PDA

View Full Version : مشکل برنامه نویسان متاهل



M.T.P
دوشنبه 24 خرداد 1389, 12:23 عصر
یکی از مشکلات پیش روی برنامه نویسان متاهل برنامه نویسی در منزل در اوقات استراحت و اصولا درگیری و اعصاب خوردی با خانوم های خونه ست.:عصبانی++:
کلا بنده یا خیلی عزیزان شغل اصلیشون برنامه نویسی نیست و برنامه نویسی رو دوست دارن و یه جورایی از صدتا بازی کامپیوتر براشون بهترو شیرین تره. خب در مواقع استراحت و فراغت از کار دوست دارن در منزل برنامه نویسی کنن اما .... :متعجب:

چه راهکاری رو پیشنهاد میکنید؟ :متفکر: جدی میگم، :متفکر:
فرض کنید ساعت 7 عصر میایید خونه و بعد از یه استراحت کوتاه با شرط زمانی 30 دقیقه سیستم رو روشن میکنید. اما مگه با نیم ساعت میشه برنامه نویسی کرد !!! یه وقت متوجه ساعت میشی که از 12 شب هم گذشته و .... با برخورد لوازم خونه تو سرت و قطع عمدی برق مواجه خواهید شد.:عصبانی++:
صرف نظر از مزاح و .... ترک برنامه نویسی به من تحمیل شده :افسرده:
آیا به نظر شما با آشنا کردن خانوم ها با برنامه نویسی مشکل حل میشه؟:گیج:

morrning
دوشنبه 24 خرداد 1389, 12:44 عصر
شما به خانومتون برنامه نویسی یاد بده و در عوض ازشون بخواه آموزش پخت قرمه سبزی بهتون یاد بده! :لبخند:
فکر کنم 90 درصد کاربرای این سایت مجرد باشن مثل خود بنده!

ali_kolahdoozan
دوشنبه 24 خرداد 1389, 12:48 عصر
طلاق تنها راه است

حمیدرضاصادقیان
دوشنبه 24 خرداد 1389, 12:56 عصر
سلام.من هم اوایل این مشکلو داشتم. ولی الان وقتی میام خونه تاساعت 10 پیش همسرو بچه هستم بعد از اون تا ساعت 1-2-3و... هم به کارهای خودم میرسم.

shirin_sh1024
دوشنبه 24 خرداد 1389, 13:22 عصر
البته شما باید قبل از ازدواج شرط میکردید که باید برنامه نویسی رو هم مثله آشپزی و ... بلد باشند :لبخند: ولی حالا که کار از کار گذاشته پیشنهاد من اینه که:
یا به همسرتون برنامه نویسی رو یاد بدین یا اگه علاقه ندارند طلاقش بدید و با یه خانوم برنامه نویس ازدواج کنید:گیج: اینجوری مشکل حل میشه چون با هم برنامه نویسی میکینید!
ولی از شوخی گذشته به نظر من خیلی خوبه که دو نفری که با هم ازدواج میکنند از لحاظ تحصیلی و کاری شرایطشون مثله هم باشه اینجوری نه تنها مانع شما واسه کارتون نمیشه چون زمینه کاری خودشم هست همراهتونه هست و خیلی وقتا میونه کمک خوبی باشه

مهران رسا
دوشنبه 24 خرداد 1389, 13:29 عصر
به نظر من خیلی خوبه که دو نفری که با هم ازدواج میکنند از لحاظ تحصیلی و کاری شرایطشون مثله هم باشه اینجوری نه تنها مانع شما واسه کارتون نمیشه چون زمینه کاری خودشم هست همراهتونه هست و خیلی وقتا میونه کمک خوبی باشه
من با این نظر مخالفم . اینطوری زندگی خسته کننده میشه . بلآخره همه چیز که برنامه نویسی نیست .

M.T.P
دوشنبه 24 خرداد 1389, 13:38 عصر
فکر کنم 90 درصد کاربرای این سایت مجرد باشن مثل خود بنده!
بالاخره این شتریه که در خونه شما هم می خوابه :لبخند: :شیطان:
مگه اینکه Firewall داشته باشی :لبخند:


طلاق تنها راه است

:متعجب: کلی برنامه نوشتیم که تونستیم ازدواج کنیم حالا طلاق بدیم که برنامه بنویسیم. :متعجب:

حامد مصافی
دوشنبه 24 خرداد 1389, 13:40 عصر
من با این نظر مخالفم . اینطوری زندگی خسته کننده میشه . بلآخره همه چیز که برنامه نویسی نیست .
چه چيز ديگه اي هست؟؟:لبخند:

shirin_sh1024
دوشنبه 24 خرداد 1389, 14:00 عصر
من با این نظر مخالفم . اینطوری زندگی خسته کننده میشه . بلآخره همه چیز که برنامه نویسی نیست .

وا! مگه قراره صبح تا شب فقط برنامه نویسی کنند! شرکت که نیست خونست :قهقهه: من میگم مثلا 5 ساعت خوش باشند و زندگی کنند اون یکی دوساعتی ام که میخوان برنامه نویسی کنند با هم برنامشون هماهنگ باشه این کجاش خسته کنندست؟! :متفکر: فکر کن تو اون 2 ساعتی که داری برنامه نویسی میکنی یکی هم خودش اون طرف مشغول کار خودش باشه یا اصلا بشینه کنارت وقتی کد میزنی اررور بگیره :لبخند: این بهتره یا اینکه یه نفر هیچی سر از برنامه نویسی درنیاره و همش سرت غر بزنه که کامپیوتر رو خاموش کنی و بری باهاش باشی که تنها نباشه؟
من که میگم هر چی تشابهات دو نفر تو این زمینه ها بیشتر باشه برنامه های روزانه شون با هم هماهنگ تر میشه و بیشتر از کنار هم بودنشون لذت میبرن. به نظر من که اصلا خسته کننده نیست خیلی ام هیجان انگیزه :لبخند:

M.T.P
دوشنبه 24 خرداد 1389, 14:00 عصر
من با این نظر مخالفم . اینطوری زندگی خسته کننده میشه . بلآخره همه چیز که برنامه نویسی نیست .

با شما موافقم ، زوج برنامه نویس به درد نمیخوره .


چه چيز ديگه اي هست؟؟:لبخند:

یعنی شما کل زندگیت شده برنامه نویسی؟

M.T.P
دوشنبه 24 خرداد 1389, 14:06 عصر
وا! مگه قراره صبح تا شب فقط برنامه نویسی کنند! شرکت که نیست خونست :قهقهه: من میگم مثلا 5 ساعت خوش باشند و زندگی کنند اون یکی دوساعتی ام که میخوان برنامه نویسی کنند با هم برنامشون هماهنگ باشه این کجاش خسته کنندست؟! :متفکر: فکر کن تو اون 2 ساعتی که داری برنامه نویسی میکنی یکی هم خودش اون طرف مشغول کار خودش باشه یا اصلا بشینه کنارت وقتی کد میزنی اررور بگیره :لبخند: این بهتره یا اینکه یه نفر هیچی سر از برنامه نویسی درنیاره و همش سرت غر بزنه که کامپیوتر رو خاموش کنی و بری باهاش باشی که تنها نباشه؟
من که میگم هر چی تشابهات دو نفر تو این زمینه ها بیشتر باشه برنامه های روزانه شون با هم هماهنگ تر میشه و بیشتر از کنار هم بودنشون لذت میبرن. به نظر من که اصلا خسته کننده نیست خیلی ام هیجان انگیزه :لبخند:

شما هم خوب میگین اما مثل اینکه به برنامه نویسی اعتیاد ندارین!!!
آخه خانوما همینجوریشم Debugger هستن ، از وضعیت ظاهری گرفته تا روابط اجتماعی

shirin_sh1024
دوشنبه 24 خرداد 1389, 14:09 عصر
زوج برنامه نویس به درد نمیخوره

:متفکر:
یه کم بیشتر توضیح میدی؟چرا به درد نمیخوره؟
دوستان نظر همه همینه؟

پس چرا من هرجوری به این قضیه نگاه میکنم به نظرم خیلی ایده آله!:اشتباه:

دوست دارم یکی که خودش این شرایط رو داره (همسرش هم برنامه نویسه) در این مورد نظر بده

shirin_sh1024
دوشنبه 24 خرداد 1389, 14:16 عصر
شما هم خوب میگین اما مثل اینکه به برنامه نویسی اعتیاد ندارین!!!
چرا متاسفانه مدتیه که به این بلای خانمان سوز گرفتار شدم:لبخند:



آخه خانوما همینجوریشم Debugger هستن ، از وضعیت ظاهری گرفته تا روابط اجتماعی

این که بد نیست خب حتما نیاز به دیباگ دارین:چشمک:
ولی گذشته از این حرفا به نظر من شما 2 کار باید بکنید:
اول همونطوری که اون دوستمون گفت چند ساعتی رو کاملا برای خانواده اختصاص بدین و یه زمانی رو هم برای کارهای خودتون . اگه تو زندگی برنامه ریزی داشته باشید مشکلی به وجود نمیاد اگر خانمتونم شاغل نیست و وقت آزادش زیاده تشویقش کنید خودش رو با یادگیری یه هنر یا مهارتی که بهش علاقمنده سرگرم کنه حالا نه لزوما برنامه نویسی چون خیلی از خانوما به کامپیوتر علاقه ندارند.

ایمان اختیاری
دوشنبه 24 خرداد 1389, 14:20 عصر
به نظر منم زوج برنامه نویس خیلی خوب هم با هم مچ می شن .. البته بازم اما و اگر داره ...مهم همون تفاهمه که اصلش زن ذلیلیه ...

حالا از شوخی گذشته منم با یه همسر برنامه نویس یا حداقل کامپیوتری بیشتر فکر کنم مچ بشم تا یکی که هی بیاد گیر بده چی می کنی ؟ اینا چین اونا چین چرا این جوریه چرا اون جوریه
یاد اون داستان کریستف کلمب می افتم که اگه زن داشت هرگز قاره ی آمریکا کشف نمی شد

مهران رسا
دوشنبه 24 خرداد 1389, 14:21 عصر
وا! مگه قراره صبح تا شب فقط برنامه نویسی کنند! شرکت که نیست خونست :قهقهه: من میگم مثلا 5 ساعت خوش باشند و زندگی کنند اون یکی دوساعتی ام که میخوان برنامه نویسی کنند با هم برنامشون هماهنگ باشه این کجاش خسته کنندست؟! :متفکر: فکر کن تو اون 2 ساعتی که داری برنامه نویسی میکنی یکی هم خودش اون طرف مشغول کار خودش باشه یا اصلا بشینه کنارت وقتی کد میزنی اررور بگیره :لبخند: این بهتره یا اینکه یه نفر هیچی سر از برنامه نویسی درنیاره و همش سرت غر بزنه که کامپیوتر رو خاموش کنی و بری باهاش باشی که تنها نباشه؟
من که میگم هر چی تشابهات دو نفر تو این زمینه ها بیشتر باشه برنامه های روزانه شون با هم هماهنگ تر میشه و بیشتر از کنار هم بودنشون لذت میبرن. به نظر من که اصلا خسته کننده نیست خیلی ام هیجان انگیزه :لبخند:
آخه این طرز فکر خیلی رویایی و فانتزیه :لبخند:

M.T.P
دوشنبه 24 خرداد 1389, 14:21 عصر
:متفکر:
یه کم بیشتر توضیح میدی؟چرا به درد نمیخوره؟
دوستان نظر همه همینه؟
پس چرا من هرجوری به این قضیه نگاه میکنم به نظرم خیلی ایده آله!:اشتباه:
دوست دارم یکی که خودش این شرایط رو داره (همسرش هم برنامه نویسه) در این مورد نظر بده
البته من تجربه نکردم اما به نظر میاد در اون صورت خانومای خونه نتونن بقیه کارای خونه رو بخوبی انجام بدن :متفکر: البته همین جوریش هم که عرض کردم تا دیر وقت میشینم ، فردای اون شب کسل و خسته ام.

shirin_sh1024
دوشنبه 24 خرداد 1389, 14:24 عصر
البته من تجربه نکردم اما به نظر میاد در اون صورت خانومای خونه نتونن بقیه کارای خونه رو بخوبی انجام بدن :متفکر: البته همین جوریش هم که عرض کردم تا دیر وقت میشینم ، فردای اون شب کسل و خسته ام.

نیدونم دیگه :لبخند: باید کارای خونه رو هم با هم انجام بدن دیگه! کلا همه کاری رو همه با هم:بامزه:



آخه این طرز فکر خیلی رویایی و فانتزیه :لبخند:

آره خیلی :لبخند: ولی میشه چرا نشه!

حمیدرضاصادقیان
دوشنبه 24 خرداد 1389, 14:31 عصر
برای خانمها باید سرگرمی ایجاد کنی تا بهت گیر ندن دیگه.یا بشینی پیششون تمام حرفهاشونو بزنن وقتی میخوابن کارتو بکنی یا اونم بیاری پیش خودت سرگرمش کنی .
(البته با عرض معذرت ) اگر خانمها حوادث طول روز رو تعریف نکنن به برنامه نویسی شما گیر خواهند داد در غیر اینصورت شما آزادی.

Mehdi Asgari
دوشنبه 24 خرداد 1389, 14:43 عصر
برای خانمها باید سرگرمی ایجاد کنی تا بهت گیر ندن دیگه.یا بشینی پیششون تمام حرفهاشونو بزنن وقتی میخوابن کارتو بکنی یا اونم بیاری پیش خودت سرگرمش کنی .
(البته با عرض معذرت ) اگر خانمها حوادث طول روز رو تعریف نکنن به برنامه نویسی شما گیر خواهند داد در غیر اینصورت شما آزادی.

بنده با تکیه به تجارب بی شمار (و صاف شدن دهنم در این راه) کاملا این جملۀ آقای صادقیان رو تایید می کنم. باشد که جوانان از ما صاف شدگان پند بگیرند

M.T.P
دوشنبه 24 خرداد 1389, 14:48 عصر
به نظر شما با تعویض کامپیوتر رو میزی به لب تاپ میشه موفق بود؟

فرض کنید با وجود لب تاپ به متکا تکیه بدین و چایی بخورید ، دراز بکشید و گه گاهی تلوزیون تماشا کنید تا اینکه پشت میز ، تو اتاق ، سکوت و ... !!!!
البته فکر نکنم در این صورت در امر برنامه نویسی توفیقی حاصل شه اما میشه کار رو پیش برد :متفکر:

ایمان اختیاری
دوشنبه 24 خرداد 1389, 15:01 عصر
به نظر شما با تعویض کامپیوتر رو میزی به لب تاپ میشه موفق بود؟

فرض کنید با وجود لب تاپ به متکا تکیه بدین و چایی بخورید ، دراز بکشید و گه گاهی تلوزیون تماشا کنید تا اینکه پشت میز ، تو اتاق ، سکوت و ... !!!!
البته فکر نکنم در این صورت در امر برنامه نویسی توفیقی حاصل شه اما میشه کار رو پیش برد :متفکر:
فقط یه مشکل ... اگه یه زمان داشت حرف می زد و شما حواست نبود و ییهو دیدی وسط ویژوال استدیو یه قندون اومد و جایگزین شد چی ؟ :گیج::گیج:

Hossein Bazyan
دوشنبه 24 خرداد 1389, 15:03 عصر
وا! مگه قراره صبح تا شب فقط برنامه نویسی کنند! شرکت که نیست خونست :قهقهه: من میگم مثلا 5 ساعت خوش باشند و زندگی کنند اون یکی دوساعتی ام که میخوان برنامه نویسی کنند با هم برنامشون هماهنگ باشه این کجاش خسته کنندست؟! :متفکر: فکر کن تو اون 2 ساعتی که داری برنامه نویسی میکنی یکی هم خودش اون طرف مشغول کار خودش باشه یا اصلا بشینه کنارت وقتی کد میزنی اررور بگیره :لبخند: این بهتره یا اینکه یه نفر هیچی سر از برنامه نویسی درنیاره و همش سرت غر بزنه که کامپیوتر رو خاموش کنی و بری باهاش باشی که تنها نباشه؟
من که میگم هر چی تشابهات دو نفر تو این زمینه ها بیشتر باشه برنامه های روزانه شون با هم هماهنگ تر میشه و بیشتر از کنار هم بودنشون لذت میبرن. به نظر من که اصلا خسته کننده نیست خیلی ام هیجان انگیزه :لبخند:
سلام
از صحبتهات مشخصه که مجردی !
بدبختی اینه که خانمها همه ساعات فراغت آقایون را برای خودشون میخوان نمیشه گفت مثلا 5 ساعت مال شما و 3 ساعت مال من . 5 ساعت خودشونو قبول دارند اما در 3 ساعت باقیمانده برای ما غر میزنند .
بدبختی شغل اصلی من کار با کامپیوتره هم سر کار و هم خودم شرکت خصوصی دارم به قول خانم بنده ، من دوزنه هستم کامپیوتر زن اولمه و ایشون هم زن دوم ! یعنی هوو
من ساعاتی هم که با کامپیوتر کاری ندارم دوست دارم روشن باشه !
در طول شبانه روز ( 24 ساعت ) ما همیشه سه کامپیوتر روشسن در خونه داریم ( البته اگر stand by هم جزو روشن به حساب بیاد) بعضی مواقع دلم به کامپیوتر خودم ( کامپیوتر کارم ) میسوزه و جند ساعتی ( شبانه) خاموشش میکنم
اما راه چاره !
این داستانی که میگم عین واقعیته :
یکی از دانشمندان المانی ( فکر کنم کخ بود) همین مشکل رو با خانمش داشت ( البته نه با کامپبوتر بلکه خانم ایشون از مطالعات و تحقیق زیاد ایشون خسته شده بودند و تفریح و خرید و ... میخواستند ) ایشون از آنجایی که نابغه هم تشریف داشتند ایده بسیار جالبی به ذهنشان خطور میکنه .
میاد تا میتونه بچه هاش رو اضافه میکنه فکر کنم 8 تا بچه داشته دیگه خانم بیچاره با داشتن 8 بچه قدو نیم قد فرصت سرخاروندن نداره چه برسه به گردش و خرید.
از من به شما وصیت و نصیحت تعداد بچه هاتون رو زیاد کنید . هم خدا خوشش میاد و هم دولت و هم از دست غر زدنهای خانمتون راحت میشید
من الان 7 تا بچه دارم !!!!
البته شوخی کردم بنده فقط یه دختر دارم اما بد فکری نیست

HollyGhost
دوشنبه 24 خرداد 1389, 15:06 عصر
با شما موافقم ، زوج برنامه نویس به درد نمیخوره .
اینطوری فکر کردی که حالا مشکل داری :لبخند:

به نظرم خانوم خونه برنامه نویس باشه بهتره اما نه حرفه ای که از کار رو زندگی بیوفته

خب بالاخره باید یکی به امورات خونه برسه دیگه

ایمان اختیاری
دوشنبه 24 خرداد 1389, 15:08 عصر
یکی از دانشمندان المانی ( فکر کنم کخ بود) همین مشکل رو با خانمش داشت ( البته نه با کامپبوتر بلکه خانم ایشون از مطالعات و تحقیق زیاد ایشون خسته شده بودند و تفریح و خرید و ... میخواستند ) ایشون از آنجایی که نابغه هم تشریف داشتند ایده بسیار جالبی به ذهنشان خطور میکنه .
میاد تا میتونه بچه هاش رو اضافه میکنه فکر کنم 8 تا بچه داشته دیگه خانم بیچاره با داشتن 8 بچه قدو نیم قد فرصت سرخاروندن نداره چه برسه به گردش و خرید.
از من به شما وصیت و نصیحت تعداد بچه هاتون رو زیاد کنید . هم خدا خوشش میاد و هم دولت و هم از دست غر زدنهای خانمتون راحت میشید
من الان 7 تا بچه دارم !!!!
البته شوخی کردم بنده فقط یه دختر دارم اما بد فکری نیست

حاجی این که بدتره .. فکر کن خانوم کم باشه هفت تا قد و نیم قد هم بریزن سرت ... :قهقهه:دیگه اگه تونستی به سیستمت دست بزنی

حمیدرضاصادقیان
دوشنبه 24 خرداد 1389, 15:09 عصر
به نظر شما با تعویض کامپیوتر رو میزی به لب تاپ میشه موفق بود؟

فرض کنید با وجود لب تاپ به متکا تکیه بدین و چایی بخورید ، دراز بکشید و گه گاهی تلوزیون تماشا کنید تا اینکه پشت میز ، تو اتاق ، سکوت و ... !!!!
البته فکر نکنم در این صورت در امر برنامه نویسی توفیقی حاصل شه اما میشه کار رو پیش برد :متفکر:
نه دوست عزیز.الان من از همین روش استفاده میکنم.ولی جوابگو نیست.تازه یک دفعه دخترم میاد دست میندازه روی مانیتور میکشه سمت خودش یا میاد گیر میده تصویر پس زمینه رو که عکس خودشه ببینه:عصبانی++:.

ایمان اختیاری
دوشنبه 24 خرداد 1389, 15:12 عصر
نه دوست عزیز.الان من از همین روش استفاده میکنم.ولی جوابگو نیست.تازه یک دفعه دخترم میاد دست میندازه روی مانیتور میکشه سمت خودش یا میاد گیر میده تصویر پس زمینه رو که عکس خودشه ببینه:عصبانی++:.

پست بنده ی قبلی در راستای فرمایشات جناب صادقیانه .. ما یه خواهر زاده و دو تا برادر زاده داریم وقتی می یان خونه ی ما من وحشت برم می داره .. سیستم خاموش .. لب تاپ توی کیف همه چیز می ره روی اسکرین سیور ... :قهقهه::قهقهه:
حالا فک کن خدا بهت یه زلزله ی 8 ریشتر بده ... دیگه فکر کنم کلا غلاف کنی و برنامه نویسی رو ببوسی بذاری کنار

unique1984
دوشنبه 24 خرداد 1389, 15:15 عصر
البته من تجربه نکردم اما به نظر میاد در اون صورت خانومای خونه نتونن بقیه کارای خونه رو بخوبی انجام بدن
تصور نمی کنم کارای خونه وظیفه خانومها باشه!!! در دین مبین اسلام هم به این مسله اشاره شده !! اگر زن در خونه کاری انجام میده فقط و فقط به خاطر لطف بیش از حدش هست و به هیچ عنوان وظیفش نیست.:چشمک:

برای خانمها باید سرگرمی ایجاد کنی تا بهت گیر ندن دیگه.یا بشینی پیششون تمام حرفهاشونو بزنن وقتی میخوابن کارتو بکنی یا اونم بیاری پیش خودت سرگرمش کنی .
ببخشید اما یه مقدار کم لطفی می فرمایید. درک و شعور خانومها خیلی بیش از اون چیزی هست که بخواین مثل یک بچه براش سرگرمی ایجاد کنین. فقط کافیه یه درک خوب و کامل از کار شما داشته باشند که شفاف سازی این مسله ، هنری هستش که یک مرد باید داشته باشه:چشمک:

با مسله زوج برنامه نویس هم تقریبا موافقم. اینکه همسر آدم ،قدر و ارزش کار و زحمت آدم رو بدونه و حامی و پشتیبان و در مواردی راهنمای آدم باشه ، خب خیلی خوبه. بقیه مسائل زندگی هم ، بستگی به شخصیت ، اخلاق و... داره که نه به این شغل و نه به هر شغل دیگه ای مرتبط نیست!!
با کمال احترام:لبخندساده:

shirin_sh1024
دوشنبه 24 خرداد 1389, 15:19 عصر
از من به شما وصیت و نصیحت تعداد بچه هاتون رو زیاد کنید . هم خدا خوشش میاد و هم دولت و هم از دست غر زدنهای خانمتون راحت میشید


این که میشه همون از چاله در اومدن و تو چاه افتادن!:متعجب::لبخند:
بعدم فکرشو بکنید این بچه ها چقدر هزینه دارند! راه حلتون اصلا اقتصادی نیست :قهقهه:

Ali_Hashemi
دوشنبه 24 خرداد 1389, 16:14 عصر
نظر من اینه :
خانم هم برنامه نویس باشه , یا گرافیست باشه , یا بالاخره یا به هنر یا علم عشق بورزه.
حالا خونه هم تبدیل بشه به شلوغ ترین خونه دنیا! یا اینکه خانم غذا نپزه ! خوب چه اشکالی داره!
هروقت دلمون خواست پا میشیم یه چیز درست میکنیم میخوریم , هروقت دلمون خواست میریم بیرون میگردیم , هرکی هم هرچی دلش میخواد فکر کنه , مهم نیست.
بچه دار هم نمیشیم , چون زندگیمون برای اونا بد آموزی داره :قلب:

1485159
دوشنبه 24 خرداد 1389, 16:31 عصر
خوب برادر من هرکی فیل خواهد جور آفریقا کشد:لبخند:
عجب کاریه ها... خوب بهش بگو بزار اینو تموم کنم بیام ببینم چیکار داری...... بعدش هی لفتش بده.... ولی مواظب باش مهمات همراه داشته باشی!! چون ممکنه حمله اتففاق بیفته...
یه راه حل دیگه هم به ذهنم من میرسه!! اصلا خونه نرو!!!:لبخند: مطمعا باش جواب میگیری.. فقط زمستونا سخت میشه دیگه!!:لبخند:

M.T.P
دوشنبه 24 خرداد 1389, 18:46 عصر
خب تقریبا راهکار عملیی توصیه نشد و به نظرم تاپیک یه مقدار جنبه مزاح پیدا کرده.
نکته مهمی که هست تفاوت برنامه نویسی با بقیه کارها با کامپیوتره، به عنوان مثال یک کاربری که با کامپیوتر کارهای رایت و غیره رو انجام میده 80 درصد افکارش آزاده و آماده پاسخگویی به اطرافیان رو داره و همین میتونه کاربر رو خوش نیت جلوه بده تا برنامه نویسی در که 50 تا متغیر رو ریخته تو ذهنش و داره جمع و تفریق میکنه و به اصطلاح CPUش 100% مشغوله و توجه نکردن به اشخاص اطرافش یه جورایی بی احترامی و عدم توجه محسوب میشه. :افسرده:
خب بعضی از دوستان برنامه نویس شدن خانومها رو توصیه کردن اما من فکر نکنم در این صورت هم خانوم ها وایسن و برنامه نوشتن آقایون رو دنبال کنن !!! باز هم احتمال بحث و ناراحتی توش هست. مگه اینکه یه سیستم جداگانه داشته باشن وایسن برنامه نویسی یا کار با کامپیوتر که اصلا مقرون به صرفه نیست و موضوع بحث برانگیزی خواهد بود. :متفکر:
خب به نظرم این موضوع بی نتیجه موند و دوستان متاهل برنامه نویس هم هنوز به راهکار خوب و عملی دست پیدا نکردن الا اینکه توجه همسرشون رو به چیزایه دیگه جلب کنند تا اینکه کارشون رو انجام بدن.
اون بحث فرزند زیاد هم خب مشمول زمان میشه و تجربش ممکنه عواقب وخیمی رو به همراه داشته باشه.
البته فکر نکنم عزیزان مجرد برنامه نویس درک مناسبی از این موضوع داشته باشن :لبخندساده:
تنها راهی که به نظرم مفید و نتیجه بخش هست تهیه مکانی خلوت خارج از منزل و نزدیک به آن هست مثلا کرایه یک مغازه در یه جای پرت و اختصاص چند ساعت وقت برای برنامه نویسی در طول روز در این مکان هست.

Ali_Hashemi
دوشنبه 24 خرداد 1389, 19:29 عصر
خب تقریبا راهکار عملیی توصیه نشد و به نظرم تاپیک یه مقدار جنبه مزاح پیدا کرده.امیدوارم پست من رو به عنوان مزاح برداشت نکرده باشید! اون چیزی که گفتم کاملا جدی بود.
من اصلا شوخی و مزاح نداشتم. من به چشم یه راه حل مسالمت آمیز به اون نگاه میکنم.
وقتی همسر من مثل من فکر کنه و درک کنه که با کامپیوتر کار کردن برای من مهمه , از کار کردن من با کامپیوتر نه تنها ناراحت نمیشه , بلکه خوشحال هم میشه. من هم وقتی از علاقه زیاد همسرم به هنر یا شغلی که داره با خبر باشم , از اینکه وقت زیادی رو برای اون فعالیت صرف کنه , هرگز ناراحت نمیشم.
چه چیز میتونه از این مهم تر باشه که همسر آدم از زندگیش لذت ببره و به فعالیتهایی که دوست داره بپردازه؟
این طرز فکر اگر از طرف هر دو باشه از این جور چیزها ناراحت نمیشوند. من شخصا از اینکه همسر آینده ام مثلا کارهای خونه رو انجام نده و به برنامه نویسی یا یه فعالیت هنری یا علمی بپردازه اصلا ناراحت نمیشم چون به نظر من پایه ازدواج فقط رفع نیازهای شخصی خودمون نیست , بلکه رفع نیاز های طرف مقابل برای من خیلی مهمتره و این کار باعث رضایت بیشتر خودم از زندگیم میشه.
(البته طرز فکر همه آدمها با هم فرق داره و این نمیتونه برای همه عمومیت داشته باشه)

درضمن این هیچ ربطی هم به برنامه نویس بودن خانم نداره. به طور مثال زوجی رو میشناسم که هر دو در رشته نرم افزار فارغ التحصیل شده اند و ازدواج کرده اند و مرد خونه اصلا به سمت کامپیوترش نمیره! چون خانم خانه ناراحت میشه. اکثر اوقات هم کامپیوتر در انباری خانه توقیف هست .(به خصوص تعطیلی ها):ناراحت:

Web.Designer01
دوشنبه 24 خرداد 1389, 19:39 عصر
به نظر من کار ما برنامه نویسا ببخشید شما برنامه نویسا مثه کار پلیسا میمونه،همونطور که وقتی یه پلیس دنبال یه قاتل میگرده ذهنش آزاد نیست و ممکنه نصفه شب پاشه بره سر کار ،کار برنامه نویسی هم همینجوریه،یعنی وقت و ساعت نداره،برای خود من چندبار اتفاق افتاده که نصفه شب از خواب پریدم و راه حل مسئله ای که تو طول روز ذهنمو درگیر کرده بود پیدا کردم (خواب دیدم!)
بنابراین قبل از ازدواج حتما باید طرف مقابل رو توجیه کرد که برنامه نویسی اینجوریه!
ولی شما که ظاهرا تو امر توجیه موفق نبودید، راه حلش اینه که به همسرتون وعده بدید که اگه اجازه بده این پروژرو تموم کنید و محیط خونرو آروم نگه داره؛بعدش به اتفاق هم میرین مثلا شمال،یا اگه میخواید خیلی باهاتون راه بیاد بگید به اتفاق خودش و مادرش میرید شمال!
بعد از اینکه از مسافرت برگشتین هم با فاصله چند روز یه پروژه دیگه دست بگیرید!

nima898
سه شنبه 25 خرداد 1389, 08:32 صبح
با شما موافقم ، زوج برنامه نویس به درد نمیخوره
من هم موافقم تصور کنید یه کد طولانی رو طی دو روز به سختی نوشتید بعد خانوم بایه نگاه به کدتون یه کد 5 خطی مینویسه بجای 1000 خط کد شما چه احساسی بهتون دست میده از اینکه نمیتونید بپیچیدش

JaguarXF
سه شنبه 25 خرداد 1389, 09:52 صبح
شما اگه برنامه ریزی و دیسیپلین توی زندگی نداشته باشید که کلا توی همه چیز با زنتون مشکل خواهید داشت.
کار هم کاره . روز و ساعت مشخص خودش رو داره . اگر شرکت میروید که بالفرض از هشت تا شش عصر . بعدش میایید خونه دیگه باید عضو خونه باشید.
اگر هم کار خصوصی میکنید که یا دفتر کاری دارید یا ندارید . اگر دارید که میشود مشابه همان شرکت . اگر ندارید هم توی خونه کار کردن . کار کردن نمیشه ! حداقل بروید یک جایی مثلا داخل کتابخونه و آنجا کار کنید از صبح تا عصر . من دوران دانشجوییم هم توی خونه نمیشد درس بخونم. خونه برای فیلم تماشا کردن و خوردن و خوابیدن و تفریح و عشق و حاله . کتابخونه و کافی شاپ خلوت هم برای درس خوندن

Arman_1367
سه شنبه 25 خرداد 1389, 13:32 عصر
بالاخره این شتریه که در خونه شما هم می خوابه :لبخند: :شیطان:
مگه اینکه Firewall داشته باشی :لبخند:



:متعجب: کلی برنامه نوشتیم که تونستیم ازدواج کنیم حالا طلاق بدیم که برنامه بنویسیم. :متعجب:


کلی برنامه دیگه هم باید بنویسیم تا مهریه بدیم.

آدم باید یه مدت کار نکنه تا طعم بی پولی و ... قشنگ زیر زبونشون بیاد اونوقت دیگه خودشون می زارنت برنامه بنویسی.
به قول یه دوست قدیمی که همیشه بزار دیگران حرفی را که تو می خواهی بهشون بزنی بهت پیشنهاد بدند.

nima898
سه شنبه 25 خرداد 1389, 13:43 عصر
آدم باید یه مدت کار نکنه تا طعم بی پولی و ... قشنگ زیر زبونشون بیاد اونوقت دیگه خودشون می زارنت برنامه بنویسی.
به قول یه دوست قدیمی که همیشه بزار دیگران حرفی را که تو می خواهی بهشون بزنی بهت پیشنهاد بدند.
احتمالا شما ازدواج نکردید اینطوری فایده نداره هر کار کنی بدهکاری درست مثل یک مدیر که به زیردستش دستورمیده و بهش میگی قربان این دستورتون دستور دیروزیتون نقض میکنه و مدیر میگه به من ربطی نداره هر دوتاش باید انجام بدی و مشکل خودته

Arman_1367
سه شنبه 25 خرداد 1389, 13:58 عصر
نه اتفاقا من تازه 6 ماهه که از لب دیوار لیز خوردم و تو همون 2 ماه اول که دیدم همش همین جور حرفها زده می شه در آمدم به نصف کاهش یافت و اتفاقاً چون هر دومون وقت زیادی داشتیم خرجمون چند برابر.حالا دیگه تازگیها مشکل داره کمک حل میشه.

h.alizadeh
سه شنبه 25 خرداد 1389, 19:24 عصر
فرض کنید ساعت 7 عصر میایید خونه و بعد از یه استراحت کوتاه با شرط زمانی 30 دقیقه سیستم رو روشن میکنید. اما مگه با نیم ساعت میشه برنامه نویسی کرد !!! یه وقت متوجه ساعت میشی که از 12 شب هم گذشته و .... با برخورد لوازم خونه تو سرت و قطع عمدی برق مواجه خواهید شد
خب به نظرمنم مشکل باشما هست به نظرخودتون آیا این جور زندگی کردن بصورت همیشگی جالب و مطلوب شما هست؟!

به نظرمن باید برای خانوم و زندگی تاهلیتون ارزش بیشتری قائل باشید و بدونیددر زندگی تاهلی فقط خودتون وجودندارید ...!

روششم بهتر خودتون پیدا کنید و زمانبندی های بهتری رو انجام بدید. نگرشتون رو به زندگی اصلاح کنید...

من هم موافقم تصور کنید یه کد طولانی رو طی دو روز به سختی نوشتید بعد خانوم بایه نگاه به کدتون یه کد 5 خطی مینویسه بجای 1000 خط کد شما چه احساسی بهتون دست میده از اینکه نمیتونید بپیچیدش
یعنی واقعاً شما بایدناراحت بشی یا خوشحال؟!
من بودم خوشحال میشدم ...

راستی شماها اگه خانومتون در زمینه کاری از شما بیشتر پیشرفت کنه ناراحت میشید و میخواید جلوش سنگ بندازید یا خوشحال میشید؟! به نظرمن خوبه گاهی آدم در برابر همسرش عنصرخودخواهی رو کنار بزاره!

Web.Designer01
سه شنبه 25 خرداد 1389, 21:46 عصر
راستی شماها اگه خانومتون در زمینه کاری از شما بیشتر پیشرفت کنه ناراحت میشید و میخواید جلوش سنگ بندازید یا خوشحال میشید؟!

من نوکرشم هستم و ازش میخوام در ازای شامی که درست میکنم و ظرفایی که میشورم برام کلاس آموزشی بذاره و اون چیزایی که بلدیمو باهم به اشتراک بذاریم!:قلب:

فصل تازه
سه شنبه 25 خرداد 1389, 22:30 عصر
دعوانکنین همتون درست میگین:قهقهه:

:لبخند: :متفکر::عصبانی++::گیج:
خوبه برنامه نویس ها یه سرگرمی دارن که مثل بعض های دیگه ... سرگرمیشون رو طور دیگه ای ... شما میتونی این نکته خیلی مهم رو به خانومتون گوشزد بکنین خوبه که شما توخونه هستین و....حداقل خاطرشون که جمع هست :لبخندساده:میتونین حتی بگین سبزی های قورمه سبزی رو هم تو اتاق شما پاک کنن...:چشمک:

mohammadi4net
سه شنبه 25 خرداد 1389, 23:04 عصر
دوست عزیزی که این تایپکی رو زدی ، من به عمق سوال شما پی بردم چون بعضی وقت ها این مشکل رو دارم ، هنوز سر خونه و زندگی خودم نرفتم ولی خانومم بعضی وقت ها دوست داره هرچی لبتاب و کامپیوتر تو دنیاست رو خرد کنه ، کامپیوتر رو هوی خودش می دونه و واقعا بهش حسادت می کنه به من میگه اگه 12 ساعت پشت کامپیوتر باشی خسته میشی ولی یکساعت پیش منی ...
البته مدتیه که برنامه نویسی نمی کنم بهم گیر می ده که چرا برنامه نویسی نمی کنی و وقتتو تو اینترنت تلف میکنی ! احساس می کنم داره با هوی لبتابش کم کم کنار می یاد ، یه جو رایی عادت کرده ، ولی مثل روز برام مشخصه که برم سر خونه زندگیم باید سر این موضوع دعواها داشته باشیم.
خیلی نمیشه در مورد مشکلات این چنینی باز صحبت کرد بالاخره مجردها هم با علاقه این بخش رو می خونند تا تجربشون زیاد بشه ولی نمی دونند اگه درمورد زنها 100 سال تحقیق کنن اندازه یک روز زندگی کردن با زنها تجربه کسب نمی کنند.

درمورد زن و شوهر برنامه نویس همون طور که ممکنه خیلی خوب باشه مشکلات خاص خودش رو هم داره ، ولی وقتی دل عاشق میشه دیگه کار نداره طرف برنامه نویسه یا نه !
دارم بررسی می کنم باتوجه به اینکه شب زنده داری برای برنامه نویس متاهل بدرد نمی خوره ، اگه عصرها و شبها به خانواده برسیم و بعد زود بخوابیم (مثلا 9) و سحر بیدار شیم(حدود 4) میتونه روش خوبی باشه یا نه ! (لطفا متاهل ها نظراتشونو بگن)

با توجه به اینکه من الان در دوران برزخ زندگی می کنم فعلا برم بازی برزیل و کره شمالی رو نگاه کنم شاید دیگه از این فرصت ها گیر نیاد که روزی 3تا فوتبال ببینم.