ورود

View Full Version : چرا تا حالا نتونستی برنامه نویسی رو یاد بگیری ؟



csvbcscp
جمعه 23 اسفند 1392, 06:33 صبح
چرا تا حالا نتونستی برنامه نویسی رو یاد بگیری ؟
احتمالاً همه شما جوابی برای این سوال دارید.
1. به اندازه کافی وقت ندارم.
2. تا حالا موقعیتش پیش نیومده.
3. من زبانم خوب نیست.
4. من با ریاضیات مشکل دارم.
اینها بهانه هایی هستند که ممکنه واقعیت هم داشته باشن.

ادامه مطالب در سایت مایکرو دو (http://microdev.ir/?p=592/)

بابک.م.
جمعه 23 اسفند 1392, 10:48 صبح
چرا تا حالا نتونستی برنامه نویسی رو یاد بگیری ؟
احتمالاً همه شما جوابی برای این سوال دارید.
1. به اندازه کافی وقت ندارم.
2. تا حالا موقعیتش پیش نیومده.
3. من زبانم خوب نیست.
4. من با ریاضیات مشکل دارم.
اینها بهانه هایی هستند که ممکنه واقعیت هم داشته باشن.

ادامه مطالب در سایت مایکرو دو (http://microdev.ir/?p=592/)

آره به همه موارد بالا مربوطه اما اینها رو هم فراموش نکنید :

1- که برای برنامه نویس شدن باید استعداد ذاتی داشته باشین درست مثل بازیگر شدن و موسیقی دان شدن.
2- اگر تونستین یه زبان برنامه نویسی مثل #C رو یاد بگیرین احساس نکنین خدای کامپیوتر هستین و کار شاقی کردین
3- اگر تونستین یه زبان برنامه نویسی مثل #C رو یاد بگیرین تعصب روی بیل گیتس و مایکروسافت پیدا نکنین و مدعی همه نشتین
4- برنامه نویسی دوره داره و تا ابد نمی تونین تو این شغل بمونین و بازنشستگیش 10 ساله
5- دنیای نرم افزار انتها نداره و هیچ وقت فارق التحصیلی و استادی تو کار نیست پس اسم استاد رو خودتون نگذارین
6- برنامه نویس درست حسابی اگه تحصیلات دانشگاهی مرتبط نداشته باشه حداقل باید چند تا کتاب در مورد ساختار داده، طراحی الگوریتم و ذخیره بازیابی بخونه
7- اگر احساس می کنین کارتون فقط کپی پیست هست برین سراغ یه کار دیگه
...

hamidhws
شنبه 24 اسفند 1392, 10:09 صبح
چرا تا حالا نتونستی برنامه نویسی رو یاد بگیری ؟
احتمالاً همه شما جوابی برای این سوال دارید.
1. به اندازه کافی وقت ندارم.
2. تا حالا موقعیتش پیش نیومده.
3. من زبانم خوب نیست.
4. من با ریاضیات مشکل دارم.
اینها بهانه هایی هستند که ممکنه واقعیت هم داشته باشن.

ادامه مطالب در سایت مایکرو دو (http://microdev.ir/?p=592/)

سلام

اینهایی که فرمودید درست اما اینها 10% کل ماجرا هم نیستند، شما اول باید معنای برنامه نویس رو خوب درک کنی ، برای اینکار باید برنامه نویس باشی

هرکس 2 تا کد زد اسمش برنامه نویس نیست، برنامه نویس واقعی اونیه که قادره یک پروژه رو تحویل بگیره اونو مهندسی و پیاده سازی کنه ، بهترین الگو و معماری مورد نیاز رو تشخیص بده ، و در انتها الگوریتم رو نوشته و بهینه کنه و در آخر اون رو بصورت کد در بیاره (همون کدنویسی) ، این قسمت آخر 5% کار هم نیست و اگر کسی فکر کرده با یاد گرفتن 4 تا اصطلاح کدینگ میتونه اسمشو برنامه نویس بزاره بهش پیشنهاد میکنم اولا اگه تونست از یه ارگان معتبر پروژه بگیره و دوما اگه تونست اونو انجام بده.
(البته متاسفانه در ایران بدلیل نبود کار تیمی و انجام اکثر پروژه ها بصورت انفرادی فشار زیادی به برنامه نویس وارد میشه در مقابل حقوق و مزایای ناچیز که جای بسی تاسفه)
نکته دیگه ای که باید اینجا آورده بشه اینه که علم برنامه نویسی مانند هیچ یک از علوم دیگه نیست، برای مثال علم فیزیک تقریبا ثابته و این درحالیه که علم برنامه نویسی و هرآنچه مرتبط با آن هر روز و چه بسا هر لحظه شامل تغییرات میشود ، پس برنامه نویس واقعی علاوه بر اون چیزهایی که فرمودید باید بسیار صبور باشه و همچنین به شدت سخت کوش وهمچنین محقق خوبی باشه ، فقط کسانی که عمرشون رو در اینکار گذاشتن معنی این حرف رو میفهمن، با اطمینان کامل میگم برنامه نویسی سخت ترین شغل دنیاست مخصوصا در ایران و فشار روحی روانی و بار مسئولیت + مشکلات اجتماعی (زد و بند و..) و میزان فشار فکری و صدالبته مادی از عوارض اونه

از هر صد هزار نفر شاید 1 نفر برنامه نویس بشه و از هر 10 برنامه نویس 3 نفر بتونن اونو بیش از 10 سال تحمل کنن ، بنابراین برنامه نویس واقعی مخصوصا در ایران از تعداد انگشت شماری تشکیل شده که متاسفانه همین تعداد رو هم مسئولین با کم لطفی مورد عنایت قرار میدن

فقط در آخر این نکته رو جهت نصیحت برای اون دوستانی که تازه میخوان این راهو شروع کنن بگم،برنامه نویسی توی این مملکت به هیچ وجه راضی کننده نیست، شاید شما هم توی اقوام یا دوستانتون کسایی رو بشناسین که فکر کنید درآمد خوبی از این راه دارن و بخواید وارد این کار بشید ولی شما فقط ظاهر قضیه رو میبینید ، اینو مطمئنا دوستان بهتر میتونن تایید کنن اما من به نوبه خودم با نزدیک به یک دهه کار برنامه نویسی و انجام پروژه های مختلف برای ارگان های مختلف و با اینکه در ظاهر درآمد خوبی داشتم اگر به 12 سال پیش برگردم هیچوقت سمت برنامه نویسی نمیرم ! دلیلش کاملا مشخصه : شاید من در ظاهر درآمد خوبی داشتم اما این درآمد به نسبت زحمت و استرس و بار روحی روانی و هزار جور مکافات دیگه حتی قابل مقایسه هم نیست.

اگر هم میخواید وارد اینکار بشید سعی کنید وارد یک تیم برنامه نویسی بشید ، طبیعتا توی یک تیم برنامه نویسی فشار کمتری مخوصا از بعد روانی به شما وارد میشه.
موفق باشید

eshpilen
یک شنبه 25 اسفند 1392, 09:20 صبح
چرا تا حالا نتونستی برنامه نویسی رو یاد بگیری ؟
احتمالاً همه شما جوابی برای این سوال دارید.
1. به اندازه کافی وقت ندارم.
2. تا حالا موقعیتش پیش نیومده.
3. من زبانم خوب نیست.
4. من با ریاضیات مشکل دارم.
اینها بهانه هایی هستند که ممکنه واقعیت هم داشته باشن.

ادامه مطالب در سایت مایکرو دو (http://microdev.ir/?p=592/)

در مقاله گفته شده برای برنامه نویس شدن نیازی به زبان انگلیسی و ریاضی نیست.
جدا شک دارم.
بعدم اصلا شما چرا زبان و ریاضی رو یه چیزای جدا از برنامه نویسی فرض کردید؟
مگر مثلا یک مهندس درحد نیاز رشتهء خودش نباید ریاضی بلد باشه؟ آیا ریاضیات مهندسی عمران یا مکانیک و غیره چیزی جدای از خود اون رشته هاست؟
همینطور هم زبان انگلیسی در بعضی رشته ها مثل برنامه نویسی، جزیی طبیعی از اون رشته هاست. اصلا نه تنها رشتهء کامپیوتر و برنامه نویسی، بلکه امروزه زبان انگلیسی بعنوان سواد پایه بحساب میاد همونطور که مستحضر هستید!

خیلی ها فکر میکنن برنامه نویس هستن.
باید گفت اول بفرمایید تعریف روشن و دقیق و علمی برنامه نویسی را، بصورت مستدل/مستند.
بعدش هم اینکه برنامه نویسی هم خیلی سطوح ممکنه داشته باشه.
واقعا از چه سطحی شروع میشه؟
مثلا یکی که توی محیط ویژوال یک رابط گرافیکی طراحی میکنه و نهایت با چندتا کد و دستکاری و کپی پیست و مقداری آزمون و خطا یک برنامهء ساده یا کلیشه ای رو درست میکنه، میشه فقط بخاطر داشتن دانش و بینش و توانایی در این حد برنامه نویس نامید؟ اگر بنامیم، کسانی رو که دانش و بینش و توانایی هایی خیلی بیش از این دارن و قادر هستن کارهای خاصتر و پیچیده تر و علمی تر و غیرکلیشه ای رو هم انجام بدن، باید کنار این افراد بذاریم، یا اینکه نه و بیایم و برنامه نویسان رو از نظر سطح سواد و توانایی و میزان سختی کارشون و نیازی که به دانش و علم واقعی و قدرت ذهنی داره دسته بندی کنیم؟

حمید محمودی
دوشنبه 26 اسفند 1392, 00:00 صبح
اون لینک که در پست اول درج شد، برای من که باز نشد. منتها در یک جمله چیزی که من دیدم این بود که »


چرا تا حالا نتونستی برنامه نویسی رو یاد بگیری ؟
چون چیزهایی خوندیم که یا نباید میخوندیم و یا هدفمند و متناسب با موضوعی که باید روش فوکوس میکردم، نبوده.

سوداگر
دوشنبه 26 اسفند 1392, 17:15 عصر
در مقاله گفته شده برای برنامه نویس شدن نیازی به زبان انگلیسی و ریاضی نیست.
جدا شک دارم.
بعدم اصلا شما چرا زبان و ریاضی رو یه چیزای جدا از برنامه نویسی فرض کردید؟
مگر مثلا یک مهندس درحد نیاز رشتهء خودش نباید ریاضی بلد باشه؟ آیا ریاضیات مهندسی عمران یا مکانیک و غیره چیزی جدای از خود اون رشته هاست؟
همینطور هم زبان انگلیسی در بعضی رشته ها مثل برنامه نویسی، جزیی طبیعی از اون رشته هاست. اصلا نه تنها رشتهء کامپیوتر و برنامه نویسی، بلکه امروزه زبان انگلیسی بعنوان سواد پایه بحساب میاد همونطور که مستحضر هستید!
نمیدونم چرا اینجا دکمه تشکر نداره! ایشالا جایی دیگه جبران میکنم :تشویق:


این واقعیت داره که زن ها تو عرصه تکنولوژی حضور کمرنگ تری دارند، اما نباید تصور کنیم چون خانم‌ها حضور کم رنگ تری دارن پس استعداد برنامه نویسی هم ندارن.
این جمله قرمز رنگ یه بحث روانشناسی مفصّل داره که چرا از هر 10 برنامه نویس یکیش خانومه. تا اونجایی که یادمه این موضوع به تفاوت بین ارتباط بین نیم کره های مغز مرد و زن بر میگرده که توضیح بدم باعث درگیری میشه.

omid_kma
سه شنبه 27 اسفند 1392, 00:44 صبح
سلام

اینهایی که فرمودید درست اما اینها 10% کل ماجرا هم نیستند، شما اول باید معنای برنامه نویس رو خوب درک کنی ، برای اینکار باید برنامه نویس باشی

هرکس 2 تا کد زد اسمش برنامه نویس نیست، برنامه نویس واقعی اونیه که قادره یک پروژه رو تحویل بگیره اونو مهندسی و پیاده سازی کنه ، بهترین الگو و معماری مورد نیاز رو تشخیص بده ، و در انتها الگوریتم رو نوشته و بهینه کنه و در آخر اون رو بصورت کد در بیاره (همون کدنویسی) ، این قسمت آخر 5% کار هم نیست و اگر کسی فکر کرده با یاد گرفتن 4 تا اصطلاح کدینگ میتونه اسمشو برنامه نویس بزاره بهش پیشنهاد میکنم اولا اگه تونست از یه ارگان معتبر پروژه بگیره و دوما اگه تونست اونو انجام بده.
(البته متاسفانه در ایران بدلیل نبود کار تیمی و انجام اکثر پروژه ها بصورت انفرادی فشار زیادی به برنامه نویس وارد میشه در مقابل حقوق و مزایای ناچیز که جای بسی تاسفه)
نکته دیگه ای که باید اینجا آورده بشه اینه که علم برنامه نویسی مانند هیچ یک از علوم دیگه نیست، برای مثال علم فیزیک تقریبا ثابته و این درحالیه که علم برنامه نویسی و هرآنچه مرتبط با آن هر روز و چه بسا هر لحظه شامل تغییرات میشود ، پس برنامه نویس واقعی علاوه بر اون چیزهایی که فرمودید باید بسیار صبور باشه و همچنین به شدت سخت کوش وهمچنین محقق خوبی باشه ، فقط کسانی که عمرشون رو در اینکار گذاشتن معنی این حرف رو میفهمن، با اطمینان کامل میگم برنامه نویسی سخت ترین شغل دنیاست مخصوصا در ایران و فشار روحی روانی و بار مسئولیت + مشکلات اجتماعی (زد و بند و..) و میزان فشار فکری و صدالبته مادی از عوارض اونه

از هر صد هزار نفر شاید 1 نفر برنامه نویس بشه و از هر 10 برنامه نویس 3 نفر بتونن اونو بیش از 10 سال تحمل کنن ، بنابراین برنامه نویس واقعی مخصوصا در ایران از تعداد انگشت شماری تشکیل شده که متاسفانه همین تعداد رو هم مسئولین با کم لطفی مورد عنایت قرار میدن

فقط در آخر این نکته رو جهت نصیحت برای اون دوستانی که تازه میخوان این راهو شروع کنن بگم،برنامه نویسی توی این مملکت به هیچ وجه راضی کننده نیست، شاید شما هم توی اقوام یا دوستانتون کسایی رو بشناسین که فکر کنید درآمد خوبی از این راه دارن و بخواید وارد این کار بشید ولی شما فقط ظاهر قضیه رو میبینید ، اینو مطمئنا دوستان بهتر میتونن تایید کنن اما من به نوبه خودم با نزدیک به یک دهه کار برنامه نویسی و انجام پروژه های مختلف برای ارگان های مختلف و با اینکه در ظاهر درآمد خوبی داشتم اگر به 12 سال پیش برگردم هیچوقت سمت برنامه نویسی نمیرم ! دلیلش کاملا مشخصه : شاید من در ظاهر درآمد خوبی داشتم اما این درآمد به نسبت زحمت و استرس و بار روحی روانی و هزار جور مکافات دیگه حتی قابل مقایسه هم نیست.

اگر هم میخواید وارد اینکار بشید سعی کنید وارد یک تیم برنامه نویسی بشید ، طبیعتا توی یک تیم برنامه نویسی فشار کمتری مخوصا از بعد روانی به شما وارد میشه.
موفق باشید
شما 5 ساله داری از برنامه نویسی تو ایران بد می گی هنوز خسته نشدی ؟ :قهقهه:
سردرگمی تا کی ؟ نداشتن باور تا کی ؟ (http://barnamenevis.org/showthread.php?196792-%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%DA%A9%DB%8C-%D8%9F-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1-%D8%AA%D8%A7-%DA%A9%DB%8C-%D8%9F%D8%9F)

hamidhws
سه شنبه 27 اسفند 1392, 14:25 عصر
شما 5 ساله داری از برنامه نویسی تو ایران بد می گی هنوز خسته نشدی ؟
دوست عزیزما توی این مملکت نیروی کار کم نداریم مشکل نبود مدیریت درسته ، ایتو قبلا گفتم الانم میگم، متاسفانه این مشکل ریشه ایه ، برای مثال یکی از پروژه های آخرم برای یکی از ارگان های داخلی(اینو هیچ جا نگفتم اما اینجا با جزئیات میگم تا دوستان بدونن کجازندگی میکنن) ، 25% پول پیش گرفتم 3 ماه کار کردم و یک ترم مرخصی از دانشگاه گرفتم تا کارمو به بهترین شکل انجام بدم ،توی ماه آخر زنگ زدن که بخشنامه حدید اومده و ... خلاصه بعد از 4 5 تا جلسه و اعصاب خوردی گفتن باید بری از رئیس بخش انفورماتیک اون سازمان (اسم نمیارم اما شاید بعضیا بتونن حدس بزنن کجا رو میگم) تاییدیه بگیری، از اونجا که رئیس اون بخش سررشته ای از نرم افزار نداشت! بدون دیدن نرم افزار قیمت گذاشت! خیلی عجیبه طرف اصلا نمیدونست نرم افزار چیه من نمیدونم کی ایشون رو مسئول تاییدیه نرم افزار کرده! چند ماه کلی زحمت میکشی کلی نوآوری به خرج میدی 2 شماره چشمتو ضعیف میکنی ، توی این همه سال اینهمه خودتو زجر میدی اینهمه مقاله میخونی اینهمه اطلاعاتت رو به روز نگه میداری که بهترین کارو ارائه بدی اونوقت 4 تا کارفرما نفهم این سبکی به تورت میخوره که هیچی از این چیزا حالیشون نیست و یکی از خودشون نفهم تر اونارو توی این پست گذاشته!
قبلا گفتم بازم میگم تا آخر عمرمم میگم مشکل اصلی توی این مملکت نه فقط توی بخش نرم افزار بخاطر اینه که خیلی ها توی پست تخصصی خودشون نیستن، یارو دکترای کشاورزی داره میشه رئیس بخش مخابرات ، طرف دکترای مخابرات داره میشه رئیس بخش انفورماتیک ، طرف مهندس نرم افزاره میشه راننده تاکسی و این چرخه همینطور ادامه داره! این فقط توی شغل ها نیست ، خیلی وقتا هم شده حتما شما هم دیدید خیلی از دانشجوهارو که حرفه شون با درسشون زمین تا آسمون فرق میکنه!
به نظرم یکی از دلایل مهم این معضل مدیریت ضعیفه که اونم برمیگرده به قوانین اشتباه و یا اجرایی نکردن قوانین درست!