View Full Version : روش زندگی یک برنامه نویس گرافیک و امثال آن.
1485159
جمعه 10 دی 1389, 20:20 عصر
سلام
عنوانی بهتر از این پیدا نکردم.:خجالت:
چند روزی دارم فکر میکنم من که تا 2 سال از برنامه نویسی محروم هستم(درس و کنکور) آیا 2 سال بعد دیر میشه؟
2 سال بعد من قراره کار کنم یا تو دانشگاه درس بخونم یا هنوز برنامه نویسی(پیشرفته) یاد بگیرم؟
کلا میخوام کسایی که تجربه دارن بگن که چقدر طول کشید تا حرفه ای بشن و تو این مدت چطوری مخارجشون و درسشون و ... رو تنظیم کردن؟
ممنون.
kochol
جمعه 10 دی 1389, 21:02 عصر
13 سال طول کشید تا بفهمم که هیچی برنامه نویسی بلد نیستم
1485159
جمعه 10 دی 1389, 22:23 عصر
13 سال طول کشید تا بفهمم که هیچی برنامه نویسی بلد نیستم برادر من که حالم خوب نبود رو بدتر هم کردی!
با این حساب:
17(سن کنونی) + 2(درس و کنکور) + 2(سربازی)+0.5(خدا میدونه چه اتفاقی قراره بیفته)+13(تلاش برای این که بفهمم که هیچی بلد نیستم) - 2.5(تجربه ای که تا کنون به دست آوردم) = 32
یعنی وقتی که 32 سال دارم میشم 2 سال بعد کوچول(بعد سربازیش:لبخند:).
با این حال وقتی که دیگه موهام داره سفید میشه میتونم یه انجین واسه خودم بنویسم.:اشتباه:
amin1softco
جمعه 10 دی 1389, 23:01 عصر
من همین حالا 21 سالمه و دارم به 22 مشرف می شم و دانشگاهم رشتم آی تیه ولی اصلا برنامه نویسی یک مقوله است مهندسی نرم افزار و آی تی و درس یک مقوله دیگه اصلا اونجا ( یونیه ما )سخت ترین پروژه همین مقلوب یک عدده کسی هم اونجا مشتاق برنامه نویسی نیست اما وقتی مدرک رو گرفتن می روند بلاخره یک جایی دستشون بند می شه و کسب درآمد می کنند شایدم اصلاً کارشون با رشتشون مرتبط نباشه شاید بشینند درسو ادامه بدند معدلشون بالا با شه می شند استاد ولی چیزی که مهمه جمع و گروهه شاید یک دست صدا نداشته باشه ولی یک گروه به راحتی می تونه همه کاری انجام بده و اینکه بشینی انجین بنویسی آخرش چی بگی بلدی بازی بسازی یا برنامه بنویسی ؟؟؟؟؟؟ خوب این همه برنامه نویس هست اینقدر زبان برنامه نویسی مگه ممکنه یک نفر همه چیز رو بلد باشه طبق آمار آخری که از گوگل خوندم اطلاعاتی که روی اینترنت وجود داره در حال حاضر از تمام ظرفیت مغز یک انسان بیشتره ..... پس هیچ وقت فکر نکنید عالم دهر(اینو استادمون بهم گفت) هستید چون علم هر شاخش به ناکجا آباد می ره و فکر نکنید خیلی نابغه هستید چون دست بالا دست فراوونه پس بهترین راه اینه که مثل بقه زندگی کنی ولی سعی کنی کاری که داری انجام می دی بهترین باشه............یا بری مثل این موسس فیس بوک یک شبکه اجتماعی راه اندازی کنی و زود پولدار بشی بقیه عمرت رو بری انجین بنویسی ...........
هدف اصلی رو اول مشخص کنید به قول کتاب دینی و از زبان مولوی ( به کجا می روم آخر ؟)
روزها فکر من این است و همه شب سخنم … که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود … به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا … یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم
آنچه از عالم عِلوی است من آن می گویم… رخت خود باز بر آنم که همانجا فکنم
مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک … چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
sha8046
جمعه 10 دی 1389, 23:25 عصر
برادر من که حالم خوب نبود رو بدتر هم کردی!
با این حساب:
17(سن کنونی) + 2(درس و کنکور) + 2(سربازی)+0.5(خدا میدونه چه اتفاقی قراره بیفته)+13(تلاش برای این که بفهمم که هیچی بلد نیستم) - 2.5(تجربه ای که تا کنون به دست آوردم) = 32
یعنی وقتی که 32 سال دارم میشم 2 سال بعد کوچول(بعد سربازیش:لبخند:).
با این حال وقتی که دیگه موهام داره سفید میشه میتونم یه انجین واسه خودم بنویسم.:اشتباه:
سلام دوست من ! بیخیال من الان 10 سال ازت بزرگترم . برنامه نویسی هم دوست دارم ولی نه کار دارم و نه خیلی دنبال علاقم رفتم و ...
امیدت به خدا باشه اصلآ دنیا اونطوری نیست که فکر میکنی همه چی خودش درست میشه !
از تو حرکت ، از خدا برکت
gbg
شنبه 11 دی 1389, 11:21 صبح
من از سال 1370 درام برنامه نویسی میکنم و یک سال بعدش شروع کردم به برنامه نویسی با سی البته اونموقع کتاب و اینترنت و کلا منابع زیادی نبود مخصوصا در شهرستان
بیشتر کتاب های برای بیسیک بود و اون هم از نوع آمیگاییش!
ولی حتی کنکور و دانشگاه هم باعث نشد که برنامه نویسی رو کنار بزارم!
ولی کلا خیری زیادی از برنامه نویسی ندیدم ، ملت برای کت و شلوار راحت تر پول میدن تا برنامه و اگه برنامش هم خیلی خوب باشه مجانی راحت تر کپی میشه!
تا همینجا بس می کنم که چون بیشتر بشه کسی حوصله خوندن نداره!!!
REZAsys
شنبه 11 دی 1389, 11:53 صبح
سلام
به نظر من انجین نویسی چیزی نیست که بعد از چند سال یادگیری هم راحت بشه نوشتش و علاوه بر یادگیری تجربه هم میخواد و به علاوه ی همه ی اینها افراد زیادی میخواد( که همشون باید این دوره ی یادگیری و تجربه رو گذرونده باشن) .
که فکر میکنم تا بخوایم به خودمون بجنبیم و این کارها رو انجام بدیم تو دنیا زبان جدیدی واسه نوشتن بازی بیاد:لبخند:
اگر واقعا انگیزه ی این همه کار رو داریم و از دنیا عقب نمی افتیم و تعدادمون زیاد باشه خیلی خوبه و شاید بتونیم موفق بشیم.
ولی اگر نه مجبوریم به انجین های آماده اکتفا کنیم.... مهمترین اصل بازی سازی ایده نو هست و اینه که به یه بازی برتری میده .
دو راه واسه اجرای ایده هامون وجود داره:
ایده ی نو رو میتونیم با یک انجین ساخت خودمون عملی کنیم .
یا میتونیم از یک انجین آماده استفاده کنیم.
مطمئنا با توجه به توضیحاتی که بالا دادم راه دومی خیلی بهتره......
به هر حال این نظر من بود.......
1485159
شنبه 11 دی 1389, 13:27 عصر
مطمئنا با توجه به توضیحاتی که بالا دادم راه دومی خیلی بهتره......
البته اگه هدف ساخت بازی باشه! کسی که میخواد انجین بنویسه هدفش ساخت بازی نیست!
REZAsys
شنبه 11 دی 1389, 16:53 عصر
البته اگه هدف ساخت بازی باشه! کسی که میخواد انجین بنویسه هدفش ساخت بازی نیست!
واقعا؟؟:متعجب:
تا الان خیال میکردم انجین وسیله ای برای ساخت بازیه .....
پس هدفش چیه ؟
1485159
شنبه 11 دی 1389, 17:34 عصر
واقعا؟؟:متعجب:
تا الان خیال میکردم انجین وسیله ای برای ساخت بازیه .....
پس هدفش چیه ؟
انجین و بازی ساز هدفش ساخت بازی. برنامه نویس انجین هدفش ساخت انجینه.
syntiberium
شنبه 11 دی 1389, 17:39 عصر
واقعا؟؟:متعجب:
تا الان خیال میکردم انجین وسیله ای برای ساخت بازیه .....
پس هدفش چیه ؟
منظورش اینه که کسی یا گروهی که موتور بازی می سازند هدفشون ساختن بازی نیست هدفشون اینه که دیگران بتونن با اون موتور بازی بسازند . البته خیلی از شرکت ها هم موتور مخصوص به خودشون رو می سازند که بتونند باهاش بازی بسازند و این موتور فقط مال استفاده ی همون شرکت هست نه کس یا گروه دیگه .
REZAsys
شنبه 11 دی 1389, 20:57 عصر
منظورش اینه که کسی یا گروهی که موتور بازی می سازند هدفشون ساختن بازی نیست هدفشون اینه که دیگران بتونن با اون موتور بازی بسازند . البته خیلی از شرکت ها هم موتور مخصوص به خودشون رو می سازند که بتونند باهاش بازی بسازند و این موتور فقط مال استفاده ی همون شرکت هست نه کس یا گروه دیگه .
منظور منم با انجین نویس ها بود دیگه....
به نظر من انجین نویسی چیزی نیست که بعد از چند سال یادگیری هم راحت بشه نوشتش و علاوه بر یادگیری تجربه هم میخواد و به علاوه ی همه ی اینها افراد زیادی میخواد( که همشون باید این دوره ی یادگیری و تجربه رو گذرونده باشن) .
که فکر میکنم تا بخوایم به خودمون بجنبیم و این کارها رو انجام بدیم تو دنیا زبان جدیدی واسه نوشتن بازی بیاد:لبخند:
اگر واقعا انگیزه ی این همه کار رو داریم و از دنیا عقب نمی افتیم و تعدادمون زیاد باشه خیلی خوبه و شاید بتونیم موفق بشیم.
ولی اگر نه مجبوریم به انجین های آماده اکتفا کنیم.... مهمترین اصل بازی سازی ایده نو هست و اینه که به یه بازی برتری میده .
دو راه واسه اجرای ایده هامون وجود داره:
ایده ی نو رو میتونیم با یک انجین ساخت خودمون عملی کنیم .
یا میتونیم از یک انجین آماده استفاده کنیم.
مطمئنا با توجه به توضیحاتی که بالا دادم راه دومی خیلی بهتره......
به هر حال این نظر من بود.......
1485159
شنبه 11 دی 1389, 22:03 عصر
منظور منم با انجین نویس ها بود دیگه....
بدتر! کسی که میخواد انجین بنویسه نمیخواد بازی بسازه که هنوز بیاد با انجین های آماده هم کار بکنه.
mahdi1373
یک شنبه 12 دی 1389, 01:44 صبح
سلام.
من هم عين خودتم. عشق برنامه نويسي. ولي مجبورم دوسال منتظر تموم شدن كنكور باشم. از يه طرف نميتونم از برنامه نويسي دل بكنم. از يه طرف بايد درس بخونم. البته فكرنكنم تو ايران چيزي بشيم, ولي...
تو هم بيا مثل من صبر كن بالاخره دوسال ديگه هم ميشه بازي نوشتى.
و توكل كن به خدا.
من نيز دل به باد دهم هرچه باد, باد...
kochol
یک شنبه 12 دی 1389, 07:40 صبح
همچین داره یه بحث های پرباری راه می افته تو انجمن چه موضوعات تخصصی ای واقعا
می دونین اون اوایل که من برنامه نویسی می کردم یه 486 داشتم که دو 3 تا بازی داشتم که همه رو بازی کرده بودم خسته شده بودم بازی های دیگه هم که نصب نمی شد روش اینترنت هم که نبود فقط تا کامپیوترم رو روشن می کردم شروع می کردم به کد نویسی و هیچ برنامه ای دیگه ای نداشتم تنها منبع هم همون help خود qbasic بود روزی 12 13 ساعت کد می زدم و حال می کردم برای خودم اما حالا شما ها فقط دارید تو این تاپیک با هم می چتیت
خسته شدم از بس تو این فروم بحث های چرت و پرت دیدم مثل انتخاب زبان، کامپایلر، API و ...
با یه چیزی کار کنید دیگه
syntiberium
یک شنبه 12 دی 1389, 10:59 صبح
همچین داره یه بحث های پرباری راه می افته تو انجمن چه موضوعات تخصصی ای واقعا
می دونین اون اوایل که من برنامه نویسی می کردم یه 486 داشتم که دو 3 تا بازی داشتم که همه رو بازی کرده بودم خسته شده بودم بازی های دیگه هم که نصب نمی شد روش اینترنت هم که نبود فقط تا کامپیوترم رو روشن می کردم شروع می کردم به کد نویسی و هیچ برنامه ای دیگه ای نداشتم تنها منبع هم همون help خود qbasic بود روزی 12 13 ساعت کد می زدم و حال می کردم برای خودم اما حالا شما ها فقط دارید تو این تاپیک با هم می چتیت
خسته شدم از بس تو این فروم بحث های چرت و پرت دیدم مثل انتخاب زبان، کامپایلر، API و ...
با یه چیزی کار کنید دیگه
جناب دکتر یا پروفسور یا هر چی که هستی فروم برای همین بحث های به ظاهر غیر تخصصی ساخته و خیلی ها مثل شما با 486 کار نکردن که ببینن چه مزه ای داره . توی دوره ی جدید حتی بعضی ها زمانی که با کامپیوتر آشنا شدند روی کامپیوترشون ویندوز 7 نصب بوده و کلا هر کسی توی این دنیا از یه کاری خوشش میاد و یه جوری میره دنبالش تا یاد بگیره و بحث کردن توی فروم مربوطه یکی از راه هاش هست چه شما خوشت بیاد چه خوشت نیاد .
kochol
سه شنبه 14 دی 1389, 22:44 عصر
جناب دکتر یا پروفسور یا هر چی که هستی فروم برای همین بحث های به ظاهر غیر تخصصی ساخته و خیلی ها مثل شما با 486 کار نکردن که ببینن چه مزه ای داره . توی دوره ی جدید حتی بعضی ها زمانی که با کامپیوتر آشنا شدند روی کامپیوترشون ویندوز 7 نصب بوده و کلا هر کسی توی این دنیا از یه کاری خوشش میاد و یه جوری میره دنبالش تا یاد بگیره و بحث کردن توی فروم مربوطه یکی از راه هاش هست چه شما خوشت بیاد چه خوشت نیاد .
اوکی هر جوری که دوست داری وقتتو تلف کن فقط نگی من نگفتم.
bernardo
دوشنبه 20 دی 1389, 21:58 عصر
zaheran hame az barnamenevisi naomidand o daran baghye doostan ra ham na omid mikonand
be nazare man vaghean intory ke doostan migan nist
too barnamenevisi ham mishe movafagh bashi be sharti ke ye hadaf bara khodet darnazar begiri o ta akharesh beri va tavakolet bar khoda bashe
barnamenevisi khalaghyat o poshtekar mikhad na inke beri hame zaboona ra yad begiri o hich fayedei barat nadashte bshe
ehsan3554
جمعه 29 بهمن 1389, 18:07 عصر
سلام خدمت همه ی دوستان
از این دوست آخر که اظهار نظر کرده بودن ممنونم ولی اینکه گفته بودن که کسی رو نا امید نکنید ولی چه قبول داشته باشیم چه قبول نداشته باشیم واقعا تو ایران کسب درامد از برنامه نویسی خیلی سخته همنطور که همه ی دوستان گفته بودن برنامه نویسی کلا به خلاقیت و پشتکار هست ولی به نظر شما همه برنامه نویسایی که مثلا حالا درصدی از اونها تو این سایت فعالیت می کنند این خلاقیت و پشتکار رو دارند و اینکه ایا با فرض اینکه همه هم این شرایط رو داشته باشند باز هم جا واسه ی همه ی ما تو این حرفه هست که از این راه درامد یک خانواده رو در بیاریم .راستش می خوام اینو به همه ی کسایی که این تاپیک رو می خونن بگم که اول برن این تلاش و پشتکارتون رو صرف درستون بکنید و حد اقل یه مدرکی بگیرید و تو یه جا استخدام بشید که اگه برنامه نویسی باشه که شاهکار کردید و اینکه این شفل رو به عنوان شغل دومتون روش کارکنید(اگه واقعا علاقه مندین) یه نمونش خودم که برنامه نوسی رو خیلی دوست داشتم ولی رهاش کردم و درسمو خوندم و شدم یه دبیر ریاضی حالا 21 سالمه و تو هفته سه روز ریاضی تدریس می کنم و بقیه اش هم فقط برنامه نویسی و جای پیشرفت هم تو هر دوتاش بروم بازه البته اینم یادم رفت بگم که فعلا دارم تو رشته مهندسی نرم افزار درس می خونمحالا خودتو قضاوت کنید که کدوم بهتره یه برناهمه نوسی بدون پشتوانه مالی یا یه برنامه نویس که دیر شروع می کنه ولی با پشتوانه مالی
موفق باشید
pswin.pooya
جمعه 29 بهمن 1389, 19:21 عصر
من کاملا با حرفهای کوچول موافق هستم. من هم اون زمان (دوم راهنمایی) یه کامپیوتر p1 (133)داشتم که از همه برنامه های توش خسته شده بودم یک روزی یکی از فامیلهامون درس qbasic سوم یا چهارم دبیرستان رو داشت که من ازش جزوش رو گرفتم وای یادش بخیر چه حالی میداد. کلی حال کردم. و من بودم و help کیوبیسیک
الان خیلی وضعیت بد شده. دیگه دوره برنامه نویسها داره کنار میره و همه شدن استفاده کننده. ذاتا تمام برنامه نویسهای خوب از اون موقع موندن و جالب اینه که اکثر اونها (یا حداقل اونهایی که من باهاشون صحبت کردم) مشکل سیستم ضعیف داشتن. بدتر از همه اینه که برنامه نویسهای drag &drop دارن میان و جالبتر اینه که برنامه نویسهای سطح پایین (low level) رو مسخره میکنن. همه عادت کردن به کامپوننت آماده و اگر هم اون نباشه دیگه هیچ قدرتی برای تولید یه برنامه ندارن.
به جای این بحثهای بیخود برین سراغ برنامه نویسی واقعی. از اونجا که اینجا فروم برنامه نویس هست پس بهتره که به زمینه های دیگه اشاره نشه چون کاربرد این فروم همینه.
manatech
شنبه 30 بهمن 1389, 09:35 صبح
الان خیلی وضعیت بد شده. دیگه دوره برنامه نویسها داره کنار میره و همه شدن استفاده کننده. ذاتا تمام برنامه نویسهای خوب از اون موقع موندن و جالب اینه که اکثر اونها (یا حداقل اونهایی که من باهاشون صحبت کردم) مشکل سیستم ضعیف داشتن. بدتر از همه اینه که برنامه نویسهای drag &drop دارن میان و جالبتر اینه که برنامه نویسهای سطح پایین (low level) رو مسخره میکنن. همه عادت کردن به کامپوننت آماده و اگر هم اون نباشه دیگه هیچ قدرتی برای تولید یه برنامه ندارن.
به نظرم همه ی این بدبختی ها رو ما به خاطر استفاده ی نادرست از open source می کشیم. یعنی عوض اینکه کد ها رو مطالعه کنیم و چیز یاد بگیریم صرفاً تبدیل به مصرف کننده شدیم. من خودم برنامه نویس وب هستم واقعاً اونقدر پروژه ی اوپن سورس تو دنیا هست که من جرئت نمی کنم دست رو دست اونها بلند کنم. تنها قسمتی از برنامه نویسی که اوپن سورس نتونسته اونجا زیاد قد علم کنه همین صنعت بازی سازیه. برای همین هم من بعد از 10 سال برنامه نویسی در شاخه ی وب و GUI گرایش به بازی سازی پیدا کردم چون شاید تنها شاخه ایه که میشه در اون بهتر کسب درآمد کرد. متأسفانه سختی هایی که بازی سازی داره از شاخه های دیگه بیشتره. ولی خوب میشه همه ی اونها رو به جون خرید.
من خودم از جمله اشخاصی هستم که به خاطر برنامه نویسی دانشگاه رو ول کردم چون نتونستم هر دو رو به طور همزمان ادامه بدم. خیلی هم مطالعه کردم و ایده های بسیار خوبی نیز داشتم. ولی هرچقدر هم تجربه داشته باشید بدون داشتن مدرک ممکن نیست مدیریت یک کار اجرایی رو به شما بسپارن. به خاطر عملی کردن ایده هایی که داشتم زمان های زیادی رو با صرف هزینه های بالا توی تهران برای گرفتن مجوز صرف کردم ولی آخرش دست خالی برگشتم چون مدرک نداشتم. پس توصیه من اینه که اول سعی کنید یه مدرک داشته باشید چون خودم هم تصمیم گرفتم درسم رو بخونم.
pswin.pooya
شنبه 30 بهمن 1389, 11:34 صبح
تنها قسمتی از برنامه نویسی که اوپن سورس نتونسته اونجا زیاد قد علم کنه همین صنعت بازی سازیه
جندان مطمئن نباش. توی همه زمینه های بازی سازی OpenSource هم هست و نمونه های اون:
گرافیک: OpenGL
صوت: OpenAL
کتابخونهای جانبی دیگه: OpenIL، OpenCL ، OpenML و ...
موتورها :OGREو ایرلیخت
درسته موتورهای OpenSource به پای پولیها نمی رسن اما در مورد کتابخونه ها این شکلی نیست.
توی همون وب هم OpenSource کلی مشکل داره مثلا نمی تونی یه ویکی خوب OpenSource پیدا کنی. (مدیا ویکی یه دیزاین افتضاح داره و خیلی کند هستش)
بدون داشتن مدرک ممکن نیست مدیریت یک کار اجرایی رو به شما بسپارن.
در مورد این مساله با شما موافق نیستم. چون توی دنیای امروز فقط حرفه مطرح هستش و مدرک تنها میتونه شما رو توی رسوندن به شغل بهتر کمک کنه نه اینکه تظمین کنه و یا اینکه باعث بشه. شما اگر یه فرد کاملا حرفه ای باشید بدون مدرک هم می تونید کار پیدا کنید. من خودم توی این دوران دانشجوییم کلی پیشنهاد کار داشتم و جالبتر از همه اینه که دو سه مورد پیشنهاد استخدام هم از طرف شرکت دولتی و هم خصوصی داشتم. دوستمون که میگن من دبیر ریاضی شدم و حالا دارم برنامه نویسی کار میکنن یعنی موفق نبودن که مجبورا برن سراغ حرفه دیگه (نه توی برنامه نویسی و نه توی دبیری) وگرنه به بازم به نظر من کسی که موفق باشه و هفته ای سه روز کار کنه بقیه روزها رو عشق و حال میکنه. اما کلا یه دبیر موفق تمام هفته وقتش پر میشه. از کلاس جبرانی گرفته تا ...
توی همین فامیلهای من یه بنده خدایی هستش لیسانس ریاضی از صنعتی شریف داره و کارش حمالیه و یکی دیگه هم دیپلم و کارش تجارت هست و ... جالبتر اینه که اینها دوتاشون هم از یه خانواده هستن. اونی که الان مایه داره همونی که هی تو سری میخورد و بقیه فامیل به چشم بد بهش نگاه میکردن حالا همه فامیل میتونه بخره و بفروشه و اون یکی که گل سر سبد فامیل بود ....
ehsan3554
شنبه 30 بهمن 1389, 21:00 عصر
دوست عزیز من فکر می کنیم شما خیلی دارین آرمانی فک می کنین چون من هم اون قدر تجربه دارم که می گم مدرک لازمه یا یه پشتوانه ی مالی (حداقل تو ایران) و این رو هم مجبورید قبول کنید که جایی که ما توش داریم زندگی می کنیم مدرک اولین فاکتور سنجش توانایی ها و کسب درامد به حسات میاد اون موردی که هم شما می گید که من تو دوران دانشجویی ام پیشنهاد کار داشتم مطمئن باشید که اون موردکاملا مقطعی بوده هیچ عامل تضمین کننده ای وجود نداره که شما به اون به عنوان یه منبع کسب درامد تکیه کنید.
در ضمن ما می تونم برای اون که کار مورد علاقه مون رو انجام بدیم یه بخشی از اون خواسته هامون رو فدا کنیم ولی در عوضش یه چیز بهتر بدست بیاوریم اگه دروغ می گم بگید
ایا به نظر شما کسی که یه پشتوانه ی مالی خوب داره و هیچ دغدغه ای برای امرار معاش نداره بهتر و با انگیزه تر کار می کنه یا کسی که مدام این دغدغه رو تو ذهنش داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
به نظر شما کدوم می تویه دست به خلاقیت بزنه و کارای جدید بکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به نظر شما کدوم اعتماد به نفس بیشتری داره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا کدوم؟
pswin.pooya
یک شنبه 01 اسفند 1389, 10:46 صبح
مورد اول اینه که استخدام تا زمان بازنشستگی ادامه داره. مورد دوم بر میگرده به این که توی شهرهای بزرگ در آمد معلمی نمی تونه خرجتون رو تامین کنه. اگر ما یک میلیون از معلمی در آمد داشته باشین فقط باید نصفش رو بدین به کرایه خونتون اما قضیه داره تو ایران مخصوصا با روی کار اومدن شرکتهای خصوصی هم فرق میکنه چون این شرکتها باید با هم رقابت کنن پس نیازمند مهارت هستن نه مدرک. من بین دوستهای خودم افرادی هستن که فوق دارن و حتی نمی تونن کار پیدا کنن و افرادی هم هستن که با دیپلم کار خوب دارن و تنها تفاوت این دو مدرکشون هست.
واقعا ادامه این بحث هم خیلی بیخود و هم خارج از بحث این تالار هست.
ehsan3554
دوشنبه 02 اسفند 1389, 17:03 عصر
پس با این وضع همه ی دوستان درس و بیخیال شن برن سراغ علاقه شون (برنامه نویسی) .
اگه واقعا این جوریه پیشنهاد من هم همینه (البته اگه منظور شما این باشه):قهقهه:
kochol
دوشنبه 02 اسفند 1389, 18:48 عصر
پس با این وضع همه ی دوستان درس و بیخیال شن برن سراغ علاقه شون (برنامه نویسی) .
اگه واقعا این جوریه پیشنهاد من هم همینه (البته اگه منظور شما این باشه):قهقهه:
من که همین کار رو کردم
amin1softco
دوشنبه 02 اسفند 1389, 19:16 عصر
ببنید دانش دو نوعه یکی آشکار و یکی نهان (یا ضمنی) دانش آشکار همون مدرک شماست و دانش نهان مهارت شماست (به قولی خوره برنامه نویسی شدن) به نظر من اگه انسان هر دو اینها رو داشته باشه بهتر از اینه که فقط یکیش رو داشته باشه و طبق گفته استاد ما برنامه نویسی داره به سمتی پیش می ره که دانش ضمنی کم اهمیت تر بشه یعنی کار بر با چندتا کلیک کار برنامه نویس حرفه ایی رو انجام می ده (در آینده نه چندان دور) ولی ببنید موسس اپل یا بیل گیتس, اینها رفتند دنبال علاقه خودشون ولی به نظر من چیزی که باعث موفقیت اینها شد قدرت مدیریتشون بود و ایده ها شون پس به نظرم انسان اگه لیاقتشو داشته باشه چه با مدرک چه بی مدرک به اونجایی که استحقاقش رو داره می رسه
(به قولی برای انسان نیست جز آنچه برای آن تلاش می کند ) پس حرکت کنید ...
ولی اینو بدونید اگه مدرک درست و حسابی داشته باشید معدلتونم بالا باشه خوب می تونید درآمد داشته باشید مثلاً عضو هیئت علمی یک دانشگاه که باشید بدون هیچ کاری 2-3 میلیون در ماه در آمد دارید البته تا این تاریخ ولی اگه درس می خونید و معدل پایینه وقتتون رو دارید الکی حروم می کنید....
ehsan3554
دوشنبه 02 اسفند 1389, 20:11 عصر
این یکی رو کاملا موافقم
Slytherin
دوشنبه 02 اسفند 1389, 23:12 عصر
پس با این وضع همه ی دوستان درس و بیخیال شن برن سراغ علاقه شون (برنامه نویسی) .
اگه واقعا این جوریه پیشنهاد من هم همینه (البته اگه منظور شما این باشه):قهقهه:
چیش خنده داره؟:متفکر:
من هم صرفا دارم مدرک رو برای دلخوشی فامیل میگیرم وگرنه دروس دانشگاهی که کسی رو برنامه نویس نمی کند!:چشمک:
vice_city
سه شنبه 03 اسفند 1389, 09:56 صبح
سلام به برنامه نویسهای ناامید مملکت
تاپیک رو خوندم ، همه حق دارید.موفق کسیه که موقع عمل پیروز باشه نه تو فکرش،که البته این پیروزی موقع عمل فقط با فکر قبلی بدست میاد.اما اگه خودمونو توی فکر غرق کنیم و از عمل دور بشیم بازنده واقعی هستیم.همه ما وقتی crysis رو بازی می کنیم ریزترین جزئیاتشو درک میکنیم،میدونیم فلان تکنیک کجاست فلان شیدر چطوری لود شده فلان تسکچر چطوری اینجوری شده فلان کد و چطور نوشتن و... اونموقع هست که فکر میکنیم همه چی دونیم و هیچکس اندازه ما بلد نیستو با خودمون میگیم من فلانم و فلان کار رو میتونم بکنم و میخوام تنها یه بازی بسازم از فلان بازی بهتر و پولدار بمشو ... .(همه این طور نیستن)این دقیقا همون مرحله غرق شدن توی فکره.این جزئی از مسیر رواله،مثل مرحله زبون بازکردن یه بچه توی روال زندگی!پس ما نباید ناراحت باشیم .انیشتین میگه اگه کسی اشتباه نکنه هیچوقت تجربه جدیدی رو نداره.خیلی از ما این دوره رو گذروندیم خیلی هام داریم بهش میرسیم.بین حرف و عمل فاصله هاست. بین فکر و عمل باید یه رابطه 50-50 برقرار کرد.خیلی سادست،هرچیزی که به فکرتون میاد رو عملی کنید هرچقدر که ساده باشه.یه تلویزیون معمولی رو باز میکنی،میبینی توش هزارتا قطعه هست،اولین چیزی که به ذهنت میاد اینه که سازنده چطور به فکرش رسیده که این و بسازه.ولی اگه کمی دقت کنی میبینی که سازنده قطعه هایی رو که دیگران ساختن سر هم کرده که البته این هم خودش یه مسئله سواست.منظورم اینه که نمیشه یه هفته پای کامپیوتر نشست و یه انجین بهتر از آنریل نوشت.و دقیقا همین مسئلست که ناامیدی رو میاره.وقتی با فکر باز شروع میکنی و بعد یه مدت هیچ نتیجه ای نمیگیری خودت رو شکست خورده و رویاهاتو به باد رفته میبینی.مهم نیست که با کومودور64 شروع کردی یا ای ام تری ، اگه چیزهای ساده ای که به ذهنت میاد و عملی کنی،در واقع داری قطعات تشکیل دهنده اون تلویزیون رو میسازی.خیلی از ما طرح های خوبی توی ذهن داریم که هیچوقت عملی نکردیم.برنامه هایی داریم که نصفه و نیمه ولیشون کردیم.من تازه عضو شدم،این بخش و مرور کردم و دیدم که کسایی هستند که تجربه های بسیار ارزنده ای دارن و میتونن کارهای خوبی بسازن که اگه تجربشونو به دیگران بدن باعث پیشرفت میشه.ممکنه کسی چیزی زیادی بلد نباشه ولی مثلا یه چیزی و میدونه که حرفه ای ها هم نمیدونن ،من پست هایی توی این بخش دیدم که چند نفر به خاطر ساده بودن سوالشون مورد نقد و سرزنش قرار گرفتن.درصورتی که با یکم گذشت و توضیح هم مشکل حل مشه و هم تجربه ای برای دیگران میشه.
یه روانی (روانشناس) که توی تلویزیون میحرفید گفت اصلی ترین نیاز روزمره در زندگی اجتماعی تاییدیه گرفتن شخص از اجتماعشه.وقتی کسی تاییدیه نگیره ناامید و افسرده میشه و انگیزشو از دست میده.کاربرای اینجا این سایت رو به عنوان اجتماعی که اونهارو میفهمه قبول دارن.میشه اینجا یه پست زد که کاربرا کارهاشونو به بقیه نشون بدن تا بقیه نقدشون کنن.اینطوری تا حدی پیشرفت میکنن که دیگه نقد نمیشن که هیچ بلکه تایید هم میشن.
در مورد درس من خودم هفته ای سه روز کلاس دارم و بقیشو کامل پای سیستمم.دوستان به یه نکته اشاره نکردن اونم اینه که چیزی که از دانشگاه وقت آدمو میگیره دافه نه درس.این یه مسئله مهمه که انتخبش با خودته.من که درس و انتخاب کردم ولی اگه کسی از دوستان تجربه درس و داف رو با هم داره بگه ما هم استفاده کنیم!اگه فقط درس باشه من که شب امتحان میخونم و همیشه 14-15 میشم به سرمم زیاده. من هم مثل slytherin دارم مدرکو وسه دلخوشی میگیرم ولی میشه هم درس خوند هم کار کرد.تازه بهتر هم هست یه چیزای جزئی یاد میگیرید که بعدا به درد میخوره.
همیشه همه چیز به خود آدم بستگی داره ، اگه دنیا رو سخت بگیری واست سخت میاد اگه آسون بگیری آسون.
در کل امید رو نباید از دست داد ، وقت رو هم نباید تلف کرد. ما همه اونی میشیم که توی فکرمون هستیم اگه بتونیم مبارزه کنیم
asghar mahdavi
چهارشنبه 17 فروردین 1390, 12:29 عصر
سلام
من 22 سالمه و رشته علوم کامپیوتر هستم بعداز2 سال یک بازی کوچک3بعدی باopenglنوشتم اما هیچ کسب درامدی نداشتم شما اشتباه من رو تکرار نکنید.
اگر کسی این بازی رو می خواد به من میل بزنهaasgharmahdavi2000@yahoo.com
syntiberium
چهارشنبه 17 فروردین 1390, 12:51 عصر
خوب البته بازی داریم تا بازی . شما لطف کن چند تا تصویر از بازی که ساختی رو این جا بگذار تا ببینیم چجوری بوده .
L u k e
چهارشنبه 17 فروردین 1390, 19:06 عصر
بازی سازی و کلا برنامه نویسی گرافیکی کار پردرآمدیه
خوب مشکل از شماست
بازی تون به درد کسی می خوره ؟
به درد بازی خور ها که نمی خوره به درد سازمان های هم که نمی خوره
اگه فعلا می خوای پول درراری از این راه باید دنبال پروژه های گرافیکی که سازمان های بزرگی مثل سپاه یا صدا سیما یا ... می دن باشی ( چون فعلا قدرت مبارزه با پروژه های خارجی رو نداری )
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-1404, Jelsoft Enterprises Ltd.