ورود

View Full Version : داستان طنز و جالب مهندس و برنامه نویس ...



ModernEX
جمعه 27 مرداد 1391, 17:22 عصر
یک برنامه نویس و یک مهندس در یک مسافت طولانی هوایی در کنار یک دیگر در هواپیما نشسته بودند.
برنامه نویسه میگه مایلی با هم بازی کنیم؟ مهندس که میخواست استراحت کنه محترمانه عذر خواهی میکنه و رویشو بر میگردونه تا بخوابه.
برنامه نوسه دوباره میگه بازی سرگرم کننده ای است من از شما یک سوال می کنم اگر نتوانستید 5دلار به من بدهید بعد شما از من سوال کنید اگر نتوانستم 5دلار به شما میدهم.
مهندس دوباره معذرت خواست وچشماشو بست که بخوابه.
برنامه نویسه پیشنهاد دیگری داد گفت اگر شما جواب سوال منو بلد نبودید 5 دلار بدهید اگر من جواب سوال شما رو بلد نبودم 200 دلار به شما میدهم .
این پیشنهاد خواب رو از سر مهدس پراند و رضایت داد که بازی کند.
برنامه نویس نخست سوال کرد .فاصله زمین تا ماه چقدر است؟؟ مهندس بدون اینکه حرفی بزند بلا فاصله 5 دلار رو به برنامه نویس داد حالا مهندس سوال کرد .
اون چیه وقتی از تپه بالا میره 3 پا داره وقتی پایین میاد 4 پا؟؟ برنامه نویس نگاه متعجبانه ای انداخت ولی هرچی فکر کرد به نتیجه نرسید بعد تمام اطلاعات کامپیوترشو جستجو جو کرد ولی چیز به درد بخوری پیدا نکرد بعد با مودم بیسیم به اینترنت وصل شد و همه سایت ها رو زیر رو کرد به چند تا از دوستا شم ایمیل داد با چندتا شون هم چت کرد ولی باز هیچی به دست نیاورد بعد از 3 ساعت مهندس رو بیدار کرد و 200دلار رو بهش داد مهندس مودبانه پول رو گرفت و رویش رو برگرداند تا بخوابد.
برنامه نویس او را تکان داد گفت خوب جواب سوالت چه بود؟؟ مهندس بدون اینکه کلمه ای بر زبان بیاورد 5 دلار به برنامه نویس داد و رویش را برگرداند و خــــــوابید!!!

jpjpjp
سه شنبه 07 شهریور 1391, 12:17 عصر
خیلی قشنگ بود!

joker
سه شنبه 07 شهریور 1391, 16:14 عصر
یارو حتما برنامه نویس نبوده ، این وصله ها به برنامه نویسا نمیچسبه :گیج:

اون چیه وقتی از تپه بالا میره 3 پا داره وقتی پایین میاد 4 پا؟؟
خب معلومه یک کوهنورد عصا بدست که وقتی میرسه نوک تپه یک چوب دستی دیگه هم پیدا میکنه با خودش میاره پائین.

ModernEX
چهارشنبه 08 شهریور 1391, 03:43 صبح
یارو حتما برنامه نویس نبوده ، این وصله ها به برنامه نویسا نمیچسبه :گیج:

خب معلومه یک کوهنورد عصا بدست که وقتی میرسه نوک تپه یک چوب دستی دیگه هم پیدا میکنه با خودش میاره پائین.

عجب .. ... !

JaVa
چهارشنبه 08 شهریور 1391, 17:06 عصر
یارو حتما برنامه نویس نبوده ، این وصله ها به برنامه نویسا نمیچسبه :گیج:

خب معلومه یک کوهنورد عصا بدست که وقتی میرسه نوک تپه یک چوب دستی دیگه هم پیدا میکنه با خودش میاره پائین.

عجب چیزی شد.!:قهقهه:

++Hichkas
پنج شنبه 09 شهریور 1391, 11:39 صبح
حالا یکیم من بگم
میگن یه بار یه مهندس شیمی یه مهندس مکانیک یه مهندس برق و یه مهندس کامپیوتر سوار یه ماشین بودن که ماشیین خاموش میکنه
هر کدوم شروع میکنن یه علتی برای خاموش شدن بگن
مهندس شیمی میگه :" احتمالا تو بنزین یه مقدار آب یا نا خالصی بوده"
مهندس مکانیک میگه: " احتمالا از دلکو یا دیسک و صفحه کلاژ "
مهندس برق میگه : " احتمالا از برقش باشه"
مهندس کامپیوتر میگه : " می خواین یه بار پیاده شیم بعد سوار شیم شاید درست شد"

mohammad-bahrami
پنج شنبه 09 شهریور 1391, 13:43 عصر
چه بلایی سر خانمها میاد اگه همسرشون برنامه نویس باشه!!! (http://www.ashpazonline.com/weblog/mahmood70/105466)



شوهر: سلام،من Log in کردم.

زن: لباسی رو که صبح بهت گفتم خریدی؟

شوهر: Bad command or File name

زن: ولی من صبح بهت تاکید کرده بودم!

شوهر: Syntax Error, Abort, Retry, Cancel

زن: خوب حقوقتو چیکار کردی؟

شوهر: File in Use, Read only, Try after some Time

زن: پس حداقل کارت عابر بانکتو بده به من.

شوهر: Sharing Violation, Access Denied

زن: می دونی، ازدواج با تو واقعا یک تصمیم اشتباه بود.

شوهر: Data Type Mismatch

زن: تو یک موجود بدرد نخور هستی.

شوهر: By Default

زن: پس حداقل بیا بریم بیرون یه چیزی بخوریم.

شوهر: Hard Disk Full

زن: ببینم میتونی بگی نقش من تو زندگی تو چیه؟

شوهر: Unknown Virus Detected

زن: خب مادرم چی؟

شوهر: Unrecoverable Error

زن: و رابطه تو با رئیست؟

شوهر: The only User with Write Permission

زن: تو اصلا منو بیشتر دوست داری یا کامپیوترتو؟

شوهر: Too Many Parameters

زن: خوب پس منم میرم خونه بابام.

شوهر: Program Performed Illegal Operation, It will be Closed

زن: خوب گوشاتو بازکن، من دیگه بر نمیگردم!

شوهر: Close all Programs and Logout for another User

زن: می دونی، صحبت کردن باتو فایده نداره، من رفتم.

شوهر:

Its now Safe to Turn off your Computer:D

hamed232
پنج شنبه 09 شهریور 1391, 18:51 عصر
مهندس مشهدي بوده !!!:قهقهه:

aliphp1
پنج شنبه 09 شهریور 1391, 19:09 عصر
فقط یه چیزی در این داستان (اولی ) مشخص هست و اون هم اینه که :
این داستان در یکی از پرواز های داخلی در ایران اتفاق افتاده
دلیلش هم اینه که طرف توی هواپیما اینترنت داشته

aliphp1
پنج شنبه 09 شهریور 1391, 19:10 عصر
مهندس مشهدي بوده !!!:قهقهه:
داداش اگه مشهدی بود حتما می تونست 200 دلارش رو پس بگیره

HASANDDD
چهارشنبه 11 شهریور 1394, 19:52 عصر
خخخ
داستان (http://www.hoosheparsi.ir/tabid/344/Default.aspx) های جالبی بودن:کف:

reza_noei
پنج شنبه 12 شهریور 1394, 12:55 عصر
عالیه :تشویق:

همینطوری ادامه بدید بعد از "دکتر سلام" طنز "برنامه نویس سلام" را بنا می کنیم. :قهقهه:

Sir-Programmer
پنج شنبه 12 شهریور 1394, 15:04 عصر
یارو حتما برنامه نویس نبوده ، این وصله ها به برنامه نویسا نمیچسبه :گیج:

خب معلومه یک کوهنورد عصا بدست که وقتی میرسه نوک تپه یک چوب دستی دیگه هم پیدا میکنه با خودش میاره پائین.

عاقا شماره حساب بده 200 دلار بریزم به حسابت خخخخخخ دمت گرم