PDA

View Full Version : مقاله: مدیریت و فرایند طراحی پروژه



colors
جمعه 13 بهمن 1391, 17:45 عصر
سلام

از اینکه دارید این تاپیک رو میخونید ممنونم. میدونم که چقدر کار داریدو حتی خواندن یه مقاله، کاریه که به ندرت وقت اونو پیدا میکنید. به شما قول میدم در مطالبی که تو این تاپیک قرار میگره، شمارو با راهکار و ایده های علمی و شیوه های مفید برای انجام پروژه هاتون با بهترین عملکرد و در کمترین زمان آشنا میکنه. وقتی این مطالب رو یاد بگیرید و از اونها استفاده کنید، کیفیت پروژه و عملکرد خودتونو بهتر میکنید.

این تاپیک رو ساختم که بتونیم در مورد پروسه(فرایند) ساخت و اجرای پروژه(وب سایت) باهم گفت و گو کنیم. بنده چون بیشتر مطالعه و بررسی کردم و زیاد تجربه اجرای ندارم، ممکنه بعضی از بخشها براتون گنگ و نامفهوم باشه، پس معطل نکنیدو سوالات، تجربه ها و توانایی هاتونو همینجا مطرح کنید.

این مطالب برای چه افرادی مناسبه؟
مطمئنا مطالبی در این زمینه، برای تمامی افرادی که میخوان تو روند شروع، تکمیل و تحویل پروژه به مشکلی برنخورند و بتونند در کوتاه ترین زمان و به بهترین شکل عمل کنند، مفیده.

مقدمه :
یه پروژه کار پیچیده و چند وجهی است که به اون چند بخشی یا چند وظیفه ای میگن. انجام دادن یه پروژه مستلزم تلاش افراد مختلفی است که هر کدوم مسئولیت بخشی رو بر عهده دارند. مثلا آنالیز و تحلیل، طراحی، برنامه نویسی، بازاریابی و ... . کار هر کدوم از افراد برای تکمیل شدن پروژه، مهم و ضروریه.
انجام شدن کارهای بزرگ مستلزم مدیریت و همکاری افراد مختلفیه. مثلا پروژه ساخت یه ماشین رو در نظر بگیرین. دهها نفر باید برای ساخت یه ماشین تلاش و همکاری کنن. امروزه حتی انجام کارهای کوچیکهم مستلزم برنامه ریزی و کار چند بخشی است. البته افرادی هم که به صورت تکی کار میکنن(خودم)
ناراحت نباشن. چون بیشتر هدفمون چند بخشی کردن کارهاست که در هر زمان فقط و فقط بر یه بخش متمرکز باشیم.

روند طراحی وب سایت :
امروزه دیگه کمتر سایتی پیدا میشه که به صورت استاتیک باشه و بتونیم به صورت ساده و ابتدای اونو تکمیل و تحویل بدیم. معمولا افراد، شرکتها و سازمانها دوس دارند وب سایتی با تمام امکانات داشته باشن و با چنین درخواستهای، از طراحی، برنامه نویسی، یکپارچه سازی، دیتابایس و تست و... جای اشتباه زیادی وجود داره. برای رفع خطر شکست پروژه، نیازمند راه و روشی(فرایند) هستیم
که مارو راهنمایی کنه. تو 20 سال عمری که داشتم همیشه برام جالب بوده که چرا خیلی از افراد عقلو منطق خودشونو بکار نمیگیرن. مثلا همین راهو روشهای مدیریت پروژه در کمتر افرادی پیدا میشه. خداوکیلی خود شما تاحالا چقدر برای این مسئله وقت گذاشتی و دنبالش رفتین. البته خدای نکرده سوء تفاهمی پیش نیاد , بنده منظورم شخص یا گروه خاصی نیست.
افراد زیادی هستن که به قول دوستمون سرشونو به مانیتور میچسبوننو شروع میکنن. مطمئنا با کمی تفکر متوجه میشیم که این نوع شروع، صحیح نیست. خیلیها تو همین تالار هستن که ایده و پروژه های رو تو ذهن داشتن و اجرای کردن، ولی قبل از اینکه پروژه تکمیل بشه اونو بی خیال شدن و پروژه با شکست مواجه شده. من خودم شخصا چنیدن پروژه رو استارت کردم ولی با شکست مواجه شدم.
معمولا شکست پروژه ها ناشی از اینه که برای سایت هیچ هدفی تعریف نمیشه یا حداقل اهداف به صورت ناقص تعریف میشن.
حتی وب سایتهای ران شده ی زیادی دیده شده که بعد از صرف کلی وقت و هزینه، اجرا شدن و بعد از مدتی، با شکست مواجه میشه.
پس با ما هراه باشید تا پروژه های کوچیک و بزرگتان را با موفقیت به اتمام برسانید. بعد از بررسی و طرح فرایندها و مدیریت پروژه، به سراغ موضوع پروژه( طراحی وب سایت ) که از اولین ساعت طراحی یه وب سایت تا آخرین ساعتش رو بررسی میکنیم که شامل مطالبی در زمینه طراحی بصری هستش، بحث خواهیم کرد.

-----------------------------------------------
ادامه تاپیک (شماره 1) (http://barnamenevis.org/showthread.php?382110-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF-%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AD%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%87&p=1692242&viewfull=1#post1692242)
-----------------------------------------------
ادامه تاپیک (شماره 2) (http://barnamenevis.org/showthread.php?382110-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF-%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AD%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%87&p=1692999&viewfull=1#post1692999)
-----------------------------------------------

eshpilen
جمعه 13 بهمن 1391, 19:06 عصر
بنده چون بیشتر مطالعه و بررسی کردم و زیاد تجربه اجرای ندارم، ممکنه بعضی از بخشها براتون گنگ و نامفهوم باشه
منم تجربهء اجرایی تقریبا ندارم، ولی اول نرفتم دنبال مدیریت و فرایند و اینطور چیزها، بلکه رفتم دنبال الگوریتم و پروتکل و ساختمان داده و حتی زبان انگلیسی و غیره. تازه الان میتونم بگم در اینها به حدی از رضایت رسیدم. البته من سطح هدف رو خیلی بالا و گسترده گرفتم؛ یعنی تقریبا درحد قویترین متخصصان دنیا و در چند حیطه و سطح مختلف (که کمتر کسی در این همه حیطه و سطح، دانش و تجربهء حسابی داره).

بعدش کم کم دارم روی کسب اطلاعات و تجربهء عملی بیشتر درمورد شیء گرایی و MVC و اینها فکر میکنم.

فکر میکنم مدیریت پروژه و این روشهای نمیدونم حلزونی و خرگوشی (!) و اینا مرحلهء آخر یادگیری باشه منطقا. تازه اونم هنوز احساس نیاز نمیکنم. احتمالا پروژه ها باید بقدر کافی حساس و بزرگ باشه تا نیاز اساسی به این موارد پیش بیاد، وگرنه پروژه های معمولی رو فکر میکنم بدون این قضایا هم میشه براحتی انجام داد (بخصوص افرادی که تجربهء عملی کافی دارن) و شاید این اضافات بیشتر فرمالیته و کاغذبازی و اتلاف وقت و انرژی باشه درمورد اونها. البته بعضی قسمتهاش بصورت انتخابی و محدود و متناسب مقیاس و پیچیدگی پروژه های معمولی هم شاید مفید باشه.

حالا بخش جالب قضیه اینه که بیشتر افرادی که من تاحالا دیدم، در زمینهء اون مرحلهء اول و پایهء برنامه نویسی (یعنی الگوریتمها و بقیهء دانش و درک تخصصی در سطح پایین) نقص و ضعف های زیاد و بعضا اساسی دارن. من اصلا نمیدونم اینا چطور برنامه سرهم میکنن! تعجب میکنم که میگن چه پروژه هایی هم گرفتن و انجام دادن یا دارن انجام میدن. واقعا عجب شجاعتی (و شاید هم نیاز یا طمع!). من به خدا اینقدر اعتماد به نفس نداشتم تاحالا و مثلا پروژه های نون و آب داری هم بهم پیشنهاد شده بود رد کردم.

مثلا طرف میاد توی چیزهای بنظر بنده ساده هم گیر کرده، توی Pagination، رگولار اکسپرشن، htaccess، واضح ترین و ساده ترین مسائل امنیت، Ajax، الگوریتم، کوئری های نسبتا ساده، اطلاعات کلی و موارد اساسی و پایه درمورد پروتکل هایی که باهاشون درگیر هستیم، و خیلی موارد ریز و درشت دیگه، و بیشتر که بررسی میکنی مشخص میشه توانایی و مهارت کافی برای استفاده بهینه از منابع و مستندات اصلی (زبان انگلیسی) رو هم ندارن اکثرا. طرف اگر این توانایی رو داشته باشه دیگه اینطور چیزها پرسیدن نداره! یه سرچ میزنی دوتا منبع و رفرنس میخونی میفهمی؛ البته نه همش رو، ولی موارد نسبتا ساده و مختصرش رو دیگه باید بتونه خودش پیدا کنه و بفهمه.

اون پروژه ای که بنده درست کردم و هیچ شیء گرایی اصولی و MVC و اینها هم نداره و مدیریت و برنامه ریزی و مستندات و این حرفها هم که هیچ، با این حال از نظر الگوریتم ها و نکات ریز و دقت و کمال منطق و الگوریتم و امکانات و امنیت بسیار پیشرفته است تاجاییکه میدونم و دیدم. خیلی مسائل ظریف و پیچیده ای رو توش حل کردم. البته بعضا کمک ها و اطلاعاتی هم از دیگران گرفتم، نه بگم نگرفتم، ولی دیگه توی اون چیزهای پایه کسی گیر کنه و دیگران بهش کد و مثال بدن و ساده ترین چیزها رو تازه بخوان بهش شیرفهم کنن، بنظر بنده اصلا برنامه نویس نیست؛ میشه مثل کسی که رفته دانشگاه ولی هنوز توی جذر و تقسیم اعداد اعشاری مشکل داره و مثبت و منفی رو قاطی میکنه!
یعنی تاپیک های اینها رو سرچ کنی مشخص میشه؛ میبینی یه چیزهایی رو پرسیدن که کسی که نوآموزه باید بپرسه، نه کسی که میگن برنامه نویسه و داره پروژه های جدی انجام میده.

حالا چون خودت گفتی هر سوال و تجربه و نظری چیزی بود مطرح کنید اینا رو گفتما! وگرنه نمیخوام تاپیک و آموزشت رو خراب کنم. اگر خواستی بگو پستم رو حذف کنم.

colors
جمعه 13 بهمن 1391, 19:40 عصر
منم تجربهء اجرایی تقریبا ندارم، ولی اول نرفتم دنبال مدیریت و فرایند و اینطور چیزها، بلکه رفتم دنبال الگوریتم و پروتکل و ساختمان داده و حتی زبان انگلیسی و غیره. تازه الان میتونم بگم در اینها به حدی از رضایت رسیدم. البته من سطح هدف رو خیلی بالا و گسترده گرفتم؛ یعنی تقریبا درحد قویترین متخصصان دنیا و در چند حیطه و سطح مختلف (که کمتر کسی در این همه حیطه و سطح، دانش و تجربهء حسابی داره).

بله ممنون که نظرتونو مطرح کردین.
دانش فنی اجرای پروژه نصف قضیه است و دانش و قدرت عملی برنامه هم نصف دیگه اش. به فرض کسی که بخواد یه سفارشی رو به درستی پاسخ بده، فقط با قدرت کد نویسی و الگوریتمو و امنیت اینجور چیزا شاید بتونه سایتو سرهم کنه، ولی مطمئنا اگه توانایی این رو نداشته باشین که بتونین مشتری رو قانع کنین، نیاز و خواسته های مشتری یا پروژه رو کشف و جمع آوری کنید، پروژه رو آنالیز و تحلیل، مدیریت و زمانبدی، تقسیم و کار و ... انجام بدین، خیلی بیشتر از اون درآمدی که کسب میکنید، هزینه و وقت صرف می کنید و حتی امکان داره پروژه ناموفق و ناقص باشه.
تو کتاب فرهنگ شیطان به زبان آمبروس بایرس اومده "وقتی هدف را فراموش می کنید، کارتان دوبرابر می شود". وقتی که دقیق نمیدونیم هدف و اصل پروژه چیه مطمئنا نمیتونیم محصولی موفقی تولید کنیم. مثلا کمتر کسی به این موضوع فکر میکنه که سایتهای که هدف اصلیشون ارائه متن و مقاله هست، سایتهای متنگرا بوده و در شاخه وب سایتهای اطلاعات گرا هستن و نوع طراحی بصری آن باید متمرکز بر متن و سادگی باشه. مثلا اگر قراره کاربران در سایت مقاله ای رو بخونن، باید رنگ پس زمینه، رنگ متن، اندازه متن و ... خیلی نکات دیگه رو بررسی و تحلیل و نحایتا اجرا کرد. مثلا به ویکی پدیا دقت کنید،‌آیا میتونید آیکن یا بنر با رنگ گرم پیدا کنید؟ خیر. چون طبیعتا در پس زمینه روشن بخشهای گرم جلب توجه میکنه و باعث حرکت چشم به طرف آن میشه و 100٪ ذهن کاربر دیگر آمادگی، قدرت و انگیزه اولیش از بین میره.

خلاصه بنده هم قصد خود نمایی نداشته و هیچ ادعای ندارم. بهتره هر کس با عقل و منطق تصمیم بگیره و بهترین راه و روشو پیش بگیره.

eshpilen
جمعه 13 بهمن 1391, 20:52 عصر
البته مورد سایت متنگرا که گفتی، مثال ساده ای هست.
یعنی بنظر من نیاز به تخصص و آموزش خاصی هم نداره.
یه برنامه نویس باید اینطور مسائل پیش پا افتاده رو تا اینجا که رسیده بدون مشکل بدونه و درک کنه.
فقط یخورده عقل و شعور و باریک بینی و اطلاعات بدوی میخواد، که هر برنامه نویسی باید اینها رو همون اول کار بفهمه. آدم معمولی هم میفهمه، چه برسه برنامه نویس که کارشه!
ولی متاسفانه همونطور که اشاره کردم، سطح واقعا پایینه و افرادی که این مسائل رو کامل و دقیق نمیفهمن و/یا رعایت نمیکنن کم نیستن. یعنی ببین ذهن چقدر بچه گانه است!! هنوز دهنشون بوی شیر میده :لبخند:
یعنی قدرت منطق و تحلیل درست ندارن. و از عجایب برنامه نویسی هم همینه که اینها هنوز اصول منطق رو نمیدونن و درست نمیتونن تحلیل منطقی بکنن، و در عین حال برنامه نویس نامیده میشن! درحالیکه برنامه نویسی پایش بر منطق بنا شده.
من با اینکه هیچ تجربهء قبلی نداشتم اما مثلا یه پروژهء سایت دولتی/اداری گرفتم و با CMS مامبو پیاده کردم، رنگها و قالبش رو طوری طراحی کردم که سنگین و جدی و مناسب یه سایت رسمی و اداری باشه.
مدیرعامل شرکتمون هم وقتی دید (کار واسه یکی از آشناهاش بود) فورا به همین نکته و جدی و مناسب بودنش اشاره کرد.

colors
جمعه 13 بهمن 1391, 21:59 عصر
بله واقعا افرادی زیادی هستن که توجهی به یه سری مسائل ندارن. از این گذشته، اکثر حرفه ای های وب اغلب تجربه های در علوم کامپیوتر، شبکه، مدیرت و... که ممکنه در کیفیت محصول تولید شدشون تاثیر بذاره، ندارند.

colors
یک شنبه 15 بهمن 1391, 12:07 عصر
سلام

خب دوستان ادامه بحث رو دنبال کنیم.

فرایند ها:
امروزه هر شخص، شرکت یا سازمانی خواهان داشتن بیشتر امکانات در وب سایت خود هستند. دیگه کمتر سایتهای استاتیک سفارش داده میشه. از تحلیل، طراحی بصری، برنامه نویسی، بانک اطلاعاتی، یکپارچه سازی و ... جای اشتباه زیادی وجود داره. به همین دلیل برای رفع خطر شکست پروژه،‌نیازمند فرایندی هستیم که مارو راهنمایی و هدایت کنه.
متاسفانه افراد زیادی هستند که بدون هیچ فرایند(نقشه و برنامه) کار ساختو انجام میدن. در واقع فقط کارو انجام میدن!. مطمئنا با کمی فکر کردن متوجه میشیم که ساخت وب سایت از این طریق،‌ صحیح نیست.
در تولید نرم افزار، بیشتر حرفه ای ها این چنین روشهای غیر رسمی یا بهتر بگم "طراحی در حین کار" رو برای پروژه های کوچیک مناسب می دونن، که معمولا یه برنامه نویس روش کار میکنه. از تحلیل و جمع آوری، طراحی،‌برنامه نویسی و ... .، معمولا برنامه های ساخته شده با چنین روندی، ساختار و منطقی پیچیده ای دارند و برخی اونو اسپاگتی میگن که مراقبت و توسعه از اون کار مشکلیه. چون هیچ کس جز تولیدکننده اولیه نمیتونه از ساختار و منطق برنامه سر در بیاره و حتی دیدیم که در طول مدت خود تولیدکننده اولیه هم ساختار و معنی کدشو فراموش میکنه.

با کمکی فکر کردن و تصمیم گیری می تونیم بعضی از مشکلاتی که امکان داره طی یک پروژه ساخت وب سایت با آن مواجه بشیم رو برطرف کنیم. مدل غیر رسمی فرایند پروژهها که امروزه در بین بسیاری از افراد و گروه ها دیده میشه به این صورته که،طرف چند دفعه ای به سراغ سفارش دهند میره، مجموعه ای ناقص از محتویات رو بدست میاره و احتمالا به یه طرح دو سه دقیقه ای که روی یه کاغذ رسم میکنه، کارو شروع میکنه. همیشه زمان صرف شده برای نیازهای اولیه(تصمیم گیری و برنامه ریزی) در مقابل زمان صرف شده برای پیاده سازی خیلی ناچیزه. مثلا شاید 2 روز در مقابل 2 ماه! ولی به طور معمول هر 1 دقیقه ای که صرف برنامه ریزی بشه، 10 دقیقه از زمان اجرا رو کاهش میده. البته تو مهندسی نرم افزار میگن که اگه تصمیم گیری خیلی زیاد بشه پروژه رو با "تحلیل فلج" رو برو میشه و حتی امکان داره پروژه اجرا نشه!

از این رو برای کمک کردن به افراد برای کاهش مشکلات ساخت وب سایتها، باید یه فرایند(مدل)ی رو بپذیریم که فازهای متنوعی رو که در تولید وب سایتهای وجود داره برای ما توصیف و مشخص کنه. هر مرحله میتونه توسط تولیدکننده ها با توجه به مستندات و راهنمایی های که در طول پروژه توسط فرایند تهیه و اداره میشه، استفاده کنند. معمولا فرایندها در طول پروژه به تولیدکنندگان پیچیدگی و خطر شکست رو نشان و کاهش میده، و تغییرات را در طی پروژه مشخص میکنه.
اصلی ترین مدل فرایند استفاده شده در تولید وب سایت در مهندسی نرم افزار، مدل آبشاری است، و حتی به اون چرخه زندگی نرم افزارهم میگن،‌ چون فازهای دوره زندگی نرم افزارو توصیف میکنه. مراحل در مدل آبشاری، یکی بعد از دیگری ادامه پیدا میکنه تا نتیجه ای به دست بیاد. این مدل ابتدا تولیدکننده رو مجبور میکنه که در مورد بخش موردنظر تصمیم گیری و هدف گذاری کنه،‌بعد از اون و طبق فاز قبل وارد فاز طراحی میشه و بعد از گذراندن فازهای ،‌ پیاده سازی، تست و نحایتا نگهداری به پایان میرسه. در صورتی که فازی به صورت صحیح اجرا نشود، لازمه که فازهای قبل مجددا بررسی و یا اجرا بشن. تعداد مناسب این فاز(مراحل)ها و اسامی اونها از شخصی به شخص دیگر، متغییره، ولی شکل و ایده عمومی مدل آبشاری تو شکل زیر مشخص شده.

http://upload.tehran98.com/img1/nginhkdnyhvygqy78m.jpg

نکته خوبی که در مدل آبشاری وجود داره،‌ اینکه که باعث میشه طراحان ابتدا در مورد هر چیزی تصمیم بگیرن. ولی همچنین یکی از بزگترین ضعفهاش نیز هست. معمولا بحث مشخص نبودن هدف و آنچه برای یه وب سایت لازمه وجود داره، مخصوصا بخش تحلیل اولیه اگه خوب اجرا نشه ممکنه مجبور بشید دوباره روی این فاز برگردینو همچنین اگه تولید کننده تجربه زیادی نداشته باشه فرض میکنه که مراحل از هم متامیز هستن، ولی در واقع اینطور نیست. در مدل آبشاری مراحل طبق مرحله قبل خود ساخته میشن، تعریف بهترش اینه که, که مراحل وابسته به هم هستن یا مراحل رو هم افتادگی دارن. مراحل قبل و بعد روی هم تاثیر میزارن و بعضی وقتها باید تکرار بشن. متاسفانه اگه یکی از مراحل خوب اجرا نشه ممکنه تولید کننده مجبور بشه کل مراحلو از سر بگیره.

لطفا نظرات، سوالات و تجربیاتتونو مطرح کنید.
ادامه داره...

colors
دوشنبه 16 بهمن 1391, 12:30 عصر
سلام

ادامه بحث...

تو پست قبل در مورد مدل آبشاری و نحوه فعالیتش به صورت خلاصه صحبت کردیم. اطلاعات به صورت خلاصه و جمع بندی شده بود، اگه میخواید بیشتر بدونید بهتره یه سرچی بکنید. بقیه فرایندهاهم فعلا تا همینجا بمونه و اگه دیدیم نیاز هست، تعدادیشونو بررسی میکنیم. بهتره این تاپیک (http://barnamenevis.org/showthread.php?381684-%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D8%AF%D8%A7-%D8%AA%D8%A7-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%87%D8%A7) رو بخونید.( پستهای 8 - 12)

بررسی(نگریستن) یه پروژه وب سایت:
تا الانی که در مورد فرایندهای به صورت تئوری حرف زدیم، ظاهرا معنی دار و خوب هستن. ولی به نظرتون تو عمل هم میتونه مفید باشه؟ بله پاسخ مثبت است. یک پروژه در حوزه جدید طراحی وب سایت طبیعتا میتونه تغییرات زیادی داشته باشه. از این رو تولیدکنندگان باید همیشه مواظب باشن. یک فرایند مناسب با موضوع و حجم پروژه انتخاب کنید. صرفنظر از پروژه، همیشه اولین قدمتون اینه که "هدف کلی پروژه تعیین کنید".

بسیاری از پروژهای وب سایت بلاخره شکست میخورن، چون اهداف مشخصی ندارن. چند سال پیش خیلی از وب سایتهای شرکتها یا سازمانها فقط برای نشان دادن اینکه وب سایت دارند، ساخته میشد، به طوری که شرکت بهتر یا به قول خودمون با کلاسی بود و شرکتهای دارای وب سایت یه تهدید محسوب میشدند. خیلی وقتهای واقعا وب سایتشون هیچ سودی نداشت! چون چیزی غیر از حضور یه شرکت رو فراهم نمی کرد، ولی تو چند سال اخیر که آشنایی با وب و دلایل داشتن وب سایتهای واضحتر شده، اهداف سایت مهم و معمولا باید در ابتدا شمرده شوند.
در کل، مطرح کردن عبارت هدف کاملا درست است، ولی بزرگترین مشکل نگه داشتن این عبارت به صورت ساده و واقعی است. در بسیاری از مشتریان دیده ایم که تمایل دارن هرچیزی رو تو وب سایتشون داشته باشن ولی واقعا نمیتونیم هر چیزی رو تو وب سایتشون بزاریم! وب سایت نباید هر چیزی رو برای هر کسی داشته باشه، باید مخاطب خاص و یه سری مجموعه وظایف مشخص رو داشته باشه. برای تعیین کردن این وظایف و کلا هدف سایت بهتره که چنیدین جلسه مشورتی با مشتریان و حتی مخاطبان احتمالی داشته باشیم.
جلسات مشاوره ای رو سعی کنید در دست بگیرید و اجازه ندید که از موضوع بحث خارج شید. سعی کنید بیشتر درباره نکاتی که همه باید با آن موافقت کنند صحبت کنید. یه نکته خوب اینه که سعی کنید در مورد چیزای صحبت کنید که مشتری دوس نداره اونارو تو سایتش ببینه. (یه نکته بازاریابیه) مثلا: اینکه مشتریان نمیخواین یه سایت کُند با کاربری مشکل و ... داشته باشن.

محدودا کردن هدف:
طی جلسات مشورتی، تمام ایده ها خوب هستن. هدف این جلسات باید داشتن لیستی به نام خواسته ها باشه. این لیست، لیستی از خواسته های مشتری و مخاطب و ایده های که سایت رو توصیف میکنن، هست. صرفنظر از قیمت،قابلیت و کاربرد آن، باید تمام ایده هارو در جلسات مورد بررسی قرار بدید چون ذهن مشتری کمی زود خلاف جهت میره. ولی در آخر باید لیست خواسته های دارای مواردی باشه که قابل قبول و مناسب باشند. یعنی سعی کنید در جلسات مشاوره ای آخر لیست ایده ها(خواسته ها) رو محدود کنید و سعی کنید موارد نزدیک به هذف و موضوع سایت باشن. زیاد وارد جزئیات این بخش نشدم چون مشاوره و جلساتش از هر مشتری به مشتری،‌از طراح تا طراح و از هر پروژه تا پروژه دیگه، متفاوت است.
پارسال برای اداره بهداشت شهرمون یه وب سایت درست کردم. حدود 7-8 تا اتاق بود که جزء مدیران سایت میشدن. البته منظورم افراد داخل اتاق بود. هر اتاق معمولا 1 یا 2 نفری توش بودن. جلسات مشاوره ای که میذاشتم براشون خیلی سخت بود که حاظر بشن. حالا خوبه همشون تو یه اتاق جمع میشدن ولی چون یه فر 19 ساله براشون سخنرانی میکرد، زیاد بهشون خوش نبود. خلاصه تو جلسات زیاد اذیت میشدم چون یا بدون هیچ صحبتی جلسه رو برای دقایقی ترک میکردن، یا اینکه مشغول صحبت کردن با بغل دستیشون بودن. یه جورایی هم به من برمیخورد و چون اعتماد بنفس کافی نداشتم نمیشد باهاشون بحث کرد. بعد از یکی دوجلسه مشاوره 30-40 دقیقه ای یه روز قبل از رفتن به اونجا یکم فکر کردم. خانواده خودمو به جای افراد اون جلسه تو ذهنم قرار دادم. خواسته ها و اداعای های خودمو به عنوان یکی از اونها روی یه تکه کاغذ نوشتم، و فهمیدم با اینکه پدرم رو به جای شخص مهم اون جلسه قرار داده بودم ولی خودم انتظارات بیشتری از طراح داشتم. خلاصه به این نکته رسیدم که همه افرادی که تو سایت یه بخش رو کنترل یا مدیریت میکنن، همگی میخوان بخش اونها از همه بهتر و مهمتر باشه و سعی کردم تو جلسات برای هر کدومشون یه پیوند بزرگ از صفحه نخست باز کنم(شکل کلی سایت تو تخته سیاه) نمیدونید چه تاثیری داشت. از اون به بعد هر جلسه مشاوره راحت 2 یا 3 برابر میشد. این چالش بزرگی بود ولی حل شد. بهتره قبل از هر مشاوره در مورد افراد یه تحقیقی بزنید.


تو جلسه بعدی نحوه برگذاری یه جلسه مشورتی رو به صورت خلاصه بررسی میکنیم. با ما همراه باشید.
لطفا سوالات، نظرات و تجربیاتتونو مطرح کنید.
ادامه داره...

پروگرامنویس
یک شنبه 22 بهمن 1391, 15:55 عصر
سلام دوست عزیز
من دارم یه سایت تمرینی واسه خودم میسازم(با ASP & C#) که اگه خوب در بیاد آپ میکنمش!
حالا دارم قبل از شروع به کد نویسی و طراحی کارم رو آنالیز کنم و از یو ام ال استفاده میکنم(البته نمیدونم درست انجامش میدم یانه)
اهداف سایت و تیازمندی ها اینه:
اهداف سایت:
• ارائه اخبار به کاربر
• ارائه ایبوک آموزشی به کاربر
• ارائه فیلم آموزشی به کاربر
• ارائه نرم افزار به کاربر
• فروش محصول نرم افزاری
• قبول سفارش پروژه
کاربران سایت: (اکتورها)
• مدیر سایت
• نویسنده محتوی سایت
• کاربر عادی
• کاربر عضو
کاربر عادی می تواند:
• مشاهده اخبار سایت
• دریافت ایبوک
• دریافت فیلم
• دریافت نرم افزار
• مشاهده صفحه محصولات
• مشاهده صفحه سفارش
• ثبت نام در سایت
• گذاشتن کامنت در مطالب سایت
کاربر عضو می تواند:
• مشاهده اخبار سایت
• دریافت ایبوک
• دریافت فیلم
• دریافت نرم افزار
• گذاشتن کامنت در مطالب سایت
• سفارش پروژه جدید
• سفارش محصول نرم افزاری
• دادن/گرفتن پیام به مدیر سایت
مدیر سایت می تواند:
• .............
نویسنده سایت می تواند:
• ...............

این هم USECASE کاربران سایته:
http://upload.tehran98.com/img1/6dpackz1yaxksn1237n9.png

و این هم Sequence Diagrame یوزکیس Moshahede-Kabar بر اساس سناریو هستش
http://upload.tehran98.com/img1/8re52yimvpd9j7gnaouw.png

سناریوی این یوزکیس:
سناریوی UseCase
Name
• مشاهده خبرهای آی تی
Precondition
• کاربر به سایت وارد می شود
Post Condition
• مشاهده خبر جدید
Goal

Description

Main Flow
• کاربر وارد صفحه اصلی سایت میشود-از منوی سایت بروی اخبار میرود و گروه مورد نظر را انتخاب میکند(امنیت،برنامه نویسی،نرم افزار،سخت افزار،طراحی وب، گرافیک،بازی)-صفحه گروه مورد نظر لود میشود(بترتیب تاریخ درج)-با کلیک روی ادامه مطلب خبر مورد نظر در صفحه جدید باز میشود.
Alternative Flow
• اگر در صفحه گروه اخبار خبری در آن شاخه وجود نداشت پیامی در صفحه نمایش داده شود.

اصلا اینطور ریز شدن واسه هر کار ساده ای (مشاهده خیر)ضروریه؟ و اینکه اگه ایرادی تو اهداف یا سناروی و یا دیاگرام ها میبینید لطف کنید بگید