کدام زبان برنامه نویسی ؟ [بایگانی]

View Full Version : کدام زبان برنامه نویسی ؟

REZA_GENERAL

شنبه 10 مرداد 1394, 23:31 عصر

با سلام بنده انشاا... امسال قراره برم دانشگاه و رشته ام هم به احتمال زیاد مهندسی مکانیک یا مهندسی هوافضا یا مهندسی برق هست . به نظر شما کدوم زبان های برنامه نویسی میتونند برای این رشته ها مناسب باشند ؟

پیام حیاتی

یک شنبه 11 مرداد 1394, 01:21 صبح

رشته فقط پزشکی ، چیزی بخون که بدرد آیندت بخوره عزیزم.مهندسی و برنامه نویسی آب و نون نمیشه.
خیلی پشیمونم این همه زمان و هزینه برای این رشته و گرایش کردم.
علاقه در ایران معنا نداره.

mahdavy

یک شنبه 11 مرداد 1394, 14:33 عصر

بنظر من بهترین اینه : کار مورد علاقه+یه شغل آزاد

سوداگر

یک شنبه 11 مرداد 1394, 18:21 عصر

reza_noei

یک شنبه 11 مرداد 1394, 18:49 عصر

پیام حیاتی

یک شنبه 11 مرداد 1394, 21:51 عصر

سلام به نظر من از دانشجوهای فارغ التحصیل هم رشته ای خودتون سوال کنید بهتر باشه
ولی به عنوان یک زبان همه منظوره پر کاربرد زبان C میتونه انتخاب خوبی باشه.

دوستان اگر آنقدر به خودتان اعتماد ندارید به دیگران سرایت ندهید.

مشکل هست قبول داریم ولی نا امید نباید شد.
بحث اعتماد نیست اگر نبود به همین نقطه فعلی هم نمی رسیدیم ، صحبت از واقعیات هست ، شما وقت و انرژی رو صرف رشته یا کاری می کنید که بدونید بعد از چند سال نتیجه مطلوب بگیرید نه اینکه باز به حداقل ها راضی باشید.
گذشته از این ها بفرمائید زبان C کجا کاربرد داره الآن در بازار مهندس؟!

سوداگر

یک شنبه 11 مرداد 1394, 22:21 عصر

گذشته از این ها بفرمائید زبان C کجا کاربرد داره الآن در بازار مهندس؟!
اولاً: برنامه های خط فرمان لینوکس، سیستم های Embeded، بینایی ماشین و پردازش ویدئو با opencv و ... کلاً کاربرد های خودش رو داره ولی به درد این رشته هایی که گفتند نمیخوره.
ثانیاً: ایشون تازه دارن دانشجو میشن نه اینکه بخوان وارد بازار بشن که فوری بگید برو سراغ سی شارپ! تازه وارد محیط آکادمیک میشوند و ممکن است مثلاً در رشته برق بخواهند برای arduino برنامه بنویسند با کدوم زبان؟ سی شارپ؟ مسلماً با C نوشته میشه عزیز.

در مورد بازار کار هم وقتی خروجی دانشگاه، با تقلبی و التماس به استاد و در خوشبینانه ترین حالت معدل 20 باشه ولی درسهایی رو پاس کرده که استادش و استاد استادش هم همونا رو خونده! نمیتونه کار کنه! باید بره دوره های سیسکو و ... و ... تا چیزی که باید توی دانشگاه میخوند رو وصله پینه بکنه.
ضمناً...
مدرک لیسانس=bachelor of science
فوق لیسانس=master of science
یعنی دانشگاه خیر سرش قراره علم رو منتقل کنه نه عمل....

pswin.pooya

دوشنبه 12 مرداد 1394, 00:25 صبح

مدرک لیسانس=bachelor of science
فوق لیسانس=master of science
یعنی دانشگاه خیر سرش قراره علم رو منتقل کنه نه عمل....

تا اونجا که من می دونم این science که به معنی علوم هست رابطه تگاتنگی با عمل داره و علوم اصلا به معنی تئوری خام نیست که ربطی به عمل نداشته باشه. کلا این علوم باید بر اساس اثبات و یا آزمایش بدست اومده باشن که باز خودشون زیر دسته میشن. حتی در حالت اثبات هم که میره میشه تقریبا نزدیک تئوری (و بازهم نه خود تئوری شما باید از طریق یکسری قضیه و ... بتونی یک فرضیه جدید رو اثبات کنی. که باز هم خودش یک مورد عملی است منتها به شکل متفاوت). البته بازهم خود تئوری معنی خودش رو داره که ما اینجا منظورمون یک پارگراف و یا جمله و فرمول هست که یکی باید خفظش کنه.

مشکل دانشگاه های ما اینه که فقط تئوری و فرضیه خام رو ارائه می دن بدون اینکه حتی دلیل وجودش و یا ... رو حس کرده باشید یا حتی بدون اینکه به شما بگن کجا کاربرد داره. مثلا شما در آمار انواع توزیع ها رو می خودنید و فرمولهاش رو یاد می گیرید بدون اینکه بدونید کی باید از کدوم یکی از اونها استفاده کنید و یا کاربرد اونها در رشته شما چیست.

اولاً: برنامه های خط فرمان لینوکس، سیستم های Embeded، بینایی ماشین و پردازش ویدئو با opencv و ... کلاً کاربرد های خودش رو داره ولی به درد این رشته هایی که گفتند نمیخوره

تا اونجا که من می دونم C/C++ خیلی هم مرتبط با برق و هوافضا و مکانیک هست . مخصوصا برق که دانشجوی اون C رو ندونه تکلیفش مشخصه.

گذشته از این ها بفرمائید زبان C کجا کاربرد داره الآن در بازار مهندس؟!

این پست به کمک آقای اسدزاده و گروهی از دوستان تهیه شده. لطفا مطالعه کنید تا با کاربردهای اونها آشنا بشید.

http://barnamenevis.org/showthread.php?501356-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-C-%E2%80%8E%E2%80%8E%E2%80%8E%E2%80%8E%E2%80%8E%E2%8 0%8E%E2%80%8E%E2%80%8E%E2%80%8E%E2%80%8E-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%DA%86%D9%87-%D9%85%D8%B2%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%86%D8%B3%D8%A8%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF

امروزه حتی توی برنامه نویسی مخصوصا برنامه نویسی های مربوط به هوش مصنوعی و یا آماری مثل الگوریتم ها ژنتیک و یا کلاستر بندی داده و ... توی همه رشته ها حتی عمران کاربرد داره. کلا شما اگر می خوای جواب بهتر بگیری باید پارامترهای خودت رو با توجه به داده هات به بهینه کنی. که الگوریتم ها کامپیوتری بهترین راه و سریعترین راه برای اینکار هستن. حالا شاید برای شما سوال باشه که اصلا C برای اینکار نیست و در کمال تعجبتون باید بگم که هست. یکی از قویترین زبانهای دنیا برای کار با داده های آماری R هست که یه زبان اسکریپت با قابلیت اتصال به زبان C است که شما می تونید داده های آماری خودتون رو پردازش کنید. و یا نتایج پردازش رو به کمک C و به سخت افزار و یا شبیه ساز نرم افزاری و ... انتقال بدید.

قبول دارم مطلب نرم افزار جامعی هست اما همه چیز، هیچ چیزه. یعنی هر کاری باهاش می کنی بدون اینکه بتونی هیچ کاری کنی. منظورم اینه که هیچ وقت یه برنامه درست و حسابی که به درد بازار و ... بخوره باهاش نمی تونی بدی بیرون و بیشتر دامنه اون به تحقیقات نه چندان پیچیده و کارهای دانشگاهی می خوره. شما اگر دنبال کار حرفه ای هستنید چاره ای جز C/C++ و لینوکس ندارید. لیست زیر مثالی از نرم افزارهای حرفه ای برای لینوکس هستن که تحت سیستم عامل های دیگه نیستن:

NS: برای شبیه سازی شبکه (ISI فقط این رو قبول داره- البته مونده به ژورنال اما الویت با این نرم افزاره)
SIMICS: برای شبیه سازی سخت افزار (اینتل برای تولید پردازنده ازش استفاده می کنه)
doris: برای کارهای زمین شناسی که بازهم اکثر مقاله های معتبر از این استفاده می کنن.
و ... systemc: یه کامپایلر برای توصیف سخت افزار (یه سری نرم افزار فوق حرفه تحت این سیستم عامل است که طرح های فوق حرفه ای دنیا از اونها برای توصیف سخت افزار استفاده میکنن.)
SimpleScaler: یه نرم افزار دیگه برای تست کارایی نرم افزار و سخت افزار
و ....

کلا هیچ برنامه نویس حرفه ای وجود نداره توی دنیا که منکر قدرت لینوکس و C++ باشه و یا تایید کنه یاد گرفتن اونها طلف کردن وقت هست. این مساله فقط از طرف آماتورها مطرح میشه. شما وقتی با این زبان کار می کنید همه چی رو در اختیار دارید.

سوداگر

دوشنبه 12 مرداد 1394, 01:39 صبح

تا اونجا که من می دونم C/C++‎‎‎‎ خیلی هم مرتبط با برق و هوافضا و مکانیک هست . مخصوصا برق که دانشجوی اون C رو ندونه تکلیفش مشخصه.
در ادامه صحبت هام برق رو متمایز کردم...
"مثلاً در رشته برق بخواهند برای arduino برنامه بنویسند با کدوم زبان؟ سی شارپ؟ مسلماً با C نوشته میشه عزیز."
به نظرم اولویت متلب از C بالاتر بود چون توی هر سه رشته فوق زیاد کاربرد داره ولی c بیشتر به درد برقیا میخوره تا مکانیک.

تا اونجا که من می دونم این science که به معنی علوم هست رابطه تگاتنگی با عمل داره و علوم اصلا به معنی تئوری خام نیست........
علم یک واژه عربی است که معادل درستی برای science نیست همانطوری که به جای سیاست بهتره بگیم چاره جویی. شاید واژه فارسی آگاهی مناسب تر باشه. مثلاً توی یه دیالوگ انیمیشن Big Hero 6 پروفسور کالاهان (که کار علمی میکرد) به پسره که (کار عملی میکرد-جنگ روباتها-) و میخواست به دانشگاه خرخونا بره گفت (اگه دنبال چیزای ساده ای(=اختراعات با استفاده از دانش موجود)، درسهای من بدردت نمیحوره، ما اینجا(توی دانشگاه) مرزهای دانش رو گسترش میدیم. شاگردای من آینده رو شکل میدن).

مشکل دانشگاه های ما اینه که فقط تئوری و فرضیه خام رو ارائه می دن بدون اینکه حتی دلیل وجودش و یا ... رو حس کرده باشید یا حتی بدون اینکه به شما بگن کجا کاربرد داره. مثلا شما در آمار انواع توزیع ها رو می خودنید و فرمولهاش رو یاد می گیرید بدون اینکه بدونید کی باید از کدوم یکی از اونها استفاده کنید و یا کاربرد اونها در رشته شما چیست.
دقیقاً همینطوره، دو ترم قبلی معادلات دیفرانسیل و ریاضی مهندسی داشتیم با فکر منفی اینکه به چه دردمون میخوره و اینها هرطوری بود پاس شد حالا ترم بعد توی مباحث ویژه که پردازش تصویر داریم خیلییییی کاربرد داره. شاید اگه استاد ریاضی مهندسی، فارغ التحصیل کامپیوتر یا برق بود بهتر میشد یا مثلاً دروس عمومی انقلاب و اندیشه و ... رو میرفتیم توی مسجد محل پای منبر حاج آقا!، ای حال میداد.

پیام حیاتی

دوشنبه 12 مرداد 1394, 02:02 صبح

اولاً: برنامه های خط فرمان لینوکس، سیستم های Embeded، بینایی ماشین و پردازش ویدئو با opencv و ... کلاً کاربرد های خودش رو داره ولی به درد این رشته هایی که گفتند نمیخوره.
ثانیاً: ایشون تازه دارن دانشجو میشن نه اینکه بخوان وارد بازار بشن که فوری بگید برو سراغ سی شارپ! تازه وارد محیط آکادمیک میشوند و ممکن است مثلاً در رشته برق بخواهند برای arduino برنامه بنویسند با کدوم زبان؟ سی شارپ؟ مسلماً با C نوشته میشه عزیز.

در مورد بازار کار هم وقتی خروجی دانشگاه، با تقلبی و التماس به استاد و در خوشبینانه ترین حالت معدل 20 باشه ولی درسهایی رو پاس کرده که استادش و استاد استادش هم همونا رو خونده! نمیتونه کار کنه! باید بره دوره های سیسکو و ... و ... تا چیزی که باید توی دانشگاه میخوند رو وصله پینه بکنه.
ضمناً...
مدرک لیسانس=bachelor of science
فوق لیسانس=master of science
یعنی دانشگاه خیر سرش قراره علم رو منتقل کنه نه عمل....
صحبت های شما درست ، قبول اما من اصلا بحثم سر اینکه کدام زبان خوب هست یا کدام بد نیست ، حالا سی شارپ یاد بگیرن یا ... .در اولین پست هم اشاره کردم زمان و هزینشون رو بر روی رشته و گرایشی که به گفته اخبار ایران دومین امار بیکاری در کشور رو داره نزارن اگر می تونن تغییر رشته بدن اگر هم نه برنامه نویسی رو در همان سطح نیاز دانشگاهی فرا بگیرن.همین.

reza_noei

دوشنبه 12 مرداد 1394, 06:03 صبح

بحث اعتماد نیست اگر نبود به همین نقطه فعلی هم نمی رسیدیم ، صحبت از واقعیات هست ، شما وقت و انرژی رو صرف رشته یا کاری می کنید که بدونید بعد از چند سال نتیجه مطلوب بگیرید نه اینکه باز به حداقل ها راضی باشید.

خوب وقت و انرژی میزاریم برای چی برای اینکه رشته خودمان را دوست داریم و سعی میکنیم از این علم لذت ببریم. بازار کار خرابه میدونم. در آمد کمه میدونم. کلاهبرداری زیاده میدونم. امّا یه سوال حالا که میدونید اوضاع آنقدر خرابه یا سعی کنید درستش کنید یا خیلی عاقلانه خودتون رشتتون رو عوض کنید و شعار هم ندید البته اگر آزاده هستید.

صحبت های شما درست ، قبول اما من اصلا بحثم سر اینکه کدام زبان خوب هست یا کدام بد نیست ، حالا سی شارپ یاد بگیرن یا ... .در اولین پست هم اشاره کردم زمان و هزینشون رو بر روی رشته و گرایشی که به گفته اخبار ایران دومین امار بیکاری در کشور رو داره نزارن اگر می تونن تغییر رشته بدن اگر هم نه برنامه نویسی رو در همان سطح نیاز دانشگاهی فرا بگیرن.همین.

معذرت میخوام که اینطور حرف میزنم ما (اکثر ما بهتر بگم بیش از 99 درصد از ایرانیا که خودمم جزو همونها هستم) خیلی از حرف هامون از روی معده است نه از روی عقل، از روی معده که چه عرض کنم از روی بیفکریه.
عادت کردیم جو گیر باشیم عادت کردیم ماه محرم چشمامون رو ببندیم بزنیم تو سر و کله همدیگه عادت کردیم سال رو به دو بخش تقسیم کنیم که یه بخشش رو نوحه های فلان گوش کنیم یه بخش دیگشم خدا بده برکت. جامعه ما یک جامعه بی عقله علمی تر بخواهیم بگیم جامعه احساسی بار اومده. یکی از اساتید میگفت همین الان بری میدون ماژیک خیراتی پخش کنی مردم 4 تا 4 تا میبرن حتی بدون اینکه بپرسن میخوان باهاشون چیکار کنن (:
با این وضع خدا به دادمون برسه یک روز جو فوتیال بود حالا والیبال مد شده، یه روز حسابداری مد میشه و یک روز کامپیوتر واقعا این چه بلاییه که داریم سر خودمون میاریم ؟

جالبه ما هم همینطور هستیم یعنی بدون اینکه فکر کنیم یک عمر میخواهیم با این رشته زندگی کنیم انتخاب رشته میکنیم. از 30 و چند نفری که تو کاردانی همکلاسی من بودن (با رتبه های خیلی خوب) الان یک نفرشون میخواد ادامه تحصیل بده برای ارشد جالب نیست ؟ یعنی بقیه رو جو کامپیوتر و دانشگاه گرفته بوده بعد ولشون کرده، اینطور نیست ؟

گاهی اوقات فقط میشه غصه خورد، غصه از اینکه چرا پاسخ به این چرا ها بی هیچ چرایی داده نمیشه.
--------------------------------------------------
در مورد لفظ علم هم دکتر سروش در متن کتاب "علم چیست، فلسفه چیست؟" مینویسند که علم در زبان پارسی و عربی دارای دو معناست :
1) Knowledge دانستن یا آنچه در نقطه مقابل ندانستن از آن استفاده میشود و به این معنا علم یعنی دانستنی.
2) Science علم حسی، تجربی که از بررسی و داوری حاصل میشود.
برای مطالعه بیشتر میتوانید به این کتاب مراجعه کنید.
اما آنچه که معلومه دوستمان جناب "سوداگر" هم عرض کردند وظیفه دانشگاه انتقال علم (از دید من به هر دو معناست)
اما من باب آشنایی نه اینکه صفر تا صد یک چیز را به دانشجو ارائه بدهند، چون معلومه که نمیشه در طول دو سال (یک دوره) اینهمه مطالب را انتقال داد.
و انتخاب با خود دانشجوست میخواهد درس را جدی بگیرد و یا اینکه میخواهد مدرک بگیرد.

golbafan

دوشنبه 12 مرداد 1394, 08:15 صبح

باز هم یه سوال کلیشه ای...
باز هم کل کل ملت برنامه نویس ایران...

واقعیت اینه که مهم نیست چه زبونی رو بلد بشی. مهم اینه که اون رو خوب بلد باشی!
من با همین دلفی که بلدم دارم ماهی هشت، نه تومن در میارم. البته زیاد نیست ولی خب بدکم نیست. راضیم...
خیلی هم زمان نمیزارم...

راستی من بیوشیمی خوندم :چشمک:

پیام حیاتی

دوشنبه 12 مرداد 1394, 12:10 عصر

خوب وقت و انرژی میزاریم برای چی برای اینکه رشته خودمان را دوست داریم و سعی میکنیم از این علم لذت ببریم. بازار کار خرابه میدونم. در آمد کمه میدونم. کلاهبرداری زیاده میدونم. امّا یه سوال حالا که میدونید اوضاع آنقدر خرابه یا سعی کنید درستش کنید یا خیلی عاقلانه خودتون رشتتون رو عوض کنید و شعار هم ندید البته اگر آزاده هستید.

معذرت میخوام که اینطور حرف میزنم ما (اکثر ما بهتر بگم بیش از 99 درصد از ایرانیا که خودمم جزو همونها هستم) خیلی از حرف هامون از روی معده است نه از روی عقل، از روی معده که چه عرض کنم از روی بیفکریه.
عادت کردیم جو گیر باشیم عادت کردیم ماه محرم چشمامون رو ببندیم بزنیم تو سر و کله همدیگه عادت کردیم سال رو به دو بخش تقسیم کنیم که یه بخشش رو نوحه های فلان گوش کنیم یه بخش دیگشم خدا بده برکت. جامعه ما یک جامعه بی عقله علمی تر بخواهیم بگیم جامعه احساسی بار اومده. یکی از اساتید میگفت همین الان بری میدون ماژیک خیراتی پخش کنی مردم 4 تا 4 تا میبرن حتی بدون اینکه بپرسن میخوان باهاشون چیکار کنن (:
با این وضع خدا به دادمون برسه یک روز جو فوتیال بود حالا والیبال مد شده، یه روز حسابداری مد میشه و یک روز کامپیوتر واقعا این چه بلاییه که داریم سر خودمون میاریم ؟

جالبه ما هم همینطور هستیم یعنی بدون اینکه فکر کنیم یک عمر میخواهیم با این رشته زندگی کنیم انتخاب رشته میکنیم. از 30 و چند نفری که تو کاردانی همکلاسی من بودن (با رتبه های خیلی خوب) الان یک نفرشون میخواد ادامه تحصیل بده برای ارشد جالب نیست ؟ یعنی بقیه رو جو کامپیوتر و دانشگاه گرفته بوده بعد ولشون کرده، اینطور نیست ؟

گاهی اوقات فقط میشه غصه خورد، غصه از اینکه چرا پاسخ به این چرا ها بی هیچ چرایی داده نمیشه.
--------------------------------------------------
در مورد لفظ علم هم دکتر سروش در متن کتاب "علم چیست، فلسفه چیست؟" مینویسند که علم در زبان پارسی و عربی دارای دو معناست :
1) Knowledge دانستن یا آنچه در نقطه مقابل ندانستن از آن استفاده میشود و به این معنا علم یعنی دانستنی.
2) Science علم حسی، تجربی که از بررسی و داوری حاصل میشود.
برای مطالعه بیشتر میتوانید به این کتاب مراجعه کنید.
اما آنچه که معلومه دوستمان جناب "سوداگر" هم عرض کردند وظیفه دانشگاه انتقال علم (از دید من به هر دو معناست)
اما من باب آشنایی نه اینکه صفر تا صد یک چیز را به دانشجو ارائه بدهند، چون معلومه که نمیشه در طول دو سال (یک دوره) اینهمه مطالب را انتقال داد.
و انتخاب با خود دانشجوست میخواهد درس را جدی بگیرد و یا اینکه میخواهد مدرک بگیرد.

باید اوضاع رو درست کنیم ، بنیادی مشکل حل بشه و.... این ها تنها شعار هستند.
اره بریم دنبال علاقه که بعد با سرمایه خودمون کار راه بندازیم و اگر باشه توسط رابطه ها پروژه بگیریم یا اینکه در شرکت های خصوصی با مزایای اداره کار بسوزیم و بسازیم.

پیام حیاتی

دوشنبه 12 مرداد 1394, 12:16 عصر

reza_noei

دوشنبه 12 مرداد 1394, 14:41 عصر

باید اوضاع رو درست کنیم ، بنیادی مشکل حل بشه و.... این ها تنها شعار هستند.
اره بریم دنبال علاقه که بعد با سرمایه خودمون کار راه بندازیم و اگر باشه توسط رابطه ها پروژه بگیریم یا اینکه در شرکت های خصوصی با مزایای اداره کار بسوزیم و بسازیم.
چکسی قراره اوضاع رو درست کنه ؟؟ اگه فرد مورد نظر پیدا شد بریم دست به دامن اون بشیم.
در واقع هیچکس حالا حالاها به فکر مشکل ما نخواهد بود یا باید مسئله توسط خودمون حل بشه یا باید صورت مسئله پاک بشه.
منتظر آقایون نباشید آقایون کشور رو همینجوری دستی دستی به باد میدهند آنوقت نباید انتظار حل بنیادی مسائل باشیم.
ملتی که به خاطر هیچ خود کشی میکنند و آقایی که هر روز تو اخبار میگه بازی رو چند چند بردیم، مساوی کردیم، و ... خوب معلومه که باید دودستی بزنیم تو سرمون باز هم میگم نباید احساسی زندگی کنیم !
مشکل هست ولی با طرح کردن آن، پاسخش داده نمیشود یا دنبال راه حل باشید یا رشتتون رو عوض کنید.

در ضمن میتونید کار نکنید، حرف بزنید و علت تمام بدبختی های خودتون رو بندازید گردن این و اون. خیلی مرسومه نه ؟

پیام حیاتی

دوشنبه 12 مرداد 1394, 15:27 عصر

چکسی قراره اوضاع رو درست کنه ؟؟ اگه فرد مورد نظر پیدا شد بریم دست به دامن اون بشیم.
در واقع هیچکس حالا حالاها به فکر مشکل ما نخواهد بود یا باید مسئله توسط خودمون حل بشه یا باید صورت مسئله پاک بشه.
منتظر آقایون نباشید آقایون کشور رو همینجوری دستی دستی به باد میدهند آنوقت نباید انتظار حل بنیادی مسائل باشیم.
ملتی که به خاطر هیچ خود کشی میکنند و آقایی که هر روز تو اخبار میگه بازی رو چند چند بردیم، مساوی کردیم، و ... خوب معلومه که باید دودستی بزنیم تو سرمون باز هم میگم نباید احساسی زندگی کنیم !
مشکل هست ولی با طرح کردن آن، پاسخش داده نمیشود یا دنبال راه حل باشید یا رشتتون رو عوض کنید.

در ضمن میتونید کار نکنید، حرف بزنید و علت تمام بدبختی های خودتون رو بندازید گردن این و اون. خیلی مرسومه نه ؟
شما درست می فرمائید اما با یک گل بهار نمیشه ، خیلی از کارها هم از قدرت فرد عادی خارج هست.
شما می گید کار کنید ، به دنبال علاقه برید تلاش کنید چشم اما اینها با توجه به شرایط موجود و آینده مبهم این رشته ها و گرایش ها ریسک پرخطر هستند.
چرا پا در راهی بزارم که نتیجش مشخصه!حداقل بتونم از فرصت تغییر مسیر استفاده کنم.این همه راه رو بیام بعد تازه باید شروع کنم کاشت گل و فرهنگ سازی که شاید بهار بیاید یا نیاید.
کار کردیم ، تلاش کردیم دوره های مختلف رفتیم همچنان هم در تلاش برای بروزرسانی اطلاعات و یادگیری مطالب جدید هستیم اما باور بفرمائید نتیجه تلاش و سودی که مدنظر هست بیشتر تامین کننده علاقه هست.

سوداگر

دوشنبه 12 مرداد 1394, 16:30 عصر

مشکل هست ولی با طرح کردن آن، پاسخش داده نمیشود یا دنبال راه حل باشید یا رشتتون رو عوض کنید.
تغییر رشته یعنی افتادن از یک چاله به چاه دیگر و یا بالعکس. چند نفر سراغ دارید که با تغییر رشته موفق تر شدند؟

در ضمن میتونید کار نکنید، حرف بزنید و علت تمام بدبختی های خودتون رو بندازید گردن این و اون. خیلی مرسومه نه ؟
من خودم دریایی از علمم به عمق یک بند انگشت:متفکر: چرا؟ قبل از دانشگاه vb6 ترم 1 پاسکال ترم 2 ++C ترم 3 #C ترم 4 VB.Net ترم 5 لینوکس ترم 6 PHP و mySQL ترم7 (الان) پردازش تصویر ترم بعدی شبکه پروژه پایانی هم مدیر گروه به برنامه اندروید علاقه منده!!!! آخر سر هم خدا آخر و عاقبتمون رو ختم به خیر کنه. معلوم نیست دانشگاه میخواد ما رو به کجا ببره. اینایی که گفتم واقعا تمرکز داشتم روش و رفرنس انگلیسی هم واسه بعضیا خوندم ولی مثلا جرات ندارم یه پروژه طراحی سایت بگیرم. چرا؟ چون دانشگاه داره شتر-گاو-پلنگی جلو میره خروجیشم همون میشه. الان که دارم opencv یاد میگیرم تازه فهمیدم ++C چه قدرتی داشت و به ما میگفتند منسوخ شده. تقصیر کیه که یکی مثل من با معدل بالای 17 شده خروجی دانشگاه دولتی روزانه؟ من یا اونایی که برنامه ریزی میکنن؟

reza_noei

دوشنبه 12 مرداد 1394, 17:28 عصر

دوستان همه ی حرف های شما قبول اما

یه نگاه به کشورهای اطراف خودمون بندازید : عراق، افغانستان، سوریه، یمن، فلسطین و ...
دیگه اوضاع ما از این کشورها بدتر نیست، قبول دارید؟ ما اگه تو یکی از این کشورها زندگی میکردیم شاید آرزویمان زنده موندن بود.

حالا که امنیت داریم، تن سالم داریم، زندگی خوبی هم داریم چرا اصرار داریم که باید همیشه برای ما فرش قرمز پهن بکنند تا ما تشریف بیاریم یک کاری را انجام بدیم.
کشورهای پیشرفته را نگاه کنید اصلا اعتقادات رو بگذاریم کنار، واقعا اگه همه مثل ما فکر میکردند میتوانستند پیشرفت بکنند.

ما به مسئولین ایراد میگیریم در حالی که خدا شاهده اگه ما هم مسئول بودیم همین بلا رو سر خودمون میاوردیم و دست آخر از کسان دیگری را تقصیر کار میدانستیم.

خداوند در سوره محمد فرمود "إن تنصروا الله ينصركم ويثبت أقدامكم" ما که نمیخواهیم کار کنیم تا به مردم خیانت کنیم قرار هم نداریم که به دشمنی با دوستان خدا بپردازیم پس چرا این حرف خداوند را قبول نمیکنیم؟ خداوند دروغ میگویند ؟ خداوند شعار میدهند ؟

سخنرانی امام خمینی در سال 1364 خیلی زیباست پیشنهاد میکنم حتما ببینید:
http://www.aviny.com/clip/emam_va_rahbari/sokhanrani-emam/sokhanrani-emam.aspx

نتیجه میگیریم که ما ضعف فنی نداریم، ضعف علمی نداریم، مشکل ایمان ماست اگر به خدا ایمان داشته باشیم به بندگان خدا وابسته نخواهیم بود عاجز نخواهیم بود.

پیام حیاتی

دوشنبه 12 مرداد 1394, 21:58 عصر

نگاه به پایین دستی ها و حداقل ها ما را در جای خود ثابت می کند که از نظر من کاملا اشتباه هست .نونی هست، سالمم خداروشکر بقیش هم خدابزرگه! با انشالله ماشالله کار نه جلو میره نه فرجی حاصل میشه.زندگی یعنی پیشرفت نه اینکه دونسته گام در مسیری بزاریم که در نهایت در جا بزنیم.نمیدونم چرا تا همچین صحبت هایی میشه حضرات برمیگردن به 2500 سال پیش یا زندگی معصومین رو تبلیغ می کنند.همه شدن مرشد دین و خداپرست مخاطبین هم کافر و بی دین.
حقوق اولیه شده لطف و مرحمت توی این جامعه به ظاهر اسلامی.

reza_noei

دوشنبه 12 مرداد 1394, 22:46 عصر

شما به پائینی ها نگاه نمیکنید چون با ایده آل های شما در تضاد هست، شما انتظار دارید همه چیز اونطور که باب میل شماست باشه معلومه تو ایران از این خبرها نیست خیلی رفاه طلب هستید بروید کشورهای مرفه. به بالایی ها هم نگاه نمیکنید چون کار باید بکنبد پس چه بهتر کمتر کار میکنیم بیشتر غر میزنیم.

پیشرفت از نظر شما چیه ؟ نکنه منظورتون توهین به این و اون و اظهار یأس و نا امیدیه ؟

بنده هیچ ادعایی ندارم فقط محض اطلاع گفتم شاید خدا هم چیزهای به درد بخوری گفته باشه البته اگه به شما بر نمیخوره و رگ ایرانی بودنتون گل نمیکنه.

در ضمن اسلامی بودن جامعه را ما مشخص میکنیم نه اسلام وقتی که در جامعه حرف از اسلام میاد هیچکس گوشش بدهکار نیست (از بالا تا پائین ) جامعه به ظاهر اسلامی شکل میگره.

واقعا مایه تأسفه.

پیام حیاتی

دوشنبه 12 مرداد 1394, 23:14 عصر

reza_noei

دوشنبه 12 مرداد 1394, 23:27 عصر

من می گم حقوق اولیه شما می گی رفاه عالیه!
من می گم نتیجه تلاش باید برابر با نتیجه قابل قبول باشه شما می گی تنت سلامت سخنرانی امام رو ببینید ایمانتون رو تقویت کنید حل میشه.!
صحبت های خداوند چه ارتباطی با رگ ایرانی بودن داره؟!
معلومه که مایه تاسف هست.

دوست عزیز فکر میکنم تعداد دفعاتی که گفتم "میدانیم مشکلات زیاد است" کم نبوده
برای اینکه یک مشکل را حل کنید باید راه حل داشته باشید نه اینکه توقعات خودتون رو پشت سر هم مطرح کنید درست؟
2500 سال یعنی چی ؟ زبانم لال منظورتون این نبوده یک حرف با گذشت زمان ارزش خودش را از دست میدهد؟ (البته اگر خداوند را محصور به زمان بدانیم)

به نظر من با کم کردن توقعات، مسئولیت پذیری، نظم و برنامه ریزی جامعه ما میتواند پیشرفت کند البته نه صرفا در جهت رشد مادی.

نظر شما چیه ؟

پیام حیاتی

سه شنبه 13 مرداد 1394, 00:05 صبح

موافقم اما به نظرتون نباید این پایین آوردن توقعات تا یک مرحله مشخصی صورت بگیره ؟
این روند پیشرفت نباید یک سرعت نرمالی داشته باشه؟
اگر من تحصیل کردم ، دوره های آموزشی تخصصی رفتم ، هزینه و زمانم و صرف کردم به این خاطر بوده که شرایط بهتری داشته باشم ، حالا چه از نظر مادی چه موقعیت اجتماعی، غیر از این هست؟
شما فکر می کنید بنده اگر شرایط مهاجرت رو داشتم اقدام نمی کردم؟
راه حل ها رو همه ما کم و بیش می دانیم ، یکی از آنها تغییر ساختار و منابع آموزشی هست ، بنده به عنوان یک معلم حق التدریس این رو می گم ما نابسامان ترین سیستم آموزشی رو داریم زمانی که من به عنوان معلم میرم سر کلاس برای تدریس ، کتاب های کامپیوتر رو می بینم که تقریبا" 90% ناکارآمد هستند.
زمانی که امتحانات به مدرسه واگذار می شود نتیجه مدارک پولی خواهد بود.
بعد در در دانشکده های مهندسی نیز منابعی را خوانده ایم که در بازار کار جایگاهی ندارند ، فارغ التحصیلانی که نیمی از آن ها به زور پول و رابطه به امید شرایط بهتر زندگی و کار مناسب این مراحل را گذرانده اند با اندک کسانی که با سختی و یادگیری منابع غیر از دانشگاهی علم خود را تقویت کرده اند اما جایی برای هیچکدام از این نابرابر ها نیست چون نه دولت برنامه جذب نیروی مناسبی داره نه اکثریت دانشجویان دوره دیده چیزی بلد هستند.آن اندک ها نیز به خاطر شرایط بد اقتصادی و نبود نظارت مناسب باید برای کار با شرکت های خصوصی که هر کدام قوانین خاص خود را از جمله تعیین زمان های مختلف برای کار بدون حقوق با عناوین آموزش و شناخت ، نوشتن قرارداد دوم و گرفتن تعهد برای بیمه نکردن ، پرداخت حقوق هر دو ماه یکبار و موارد دیگر تن دهند.
در دوره کاردانی با همکاری مدیرگروه نامه ای برای وزارت علوم به خاطر منابع ناکارآمد نوشتیم اکثریت هم دوره ای ها نیز امضاء کردند و ارسال شد اما هیچ پاسخی دریافت نشد.
از دانشجو انتظار تغییر ساختار آموزشی رو نمی تونیم داشته باشیم.

اگر منبع درآمدی نباشد علاقه چه کمکی به ما خواهد کرد؟
حال اگر منبع در آمدی از غیر علاقه ها باشد می توان با آن علاقه ها را دنبال کرد.

reza_noei

سه شنبه 13 مرداد 1394, 00:40 صبح

بله
حرف شما کاملا درست و قابل قبوله، من هم واقعا متأسفم که وضعیت به این شکل هست.
اگر جای شما بودم سعی میکردم با کسانی که تصمیم گیری میکنند صحبت کنم و آنها را قانع کنم.
اگر گوش کردند که خوب ولی اگر گوش نکردند شما حق دارید در مورد کارتان تجدید نظر کنید منتها میشه سراغ کارهایی رفت که
مکمل شما باشه معمولا اساتید ما شغل اولشون کار در یکی از شرکتهاست و به تدریس بیشتر از جنبه معنوی و تجدید قوا نگاه میکنند
که خود اینکار هم تاثیر خوبی داره چون استاذ میتواند آنچه را که عملا در کار ضروری میداند را تدریس کند.
من هم مثل شما با سرفصل های درسی مشکل دارم امّا باید بنشیم و ملاک ها و ضوابط انتخاب درس را بررسی کنیم اگر اشکالی هست
که حتما هست پیگیری کنیم.

سوداگر

سه شنبه 13 مرداد 1394, 02:24 صبح

اگر جای شما بودم سعی میکردم با کسانی که تصمیم گیری میکنند صحبت کنم و آنها را قانع کنم.
1.سخنرانی حضرت امام رو دارم دانلود میکنم...تشکر...
2.برنامه مناظره رو در عصر جمعه ببینید یا دانلود کنید مشاهده کنید که آیا این آقایان، قابلیت قانع شدن را دارند؟؟؟
3.من قبض گاز آپارتمان این آقایان را 2 سال پیش دیدم. حدود 2 سال بود که قبض گاز رو پرداخت نکرده بودند چون نمی پذیرفتند که پرداخت هزینه گاز وظیفه آنهاست! حالا شما اگه میتونید چنین آدم هایی را قانع کنید بسم الله!

reza_noei

سه شنبه 13 مرداد 1394, 03:03 صبح

1.سخنرانی حضرت امام رو دارم دانلود میکنم...تشکر...
2.برنامه مناظره رو در عصر جمعه ببینید یا دانلود کنید مشاهده کنید که آیا این آقایان، قابلیت قانع شدن را دارند؟؟؟
3.من قبض گاز آپارتمان این آقایان را 2 سال پیش دیدم. حدود 2 سال بود که قبض گاز رو پرداخت نکرده بودند چون نمی پذیرفتند که پرداخت هزینه گاز وظیفه آنهاست! حالا شما اگه میتونید چنین آدم هایی را قانع کنید بسم الله!
خواهش میکنم.

2. حتماً، دنبالش هستم.
خوب شما باید اتمام حجت بکنید بعد هر کاری از دستتون بر آمد در جهت برکناری اون افراد بکار ببندید.

3. بی شرم ها، خدا نابودشون کنه.

به هر حال قبل از اقدام باید اقناع کرد. یه مطلبی را در کتاب "استاد عشق" مربوط به زندگی دکتر حسابی خواندم که خیلی جالب توجه بود و فکر کنم به همین دلیل دکتر حسابی انقدر گمنام شده اند.

وقتی که دکتر حسابی به ایران بر میگردند در کشور به تعداد انگشتان دست مهندس پیدا نمیشده و طی یک سری فعل و انفعالاتی ایشون مسئول تعلیم و تربیت افراد در یکی از ارگانها میشوند و فکر میکنند که ایران باید دانشگاه داشته باشه تا رشد علمی در ایران صورت بگیره و به اصطلاح وابستگی به مهندس خارجی در کشور نداشته باشیم. یکسری از آقایون مخالف های شدید میکنند و میگن ایران توانایی نداره و نمیتوانیم و ... . خلاصه کار به جایی میرسه که ایشان نامه ای به رضا شاه مینویسه و شخصا نزد او میرود و رضا شاه بنده خدا فکر میکنه دکتر حسابی طبیب هستند و اینها (یعنی فکر میکرده که لفظ دکتر و طبیب یک معنا را دارد) و از اون طرف دکتر حسابی هم متوجه میشه نباید علمی صحبت کنه شروع میکنه مزایا و منافع دانشگاه را توضیح میده. پس از چند روز رضا شاه دستور میده که مبلغ 100 هزار تومان برای انجام کارهای پیشنهادی دکتر صرف شود و به این ترتیب اولین دانشگاه ها در کشور احداث میشوند.

نتیجه اینکه صرف دید ما همه بد نیستند یعنی جا داره قبل از قضاوت بشنویم بعد از آن اقدام کنیم.

HamidRezaArzaghi

سه شنبه 13 مرداد 1394, 19:59 عصر

شما در این رشته احتمالا به زبانی برای تست و آزمایش تئوری های که یاد میگیرید و پیاده سازی ایده های خودتون نیاز دارید. به هیچ وجه زبان هایی مثل سی پلاس پلاس برای شما مناسب نیست. بهترین گزینه در این مورد زبان متلب هست. این زبان اصولا برای همین ساخته شده و به طور بسیار گسترده ای در رشته های غیر کامپیوتر برای انجام پردازش های کامپیوتری مورد استفاده قرار میگیره.
پیشنهاد من برای شما با توجه به رشته تحصیلی و نیازهاتون زبان MATLAB هست
موفق باشید

golbafan

چهارشنبه 14 مرداد 1394, 11:54 صبح

ببینید...
بنده خدا فقط پرسیده بود "چه زبونی رو یاد بگیرم بهتره؟"
چرا فرهنگ ما اینطوریه که بجای پاسخ به استارتر باید این همه باهم کلکل کنیم؟

مثلا آقای حیاتی در اولین پست گفته "رشه فقط پزشکی"
آیا سوال استارتر اینه که چه رشته ای بخونم؟؟؟:متعجب:
یا آقای مهدوی گفته کار مورد علاقه!!!
بقیه هم کم حاشیه پزدازی نمیکنن ها (یکیش خود من)
یکی هم اون وسط رابطه علم رو با عمل بررسی میکنه:گریه:
و در نهایت بحث سیاسی-اعتقادی هم میکنیم!!!

بگذریم
من هم MATLAB رو پیشنها میکنم

سوداگر

پنج شنبه 15 مرداد 1394, 00:12 صبح