hakan648
جمعه 25 آذر 1390, 20:28 عصر
سلام
اگه دوست دارید با سبک های برنامه نویسان ایرانی آشنا بشید حتما و حتما این متن رو بخونید ! :)
==========
روشی در برنامه نویسی هست که خیلی از برنامه نویسانی که ادعای برنامه نویسی دارند به آن مشغولند، cowboy Programming یا cowboy coding (اینجا (http://cowboyprogramming.com/2007/01/03/what-is-cowboy-programming/)یا اینجا (http://en.wikipedia.org/wiki/Cowboy_coding)را برای آشنایی بیشتر با این مدل مطالعه کنید.) به عبارت خودمانی، برنامه نویسی با منطق گاوچران ها، یعنی هیچ آدابی و ترتیبی مجوی،هر چه می خواهد دل تنگت بنویس!
این مدل به خودی خود بد نیست و کاربردهای خودش را هم دارد و بهانه ای بوده برای تدوین مدل های پیاده سازی پیشرفته تر Agile، بگذریم.
http://rlv.zcache.com/dream_computer_programming_tshirt-p23563214463274979235jn_400.jpg
موضوع صحبتم اما برنامه نویسی گاوچرانی نیست، بلکه الگو برداری از یک مفهوم در برنامه نویسی است(گاوچران ها در فرهنگ غربی ها ، آدم های بی قید و بندی بودند که در ظاهر، رفتار و ادبیات متمایز از سایرین هستند.)حالا که سایرین از مفهوم های ملی و بومی خود در مدل سازی و برنامه سازی استفاده کرده اند، چرا ما نتوانیم مدل های برنامه نویسی وطنی داشته باشیم، نظیر:
برنامه نویسی جواتی: به مدلی از برنامه سازی اطلاق می شود که در طراحی واسط کاربری از انواع و اقسام رنگ های تند و فسفری، فونت های بزرگ و غیر معمول و انواع و اقسام زلم زیمبو(املایش درست است!؟) استفاده می شود. در طراحی وب سایت یا وبلاگ، نتیجه در شکل ضفحات موزیکال با تصاویر متحرک فراوان است که از انواع و اقسام java script ها برای تبدیل نشانگر موس به جانوران متفاوت و یا افکت های تصویری استفاده شده است!
برنامه نویسی تاسوعا عاشورایی: به مدلی از برنامه نویسی اطلاق می شود که خروجی کار در دو رنگ سیاه و سفید (ونهایتا خاکستری ویندوز) نمایش داده می شود.ظاهر فرمها کسالت آور و ناراحت کننده است و هیچگونه ابزار مناسب برای سهولت استفاده از برنامه و کاربرپسند کردن ان استفاده نشده است.
برنامه نویسی عملگی: در این مدل از برنامه نویسی شما تنها عمله ای هستید که نهایتا پرت کردن آجر برای طبقه بالا را بلدید.اوستای بنای شما به شما می گوید چه کنید و شما همان می کنید، خلاقیت در این مدل برنامه نویسی در حد صفر است و تنها کامپوننت های استاندارد (آنهم کامپوننت های دو سه ابزار اول) استفاده می شوند.
برنامه نویسی لاتی: در این مدل برنامه نویسی شما به هیچ عنوان تلاش در بهتر نوشتن کد را به خرج نمی دهید، خوش خط و خوانا نمی نویسید، کامنت نمی گذارید، مستند نمی کنید، به هیچ کس هم توضیح نمی دهید که چه کار کرده اید، چرا؟ چون زورتان می رسد! همینه که هست! مشکلی هست؟
برنامه نویسی بچه مثبتی: در این مدل از برنامه نویسی شما همه قواعد برنامه نویسی را رعایت کرده اید، خوانا نوشته اید و تازه برای آن یک راهنمای دست نویس که با خط کش خطکشی شده است هم تهیه کرده اید، همه چیز برنامه در حد بیست است، فقط یک مشکل دارد، انکه کار نمی کند!
برنامه نویسی گروه فشاری: در این مدل چون آمریکای جهان خوار مظهر همه بدی هاست، شما از هیچ کدام از ابزارهای مایکروسافت، اوراکل؛ سان، گوگل و … استفاده نمی کنید(یا حداقل در ظاهر شعارش را می دهید که استفاده نمی کنید و در خفا بدون آنها زندگی نمی کنید)، بعد ادعا می کنید که ابزاری ساخته اید که از همه ابزارهای دنیا بهتر است و همه دنیا صف کشیده اند که از ابزار شما استفاده کنند، ادعا می کنید که شرکتهای امریکایی برای آنکه کسی از ابزار شما استفاده نکند ، کد #C و Java را آلوده کرده اند، همچنین PHP چون چند برنامه نویس صهیونیست هم از آن استفاده کرده اند بد است، بعد پلاکارد می گیرد و به آنها اعتراض می کنید و هر جا برنامه ای خارجی روی کامپیوتری دیدید کل کامپیوتر را با چماق خورد می کنید، مشکل فقط آنجاست که شما اصلا هیچ ابزاری نساخته اید!
برنامه نویسی شاطری: در این مدل شما فقط نون را به تنور می چسبانید! پروژه را بگیرد، بعد یک open source یا محصول کرک شده پیدا می کنید و به مشتری به اسم برنامه ای که خودتان نوشته اید قالب می کنید!
برنامه نویسی دلالی: مثل آن دسته از معاملات ملکی که ها که سردر مغازه آنها نوشته است: طراحی و اجرای ساختمان، مشارکت در اجرا و … اما صاحبان آنها یک کلمه هم از ساختن یک ساختمان نمی دانند و اصلا بازنشسته امور بایگانی اداره آبیاری هستند، شما هم ادعای برنامه نویسی دارید در حد تیم ملی، اما وقتی پروژه را گرفتید فقط پورسانت خودتان را بر می دارید و آن را به کس دیگری می دهید تا انجام دهد.
برنامه نویسی طلبگی: در این مدل شما آنقدر در زمینه نوشتن برنامه مباحثه می کنید تا بالاخره یکی پیدا می شود و آن را می نویسد، بعد از آن شما در زمینه نحوه استفاده از آن برنامه باز هم مباحثه و گعده می کنید.
برنامه نویسی خطی: به شکل یک مسافر کش خطی، که یک پیکان جوانان ۵۶ دارد و آن را خوابانده و تنها با آن بلد است رانندگی کند، شما هم همه برنامه هایی که به شما پیشنهاد می شود را با استفاده از Turbo Pascal و btrieve می نویسید،اول همه برنامه هایتان هم یک صفحه می آید که با کاراکترهای اسکی، کلمه بسم ا… را نوشته اید.
و…ادمه دارد!
همین!
یک توضیح ضروری: تکرار مکررات و توضیح واضحات است، خدای نکرده اسم بردنم از چند شغل بی احترامی نسبت به آنها نیست که هیچگاه در نوشته هایم چنین منظوری را نداشته و نخواهم داشت. اسم بردن از این نوع مشاغل به دلیل آن است که در فرهنگ کوچه بازار ما ایرانی ها و در لطیفه هایمان برخی مشاغل نماد برخی خصوصیات هستند، در این نوشته هم چون می خواستم مدلی که توضیح می دهم، یک نماد قابل لمس وطنی داشته باشد، مجبور به استفاده از آن نماد ها شدم، همین.
منبع http://weblog.radmanitd.com/index.php/archives/1341
====
موفق باشید ...
اگه دوست دارید با سبک های برنامه نویسان ایرانی آشنا بشید حتما و حتما این متن رو بخونید ! :)
==========
روشی در برنامه نویسی هست که خیلی از برنامه نویسانی که ادعای برنامه نویسی دارند به آن مشغولند، cowboy Programming یا cowboy coding (اینجا (http://cowboyprogramming.com/2007/01/03/what-is-cowboy-programming/)یا اینجا (http://en.wikipedia.org/wiki/Cowboy_coding)را برای آشنایی بیشتر با این مدل مطالعه کنید.) به عبارت خودمانی، برنامه نویسی با منطق گاوچران ها، یعنی هیچ آدابی و ترتیبی مجوی،هر چه می خواهد دل تنگت بنویس!
این مدل به خودی خود بد نیست و کاربردهای خودش را هم دارد و بهانه ای بوده برای تدوین مدل های پیاده سازی پیشرفته تر Agile، بگذریم.
http://rlv.zcache.com/dream_computer_programming_tshirt-p23563214463274979235jn_400.jpg
موضوع صحبتم اما برنامه نویسی گاوچرانی نیست، بلکه الگو برداری از یک مفهوم در برنامه نویسی است(گاوچران ها در فرهنگ غربی ها ، آدم های بی قید و بندی بودند که در ظاهر، رفتار و ادبیات متمایز از سایرین هستند.)حالا که سایرین از مفهوم های ملی و بومی خود در مدل سازی و برنامه سازی استفاده کرده اند، چرا ما نتوانیم مدل های برنامه نویسی وطنی داشته باشیم، نظیر:
برنامه نویسی جواتی: به مدلی از برنامه سازی اطلاق می شود که در طراحی واسط کاربری از انواع و اقسام رنگ های تند و فسفری، فونت های بزرگ و غیر معمول و انواع و اقسام زلم زیمبو(املایش درست است!؟) استفاده می شود. در طراحی وب سایت یا وبلاگ، نتیجه در شکل ضفحات موزیکال با تصاویر متحرک فراوان است که از انواع و اقسام java script ها برای تبدیل نشانگر موس به جانوران متفاوت و یا افکت های تصویری استفاده شده است!
برنامه نویسی تاسوعا عاشورایی: به مدلی از برنامه نویسی اطلاق می شود که خروجی کار در دو رنگ سیاه و سفید (ونهایتا خاکستری ویندوز) نمایش داده می شود.ظاهر فرمها کسالت آور و ناراحت کننده است و هیچگونه ابزار مناسب برای سهولت استفاده از برنامه و کاربرپسند کردن ان استفاده نشده است.
برنامه نویسی عملگی: در این مدل از برنامه نویسی شما تنها عمله ای هستید که نهایتا پرت کردن آجر برای طبقه بالا را بلدید.اوستای بنای شما به شما می گوید چه کنید و شما همان می کنید، خلاقیت در این مدل برنامه نویسی در حد صفر است و تنها کامپوننت های استاندارد (آنهم کامپوننت های دو سه ابزار اول) استفاده می شوند.
برنامه نویسی لاتی: در این مدل برنامه نویسی شما به هیچ عنوان تلاش در بهتر نوشتن کد را به خرج نمی دهید، خوش خط و خوانا نمی نویسید، کامنت نمی گذارید، مستند نمی کنید، به هیچ کس هم توضیح نمی دهید که چه کار کرده اید، چرا؟ چون زورتان می رسد! همینه که هست! مشکلی هست؟
برنامه نویسی بچه مثبتی: در این مدل از برنامه نویسی شما همه قواعد برنامه نویسی را رعایت کرده اید، خوانا نوشته اید و تازه برای آن یک راهنمای دست نویس که با خط کش خطکشی شده است هم تهیه کرده اید، همه چیز برنامه در حد بیست است، فقط یک مشکل دارد، انکه کار نمی کند!
برنامه نویسی گروه فشاری: در این مدل چون آمریکای جهان خوار مظهر همه بدی هاست، شما از هیچ کدام از ابزارهای مایکروسافت، اوراکل؛ سان، گوگل و … استفاده نمی کنید(یا حداقل در ظاهر شعارش را می دهید که استفاده نمی کنید و در خفا بدون آنها زندگی نمی کنید)، بعد ادعا می کنید که ابزاری ساخته اید که از همه ابزارهای دنیا بهتر است و همه دنیا صف کشیده اند که از ابزار شما استفاده کنند، ادعا می کنید که شرکتهای امریکایی برای آنکه کسی از ابزار شما استفاده نکند ، کد #C و Java را آلوده کرده اند، همچنین PHP چون چند برنامه نویس صهیونیست هم از آن استفاده کرده اند بد است، بعد پلاکارد می گیرد و به آنها اعتراض می کنید و هر جا برنامه ای خارجی روی کامپیوتری دیدید کل کامپیوتر را با چماق خورد می کنید، مشکل فقط آنجاست که شما اصلا هیچ ابزاری نساخته اید!
برنامه نویسی شاطری: در این مدل شما فقط نون را به تنور می چسبانید! پروژه را بگیرد، بعد یک open source یا محصول کرک شده پیدا می کنید و به مشتری به اسم برنامه ای که خودتان نوشته اید قالب می کنید!
برنامه نویسی دلالی: مثل آن دسته از معاملات ملکی که ها که سردر مغازه آنها نوشته است: طراحی و اجرای ساختمان، مشارکت در اجرا و … اما صاحبان آنها یک کلمه هم از ساختن یک ساختمان نمی دانند و اصلا بازنشسته امور بایگانی اداره آبیاری هستند، شما هم ادعای برنامه نویسی دارید در حد تیم ملی، اما وقتی پروژه را گرفتید فقط پورسانت خودتان را بر می دارید و آن را به کس دیگری می دهید تا انجام دهد.
برنامه نویسی طلبگی: در این مدل شما آنقدر در زمینه نوشتن برنامه مباحثه می کنید تا بالاخره یکی پیدا می شود و آن را می نویسد، بعد از آن شما در زمینه نحوه استفاده از آن برنامه باز هم مباحثه و گعده می کنید.
برنامه نویسی خطی: به شکل یک مسافر کش خطی، که یک پیکان جوانان ۵۶ دارد و آن را خوابانده و تنها با آن بلد است رانندگی کند، شما هم همه برنامه هایی که به شما پیشنهاد می شود را با استفاده از Turbo Pascal و btrieve می نویسید،اول همه برنامه هایتان هم یک صفحه می آید که با کاراکترهای اسکی، کلمه بسم ا… را نوشته اید.
و…ادمه دارد!
همین!
یک توضیح ضروری: تکرار مکررات و توضیح واضحات است، خدای نکرده اسم بردنم از چند شغل بی احترامی نسبت به آنها نیست که هیچگاه در نوشته هایم چنین منظوری را نداشته و نخواهم داشت. اسم بردن از این نوع مشاغل به دلیل آن است که در فرهنگ کوچه بازار ما ایرانی ها و در لطیفه هایمان برخی مشاغل نماد برخی خصوصیات هستند، در این نوشته هم چون می خواستم مدلی که توضیح می دهم، یک نماد قابل لمس وطنی داشته باشد، مجبور به استفاده از آن نماد ها شدم، همین.
منبع http://weblog.radmanitd.com/index.php/archives/1341
====
موفق باشید ...