PDA

View Full Version : مطالبی در حد هذیان که افرادی مدعی دانش و مهارت در موضوعات برنامه نویسی مطرح میکنند!



eshpilen
سه شنبه 18 مرداد 1390, 13:04 عصر
باید بگم این موردی که مطرح خواهم کرد اولین تاپیک و مطالب و افرادی از این دست نیست که تا حالا به این صورت دیدم.
بارها تاحالا افرادی آمدن و چیزهای کاملا بی سر و ته و غیرمنطقی و بسیار عجیب در زمینه های برنامه نویسی که آدم در وهلهء اول متوجه اونها میشه مطرح کردن. معمولا این افراد ادعاشون هم میشه و میگن نمیدونم چند سال تجربه دارم یا با فلان تیم امنیت و هک کار کردم یا دوستم که هکر معروف جهانی هست اینا رو گفته و نمیدونم من رو آموزش داده و از اینطور حرفا.

البته همونطور که احتمالا متوجه شدید بیشتر این موارد مربوط به مباحث هک و امنیت میشن.

یک نمونه از چنین افراد و مطالبی رو میتونید بطور مثال در این تاپیک مشاهده کنید:
http://barnamenevis.org/showthread.php?298096
البته منظورم موضوع و پست اول و استارتر تاپیک نیست، بلکه مطالب کاربری با آیدی Net So (http://barnamenevis.org/member.php?210728-Net-So) رو میگم.از نظر بنده اینطور مطالب خیلی عجیب هستن و همیشه فکر میکردم اینطور افراد چه کسانی هستن و چطور چنین نظراتی دارن و ادعاشون هم میشه. یه نظریه دارم که شاید درست باشه. میتونید این نظریه رو در این پست بنده بخونید:
شایدم اینها افرادی کم سن و سال هستن که تازه یه چیزی به خیال خودشون یاد گرفتن.
آدم قبل از اینکه دانش و مهارت پایه ذهنیش کامل رشد کنه بیاد بره روی کامپیوتر و برنامه نویسی مطالعه کنه آخر و عاقبتش همین میشه.
این پدیده قبلا وجود نداشته، الانه که طرف هنوز درسای راهنمایی رو تموم نکرده میبینی داره به خیال خودش کامپیوتر و برنامه نویسی و هک و امنیت کار میکنه!
ذهن وقتی دانش و مهارت پایه رو نداشته باشه و تربیت نشده باشه دچار توهم و هذیان میشه.

پست اصلی و کامل (http://barnamenevis.org/showthread.php?298096-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%84-%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B9-mysql_real_escape_string-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-mssql&p=1312612&viewfull=1#post1312612)
پست دیگر مرتبط برای روشن شدن موضوع مطرح شده (http://barnamenevis.org/showthread.php?298096-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%84-%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B9-mysql_real_escape_string-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-mssql&p=1312610&viewfull=1#post1312610)

موضوع دیگه ای که جای تعجب داره اینه که چرا کمتر کسی این مطالب رو زیر سوال میبره؟ حتی سوال هم نمیکنن و توضیح بیشتری نمیخوان. شاید یجورایی میترسن و یا حالش رو ندارن. ولی در این مطالب چیزهایی مطرح میشن که همه مدام باهاشون سروکار دارن و اگر تکلیفشون مشخص نشه برنامه نویسی همه زیر سوال میره. ما در تالار PHP حداقل یکی دو نفری داریم که سطح سواد بهتر و تجربهء بیشتری دارن و بعضیاشون بقول خودشون 7 گیگ فقط E-Book مطالعه کردن!! بعد این افراد در این موضوعات هیچ نظری نمیدن، هیچ اظهار تعجبی نمیکنن، ایرادی نمیگیرن، سوالی مطرح نمیکنن، توضیح و اثباتی نمیخوان. درحالیکه در خیلی موارد دیگه بعکس سریع حضور پیدا کرده و همکاری میکنن.
من موندم چطور دوتا جوجه نوجوان هذیان گو این افراد حرفه ای رو با درج چنتا کد عجیب غریب و حرفهای قلمبه سلمبه میترسونن که جیکشون هم درنمیاد! واقعا که ضایع هست و احتمالا نشون میده سطح سواد اونا هم بقدر کافی بالا نیست، وگرنه اعتمادبنفس و جسارت بیشتری میداشتن. حتی یه مبتدی پرپشتکار هم که میخواد چیزی یاد بگیره نباید اینقدر ترسو باشه، چه برسه به کسانی که مثلا بزرگان یه تالاری هستن.

واقعا ما در برنامه نویسی در کجای کار هستیم؟
ظاهرا برنامه نویسان واقعی با سواد اصولی و پایهء آکادمیک، و حتی برنامه نویسان تجربی با دانش پایهء اولیه، در فرومهای برنامه نویسی ما خیلی کم هستن و همه جا جولانگاه نوآموزان و نوجوانانی شده که هنوز هیچی نشده میخوان پروژه بگیرن و درآمد داشته باشن. یه دوتا بزرگتر هم پیدا نمیشد این افراد رو ارشاد کنن؟ طرف دوتا کد وصله و پینه کرده فکر میکنه بقدر کافی برنامه نویس شده که حالا سفارش بگیره و ادعا کنه و واسه خودش درآمدی داشته باشه. هرچند بله هرکسی میتونه کم و بیش در زمینهء برنامه نویسی کارهایی بکنه، اما ظاهرا خیلی کارهای بازار رو دارن افرادی انجام میدن که سواد برنامه نویسی درست و حسابی ندارن و سنشون هم کمه.
بنظر شما این پدیدهء عجیبی نیست؟
برنامه نویسان خبره و بالغ ما کجا هستن؟
نمیدونم شایدم بیشتر مبتدی ها و نوجوانان هستن که در این فرومها فعالیت میکنن و بنده زیادی تعجب کردم. شاید اصولا حرفه ای های واقعی مطالب مطرح شده در اینطور مکانها رو جدی نمیگیرن و با این افراد بحث نمیکنن.

IamOverlord
سه شنبه 18 مرداد 1390, 18:34 عصر
سلام دوست عزیز،
حرفاتون جالب بود ولی کشور ما رو با کشور های دیگه مقایسه نکنید.
فکر می کنید چند ساله که ایرانی ها با کامپیوتر و برنامه نویسی رابطه برقرار کردن؟ مثل کشور های دیگه 50-60 سال؟ این جا بیشترشون نسل جوونن که می رن دنبال این کارا. (نه باباهاشون! :قهقهه:)

eshpilen
سه شنبه 18 مرداد 1390, 20:10 عصر
منم یه زمانی هیچی نمیدونستم، ولی حداقل اینقدر میفهمیدم که وقتی چیزی رو کامل درک نکردم و یا تست و اثبات عملی نشده برام نیام از خودم افسانه پردازی کنم.
البته بخاطر همین گفتم این افراد یجورایی انگار هنوز مراحل تکامل ذهنی و شخصیتی خودشون رو طی میکنن. چون اینطور کارها فقط از یک ذهن ناقص و سردرگم برمیاد که بنظرم مشخصهء بارز نوجوانی است.

گاهی حتی در سایتهای تخصصی و مقالات رسمی اونها چیزهای مضحکی پیدا میشه.
بطور مثال در یک سایت تخصصی PHP یک بار مقاله ای در صفحهء اولشون زده بودن که توش صریحا نوشته بودن از تصاویر PNG استفاده نکنید، چون مرورگر IE باهاشون مشکل داره.
خلاصه بنده پیگیری کردم و معلوم شد مشکل فقط سر تصاویر PNG دارای Transparency (زمینهء شفاف) هست. اما اون مقاله بطور کلی گفته بود از تصاویر PNG استفاده نکنید! فقط بخاطر یک بخش از کارایی تصاویر PNG روی مرورگر IE. آخرش قرار شد این حرف رو اصلاح کنن. ضمنا این مشکل برای مرورگر IE دارای یک Fix هست که هرکس میتونه ازش استفاده کنه و مشکل رو رفع میکنه.

ببینید این مسائل نشون میده درک و دقت چقدر پایین هست و خیلی افراد جز یه برداشت سطحی و کلی از مقالات و نکات حتی ساده قدرت درک بیشتری در زمینه های تخصصی ای که توش مدعی هستن و احتمالا فعالیت شغلی هم دارن و براش فروم تخصصی هم تاسیس میکنن و مقاله میدن ندارن. و چقدر دانش و قدرت استنباط این افراد محدود هست که هنوز مشخصات فرمت های تصویر متداول رو هم نمیدونن و حتی اینقدر دقت نداشتن که ببینن اینهمه سایت همین حالا دارن از تصاویر PNG استفاده میکنن و مشکلی هم با هیچ مرورگری ندارن! یه انگلیسی دست و پا شکسته حتما میخونن و بعدش فتوا میدن، و نتیجه این قبیل موارد هست و حتی مواردی که بنده دیدم یه مطلبی رو 180 درجه برعکس بیان کردن!!

راستی یه بار هم بنده رو از یکی از این فرومها اخراج کردن. چون گفته بودم کاربران این فروم کم سواد هستن و بعدش دعوا درگرفت!! بعدش هم یکیشون ایمیلم رو با ایمیلی حاوی فحشهای رکیک بمباران کرد!
خب البته اینترنت هست و هرکس میتونه توش هرکاری بکنه و دوتا بچه هم میرن سایت و فروم تخصصی میزنن و از قضا کارشون میگیره.

نقص دانش و منطق، غرور و زود عصبانی شدن و اختیار خود را از دست دادن، همه مشخصه های نوجوانی هستن.



فکر می کنید چند ساله که ایرانی ها با کامپیوتر و برنامه نویسی رابطه برقرار کردن؟ مثل کشور های دیگه 50-60 سال؟ این جا بیشترشون نسل جوونن که می رن دنبال این کارا. (نه باباهاشون! :قهقهه:) اینم حرفیه :متفکر:
بنظر منطقی و توجیه گر میاد.
بهرحال این وضعیت منجر به پدیده های کمیاب و شگفت انگیزی شده!

مهران رسا
سه شنبه 18 مرداد 1390, 22:21 عصر
فقط پیشنهاد میکنم وقتی با همچین افرادی(که تعدادشون هم کم نیست) برخوردید ، به راحتی Ignore کنید و از کنارش رد بشید.

eshpilen
چهارشنبه 19 مرداد 1390, 09:04 صبح
بنده نمیتونم همینطوری درمقابل مطالب اشتباه سکوت کنم. فکر میکنم این لازمه که اشتباه بودن اونها رو نشون بدم. البته طبیعتا تاحدی که برام ممکنه.
اینکه میگم لازمه منظورم اینه که هم وظیفه میدونم و هم در نهایت به نفع همه منجمله خودمه.
بنظر بنده جامعهء بشری باید نسبت به هرچیز اشتباهی حساس باشه و سعی در اصلاح اشتباهات و انحرافات داشته باشه.
وگرنه به مرور همه چیز بین افراد بیشتری گسترده و بدتر و حل مسائل دشوارتر میشه و ضررش به همه میرسه. البته این یه احتماله، اما نمیشه از کنارش بسادگی گذشت. وقتی میشه برای چیزی در موضع خودش تلاش و حلش کرد، بهتره این کار رو آدم همون موقع انجام بده، چون معمولا خیلی راحتتر و سریعتره. هرچیزی رو باید به موقع خودش انجام داد و کار امروز رو به فردا موکول نکرد.
وقتی به دیگران کمک کنی، وقتی به جامعه کمک کنی، وقتی به پیشرفت جمعی کمک کنی، که اینا همه وظیفه ای هست بر کسانی که آگاهی و توانش رو دارن، هم از نظر اصول معنوی و بنظرم هم از نظر اصول مادی در نهایت/در مجموع به نفع خودت هم هست.

مهران رسا
چهارشنبه 19 مرداد 1390, 11:16 صبح
زمان میبره eshpilen جان. افرادی که ذکر کردید ، قبل از اینکه دانش پایینی داشته باشند طرز فکر متفاوتی دارند. که به اقتضای سنشون هم هست. یه خورده که بزرگ تر بشن. میفهمن دورو برشون چه خبره! کی به کیه! چی به چیه! اینجا کجاست! واسه چی اینجان!


بنده نمیتونم همینطوری درمقابل مطالب اشتباه سکوت کنم. فکر میکنم این لازمه که اشتباه بودن اونها رو نشون بدم. البته طبیعتا تاحدی که برام ممکنه.
درسته ، ولی یه موردی که هست اینه که شما بد و احساسی انتقاد میکنی و این خودش ممکنه نتیجه رو برعکس کنه.

eshpilen
چهارشنبه 19 مرداد 1390, 11:51 صبح
خیلی سعی میکنم با دیگران بصورت خنثی رفتار کنم و طوری وانمود کنم که انگار دارم با یک کامپیوتر بدون تقصیر و منافع شخصی صحبت میکنم، اما حقیقتا این کار مشکلی هست و بعضی وقتا به جایی میرسم که فکر میکنم ادامهء این رویه و صرف وقت و انرژی براش احمقانه هست. بخصوص وقتی که نشانه های حقه بازی و دروغگویی و ناجوانمردی رو میبینم و به این نتیجه میرسم که طرف آدم ناراستی هست و نیت بدی داره. البته قبول دارم که اینم یه احتمال هست که هیچوقت نمیشه ازش مطمئن بود.
شاید یک دلیل دیگر اینکه به خودم اجازه میدم با دیگران خشن باشم و با صراحت نظرم رو بگم این باشه که فکر نمیکنم این کار به خودی خودش نامشروع باشه و خودم تحملش رو دارم. بهرحال اینجا یه محیط مجازی هست و اکثر ما با هویت های مجازی موقت و ناشناس هستیم و میدونم که از بابت خشونت لهجه و حتی توهین دیگران و برداشت های منفی اونا از شخصیت خودم، در نهایت ضرری بهم نمیرسه اگر خودم عاقل و به خود مسلط باشم. من ترجیح میدم دیگران باهام خشونت گفتار داشته باشن تا اینکه همه چیز مبهم و ناکارا باشه و چیزی نفهمم و یاد نگیرم و ضعف ها و اشتباهات خودم رو متوجه نشم و اصلاح نکنم و هر روز قوی تر نشم.
بطور مثال هیچ اشکالی در این نمیبینم اگر کسی بهم بگه کاملا بی سواد هستم.
با اینکه عمری زحمت کشیدم و زندگیم رو روی علم و تخصص و قدرت گذاشتم، اما اینقدر حقیقت پذیر هستم که براحتی قبول کنم ممکنه تمام تلاشهای انسان اشتباه بوده باشه یا با شکست مواجه بشه. بخاطر این کسی رو مقصر نمیدونم و از واقعیت فرار نمیکنم. فرار و انکار برام هیچ ارزش و کاربردی ندارن. و اساس زندگیم رو همیشه بر این گذاشتم که هر فرضی که داشتم و غلط از آب درآمد یا هر اتفاقی که افتاد، کمترین تاثیر ممکن رو روی من داشته باشه.
یه چیزی یا حقیقت داره یا نداره. یه چیزی رو یا داری یا نداری (یا در هر حدی بصورت نسبی). باور و گفتار دیگران چه درست و چه نادرست به خودی خود خللی در این امر وارد نمیکنه و مهم نیست.
همیشه دنبال چیزهای واقعی و خالص بودم. چیزهایی که نیازی به دیگران نداشته باشن.
و راه رسیدن به این چیزها از میان واقعیت و حقیقت خالص میگذره. بدون دانستن واقعیت ممکن نیست. بدون برخورد، بدون مبارزه، بدون تحمل و خلوص و ظرفیت نامحدود برای پذیرفتن حقیقت ممکن نیست.
اگر مبارزه من رو قوی تر میکنه، اگر پرخاش دیگران من رو آگاه تر میکنه، دنبال فرار و سکوت نخواهم بود.

joker
چهارشنبه 19 مرداد 1390, 13:43 عصر
براي پست هاي يك كاربر با تعداد ارسال 3 ، يك تاپيك زدي با 300 خط متن :گیج:

eshpilen
چهارشنبه 19 مرداد 1390, 22:10 عصر
میگن یه دیوونه سنگی رو میندازه ته چاه که صدتا عاقل نمیتونن درش بیارن.
شنیدی تا حالا؟
البته همهء سنگها رو هم نباید درآورد، بستگی داره سنگ قیمتی باشه یا معمولی. شایدم چیز دیگه ای باشه که مهم باشه.
دوما ظاهرا افرادی که کار اون دیوانه رو تقلید بکنن زیاد هستن. شاید چون فکر میکنن کار با معنایی انجام میدم.
میترسم تعداد این افراد همینطور زیاد بشه و اینقدر سنگ بندازن توی چاه تا دست آخر پر بشه!
درواقع شاید سعی میکنم تفکر افراد رو منطقی کنم. وگرنه ما جامه ای خواهیم داشت دیوانه وار. و هرگز در علم و برنامه نویسی به جایی نمیرسیم. باید اول درست فکر کردن و روش علمی و فعال و کوشا بودن رو یاد بگیریم.