PDA

View Full Version : سوال: ثبت نام دانشگاه



Parham.mehditalaee
سه شنبه 16 آذر 1389, 07:51 صبح
سلام من خانمي هستم 40 ساله مدت 16 سال است كه بعنوان منشي با كامپيوتر كار ميكنم ميخواستم دانشگاه آزاد ثبت نام كنم و بعنوان فوق ديپلم كامپيوتر ادامه تحصيل بدهم ضمن اينكه از قدرت يادگيري خيلي بالائي برخوردارم منتها در دروس رياضيات زياد قوي نيستم نه اينكه قوي نيستم بلكه اگه كسي بهم كمك كنه آنها رو هم خيلي زود ياد ميگيرم فكر مي كنيد الان كه مي خواهم براي ورود به دانشگاه ثبت نام كنم از نظر سني خيلي دير نيست و آيا موفق مي شوم. . با وجود داشتن دو بچه و كارمند بودن و .:لبخندساده:...... با تشكر از راهنمايي شما

k1ll3revil
سه شنبه 16 آذر 1389, 12:30 عصر
نه عزیز الان سره کلاس ها هم ادم های 50 ساله هم دیده میشه!
نمونش رو خواستی کافیه به کلاس های دانشگاه سربزنی!

Topcoding
چهارشنبه 17 آذر 1389, 01:59 صبح
سلام خانم محترم
خواستن ، توانستن است
رشته کامپیوتر با آن چیزی که شما 16 سال باهاش کار کردید یه کمی فرق می کنه بازم خوبه بیشتر راجع به اون تحقیق کنید. می تونید به نزدیکترین دانشگاه برید وسرکلاس بشینید واز کامپیوتر بیشتر بدونید.
سن هیچ ربطی به یادگیری ندارد. من خودم 2 سال ترک تحصیل کردم ، رفتم سر کار ولی تصمیم گرفتم(گفتم تصمیم گرفتم نه اینکه دیگران برایم تصمیم گرفتند)که درس بخوانم با اینکه همه مخالف بودند نشستم خوندم و کامپیوتر قبول شدم .
من قبلا فکر می کردم کامپیوتر فقط همین برنامه های کاربردی مانند office و چون زیاد با این برنامه ها کار نکرده بودم از کامپیوتر خوشم نمی آمد(امام اول شیعیان:مردم دشمن آنند که نمی دانند) ولی وقتی رفتم دانشگاه دیدم کامپیوتر اصلا یه فاز دیگه است و با الگوریتم و برنامه نویسی و فکر کردن سرو کار داره، کم کم علاقه مند شدم
(نهج البلاغه:هنگامی که ازچیزی می ترسی،خودرادرآن بیفکن،زیراگاهی ترسیدن از چیزی،از خود آن سخت تر است) البته این را هم بگویم که روحیات من با برنامه نویسی جور بود که باعث شد بارشته ام مچ بشم
ولی با این وجود از دانشگاه زیاد خوشم نمی آید. اصلا فرقی نمی کنه دولتی ، آزاد یا پیام نور هر سه تا در آخر یه مدرک بهت میدن ، برای آنها اصلا فرقی نمی کند که شما در این 4 سال چیکار کردی ، چیا بلدی فقط ...
من حالا بعد از عمری زندگی فهمیدم چی دوست دارم و استعدادم تو چیه پس شبانه روز دارم برنامه مینویسم بدون هیچگونه خستگی،نه کسی به من گفته و نه دانشگاه و استاد از من می خواد پای علاقه که میاد وسط آدم رو دیونه(عاشق)می کنه.من الان اگه چیزی هم بلدم خودم یاد گرفتم و می تونم بگم یه ذره اش هم دانشگاه کمک نکرد(البته این را هم بگویم که دانشگاه فقط حکم یه راهنما رو داره همه کاره خود دانش جو (جوینده دانش) هست. این دانشگاههایی که من می بینم ماراراهنمایی میکنه به سمت پوچی)
من فقط واسه رفع خستگی میرم دانشگاه ، بچه ها رو ببینم و بااستاد بگیم وبخندیم . درسهامونم که شب امتحان می خونیم و با یه نمره ای پاس می شیم.(اینکه من چرا می رم دانشگاه چون مملکت ما ارزش یه تیکه کاغذ رو بیش از تجربه انسان میدونه البته شاید هم انصراف دادم برام مهم نیست چون روزیم رویکی دیگه میده)
واما شما اگه دنبال علم و دانش کامپیوتر هستی که توصیه می کنم پا تو دانشگاه نزاری و خودت شروع کنی به خوندن همون مطالبی که خودت می خواهی و دوست داری نه فیزیک و عمومی و... که ربطی به کامپیوتر نداره.
ولی اگه مثل خیلی ها دنبال مدرک و ... هستی بهت بگم که اوایل(ترم 1) یه کم سخته ولی کم کم جا میافتی و روش پاس کردن دروس دست میاد و بعد 2یا 4 یا 6 سال مدرک هم بهت میدن ولی اگه می خوای به زندگیتم برسی مهمترین مولفه مدیریت زمان و برنامه ریزی می باشد اینکه هر کاری رو سر وقت انجام بدی که نه از درس عقب بیافتی و نه از زندگی و نه از کار
شرمنده از اینکه پرویی کردم و بیش از اندازه نوشتم و ممکنه الان یه کم دودل شده باشید ولی توی مشورت کردن به هیچ کس اجازه ندهید برای شما تصمیم بگیرد . تصمیم آخر را از نتایج مشورتها و علاقه و احساستان ،خودتان بگیرد چرا که انسان حق زندگی کردن دارد وبا یه روبات که برنامه اش را می نویسند فرق می کند
به امید موفقیت همه انسانهای نیک سرشت روی زمین باهر دین وآیینی

Web.Designer01
جمعه 19 آذر 1389, 17:27 عصر
این دانشگاههایی که من می بینم ماراراهنمایی میکنه به سمت پوچی
من فقط واسه رفع خستگی میرم دانشگاه ، بچه ها رو ببینم و بااستاد بگیم وبخندیم . درسهامونم که شب امتحان می خونیم و با یه نمره ای پاس می شیم.
.
.
واما شما اگه دنبال علم و دانش کامپیوتر هستی که توصیه می کنم پا تو دانشگاه نزاری
این حرفا یعنی چی؟
بهتره قبل از اینکه حرف بزنید و به مردم به قول خودتون توصیه کنید یه افسیلون فکر کنید.
شما به شخصه چنتا دانشگاه دیدی که میگی ما رو راهنمایی میکنه به سمت پوچی؟
اگه بعضی از دانشگاههای ما از لحاظ علمی پایین تر از بقیه هستن دلیلش همینه که امثال شما فقط برا رفع خستگی میرن دانشگاه تا با بقیه بچه ها بگن و بخندن.
اون چیزایی که تو دانشگاه یاد میگیریم تو هیچ جای دیگه نمیشه یاد گرفت(مثل ساختمان داده ها،نظریه زبانها و گرامر نویسی،اصول طراحی و ساخت کامپایلر،اصول طراحی پایگاه داده،طراحی الگوریتمها،اصول سیستم عامل و و و و )
وقتی این چیزارو درست حسابی یاد گرفتی میفهمی که دیگه 4 تا if,for نوشتن بچه بازیه و بعد از طراحی الگوریتم مربوطش میدی این چیزارو دست یه کد نویس برات بنویسه.
حالا شما مختاری همچنان برای رفع خستگی با چیپس و پفک بری دانشگاه اما دیگه به کسی توصیه نکن پاشو تو دانشگاه نذاره.

Topcoding
سه شنبه 23 آذر 1389, 00:20 صبح
بهتره قبل از اینکه حرف بزنید و به مردم به قول خودتون توصیه کنید یه افسیلون فکر کنید.
الان یه افسیلون فکر کردم:متفکر:

شما به شخصه چنتا دانشگاه دیدی که میگی ما رو راهنمایی میکنه به سمت پوچی؟
شما راست می گویید :تشویق: من اصلا دانشگاه ندیدم و آنجا که من دارم تحصیل می کنم به عقیده من دانشگاه نیست
همین جا از جامعه دانش جویان معذرت می خواهم :خجالت: اگر جمع بستم و گفتم که دانشگاههای ما ،من نباید از بالا نگاه می کردم و نسنجیده حرف می زدم .

اون چیزایی که تو دانشگاه یاد میگیریم تو هیچ جای دیگه نمیشه یاد گرفت
این را هم می پذیرم که دروس آکادمیک و تخصصی کامپیوتر یا رشته های دیگر را فقط توی دانشگاه می توان یافت و یاد گرفت ولی این علم تاوقتی به عمل نیانجامد و فقط در یک جای محدود به اسم دانشگاه کارایی داشته باشد و نتواند در صنعت از آن استفاده نمود چه فایده ای خواهد داشت.من آرزو می کنم (آرزو که بر جوانان عیب نیست) که دانشگاههای ما به سمتی پیش بروند و تدابیری بیاندیشند که بین علوم و دروس دانشگاهی و صنعت و جامعه پیوند داده شود و دانش جو هرآنچه که در دانشگاه می خواند را بتواند به راحتی در صنعت از آن استفاده کند،واینطور نباشد که روز به روز به رشته های دانشگاهی اضافه شود بدون آنکه جامعه به آن احتیاج داشته باشد...

اگه بعضی از دانشگاههای ما از لحاظ علمی پایین تر از بقیه هستن دلیلش همینه که امثال شما فقط برا رفع خستگی میرن دانشگاه تا با بقیه بچه ها بگن و بخندن.
دلیل اینکه گفتم برای رفع خستگی و... می روم دانشگاه را به شما عرض می کنم:
من بعد از 2 سال کارم را رهانکردم که بروم دانشگاه و بگم و ببخندم .هدف من از همان اول یادگیری همان علومی بود که شما گفتید باید درست وحسابی یادگرفت،به همین دلیل با جدیت شروع کردم ولی این وسط مشکلاتی بود که نمی توانستم با آن کنار بیایم.
وقتی می دیدم مسئولین دانشگاه به سردر دانشگاه بیش از دانشجویانش اهمیت می دهد. وقتی می دیدم دانشگاه حاضر است میلیونها برای گذاشتن دوربین مدار بسته اطراف و داخل راهرو های دانشگاه خرج کند ولی حاضر نیست برای یه پروژه علمی که همه کارش را خود دانشجو انجام می دهد پشتیبانی کند(همه چی مادی نیست گاهی وقتا یه جمله ،به دانشجو امید و جدیت می دهد) .وقتی بعضی از اساتید دانشگاه(دانشگاه خودمان را گفتم)فقط به منابع درسی خود فکر می کنند وبه سوال دانشجویانی که فراتر از کتاب از استاد می پرسند جواب نمی دهند. و وقتی ....
حالا من که با هزار امید و جدیت وارد دانشگاه شدم و همه این مشکلات را به چشم خودم هر روز می بینم و میبنم که اعتراض ثمری ندارد شما بگویید که باید چه کار بکنم؟
انصراف بدهم ، اعصابم را خورد کنم ،خودم را مسخره این اتاق و اون اتاق مسئولین کنم .من که فکر نکنم ارزشش را داشته باشه به همین دلیل تصمیم گرفتم خودم را به بی خیالی بزنم و توی این چند ترم باقیمانده با دیدگاه دیگری وارد دانشگاه بشم . بی خیال باشم ،بخندم و سخت نگیرم چون این وسط از من کاری برنمی آید

حالا شما مختاری همچنان برای رفع خستگی با چیپس و پفک بری دانشگاه اما دیگه به کسی توصیه نکن پاشو تو دانشگاه نذاره.
دوست عزیز یه بار دیگه ازت ممنونم که یادم آوردی که در حدی نیستم که بخواهم توصیه کنم .شرمنده اون یکی هم از دستم در رفت.
در ضمن من علاقه ای به چیپس و پفک ندارم ،چیپس و پفک رو مسئولین دانشگاهم می خورند و به ریش من دانشجو می خندند:قهقهه::قهقهه:
به تعداد انسان ها روی زمین راه برای موفقیت می باشد و تنها راه مو فقیت از دانشگاه نمی گذرد. به امید آن روزی که همه انسان ها به موفقیت دست پیدا کرده باشند

Web.Designer01
سه شنبه 23 آذر 1389, 13:12 عصر
سلام!
دوست عزیز جا داره اینجا من از شما به خاطر پستی که دادم معذرت خواهی کنم،خیلی تند گفتم،میشد خیلی نرم تر و بهتر گفت ولی من یه مقداری احساساتی شدم،فک میکنم شما هم اون پستتونو که نسنجیده بود از سر احساسات دادین.
من اصلا نمیخواستم جواب بدم،دو ماهی بود تو این سایت پست نداده بودم اما واقعا وقتی دیدم چجوری اون بنده خدارو راهنمایی کردین که اولین پستش تو این سایت تبدیل به آخرین پستش شد و کلا دانشجو و دانشگاه رو بردین زیر سوال مجبور به پاسخگویی شدم.
من تا حدودی با شما همدردم!،من علی رغم اینکه دوره کاردانیمو جای تقریبا خوبی بودم(شمسی پور تهران) دوره کارشناسی ناپیوستمو جای بدی بودم(ادیبان گرمسار)،بی انصافیه که بگم دوسال عمرم تو گرمسار به هدر رفت چون یکی دوتا استاد خوب داشتیم،ولی میتونست خیلی بهتر از اونی که بود باشه وقتی استادای دوره کاردانیمو با دوره کارشناسیم مقایسه میکردم میدیدم واقعا تو کاردانی خیلی بیشتر چیز یاد گرفتم تا کارشناسی.
این بحث میتونه خیلی طولانی بشه،اصلا چرا باید دانشگاه بد تو کشور وجود داشته باشه؟!
یا بهتره اینجوری بگم چرا باید انقد زیاد دانشگاه و به دنبال اون دانشجو تو کشور وجود داشته باشه؟
چرا باید سربازها بیان تو دانشگاه درس بدن؟!مگه دانشگاه پادگانه!
متاسفانه دولت ما فک میکنه دانشگاه یعنی یه ساختمون و یه سر در به اسم دانشگاه فلان! به خاطر همین رشد قارچ گونه دانشگاههارو تو چندسال اخیر میبینیم.
نمیدونم میدونید یا نه،در حال حاضر هر کس تو کنکور سراسری حتی غیر مجاز هم بشه میتونه بره به انتخاب خودش تو یکی از دانشگاههایی غیر انتفاعی تو هر رشته ای که دوست داره ثبت نام کنه!!
خب میشه تصورش رو کرد که چه کسانی با چه سطح علمی ای وارد دانشگاه میشن و خب اکثرا هم به کامپیوتر علاقه مندن!چون اونا هم مثه شما فک میکنن کامپیوتر یعنی office و photoshop و ...!
به هر حال اکثر اینا لیسانس رو میگیرن و به هر حال میشن مهندس!
اما هیچ کدوم از اینا باعث نمیشه که بگیم دانشگاه جای بدیه یا به کسی بگیم اگه میخوای موفق بشی دانشگاه نرو!
اینکه ما بخوایم بیخیال باشیمو بگیم بخندیم فقط به خودمون ظلم کردیم و شاید اونا هم همینو میخوان که ما بیخیال باشیم و بگیم و بخندیم و اون موقع که کار از کار گذشت تازه بفهمیم چی شده(حالا اونا کین بماند!)
در مقابل میشه یه نگاهی به سطح دانشگاههای دیگه انداخت(مثلا دانشگاههای مادر)،اگه ما در حال حاضر تو دانشگاه سطح بالا درس نمیخونیم پس باید خودمونو بزنیم به بیخیالی؟
عصر عصر ارتباطاته!،به راحتی میشه جزوه ،کتاب،اسلاید،امتحانات پایان ترم و حتی صدای استاد مثلا کسی که تو دانشگاه شریف درس میخونرو به دست آورد(اگه نتونستین بگین من بهتون بدم) و از اینا استفاده کرد و قطعا باید به اندازه کسی که تو دانشگاه سطح بالا درس میخونه هم زحمت کشید نه اینکه شب امتحان خوند و رفت امتحان داد.
البته اینایی که میگم برا کسیه که هدفش فقط این نیست که یه لیسانس خشک و خالی بگیره و گرنه میشه با شب امتحان خوندن هم نمره خوبی گرفت.
هدف اینه که اون درسایی که گفتمو درست حسابی یاد گرفت و برای مقاطع بالاتر اقدام کرد.
من الان که فارغ التحصیل(دانش آموخته!) شدم و دارم برا کنکور ارشد میخونم تازه دارم میفهمم اون درسایی که تو دوره کارشناسی بعضا با نمره بالا هم پاس کردم چی بوده!و ما چی پاس کردیم و قطعا راه خیلی سخت تری در پیش دارم نسبت به کسایی که تو دانشگاههای سطح بالاتر درس خوندن. و این کمبودامو دارم از طریق کلاس رفتن و کتاب خوندن جبران میکنم.
حرف زیاده و فرصت کم،میشه چندین صفحه در این مورد نوشت.