View Full Version : احساس نا امیدی میکنم
M0TR!X
پنج شنبه 17 آذر 1390, 02:31 صبح
سلام.
با یکی از دوستام که داره کارشناسی رو تموم میکنه صحبت میکردم !
خیلی ناراحت بود میگفت هیچ تخصصی نداریم ! از هر زبان 10 کلمه بلیدم ! c++ ،java ،c++ ،vb6
با هیچ کدوم بلد نیستیم درست حسابی کار کنیم ! فردا درسمون تموم میشه و هیچ تخصصی نداریم ! چیکار کنیم ؟ تا موقعی که دانشجو هستیم درس نمیزاره فعالیت های دیگه ای انجام بدیم فردا هم که تموم شد نمیتونیم بیکار بمونیم ! چیزی هم که بلد نیستیم چیکار کنیم ؟
وقتی اینارو بهم گفت یه لحظه به خودم گفتم خب من الان کاردانیم کم مونده تموم کنم منم فردا میخوام بشم مثل این پس چیکار کنم ؟ کدوم زبان رو انتخاب کنم ؟ منم مثل این دوستم از هر زبان 10 تا دستور(در حد پاس کردن درس) بلدم !
چیکار کنیم ؟
حمید محمودی
پنج شنبه 17 آذر 1390, 08:39 صبح
سلام،
با هیچ کدوم بلد نیستیم درست حسابی کار کنیم ! فردا درسمون تموم میشه و هیچ تخصصی نداریم !
با شندین این مطلب یاد یه خاطره ای افتادم از دوران تحصیل کاردانی خودم؛ که سوار تاکسی بودیم و راننده محترم، شبیه همین بحث رو باز کرد که بله این فارغ التحصیلان بعد از اتمام تحصیلشان کار پیدا نمیکنند؛ این همه سال زحمت کشیدند، با این تخصص و سواد! بنده خدا خبر نداشت که چه خبره.خلاصه یه جوری متوجه هش کردم که اینطوریام که فکر میکنی نیست. البته قصد، قصد سیاه نمایی نیست؛ ولی همه ما خوب میدونیم که کم نیستن اونهایی که میان و یه مدرکی میگیرن و اخر سر هم چیزی بارشون نیست که بشه بهش کلمه "تخصص" نسب داد!
تا موقعی که دانشجو هستیم درس نمیزاره فعالیت های دیگه ای انجام بدیم
برای پیدا کردن کار، بند پ همیشه کارساز هست؛ و با استفاده از اون همه جا راحت میشه کار پیدا کرد.با تخصص یا بی تخصص. اما اینکه چکار بکنیم؛ به نظر من، هرشخصی باید از وقت هایی که داره استفاده کنه. و ضمن تحصیل به کسب مهارت و تخصص در یه حیطه بپردازه که بعد از اتمام آن(تحصیل) چیزی بلد باشه که بتونه بر حسب اون دانش، کار پیدا کنه.
اینی که میگید،بستگی به خود شخص داره. آره، قبول دارم؛ درحین تحصیل کارهای دیگه ای غیر از انجام خود تحصیل کردن(مثل کسب مهارت و تخصص در یه حیطه خاص) ، همچین هم کار ساده ای نیست. اما با صراحت عرض میکنم، که اگه کسی نمیتونه از از بند پ استفاده کنه، چاره ای جز اینکه خودش به فکر خودش باشه نیست. و اگه بیشتر توجه بکنیم به نظرم این قضیه کاملا روشنه که در حین تحصیل هم همچین وقت های آزاد کمی جلو رومون نیست که بگیم اصلا وقت نمیشه. این چیزی هست که خودم حداقل دیدم، خیلی ها دارن یللی تللی میکنید و فرصت از دست میدن. در عین حال در خود دانشگاه هم کسی جلورومون رو نگرفته و جا برای فعالیت های علمی هست. اگه طرف خودش بخواد. پس به نظر میرسه از اونر که دانشگاه تخصص کافی به بعضی ها نمیده اخر سر، از اینور هم خود دانشجو ها هم تلاش چندانی نمیکنند در بسیاری از موارد.
البته بعضی افراد(مثلا اشخاصی که از نظر مالی به خانواده خود کمک میکنند با کار کردن در حین تحصیل - البته این کار صرفا اینطور نیست که حتما ارتباط به رشته تحصیلی طرف داشته باشه؛ مثلا کسایی رو دیدم در همین رشته کامپیوتر میرفتن کارگری میکردن...) براشون واقعا سخته که وقت دیگه ای بزارند یا میشه گفت وقت خاصی ندارند که بزارند برای یادگیری چیز دیگه ای؛ اما در مجموع خیلی ها وقت رو از دست میدن. این چیزی هست که خودم دیدم.
این قضیه چیزی هست که متاسفانه کم و بیش در رشته های مختلف باهاش درگیریم؛این مطلب رو قبلا هم در این سایت بود فک کنم گفتم؛ یکی میگفت، دانشجوهایی رو میشناسم که بعد از فارغ التحصیلی یکی رفت مثلا با مدرک لیسانس، فتوکپی زد! یکی کافی نت و ... . حالا فکرشو بکنید این بنده خداها، کاری که بعد اتمام دوره کارشناسی کردند رو میتونستند خیلی قبل تر بدون مدرک هم انجام بدند.
خلاصه عرضم اینکه؛ توی خود دانشگاه جا برای پیشرفت هست و دانشجو باید خودش بخواد؛ اما حالا که ممکنه دانشجو بعد از فارغ التحصیلی کار پیدا نکنه با این سطح از سواد، چاره ای جز تلاش بیشتر در حین تحصیل و کسب یه مهارت (درهمون رشته - حالا اینکه این مهارت چی باشه چه زبانی باشه و ... بستگی به علایق و شرایط شخص داره - پیشنهاد من برنامه نویسی تبلت ها و دستگاهایی نظیر این هست - ) نیست.
موفق باشید :-)
vcldeveloper
پنج شنبه 17 آذر 1390, 10:46 صبح
تا موقعی که دانشجو هستیم درس نمیزاره فعالیت های دیگه ای انجام بدیم فردا هم که تموم شد نمیتونیم بیکار بمونیم !
مگه درسی که میخونه متفاوت از موضوع کارشه؟! اینو کسی باید بگه که رشته تحصیلی اش یه چیزه، کارش یک چیز دیگه. وقتی رشته تحصیلی اش مهندسی نرم افزار هست، اگر درس خوان باشه، و علاقه مند؛ همون درس رو با جدیت و علاقه بخونه و پیگیری کنه، تا انتهای تحصیلش از نظر فنی کار بلد هم خواهد بود. مشکل بعضی از این دوستان دانشجو اینه که درس رو اونطوری که باید جدی نمی گیرند، و بهانه های الکی و اکثرا ناصحیح میارند، که فلان درس قدیمیه، فلان چیز در کار به دردمون نمیخوره، الان کی دیگه میاد الگوریتم برای جستجو و مرتب سازی بنویسه؟ همه چیز در فلان زبان آماده هست، و از اینجور حرف ها. بعدش تحصیل شون که تموم شد، میان میگن کار بلد نیستیم. تازه چهار تا فحش هم به دانشگاه و استاد میدن که اینها بهمون کار یاد ندادند! شما درس رو جدی بگیر، و درباره هر عنوان درسی که میگیری، به شکل مناسب و با علاقه از منابع مختلف مطالعه بکن، خودت میبینی که در ترم های آخر علایق خودت در این رشته و توانایی هایت برای خودت آشکار میشه، و میتونی به راحتی مسیرت برای کار را مشخص کنی.
F.zeinali
پنج شنبه 17 آذر 1390, 11:05 صبح
سلام
دوست عزیز بند پ دیگه چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
Amir Oveisi
پنج شنبه 17 آذر 1390, 11:09 صبح
خوب البته درس هاي بي ربط كم هم نداريم (من هيچوقت نفهميدم فيزيك ترموديناميك يا رياضي مهندسي به چه درد يك مهندس نرم افزار در دوره كارشناسي ميخوره) اما باز دليل نميشه كه نشه همزمان با تحصيل كار كرد.
نكته اصلي اينجاست كه شما بايد قبل از ورود به دانشگاه هدفتون مشخص باشه كه چرا ميخوايد وارد دانشگاه بشيد. مثلا ميخوايد تحصيلات آكادميك رو ادامه بديد يا ميخوايد خودتون رو براي بازار كار آماده كنيد؟ مسلما راه هاي رسيدن به اين دو هدف خيلي با هم فرق دارند. اينكه همينجوري تصميم به ورود به دانشگاه بگيريد كار بسيار اشتباهيه و منجر به سردرگمي ميشه آخر كار.
نكته دوم اينه كه دقت كنيد شما دانشجو هستيد نه دانش آموز! دانشجو يعني كسي كه در جستجوي دانشه. نبايد انتظار داشته باشيد هر چيزي كه لازم داريد رو از اساتيد ياد بگيريد بلكه بايد خودتون بر اساس اولويت هايي كه داريد (اين اولويت ها بر اساس اون هدفي كه داريد مشخص شده) ميريد در پي يادگيري چيزهايي كه لازم داريد. پس فارغ از اينكه اساتيد با سواد اند يا بي سواد شما بايد خودتون گليم خودتون رو از آب بكشيد بيرون و اين وظيفه به عهده خود شماست نه كس ديگه اي. اگر هم كوتاهي كرديد مقصر كسي جز خودتون نيست.
به اين فكر كنيد كه كساني كه همزمان با تحصيل كار هم مي كنند چطوري اين كار رو انجام ميدن؟ مسلما زمان براي هر دوي شما با يك سرعت داره ميگذره پس اگر احساس مي كنيد عقب مونديد بدونيد كه قصور از جانب شما بوده و سعي كنيد از اين به بعد جبرانش كنيد.
باز هم تاكيد مي كنم كه در زندگيتون هدف داشته باشيد. هدف براتون ايجاد انگيزه ميكنه و انگيزه انرژي لازم براي طي كردن مسير رو توليد مي كنه.
موفق باشيد
Amir Oveisi
پنج شنبه 17 آذر 1390, 11:15 صبح
در مورد كار هم بگم كه الان تو ايران فكر كنم هيچ رشته دانشگاهي ديگه اي به اندازه مهندسي نرم افزار براش فرصت شغلي وجود نداشته باشه. براي كار هم بايد هدف داشته باشيد مثلا ميخوايد كارمند يك سازمان دولتي باشيد يا تو يه شركت خصوصي كار كنيد؟ يا نه خودتون به تنهايي كار كنيد؟ بر اساس هدفي كه داريد بايد پيش نياز هاي هر كدوم رو براورده كنيد تا بتونين بهش برسين.
مثلا براي كار در يك سازمان دولتي اولويت مدرك تحصيلي بالاتر از موارد ديگه است اما ممكنه يه سازمان خصوصي اصلا توجهي به مدرك دانشگاهي نداشته باشه و براش سطح معلومات و سواد تخصصي فرد معيار اصلي باشه. اين رو هميشه يادتون باشه كه براي آدم با سواد هميشه كار هست.
اينجا هم مهمترين مرجله همون انتخاب هدفه :-)
M.T.P
پنج شنبه 17 آذر 1390, 11:59 صبح
سلام
دوست عزیز بند پ دیگه چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
Party - Best way to employment
with party all things will be easy
میلاد قاضی پور
پنج شنبه 17 آذر 1390, 13:19 عصر
بند پ فقط برای کارهای دولتی که در بیشتر موارد هیچ پیشرفتی هم توش نیست و هروقت با افراد با نفوذتر اختلافی پیش بیاد توبیخ میشید یا مجبورید همیشه به بقیه چشم بگید و درواقع در 60% موارد هم نیازی به تخصص ندارند صادق هست . شما یه نگاه به آگهی های استخدام بندازید . مثلا در مقابل عنوان کارشناس صنایع غذایی نوشته : کارشناس رشته های علوم پایه ، فنی و صنعت ، تربیت بدنی و ...
یعنی اگه بخواید برای دولت کار کنید امکان اینکه سر از جایی در بیاریدکه هیچ ربطی به رشتتون نداشته باشه زیاده .
نکته دوم اینه که ماهیت رشته ی کامپیوتر هم طوری هست که گرچه حجم و ارزش مطالبی که در دانشگاه می آموزید بالا هست اما لزوما بعد از گرفتن مدرک شما مانند متخصص های رشته های پایه که با درس خوندن متخصص شدن نیستید . در عوض اگر تونستید متخصص بشید ، درآمدتون میتونه از یک پزشک متخصص هم بالاتر باشه .
در مورد نبود وقت در هنگام تحصیل هم میشه گفت این صحبت ها فرافکنی و بهانه ای بیش نیست . اونهایی که در سالهای نخست جوانی صاحب تخصص هستن کسانی هستند که روزانه بیش از ده ساعت رو پشت کامپیوتر سپری میکنن. سپری کردن وقت هم فقط فیلم دیدن و بازی کردن و فیسبوک و... نیست . یعنی برنامه نویسی کردن و کار با نرم افزارهای مهم که تا وقتی انجام نشه نمیتونید از هیجانش بخابید . اگر همچین شخصیتی ندارید باید دنبال مهارتهای دیگه ای باشید. یا شاخه هایی غیر از برنامه نویسی.
mr-adler
پنج شنبه 17 آذر 1390, 19:52 عصر
سلام
باز هم با اجازه....
در مورد نبود وقت در هنگام تحصیل هم میشه گفت این صحبت ها فرافکنی و بهانه ای بیش نیست .
100 % موافقم...
اونهایی که در سالهای نخست جوانی صاحب تخصص هستن کسانی هستند که روزانه بیش از ده ساعت رو پشت کامپیوتر سپری میکنن.
کاملا مخالفم....!
خوب البته درس هاي بي ربط كم هم نداريم (من هيچوقت نفهميدم فيزيك ترموديناميك يا رياضي مهندسي به چه درد يك مهندس نرم افزار در دوره كارشناسي ميخوره) اما باز دليل نميشه كه نشه همزمان با تحصيل كار كرد.
باز 100 رحمت به این درس ها. ما درس هایی داریم مثل اخلاق اسلامی و تربیت بدنی(کتاب هم داره!)و .... که تو ارتباط اینها موندم که چه ربطی میتونه به برنامه نویسی داشته باشه....
نكته دوم اينه كه دقت كنيد شما دانشجو هستيد نه دانش آموز! دانشجو يعني كسي كه در جستجوي دانشه. نبايد انتظار داشته باشيد هر چيزي كه لازم داريد رو از اساتيد ياد بگيريد بلكه بايد خودتون بر اساس اولويت هايي كه داريد
این حرفتون جالبه و کاربردی هست!!!
مگه درسی که میخونه متفاوت از موضوع کارشه؟!
بله کاملا متفاوت هست...!مثلا درس هایی که در بالا گفتم فکر میکنید اجازه متمرکز شدن روی برنامه نویسی رو به ادم میده. در ضمن زبان های برنامه نویسی هر ترم با هم تفاوت میکنه یعنی این ترم یه چیزی یاد گرفتید ترم بعد میشه یه چیز دیگه.فعلا پاسکال میخونم به دلیل درک الگوریتم .اونجور که پرسیدم بعدش میشه سی و ....
اگر درس خوان باشه، و علاقه مند؛ همون درس رو با جدیت و علاقه بخونه و پیگیری کنه، تا انتهای تحصیلش از نظر فنی کار بلد هم خواهد بود
اما قبول دارم در هر شرایطی(حتی بارش سنگ!)باز هم میشه موفق بود!
مسلما زمان براي هر دوي شما با يك سرعت داره ميگذره
نه!سرعت گذشت زمان بسته به عوامل مختلف فرق میکنه.در واقع میشه گفت گذشت زمان مفهومی نسبی هستش....
احساس نا امیدی میکنم
و در اخر:
به قول یکی از دوستان درست میشه هیچ خودتو ناراحت نکن.
میگذره....
vcldeveloper
پنج شنبه 17 آذر 1390, 20:02 عصر
بله کاملا متفاوت هست...!مثلا درس هایی که در بالا گفتم فکر میکنید اجازه متمرکز شدن روی برنامه نویسی رو به ادم میده. در ضمن زبان های برنامه نویسی هر ترم با هم تفاوت میکنه یعنی این ترم یه چیزی یاد گرفتید ترم بعد میشه یه چیز دیگه.فعلا پاسکال میخونم به دلیل درک الگوریتم .اونجور که پرسیدم بعدش میشه سی و ....این درس هایی که ذکر کردید، درس های عمومی هستند، همه جا کم و بیش همچین درس هایی موجود هستند، و لزوما ارتباط مستقیمی با رشته تحصیلی ندارند (برای همین بهشون گفته میشه عمومی). حجم کل درس های عمومی در طول دوره لیسانس برای یک دانشجو بسیار ناچیز هست، و پاس کردن اکثر این درس ها هم معمولا ساده (بخصوص که استادها کمتر از درس های تخصصی گیر میدند). اینکه یکی مدعی بشه به خاطر درس های عمومی در حین تحصیلش فرصت مطالعه روی مباحث مرتبط با کار و رشته اش را نداره، جزو عجایب دنیا باید ثبت بشه!
amir-yeketaz
پنج شنبه 17 آذر 1390, 20:50 عصر
سلام ...
ببین دوست عزیز منم خودم آدمیم که از دانشگاه خیلی وقتا متنفر میشم ولی اینکه تو دوره ی دانشگاهی نشه هیچ کاری کرد به نطر من کاملا بهونه است!!!
پس اونایی که تو دوره ی دانشگاشون پاره وقت کار میکنن چیکار میکنن؟!
خیلی از کاربرای فعال این سایت دانشجو هستن!
میدونی من الان به چی فکر میکنم؟
به این فکر میکنم که این ترم که تموم بشه یه دو هفته ای تعطیل هستیم ... تو این دو هفته کلی برنامه ریزی براش دارم که مرتب از الان هی تغییر میکنه ... بعد دوباره حدود یک ماه عید تعطیله! ... دوباره تو این یه ماه باس چیکار کرد؟! ... دوباره تابستون ...
تو طول ترم هم کلی میشه وقتای آزاد مقاله خوند یا تو این سایت فعالیت کرد (جوری که چیزایی که بلدی از یادت نره!!!)
خود دانشگاهم اگه با درس تخصصیاش پیش بری و پروژهاشو انجام بدی (خودت البته) مطمئنا به درد میخورن ...
در مورد دروسی که اشاره کردینم که باید بدونین تربیت بدنی و اخلاق و انقلاب و ... اینا کارشون فقط یه نصف روز خوندنه (تربیت که هیچ!) ... که به درد اطلاعات عمومیتونم میخوره!
اگه قرار باشه آدم از درسی ناراحت باشه که بخونه این دروس پایه هست(ریاضی 1 و 2 و معادلات و مهندسی و فیزیک 1 و 2 و ...) که اینا کلا فکر کنم از برق به رشته ی ما تزریق شده!!!
هر چند که این مباحث اگه درست درس داده بشن میتونن خیلی کاربردی آموزش داده بشن ... مثلا یکی از رفیقام که ارشد شریف میخونه (که ریاضی مهندسیشو یه 2 3 باری افتاد و آخرش با 10 پاس کرد ) مجبور شد که دوباره این درسو بگیره ... میگه اینجا میان میگن قضیه ی فوریه تو کجای مخابرات ازش استفاده میشه مثلا ... میگفت من به خوندن این درس علاقه مند شدم!!!
میخوام بگم به دانشگاه هم خیلی ربط داره ... ولی از اون مهمتر به دانشجوهاش بیشتر بستگی داره ... مثلا هم دوره ای های من خیلی هاشون با علاقه کار خودشونم دنبال میکنن و هم درسشونو پیش میبرن ... یه رفیقام یه WPF کار حرفه ای هست و معدل الف (دانشگاه دولتی معدل الف شدن کار هر کسی نیست!!!)!!!
ولی همه ی اینا به کنار ... علاقه اگه باشه هیچ وقت این بحثا پیش نمیاد ، یعنی هیچ وقت باعث نمیشه که طرف قید علاقشو بزنه!
weblox
یک شنبه 27 آذر 1390, 20:03 عصر
سلام
باز هم با اجازه....
اونهایی که در سالهای نخست جوانی صاحب تخصص هستن کسانی هستند که روزانه بیش از ده ساعت رو پشت کامپیوتر سپری میکنن.
کاملا مخالفم....!
سلام
چرا با این مورد مخالفید؟
weblox
یک شنبه 27 آذر 1390, 20:06 عصر
سلام ...
ببین دوست عزیز منم خودم آدمیم که از دانشگاه خیلی وقتا متنفر میشم ولی اینکه تو دوره ی دانشگاهی نشه هیچ کاری کرد به نطر من کاملا بهونه است!!!
پس اونایی که تو دوره ی دانشگاشون پاره وقت کار میکنن چیکار میکنن؟!
خیلی از کاربرای فعال این سایت دانشجو هستن!
میدونی من الان به چی فکر میکنم؟
به این فکر میکنم که این ترم که تموم بشه یه دو هفته ای تعطیل هستیم ... تو این دو هفته کلی برنامه ریزی براش دارم که مرتب از الان هی تغییر میکنه ... بعد دوباره حدود یک ماه عید تعطیله! ... دوباره تو این یه ماه باس چیکار کرد؟! ... دوباره تابستون ...
تو طول ترم هم کلی میشه وقتای آزاد مقاله خوند یا تو این سایت فعالیت کرد (جوری که چیزایی که بلدی از یادت نره!!!)
خود دانشگاهم اگه با درس تخصصیاش پیش بری و پروژهاشو انجام بدی (خودت البته) مطمئنا به درد میخورن ...
در مورد دروسی که اشاره کردینم که باید بدونین تربیت بدنی و اخلاق و انقلاب و ... اینا کارشون فقط یه نصف روز خوندنه (تربیت که هیچ!) ... که به درد اطلاعات عمومیتونم میخوره!
اگه قرار باشه آدم از درسی ناراحت باشه که بخونه این دروس پایه هست(ریاضی 1 و 2 و معادلات و مهندسی و فیزیک 1 و 2 و ...) که اینا کلا فکر کنم از برق به رشته ی ما تزریق شده!!!
هر چند که این مباحث اگه درست درس داده بشن میتونن خیلی کاربردی آموزش داده بشن ... مثلا یکی از رفیقام که ارشد شریف میخونه (که ریاضی مهندسیشو یه 2 3 باری افتاد و آخرش با 10 پاس کرد ) مجبور شد که دوباره این درسو بگیره ... میگه اینجا میان میگن قضیه ی فوریه تو کجای مخابرات ازش استفاده میشه مثلا ... میگفت من به خوندن این درس علاقه مند شدم!!!
میخوام بگم به دانشگاه هم خیلی ربط داره ... ولی از اون مهمتر به دانشجوهاش بیشتر بستگی داره ... مثلا هم دوره ای های من خیلی هاشون با علاقه کار خودشونم دنبال میکنن و هم درسشونو پیش میبرن ... یه رفیقام یه WPF کار حرفه ای هست و معدل الف (دانشگاه دولتی معدل الف شدن کار هر کسی نیست!!!)!!!
ولی همه ی اینا به کنار ... علاقه اگه باشه هیچ وقت این بحثا پیش نمیاد ، یعنی هیچ وقت باعث نمیشه که طرف قید علاقشو بزنه!
سلام خدمت شما
با حرفحای شما کاملا موافقم.
فقط دوست عزیز WPF چیست؟
با تشکر
mr-adler
دوشنبه 28 آذر 1390, 11:08 صبح
سلام
چرا با این مورد مخالفید؟
علیک سلام
نظر شخصیم بود.دلیل خاصی هم براش ندارم....
اونهایی که در سالهای نخست جوانی صاحب تخصص هستن کسانی هستند که روزانه بیش از ده ساعت رو پشت کامپیوتر سپری میکنن.
میتونه یکی از دلایلش این باشه که اگه روزانه حدودا 10 ساعت پشت کامپیوتر بشینی دیگه زندگی برات باقی نمیمونه که بخوای بشی متخصص یا ....:لبخند:
خود من ساعات مفیدی رو که پشت کامپیوتر تلف میکنم!(شوخیه ها جدی نگیرید) بیشتر از 3 یا 4 ساعت نیست....
pernia
دوشنبه 28 آذر 1390, 16:29 عصر
این بحث ها فایده نداره باید واحد ها رو پاس کنید.
اخه واحد به این قشنگی مگه چیه ناشکری میکنی؟
ببین : تمدن اسلامی - تاریخ اسلامی و روخوانی قران و بینش اسلامی و وصیت نامه امام و .... ببین چقدر تنوع داریم! حال نمی کنی خداوکیلی؟
دلت میخواد بدونی 500 سال دیگه چی میشه؟
من بهت میگم: باید 12 واحد وصیت نامه بخونی چون هر کی بالاخره یه وصیت نامه داره دیگه... بیچاره بچه های اونموقع دلت میخواد جای اونا باشی؟!!!!
قدر همین واحد هاتون را بدونید و بدونید چقدر خوب موقعی دنیا اومدین! چون یه وصیت بیشتر ندارید .
================================================== ==============
خوب از شوخی هایی که بعضی وقتا واقعی میشن بگزریم باید بگم
تصورش را بکنید اگه از این 160 واحد ، 20 واحد C++ میخوندید چی میشد!!!!!
20 واحد هم میزاشتن واسه خود درس مهندسی نرم افزار!!!!!
10 واحد هم پایگاه داده می خوندین اونوقت از MCSE و سیسکو هم بیشتر میدونستیم.....
بازهم تازه 110 تا واحد دیگه هم می ماند که میشه خیرات کنیم
خدایا قربونت برم هنوز اون بالایی؟
amir-yeketaz
دوشنبه 28 آذر 1390, 17:08 عصر
تصورش را بکنید اگه از این 160 واحد ، 20 واحد C++ میخوندید چی میشد!!!!!
20 واحد هم میزاشتن واسه خود درس مهندسی نرم افزار!!!!!
10 واحد هم پایگاه داده می خوندین اونوقت از MCSE و سیسکو هم بیشتر میدونستیم.....
بازهم تازه 110 تا واحد دیگه هم می ماند که میشه خیرات کنیم
همه ی حرف من با دانشگاه همینه!!!
Felony
دوشنبه 28 آذر 1390, 19:31 عصر
اونهایی که در سالهای نخست جوانی صاحب تخصص هستن کسانی هستند که روزانه بیش از ده ساعت رو پشت کامپیوتر سپری میکنن.
کاملا مخالفم....!
من کاملا موافقم , برای رسیدن به بعضی از چیزها آدم باید از یکسری از چیزها بزنه , تو حوزه نرم افزار اگر تصمیم به متخصص شدن در مدت کوتاهی رو داشته باشی و دقت نکنی بعد از چند سال میبینی که ناخوداگاه از سلامتیت زدی ... !
@ الان ۳ ماهه دست چپم خواب میره و شدیدا از این ناحیه احساس خستگی و درد میکنم و درگیر دکتر و آزمایش هستم ( حداقل ۳ ساله روزانه ۷ تا ۱۱ساعت پای کامپیوتر هستم , قبل این ۳ سال بماند ... ) و نظر همه دکترها این هست که تنها دلیل این دردها کامپیوتر هست و احتمالا داره کار به عمل جراحی مچ دست کشیده بشه ( اونطور که گفتن ) و تازه فهمیدم که باید در برنامه روزانه حتما ورزش رو گنجاند , مخصوصا ما برنامه نویس ها .
پس شک نکن کسی که سن زیادی نداره و واقعا تخصصی داره , از خیلی از چیزهاش زده تا به اونجا رسیده , شک نکن ( نابرده رنج گنج میسر نمیشود ) !
eshpilen
دوشنبه 28 آذر 1390, 19:55 عصر
ورزش نمیکنن. سیگار میکشن.
خب تقصیر خودشونه.
اگر ورزش کنن و سیگار نکشن کارایی برنامه نویسیشون هم بالاتر میره.
شخصا ورزش میکنم. اونم از نوع نرمش ها و ورزشهای رزمی. 45 دقیقه ای طول میکشه. البته بعضی روزها ورزش نمیکنم، ولی ورزش رو رها نمیکنم.
اینقدر که میگن برنامه نویسی و رایانه ضرر داره بنظر بنده با رعایت یکسری چیزهای ساده و همین ورزش کردن و سیگار نکشیدن میشه تاحد خیلی زیادی عوارضش رو کاهش داد.
برای مطالعه هم بنده همیشه نوشته ها رو حسابی بزرگ میکنم و از فاصلهء دورتری مطالعه میکنم. یعنی نیازی نیست به چشمام فشار بیارم و حروف اونقدر بزرگ هستن که چشم نیازی به تلاش برای تشخیص اونا نداره و ضمنا فاصلهء امن از مانیتور هم حفظ میشه. اینطوری حتی از مطالعهء مطالب روی کاغذ هم راحتتر و بیخطرتره بنظرم.
بقیهء چیزها هم که شامل آب هویج خوردن هرچندوقت یکبار، امگا3، ویتامین، میوه خلاصه خودتون یخورده فکر و تست کنید میفهمید دیگه!
eshpilen
دوشنبه 28 آذر 1390, 20:03 عصر
باید در برنامه روزانه حتما ورزش رو گنجاند
عقل سالم در بدن سالم است.
بنظر بنده هم ورزشهای رزمی از همه بهترن.
به این نکته در مقالهء معروفی که میگه یک هکر واقعی باید چه توانایی هایی داشته باشه و چکار بکنه اشاره شده.
طبیعتا اینا از تجربیات هکرهای بزرگ استنتاج شدن.
ضمنا بنده یه مدتی هرچندوقت یک بار جای ماوس و دستی رو که باهاش با ماوس کار میکردم عوض میکردم چون دستم یخورده ناراحت شده بود. البته الان خیلی وقته این کار رو نکردم (چون موقعیت فیزیکی محل و میز رایانه اجازه نمیده) و احساس ناراحتی هم ندارم (احتمالا عادت کردم و پوست کلفت شدم؛ ولی به هرجهت برای جلوگیری از عوارض آینده در طولانی مدت بنظرم باید در فکر بود).
فکر کنم ایدهء واقعا مفیدی باشه.
amin1softco
سه شنبه 29 آذر 1390, 18:30 عصر
عقل سالم در بدن سالم است.
بنظر بنده هم ورزشهای رزمی از همه بهترن.
به این نکته در مقالهء معروفی که میگه یک هکر واقعی باید چه توانایی هایی داشته باشه و چکار بکنه اشاره شده.
طبیعتا اینا از تجربیات هکرهای بزرگ استنتاج شدن.
ضمنا بنده یه مدتی هرچندوقت یک بار جای ماوس و دستی رو که باهاش با ماوس کار میکردم عوض میکردم چون دستم یخورده ناراحت شده بود. البته الان خیلی وقته این کار رو نکردم (چون موقعیت فیزیکی محل و میز رایانه اجازه نمیده) و احساس ناراحتی هم ندارم (احتمالا عادت کردم و پوست کلفت شدم؛ ولی به هرجهت برای جلوگیری از عوارض آینده در طولانی مدت بنظرم باید در فکر بود).
فکر کنم ایدهء واقعا مفیدی باشه.
کاملاً با ورزش موافقم من خودم صبحا یکمی نرمش داشتم قبلاً و یک دوی مختصر خیلی روی روحیه و فکر آدم تأثیر می گذاره گرچه حالا کمتر نرمش می کنم ولی بعضی ایده های جالب در حین همین ورزش کردن به ذهن آدم میرسه....
jafar2012
جمعه 02 دی 1390, 10:58 صبح
hi
من هم بانظر هاي بالا موافق هستم ولي چند تا مورد يادتون نره
1درس هايي مثل رياضي وفيزيك درعمل به درد يه دانشو كامپيوتر نموخرد يا كمتر ولي باعث فعال شدن فكر شما و باز شدن ذهن شما مي شود (نظريه روانشناسان)
2اگر من رفتگرهم باشم ولي براي خود بابرنامه ريزي قبلي كار كنم يا به عبارتي براي براي خود برنامه ريزي قبلي داشته باشم 100% موفق تر از يك رفتگر بي برنامه عمل مي كنم (نظر قطعي روانشناسان)
3به قول دوستمون مي توني در دو جهت درست رو ادامه بدي ولي اگر خواستي كارخصوصي داشته باشي و كار بلد تو يه زمينه باشي از هر مقطع تحصيلي كه هستي وبه هر چي كه الاقه داري شروع كن به ياد گيري اون مبحث در حد مرگ و اگر100% اين كار رو بكني دراينده موفق مي شوي
4سعي كن چيزهاي هاي خوب ملكه ذهنت بشه نه بحث هاي بيهوده ويا.... سعي كن دنبال راه كارهايي باشي كه باعث پيشرفت وعلاقه ي تو بشه نه پسرفت
5اگر حمال هم هستيد در بين حمال هاي ديگر قوي ترين وموفق ترين حمال باشيد (به كسي بر نخوره منظورم خودمه اين هم يه مثاله)
6ورزش هم باعث شادي ميشه ويه اطمينان به نفس خيلي بالايي به ادم مي ده ببين خوش تيپ نمي خام كلاس بزارم ولي من وقتي 20 سالم بود حكم مربي گري كاراته ام رو گرفتم ودر حال حاضر هم كشتي كچ كار مي كنم هم كاراته هم درس مي خونم وهم برنامه نويسي كار مي كنم چون به اون الاقه دارم همون بحثي بالا گفتم و همه رو باهم دارم بد نيست بدوني معدل ترم اول من هم 17 شد كه همه تعجب كردند سعي كن ملكه ي ذهن مثبت باشه وسلام
گود لايك
eshpilen
جمعه 02 دی 1390, 20:58 عصر
ورزش رزمی خوبه.
چون روحیهء جنگندگی به آدم میده. با همین روحیه میرید به جنگ یادگیری و طراحی الگوریتم و برنامه نویسی.
و چون آدم رو تحت فشار و سختی حداکثر میذاره باعث میشه ظرفیت آدم بالا بره و یاد بگیره از حداکثر توان واقعی خودش استفاده کنه. یعنی به این کار عادت میکنه.
برنامه نویسی که رزمی رفته باشه یه سر و گردن از برنامه نویسی که نرفته بالاتره.
کلا نه فقط در برنامه نویسی، بلکه تقریبا در هرچیزی.
یه سری افراد خیلی به خودشون میبالن، ولی اهل ورزش نیستن و شکم های گنده دارن و سیگار هم بکشن که دیگه بدتر!!
البته ادامهء رزمی اونم یه چیزی مثل کنگفو نیاز به اختصاص وقت و انرژی زیادی داره که من شخصا به همین خاطر دیگه نرفتم باشگاه (عاقلانه تر دیدم با سرعت حداکثری در برنامه نویسی که درش خیلی پیشرفته تر بودم پیش برم)؛ چون وقتی میری اینجور جاها باید کار و پیشرفت خوبی داشته باشی و نمیشه ثابت بمونی یا کندتر از بقیه باشی. اما اون فشار و کار سخت تاثیر مثبت خودش رو برای همیشه بجا گذاشت. و الانم با اینکه باشگاه نمیرم اما یه ورزشکار هستم و توی خونه نرمشها و ورزشها و بعضی حرکات رزمی ای رو که یاد گرفته بودم در حد وقت خودم تمرین میکنم.
در پایان گذشته از تمام این خواص، چنین ورزشهایی سلامت جسمی رو تامین میکنن و چون برنامه نویسها معمولا فعالیت جسمی دیگه ای ندارن این براشون خیلی مهمه. برنامه نویسی هم اینقدر ارزش نداره که آدم سلامتیش رو روش بذاره.
بهزاد علی محمدزاده
جمعه 02 دی 1390, 23:51 عصر
سلام
eshpilen باشگاه برو . از رشته های دفاع شخصی انتخاب کن و ادامه بده . من این کار و کردم و خیلی راضی هستم .
مدت ها من با خودم کلنجار می رفتم که چطور دوباره برم باشگاه رزمی ولی در حد سن و سال خودم . و من دیگه نمی تونم مثل یه نوجوان تمرین کنم . تا اینکه با یه رشته دفاع شخصی آشنا شدم و رفتم باشگاه . طوری طراحی شده که برای سنین مختلف کاربرد داره . و بدنسازی های فوق العاده ایی هم داره .
همون قدرت ورزشهای رزمی رو به آدم میده مطابق سن وسال و توان جسمی و به نظر من حتی وقت .
ضعف جسمی و خواب بد کارآیی آدم و خیلی پایین میاره و به نظر من هم ورزش برای ما بطور مرتب لازمه .
ورزش چیست : حرکتی است با قصد درونی . و این یعنی اینکه باید با لباس مناسب و به قصد ورزش اون کار و انجام بدی . رفتن تا سر کار و دانشگاه و نون خریدن ورزش نیست ...
loknatesabz
یک شنبه 04 دی 1390, 17:26 عصر
حجم کل درس های عمومی در طول دوره لیسانس برای یک دانشجو بسیار ناچیز هست، و پاس کردن اکثر این درس ها هم معمولا ساده (بخصوص که استادها کمتر از درس های تخصصی گیر میدند).
سلام به همه دوستان
والا من کارشناسیم رو تموم کردم اما توی تمام مدتی که دانشجو بودم گذروندن دروس عمومی واسم یکی از مسائل صعبی بود که دومی نداشت.صد رحمت به دروس اختصاصی.همیشه کمترین نمراتم توی همین درسا بود. هیچ وقت یادم نمیره که چه زجری واسه پاس کردنشون میکشیدم.
در جواب به دوستمون که احساس ناامیدی می کرد باید بگم که منم وضعیتم از شما بدتر بود اما حالا که تموم کردم اومدم وسط میدون کار و شروع کردم... تقریبا همه یه جورایی تو ایام تحصیل وضعیت شما رو تجربه کردن خدا بزرگه ناامید نباشید
mr-adler
پنج شنبه 08 دی 1390, 00:27 صبح
ورزش رزمی خوبه.
موافقم شدیدا و عمیقا....!!!!
البته به هدف هر شخص بستگی داره.شاید یکی میخواد زندگیشو وقف افزودن به علمش بکنه خب میتونه با ورزش های سبک کارش راه بیفته و سلامتیشو که ((( یکی))) از نتایج ورزش هست تامین کنه.
ورزش رزمی اگه اصولی باشه و مدیریت شده چند تاثیر بزرگ(علاوه بر سلامتی بدن) بر زندگی ادم میزاره که از گفتنش معذورم(بنا به دلیل فوق فوق سری!!!:لبخند:)....
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-1404, Jelsoft Enterprises Ltd.