PDA

View Full Version : گفتگو: چگونه وابستگی دانشی خود را به ماکروسافت و شرکت های دیگه از بین ببریم؟



iman_pc_love
سه شنبه 16 اسفند 1390, 17:28 عصر
با سلام
به نظر شما یه توسعه گر که بعد از اینکه یه مدتی طولانی برنامه نویسی کرده، و بعد از بدست آوردن تجربه ای چند ساله و تلاش و مطالعه فراوان به یک معمار (Architecture) حالا یا تحت فناوریهای شرکتی (ماکروسافتی) یا هر شرکت دیگه ای تبدیل شده آیا این که اصلاً دانشی که به نوعی وابستگی به ابزارهای شرکتی خاص(با اهداف تجاری) داشته باشه میشه گفت دانشی اصولی و مفید؟ اگه یه روزی ماکروسافت به هر دلیلی نابود بشه و دیگه هیچ خبری از ویندوز و .net و این چیزا نباشه چه به سر دانش اون معمار میاد؟ من منظور نظرم خود ماکروسافت نیست، ممکنه هر شرکت دیگه ای هم باشه، چون خودم با ماکروسافت آشنا هستم میگم.
مثلاً من خودم از سال 80 الی 83 با VB6 برنامه نویسی میکردم، 83 الی 84 ASP Classic کار میکردم و برای مدتی کار را رها کردم و الآن حدود 6 ماهی است که دارم در زمینه .net مطالعه و فعالیت می کنم خوب تو این 6 ماه میبینم که اون چند سالی که روی VB6 و asp classic اینا کار میکردم، انگار که وقت طلف کردن بوده و علمی بنیادین و اصولی نبوده، صرفاً نحوه کار با یه ابزاری بوده که حالا منسوخ شده.

حالا سوالم از شما دوستان حرفه ای اینکه که به عنوان یه برنامه نویس معمولی، برای پیشرفت تو حوزه نرم افزار مطالعات و فعالیت و دانش و هدف خود را به چه سمتی تنظیم کنیم که از این حالت ابزاری و وابستگی های شرکتی و تجاری رها بشه (یا حداقل کاهش پیدا کنه) و طی سالیانی که وقت و انرژی خود را می گذاریم به علمی پایدار و اصولی برسیم جوری که بابت ساعت به ساعت مطالعه و تلاش و کار حتی تو سالهای قبل بتونیم تو آینده بهره برداری کنیم، و صرف کار با ابزار نباشه مثل یه فیزیک دان،ریاضی دان، شیمی دان، پزشک و... نمی دانم تونستم منظورم رو درست بگم یا نه.

Mahmoud Zaad
سه شنبه 16 اسفند 1390, 21:20 عصر
سلام
به نظر من این موضوع به هیچ وجه جای نگرانی نداره.
اگه با علاقه و به طور دقیق حرفه مورد نظرت رو یاد بگیری هیچ وقت به مشکل بر نمی خوری. همین الان خیلی از برنامه ها داره به زبان vb6 نوشته میشه و خیلی ها دارن از این زبان نون می خورن! ولی با اومدن تکنولوژی ها جدید افراد به سمت این تکنولوژی ها کشیده شدن. اما این که می گی وقت تلف کردن بوده به نظر من همونطور که خودت گفتی یادگیری مهارت های قبلیت اصولی نبوده خب تقصیر کیه؟ هر چند شما با اصول برنامه نویسی آشنا شدی.شما خیلی خیلی از کسی که همون شش ماه پیش با شما مطالعه دات نت رو شروع کرده جلوتری.
اما در مورد ابزار،
شما هر شغلی رو که نگاه کنی به ابزار(ها) وابسته است.
و هر ابزاری هم تامین کننده هایی داره
حالا این تامین کننده نشد یکی دیگه. شما یه شغل رو مثال بزن که به ابزار وابسته نباشه. حتی کسانیکه کارشون حرف زدنه! به ابزار وابسته هستن چون باید اون حرفها رو منتشر کنن
پس به رسانه نیاز دارن یا خیلی ریزتر به خودکار نیاز دارن! حالا اگه شرکت بیک نبود خب یه شرکت دیگه تامینش میکنه!
اگه بخوایم اینطوری فکر کنیم که اگه یه روز مایکروسافت نباشه دیگه بیچاره میشیم و ... که فقط باید بشینیم قصه بخوریم! حالا به فرض مایکروسافت نباشه خب با از بین رفتن مایکروسافت یا هر شرکت بزرگ دیگه در زمینه کامپیوتر، آیا کل دانش کامپیوتر هم از بین میره؟
البته شما می تونی زبان ها و تکنولوژی ها دیگه ای رو هم یاد بگیری ولی بهتره همزمان ازشون استفاده کنی و الا هی بخوای از این شاخه به اون شاخه بری و بخوای از وابستگی در بیای که فایده نداره. یک راه دیگه هم هست که خودت صاحب تکنولوژی بشی که به جایی هم وابسته نباشی.
در کل به نظر من شما اگه می خوای توی این زمینه فعالیت کنی خیلی جدی و با تلاش ادامه بده نگران این مسائل هم نباش! فکر کردن چیز خوبیه ولی فکر کردن به این مسائل فقط وقت تلف کردنه.
با آرزوی موفقیت

iman_pc_love
سه شنبه 16 اسفند 1390, 23:33 عصر
حالا این تامین کننده نشد یکی دیگه. شما یه شغل رو مثال بزن که به ابزار وابسته نباشه. حتی کسانیکه کارشون حرف زدنه! به ابزار وابسته هستن چون باید اون حرفها رو منتشر کنن
پس به رسانه نیاز دارن یا خیلی ریزتر به خودکار نیاز دارن! حالا اگه شرکت بیک نبود خب یه شرکت دیگه تامینش میکنه!
شما برای یادگرفتن کار با خودکار نیاز به مثلاً 5 سال کار و مطالعه نداری، ولی برای طراح، معمار و تسلط بر توسعه نرم افزار بر پایه یه ابزار خاص به این زمان نیاز داری نیاز داری

البته چون من تازه کار هستم و از مشاغل و نقشهای مراتب بالاتر توسعه نرم افزار مثل، طراحهان و معماران، مدیران و ... خبر ندارم، هدف اصلی من بیشتر یافتن بخشهای تخصصی در زمینه توسعه نرم افزار است به گونه ای که وابستگی زیادی به ابزار تجاری خاصی نداشته باشه و پایدار باشه بگونه ای که مثلاً وقتی شما 10 سال عمر خود را روی یادگیری و مهارت و expert شدن در اون زمینه گذاشتید عین اون 10 سال برای شما مفید واقع شده باشه، و اون نقش با آمدن ابزارهای جدید دچار تحول عظیم و دگرگونی نشه، نمیدونم مثال درستیه یا نه، ولی مثلاً شما فرض کن هیچ چی از زبان انگلیسی نمی دونه و از امروز تصمیم میگیری که این زبان رو یاد بگیری، خوب مسلماً 3 سالی طول میکشه که راه بیوفتی و بعد از اون هم مثلا 4 سالی طول میکشه که Expert بشی و بعد از اون هم باز جای کار داره ولی جوری هست که شما هر چقدر روش کار کنی همونقدر بهره می بری و هرچه میگذره بیشتر پیشرفت می کنی، البته ممکنه کشورهای مختلف لحجه و جزئیات دیگری داشته باشن ولی هیچوقت دچار دگرگونی عظیم نمیشه من دنبال همچین مهارتها و شغلهایی تو حوزه توسعه نرم افزار میگردم تا هدف اصلیم را روی اونا بزارم.

barnamenevisforme
سه شنبه 16 اسفند 1390, 23:42 عصر
سلام
موضوع وابستگی دانش انسان ها به همدیگه موضوع ریشه داریه و در طول تاریخ جریان داشته.چنان که ما انسان های عصر حاضر دانش خودمون رو مدیون گذشتگانیم.
فرض کن توی جزیره ای تنهایی یا از این زمان به گذشته ها سفر کردی و میخوای تکنولوژی امروز رو به اون ها منتقل کنی.ایا سطح دانش شما از اونچه امروز میدونه به قدری هست که بتونی طرز تهیه همه چیز رو واسشون توضیح بدی؟نه تنها شما بلکه متخصص های این دوره هم حتی در زمینه ی تخصصشون شاید نتونن.
خلاصه اینکه همه کار ها به صورتی پیش میره که دانش همگان در اون استفاده میشه.
اگه شرکتی به نام microsoft در زمینه های مختلف نرم افزاری فعالیت میکنه از دانش همه ی ملیت ها استفاده میکنه ولی متاسفانه نتیجه کار به نام اونه.
فکر شما در مورد قطع این وابستگی اسمی واقعا عالیه و حتما باید از یه روزی آغاز بشه.ولی راه عملی اینه که از اونچه موجوده بهره کافی رو ببریم و به فکر شروع از صفر نباشیم.
مثل روند کاری یک موتور.اگه موتوری درست کار کنه روند کاری اون رو چک کنیم،به درستیه کار اون ایمان بیاریم ،نواقص موجود رو برطرف کنیم،و به فکر ارتقای اون باشیم.

Mahmoud Zaad
چهارشنبه 17 اسفند 1390, 09:59 صبح
شما برای یادگرفتن کار با خودکار نیاز به مثلاً 5 سال کار و مطالعه نداری، ولی برای طراح، معمار و تسلط بر توسعه نرم افزار بر پایه یه ابزار خاص به این زمان نیاز داری نیاز داری

البته چون من تازه کار هستم و از مشاغل و نقشهای مراتب بالاتر توسعه نرم افزار مثل، طراحهان و معماران، مدیران و ... خبر ندارم، هدف اصلی من بیشتر یافتن بخشهای تخصصی در زمینه توسعه نرم افزار است به گونه ای که وابستگی زیادی به ابزار تجاری خاصی نداشته باشه و پایدار باشه بگونه ای که مثلاً وقتی شما 10 سال عمر خود را روی یادگیری و مهارت و expert شدن در اون زمینه گذاشتید عین اون 10 سال برای شما مفید واقع شده باشه، و اون نقش با آمدن ابزارهای جدید دچار تحول عظیم و دگرگونی نشه، نمیدونم مثال درستیه یا نه، ولی مثلاً شما فرض کن هیچ چی از زبان انگلیسی نمی دونه و از امروز تصمیم میگیری که این زبان رو یاد بگیری، خوب مسلماً 3 سالی طول میکشه که راه بیوفتی و بعد از اون هم مثلا 4 سالی طول میکشه که Expert بشی و بعد از اون هم باز جای کار داره ولی جوری هست که شما هر چقدر روش کار کنی همونقدر بهره می بری و هرچه میگذره بیشتر پیشرفت می کنی، البته ممکنه کشورهای مختلف لحجه و جزئیات دیگری داشته باشن ولی هیچوقت دچار دگرگونی عظیم نمیشه من دنبال همچین مهارتها و شغلهایی تو حوزه توسعه نرم افزار میگردم تا هدف اصلیم را روی اونا بزارم.
دوست عزیز خودکار یه مثال از ابزاری بود که یک فرد بهش نیاز داره، بحث من اصلا خودکار نبود که شما اصل موضوع رو توجه نکردی و همین یه تیکه رو برداشت کردی.
بگذریم...
شما همونطور که گفتی قبلا vb6 کار کردی چند سال هم وقت گذاشتی. اولا که همون موقع اگه اصولی کار کرده بودی می تونستی ازش بهره برداری کنی و مثلا پول در بیاری(نمی دونم همین طور بوده یا نه) پس به نظر من ضرر نکردی چون یه مهارتی رو هم یاد گرفتی. ما این همه درس می خونیم کلاس می ریم تا یه چیزی یاد بگیریم و کار کنیم و پول در بیاریم و تفریح کنیم و ... کلکسیون مهارت که نمی خوایم درست کنیم اصلا عمر ما کفاف نمی ده. خب حالا اونو ادامه ندادی اومدی سمت دات نت خب شما الان یه مدت مطالعه می کنی همزمان در کنار مطالعه می تونی کار کنی و درآمدی از این حرفه به دست بیاری. حالا هر چی مهارتت بیشتر شد بیشتر شناخته می شی و بیشتر درآمد کسب می کنی. پس در این صورت باز هم ضرر نکردی چون با دانش روز پیش رفتی و درآمد هم داشتی زندگی هم کردی. تکنولوژی های جدید هم که بیاد از فضا که به یک باره فرود نمی آد بنیاد یا بیس کار همونطور که دوستمون گفتن از کارهای قبلی شکل گرفته یعنی اینکه یک چیز منطقی هست که شما هم منطقش رو متوجه می شی. پس شما به عنوان یک آدم کارشناس در این حوزه خیلی سریع می تونی خودتو با شرایط جدید وفق بدی...
به نظر من شما ابتدا باید تفکر و به طور کلی سبک زندگی تو مشخص کنی. من اینطور که گفتم فکر می کنم حالا شما هم ببین چکار می خوای بکنی.
در مورد قسمت آخر، تو حوزه نرم افزار به نظرم اینطور کاری در همون ابتدا پیدا نمیشه و شما باید این مرحله ای که درش هستی رو ادامه بدی تا مثلا بشی تحلیل گر یا team manager که باز هم به ابزار (به طور غیر مستقیم ) وابسته هستی. یک کار دیگه هم می مونه بشی استاد دانشگاه، فقط تئوری کار کنی!