PDA

View Full Version : چگونه می شود در یک دنیای دیگر زندگی کرد؟!



IamOverlord
پنج شنبه 13 مهر 1391, 14:24 عصر
سلام دوستان.
یه جست و جویی در مورد Brain-Computer Interface (http://en.wikipedia.org/wiki/Brain%E2%80%93computer_interface) کردم... تقریبا همون چیزیه که مد نظرمه ولی یه مشکلی هست... این که چه طور مغز می تونه یه چیز مجازی رو حس کنه؟
ببینید در کل فکرم اینه که انسان، ورودی- خروجی های مغزش، به جای ارتباط با محیط عادی این دنیا، با یه کامپیوتر ارتباط داشته باشه... و کامپیوتر فرمان های عصبی اش رو بگیره و در ضمن به مغز اطلاعات عصبی ای رو بفرسته که مربوط به اون دنیای شبیه سازی شده است...
همین الان یه سری دستگاه ها (EEG (http://en.wikipedia.org/wiki/Electroencephalography)) هستند که می تونن از مغز ورودی بگیرن... اما در مورد ارسال پیام به مغز چی؟ یعنی شما مثلا تو کره ی زمین هستی، اطلاعاتی بهت ارسال بشه که انگار رو کره ی ماه وایسادی... و شما هم روش راه می ری و دستگاه پیامت رو می گیره و ورودی متناسب با راه رفتنت رو به مغزت می ده...
مشکلات این تکنولوژی در حال حاضر کجاست؟
در مورد چه گونه و چه وقتی عملی شدنش نظرتون چیه؟
و در کل ایده یا نظر خاصی اگه هست...
کلا خیلی به این موضوع علاقه دارم چون اگه عملی بشه شامل تمام علایقت می شه...!

مسعود اقدسی فام
پنج شنبه 13 مهر 1391, 21:17 عصر
یاد فیلمنامه ماتریکس و آواتار و غیره افتادم. مثل اینکه کم کم داریم به اون دوران می‌رسیم.

IamOverlord
جمعه 14 مهر 1391, 16:14 عصر
اگه شما مغزتون با یه سرور تعامل داشته باشه، چه نیازی هست که در دنیای واقعی تولید مثل کنید یا از دنیای واقی لذت ببرید؟! چون در اون دنیای شبیه سازی شده همه نیازهاتون رو برطرف می کنید و نیازی نمی بینید که به دنیای واقعی برگردید! شاید در اون صورت نسل انسان ها منقرض بشه...!

مسعود اقدسی فام
جمعه 14 مهر 1391, 18:34 عصر
اگه شما مغزتون با یه سرور تعامل داشته باشه، چه نیازی هست که در دنیای واقعی تولید مثل کنید یا از دنیای واقی لذت ببرید؟! چون در اون دنیای شبیه سازی شده همه نیازهاتون رو برطرف می کنید و نیازی نمی بینید که به دنیای واقعی برگردید! شاید در اون صورت نسل انسان ها منقرض بشه...!
طبیعتا در اون حالت کسانی باید باشن که در دنیای واقعی سیستم کامپیوتری دنیای مجازی رو کنترل کنن. مگر اینکه سیستم‌های کامپیوتری اینقدر پیشرفت کنن که همه‌چیز به اونا سپرده بشه. در اون حالتم باز حتما علم به حدی رسیده که شبیه‌سازی انسان هم انجام بشه. لازم نیست حتی کل بدن شبیه‌سازی بشه. فقط مغزی متولد و تغذیه می‌شه.
فقط این رو باید در نظر گرفت که با توجه به قدرت پردازش سریعتر چنین حالتی (انسان در حالت عادی از تمام توان مغزش استفاده نمی‌کنه) احتمالا سیر تکاملی انسان در چنین دنیایی و سیر تحولات شاید خیلی متفاوت بشه.
یه سوال: اگه ذهن اون بشر به این ایده‌ای که شما الان بگید برسه ... فیزیکی وجود داره که اونم بخواد اینطوری خودش رو بسپاره به کامپیوتر؟ یعنی می‌تونیم شک کنیم که شاید ما خودمونم الان داریم در چنین دنیایی زندگی می‌کنیم؟

IamOverlord
شنبه 15 مهر 1391, 16:43 عصر
دقیقا! اون کامپیوتر هم در شبیه سازی قوانین خودش رو داره که فیزیک اون دنیا رو می سازه و ممکنه مغز بشر با کلنجار رفتن در اون محیط از یه سری قوانین سر در بیاره...
و بله شاید ما هم در یه همچین دنیایی باشیم...
البته اگه بخوایم از شنیده های دینی، متافیزیکی و ... استفاده کنیم، شاید بشه گفت یه دنیای دیگه ای هست در یه قالب متفاوت، که اون جا به جای مغزمون یه چیز اساسی تر مثل روح در این شبیه سازی قرار گرفته و به کامپیوتر وصل نشده بلکه به ... !
اما اون مسئله ای که مطرحه اینه که فرض کنید دو نفر دو خواسته ی یکسان دارند... مثلا هر دو می خوان بستنی بخورن و در اثر ترشح هورمون دوپامین از بستنی خوردن لذت ببرن! خوب ممکنه.
اما فرض کنید این دونفر می خوان هر دو حاکم مطلق همه ی مردم باشن... خوب اینا به اختلاف می خورن و هر دو ممکن نیست...
اما در سروری که مغز ها بهش وصل هستن تقریبا هر چیزی ممکنه!
شاید خیلی از اختلافات دنیا حل بشه!
این مغز ها می تونن با هم تعامل داشته باشن... شاید هم یکی نخواد و بره در دنیای مجازی خودش با افراد غیر حقیقی زندگی کنه... منظورم از افراد غیر حقیقی، افرادیه که مغز متصل به سرور ندارن و AI هستند و وانمود می کنن انسانن...
حتی می شه این پروژه رو از یه جنبه ی دیگه توسعه داد...
اگه روبات هایی که با شما چت می کنن رو دیده باشین، اینا با هزاران نفر صحبت می کنن و صحبت کردن رو یاد می گیرن... حتی در بعضی موارد می شه مشخص کرد که روحیه ی روبات چی باشه... سایت هاش هستن... حالا فرض کنید در این پروژه ی شبیه سازی هم همچین چیزی اتفاقی بیفته... یعنی سرور، روش وانمود کردن به انسان بودن رو یاد بگیره... و در کنار انسان های واقعی، هزاران انسان مصنوعی متفاوت درست کنه ...
قسمت ترسناک قضیه، ارسال پیام عصبی به مغز هست! نمی دونم بشر جراتش رو داره یا نه! اما گرفتم پیام از مغز ممکنه و بار ها انجام شده...

مسعود اقدسی فام
شنبه 15 مهر 1391, 20:18 عصر
خب آره. همونطور که ما مختار مطلق نیستیم و نمی‌تونیم مثلا دلمون بخواد که الان و در یک آن بریم فلان کنسرت و برگردیم، اونطور سامانه‌ای باید کنترل بر درخواست‌ها رو داشته باشه. وگرنه حکایت قفل سیستم‌عامل و ازدحام گره شبکه و غیره پیش بیاد. مهم نیست طرف چی می‌خواد. مهم عملشه. یه سری قوانین باید در اون دنیا صادق باشه.
به ما می‌گن بعد از مرگ می‌ریم برزخ و بعد قیامت و بهشت و دوزح. کاری به درست و غلطیش ندارم. اما اگه هست برزخ چطوریه؟ به هر حال ما از جسم آزاد شدیم. پس یه سری محدودیت کم شده. اما آیا مثلا یه روح کلا آزاد می‌شه هر کاری بخواد بکنه؟ برزخ یه سرزمین هست مثل زمین؟ جاذبه داره؟ یه تصور هست؟ کلا تعاریف باید مشخص بشه، بعد قوانین تدوین بشه که تداخل پیش نیاد.
کره ماه جاذبه مثل اینجا نداره. واسه همین بعضی اختلافات پیش می‌یاد. از یه جهت آزاد می‌شی که یهو بپری بری بچسبی به سقف، ولی این محدودیت رو داری که نمی تونی کامل مثل بچه‌ی آدم راحت غذا بخوری. یا خود فضای بین سیاره‌ها. یعنی هر خاصیتی یه سری آزادی می‌ده، اما یه سری آزادی رو هم ممکنه بگیره. نباید سرزمینی ساخت که همه چیز در همه شرایطی آزاد باشه. چون ازدحامش همون اول نابودش می‌کنه.
شاید واسه همین چیزاست که یه سری با شبیه‌سازی انسان مخالف هستن. شبیه‌سازی انسان یعنی شبیه‌سازی مغز. و کم کم قدرت کنترل مغز. و پشتش تزریق پیام به مغز. درسته که از لحاظ علم پزشکی خیلی می‌تونه مفید باشه. چون مثلا برای تسکین درد به جای پیام درد پیام دیگه‌ای ارسال می‌شه تا درمان تموم بشه. اصلا بیهوشی کلا کنار گذاشته بشه شاید. ولی آیا واقعا هدف فقط همینه؟!

IamOverlord
یک شنبه 16 مهر 1391, 00:49 صبح
پس بهتره در انجامش طمع انسان رو نگیره...
یه سری قوانین وجود داشته باشه... اصلا قوانین همین دنیا...
شبیه سازی عینی مناظر همین دنیا هم خودش کم نیست!
یه تحقیقی در مورد لذت کردم... فهمیدم بعد از مثلا رابطه ی جنسی، گریه، مصرف مواد مخدر و ...، هورمون Dopamine (http://www.google.com/search?hl=en&biw=1511&bih=741&noj=1&sclient=psy-ab&q=dopamine+wiki&oq=dopamine+wiki&gs_l=serp.3..0j0i30l9.62994.69893.0.71508.15.15.0. 0.0.0.1123.5943.1j4j2j1j2j4j0j1.15.0.les%3B..0.0.. .1c.1.1Hb3x7VxLP8) ترشح می شه که با گیرنده های دوپامین عمل می کنه و باعث لذت می شه... اما در مسائل مختلف به مقادیر مختلف...
پس انگار همه چیز، پیام های عصبی بین اندام-مغز (کامپیوتر-مغز) نیست؟!... گرچه چگونگی این پیام های عصبی روی ترشح اون هورمون اثر می ذاره... مثلا با شنیدن صدای تشویق یه جمع بزرگی، دوپامین ترشح می شه و احساس لذت و گرفتن پاداش می کنی! پس بالاخره یه سری قوانین اولیه همچنان حاکم هست و فقط محیط تغییر می کنه... که البته تغییر محیط هم آن چنان کار کمی نیست!
به این فکر می کردم که در ازای کارهای متفاوتی، کامپیوتر به اون مغز پاداش بده (حس لذت)... با ترشح بیش تر دوپامین...
دیدم مواد مخدر هم همین کار رو می کنن... البته ناشیانه! که باعث کم شدن گیرنده های دوپامین می شه... و در نتیجه لذت نبردن فرد از چیزایی که بقیه ازش لذت می برن... و فقط می ره سراغ مواد مخدر...
پس باید این گونه آسیب ها رو هم در نظر داشت...
در صورت ساخت این دستگاه کنترل انسان ها کار راحتی خواهد بود؟! معمولا همه ی دستگاه های امنیتی مورد حمله قرار می گیرن، اما این یکی دیگه مسئله ی زندگی افراده!
اگه این دستگاه ساخته بشه و به جای انسان هایی که تجربه ی زندگی در این دنیا رو دارن، انسان هایی که تازه متولد شدن رو به دستگاه وصل کنیم و اون فرد ۱۵ سال در یه محیطی زندگی کنه و بعد از دستگاه جدا بشه و به دنیای عادی برگرده...؟! با خودش چی فکر می کنه؟!
حالا فرض کن در اون دستگاه به اون فرد در مورد وجود یه دنیای دیگه و این که چی کار بکنی و چی کار نکنی بهتره، توضیح بدی... و اگه اون به دنیایی که کامپیوتر شبیه ساز توش هست، ایمان نداشته باشه ولی یه روزی از دنیای شبیه سازی خارج بشه، آیا به دنیای پس از این دنیای فعلی اعتقاد پیدا می کنه؟!...

مسعود اقدسی فام
یک شنبه 16 مهر 1391, 12:12 عصر
انسان اگه در یه محیطی قرار بگیره و یه طوری بشه که مدام ذهنش درگیر فضا و اتفاقات اون محیط باشه، راحت بهش خو می گیره و اگه به حالت عادی برگرده باز احساس جدید بودن می کنه. مثل کسی که چند سال اسیر جنگی بوده. اسیر جنگی هم شب و روزش کلا از شب و روز دنیا جداست.
من خودم دوران آموزش خدمت، وقتی بعد یه ماه و اندی از جایی مثل عجب شیر که شب و روزش آموزش و نظامی گری بود بیرون اومدم، وقتی یه تاکسی ساده هم می دیدم حال می کردم که ای ول چه ماشین خوشگلی. :)) چون در حداقل امکانات بودیم.
حالا این رو توسعه بده به فضای مجازی ...

IamOverlord
یک شنبه 16 مهر 1391, 19:39 عصر
به یه چیزی در این مورد فکر می کنم...
این که آیا بزرگ ترین هدف همه ی انسان ها (و یا همه ی موجودات زنده) لذت بردنه؟!
شاید بگید افرادی هستن که در این دنیا به اختیار خودشون راه سخت تری رو انتخاب می کنن و رنج می کشن، مثلا پیامبران... اما حتی اون ها هم لذت بیش تر اون دنیا رو از دید خودشون انتخاب کردن...
و همچنین افراد بی بند و بار که واضحه دنبال لذت بیش تر در این دنیا هستن...
و خیلی گروه های دیگه...
یکی از کمال لذت می بره... یکی از یه چیز واهی... یکی از... و ...
انگار هدف همه "لذت بیش تر، رنج کم تر" هست؟! حالا هر کس با عقیده ی خودش راه مناسبش رو انتخاب می کنه...
پس بزرگ ترین تحقیقات و اختراعاتی که بشر برای خودش می کنه باید در این جهت باشه؟!
لذت عامل تشویق کننده به چیزهاییه و رنج عامل بازدارنده از چیزهاییه که در نهایت باعث گسترش نسل می شن... آیا کاربرد دیگه ای داشتن؟!
نمی دونم آیا بهترین حالت برای زندگی انسان رسیدن به همین لذت ها و نبود هیچ گونه رنجیه؟! و اگه این اتفاق در یه دستگاه مثل کامپیوتر بیفته این آرمانی ترین حالت زندگیه؟!

مسعود اقدسی فام
دوشنبه 17 مهر 1391, 19:34 عصر
خب آره. لدت و تضادش همیشه عامل محرک هستن. اما خب این لذت و تصاد برای هر کسی و برای هر سنی مفهوم خاصی داره. این مفهوم خاص رو هم شاید بچه‌ها از بزرگترها تا جدود یاد بگیرن. اما یه سری از طریق بلوغ سنی و یه سری از طریق تعاملات اجتماعی و تجربیات و محیط اطراف ناشی می‌شن. سن انسان چند بخش داره که گدر از هر بخش به بخش دیگه معمولا تغییران محسوسی در ای مسائل داره. مثلا نوجوانی به جوانی. جوانی به میانسالی. میانسالی به پیری.
حالا چطور می‌شه سیستم یادگیری و درک چنین مفاهیمی رو در یک سیستم الکترونیکی و هوشمند فراهم کرد؟ بحث اینجاست که ممکنه من و شما یه اتفاق مشابه رو ببینیم، اما دو فکر متفاوت رو داشته باشیم. این ناشی از چیه؟ و روش کار کامپیوتر؟

IamOverlord
پنج شنبه 20 مهر 1391, 10:54 صبح
این ناشی از طرز کار مغز هر شخص و همچنین ورودی های متفاوت به مغز اون فرد در گذشته هست... اما یه سری چیز ها در مغز انسان های مختلف همچنان یکسان هستند...

یه مثالی می زنم، مثلا چرا عملکرد یه فردی که مدت ها پیش معتاد بوده و فردی که اصلا معتاد نبوده با هم فرق می کنه؟ حتی با وجود این که پس از مدتی فرد معتاد گیرنده های دوپامین از دست رفته اش ساخته می شه...
یه جایی (http://irmeta.com/meta/index.php?topic=7054.0) نوشته بود:
اگرچه پايه زيست شناختي اعتياد، تحمل دارو و ترک اعتياد تا حدود زيادي شناخته شده است، توضيح بازگشت اين بيماري مشکل تر است. پرهيز از مصرف دارو اجازه مي دهد گيرنده هاي دوپامين به حالت عادي بازگردند. بنابراين، پس از دوره يي درد و رنج ترک اعتياد، مغز هوس دارو را رها مي کند. اما اعتياد در عمل يک بيماري بازگشت کننده است. مرکز لذت، که به مرکز اعتياد تبديل مي شود، ارتباط نزديکي با حافظه دارد و خاطره هاي بهره گيري نادرست از دارو به اندازه يي با دوام است که حتي مشاهده يک بازوي عريان مي تواند بار ديگر آنها را زنده کند.

پس این ورودی های گذشته ی فرد هست که روی تصمیماتش در شرایط مشابه با دیگران تاثیر می ذاره...

در کل به نظرم نیازی نیست کامپیوتر شبیه ساز، در این زمینه کاری کنه، مغز اون فرد هست که با اون ورودی ها و تجربه ها دست و پنجه نرم می کنه... و کامپیوتر فقط یه محیط رو شبیه سازی می کنه و به طور مستقیم به داخل مغز افراد کاری نداره...

IamOverlord
چهارشنبه 26 مهر 1391, 16:43 عصر
در همین راستا می خوام یه سری تحقیقات بکنم و امواج مغز رو دریافت کنم و برنامه نویسی کنم...
می خواستم بدونم این دستگاه الکتروانسفالوگرافی (EEG) (http://en.wikipedia.org/wiki/Electroencephalography) رو که مربوط به نوار مغزی می شه رو چه طوری می تونم تو خونه داشته باشم؟!

مسعود اقدسی فام
چهارشنبه 26 مهر 1391, 19:55 عصر
در همین راستا می خوام یه سری تحقیقات بکنم و امواج مغز رو دریافت کنم و برنامه نویسی کنم...
می خواستم بدونم این دستگاه الکتروانسفالوگرافی (EEG) (http://en.wikipedia.org/wiki/Electroencephalography) رو که مربوط به نوار مغزی می شه رو چه طوری می تونم تو خونه داشته باشم؟!

از مراکز فروش تجهیزات پزشکی جویا بشید. شاید مجوز بخواد. در ضمن متخصص خودش رو می‌خواد. شما در مورد ده دوازده خط خروجی نوار مغزی این دستگاه اطلاعی دارید؟ من تحت این آزمایش بودم قبلا.

IamOverlord
چهارشنبه 26 مهر 1391, 21:05 عصر
راستش قضیه برام مبهم هست فعلا...
هر سنسور یه شماره داره که برای یه طرف مغز شماره ها فرد هست برای یه طرف زوج...
فکر می کنم در حد مبتدی هم بشه این جور کارا رو تو خونه کرد... ولی یه مقدار نحوه ی انجامش گنگه برام...
این سایت رو دیدم، Warning اش رو هم خوندم، جدا آدم باید مواظب باشه: openeeg.sourceforge.net/doc (http://openeeg.sourceforge.net/doc/)
ولی در مورد الکترونیک هم اطلاعات زیادی ندارم...
یه سری محصولات خارجی هم در این مورد تو اینترنت دیدم، مثلا یکیشون با SDK حدودا ۵۰۰ دلار بود، دلار هم که رفته بالا!
نمی دونم باید چی کار کنم... خودم بسازمش... چه جوری... بخرمش... قیمتش...
از یکی از بچه های مدرسه مون هم پرسیدم گفت یکی از بچه ها سال پیش با یه همچین دستگاهی تو پروژه اش کار کرده بود، اون موقع حدود ۳۰ ۴۰ تومن تهیه کرده بود فکر کنم...
حالا برم از این طرف هم بپرسم... :متفکر:

atige007
پنج شنبه 27 مهر 1391, 15:20 عصر
ساخت دستگاه الکترو انسوگرافی کار سختی نیست ولی هزینه زیادی داره
برای این کار حتما باید طیف نگاه یا همون spectrum analyzer داشته باشید که فکر نمیکنم کمتر از 5میلیون باشه!!
برای دریافت امواج از مغز هم چیز خاصی نیاز نیست
کافیه الکترود ها رو کنار هم نصب کنید و با سیستمی مثل رادیو am امواج رو دریافت کنید!!

IamOverlord
پنج شنبه 27 مهر 1391, 18:19 عصر
اون طیف نگاری که گفتید واسه کدوم قسمته... فکر نمی کنم فعلا ما برای کارمون نیازی باشه تهیه اش کنیم... :متفکر:
فکر می کنم اگه ورودی ها رو از الکترود ها بگیریم و از طریق یه Port ی به کامپیوتر بدیم قسمت اصلی کار باشه... بقیش رو با برنامه نویسی حل می کنیم...
مثل این که یه ژل یا ماده ی محافظ لازم باشه که یه موقع تبدیل به صندلی الکتریکی نشه! نمی دونم اون چیه دقیقا...

hajar-v
چهارشنبه 17 آبان 1391, 22:57 عصر
سلام دوستان.
یه جست و جویی در مورد Brain-Computer Interface (http://en.wikipedia.org/wiki/Brain%E2%80%93computer_interface) کردم... تقریبا همون چیزیه که مد نظرمه ولی یه مشکلی هست... این که چه طور مغز می تونه یه چیز مجازی رو حس کنه؟
ببینید در کل فکرم اینه که انسان، ورودی- خروجی های مغزش، به جای ارتباط با محیط عادی این دنیا، با یه کامپیوتر ارتباط داشته باشه... و کامپیوتر فرمان های عصبی اش رو بگیره و در ضمن به مغز اطلاعات عصبی ای رو بفرسته که مربوط به اون دنیای شبیه سازی شده است...
همین الان یه سری دستگاه ها (EEG (http://en.wikipedia.org/wiki/Electroencephalography)) هستند که می تونن از مغز ورودی بگیرن... اما در مورد ارسال پیام به مغز چی؟ یعنی شما مثلا تو کره ی زمین هستی، اطلاعاتی بهت ارسال بشه که انگار رو کره ی ماه وایسادی... و شما هم روش راه می ری و دستگاه پیامت رو می گیره و ورودی متناسب با راه رفتنت رو به مغزت می ده...
مشکلات این تکنولوژی در حال حاضر کجاست؟
در مورد چه گونه و چه وقتی عملی شدنش نظرتون چیه؟
و در کل ایده یا نظر خاصی اگه هست...
کلا خیلی به این موضوع علاقه دارم چون اگه عملی بشه شامل تمام علایقت می شه...!

فکر میکنم منظور شما واقعیت مجازی هستش.بله؟
اگه آره.برای اینکار وسایل ورودی و خروجی جالبی برای ردیابی موقعیت و.. وجود داره که با سرچ ب میتونید پیدا کنید
در مورد ایده بله.ایده جالبیه و فکر میکنم اول برای آموزش خلبانی و اینجور چیز ها در کشورهای دیگه اجرا شده

newamir
پنج شنبه 18 آبان 1391, 10:12 صبح
در همین راستا می خوام یه سری تحقیقات بکنم و امواج مغز رو دریافت کنم و برنامه نویسی کنم...
می خواستم بدونم این دستگاه الکتروانسفالوگرافی (EEG) (http://en.wikipedia.org/wiki/Electroencephalography) رو که مربوط به نوار مغزی می شه رو چه طوری می تونم تو خونه داشته باشم؟!

قیمت دستگاه آماده حداقل 30 ملیون تومنه که تازه انواع قدیمیش هست که فقط رو کاغذ امواج رو میکشن. چیزی که میخوای که فایل خروجی بهت بده QEEG هست که بالای 100 ملیون قیمتشه. بنابراین بهتره کلن خریدن دستگاه و گذاشتنش تو خونه رو فراموش کنی. حتی ساختنش هم، با اینکه کار خیلی سختی نیست ولی هزینه زیادی داره. بنابراین بهتره دنبال کسی باشی، مثل استادهای پزشکی دانشگاه تهران، که برای کار تحقیقاتی حاضر باشه بهت داده بده.

تخصص من تحلیل داده‌های EEG و بقیه تکنیکهای عکس برداری مغزی هست و تو این زمینه 2 تا مقاله دارم و مقاله های زیادی خوندم. در مورد ایده ت، عذر میخوام رک میگم، اما بسیار پیش پا افتاده هست. احساس میکنم دبیرستانی هستی و خوبه که به همچین چیزهایی فکر میکنی. اما باید به تدریج متوجه بشی همچین چیزی صد سال پیش به ذهن کسانی رسیده. مشکلی که سر راه هر دو کار (خروجی گرفتن از مغز یا ورودی دادن بهش) وجود داره پیچیدگی بسیار زیاد مغز و اطلاعاتش هست. شکی نیست که روزی اهدافی که خیلی بعید به نظر میومدن عملی میشن، اما اگر واقع گرایانه میخوای دست به کار بشی، باید بدونی که در حال حاضر کارهای خیلی خیلی کوچیکی به نسبت این حرف تو داره عملی میشه.