View Full Version : راهنمایی در مورد حل چند مشکل در شروع رشته IT
hosseingrami90
شنبه 14 اسفند 1389, 00:25 صبح
سلام به همگی دوستان و هموطنان گل و گلاب.
من تازه رشته آی تی مقطع کاردانی رو شروع کردم در دانشگاه علمی کاربردی و از روی علاقه به این رشته اومدم و رشته دبیرستانیم تجربی بود ولی اون زمان اصلا درس خون نبودم و داره برام الان مشکل ساز میشه چون از ریاضی و فیزیک مقطع متوسطه تقریبا چیزی یادم نیست.
من دو تا مشکل اساسی دارم که باید مطرح کنم:
1. اول اینکه ترم یک من فیزیک الکتریسیته و ریاضایت عمومی و..(تو بقیه فعلا مشکلی نیست چون عمومی اند) هست و من با این که فیزیک سه متوسطه رو در اون زمان خوندم ولی باز هم مطالب برام شیر فهم نیست و می لنگم و جدا دنبال راه حل هستم چون نمیخوام اشتباهات اون زمان رو تکرار کنم. حالا برای اینکه مشکل از پایه ضعیف بودن من حل بشه به نظر شما باید چه کار کنم؟کتابای خود دبیرستان رو بخونم یا یه کتاب جامع تر رو بخونم؟
من تو نت میگشتم و با مجموعه های بسیار عالی پژوهندگان راه دانش برخورد کردم که آموزش مالتی مدیای دروس بود ولی قسمت نسبتا گرونی داشت.مثلا ریاپیات پایه اون 4 دی وی دی و 33 هزار قیمت داشت.و من نمیدونم واقعا با این اوضاع اقتصادیم ارزش خرید این مجموعه هست یا نه؟(تعریف علمی و عملی زیادی ازش شنیدم و یه مجموعه رایگانش رو هم دست یکی از دوستان دیدم ولی باز هم فکر میکنم شاید با یه کتابی چیزی کارکم راه بیفته)
به هر حال اگه کتابی و جزوه ای چیزی مد نظرتون هست هم دریغ نکنید.
2. من از همین دوران متوسطه به رایانه و فن آوری علاقه داشتم و این دلیل درس نخوندن من بود.از همون دوران هم علاقه به برنامه نویسی داشتم ولی ترس از سخت بودن و ریاضی وار بودن اون من رو از شروع کار باز می داشت.
با این که رشته آی تی زیاد به برنامه نویسی کار نداره ولی من می خوام اون رو به صورت حرفه ای شروع کنم و تا جایی که توان دارم تو رشتم و تلاشم پیشرفت کنم.
من واقعا نمیدونم که از کجا باید برنامه نویسی رو شروع کنم؟و چه زبان یا زبان هایی رو کار کنم که هم به درد اکنون بخوره و هم به درد آینده و هم تو رشته دانشگاهیم به درد بخوره.
شاید بپرسید که چه هدفی از برنامه نوسی دارم؟ولی من هدفم کلی هست یعنی نمیخوام مثلا AVR کار کنم چون فعلا اصلا با سخت افزار کاری ندارم.
ولی در کل یه چیزی میخوام که کلی و کاربردی باشه.
یا علی مدد.
eshpilen
شنبه 14 اسفند 1389, 09:21 صبح
راهی بس دراز و سخت است.
بقول قدیمیا، کار هرکس نیست خرمن کوفتن ... گاو نر میخواهد و مرد کهن.
خب شما باید بخونی و بخونی.
یه ذره دو ذره نیست که. یکی و دو تا چیز و یه مبحث نیست که.
بعدشم بستگی داره دلت رو به چی خوش بکنی.
مثلا اگر همینکه دوتا برنامهء با رابط گرافیکی درست کردی و دوتا مالتی مدیا یا دیتابیس داشت راضی بشی خب بنظرم خیلی هم سوادی نمیخواد. ولی واقعا میتونی همه کاری بکنی؟ میتونی توی تقریبا هیچ چیزی گیر نکنی؟
البته برنامه نویسی خیلی گسترده هست. و تقریبا برای همه سطح و همه کار و همه سلیقه و توانی کم و بیش جای فعالیت هست. البته بخوای ازش خوب پول دربیاری همچین الکی هم نیست بالاخره باید بتونی وسط کار توی گل گیر نکنی و یجوری خودت رو دربیاری.
بنده که ایده ای ندارم از کجا باید شروع کنی. بنظرم آدم قدم به قدم ضعف خودش رو میبینه. خیلی ساده و بدیهی. بعد باید بره دنبال برطرف کردن همون ضعف. چون این راه عمل و تئوریش با هم یکی هست و کاملا عینی همه چیز مشخصه توش. تا هرجا میری و هرجا متوقف میشی دقیقا مشخص هست با علتش.
من گاهی یه چیزی رو نمیدونم، مثلا وسط یه چیزی که دارم میخونم به یه چیز دیگه برمیخورم که نمیدونم چیه با بهش احاطهء کافی ندارم، بعد میرم مقاله ای راجع به اون چیز دیگه باز میکنم، مثلا در ویکیپدیا، میشینم میخونم، بعد دوباره داخل همون مقاله یه چیز و اصلاح دیگه ای نوشته که نمیدونم، دوباره اونو باز میکنم و میخونم، همینطوری مثل Stack توابع بازگشتی میشه، یهو میبینی ۳۰ تا صفحه و مقاله باز کردم و از آخریش میخونم میام تا نهایتا دوباره میرسم به خط سوم مقالهء اولی که داشتم میخوندم! توی یه مقاله هم ممکنه یکی نه بلکه چندتا مبحث بربخوری که نمیدونی. و این کار ممکنه چند ساعت، یک روز و حتی چند روز زمان ببره. با عجله و نصفه و نیمه نمیشه. ضمنا نمیشه ۵ دقیقه ۵ دقیقه روش کار کنی. بعضی مباحث رو باید با تمرکز حداقل نیم ساعت، یک ساعت یا بیشتر یکسره و بدون وقفه مطالعه و بررسی و تفکر کنی روشون. فاصله بیفته دوباره باید از اول شروع کنی.
خلاصه برنامه نویسی و رایانه اینطوریه. بخصوص برنامه نویسی. علم اینطوریه. برنامه نویسی هم یه چیزی علمیه. راهی نداره جز اینکه هرچیزی که بهش برمیخوری و نمیدونی و درش احساس ضعف میکنی بری دنبالش. چه میخواد ریاضیات دبیرستان باشه و چه رفرنس کامل یک زبان یا فریمورک یا نرم افزار. باید وقت و انرژی آزاد زیاد داشته باشی. باید جسارت زیادی داشته باشی. باید همت و انگیزهء قوی داشته باشی. و خیلی وقتا اصلا باید از چیزهای بزرگ دیگه ای بگذری. چیزای دیگه ای که مردم دیگه براشون خیلی مهمه و جزو لذتهای اصلی زندگی اوناست.
خدا میدونه تاحالا چقدر مطالعه کردم. خیلی خیلی زیاد. از هلپ نرم افزارهای مختلف خوندم تا رفرنس کامل ده ها زبان و فریمورک و ابزار برنامه نویسی، و همینطور ریاضیات جسته و گریخته، هزاران مقاله خوندم، الگوریتم های بسیار. الگوریتم خیلی مهم و پایه ای ترین و ضروری ترین جزء ساختمانی برنامه نویسی هست. مثل آجر در ساختمانه، ولی آجری که خودت باید بسازی. مسلمه که خیلی جاها ریاضیات کم و بیش با الگوریتم آمیخته هست. اصلا الگوریتم نوعی از تفکر ریاضی هست. ولی خوشبختانه در خیلی خیلی کارها نیاز به مباحث واقعا پیشرفته و پیچیدهء ریاضی نیست. اما هرچی قویتر باشید در ریاضی، بهتر و قوی تر خواهید بود و برنامه نویسی براتون راحتتر و محدودهء عمل شما گسترده تر. البته ریاضی به تنهایی به هیچ وجه کافی نیست. لازمه، اما بجز اون خیلی چیزهای دیگه هم لازمه و راه سخت و طولانی ای داره.
خلاصه اگر آدمی نیستی که بتونی اینطور زندگی کنی برنامه نویسی رو پیشنهاد نمیکنم. بخصوص که شرایطی رو که گفتم نداشته باشی. یعنی وقت و انرژی آزاد زیاد برای طولانی مدت و نیز پشتوانهء مالی طبیعتا که فردا ضرورت تامین مالی و شغل بیچارت نکنه.
hosseingrami90
شنبه 14 اسفند 1389, 11:34 صبح
راهی بس دراز و سخت است.
بقول قدیمیا، کار هرکس نیست خرمن کوفتن ... گاو نر میخواهد و مرد کهن.
خب شما باید بخونی و بخونی.
یه ذره دو ذره نیست که. یکی و دو تا چیز و یه مبحث نیست که.
بعدشم بستگی داره دلت رو به چی خوش بکنی.
مثلا اگر همینکه دوتا برنامهء با رابط گرافیکی درست کردی و دوتا مالتی مدیا یا دیتابیس داشت راضی بشی خب بنظرم خیلی هم سوادی نمیخواد. ولی واقعا میتونی همه کاری بکنی؟ میتونی توی تقریبا هیچ چیزی گیر نکنی؟
البته برنامه نویسی خیلی گسترده هست. و تقریبا برای همه سطح و همه کار و همه سلیقه و توانی کم و بیش جای فعالیت هست. البته بخوای ازش خوب پول دربیاری همچین الکی هم نیست بالاخره باید بتونی وسط کار توی گل گیر نکنی و یجوری خودت رو دربیاری.
بنده که ایده ای ندارم از کجا باید شروع کنی. بنظرم آدم قدم به قدم ضعف خودش رو میبینه. خیلی ساده و بدیهی. بعد باید بره دنبال برطرف کردن همون ضعف. چون این راه عمل و تئوریش با هم یکی هست و کاملا عینی همه چیز مشخصه توش. تا هرجا میری و هرجا متوقف میشی دقیقا مشخص هست با علتش.
من گاهی یه چیزی رو نمیدونم، مثلا وسط یه چیزی که دارم میخونم به یه چیز دیگه برمیخورم که نمیدونم چیه با بهش احاطهء کافی ندارم، بعد میرم مقاله ای راجع به اون چیز دیگه باز میکنم، مثلا در ویکیپدیا، میشینم میخونم، بعد دوباره داخل همون مقاله یه چیز و اصلاح دیگه ای نوشته که نمیدونم، دوباره اونو باز میکنم و میخونم، همینطوری مثل Stack توابع بازگشتی میشه، یهو میبینی ۳۰ تا صفحه و مقاله باز کردم و از آخریش میخونم میام تا نهایتا دوباره میرسم به خط سوم مقالهء اولی که داشتم میخوندم! توی یه مقاله هم ممکنه یکی نه بلکه چندتا مبحث بربخوری که نمیدونی. و این کار ممکنه چند ساعت، یک روز و حتی چند روز زمان ببره. با عجله و نصفه و نیمه نمیشه. ضمنا نمیشه ۵ دقیقه ۵ دقیقه روش کار کنی. بعضی مباحث رو باید با تمرکز حداقل نیم ساعت، یک ساعت یا بیشتر یکسره و بدون وقفه مطالعه و بررسی و تفکر کنی روشون. فاصله بیفته دوباره باید از اول شروع کنی.
خلاصه برنامه نویسی و رایانه اینطوریه. بخصوص برنامه نویسی. علم اینطوریه. برنامه نویسی هم یه چیزی علمیه. راهی نداره جز اینکه هرچیزی که بهش برمیخوری و نمیدونی و درش احساس ضعف میکنی بری دنبالش. چه میخواد ریاضیات دبیرستان باشه و چه رفرنس کامل یک زبان یا فریمورک یا نرم افزار. باید وقت و انرژی آزاد زیاد داشته باشی. باید جسارت زیادی داشته باشی. باید همت و انگیزهء قوی داشته باشی. و خیلی وقتا اصلا باید از چیزهای بزرگ دیگه ای بگذری. چیزای دیگه ای که مردم دیگه براشون خیلی مهمه و جزو لذتهای اصلی زندگی اوناست.
خدا میدونه تاحالا چقدر مطالعه کردم. خیلی خیلی زیاد. از هلپ نرم افزارهای مختلف خوندم تا رفرنس کامل ده ها زبان و فریمورک و ابزار برنامه نویسی، و همینطور ریاضیات جسته و گریخته، هزاران مقاله خوندم، الگوریتم های بسیار. الگوریتم خیلی مهم و پایه ای ترین و ضروری ترین جزء ساختمانی برنامه نویسی هست. مثل آجر در ساختمانه، ولی آجری که خودت باید بسازی. مسلمه که خیلی جاها ریاضیات کم و بیش با الگوریتم آمیخته هست. اصلا الگوریتم نوعی از تفکر ریاضی هست. ولی خوشبختانه در خیلی خیلی کارها نیاز به مباحث واقعا پیشرفته و پیچیدهء ریاضی نیست. اما هرچی قویتر باشید در ریاضی، بهتر و قوی تر خواهید بود و برنامه نویسی براتون راحتتر و محدودهء عمل شما گسترده تر. البته ریاضی به تنهایی به هیچ وجه کافی نیست. لازمه، اما بجز اون خیلی چیزهای دیگه هم لازمه و راه سخت و طولانی ای داره.
خلاصه اگر آدمی نیستی که بتونی اینطور زندگی کنی برنامه نویسی رو پیشنهاد نمیکنم. بخصوص که شرایطی رو که گفتم نداشته باشی. یعنی وقت و انرژی آزاد زیاد برای طولانی مدت و نیز پشتوانهء مالی طبیعتا که فردا ضرورت تامین مالی و شغل بیچارت نکنه.
سلام رفیق و ممنون مه این قدر وقت گذاستی و جالب و جامع پاسخ دادی.
راستش رو بخای من خودمم اینجوریم ولی وسواسی که از درس نخوندن دوران متوسطه من رو گرفته و ترس از اینکه مبادا دوباره اون اشتباهات و بازیگوشی های اون مان رو تکرار کنم یه هویی تصمیم گرفتم که از پایه خودم رو درست کنم تا به یک بار راحت بشم.
البته راست میگمی یکدفعه که نمیشه و این روش هم که گفتی خوبه ولی وقت گیره!
در مورد شروع برنامه نویسی بگو من برا استارت چه کتابی رو باید بخونم فرض کنم من هیچی نمی دونم و صفر کیلومترم!؟
در مورد خود زبان برنامه نویسی هم به c++ جاوا علاقه دارم چون تو همه جا کاربرد دارند.
eshpilen
شنبه 14 اسفند 1389, 13:00 عصر
البته راست میگمی یکدفعه که نمیشه و این روش هم که گفتی خوبه ولی وقت گیره!خب معلومه وقت گیره. هرکار بزرگی که آدم بخواد انجام بده وقت گیره و نیاز به تلاش و زمان زیادی داره.
برنامه نویسی هم خیلی گسترده هست.
اگر واقعا بخوای کامل بشی هیچ راه دیگه ای هم نداره.
در مورد شروع برنامه نویسی بگو من برا استارت چه کتابی رو باید بخونم فرض کنم من هیچی نمی دونم و صفر کیلومترم!؟
در مورد خود زبان برنامه نویسی هم به c++ جاوا علاقه دارم چون تو همه جا کاربرد دارند. خب بستگی به شرایط و هدف شما داره.
چقدر وقت و انرژی آزاد داری و تا چه مدت؟ آیا از نظر وضعیت محیط زندگی و خانواده و نیازهای مالی در حاشیهء امن کافی هستی در این مدت؟
مثلا یکی ممکنه ۵ سال وقت و انرژی آزاد خالص بتونه بذاره روی این کار، که بنظرم افرادی از این دست مثل بنده کم هستن، و یکی ممکنه یکی دو سال بیشتر نتونه همهء زمانش مال خودش باشه و باید بقیهء کارش رو به مرور و کندتر و با گرایش و تجربهء کاری و شغلی انجام بده.
بعد هدف یا الویتت چیه؟
فقط میخوای شغل و درآمد مطمئن داشته باشی و کلاس کار بالا و سر و کارت با رایانه ها باشه؟
یا کلا خوره ای و میخوای همه چیز رو بدونی و بتونی؟
بنظر بنده کسی که نمیدونه گنو/لینوکس و بازمتن چیه یا فقط دات نت بلده، باوجود امکان توانایی و گسترهء خوب و شغل و درآمد مناسب، اما یه آدم خوره و همه کارهء واقعی نیست. کسی که هنوز کاربردها و ضرورت ریاضیات پیشرفته رو در برنامه نویسی ندیده، هنوز نمیدونه اصلا گستره و قدرت واقعی این علم چیه.
اینم بگم که بدون قوی بودن در الگوریتم، بنظرم تقریبا تمام کارهای برنامه نویسی خیلی مشکل تر هست و زیاد شیرین نیست و توانمندی واقعی وجود نداره.
بنابراین همزمان باید طراح و تحلیلگر الگوریتم خوبی بشی و این و پیشنیازهاش مستقل از یادگیری سینتاکس و استفاده از امکانات یک زبان و فریمورک خاص هست.
خلاصه اگر میخوای زیاد ریسک نکنی و اونقدری قدرت استقلال و کنترل زندگیت در طولانی مدت رو نداری، بنظرم بهتره اول بری سراغ دات نت. چون این راه میتونه خیلی زودتر برای آیندهء شغلی و درآمد جواب بده. بخصوص که شغل و درآمد و تخصص اصلیت حتما رایانه و برنامه نویسی باشه.
بعدش اگر واقعا وقت کردی و حالش رو داشتی میتونی روی بقیهء چیزها مثل سی++ و غیره کار کنی. بنظر من همشون بقدر کافی کارا و لازم هستن که ارزش یاد گرفتن و صرف وقت و انرژی رو داشته باشن. منتها واسه خوره ها! اونایی که میخوان تقریبا همه چیز رو بدونن و همه جا بتونن و حد و مرز و محدودیت نداشته باشن.
بعضیا بطور مثال برنامه نویسی وب یاد میگیرن، بعضیا دسکتاپ رو، و افراد خیلی کمتری هردو رو. ولی هر روز هم ارتباط این دوتا بیشتر شده و خیلی برنامه ها هر دو بخش رو دارن. یه خوره هیچوقت راضی نمیشه که فقط یکی از این دو حیطه رو بلد باشه؛ چون خیلی کارهای جالب و مفید هست که نیاز به دانش و توان برنامه نویسی در هر دوی این حیطه ها داره.
ضمنا در این دنیا (رایانه و بخصوص برنامه نویسی) همه چیز مثل تار عنکبوت پیچیده ای بهم وصل هست. تقریبا هیچ چیز از چیز دیگه بی ارتباط نیست و حتی ارتباطهای همزمان و چندگانه وجود دارن. بنابراین حتی اگر از یک نقطه در هر کجا بصورت رندوم هم شروع کنی، از همون نقطه در طولانی مدت و با تلاش و پایداری نهایتا به همهء نقطه های دیگر هم میرسی و عبور میکنی. از ریاضیات سردرمیاری، حتی از فیزیک، از وب، از دسکتاپ، از لینوکس و بازمتن، از ویندوز و نرم افزارهای انحصاری، از رمزنگاری، از زبانهای متعددی، اسکریپتی، کامپایلی، حتی شل و خط فرمان لینوکس ... و نهایتا میبینی که در یک برنامه و انجام کارهای پیشرفته گاهی از تمام اینها کم و بیش استفاده میشه و برای اینکه آدم واقعا توانمند و بدون محدودیت باشه باید نسبت به همهء اینها دانش و مهارت کافی داشته و بتونه همه رو با هم ترکیب کنه.
hosseingrami90
شنبه 14 اسفند 1389, 15:19 عصر
خب معلومه وقت گیره. هرکار بزرگی که آدم بخواد انجام بده وقت گیره و نیاز به تلاش و زمان زیادی داره.
برنامه نویسی هم خیلی گسترده هست.
اگر واقعا بخوای کامل بشی هیچ راه دیگه ای هم نداره.
خب بستگی به شرایط و هدف شما داره.
چقدر وقت و انرژی آزاد داری و تا چه مدت؟ آیا از نظر وضعیت محیط زندگی و خانواده و نیازهای مالی در حاشیهء امن کافی هستی در این مدت؟
مثلا یکی ممکنه ۵ سال وقت و انرژی آزاد خالص بتونه بذاره روی این کار، که بنظرم افرادی از این دست مثل بنده کم هستن، و یکی ممکنه یکی دو سال بیشتر نتونه همهء زمانش مال خودش باشه و باید بقیهء کارش رو به مرور و کندتر و با گرایش و تجربهء کاری و شغلی انجام بده.
بعد هدف یا الویتت چیه؟
فقط میخوای شغل و درآمد مطمئن داشته باشی و کلاس کار بالا و سر و کارت با رایانه ها باشه؟
یا کلا خوره ای و میخوای همه چیز رو بدونی و بتونی؟
بنظر بنده کسی که نمیدونه گنو/لینوکس و بازمتن چیه یا فقط دات نت بلده، باوجود امکان توانایی و گسترهء خوب و شغل و درآمد مناسب، اما یه آدم خوره و همه کارهء واقعی نیست. کسی که هنوز کاربردها و ضرورت ریاضیات پیشرفته رو در برنامه نویسی ندیده، هنوز نمیدونه اصلا گستره و قدرت واقعی این علم چیه.
اینم بگم که بدون قوی بودن در الگوریتم، بنظرم تقریبا تمام کارهای برنامه نویسی خیلی مشکل تر هست و زیاد شیرین نیست و توانمندی واقعی وجود نداره.
بنابراین همزمان باید طراح و تحلیلگر الگوریتم خوبی بشی و این و پیشنیازهاش مستقل از یادگیری سینتاکس و استفاده از امکانات یک زبان و فریمورک خاص هست.
خلاصه اگر میخوای زیاد ریسک نکنی و اونقدری قدرت استقلال و کنترل زندگیت در طولانی مدت رو نداری، بنظرم بهتره اول بری سراغ دات نت. چون این راه میتونه خیلی زودتر برای آیندهء شغلی و درآمد جواب بده. بخصوص که شغل و درآمد و تخصص اصلیت حتما رایانه و برنامه نویسی باشه.
بعدش اگر واقعا وقت کردی و حالش رو داشتی میتونی روی بقیهء چیزها مثل سی++ و غیره کار کنی. بنظر من همشون بقدر کافی کارا و لازم هستن که ارزش یاد گرفتن و صرف وقت و انرژی رو داشته باشن. منتها واسه خوره ها! اونایی که میخوان تقریبا همه چیز رو بدونن و همه جا بتونن و حد و مرز و محدودیت نداشته باشن.
بعضیا بطور مثال برنامه نویسی وب یاد میگیرن، بعضیا دسکتاپ رو، و افراد خیلی کمتری هردو رو. ولی هر روز هم ارتباط این دوتا بیشتر شده و خیلی برنامه ها هر دو بخش رو دارن. یه خوره هیچوقت راضی نمیشه که فقط یکی از این دو حیطه رو بلد باشه؛ چون خیلی کارهای جالب و مفید هست که نیاز به دانش و توان برنامه نویسی در هر دوی این حیطه ها داره.
ضمنا در این دنیا (رایانه و بخصوص برنامه نویسی) همه چیز مثل تار عنکبوت پیچیده ای بهم وصل هست. تقریبا هیچ چیز از چیز دیگه بی ارتباط نیست و حتی ارتباطهای همزمان و چندگانه وجود دارن. بنابراین حتی اگر از یک نقطه در هر کجا بصورت رندوم هم شروع کنی، از همون نقطه در طولانی مدت و با تلاش و پایداری نهایتا به همهء نقطه های دیگر هم میرسی و عبور میکنی. از ریاضیات سردرمیاری، حتی از فیزیک، از وب، از دسکتاپ، از لینوکس و بازمتن، از ویندوز و نرم افزارهای انحصاری، از رمزنگاری، از زبانهای متعددی، اسکریپتی، کامپایلی، حتی شل و خط فرمان لینوکس ... و نهایتا میبینی که در یک برنامه و انجام کارهای پیشرفته گاهی از تمام اینها کم و بیش استفاده میشه و برای اینکه آدم واقعا توانمند و بدون محدودیت باشه باید نسبت به همهء اینها دانش و مهارت کافی داشته و بتونه همه رو با هم ترکیب کنه.
سلام.
راستش اوضاع زندگی من اوضاع زیاد جالبی نیست و در تلاتمه.از نظر آینده من 2 سال شده پدرم رو از دست دادم و مادرم هم سن بالایی دارند و هر لحظه امکان حادثه ای هستو......
فعلا میشه روی کمک مالی اونها حساب کرد و لی نه تا طولانی مدت.
در مورد هدف هم راستش من آدم خوره ای ام یعنی دلم میخواد همه کاره و متخصص باشم نه فقط تو یک چیز بلکه تو همه چیز.با این که این کار غیر ممکنه ولی خوب به قول خودت تا جایی که توان داره آدم میتونه پیش بره.
در مورد برنامه نویسی باید بگم که من رشتم فناوری اطلاعات هست و شاید سر و کار آنچنانی در مقطع کاردانی باهاش نداشته باشم ولی من از روی علاقه و جدا از درس و کار می خوام این رو کار کنم چون میدونم هم از نظر مادی و هم از نظر علمی به جاهایی من رو میرسونه.
در کل من الان تو الگوریتم و حل مساله عادی موندم برا همین شروع برنامه نویسی اونم با این زبون های c++ و جاوا که بهشون علاقه هم دارم برام سخته.
الان یه وسال دی
گه به جمع سوالان اضافه کنم. کلا این همه زبان برنامه نویسی که وجود داره کلا با هم چه فرق هایی دارند؟کاربردشون چی؟
eshpilen
شنبه 14 اسفند 1389, 20:04 عصر
سلام.
راستش اوضاع زندگی من اوضاع زیاد جالبی نیست و در تلاتمه.از نظر آینده من 2 سال شده پدرم رو از دست دادم و مادرم هم سن بالایی دارند و هر لحظه امکان حادثه ای هستو......
فعلا میشه روی کمک مالی اونها حساب کرد و لی نه تا طولانی مدت.
خدا رحمتشون کنه.
اتفاقا پدر منهم فوت کرده. ولی زندگیم تلاطمی نداره!!
تازه الان تنهایی و آزادی دارم حال میکنم :لبخند:
البته ازدواج نکردم و دیگه تاریخ مصرفم داره تموم میشه واسه این کارا.
در مورد هدف هم راستش من آدم خوره ای ام یعنی دلم میخواد همه کاره و متخصص باشم نه فقط تو یک چیز بلکه تو همه چیز.با این که این کار غیر ممکنه ولی خوب به قول خودت تا جایی که توان داره آدم میتونه پیش بره.
غیرممکن که نیست. یعنی میتونی به یه جایی برسی که ارضا بشی. یعنی میتونی خیلی کارهای باحال بکنی و خیلی برنامه ها رو در خیلی حیطه ها بسازی. ولی این زمان زیادی میبره و احتمالا بقیهء مسیر و زندگیت رو برای همیشه یا طولانی مدت باید وقفش کنی.
من یه زمانی خیلی چیزا برام آرزو و دور بود. ولی الان خیلی از اون چیزا رو یاد گرفتم و میتونم و به خیلی هاش هم خیلی نزدیک هستم. نه بگم دیگه در همه چیز پروفسور بشی، ولی تاحدی که بفهمی چیه و کارای خودت رو بتونی حل کنی و بفهمی هر زمانی از پسش برمیای میتونی برسی.
فقط میخواستم استاد کنگفو هم بشم که ظاهرا دیگه نمیشد :لبخند:
در مورد برنامه نویسی باید بگم که من رشتم فناوری اطلاعات هست و شاید سر و کار آنچنانی در مقطع کاردانی باهاش نداشته باشم ولی من از روی علاقه و جدا از درس و کار می خوام این رو کار کنم چون میدونم هم از نظر مادی و هم از نظر علمی به جاهایی من رو میرسونه.
برنامه نویسی قدرته. یکی از معدود رشته هایی که قدرت زیادی رو در دسترس عموم میذاره.
واقعا یه برنامه نویس توانمند جلوی کمتر کسانی کم میاره. آدم رو بدجوری هوشمند هم میکنه، چون واقعا حداکثر توان رو از آدم میکشه. از حافظه بگیر تا تحلیل و ریاضی. منابعش هم توی اینترنت و اصلا جزو اینترنت و رایانه هست. خلاصه همه چیز واسه خوره ها تقریبا ایدئاله توی این رشته.
در کل من الان تو الگوریتم و حل مساله عادی موندم برا همین شروع برنامه نویسی اونم با این زبون های c++ و جاوا که بهشون علاقه هم دارم برام سخته.
خب دیگه پس دات نت برات راحت تره. از نظر امنیت شغلی و درآمد هم شانس بیشتری داره.
گه به جمع سوالان اضافه کنم. کلا این همه زبان برنامه نویسی که وجود داره کلا با هم چه فرق هایی دارند؟کاربردشون چی؟
بعضی زبانها برای کاربردهای خاصی هستن یا برای بعضی کاربردها مناسب تر هستن.
بعضیا هم کم و بیش شبیه هم هستن منتها در زمانها و فرهنگ های مختلفی یا توسط شرکت های مختلفی بوجود آمدن. خلاصه مسائل تاریخچه ای هم هست؛ ولی این تاریخچه بدون اثرات عملی و واقعی در الان نیست. مثلا هر زبانی یه جایی بکار رفته و جامعهء برنامه نویسان و برنامه های خودش رو داره و شغلهای خاص خودش رو.
بعضی زبانها/ابزارهاشون انحصاری تر هستن و هزینهء بیشتری دارن و بنابراین جاهایی که میخوان هزینه کم باشه یا انحصار نباشه بکار نمیرن.
بعضیا روی محیطها و سیستم عاملهای خاصی پشتیبانی میشن یا پشتیبانی خیلی بهتری دارن.
خلاصه جزییات زیاد هست.
مثل اینه که بپرسی چرا اینقدر مارک و مدل اتومبیل وجود دارن. آیا نمیشد فقط یک یا چند نوع اتومبیل باشه؟ شدنش میشد، اما تنوع طبیعی و ضمنا درکل خیلی مفید و لازم هست و باعث رقابت و پیشرفت میشه.
البته شما نیازی نیست همهء زبانها رو یاد بگیرید.
بلکه در هر حیطه ای میتونید یکی یا نهایتا دوتا زبان متداول و قوی و کامل رو یاد بگیرید.
حالا بنده کلی گفتم. روی این مسئله میشه بحث تخصصی تر و تحلیل جامع تر و عمیق تری داشت. ولی درکل بنظرم در نهایت حتی همین الان هم به این نتیجه میرسیم که هیچ زبانی واقعا برای همه کار و همه جا مناسب نیست. چون فاکتورهای زیاد و متغییری در هرجایی میتونن وجود داشته باشن و وجود دارن که باعث تفاوت انتخاب زبان و ابزار مورد نظر میشن. حتی زبانها و فریمورک ها و پلتفرمهایی مثل جاوا هم اینطور نیست که بگیم برای همه جا و همه کار کفایت میکنن. چون بهرحال در عمل تفاوت آماری قابل توجه همیشه وجود داشته و داره، و آدم نمیخواد به پارامترهای خارجی مشخصی محدود و وابسته بشه. میخواد بتونه هرکاری رو در هر شکل و نوع و اندازه ای و هرجایی راه بندازه. نه اینکه مثلا میخوای یه برنامهء کوچیک درست کنی نیاز به سرور جاوا ساپورت یا دانلود حجیم داشته باشی.
hosseingrami90
شنبه 14 اسفند 1389, 23:41 عصر
سلامی دوباره و تشکری دوباره.
خدا بابای تو رو هم بیامرزه.
در این که ازادی بیشتر شده که شکی نیست ولی یه مساله هست که اوضاع زندگی من جدی در تلاطمه چون هر روز یه اتفاق برا خودم و اطرافیان میفته.برا همی اعتماد به نفسم اومده پایین.
این خوره بودن هم عالمی واسه خودش داره.
من بازم میگم زبان برنامه نویسی که انتخاب کردم c++ هست و برا شروعش موندم.
این دات نت که گفتی رو برا شروع باید چه کنم؟
راستی یه کتاب یادگیری زبان c++.net در 21 روز رو هم دارم که هنوز بازش نکردم این چه طوره؟
eshpilen
یک شنبه 15 اسفند 1389, 08:46 صبح
دات نت خوبیش اینه که سطح بالاتره و بیشتر میتونی روی خود الگوریتم و هدف برنامه تمرکز کنی و با جزییات داخلی و فنی رایانه و ساختار اجرای برنامه سروکار نداری و لازم نیست موقع برنامه نویسی حواست به ده ها نکته و خطر فنی باشه و براشون کد اضافه بنویسی. امکانات عالی ای داره. هم در دسکتاپ و هم در وب. اهمیت دیگرش هم بخاطر اینه که بازار کارش در ایران خوبه. اگر دات نت رو خوب بلد باشی احتمالش خیلی بیشتره کار یا سفارش مناسب پیدا کنی.
برای شروع هم آقای هاشمیان یک کتاب سی شارپ نوشته بودن که بصورت PDF برای دانلود هست. در تالار .NET جستجو کن و اگر پیدا نکردی سراغش رو بگیر. در اینترنت هم البته سرچ کنی احتمالا پیدا میشه.
این کتاب برای شروع خوبه چون بطور کلی راهت میندازه. ولی برای برنامه نویس حرفه ای شدن خب راه و زمان خودش رو داره. الکی که نیست!
بنده بجز اون کتاب شروع به خوندن رفرنس رسمی کلاسهای دات نت کردم که حجمش خیلی زیاده و حداقل چند ماه بصورت مداوم و تمام وقت هم که بخونی طول میکشه تا تموم بشه. الان در یک سوم نهاییش هستم. البته بنده عادت دارم رفرنسهای رسمی رو میخونم و بنظرم ارزشش رو داره و منبع خوبی هست، ولی بنظر خیلی ها اینطور نیست یا وقتش رو ندارن. فکر نمیکنم این روش بدرد شما بخوره، چون رفرنس رسمی و زبان اصلی رو بنظرم هرکسی نمیتونه راحت بخونه و بفهمه و قبلش پیشنیازهای دیگری هست.
بنظرم C#.NET باید بخونی نه c++.net. حداقلش به این خاطر که برای استخدام اکثرا سی شارپ میخوان. سی شارپ زبان اول و استاندارد دات نت هست. هرچند VB هم زبان اصلی هست اما بنظرم بیشتر سی شارپ مد نظر همه هست تا VB. میخوای با یه تیم کار کنی میبینی سی شارپ کار هستن و معمولا ضروری یا حداقل مفید هست که شما هم سی شارپ کار باشی.
هیچ اهمیتی به اسم و رسم زبان نده. من اول از PHP بدم میامد چون چیزهای عجیبی توش بود که در خانوادهء سی ندیده بودم. ولی وقتی دیدم انتخاب دیگه ای نیست و مجبور شدم و رفتم دنبالش دیدم زبان جالب و مفیدی هست و ارزش یادگیری و استفاده رو داشت. میشه گفت زبانهای سی و سی++ هم با اینکه هنوز هم قوی و پرکاربرد هستن اما لزوما برای همه کار و همه جا بهترین و کامل نیستن و نوآوری ها و زبانهای جالب و بهتری برای خیلی کاربردها وجود دارن. یا مثلا Python هم واقعا چیز جالب و بدردبخوری هست در جای خودش، با اینکه از شباهت با سی و سی++ خیلی فاصله گرفته.
سی شارپ و دات نت هم تکامل بعدی در برنامه نویسی اپلیکیشن و RAD (توسعهء سریع اپلیکیشن) هستن. اما این به معنا نیست که زبانهای دیگه کاربرد خودشون رو ندارن و حتی بعضی جاها در برنامه نویسی اپلیکیشن مناسب تر نخواهند بود. خب بستگی داره دیگه! بهرحال تنوع و تغییر و داینامیک بودن ذات این رشته هست. آدم هم همینطور باید منعطف و دینامیک باشه.
البته من فکر میکنم آیندهء دات نت خیلی روشن هست، چون واقعا با هر زبان و فریمورک دیگری که تاحالا کار کردم مقایسه میکنم میبینم در کل از همه راحتتر و سریعتر میشه باهاش اپلیکیشن نوشت. کاربرد زبانهایی مثل سی++ بیشتر در جاهایی که میخوان سرعت حداکثر باشه یا مسئلهء قفل گذاری و تامین امنیت حقوق انحصار فکری برنامه نویسی از طریق فنی مد نظرشون هست احتمالا کاربرد در اپلیکیشن نویسی عمومی و تجاری خواهد داشت. و البته برای یادگیری عمیق و قدرت و بینش کامل در زمینهء برنامه نویسی، یادگیری سی و در اولویت بعدش سی++، بنظرم ضروری هست. بخش اعظم تاریخ و موتور درونی پیشرفت نرم افزاری رایانه بر این زبانها (اول هم سی) استوار بوده و هست.
میلاد قاضی پور
یک شنبه 15 اسفند 1389, 11:53 صبح
حسین جان صحنه را دیدم...راستش از خیلی جهات من و تو شبیه همیم ... مثلا منم تجربی خوندم رفتم سربازی بعد به فکر کامپیوتر افتادم و رشته ای تی رو شروع کردم و در شرایطی هستم که پدرم داره ریتایرد میشه و مجبورم کار بکنم . دوست دارم از همه چیز سر در بیارم و ... ببین سعی کن نقاط مهم تغییر رو پیدا کنی. مثلا من بعد از تحصیل در کامپیوتر در بزرگسالان و خوندن الگوریتم متوجه شدم ریاضیاتم دگرگون شده . برام عجیب بود که همه چیزو میفهمیدم. یادگیری الگوریتم باعث شد توانایی های زیادی در من شکوفا بشه . برنامه نویسی رو با ویبی شروع کردم اما زیاد پیشروی نکردم و حالا با سیشارپ دارم کار میکنم و بلدم یک سایت یا اپلیکیشن متوسط بنویسم . خودم راستش نمیدونم آخرش به کارم میاد یا نه . 6 ماه بعد هم آی تی رو تموم میکنم قصد دارم هر وقت تونستم تو دوره های کار با تجهیزات شبکه شرکت کنم . به نظر من همه ی محصلین علوم کامپیوتری باید از برنامه نویسی هم سردر بیارن . از این رو برای خودت یه هدف مهمتر و جدی تر داشته باش و در کنارش برنامه نویسی رو برای گسترده تر کردن دامنه ی اطلاعاتت بدون . یادگیری برنامه نویسی باعث شد من مجبور نشم توی امتحانات دانشگاه درس بخونم و بیشترشو از پیش بلد بودم.
hosseingrami90
یک شنبه 15 اسفند 1389, 13:47 عصر
دات نت خوبیش اینه که سطح بالاتره و بیشتر میتونی روی خود الگوریتم و هدف برنامه تمرکز کنی و با جزییات داخلی و فنی رایانه و ساختار اجرای برنامه سروکار نداری و لازم نیست موقع برنامه نویسی حواست به ده ها نکته و خطر فنی باشه و براشون کد اضافه بنویسی. امکانات عالی ای داره. هم در دسکتاپ و هم در وب. اهمیت دیگرش هم بخاطر اینه که بازار کارش در ایران خوبه. اگر دات نت رو خوب بلد باشی احتمالش خیلی بیشتره کار یا سفارش مناسب پیدا کنی.
برای شروع هم آقای هاشمیان یک کتاب سی شارپ نوشته بودن که بصورت PDF برای دانلود هست. در تالار .NET جستجو کن و اگر پیدا نکردی سراغش رو بگیر. در اینترنت هم البته سرچ کنی احتمالا پیدا میشه.
این کتاب برای شروع خوبه چون بطور کلی راهت میندازه. ولی برای برنامه نویس حرفه ای شدن خب راه و زمان خودش رو داره. الکی که نیست!
بنده بجز اون کتاب شروع به خوندن رفرنس رسمی کلاسهای دات نت کردم که حجمش خیلی زیاده و حداقل چند ماه بصورت مداوم و تمام وقت هم که بخونی طول میکشه تا تموم بشه. الان در یک سوم نهاییش هستم. البته بنده عادت دارم رفرنسهای رسمی رو میخونم و بنظرم ارزشش رو داره و منبع خوبی هست، ولی بنظر خیلی ها اینطور نیست یا وقتش رو ندارن. فکر نمیکنم این روش بدرد شما بخوره، چون رفرنس رسمی و زبان اصلی رو بنظرم هرکسی نمیتونه راحت بخونه و بفهمه و قبلش پیشنیازهای دیگری هست.
بنظرم C#.NET باید بخونی نه c++.net. حداقلش به این خاطر که برای استخدام اکثرا سی شارپ میخوان. سی شارپ زبان اول و استاندارد دات نت هست. هرچند VB هم زبان اصلی هست اما بنظرم بیشتر سی شارپ مد نظر همه هست تا VB. میخوای با یه تیم کار کنی میبینی سی شارپ کار هستن و معمولا ضروری یا حداقل مفید هست که شما هم سی شارپ کار باشی.
هیچ اهمیتی به اسم و رسم زبان نده. من اول از PHP بدم میامد چون چیزهای عجیبی توش بود که در خانوادهء سی ندیده بودم. ولی وقتی دیدم انتخاب دیگه ای نیست و مجبور شدم و رفتم دنبالش دیدم زبان جالب و مفیدی هست و ارزش یادگیری و استفاده رو داشت. میشه گفت زبانهای سی و سی++ هم با اینکه هنوز هم قوی و پرکاربرد هستن اما لزوما برای همه کار و همه جا بهترین و کامل نیستن و نوآوری ها و زبانهای جالب و بهتری برای خیلی کاربردها وجود دارن. یا مثلا Python هم واقعا چیز جالب و بدردبخوری هست در جای خودش، با اینکه از شباهت با سی و سی++ خیلی فاصله گرفته.
سی شارپ و دات نت هم تکامل بعدی در برنامه نویسی اپلیکیشن و RAD (توسعهء سریع اپلیکیشن) هستن. اما این به معنا نیست که زبانهای دیگه کاربرد خودشون رو ندارن و حتی بعضی جاها در برنامه نویسی اپلیکیشن مناسب تر نخواهند بود. خب بستگی داره دیگه! بهرحال تنوع و تغییر و داینامیک بودن ذات این رشته هست. آدم هم همینطور باید منعطف و دینامیک باشه.
البته من فکر میکنم آیندهء دات نت خیلی روشن هست، چون واقعا با هر زبان و فریمورک دیگری که تاحالا کار کردم مقایسه میکنم میبینم در کل از همه راحتتر و سریعتر میشه باهاش اپلیکیشن نوشت. کاربرد زبانهایی مثل سی++ بیشتر در جاهایی که میخوان سرعت حداکثر باشه یا مسئلهء قفل گذاری و تامین امنیت حقوق انحصار فکری برنامه نویسی از طریق فنی مد نظرشون هست احتمالا کاربرد در اپلیکیشن نویسی عمومی و تجاری خواهد داشت. و البته برای یادگیری عمیق و قدرت و بینش کامل در زمینهء برنامه نویسی، یادگیری سی و در اولویت بعدش سی++، بنظرم ضروری هست. بخش اعظم تاریخ و موتور درونی پیشرفت نرم افزاری رایانه بر این زبانها (اول هم سی) استوار بوده و هست.
سلام راستش مطالب یه کم زیاد شو ولی با حوصله میخونمش.
یه دنیا ممنون.
اگه مشلی داشتم بازم اینجا مطرح میکنم.
hosseingrami90
یک شنبه 15 اسفند 1389, 13:49 عصر
حسین جان صحنه را دیدم...راستش از خیلی جهات من و تو شبیه همیم ... مثلا منم تجربی خوندم رفتم سربازی بعد به فکر کامپیوتر افتادم و رشته ای تی رو شروع کردم و در شرایطی هستم که پدرم داره ریتایرد میشه و مجبورم کار بکنم . دوست دارم از همه چیز سر در بیارم و ... ببین سعی کن نقاط مهم تغییر رو پیدا کنی. مثلا من بعد از تحصیل در کامپیوتر در بزرگسالان و خوندن الگوریتم متوجه شدم ریاضیاتم دگرگون شده . برام عجیب بود که همه چیزو میفهمیدم. یادگیری الگوریتم باعث شد توانایی های زیادی در من شکوفا بشه . برنامه نویسی رو با ویبی شروع کردم اما زیاد پیشروی نکردم و حالا با سیشارپ دارم کار میکنم و بلدم یک سایت یا اپلیکیشن متوسط بنویسم . خودم راستش نمیدونم آخرش به کارم میاد یا نه . 6 ماه بعد هم آی تی رو تموم میکنم قصد دارم هر وقت تونستم تو دوره های کار با تجهیزات شبکه شرکت کنم . به نظر من همه ی محصلین علوم کامپیوتری باید از برنامه نویسی هم سردر بیارن . از این رو برای خودت یه هدف مهمتر و جدی تر داشته باش و در کنارش برنامه نویسی رو برای گسترده تر کردن دامنه ی اطلاعاتت بدون . یادگیری برنامه نویسی باعث شد من مجبور نشم توی امتحانات دانشگاه درس بخونم و بیشترشو از پیش بلد بودم.
سلام رفیق خوشحالم یکی عینا مثل من پیدا شد.درکت میکنم چی میکشی!فقط من هنوز مشکل سربازی هم دارم.
ببین در مورد سربازی اگه من که ترمی آی تی هستم بیام پودمانی و سربازیم رو هم بگذرونم چه جوریه؟میشه درس خوند؟مدرکش چه جوریه؟آخه این سربازی هم خیلی جاها حالم رو گرفته.
از مطالاب مفیدت هم ممنون.
برای یادگیری الگوریتم چه کتاب یا منبعی رو پیشنهاد میدی؟
eshpilen
یک شنبه 15 اسفند 1389, 14:59 عصر
this post has been deleted
بهزاد علی محمدزاده
یک شنبه 15 اسفند 1389, 19:41 عصر
سلام
دوست عزیزم . من بعد از دوازده سال دوری از درس تصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدم . الان ترم ۳ کاردانی هستم .
اول دبیرستان درس خونده بودم و دوم و کار عملی داشتیم اون موقع و بعدش من ترک تحصیل کردم . تا الان که 29 سالمه . دیپلمم نا تمام بود و برای تمام کردنش ریاضی ها رو گذاشتم تبصره .
من از ریاضی فقط چهار عمل اصلی رو می دونستم . به اضافه اینکه یادم مونده بود که این < علامت بزرگتره و اینم > کوچکتر .
وقتی دانشگاه قبول شدم . قبلش یه معلم گرفتم مبانی اولیه ریاضی و کمی بهم یاد بده . اینها رو برات گفتم تا پیش درآمدی باشه به اینکه بدونی من چقدر از درس دور بودم ولی خواستن توانستن است .
تا عمر دارم اون درس فیزیک الکتریسیته رو یادم نمیره . روزهای اول دانشگاه بود رفتیم سر اون کلاس فیزیک . اصلا خودم و باخته بودم . از این مباحث هیچی نمی دونستم .
تصمیم گرفتم منم اشتباهات دوران مدرسه رو مرتکب نشم و به جای اینکه از این مسائل فرار کنم اونها رو حلشون کنم . رو درس خوندم کار کردم . طوری که همون ترم بین همه گروه ها معدل الف و زدم و ترم بعد ۲۲ واحد سخت ترین درس ها رو برداشتم و بازهم معدل زدم .
و الان دارم آماده میشم برای کارشناسی .
بقیه رو تو پست بعدی برات می نویسم . الان مهمون برام اومد .
hosseingrami90
یک شنبه 15 اسفند 1389, 23:06 عصر
سلام
دوست عزیزم . من بعد از دوازده سال دوری از درس تصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدم . الان ترم ۳ کاردانی هستم .
اول دبیرستان درس خونده بودم و دوم و کار عملی داشتیم اون موقع و بعدش من ترک تحصیل کردم . تا الان که 29 سالمه . دیپلمم نا تمام بود و برای تمام کردنش ریاضی ها رو گذاشتم تبصره .
من از ریاضی فقط چهار عمل اصلی رو می دونستم . به اضافه اینکه یادم مونده بود که این < علامت بزرگتره و اینم > کوچکتر .
وقتی دانشگاه قبول شدم . قبلش یه معلم گرفتم مبانی اولیه ریاضی و کمی بهم یاد بده . اینها رو برات گفتم تا پیش درآمدی باشه به اینکه بدونی من چقدر از درس دور بودم ولی خواستن توانستن است .
تا عمر دارم اون درس فیزیک الکتریسیته رو یادم نمیره . روزهای اول دانشگاه بود رفتیم سر اون کلاس فیزیک . اصلا خودم و باخته بودم . از این مباحث هیچی نمی دونستم .
تصمیم گرفتم منم اشتباهات دوران مدرسه رو مرتکب نشم و به جای اینکه از این مسائل فرار کنم اونها رو حلشون کنم . رو درس خوندم کار کردم . طوری که همون ترم بین همه گروه ها معدل الف و زدم و ترم بعد ۲۲ واحد سخت ترین درس ها رو برداشتم و بازهم معدل زدم .
و الان دارم آماده میشم برای کارشناسی .
بقیه رو تو پست بعدی برات می نویسم . الان مهمون برام اومد .
سلام رفیق.
ممنون که پاسخ دادی منتظر بقیش هستم.
بهزاد علی محمدزاده
دوشنبه 16 اسفند 1389, 00:33 صبح
علیک سلام رفیق . من اصلا نمی دونم از نظر مدیر بخش این بحث ما ایراد داشته باشه یا نه ؟ اما خ حالا تا اینجا اومدیم بقیه رو هم تکمیل کنیم و به بزرگی خودشون ببخشند .
اون مقدمات رو برات گفتم تا روحیه درس خوندنت بالاتر بره انشاء الله .
اما برای نحوه درس خوندن :
اساتید یا منبع معرفی می کنن یا جزوه میدن یا جزوه میگن و شما می نویسی . در هر صورت از رو همون می تونی کار کنی .
اما شما برای درسهای ریاضی و فیزیک و کلا درسهای این چنینی . یک یا دو نفر دوست خوب اگر می تونی جور کن که با هم درس بخونید .
یادت نره که همه درسها رو نمیشه گروهی بخونی . من فقط درسهای ریاضی و مشابه رو گروهی می خونم . گروه هم از 3 نفر بیشتر اگه بشه درس خوندن افت می کنه .
بین ترم ها و یا برای میان ترم ها . زمانی رو بشین با دوستت رو درس کار کنید . مثلا جزوه فیزیک و تصمیم بگیرید که تک تک مسائل رو دربیارید . سوال رو بخونید و بعد با هم تحلیل کنید . بگید سوال از ما چی می خواد و استاد این و چطوری حل کرده ؟ چطور این جواب و بدست آورده ؟ ... هرجا رو هم نفهمیدید . البته خیلی کم این کارو انجام بدید . برین به استاد بگین ما با هم درس می خونیم و اینجا رو نفهمیدیم . معمولا اساتید استقبال می کنن .
مطمئن باش اگر درس ها رو به روش تحلیلی بخونی از عهده همه اش بر میای . ( ضعف و قدرت هم تو هر کاری وجود داره )
ریاضی ها به هم مربوط هستند و ریاضی پیش و اگه خوب بلد نباشی برای عمومی مشکل پیدا می کنی و اگر عمومی رو خوب یاد نگیری برای کاربردی مشکل پیدا می کنی .
اینطوری فکر کن که اگر قراره برنامه نویس موفق و بزرگی بشی باید ریاضی رو بدونی . وریاضی که تدوین شده حتما قابل یادگیریه که تدوین شده . پس با روش تحلیل مسائل یادش بگیر . ( ریاضی مثاله. شاید مثلا از درسی خوشت نیاد . ولی چون برای برنامه نویسیه پس خوشت بیاد )
دروس تخصصی :
من و شما باید برای برنامه نویسی و کلا تخصص به خودمون فرصت بدیم . و باید خیلی مراقب یه مساله باشیم که می تونه انرژی ما رو هدر بده و شاید اصلا به بیراهه بکشونه . اونم اینه که درس بی مورد بخونی .
شما باید زبان برنامه نویسی تو دانشگاه و بخونی و دنبال علاقه رفتن و هدف تعیین کردن برای الان نیست . بلکه مال وقتیه که شما یه دوره عمومی رو گذرونده باشی و دیدت باز شده باشه .
آیا میشه الان دانشگاه به شما ویژوال بیسیک یاد بده و بعد تو بری جاوا بخونی برای موبایل ؟! اونوقت از ویژوال بیسیک بیوفتی و پیش نیاز بعضی درسها هم هست . !!!
من پیشنهاد می کنم شما هر ترم درسهای مربوط به اون ترم رو به نحو احسنت یاد بگیر . و تا می تونی پرهیز کن از اینکه درس نامربوط بخونی . اگر تو یه ترم وب و برداشتی تا می تونی درباره اش بخون و اطلاعات کسب کن و تحقیقات و تمرینات و به نحو احسنت انجام بده . تو همون ترم html و css و یادبگیر .
اگر به جای اینکه تو اون ترمی که بهت ویژوال بیسیک ( به عنوان مثال ) . ارائه شد و تو رفتی برعکسش و کار کردی و یه زبان دیگه رو خوندی به نظر من اونجا خطا رفتی ...
ترم های بعد رو هم به این منوال طی کن . مثلا ساختمان داده اگر دارید . اون ترم و باید رو ساختمان داده تمرکز کنی . ممکنه مثلا تو وب گردی هات بری تالارهای آندروید یه دفعه تصمیم بگیری برنامه نویس موبایل بشی ! اگر این کار و کردی بدون جاده خاکی زدی ... باید برگردی ساختمان داده رو بخونی و به خودت فرصت بدی .
اینها همه پیش نیاز تصمیمات فردای ما هستن . اگر خوب یادشون بگیریم و عجله نکنیم . خیلی راحت تر گرایش و یا تخصص انتخاب می کنیم .
اینکه ما علاقه مند هستیم که همه چیز و یاد بگیریم گاهی برای ما مثل یه سم مهلک می تونی خطرناک باشه . و می تونه باعث بشه که نتونیم تو هیچ کاری به تخصص برسیم چون تمرکز نداشتیم .
بهزاد علی محمدزاده
دوشنبه 16 اسفند 1389, 00:55 صبح
پس تا اینجا از نظر من تکلیف چه زبانی کار کنم معلوم شد . هر زبانی که دانشگاه کار کرد ، و هر ترم دروس اون ترم .
مساله دوم هدفه و شما الان اصلا نمی تونی هدف کاملا واضحی داشته باشی . چون باید یه دوره عمومی بگذرونیم . تو اکثر رشته ها همینه . پزشک یه دوره عمومی می گذرونه بعد میره سراغ تخصص .
بدون طی عمومی نمیشه رفت تخصص مثلا عفونی رو انتخاب کرد ( چه مثالی ! ) .
پس اگر هدفت برنامه نویسیه ولی کاملا برات روشن نیست که چی می خوای . اشکال نداره طبیعیه . انتظار نداشته باش الان کاملا بدونی که چی و باید دنبال کنی .
تو پای به راه درنه و هیچ مپرس. خود راه بگویدت که چون باید رفت
زمان می خوایم که برخی مسائل برامون روشن بشه تا بتونیم هدف واضحی داشته باشیم . ( مبادا وقتت و هدر بدی بری تو فروم ها که چه زبانی یاد بگیرم همه منظوره باشه و از این حرفها !!! )
اگر می تونی کتاب قورباغه را قورت بده .. رو بخون برای نحوه تعیین هدف و برنامه ریزی . اگر قبلا نخوندیش . یه جستجو بزن با حجم کم و ترجمه خوبی می تونی دانلودش کنی .
دوست من خوشحال شدم . تجربیات ناچیزم بود که گفتم . انشاءالله که موفق و موید باشی .
hosseingrami90
دوشنبه 16 اسفند 1389, 10:16 صبح
سلام به دوست خوبم iAmBehzad.
سخنان و تجرابیات جالب و مفیدی بود.جدا ازت ممنونم.
تقریبا به این مطالب واقفم ولی خوی خوره بودن در من بعث میشه که در خارج از درس و کار همیشه یه چیز دیگه رو هم دنبال کنم که اکثرا ربطی به درس و کار داره و در برخی موارد هیچ ربطی نداره.
در کل من برای برنامه نویسی الگوریتم رو باید بدونم؟
راستی من برنامه ترمی خودم رو دارم یعنی میدونم مثلا ترم بعدی چه درس هایی داریم اگه برا اون ترم این کار رو بکنم چه جوریه؟
بهزاد علی محمدزاده
دوشنبه 16 اسفند 1389, 17:54 عصر
سلام .
الگوریتم و فلوچارت مهندس ایرج صادقی و جعفرنژاد قمی هم یه دونه داره مبانی الگوریتم . جلد قرمز رنگ داره . این دو تا خوب هستن .
کتاب طراحی الگوریتم ها نگیری که مال مقطع کارشناسیه .
شما همینطور که جلو میری الگوریتم هم یاد میگیری . با این کتاب ها و خوندن و دیدن برنامه هایی که تو کتاب ها هست . و با تحلیل کد .
قبل از ترم هم می تونی پیش مطالعه داشته باشی . یعنی از تعطیلات بین ترم ها استفاده کن و درسهای ترم بعد و بخون .
پایگاه داده و شبکه و ساختمان داده .. اینها هم درسهایی هستند که از برنامه نویسی جدا نیستن و باید بدونی . جلو بری دستت میاد .
عزیزم بحث سر خوره بودن نیست . شما دیدی که بچه کوچیک دو سه ساله . مثلا تو مناطقی که غیر از فارسی گویش محلی مثل آذری و کردی و لری و ... دارن . میگن با بچه دیگه آذری صحبت نکن فعلا تا فارسی رو برای مدرسه یاد بگیره بعد آذری رو هم یا خواهد گرفت . و گرنه بچه دو زبانه میشه .
شما هم نباید فعلا چند زبانه بشی . فعلا درس دانشگاه .
یه زمانی شخصی به نام بوعلی سینا تمام علوم زمان رو بلد بود . از ستاره شناسی تا پزشکی و فلسفه و ... اما الان تو پزشکی طرف تخصص چشم و فقط می تونه دنبال کنه ! اونم قرنیه داره . شبکیه داره !
نرم افزار هم اینجوری شده . آیا پزشک ها میان بگن ما خوره اییم و همه تخصص ها رو می تونیم یاد بگیریم ؟ خیال می کنی اونها خوره نیستن ؟ یا درس خون نیستن ؟
علوم کامپیوتر اینقدر وسیع شده که شما فقط یه شاخه رو می تونی دنبال کنی و بقیه رو در حد اپراتور ( یه ذره پیشرفته تر ) آشنایی داری .
موفق باشی .
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-1404, Jelsoft Enterprises Ltd.