موضوع های تحقیقاتی برای کارشناسی ارشد در سطح بین المللی برای ارائه چه چیزهایی میتونن باشن

[amirjalili]

سلام به همه..
برای دانشگاهی مه برای ارشد اقدام کردم خیلی مهمه که موضوعی که میخوام در موردش تحقیق کنم و زمینه کاریم در دوره کارشناسی ارشد باشه چیه؟
من برنامه نویس هستم. علاقم به معماری نرم افزار و بخصوص Object Oriented Programming هستش. کار و تحقیق روی افزایش performance نرم افزار رو خیلی دوست دارم. عاشق refactore کردن و نوشتن کد خوب هستم. بین اینها واقعا علاقه وافری به object oriented programming و design pattern ها دارم و واقعا دنیای بی پایانی داره

همه چیزایی که گفتم درست .
اما :
مسئله ای که هست اینه که زمینه های شغلی و علایقی که در برنامه نویسی دارم مطمئنا متفاوت از زمینه های تحقیقاتی در دانشگاه ها هست.
مثلا فکر نمیکنم در مورد object oriented programming بشه تحقیقی کرد چون کلی کتاب در موردش هست و پرونده این مبحث بسته شده.

در مورد web service ها زمینه برای تحقیق زیاده اما دوسش ندارم. هوش مصنوعی رو هم علاقه ای به کار روش ندارم.
زمینه تحقیقاتی باید یک قدم علم رو به جلو پیش ببره.
علاقه من به کار در زمینه بهبود زبان های برنامه نویسی هست. بهبود سرعت بخصوص. زبان های برنامه نویسی هرچی که به سمت تجاری شدن و تولید سریع نرم افزار پیش میرن به لحاظ سرعت کامپایل افت میکنن. سرعت پایتون در اجرا قابل قیاس با دات نت نیست. در عوض در دات نت سرعت تولید نرم افزار بالاست. اما نمیدونم اصلا این جور موضوع ها مناسب برای تحقیقات هستن یا نه؟

لطفا راهنماییم کنید

[مصطفی ساتکی]

این چیزهایی که شما فرمودید رو فکر نمی کنم اساتید قبول کنند.باید چیزی انتخاب کنید که حداقل یه مقاله از توش در بیاد.

[amirjalili]

خوب منم میخوام بدونم چه چیزی به عنوان زمینه کاری ارائه بدم دیگه..
از چه چیزایی مقاله در میاد؟

[مرتضی پیروزی]

سلام؛
یک نصیحت دوستانه!
توی اینجور مکان ها دنبال ایده نگرد! چون منه نوعی اگر ایده خاصی رو داشته باشم، هیچ وقت نمیام توی یک انجمن جار بزنم. خودم مینویسم! حتی اگر 200 تا ایده هم باشه، 200 تاش رو خودم مینویسیم و به هیچ احدی هم نمیگم! بهترین راه اینه که بری چندتا مقاله معتبر پیدا کنی و بخونی. و خودت درک کنی که چه طوری باید مقاله نوشت.

[amirjalili]

اما من دنبال ایده نیستم. در ضمن نمیخوام یاد بگیرم چطوری مقاله بنویسم.
من میگم در دنیای امروز نرم افزار چه موضوعات تحقیقاتی وجود داره؟ دنیا داره در این زمینه ها به چه سمتی پیش میره.
زمینه های جدید تحقیقاتی که دنیا داره روش کار میکنه رو گفتم اگه کسی میدونه بیان کنه.
مثلا اگه کسی بگه دنیا داره به این سمت پیش میره که بستر نرم افزار ها رو روی وب سرویس ها پیاده سازی کنه من نتیجه میگیرم که در این زمینه میشه کار های زیادی کرد. بعد میرم دنبالش که ببینم اصلا این زمینه مورد علاقه من هست یا نه.

یعنی به طور کلی موضوعات جدید در مورد نرم افزار چه چیزایی هست . دنیا داره به چه سمت و سویی پیش میره. موضوعات جدید مثلا هوش مصنوعی یا وب سرویس ها هستن. اما میخوام بدونم در زمینه مثلا برنامه نویسی شی گرا هم ممکنه موضوعی برای تحقیق باشه؟
اینا دنبال ایده بودنه؟!!
من فقط با فرمت تحقیقاتی در دانشگاه های کشور های پیش رفته آشنا نیستم و گفتم اگه دوستان میدونن مراکز تحقیقاتی دنیا به چه سمت و سویی دارن پیش میرن اینجا مطرح کنن.
بازم اگه دوستان اطلاعاتی دارن اگه بیان کنن ممنون میشم.

[Mamdos]

ببینید توی همه‌ی زیرشاخه‌های علوم کامپیوتر زمینه‌های تحقیقاتی داغی وجود داره. این‌طور نیست که بشه کلی گفت دنیا داره به کدوم سمت پیش می‌ره. مثل اینه که شما بگید «دنیا به این سمت می‌ره که بستر نرم افزار ها رو روی وب سرویس ها پیاده سازی کنه» بعد یک کسی که مثلاً مهندس متالورژی هست بگه «نخیر، دنیا داره به این سمت می‌ره که مواد ترکیبی با خواص جدید بسازه!» منظورم اینه که توی زیرشاخه‌های مختلف، مباحث مختلفی مطرح هست که خیلی از اون‌ها جای کار دارند و خیلی‌هاشون «داغ» محسوب می‌شوند. البته بعضی حوزه‌ها توی صنعت طرفدار بیشتری دارند و بعضی حوزه‌ها در دانشگاه‌ها. مثلاً در دانشاگاه‌ها کلاً هوش مصنوعی نسبت به مهندسی نرم‌افزار طرفدار بیشتری دارد (برعکس صنعت) ولی این به آن معنا نیست که مهندسی نرم‌افزار از مُد افتاده یا به‌دردنخور باشد. (مثل این است که بگوییم مهندسی نرم‌افزار از مهندسی متالورژی محبوب‌تر است اما به این معنی نیست که مهندسی متالورژی به درد نمی‌خورد یا دیگر پیشرفت نمی‌کند)

من از توضیحاتی که دادید نتیجه گرفتم به زمینه‌های زیر علاقه دارید:
۱. مهندسی نرم‌افزار: شیءگرایی، معماری نرم‌افزار، الگوها
۲. زبان‌های برنامه‌سازی
۳. کارایی نرم‌افزار (البته کارایی نرم‌افزار از دید آکادمیک، به صورت متفاوتی نسبت به چیزی که در کار بیرون معمولاً می‌کنند انجام می‌شه و اکثراً به ساختن و آزمایش مدل‌های ریاضی می‌گذره)

من مطمئنم در همه‌ی این شاخه‌ها تحقیقات هیجان‌انگیزی داره انجام می‌شه، و غیر از دومی اساتیدی در دانشگاه خودمون و بعضاً در دانشگاه‌های دیگر می‌شناسم که روی این موضوع‌ها کار می‌کنند (حتی برای دومی احتمالاً اساتیدی هستند که احتمالاً به موضوع علاقمند باشند و دوست داشته باشند در آن زمینه دانشجو بگیرند) ولی خودم بیشتر با مهندسی نرم‌افزار آشنا هستم و رشته‌ی خودم همینه. بنابراین استادهایی رو که در این رشته در ایران می‌شناسم نام می‌برم:
۱. دکتر حبیبی (http://sharif.ir/~jhabibi/index.html/): معماری نرم‌افزار، خط تولید نرم‌افزار، MDA و زبان‌های مدل‌سازی نرم‌افزار، شبیه‌سازی کامپیوتری، معماری سازمانی
۲. دکتر رامسین (http://sharif.edu/~ramsin/): متدولوژی‌های تولید نرم‌افزار، شیءگرایی، الگوها، مهندسی نیازمندی‌ها
۳. دکتر میریان (http://ce.sharif.edu/~mirian): روش‌های صوری، پایگاه داده‌ها، ساخت کامپایلر (که البته این سه تا خیلی مهندسی نرم‌افزاری نیستند)، معماری نرم‌افزار، آزمون نرم‌افزار، موتورهای جریان کار
۴. دکتر خسروی (http://ece.ut.ac.ir/rkhosravi/): روش‌های صوری، معماری نرم‌افزار، MDA و زبان‌های مدل‌سازی نرم‌افزار، تولید نرم‌افزارهای مؤلفه‌محور، خط تولید نرم‌افزار (در زمینه‌ی کاری هم ایشون سال‌هاست کلاً در خط نرم‌افزارهای سازمانی و Java EE و وب‌سرویس و ... هستند)
۵. دکتر شمس (http://ece.sbu.ac.ir/Desktopmodules/Sbu_ProfessorsPage/SP_Fa.aspx?userid=306): معماری نرم‌افزار، معماری سازمانی

در زمینه‌ی شیءگرایی (نه لزوماً فقط برنامه‌نویسی شیءگرا) آن قدر کار آکادمیک انجام می‌شود که تعجب می‌کنید اگر ببینید. البته نوع کارها با مثلاً حوزه‌ی الگوریتم فرق دارد و کاربردی‌تر است و ریاضیات کم‌تری دارد و طرفدار کمتری هم دارد اما باز هم خیلی بیشتر از حد تصور کسانی است که با این حوزه‌ی تحقیقاتی آشنا نیستند (مثلاً اگر ۳۰ ژورنال و ۷۵ کنفرانس معتبر بین‌المللی به الگوریتم‌ها می‌پردازند، ۱۰ ژورنال و ۲۵ کنفرانس معتبر بین‌المللی به مهندسی نرم‌افزار می‌پردازند که باز هم خیلی زیاد است). البته خیلی هم نمی‌شود مرز تعیین کرد، کلاً همان مفاهیم شیءگرایی به طور گسترده‌ای در تمام زیرشاخه‌های مهندسی نرم‌افزار استفاده می‌شوند که ممکن است اسمشان «شیءگرایی» نباشد اما عملاً با همان دیدگاه هستند (مثلاً معماری نرم‌افزار).

[amirjalili]

با تشکر
آیا میتونید لینکی در مورد مقالاتی که راجع به شی گرایی کار میکنند به من معرفی کنید؟
یک لینک هم باشه خیلی کمکم میکنه

[Mamdos]

با تشکر
آیا میتونید لینکی در مورد مقالاتی که راجع به شی گرایی کار میکنند به من معرفی کنید؟
یک لینک هم باشه خیلی کمکم میکنه

از Google Scholar (http://scholar.google.com) استفاده کنید. مثلاً جستجو کنید object oriented (http://scholar.google.com/scholar?q=object+oriented) یا هر موضوع دیگر. البته چون اصل شیءگرایی یک شاخه‌ی گسترده است، کتاب‌ها و مقالات اصلی‌اش قدیمی هستند (اکثراً دهه‌ی ۱۹۹۰ میلادی). اگر دنبال مقالات جدید هستید می‌تونید تاریخ مقالات رو با استفاده از فهرست پایین‌پَر وسطی در Google Scholar مشخص کنید. مثلاً مقالات ۲۰۱۰ و جدیدتر شیءگرایی (http://scholar.google.com/scholar?hl=en&q=object+oriented&as_ylo=2010).
در ضمن توجه کنید که کلیدواژه‌های مرتبط دیگر هم ممکن است به علاقه‌های شما ربط داشته باشند. مثلاً software architecture (که الان موضوع داغ‌تری نسبت به صرف شیءگرایی است) یا design patterns. خلاصه با Google Scholar می‌شود تقریباً تمام منابع آکادمیک را جستجو کرد.

اینجا (http://sharif.edu/~ramsin/index_files/links.htm) هم یک سری پیوند مربوط به شیءگرایی، الگوها و متدولوژی‌ها هست. مثلاً Cetus Links (http://www.cetus-links.org/) کامل‌ترین مجموعه از پیوندهای مربوط به شیءگرایی را معرفی کرده که بد نیست نگاهش کنید.

البته منابعی که پیدا می‌شود خیلی زیاد هستند و آدم بینشان گم می‌شود. اگر دنبال یک سیر مطالعاتی در مورد شیءگرایی هستید اینجا (http://sharif.edu/~ramsin/index_files/undergradcourse_OOD.htm) برای شروع بد نیست.

[amirjalili]

با تشکر..
و سوال بعد اینه که مرز تحقیقات در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری چیه؟ یعنی من از کجا باید بدونم موضوع تحقیقی که من انتخاب کردم بیشتر به درد دکتری میخوره و یا به درد کارشناسی ارشد.
مثلا یک پروژه تحقیقاتی به لحاظ زمانی که لازم داره برای گرفتن نتیجه ممکنه 2 سال و یک پروژه دیگه 5 سال باشه. این یکی از راه های تشخیصه که البته باز هم زاه خوبی نیست چون واقعا به طور دقیق نمیشه برآورد کرد که یک موضوع چقدر باید روش کار بشه تا به نتیجه برسه.
معمولا در کارشناسی ارشد من پایان نامه های ایرانی رو که میبینم به ندرت راه کاری ارائه میدن و یا قدم جدیدی بر میدارن.
ممنون

[Mamdos]

با تشکر..
و سوال بعد اینه که مرز تحقیقات در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری چیه؟ یعنی من از کجا باید بدونم موضوع تحقیقی که من انتخاب کردم بیشتر به درد دکتری میخوره و یا به درد کارشناسی ارشد.
مثلا یک پروژه تحقیقاتی به لحاظ زمانی که لازم داره برای گرفتن نتیجه ممکنه 2 سال و یک پروژه دیگه 5 سال باشه. این یکی از راه های تشخیصه که البته باز هم زاه خوبی نیست چون واقعا به طور دقیق نمیشه برآورد کرد که یک موضوع چقدر باید روش کار بشه تا به نتیجه برسه.
معمولا در کارشناسی ارشد من پایان نامه های ایرانی رو که میبینم به ندرت راه کاری ارائه میدن و یا قدم جدیدی بر میدارن.
ممنون
موضوع پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد معمولاً باریک‌تر و خاص‌تر از پایان‌نامه‌های دکتری هستند. پایان‌نامه‌های دکتری معمولاً مسائل مشهورتر، مهم‌تر یا بزرگ‌تری رو مطرح می‌کنند که یا حتی یک زیرحوزه‌ی جدید تأسیس می‌کنند (که می‌شه ذیلش چندین پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد تعریف کرد). مثلاً موضوع پایان‌نامه‌ی دکترای یکی از دانشجویان دکتر جلیلی (http://sharif.edu/~jalili/)، ارائه‌ی یک پشته‌ی پروتکلی امن برای محاسبات فراگیر بود که کار بزرگیه و احتمالاً شامل تعدادی مدل و پروتکل و الگوریتم می‌شده. ولی پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد معمولاً یک مسأله‌ی نه چندان کاربردی و خاص (مثلاً بهبود یک الگوریتم موجود برای یک کار مشخص) رو حل می‌کنند یا یک مسأله‌ی کاربردی بزرگ (نه خیلی بزرگ) (مثلاً ارائه‌ی یک روش و ساختن یک سیستم پشتیبانی تصمیم برای انتخاب سبک معماری نرم‌افزار (http://ce.sharif.edu/~moaven/index1.html)) رو حل می‌کنند که شاید پیدا کردن کاربرد به طور مستقل براش سخت باشه، اما پروژه‌ی دکتری معمولاً به طور مستقل می‌تونه استفاده بشه (مثلاً براساسش یک شرکت تأسیس کرد یا مجموعه‌ای از مقاله‌ها داد).
استاندارد کشورهای مختلف فرق می‌کنه (مثلاً شکل‌های اینجا (http://matt.might.net/articles/phd-school-in-pictures/) نشون می‌ده که در کارشناسی ارشد قرار نیست چیزی به علم اضافه کنیم در حالی که خیلی از اساتید در ایران و جاهای دیگر انتظار دارند این اتفاق بیفته). یک راه فهمیدنش اینه که موضوع پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه‌های خوب (مثل شریف، تهران، امیرکبیر، صنعتی اصفهان و شهید بهشتی و حتی آزاد قزوین که رو مهندسی کامپیوترش قویه) رو ببینید.
در کل من نمی‌دونم چه معیار دقیقی می‌شه داد، شاید اگر موضوعتون رو مطرح کنید بهتر بشه نظر داد.