ورود

View Full Version : فکر کنم مباحث ویژه زیادی ویژه اند



مهران رسا
سه شنبه 23 فروردین 1390, 01:32 صبح
دیروز درس مباحث ویژه داشتیم . بحث در مورد اصول شی گرایی بود و استاد در مورد وراثت و چند ریختی صحبت می کرد . بعد از اینکه توضیحاتش تموم شد گفت حالا بشینید پای کامپیوتر مثال ها رو پیاده کنید . ما هم نشستیم و شروع کردیم به ور رفتن به کد ها . بعضی وقت ها یه نگاهی هم به دورو برم مینداختم ببینم بقیه چیکار میکنن . در کمال تعجب ، دیدم تنها کاری که نمی کنن برنامه نویسیه . یک نفر کلیپ نگاه میکرد . یک نفر رفته بود توی فتوشاپ واسه خودش طراحی انجام میداد . یک نفر با گوشیش ور میرفت . یک نفر با بقل دستیش حرف میزد . یک نفر صفحه ویژوال استدیو رو باز کرده بود فقط نگاش میکرد و خلاصه شاید کلاً 6-7 نفر توی کلاس بودیم که داشتیم در مورد درس کد نویسی میکردیم . یکبار هم از یه نفر که داشت روی برنامه کار میکرد سوالی پرسیدم که در جواب بهم گفت : اینایی که میگی چی هستن ؟
بعد پیش خودم فکر کردم شاید این مباحث ، واقعاً ویژه اند که از یک کلاس 30 نفری فقط یکی دو نفر به زور می فهمن استاد چی میگه ! نه ؟

eshpilen
سه شنبه 23 فروردین 1390, 08:33 صبح
اینم حرفیه :متفکر:
چطوره این مباحث رو تحت یه درس چند واحدی با عنوان «مباحث فوق ویژه» تدریس کنن؟

مهران رسا
سه شنبه 23 فروردین 1390, 09:27 صبح
چطوره این مباحث رو تحت یه درس چند واحدی با عنوان «مباحث فوق ویژه» تدریس کنن؟
حالا جالب اینجاست با اینکه در برنامه درسی 4 ساعت برای تدریس این درس مشخص شده ، استادمون طبق صلاحدید شخصی ، اون رو به 2 ساعت کاهش داده . شاید علتش اینه که مجدداً یک همچین واحدی در مقطع کارشناسی تدریس میشه . نمیدونم والا !

eshpilen
سه شنبه 23 فروردین 1390, 09:53 صبح
من که خودم دانشگاه درس نخوندم. فقط سی رو چون بهش علاقمند شدم موقع امتحان خوب خوندم و تقریبا تمام نمرش رو گرفتم.
البته این نقش استاد هم بود. استاد سی یه آدمی بود که بهمون انگیزه داد و معلوم بود خودش برنامه نویسی حرفه ای میکنه. خلاصه چیزایی که درمورد سی گفت من رو به شخصه بهش علاقمند کرد و فهمیدم که این اصل زبانی هست که باید یاد بگیرم. گفت بهترین برنامه نویسان جهان برنامه نویسان سی بودن. و یه مقدار هم سر مسائل فنی دیگه باهاش سروکله زدیم و حتی باهاش مخالفت کردیم اما اون خیلی قشنگ و مسلط جوابمون رو داد. از حالتها و جوابها مشخص میشه طرف عملا چند مرده حلاجه.
استاد و چیزایی که خارج از برنامهء درسی خشک و تئوریک میگه خیلی تاثیر داره.
وقتی یه استادی میاد فقط تئوری میگه و خودش علاقه نداره و عددی نیست، دانشجو هیچ روحیه ای نمیگیره و خیلی مسائل هم که در کتاب و تئوری مطرح نمیشن. مثلا دانشجوی صفر کیلومتر از کجا میدونه بین زبان پاسکال و سی چه تفاوتی هست (از نظر عملی و دنیای برنامه نویسی) و با توجه به هدف و شخصیت خودش دنبال کدوم اینا باید بره.
کار نداریم، حتی اگر استاد پاسکال هم میامد بعدا از پاسکال درمقابل سی تعریف میکرد بد نبود. اینطور دانشجو بحث براش جذاب میشه و خیلی چیزای مهم رو که عملی و تجربی هستن یا در کتابهای دانشگاه نیامدن (یا اومدن اما براش روشن نیستن) میفهمه. بالاخره هم میتونه اولویت بندی کنه و بگه مثلا اول سی رو یاد میگیرم و بعدا اگر تونستم/لازم شد پاسکال رو یاد میگیرم.
خداییش هم اگر دانشگاه درس نخوندم بخش اعظمش بخاطر همینکه محیط دانشگاههای ما اصلا روح علمی و جذابیت نداره. وقتی کاربردهای عملی رو از ابتدا برای دانشجو روشن کنی و خودت این کاره و علاقمند باشی دانشجو هم ۱۰ برابر روحیه و انگیزه میگیره. همون یه جلسه و شاید یک ربع ساعت یا نیم ساعت صحبت با استاد سی ببینید چقدر روی من تاثیر گذاشت.
اینم که دانشگاه درس نخوندم بخاطر همین بود که دیدم کلی چیزای عملی جذاب رو بلد نیستم. دوران دانشگاه رو داشتم کتاب ویندوز و داس و HTML و جاوااسکریپت میخوندم و مخلفات ریز و درشت دیگه ای.
بعدها که پیشرفته تر شدم و قدرت بیشتری پیدا کردم و بیشتر هم متوجه اهمیت تئوری و همون مسائل پایه ای و کاربرد عملیشون شدم، حداقل ده برابر درسهای دانشگاه خودم مطالعه کردم. منابع اصلی و درجه یک رو در خیلی زمینه ها خوندم.

امکانات هم باید خوب باشه بنظرم. چون بعدا یه کلاسی هم میرفتم برای تقویت آزمون ورودی دانشگاه برای دورهء کارشناسی و استادش با لپ تاپ کار میکرد و برنامه ها رو در IDE مینوشت و اجرا میکرد و بوسیلهء پراجکتور روی صفحه مینداخت باعث شد که خیلی حال کنم و بازم انگیزهء بیشتری بگیرم. بنظرم این روش کار خیلی ملموس و جذاب هست و انگیزهء زیادی میاد. چون برنامه نویسی و رایانه یه چیزی هست که عملی و تئوریش تقریبا با هم یکی هست و میشه بلافاصله تئوری رو عملی کرد و نشون داد؛ بدون تاخیر و هزینهء خاصی. اگر بخش نمایش عملی رو حذف کنیم عملا حداقل نصف کارایی تدریس تئوری هم از بین میره. البته برای دانشجوهای معمولی اینطور هست. خب یکی از قبل پیشرفته هست یا خیلی قوی و با اراده و انگیزه هست به دلایل دیگری، اون بحثش فرق میکنه. ولی حتی برای اونم عملی باشه کارایی به میزان قابل توجهی بالاتر میره در اکثر موارد. اکثر دانشجوها هم این شرایط رو ندارن. همونطور که من اون موقع نداشتم.
راستی دست آخر اون امکانات رو هم از ما سلب کردن و لپ تاپ و پراجکتور رو ازش گرفتن و بقیهء دوره بصورت خشک و ناقص بدون تدریس عملی پیش رفت!! احتمالا میترسیدن که وسایلشون خراب بشه و خرج و دردسر بتراشه.

returnx
سه شنبه 23 فروردین 1390, 09:58 صبح
این درس فقط اسمش مباحث ویژه است ، ولی هر چی دوست داشته باشند درس می دهند که میتونه اصلا هم ویژه نباشه ....
مثلا تو دانشگاه ما اصولا تو مباحث ویژه C# درس میدن!!
یا مثلا تو درس آز گرافیک ، فوتوشاپ ، سویش مکس و... درس میدن در حالی که این درس رو اگه با یه استاد باحال بگیری به چگونگی ساخت اشکال هندسی با برنامه نوسی میپردازند ...
خوش بختانه من این ترم با یه استاد گرفتم که بدک نیست و پروژه های جالبی میده مثلا به من پیاده سازی یک اسکرین سیور با یک زبان برنامه نویسی داد که البته درسته هیچ کاری نداره(کلا 5 دقیقه ای تمومه) اما بنظر من از کار با فوتوشاپ خیلی بهتره...
در کل همه چی به استاد مربوط میشه اگه استاد باحال باشه ، چیز های باحالی هم یاد میده اگه نباشه که...
و خدارو شکر کن که بهتون تو مباحث ویژه C# یاد نمیدن...:چشمک:

eshpilen
سه شنبه 23 فروردین 1390, 10:12 صبح
خدایی این دانشگاهها و استاد دانشگاههای خارج رو نگاه کنید چقدر فرق دارن! اونا دانشگاه و استاد واقعی دارن. البته خب امکانات هم حتما دارن دیگه. باید همه چیز یه حداقلی ردیف باشه. اقتصاد، امکانات عملی. اگر وضع مالی استاد خوب باشه من دیدم حتی از جیب خودشون خرج میکنن یه جاهایی که دانشگاه بودجه و امکانات کافی نمیده. شک دارم استادهای ما حتی اگر وضع مالیشون خوب باشه براحتی از این کارا بکنن!
چقدر این استاداشون پروژه های پیشرفته و اختراع دارن.
اون استاد کجا و ببخشید ولی استادهای ما کجا.
کدوم یکی از استادهای ما در دوران دانشگاه یه پروژهء درست و حسابی از خودشون نشون ما دادن؟
حداقل زمان ما که اصلا اینطور و از این خبرا نبود (من ورودی ۷۹ بودم). الان خبر ندارم. خیلی بهتر شده؟
همینکه آدم اینا رو ببینه یه دنیا انگیزه و پشت گرمی هست. اینطوری حرف استاد رو باور و بهتر درک میکنی که تئوری چقدر مهم و بدردبخوره .
استاد باید خودش قوی باشه. حالا چه یه چیزی بصورت تئوریک بخواد تدریس کنه و نشون بده و چه یه چیزی عملی.
نباید هم از این بترسه که کم بیاره و بعضی دانشجوها اذیتش کنن و از این نترسه که یه چیزی رو نمیدونه بگه نمیدونم و فلان چیز رو نمیتونه جواب بده و حل کنه بگه باید برم روش بررسی و مطالعه کنم و بعدا اگر تونستم جواب میدم. البته این خصوصیات مستلزم این هست که طرف واقعا علاقمند باشه و یه توان واقعی داشته باشه. چون آدمی که ضعیف هست میترسه از اینکه اگر از این بحثها و کارها بکنه مشخص بشه که درواقع چیزی کمتر از اونی هم که بنظر میاد و فرض میشه بارشه. ولی یه آدمی که خوب کار کرده از این نمیترسه که مشخص بشه بعضی چیزهای دیگه رو بلد نیست. قرار و ضروری نیست همه همه چیز رو بدونن و بتونن.

returnx
سه شنبه 23 فروردین 1390, 10:27 صبح
خدایی این دانشگاهها و استاد دانشگاههای خارج رو نگاه کنید چقدر فرق دارن! اونا دانشگاه و استاد واقعی دارن. البته خب امکانات هم حتما دارن دیگه. باید همه چیز یه حداقلی ردیف باشه. اقتصاد، امکانات عملی. اگر وضع مالی استاد خوب باشه من دیدم حتی از جیب خودشون خرج میکنن یه جاهایی که دانشگاه بودجه و امکانات کافی نمیده. شک دارم استادهای ما حتی اگر وضع مالیشون خوب باشه براحتی از این کارا بکنن!
چقدر این استاداشون پروژه های پیشرفته و اختراع دارن.
اون استاد کجا و ببخشید ولی استادهای ما کجا.
کدوم یکی از استادهای ما در دوران دانشگاه یه پروژهء درست و حسابی از خودشون نشون ما دادن؟
حداقل زمان ما که اصلا اینطور و از این خبرا نبود (من ورودی ۷۹ بودم). الان خبر ندارم. خیلی بهتر شده؟
همینکه آدم اینا رو ببینه یه دنیا انگیزه و پشت گرمی هست. اینطوری حرف استاد رو باور و بهتر درک میکنی که تئوری چقدر مهم و بدردبخوره .
استاد باید خودش قوی باشه. حالا چه یه چیزی بصورت تئوریک بخواد تدریس کنه و نشون بده و چه یه چیزی عملی.
نباید هم از این بترسه که کم بیاره و بعضی دانشجوها اذیتش کنن و از این نترسه که یه چیزی رو نمیدونه بگه نمیدونم و فلان چیز رو نمیتونه جواب بده و حل کنه بگه باید برم روش بررسی و مطالعه کنم و بعدا اگر تونستم جواب میدم. البته این خصوصیات مستلزم این هست که طرف واقعا علاقمند باشه و یه توان واقعی داشته باشه. چون آدمی که ضعیف هست میترسه از اینکه اگر از این بحثها و کارها بکنه مشخص بشه که درواقع چیزی کمتر از اونی هم که بنظر میاد و فرض میشه بارشه. ولی یه آدمی که خوب کار کرده از این نمیترسه که مشخص بشه بعضی چیزهای دیگه رو بلد نیست. قرار و ضروری نیست همه همه چیز رو بدونن و بتونن.
البته همه استادای ما اینجوری نیستند ها ، بعضی ها واقعا افتضاح هستند ولی بعضی ها وا قعا عالی هستند...
ما یه استاد برنامه نوسی داشتیم که فوق العاده بود مثلا برای درس C++ شی گرایی رو همراه با مثائل ساختمان داده مثل Heap,Link List,Quee,.. دزس میداد که واقعا استاد توپی بود امکان نداشت که من ازش سوالی بپرسم و جواب نده یا مثلا 20 دقیقه ، 30 دقیقه سره یک مسئله برنامه نویسی باهاش بحث میکردم که واقعا تو برنامه نوسی من تاثیر داشت و کلا اصولی یاد می داد اما استاد هایی هم داشتیم برای درس مبتنی بر وب که بجای اینکه اون به ما یه چیز یاد بده ما باید بهش یاد میدادیم...
در کل استاد هایی هم هستند مثل آقای وحیدی (http://www.shomal.ac.ir/vahidi/)که فوق العاده اتد...
بازم میگم همه چیز به استاد بر میگرده...

HamedNet_ir
سه شنبه 23 فروردین 1390, 10:40 صبح
مباحث ویژه ی ما اومد سه جلسه vb.net درس داد اونم چه درس دادنی!
بعد شنبه که رفتیم کردش جاوا برای موبایل!
بعد یه پی دی اف داد که بخونید! انگار که نه انگار که استاده و باید درس بده!
آخر سر هم گفت برنامه بنویسید که ...

بهش گفتیم اصلا درس دادی که بتونیم بنویسیم؟
اصلا باید کجا سورس بنویسیم؟
گت مشکل خودتونه!
واقعا ویژه هست!

مهران رسا
سه شنبه 23 فروردین 1390, 10:44 صبح
بازم میگم همه چیز به استاد بر میگرده... 50 50 هست . نصفش به دانشجو برمیگرده . مثلاً شما اگر اون 20 دقیقه بحث رو توی کلاس ما میخواستی بکنی ، یک دفعه می دیدی همه دارن غرغر میکنن . وقتی هم سوال کنی ازشون که مشکل چیه وقتی دارم با استاد بحث میکنم ؟ اکثراً میگن : ولش کن ! بذار بگه زودتر تموم بشه !!! :متعجب:

returnx
سه شنبه 23 فروردین 1390, 11:48 صبح
50 50 هست . نصفش به دانشجو برمیگرده . مثلاً شما اگر اون 20 دقیقه بحث رو توی کلاس ما میخواستی بکنی ، یک دفعه می دیدی همه دارن غرغر میکنن . وقتی هم سوال کنی ازشون که مشکل چیه وقتی دارم با استاد بحث میکنم ؟ اکثراً میگن : ولش کن ! بذار بگه زودتر تموم بشه !!! :متعجب:
حرف شما درسته ، اما دو سه جلسه اول کلاس ما هم مثل شما بود تا زمانی که استاد یکم عصبانی شد گفت من دارم میبینم بخاطر پایین بودن سطح کلاس یکسری بچه ها که سطحشون بالا تر هست وقتشون داره حدر میره ، گفت از این به بعد می خوام سطح کلاس رو ببرم بالا بچه هایی که سطحشون پایین هست باید خودشون رو به کلاس برسونن ، بعد از اون جلسه شروع کرد به سنگین درس دادن ، دانشجو هایی هم که ضعیف بودن مجبور بودن که به بحث هایی سر کلاس میشه گوش بدن تا درس یاد بگیرن و نیافتند...
اگه تمام استادا اینجوری درس بدن ، دانشجو ها مجبور میشند که سطحشون رو بکشونند بالا ، ولی...
اگه ما یه چنین دانشگاهایی داشته باشیم دیگه سر کلاس مباحث ویژه C# یاد نمیدند یا سر کلاس آز گرافیک فوتوشاپ یاد نمیدند...
به قول دوستمون :
واقعا ویژه هست!

میلاد قاضی پور
سه شنبه 23 فروردین 1390, 13:41 عصر
من پودمان پنج کاردانی آی تی ام . تا دیروز برای دروس تخصصیمون هرچی استاد داشتیم همشون کمی تا قسمتی شل و ول بودن و سواد درست و حسابی هم نداشتن . یعنی همه ی دانشجو ها قلق استادا رو پیدا کرده بودن و میدونستن چطوری راضیشون کنن که کمتر درس بگن بیشتر استراحت بدن ، چی درس بدن و ....
اما دیروز استادمون عوض شد و جناب اقای دکتر فنائی به دعوت رئیس دانشگاهمون برای تدریس تشریف آوردن.یعنی اینو بگم از همون لحظه ی اول بچه ها همچین مثبت و درسخون شدن و ازش حساب بردن که ینی من یه چی میگم تو یه چی میشنویاااا.... همه ی دانشجوها انگار که از یه خواب غفلت بیدار شده باشن ، به خودشون اومدن . اینا تازه فهمیدن که دانشجو بودن یعنی چی دقیقا !

arta.nasiri
چهارشنبه 24 فروردین 1390, 04:02 صبح
والا فکر کنم مباحث ویژه ای که استاد ما درس گفت واقعا ویژه بود :لبخند:
توهین نشه ولی استاد که خودش کلا تعطیل بود. اومد گفت c# درس میدم ولی هیچی بلد نبود جزوه استاد نصیری رو داد گفت برین بخونین. بعدش جلسات تئوری که میومد چیزی جز توضیح if while for و اینجور چیزا نداد یعنی چیزی بلد نبود بگه. کلاس های عملی هم که یک جلسه میگفت فیبوناچی رو بنویسین یک جلسه میگفت عدد اول رو بنویسین و خلاصه تا آخر ترم کارمون این بود. آخر ترم هم یک پروژه گفت کفمون برید :لبخند: فکر میکنید چی گفت ؟.................. آره درست حدس زدی گفت ضرب ماتریس n*m رو بنویسن.

این بود داستان درس مباحث ویژه ما :لبخند:

Mehdi Naderi
چهارشنبه 24 فروردین 1390, 08:49 صبح
من تمام نظریات دوستان رو خوندم . با کمال تاسف باید بگم که این مشکل در تمام رشته ها وجود داره و مختص رشته کامپیوتر نیست
یعنی اینکه استاد میاد سرکلاس یه جزوه با خودش داره که حتی خودش از خیلی از مطالبش سر در نمیاره
اگه خیلی بخواد تحویل بگیره یه نیم ساعت مثلا درس میده و بعد مطالعه ازاد - گفتگو -.....
آنچه که مهمه اینه که خود دانشجو هدف از حاضر شدن در کلاس و اتلاف وقت خودشو در نظر بگیره و استاد هم موقع تدریس و در همون دو سه جلسه اول دستش میاد که روش تدریسش چه جوری باشه به نظر من در دانشگاه های ایران سیستم تدریس فقط به درد ایده دادن به دانشجو میخوره و در نهایتش باید خود دانشجو با کلی خوندن کتاب و اینترنت ...
یه چیزایی رو بطور عملی یاد بگیره
بنابراین به نظر من بیشتر هدف دانشجو و فعالیت خودش مهمه تا استاد اون موقع جناب استاد مجبور میشوند تمام مشکلات و سوال های دانشجویان رو جواب بدن و اینجوریه که سطح کلاس بالا میره و دانشجو خسته و کسل نمیشه

بهزاد علی محمدزاده
چهارشنبه 24 فروردین 1390, 23:45 عصر
سلام
ما هم مباحث ویزه #c داریم . باور می کنید توی یه زبان شی گرا داریم تابعی برنامه می نویسیم . مثل سی !
برنامه ایی بنویسید که ...

فاکتوریل ... آخه تو مباحث ویژه فاکتوریل ! مگه ما اینها رو تو سی پلاس پلاس نخوندیم ؟ بعدش هم ساختمان داده . دیگه چه معنی داره که تو مباحث ویژه فاکتوریل !
چه می دونم معادله درجه دوم ... کی قراره کمی از شی گرایی گفته بشه معلوم نیست ...

تو این راه که داریم پیش میریم . پای آموزشمون سخت می لنگه . من واقعا از این مساله آزرده خاطرم ...

returnx
پنج شنبه 25 فروردین 1390, 00:38 صبح
چه می دونم معادله درجه دوم ... کی قراره کمی از شی گرایی گفته بشه معلوم نیست ...
شی گرایی هم جزو مباحث ویژه نیست این ها رو هم در برنامه نوسی پیشرفته 2 خوندیم...
در مباحث ویژه باید مباحثی مثل Socket Programing,Multi Thearding و ... گفته بشه وگرنه اگه بخوان شی گرایی رو بگن بازم توقیقی نداره...

مهران رسا
پنج شنبه 25 فروردین 1390, 01:32 صبح
در مباحث ویژه باید مباحثی مثل Socket Programing,Multi Thearding و ... گفته بشه وگرنه اگه بخوان شی گرایی رو بگن بازم توقیقی نداره...
کی ؟ چی ؟ کجا ؟ آموزشدکه ؟ کاردانی ؟ Socket Programming ؟

returnx
پنج شنبه 25 فروردین 1390, 02:04 صبح
کی ؟ چی ؟ کجا ؟ آموزشدکه ؟ کاردانی ؟ Socket Programming ؟
چرا انقدر تعجب کردید؟!
منظورم این بود اگه این مباحث رو بگن اونموقع تازه میشه یه دانشگاه واقعی...
من که ترم 4 ام ، اگه ساختمان داده و زبان ماشین رو بزاریم کنار ، تا حالا هر چی در درس های تخصصی گفتن همونایی بود که در هنرستان گفتن...
مثلا برنامه نویسی که همون بود دیتا بیس که کاملا همون بود حتی یک "و" رو هم تغییری ندادند،شبکه که دیگه ترکوندی 3 سال همش همون مطالب رو تکرار می کنند حتی در مبانی مهندسی اینترنت هم همین مباحث شبکه رو دوباره میان میگن با مقدار بسیار کمی تغییر...
خوب دانشجو دق میکنه دیگه...
والا ما دیگه هیچ انگیزه ای برای دانشگاه رفتن نداریم ، اگه تو همین فروم برنامه نویس فعالیت کنیم چیز های بیشتری یاد می گیریم...

Software.Student2010
پنج شنبه 25 فروردین 1390, 04:08 صبح
یادش بخیر دکه

بهزاد علی محمدزاده
پنج شنبه 25 فروردین 1390, 15:54 عصر
دوست عزیزی که این بحث وایجاد کردی ... تا الان همه مشکلاتی که گفتی من هم باهاشون مواجهه هستم . و هستند کسان دیگه ایی هم در شرایط ما .

من انتظار داشتم وقتی وارد دانشگاه میشم حداقل ۵۰ نفر علاقمند به کامپیوتر رو ببینم تا باهاشون کار کنم . اما حتی 5 نفر رو هم ندیدم و در اکثر کلاس ها خودم تک و تنهام . حتی بیش از 95 درصد بچه ها مستعد هم نیستن . یعنی استعداد یادگیری علوم کامپیوتر رو ندارن .

اما اگر بخوایم مثبت ببینیم . این هم شاید امتیازی باشه . به هر حال پیشرفت شما با همکلاسی هاتون فرق داره و بازار کار هم به شما احتیاج داره که تعدادتون خیلی کمه . ( گرچه نقطه مثبت جالبی نیست اینکه تو کشور ما اینگونه وضعیت آموزشی داریم ) اما ما مثبت ببینیمش تا سرد نشیم نسبت به درس . پس تا می تونید کار کنید و فاصله تون و با بقیه بیشتر .

شما درسهای تخصصی رو عمیق کار کنید و کنکور های مقاطع بالاتر رو جدی بگیرید ( بگیریم ) تا انشاء الله دانشگاه های بهتری قبول شوید ( شویم ).

به هر حال هر چقدر هم که به این رشته علاقه مند باشیم اگر کنکور ها رو پایین و هم سطح اون دانشجو ها بزنیم . خب طبیعتا باهاشون هم کلاسیم . و اساتیدی هم که برامون میارن سطحشون خیلی بالا نیست .

میلاد قاضی پور
پنج شنبه 25 فروردین 1390, 17:01 عصر
من فکر میکنم تغییر در سرفصل دروس دانشگاههای ما(حداقل در رشته های مربوط به کامپیوتر به این زودی ها اتفاق نمی افته. چون همین سطح آموزش نیاز درصد بالایی از اداراتو سازمانهای دولتی رو برطرف میکنه.پس هزینه ی زیاد برای بالا بردن کیفیت اموزش برای دولت مرقوم به صرفه نیست. درکشور ما مردم در خدمت دولت هستند نه دولت در خدمت مردم . شما متخصص و با سواد بشید که چی؟ کادر فنی و تیم کارشناسان مورد نیاز در ادارات توسط خود مسئولین تربیت میشن و چون نیاز زیادی وجود نداره پس دانشگاههای ما در همین سطح باقی خواهند موند.

ricky22
پنج شنبه 25 فروردین 1390, 19:39 عصر
شی گرایی هم جزو مباحث ویژه نیست این ها رو هم در برنامه نوسی پیشرفته 2 خوندیم...
در مباحث ویژه باید مباحثی مثل Socket Programing,Multi Thearding و ... گفته بشه وگرنه اگه بخوان شی گرایی رو بگن بازم توقیقی نداره...
خب باید به همه ی دانشجو ها از نظر فنی نگاه کرد.
برای Socket Programming مهندسی اینترنت و برای Multi Threading برنامه نویسی همروند هست.
در ضمن در برنامه نویسی پیش 2 بیشتر C++ تدریس میشه.
من که واقعا از اینکه OO را جدا تدریس می کنند استقبال می کنم.

returnx
جمعه 26 فروردین 1390, 00:28 صبح
خوب یکی از مشکلات اساسی که ما تو کشورمون باهاش درگیر هستیم این که سر فصل های درس هایی که می دند به روز نیست و اکثرا قدیمی هستند...
یا مثلا .net تدریس می کنند با همون روش ماژولار که در این صورت فقط دانشجو با کنترل های جدید کار میکنه نه ساختار برنامه نویسی جدید...
حالا ما موندیم اینار به کی بگیم که حده اقل یکم در روند آموزشی تغییری ایجاد بشه!!

Felony
جمعه 26 فروردین 1390, 18:57 عصر
از اين بحث ها تو اين سايت بارها و بارها شده ، خوب چه نتيجه اي داشته يا داره ؟ الان اومديد اين حرف ها رو زديد چي شد ؟

من هم مثل شما دقيقا با همين مشکلات مواجه هستم ، تو داشنگاه ما درس مباحث ويژه دلفي درس ميدن ، استاد مياد سره کلاس ميگه يه برنامه بنويسيد که اسم و فاميل و نمره 10 نفر رو بگيره و بريزه تو بانک Foxpro و از اين خزعبلات ؛ خلاصه اينکه تو ايران دانشگاه براي کساني که چيزي بلدن = کحلي براي دريافت مدرک ، نه بيشتر و نه کمتر و براي کساني که چيزي بلد نيستن = يک تکنسين کامپيوتر شدن + مدرک !

اگر ميخواي به اميد دانشگاه باشي کلات پس معرکس خودتون بايد دنبال فراگيري باشيد و مطالب مورد نيازتون رو ياد بگيريد ؛ اين مشکل به استاد بر نميگرده بلکه به سيستم آموزشي بر ميگرده ، من ترم پيش با يکي از اساتيد دانشگاه سخت افزار برداشتم که اولين بار بود اين درس رو تو دانشگاه ما ارائه ميکرد ولي توش تخصص داشت و رشته خودش هم سخت افزار بود و براي دکترا ميخوند ، ايشون سر کلاس مباحث مربوط به گيت ها و نحوه محاسبات در داخل پردازنده و ... رو درس ميداد ، حدود 4 جلسه درس داد و ديد به جز 3 نفر سر کلاس همه مات و مبهوت نشتن و موندن که چي ميگه بعد گفت با اين رويه همه ميافتن و شروع کرد به درس دادن اينکه اين قطعه هارد هست و اين يکي کارت گرافيک ؛ خوب به نظر شما وقتي سطح علمي پائينه چي کار کنه ؟ همين الان شما به بقل دستيت تو دانشگاه بگو VPS يا ... مخش دود ميکنه اون وقت توقع چي رو داري ؟

يکي از اصلي ترين مشکلات سطح کلي دانشگاه هست ، الان اون دوستاني که از يک شهرستان رفتن شهرستان ديگه خودشون رو با کساني که بومي همون شهرستان محل تحصيل هستن مقايسه کنن نتيجه رو ببينن ! افراد بومي هر شهرستان سهميه بومي براي قبول شدن تو دانشگاه دارن و فردي که از شهر ديگه مياد سهميه اي بومي ندارن ، مثلا من رتبم 2030 شد ، الان تو دانشگاه بچه هايي که براي همين شهرستان هستن و سهميه بومي داشتن با رتبه 8000 اين دانشگاقبول شدن ، اين يعني افتزاح نظام آموزشي !

مهران رسا
جمعه 26 فروردین 1390, 19:15 عصر
آقای تاجیک پس ما تا کی باید بشینیم و بگیم مشکل از نظارم آموزشی هست ؟ از ما که دیگه گذشت اما حداقل شاید گوشه کناری از این بحث ها به گوش مسئولین برسه و برخی مشکلات هرچند کوچک ، برای آیندگان حل بشند . ضمن اینکه شاید تعدادی از دوستانی که این مبحث رو مطالعه میکنند جزو استاید و مدرسان آینده باشند پس نباید اهمیت این گفتگو ها رو دست کم گرفت . ما باید از هر فرصت برای ایجاد تلنگری در تغییر فکر جمعی استفاده کنیم و بیان واقعیات رو وظیفه خودمون بدونیم .

masoud.t123
جمعه 26 فروردین 1390, 20:34 عصر
اگه توی مباحث ویژه بهتون ویژوال بیسیک 6 درس داده بشه،چه حسی بهتون دست میده؟:متعجب::افسرده:

ricky22
جمعه 26 فروردین 1390, 21:24 عصر
یک از مشکلات دیگر رشته نرم افزار هم اینه که هر کسی میاد داخله این رشته درس بخونه و خود به خود کسایی که ذهنیتی ندارند و علاقه ندارند سطح کلاس رو پایین می آورند.
طرف امتحان دانشگاه آزاد میده رشته ی X بعد قبول نمیشه زنگ می زنند بهش که شما قبول نشدی اما نرم افزار دانشگاه شهر X قبول شدی.
هر دانشگاهی تاسیس می‌شه اولین رشته‌ای که میاره نرم افزار هست چرا که امکانات ازمیشگاهیه گرونی نیاز نداره یک میز و یک کامپیوتر که همونم درست فراهم نمیکنند.
اگر کسایی‌ که دانشگاه قبول میشن رشتهٔ نرم افزار بیان قبل از اینکه وارد میشن یک مصاحبه بدن تعیین بشه آیا این جنابی که اومده این رشته به درده این رشته می‌خوره یا نه؟
همین شده کلاس رشته نرم افزار اومده پایین ! دیگه آدم روش نمی‌شه بگه داره کامپیوتر می‌خونه داره همهٔ کافی اینترنت‌ها هم نوشتن :
رایت سی‌دی ، تعمیرات کامپیوتر انجام پروژه‌های برنامنویسی ! بد یکی‌ مثل امثال ما که به برنامنویسی علاقه داره و براش زمان میذاره تو ذوقش می‌خوره.
پففففففففف.

eshpilen
جمعه 26 فروردین 1390, 22:15 عصر
هدف من این بود که بدونم و بتونم.
برام دیگران اهمیتی ندارن.
آدم نمیتونه همه چیز رو با هم داشته باشه.
و باید بدونه دنبال چی هست و وقتی به اون رسید راضی باشه و فراموش نکنه هدفش چی بود.
منم الان راضی هستم چون خیلی چیزهایی که رو که آرزو داشتم الان میدونم و میتونم. البته هنوز راهم به پایان نرسیده و دوست دارم بتونم از این توان عملا بهرهء بیشتری ببرم (البته نه لزوما به شکل ثروت).
هدفم این نبود که مردم من رو به رسمیت بشناسن. واسه همین برام مهم نیست اگر کسی تفاوت ها رو تشخیص نده و پول و احترامی بابت زحمت و تواناییم بهم ندن. از اولش میدونستم که این هدف کم ارزش و ضمنا غیرقابل کنترلی هست. وابستگی به نظر و خواست و احساسات دیگران، خیلی وقتا نامطلوب و ناکاراست.
البته آدم برای زندگی نیاز به یک درآمد حداقلی داره که شکر خدا بقدر کافی روزیم تاحالا تامین شده.
انسان باید به یه تکامل شخصیتی برسه و بتونه واقعیت ها و اصول بزرگی رو بشناسه و اجرا کنه.
در این دنیا تقریبا هرگز نمیتونید همه چیز رو با هم داشته باشید.
برای یکسری چیزها باید چیزهای دیگری رو فدا کرد.
باید هزینه پرداخت.
گاهی هزینه های بزرگ.
برای علاقمندی ها. برای انسانیت و معنویت.
و باید بین بعضی چیزها تعادل برقرار کرد.
نباید فکر کرد همه چیز باید در خدمت ما و برامون ردیف باشه. اونم با تنبلی و راحت طلبی ای که ما داریم. برای بیشتر داشتن باید بیشتر تلاش کرد.
یعنی واقعیت اینطور نیست و با این وضعیت نمیشه. حتی باوجود آدمهایی که مثل خود ما فکر میکنن. ما خودمون جزیی از این نشدنی بودن هستیم. ما خودمون باعث میشیم جهان اونقدری که میتونه ایدئال نباشه. هرکس به فکر خودشه و فکر میکنه همه چیز باید براش ردیف و در خدمتش باشه. درحالیکه حاضر نیست کوچکترین هزینه و گذشتی برای دیگران و بقیهء بشریت بکنه. حاضر نیست منافع عمومی و درازمدت بشریت رو بحساب بیاره. همه فقط میخوان مصرف کنن. کرهء زمین رو در عرض چند صد سال که یک لحظه در تاریخش بحساب میاد به وضعیت قرمز و تباهی و تحلیل منابعش رسوندن به همین شکل.
باید به آزادی دیگران احترام گذاشت.
و از دیگران انتظار زیادی نداشت.
همونطور که دیگران نمیتونن از ما انتظار زیادی داشته باشن.
هروقت ما برای بشریت و انسانیت کاری کردیم، میشه نسبت به بقیه هم دید مثبت تری داشت.

Felony
شنبه 27 فروردین 1390, 08:43 صبح
آقای تاجیک پس ما تا کی باید بشینیم و بگیم مشکل از نظارم آموزشی هست ؟ از ما که دیگه گذشت اما حداقل شاید گوشه کناری از این بحث ها به گوش مسئولین برسه و برخی مشکلات هرچند کوچک ، برای آیندگان حل بشند . ضمن اینکه شاید تعدادی از دوستانی که این مبحث رو مطالعه میکنند جزو استاید و مدرسان آینده باشند پس نباید اهمیت این گفتگو ها رو دست کم گرفت . ما باید از هر فرصت برای ایجاد تلنگری در تغییر فکر جمعی استفاده کنیم و بیان واقعیات رو وظیفه خودمون بدونیم .
والا اگر گوش شنوایی باشه و این قبیل حرف ها به اون گوش برسه ( یا شایدم اگر اجازه بدن برسه ) خیلی خوبه .

بهزاد علی محمدزاده
دوشنبه 29 فروردین 1390, 22:47 عصر
تنبل ترین . و بی انگیزه ترین دانش آموزان وارد رشته کامپیوتر شدن تو هنرستان ها ... عدم شناخت این رشته باعث شده مردم خیال کنند بچه شون که زیاد پای کامپیوتر می شینه مخه کامپیوتره ! ( اون که نمی دونه داره چت می کنه ) ... خیلی از این بچه های دانشگاه خانواده هاشون فرستادن شون رشته کامپیوتر ... گفتن رشته های دیگه ریاضی داره برو این خوبه با کامپیوتر کار می کنی ... تو هم که از صبح تا شب پای کامپیوتری !!! دیگه نمی دونن که باید بیاد ذخیره و بازیابی اطلاعات و اسمبلی و برنامه نویسی پیشرفته و ... بخونه

بازی هاش و خودش نصب کرده و یه نگاهی هم به ویندوز فامیل انداخته خیال می کنن رشته کامپیوتر اینه و الان این مخ شده ...

متاسفانه مشاور هم معنی نداره تو سیستم آموزش ما ...

eshpilen
سه شنبه 30 فروردین 1390, 08:16 صبح
ای گفتی ها.
ولی فکر میکنم اینا هم همش خودش نتیجه هست و علت اصلی و سرمنشاء نیست.
حالا مثلا ما باید با فکر مردم چیکار بکنیم؟
خب مردم همیشه همینطور بودن. در طول تاریخ. خیلی وقتا تقصیر هم ندارن خب چه میدونن!

mf_007
سه شنبه 30 فروردین 1390, 20:48 عصر
به نظر من کنکوری که برای رشته نرم افزار گرقته می شه باید طور دیگه ای باشه نمی دونم چطوری ولی با این شیوه کنکور خیلی از افرادی که به نرم افزار علاقه ندارن و استعدادش رو هم ندارن راحت وارد دانشگاه می شن فقط برای مدرک . بعد که میان تو کلاس باعث پایین اومدن سطح کلاس می شن استاد هم این وضعیت رو می بینه کاری نمی تونه بکنه بعضی استادها هم که سواستفاده می کنن و کم کاری می کنن ما داریم استادی که درس 3 واحدی تخصصی که عملی هست رو تو یک ساعت و نیم تموم می کنه و هیچی هم نمی تونی بگی چون بچه ها راضی هستن.