم افزارها و امکانات جاسوسی مجهز هستن.
اما من درحال حاضر اونقدری به خودم فشار نمیارم و فکر نمیکنم این روشهای مرتاض گونه موثر و لازم و بامعنی باشن.
...
ضمنا ما خیلی وقتها فکر میکنیم افکار و آگاهی و نظر و تلاش ما تاثیری نداره.
نه یه آدم میتونه از خیلی راههایی که حتی فکرش رو نمیکنه تاثیر زیادی بذاره.


بقیه اش بمونه که کم کم توضیح بدم، البته اگه وقت تنفس بدین.



don't help them to bury the light. Don't give in without a fight

اتفاقاً برعکس، اونها این شعار رو میشناسن؛ بخاطر همین برعکسش رو اعمال کردن : اونقدر نور هست که شما با خودت پروژکتور هم ببری هیچ توفیری نمی کنه، چون نور زیاد کور کرده همه رو ...

eshpilen
دوشنبه 31 خرداد 1389, 18:38 عصر
اینا مثلا جواب بود شما دادی؟
دوست عزیز سیستمهای مختلفی امکان پذیر هستن.
اونوری ها مطابق میل خودشون روی انتخاب کدوم حالت تاثیر خودشون رو میذارن.
اما امثال شما شیفته و خوش باور نسبت به اونها فقط یک بخش کوچک از کلیت نظام جهانی مورد نظر اینها رو میبینید.
بطور مثال فکر میکنید چرا ایالات متحده حاضر نیست از کنترل شدیدی که روی اینترنت داره بگذره و اینترنت توزیع شده تر بشه؟
همه بدنبال قدرت خودشون هستن.
ما هم باید بدنبال منافع و قدرت خودمون باشیم.
این مثل تفاوت نرم افزار آزاد با نرم افزار انحصاری هست و دنیایی که هرکدام از اینها خلق میکنن.
شما انبوه دستاوردهای آزاد نرم افزار آزاد رو که حتما میبینید و متوجه فواید و اهمیت اونها برای کشورهای دیگر و حتی جوامع خودشون که هستید انشالا.
نرم افزار آزاد رو تجارت مدارها درست نکردن، حکومتها ایجادش نکردن، بلکه افرادی که بینش و همت مخالفت و تغییر جهان رو مطابق میل خودشون داشتن اونو خلق کردن.
در هر موردی این داستان کم و بیش وجود داره.
پردازش ابری هم مثل سیستمهای ممکن دیگه هست. اما مسئله ای که وجود داره اینه که عموم در محاسبهء مزایا و معایبش بقدر کافی آگاه نیستن.
مسلما وقتی ما چند گزینه و سیستم ممکن داریم، در هر مورد خاص با استفاده از بررسی خواص و مزایا و معایب اونها تشخیص میدیم که از کدامشون استفاده کنیم. اگر ما اصولا نسبت به مزایا و معایب این سیستمها در کوتاه مدت و میان مدت و دراز مدت آگاهی کامل و دقیق نداشته باشیم و یا قدرت استنباط منطقی ما جاش رو به ساده لوحی و دید ناقص داده باشه، چطور میتونیم تصمیمهای درستی بگیریم؟

Saeed_m_Farid
پنج شنبه 03 تیر 1389, 09:22 صبح
اینا مثلا جواب بود شما دادی؟
دوست عزیز سیستمهای مختلفی امکان پذیر هستن. اونوری ها مطابق میل خودشون روی انتخاب کدوم حالت تاثیر خودشون رو میذارن.
اما امثال شما شیفته و خوش باور نسبت به اونها فقط یک بخش کوچک از کلیت نظام جهانی مورد نظر اینها رو میبینید. بطور مثال فکر میکنید چرا ایالات متحده حاضر نیست از کنترل شدیدی که روی اینترنت داره بگذره و اینترنت توزیع شده تر بشه؟ ...
نرم افزار آزاد رو تجارت مدارها درست نکردن، حکومتها ایجادش نکردن، بلکه افرادی که بینش و همت مخالفت و تغییر جهان رو مطابق میل خودشون داشتن اونو خلق کردن.
پردازش ابری هم مثل سیستمهای ممکن دیگه هست. اما مسئله ای که وجود داره اینه که عموم در محاسبهء مزایا و معایبش بقدر کافی آگاه نیستن. مسلما وقتی ما چند گزینه و سیستم ممکن داریم، در هر مورد خاص با استفاده از بررسی خواص و مزایا و معایب اونها تشخیص میدیم که از کدامشون استفاده کنیم.
اگر ما اصولا نسبت به مزایا و معایب این سیستمها در کوتاه مدت و میان مدت و دراز مدت آگاهی کامل و دقیق نداشته باشیم و یا قدرت استنباط منطقی ما جاش رو به ساده لوحی و دید ناقص داده باشه، چطور میتونیم تصمیمهای درستی بگیریم؟

1) هرجایی رو که درک نکردید، بفرمایید دوباره توضیح بدم.

2) حالا متوجه شدید که چرا میگم ضد و نقیض صحبت می کنید؟ شما سعی کنید صورت مساله رو یکبار دیگه مطالعه کنید و بعد اظهارنظر کنید؛ تکنولوژی اونوری، اینوری نداره؛ وقتی یک چیزی جا افتاد، میشه یک نیاز و دلیل استفاده ازش غیر قابل انکار و مبرهن میشه : بعنوان مثال تلویزیون! فرقی نمی کنه که تلویزیون شما ایرانی، کره ای، چینی یا آمریکایی باشه! شما بیشتر به بودجه و امکانات وسیله تون فکر میکنید تا چیپ های جاسوسی درون ابزار! یکبار دیگه هم میگم : منظور من اینه که در آینده دیگه این سرویس ها اختیاری نیستند که بخواهیم یا انصراف بدیم...

3) اولاً مواظب حرف زدنت با کسی که نمیشناسی باش؛ ثانیاً من کاری با ایالات متحده و غیرمتحده ندارم، منظور من شرکت های چندملیتی ای هست که دنیا رو میچرخونن و مهم نیست که لونه شون کجاست.

4) لطفاً مرتبط با موضوع تاپیک صجبت کنبد و بحث رو به بیراهه نبرید، اینجا کسی در مورد نرم افزار بازمتن و خوبی یا بدی اش صحبت نکرد، موضوع یه چیز دیگه است، اگه موضوع بحث رو فراموش کردید، پیشنهاد می کنم یکبار دیگه مطالب رو از اول با دقت مطالعه کنید : رایانش ابری!

5 و 6) دوست عزیز، من نمیدونم چطور دیگه بگم : موضوع مورد بحث و منظور من این هست : جا افتادن استفاده از پردازش ابری بعنوان یک نیاز و روند آهسته تبدیل شدن به یک الزام!

پ.ن. : اشپیلن عزیز، لطفاً بیخیال بشین، من اشتباه کردم؛ جای این بحث اینجا نبود، شما دنبال بحث های حاشیه ای میگردی که من اصلاً حوصله اینجور چیزها رو ندارم.

eshpilen
پنج شنبه 03 تیر 1389, 09:33 صبح
جا افتادن استفاده از پردازش ابری بعنوان یک نیاز و روند آهسته تبدیل شدن به یک الزام!اشتباه شما همینجاست.
یه زمانی نرم افزار انحصاری هم بعنوان تنها مدل ایجاد و استفاده از نرم افزار مطرح بود.
اما وقتی عده ای واقعا عزم بکنن میتونن اوضاع رو تا حد زیادی تغییر بدن.
نرم افزار انحصاری امروز از میان نرفته و هنوز سهم زیادی داره (بطور مثال سیستم عامل ویندوز در دسکتاپ)، اما عوضش ما کلی نرم افزار آزاد هم داریم (شامل چند سیستم عامل آزاد) و در خیلی موارد امکان انتخاب داریم.
پس این مهمه که آدم تلاش و مبارزه بکنه.
بله اگر رهبران و متخصصان امروز مبارزه نکنن فردا بجز پردازش ابری گزینهء دیگری نخواهیم داشت.
ما نباید دست از مبارزه بکشیم به این خاطر که دستیابی به موفقیت کامل و قطعی ممکن نیست.
چون اگر مبارزه نکنیم آینده میتونه بسیار بدتر باشه.
حکومتها برای ما کاری نمیکنن؛ تجارت ها نمیکنن.
این خود ما هستیم که باید آگاهی بدست بیاریم و بخوایم و عزم کنیم.
بعد پشتیبانی های بیشتری خواهد آمد. حتی بعضی پشتیبانی هایی از جانب حکومت و تجارت.
اما در حالت عادی و بدون آگاهی و اعتراض و خواست و عزم افرادی که جزو حکومت یا تجارت های منفعت بر نیستن، کسی منافع دیگران رو درنظر نمیگیره. و بنابراین سیستمهایی میتونه روی کار بیاد که به نفع من و شما نیست، و سیستمهایی از میان میره که به نفع من و شما بوده.
دقیقا تمام این فراینده بصورت مستند و عملی درمورد نرم افزار آزاد اتفاق افتاده.
قبل از اینکه حیطهء نرم افزار کاملا تجاری باشه نرم افزارها طبیعتا کم و بیش آزاد بودن، یک مدتی انحصار همه جا رو فرا گرفت، بعد جنبش نرم افزار آزاد برای برگردوندن اون دوران قبلی شروع شد، ابتدا نرم افزار آزاد رو غیرعملی و بی فایده میدونستن، اما نهایتا میشه گفت نصف دنیا رو به تسخیر خودش درآورد و امروز من و شما میدونیم که نرم افزار آزاد غیرعملی نیست و خیلی هم فواید و خواهان داره.

eshpilen
پنج شنبه 03 تیر 1389, 09:36 صبح
لطفاً مرتبط با موضوع تاپیک صجبت کنبد و بحث رو به بیراهه نبرید
بنظرم از توضیح بالا متوجه ارتباط نرم افزار آزاد بعنوان یک مثال عملی روشن برای بحث ما شدید.