PDA

View Full Version : مصاحبه های نرم افزاری - قسمت دوم: QueryCell



Mehdi Asgari
پنج شنبه 11 شهریور 1389, 13:20 عصر
در قسمت دوم مصاحبه های نرم افزاری با Sam Howley موسس شرکت Oak Focus Software (تولید کنندۀ QueryCell که دیروز در اینجا (http://barnamenevis.org/forum/showthread.php?t=243630)معرفیش کردم) مصاحبه ای ترتیب دادم.

من: سلام سم، ابتدا در مورد خودت و شرکتت بگو. اونجا چیکار می کنی و چه محصولایی داری؟
Sam: شرکت Oak Focus Software یه شرکت کوچیکه که من به منظور ایجاد و فروش آنلاین نرم افزار تاسیس کردم. در حال حاضر فقط من هستم و چند نفری که پاره وقت همکاری دارن. ما در حال حاضر محصولاتی داریم:
QueryCell یک add-in برای Microsoft Excel هست که استفاده از SQL درون Excel رو امکان پذیر (و آسون) می کنه
QuizNightChief یه نرم افزار برای راحت تر کردن برگزاری مسابقات "شب کوییز" هست. مطئمن نیستم که آیا در ایران همچین چیزی دارید و باهاش آشنا هستید یا نه. در واقع "کوییز نایت" به مراسمی گفته میشه که چند نفر دور هم جمع شده و سعی می کنن با جواب دادن به سوال ها "خوش باشن". اغلب این مراسم برای جمع آوری پول برای موسسات و امور خیریه برگزار میشه.
CustomerCradle برنامه ایه که به دپارتمان بیزینس و تجارت اجازه میده اطلاعات مربوط به این که مشتری ها چطور در مورد اون شرکت یا محصول مطلع شدن رو ذخیره کرده و عملیات مختلفی مثل گزارش گیری رو روی اون انجام بده. با این محصول ، شرکت ها می تونن بفهمن کدوم تبلیغات بهتر براشون عمل کرده

من: اصلا چطور شد که تصمیم گرفتی شرکت بزنی؟
Sam: من شرکت خودم رو تاسیس کردم چون می خواستم برای خودم کار کنم؛ من می دونستم که هیچ وقت کار برای دیگران من رو راضی نمی کنه. الان حدود یک ساله که دارم فول تایم توی شرکت خودم کار می کنم. تا حالا که خیلی سخت بوده، ولی حال هم میده؛ مثلا وقتی فروشم رو می بینم، آمار مشاهدات وب یا فیدبک کاربران افزایش پیدا می کنه ، حس خوبی بهم دست میده. می دونی ،وقتی فکر می کنم کسایی هستن که دارن از برنامه ای که من طراحی و تولید کردم استفاده می کنن، خیلی خوشحال میشم. وقتی می خواستم برای تاسیس شرکت خودم آماده بشم، پولم رو پس انداز کردم و ابزار نرم افزاری مورد نیازم رو خریدم. راستش سال ها بود که می خواستم کارم رو ترک کرده و بیزینس خودم رو راه بندازم، ولی ترس مانع می شد. خوشحالم که این ریسک رو انجام دادم و ای کاش زودتر این کار رو کرده بودم.

من: جالبه. حالا در مورد QueryCell برامون بگو
Sam: من فکر می کنم SQL ابزار خوبی برای پرس و جو و ویرایش کردن داده ها در مقیاس بالاست. Excel هم ابزار خوبی برای ویرایش آیتم های کوچک و انفرادی و حجم کوچکی از داده هاست. QueryCell سعی بر این داره که با فراهم کردن یک کلاینت SQL درون Excel، بین این دو دنیا پلی بزنه.

من: برای آیندۀ QueryCell چه فکرایی تو سرت هست ؟
Sam: برای نسخۀ بعدی فقط به stable و قابل اطمینان تر کردنش فکر می کنم. الان به اندازۀ کافی ویژگی داره، ولی به دلیل وجود نسخه های مختلف ویندوز، اکسل و آفیس، تست محصول در تمام حالات خیلی سخت میشه.

من: چرا تصمیم گرفتی برای یک محصول دیگه یک add-in بنویسی؟ منظورم اینه که چرا محصولات تحت وب یا ویندوز رو انتخاب نکردی؟ اینطوری درامدت هم احتمالا بیشتر می شد. در ضمن ریسک این هست که مایکروسافت ابزار مشابهی رو به Excel اضافه کنه.
Sam: ببین، من قصدم ایجاد یک add-in نبود؛ من می خواستم استفاده از SQL رو در Excel راحت تر کنم.همین. من چیزی رو که خودم لازم داشتم ایجاد کردم.
من فکر می کنم تولید یک محصول بر روی یک پلتفرم یا محصول دیگه، در صورتی که محصول تولیدی فقط یک ویژگی باشه و محصول سکو (پلتفرم) بتونه اون ویژگی رو خودش اضافه کنه، یک خطر واقعیه. در مورد من، فکر نمی کنم خطری باشه. همین الان هم Excel تا حدودی از ویژگی های SQL پشتیبانی می کنه و اگه بخواد بیشتر از این گسترشش بده، با محصولات خودش مثل Access باید رقابت کنه. ایجاد یک محصول بر روی یک محصول دیگه ریسک هست ، اما اگه از ریسک مطلع باشی و مقدار زیادی از پول و زمان سرمایه گذاری نکنی، ممکنه ارزش ریسک کردن رو داشته باشه.

من: لطفا برای مخاطبان سایت و مجلۀ برنامه نویس، که اکثرا برنامه نویس هستن در مورد تاسیس شرکت نرم افزاری و انجام بیزینس حرف بزن و اگه توصیه ای داری بگو. میخوام بدونم دنیا برای یک geek ای که وارد بیزینس میشه چه شکلیه
Sam: توصیۀ من برای برنامه نویسایی که میخوان بیزینس خودشون رو شروع کنن اینه که زود و با قدم های کوچیک شروع کنن (مترجم: عالی!) این که فکر کنی باید قبل از شروع همه چیز رو برنامه ریزی کنی، فقط در حد فکر راحته ،اما بهتر اینه که شروع کنی و در طول راه یاد بگیری. من وقتی که کارم رو ترک کرده و شرکتم رو تاسیس کردم ، سی سالم بود؛ الان آرزو می کنم کاش 22 سالگی این کار رو کرده بودم. 8 سال از الان جلوتر بودم و 8 سال بیشتر تجربه و درس می گرفتم. آدمایی رو پیدا کنید که کاری رو که می خواید انجام بدید ، انجام میدن و باهاشون ارتباط برقرار کنید. افراد تجاری موفق رو پیدا کرده و باهاشون صحبت کنید.

من: در یک شرکت کوچیک، مهارت های فنی مهم تره یا مهارت های بازاریابی و فروش ؟
Sam: هر دو خیلی مهمن، بهتره سوالت رو اینطوری اصلاح کنی که من در کدوم جنبه احساس کمبود می کنم. اگه یک شخص یا تیم تجربۀ زیادی در بازاریابی و فروش دارن، باید مواظب باشن جنبه های فنی بیزینسشون رو نادیده نگیرن؛ البته اون چیزی که زیادتره، برنامه نویسایی هستن که می دونن چطور خوب برنامه بنویسن ولی نمی دونن چطور بازاریابی یا فروش رو انجام بدن
یه چیز مشخصه: خیلی بعیده که یه محصول بزرگ و خوب رو ایجاد کنی و تعداد زیادی از مشتریان در زمان کمی اون رو بخرن. چیزی که محتمل تره اینه که یه محصول بزرگ و خوب می سازی و وقتی اون رو رلیز می کنی ، هیچ کسی نمی خره چون تعداد کمی از وجود اون محصول اطلاع دارن.
خیلی زیاد و به سختی (و جدیت) روی مسئله فکر کن. شاید اصلا راه بهتر این باشه که قبل از سعی برای ایجاد محصول، سی نفر پیدا کنی که حاضر باشن محصولت رو پس از ایجاد بخرن و به همچین چیزی علاقه داشته باشن. اگه الان نتونی سی نفر پیدا کنی که حاضر باشن محصولت رو بخرن، بعد از ایجاد محصول هم پیدا کردن اون سی نفر خیلی سخت خواهد بود.

من: ممنون بابت وقتت
Sam: برات آرزوی موفقیت دارم

قسمت های قبل سری مصاحبه های نرم افزاری:
قسمت اول (http://barnamenevis.org/forum/showthread.php?t=236495)

Vahid_moghaddam
پنج شنبه 11 شهریور 1389, 14:07 عصر
متاسفانه این تالار تشکر نداره
خیلی خیلی متشکرم