ورود

View Full Version : سوالم در رابطه با علاقه به کدنویسی و یادگیری //// لطفا راهنمایی کنید.



AliReza Vafakhah
یک شنبه 15 آبان 1390, 02:20 صبح
سلام دوستان.


قبلا که دانشجو بودم (دانشجو کاردانی) خیلی کدنویسی می کردم و از همه مهمتر حوصله زیادی هم داشتم ، تا جایی که یادم هست بعضا شب تا صبح برنامه نویسی می کردم. حتی یادم میاد خیلی سمج بودم که از Bug های کد اطلا خسته نمی شدم و حتی انرژیم هم زیاد میشد. تو سایت های مختلف دنبال مطالب و نکات جدید برنامه نویسی بودم ، مسائلی رو که بلد نبودم پیگیری میکردم تا به راه حلی برسم و خلاصه از همه مهمتر خسته نمی شدم. یادم دلفی 2007 که امد من ترم اول بودم تو همون ترم بود که با دلفی آشنا شدم ، دو هفته نگذشته بود که بین همکلاسی هام از دلفی 2007 استفاده میکردم و اونها از دلفی 7 اما حالا نزدیک به 2 ماه هست که دلفی XE 2 امده و اصلا رقبتی ندارم که سرویس ADSL بگیرم یا از اینترنت خریداری کنم.

خلاصه سرتون درد نیارم هرشب دلفی رو باز می کنم ، محیط پروژه هام رو یه دیدی میزنم بعد نمی دونم چی میشه که سریعا دلفی رو می بندم و میرم سراغ حاشیه های کامپیوتری (بازی ، فیلم ، ...) که به نظر خودم دیگه دارم تو بازی و فیلم افراط می کنم. نمی دونم چی شده که حدود 1 سال هست مثل قدیمم با دلفی کار نکردم ، شاید برنامه ریزی ندارم نمیدونم اما اونچیزی که هست علاقه زیادی به کدنویسی دارم و به همین دلیل و فقط همین دلیل تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم.

تو روز هم که صبح ساعت 8 تا 2 الی 2:30 دقیقه سرکار هستم و شکر خدا کارم سنگین نیست ، بعد که میام منزل ناهار رو خوردم نماز رو می خونم و تا ساعت 6 یه استراحتی می کنم بعد میرم به ورزش و بعد از ورزش کامپیوتر تا ساعتهای 1:30 تا 2 و شاید هم 3! این هست به قولی روزمرگی که هرروز یه شکل هست با تفاوت های کوچیک.

دوستان با تجربه حقیقتا من گیج شدم و نمیدونم چه طوری به روزهای اوجم برگردم ، لطفا تجربه در اختیار بنده قرار بدهید تا انشاالله این مشکلم برطرف بشه.

senaps
یک شنبه 15 آبان 1390, 13:58 عصر
سلام....
متاسفانه این شرایط در مورد من هست.....
اگر دوستان صلاح بدونن،دسته جمعی بریم مارک زوکربرگ رو به قتل برسونیم تا دیگه دستمون یه خورده باز تر بشه......
من علاقه ی خیلی زیادی دارم به برنامه نویسی،ولی هر وقت برنامه ها رو باز میکنم،حوصله ام سر میره و میرم سراغ یه چی دیگه....

p_ooya
یک شنبه 15 آبان 1390, 14:26 عصر
قسمت مربوط به روزمرگی رو باید با مشاور مطرح کنید! در مورد برنامه نویسی، وضعیت من تا حدودی شبیه وضعیت شما بود. دانشجوی کاردانی که با دلفی برنامه می نوشت و کم کم علاقه اش رو از داد! منتها من بعد از ادامه تحصیل علائق دیگری پیدا کردم که جای برنامه نویسی رو پر میکرد اما...
اما همین چند وقت پیش تصمیم گرفتم یه پروژه جدید رو صرفاً برای تفریح شروع کنم و برای اینکار تصمیم گرفتم با جاوا کار کنم تا مقداری هم دانش جاوا رو افزایش بدم. نمی دونم به خاطر ماهیت تفریحی پروژه‌ یا به خاطر زبان برنامه نویسی جدید یا به خاطر رهیافت جدیدی که در قبال نوشتن برنامه دارم، الان دارم به شدت لذت می برم. به جرعت میگم که سالها از زمانی که اینطور از برنامه نویسی لذت بردم گذشته و الان دوباره همون حال و هوا رو دارم. ماهیت تفریحی باعث میشه که مقداری از فشار عصبی کم بشه: نه مسئولیت جدی متوجه شماست و نه زمان محدود برای پایان کار. در مورد جاوا هم باید بگم این یک مسئله شخصیه! یعنی ممکنه شخص دیگه ای از جاوا خوشش نیاد اما من جاوا رو بسیار شیرین تر از هر زبان برنامه نویسی دیگه ای یافتم (حتی دلفی! من اولین رو با ورژن ۶ شروع کردم!). در نهایت در مورد رهیافت جدید: سعی میکنم که برنامه ام رو به صورت کاملاً مهندسی جلو ببرم. تا پیش از این من خیلی در قید ساختار مهندسی کار نبودم و بیشتر در فکر کدنوشتن بودم. اما الان ترکیب یک ساختار خوب مهندسی با یک زبان برنامه نویسی که من رو مجبور به رعایت برخی اصول میکنه، واقعاً لذت بخشه.
در نهایت پیشنهاد میکنم که یه مقداری تغییر در نوع کارتون ایجاد کنید: نوع پروژه‌ها، زبان برنامه نویسی و ...

پ.ن: یکی از کارهایی که در برنامه نویس ایجاد علاقه میکنه، مشارکت در پروژه‌های متن باز هست.
پ.پ.ن: مدتی با لینوکس کار کنید. لینوکس مثل یک تفریح ذهنی می‌مونه!

مهران رسا
یک شنبه 15 آبان 1390, 17:10 عصر
دوستان با تجربه حقیقتا من گیج شدم و نمیدونم چه طوری به روزهای اوجم برگردم ، لطفا تجربه در اختیار بنده قرار بدهید تا انشاالله این مشکلم برطرف بشه. اگر از نظر مالی تامین نبودید بازهم بعد از ظهرتون رو به این شکل میگدروندید؟ قطعاً برای انجام یه کاری به علاقه و انگیزه نیاز هست. اگه به کارتون علاقه داشته باشید که چه بهتر ، وگرنه حداقل برای تامین نیازهای ضروریتون مجبورید کار کنید. اگر از درآمدی که از کار پاره وقت در میاد راضی هستی نیازی نیست زیاد به خودت سخت بگیری. ریلکس باش . از زندگی لذت ببر.

جان کلام اینه که وقتی میبینی دست و دلت به کد نویسی نمیره ، مطمئناً انگیزه ای نداری. هدف خاصی نداری. نیازی نداری. پس بهتره اون کاری که بهش علاقه داری و ضرورت داره رو انجام بدی.

amin1softco
یک شنبه 15 آبان 1390, 17:25 عصر
از من می شنوی برو در یک محیطی که رقابت باشه تا بری تو اوج ... دنبال یک دوستی باش که باهات در مرود برنامه نویسی صحبت کنه برو در انجمن های حرفه ایی تر .... بقیه داستان رو دوستان گفتند.