مدلهای توسعه نرم افزار

[z_mansori]

مقایسه ای بین مدل های آبشاری ، مارپیچی ، prototype ، اتاق تمبز ؟

[baran_mehr]

ابشاری
خوب یکی از معایب روش ابشاری اینکه برگشت به مراحل قبل هزینه سنگینی رو به جا میزاره
فرض کنید شما به مراحل پایانی کار رسیدید و حالا متوجه شدید که قسمتهایی از کار مشکل داره و میخواین دوباره اونو بازسازی کنید
از اونجا که هر مرحله قبلا انجام شده و شما مجددا باید تمامی مراحل رو بعه عقب برگردید هزینه سنگینی چه از نظر زمانی و چه از نظر مادی به جا خواهد گذاشت
یک عیب دیگه این روش این هست که کارکنان بعد از انجام قسمت خودشون بیکار خواهند بود و باید منتظر بمونن تا پروژه به پایان برسه، و یا افرادی که مراحل بعدی رو انجام میدن باید منتظر بمونن تا مراحل قبلی انجام بشه تا نوبت به اونها برسه
فرض کنید برنامه نویس باید انتظار بکشه تا انالیزور انالیز رو انجام بده و تو این مدت بیکار میمونه و یا بعد از انجام انالیز و تحویل اون به برنامه نویس دیگه انالیزور بیکار میمونه تا پروژه به اتمام برسه

[baran_mehr]

prototyping
همونجور که میدونید این روش مبتنی بر طراحی ماکت یا به نوعی پیش تعریف برای سیستممون هست
یعنی ساختن یک نمونه ساده و کم هزینه به منظور ارائه دادن به مشتری، که این نمونه ساده تا حدودی میشه گفت که هیچ تجزیه و تحلیلی رو در بر نداره و فقط برای تایید و شروع کار هست
این روش برای سیستم هایی خوب هست که مراحل فهم سیستم دشوار هست یعنی بدرد سیستم هایی میخوره که دارای پیچیده گی زیادی هستند
مهمترین اشکال این روش دخالت کارفرما به صورت مستقیم در انجام مراحل کار هست

[baran_mehr]

متدولوژی افزایشی
این مدل تو هر مرحله نرم افزار تکامل پیدا میکنه و چند تا مزیت داره
* خیلی سریع بازار رو در اختیار میگیره
* نسخه های بعدی نرم افزار به سرعت وارد بازار می شوند
* در هر مرحله از کار تمامی گروه ها در حال کار هستند
یکی از مشکلاتی که به این متدولوژی میگیرین هم این هست که چندان مشتری مدار نیست، چون وارد کردن نظرات مشتری به سیستم خیلی هزینه بر خواهد بود
متدولوژی spiral یا حلزونی یا حلقه ای هم تغریبا شبیه متدولوژی افزایشی هست با تفاوت های اندک
یکی از این تفاوت ها این هست که بعد از هر مرحله و شروع مرحله جدید از نظرات کاربران هم استفاده میشه
موفق باشید