View Full Version : آموزش: UI & UX
AbbasSediqi
جمعه 08 مرداد 1395, 21:00 عصر
141747
تجربه کاربری یا همان UX نتیجه نهایی طراحی رابط کاربری است… اگر اینطور فکر میکنید باید در دیدگاهتان تجدید نظر کنید.
قطعاً اینجا آمدهاید تا معنای دقیق UI و UX را بفهمید و نیز این که تفاوت آنها در چیست. در این نوشته میخواهم این راز را برای شما به زبان ساده باز کنم. پس با من باشید!
اولین موضوعی که میخواهم بازگو کنم این است که خیلیها فکر میکنند این دو مفهوم یکی هستند و میتوان هر کدام را به جای دیگری استفاده کرد. پاسخ این است: «نه»، یک «نه بزرگ»! تفاوت بین این دو از زمین تا آسمان است. به بیان بسیار ساده UI یا رابط کاربری سیستمی است که کاربر با آن تعامل میکند تا نیازهایش برآورده شوند در حالی که UX کاملاً درباره احساسی است که کاربر در هنگام استفاده از سیستم (و نه فقط UI یا رابط کاربری آن) به دست میآورد.
به بیان ساده ;کار UI و UX در راستای رسیدن به یک هدف است: تأثیرگذاری برند بر ذهن و قلب کاربر.
رابط کاربری یا UI چیست؟
بیایید جدا جدا در هر کدام از این دو اقیانوس کمی آبتنی کنیم تا ببینیم هر کدام اینها چطور برای رسیدن به یک هدف مشترک که «جلب نظر کاربر» است کار میکنند. بیایید با رابط کاربری یا UI شروع کنیم.
141748
قبل از شیرجه زدن در مفاهیم UI بیایید اول بگوییم UI چه چیزی نیست: UI به معنی نشان دادن چیزهای قشنگ به چشم کاربر نیست!
کار اصلی UI آماده کردن سیستمی برای کاربر است تا بتواند با کمک آن با محصول یا خدمت تعامل برقرار کند. ظاهر این سیستم محصول جانبی تولید این محصول است.
باید از خودتان بپرسید «کاربر من چه چیزی میخواهد»؟ آیا آنها افکتهای سه بعدی آنچنانی با تصاویر محو شونده یا طیف رنگی میخواهند؟ یا آرزو میکنند کاش سیستمی وجود داشته باشد که بدون هیج زحمتی با آن مسائلشان را حل کنند؟ به نظر من دومی درست است و احتمالاً شما هم همین طور فکر میکنید.
به طور خلاصه هدف اصلی UI ارائه سیستمی است که نیازهای کاربرانش را برطرف کند. در ادامه تعدادی از مواد تشکیل دهنده یک UI خوب را میآورم.
رابط کاربری یکپارچه داشته باشید
راز نگه داشتن کاربر در یکپارچه بودن قالب طراحی است که حاصلش تجربه کاربری خوشایند و راضی کننده است. بنابراین از فونتها، رنگها، دکمهها و افکتهای یکسان در همه طراحی استفاده کنید. اطمینان پیدا کنید که یک هویت برند قوی دارید که همه اینها را در بر بگیرد.
یک قالب واضح و قابل درک ارائه کنید
کاربر را با یک قالب «خودت ببین چطور کار میکند» رها نکنید. در عوض کاری را به آنها نشان دهید که بتوانند به سادگی از آن استفاده کنند. چیزی واضح، تمیز و قابل درک. یک فرایند "کاربر تازه وارد" خوب میتواند به کاربران در درک یک سیستم پیچیده کمک کند.
خطاهای کاربر را ببخشید
فراموش نکنید که همه کاربران انساناند و انسان خطاکار. بنابراین رابط کاربری را منعطف بسازید و به یاد داشته باشید که باید آن را در برابر خطاهای کاربر محافظت کنید.
از پیغامها و برچسبهای واضح استفاده کنید
باید اولین نگرانی شما محتوای متنی ساده و واضح باشد چون تنها چیزی است که کاربر با آن احساس میکند به سیستم متصل شده است. بهتر است که هر محتوایی قبل از قرار گرفتن در برنامه ویرایش شود.
در بین چندین فاکتور مهم در طراحی رابط کاربری موارد ذکر شده در بالا از همه مهمترند.
تجربه کاربری (UX) چیست؟
حالا وقت آن است که در دریای دومی بپریم: تجربه کاربری یا UX.معمولاً عبارت تجربه کاربری با عبارت «طراحی» استفاده میشود: طراحی تجربه کاربری و همانطور که حدس میزنید همین موضوع باعث میشود تا خیلی از ما بین طراحی UI و UX گیج شویم.
141749
طراحی تجربه کاربری عبارتی است که همه چیزهایی که ما را به هدف اصلی میرساند در خود پوشش میدهد. این موارد شامل محتوا، معماری اطلاعات، طراحی تعامل کاربر، تحقیقات درباره کاربران و کاربرد پذیری است.
حالا سؤال این است که طراحی رابط کاربری یا UX از نظر شما و کاربران چیست؟ خیلی ساده، اگر احساس را از وب سایت، اپ یا برنامه یا برندتان خارج کنید نتیجه کار ساختن تصویری خشک و بی روح در ذهن کاربران است. با این حال اگر احساس، توجه و عاطفه را در برندتان بگنجانید میتوانید با کاربران از نظر روانی ارتباط برقرار کرده و به طور مؤثرتری بر فکر و قلب آنها اثر بگذارید. به طور خلاصه طراحی تجربه کاربری یا UX قرار است این کار را بکند.
دستورالعملهای یک UX عالی
فهم رفتار کاربر
شناختن چیزهایی که بر روی کاربر نهایی تأثیرگذارند
شناسایی رفتار کاربر از لحاظ نوع مانند رفتار در زمان نوشتن، در حال حرکت، در محیط کار و …
تحقیق درباره ترندها (رویهها) ی رفتاری
فهمیدن این که چه چیزی وضعیت کاربر را بهتر توصیف میکند
جمعبندی
میتوانم کل روز درباره این موضوع حرف بزنم چرا که درباره این موضوعات تا به حال مطالب زیادی گفته و نوشته شده است و همچنان هم در حال انتشار است.
آیا شما تعاریف بهتری از UI و UX دارید؟ نظر خودتان را بنویسید!
AbbasSediqi
جمعه 08 مرداد 1395, 21:15 عصر
رابط کاربری ( UI ) چیست؟
فرق طراح رابط کاربری با گرافیست چیه؟ چرا اصلا بهش رابط کاربری می گن؟ یه رابط کاربری خوب چه ویژگی هایی داره؟ و بازار کارش چطوره؟
141750
معمولا افرادی که تازه کار طراحی رابط کاربری رو شروع کردن چند تا سوال مهم توی سرشون دارن. توی این مطلب قصد دارم علاوه بر اینکه یه توضیح کلی از مفهوم رابط کاربری داشته باشم، به اون سوال ها هم جواب بدم.
تفاوت طراح رابط کاربری با گرافیست چیه؟
طراحی رابط کاربری زیر مجموعه طراحی گرافیکی به حساب میاد. توی صنعت نرم افزار به گرافیست می گن طراح دیداری (Visual designer). ولی این فقط یه اختلاف لفظیه و عملا تفاوتی بین گرافیست و طراح دیداری نیست. دلیل این اختلاف اینه که توی این صنعت کلمه «طراح» برای نقش های بیشتری استفاده می شه و ما اینطوری اونها رو تفکیک و قابل شناسایی می کنیم.
وقتی در مورد طراحی حرف می زنیم اغلب مردم به طراح دیداری یا همون گرافیست فکر میکننن و دلیلش اینه که قابل فهم تره. طراحان دیداری کارشون اینه که رنگ و تصاویر مناسب رو انتخاب کنن. لوگو رو طراحی کنن و یک سری کارای دیداری این شکلی. این نوع طراحی همون چیزیه که بیشتر مردم بهش میگن «هنر».
اگه طراحی دیداری هنر باشه، طراحی رابط کاربری یه علمه. طراح رابط کاربری با خودش فکر می کنه که اگه یه فرم ارسال شد چه اتفاقی بیفته؟ خطا ها رو چطور به کاربر نمایش بدیم؟ آیا اطلاعات فرم به یه صفحه جدید ارسال می شه؟ دکمه ارسال فرم کجا باشه؟
طراحی دیداری خوب یعنی نرم افزار باید خوشگل باشه. رابط کاربری خوب یعنی کار با نرم افزار باید ساده باشه. نمونه طراحی دیداری خوب می شه Apple. نمونه یه رابط کاربری خوبم می شه گوگل (البته بجز Google Docs و اندروید که بهتره از این لیست حذف بشن
با اینکه گفتیم طراحان دیداری (گرافیست ها) با طراحان رابط کاربری متفاوت هستن، اما واقعیت اینه که معمولا یه طراح UI باید طراحی دیداری رو هم بلده باشه. علتش اینه که معمولا اغلب شرکت ها یه نفر رو استخدام می کنن تا کار هر دو رو انجام بده. بنابر این اولین مهارتی که طراح رابط کاربری نیاز داره اینه که بتونه با ابزار های گرافیکی مثل Photoshop و یا Illustrator کار کنه. البته منظور من اصلا این نیست که برای طراحی فوری فتوشاپ رو باز کنید. بهتره قبلش طراحی اسکچ (Sketch) رو یاد بگیرید.
حرف آخر
مطالبی که ما مینویسیم درواقع یک سری مشاورههای رایگان هستن برای شما که میخوایید کسب و کار دیجیتالیتون رو توسعه بدید.
AbbasSediqi
جمعه 08 مرداد 1395, 21:24 عصر
طراحی تجربه کاربری (UX Design) چیست ؟
طراحی تجربه کاربری یعنی چی؟ چرا تجربه کاربر مهمه؟ طراحان تجربه کاربری چه کاری انجام و میدن و چطور این تجربه طراحی می شه؟
141753
تجربهکاربری (UX) چیست؟
بزارید اینجوری بگم! توی سرتاسر دنیا همه شرکتهای بزرگ دارن محصولاتی رو طراحی میکنن که در نهایت به دست من و شما میرسه و ازشون استفاده میکنیم. وقتی برای اولین بار یه موبایل خریدید چه حسی داشتید؟ در مورد اینکه میتونستید گوشی تلفنتون رو توی جیبتون بزارید و هرجایی دور از خونه به تماسهاتون جواب بدید چه فکری میکردید؟ آیا داشتن یه گوشی تلفن با قابلیت حمل، باعث نمیشد در مقابل دوستان و نزدیکانتون یه حس خاص داشته باشید؟ شما یه حس برتری و قدرت در خودتون نمیدیدید؟
بله میدونم که این حس به ۱۰−۱۲ سال پیش مربوط میشده و الان دیگه همه یه گوشی موبایل دارن و کسی به خاطر موبایلش احساس غرور نمیکنه. اما این موضوع رو همین الان هم میشه به شکل دیگهایی دید. فکر میکنید حس داشتن یه iPhone 6+ برای کسی که یه گوشی کلاسیک Nokia 2200 داره چجوریه؟
قبلا وقتی میخواستیم ایمیلمون رو چک کنیم، اگه خودمون یه کامپیوتر شخصی داشتیم، باید منتظر یه فرصتی میشدیم تا بریم پشت کامپیوتر و ایمیل رو باز کنیم. اگه کامپیوتر هم نداشتیم که دیگه وضع بدتر بود و باید دنبال یه زمان آزاد و یه کافینت میگشتیم. اما حالا ما داریم با گوشی موبایلمون این رو تجربه میکنیم که خیلی راحت میتونیم هرجایی که هستیم گوشی رو از جیبمون دربیاریم و ایمیلها رو چک کنیم. فرقی نمیکنه در حال راه رفتن توی خیابون، توی اتوبوس، در حال مسافرت، یا حتی روی تختمون دراز کشیده باشیم.
یه وقت هم میشه که این تجربهها بد باشن. مثلا این گوشی Xperia X10 mini من حافظه RAM خیلی پایینی داره. من هرموقع که میخوام با گوشیم به فیسبوک سربزنم، باید همه برنامههای جانبی رو ببندم تا گوشیم هنگ نکنه!
تجربههای خوب و بدی که ما در استفاده از محصولات داریم باعث شدن که اونها رو بخریم یا نخریم.
در یک جمله، تجربههایی که ما در استفاده از محصولات مختلف داریم باعث شدن که اونها رو بخریم یا نخریم. طبیعتا وقتی این تجربهها تا این حد مهم هستن که روی تصمیمگیریهای ما تاثیر مستقیم دارن، یک صعنتی هم بوجود میاد که تمرکزش روی خلق تجربههای شیرینتر برای کاربران باشه. به این صنعت میگن صنعت تجربهکاربری.
تجربه کاربری در ویکیپدیا اینطور تعریف شده: «تجربهکاربری، خلق هر چیز معنا دار و به یاد ماندنی است که توسط یک سازمان برای مشتریان ایجاد میگردد.» آقای Jesse James Garrett هم در یکی از کتابهای خودش به نام «المنت های تجربه کاربری» میگه:
تجربهکاربری یعنی نگاه به کاربرد محصول از بیرون. یعنی از همون سمتی که مردم به نحوه عملکردش نگاه میکنن.
طراحی تجربهکاربری (UX Design) چیست؟
کاربرا تجربههای متفاوتی در استفاده از یه محصول دارن. یعنی ممکنه تجربه من در استفاده از iPhone 6+ با تجربه شما متفاوت باشه. توی دنیای تجربهکاربری یکی از مهمترین موضوعاتی که همیشه باهاش در ارتباط هستیم اینه که بدونیم الان کاربران ما چه چیزی رو دارن تجربه میکنن. برای این کار لازمه که نیازهای کاربر رو شناسایی کرده باشیم و بدونیم که با چه مسائلی روبرو هستن. طراحی اینجا یعنی پیدا کردن راه حل برای این مسائل. بنابر این طراحیتجربهکاربری یعنی پیدا کردن راه حلی برای بهتر کردن تجربههای کاربران.
مثلا یاهو و گوگل هر دو یه شرکت اینترنتی خیلی بزرگ هستن که سرویسهای زیادی رو برای کاربراشون دارن. برای این دو شرکت یکی از مهمترین دغدغهها اینه که همه سرویس هاشون در دسترس کاربر باشه. یاهو میخواد همه این سرویسها رو توی صفحه اصلی داشته باشه، اما گوگل رویکرد متفاوتی داره. اینکه چطور همه سرویسها در دسترس کاربر قرار بگیره بدون اینکه باعث سردرگمیش بشیم یه مسئله به حساب میاد.
حالا یه طراح تجربهکاربری باید طرحی ارائه بده که این مشکل رو حل کنه. یعنی دو هدف رو دنبال کنه: اول اینکه کاربر بتونه به همه این سرویسها دسترسی داشته باشه و دوم اینکه شرکتهای یاهو و گوگل بتونن به اهداف تجاریشون برسن. میبینید که طراحان تجربهکاربری این دو شرکت بزرگ رویکردهای کاملا متفاوتی رو هم در پیش گرفتن.
طراحی تجربهکاربری چه حوزههایی رو پوشش میده؟
یکی از چیزهایی که توی طراحی تجربهکاربری کمی فریبنده است اینه که اغلب افرادی که تازه باهاش آشنا میشن فکر میکنن تجربهکاربری یه موضوع مستقله. اما در واقع اینطور نیست و تجربهکاربری از ترکیب و هماهنگی بین چند حوزه دیگه به وجود میاد. حالا من چند تا از مهمترین این حوزهها رو بهتون معرفی میکنم.
طراحی تعاملی (Interaction Design)
طراحی تعاملی به عنوان یکی از المنتهای اصلی طراحی تجربهکاربری شناخته میشه و مربوط میشه به روش تعامل برنامه با انسان. چون برنامه ها ابزارهای تکنولوژیک خشنی هستند، ارتباط انسان با این ابزارها کمی متفاوتر به نظر میرسه. معمولا کاربرای شما نمیتونن خیلی راحت به برنامه اعتماد کنن. به همین دلیل ارتباط انسان با چنین ابزارهایی ( به عنوان یک موجود اجتماعی) نیاز به یه رویکرد تعاملی و دوطرفه داره. توضیحات کاملتر در مورد طراحی تعاملی رو میتونید اینجا ببینید. (http://webadvice.ir/article/article/%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AD%DB%8C-%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/)
رابط کاربری و طراحی دیداری (User Interface Design)
من نمیخوام مباحثی مثل روانشناسی گشتالت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%AA)و یا ادراک دیداری رو بشکافم ولی به طور کلی طراحی دیداری (بهش طراحی گرافیکی هم میگن) یعنی روش استفاده از عناصر بصری مثل رنگ، تصاویر و سمبل ها، برای انتقال یه پیام به کاربر. غیر از این شامل روش استفاده کاربر از محصول هم میشه. موضوع رابط کاربری رو میتونید به طور کاملتری توی این مطلب دنبال کنید. (http://webadvice.ir/article/article/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%DB%8C-ui-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/)
کاربردپذیری (Usability)
کاربردپذیری یعنی طرح این سوال که برای رسیدن به یه هدف مشخص، باید چه امکاناتی رو در اختیار کدوم دسته از کاربرا قرار بدیم که منجر به استفاده موثر، رضایت بخش و با بهره وری بالا بشه ؟ هرچند که کاربردپذیری خوب، برای خلق یه تجربهکاربری موثر ضروریه، اما به تنهایی هم تضمینش نمیکنه و باید به توانایی انسان در استفاده از وب سایت و یا یه نرم افزار خاص هم توجه داشته باشیم.
قابلیت دسترسی (Accessibility)
قابلیت دسترسی یعنی وجود سیستمی برای وصول، استفاده و درک آسون. وجود ابزارهای پیمایشی مناسب (مثل منو ها) که باعث بشن کاربر خیلی آسون به قسمتهای مختلف برنامه دسترسی داشته باشه، همینطور بعد از دسترسی به هر قسمت برای استفاده از اون با پیچیدگی روبرو نشه و در نهایت اینکه بتونه در کمترین زمان به درک جامعی از برنامه برسه، مجموعه مسائلی هستن که قابلیت دسترسی روی اونها تمرکز داره.
تعامل انسان و کامپیوتر (HCI)
شاید بشه گفت تعامل انسان و کامپیوتر موضوع اصلی تجربهکاربریه. در واقع ما باید تجربه کاربر رو در طراحیها دخالت بدیم. میتونیم این بخش رو به عنوان نتیجه گیری هم در نظر بگیریم و بگیم به طور کلی در طراحی تجربهکاربری، درک احساسات بازدید کنندههای یه برنامه ، کلید اصلیه. اولین قدم در طراحی تجربهکاربری اینه که ببینیم چی میتونه باعث بشه کاربر مایل به بازدید از برنامه ما بشه ؟
معماری اطلاعات (Information Architecture)
اگه بخوام تعریفی که انستیتو جهانی معماری اطلاعات (http://iainstitute.org/documents/learn/What_is_IA.pdf) ارائه میکنه رو ساده کنم، معماری اطلاعات علم و هنریه که کمک میکنه کاربران دسترسی بهتری به اطلاعات داشته باشن. به عبارتی معماری اطلاعات یعنی کمک به کاربر برای اینکه بتونه اطلاعات رو راحتتر پیدا کنه.
طراح تجربهکاربری (UX Designer) کیست؟
به هرکسی که داره توی یکی و یا همه حوزههای ذکر شده کار میکنه میتونیم بگیم متخصص و طراح تجربهکاربری. معمولا متخصصین تجربهکاربری دو دسته هستن. دسته اول اونهایی که به صورت عمومی تو همه و یا اکثر حوزهها تخصص دارن و میشن طراحان همه فن حریف (Generalist). دسته دوم هم اونهایی هستن که توی یکی از این حوزهها به صورت تخصصی وارد شدن و خودشون رو با همون عنوان معرفی میکنن. مثلا میگن طراح ربطکاربری، معمار اطلاعات و یا متخصص طراحی تعاملی (Specialist).
طراح تجربهکاربری کسیه که حواسش به تجربههای خوب و بد کاربران محصول شماست.
میبینید که گوگل و یاهو دارن تجربههای متفاوتی رو به کاربرانشون ارائه میکنن و این چیزیه که طراحان تجربهکاربری این شرکتها طراحی کردن. طراح تجربهکاربری کسیه که حواسش به تجربههای خوب و بد کاربران محصول شما هست و تلاش میکنه اونها رو بهتر کنه.
همین؟! فقط حواسش به تجربیات مشتریان هست؟ خب این رو که خودتون هم میتونید انجام بدید. پس دیگه چه نیازی هست که یه نفر دیگه این کارو انجام بده؟ پاسخ اینه که این موضوع ساده خیلی پیچیدهتر از اونیه که به نظر میرسه.
طراحی تجربهکاربری (UX Design) ساده اما پیچیده است
تجربهکاربری یه چیزی به همین سادگیه که توضیح دادیم. یعنی فقط باید مواظب باشید که هیچ کدوم از تجربههای کاربر بدون اطلاع شما اتفاق نیفته. (http://webadvice.ir/article/article/%d8%aa%d8%ac%d8%b1%d8%a8%d9%87%e2%80%8c%da%a9%d8%a 7%d8%b1%d8%a8%d8%b1%db%8c-%db%8c%d8%b9%d9%86%db%8c-%d8%aa%d8%ac%d8%b1%d8%a8%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a 7%db%8c-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a8%d8%b1-%d8%a8%d8%af%d9%88%d9%86-%d8%a7%d8%b7%d9%84%d8%a7%d8%b9-%d8%b4%d9%85%d8%a7-%d8%a7%d8%aa%d9%81%d8%a7%d9%82-%d9%86%db%8c%d9%81%d8%aa%d9%86/)اما انجام همین کار ساده گاهی اونقدر پیچیده میشه که حتی حرفهاییترین طراحان هم توی انجامش به مشکل بر میخورن. این پیچیدگی دو دلیل عمده داره:
ما با رفتارهای پیچده انسانی سروکار داریم و این انسانها خیلی پیچیدهتر از اونی هستن که بشه در موردشون یه تصمیم قطعی و دفعی گرفت.
تجربههای کاربران مدام در حال تغییره بنابراین هر روز با مسائل جدید برخورد میکنیم که نیاز به راه حلهای جدیدی هم دارن.
از خصوصیات طراحان تجربهکاربری اینه که اغلب (ذاتا) ذهن انتزاعی خوبی دارن.
به نظر من تجربهکاربری بیشتر از اینکه یه روش باشه یه فرهنگه. یعنی باید توی سازمان شخصی باشه که خط فکریش مبتنی بر توجه به کاربر باشه. خب این بخشیش اکتسابی هست اما قسمت زیادیش هم ذاتیه. دقیقا مثل اینکه یه شخصی با قد ۲ متر و ۱۰ سانت (که قد بلندش ذاتیه) احتمالا اگه بسکتبالیست بشه بازدهی بیشتری داره تا کشتی گیر. از خصوصیات طراحان تجربهکاربری هم اینه که اغلب (ذاتا) ذهن انتزاعی خوبی دارن.
از طراحیمحصول تا طراحیتجربهکاربری
در حالی که در طراحی محصول سازندهها بیشتر به کارکرد درونی محصول توجه دارن، طراحی تجربهکاربری اغلب با طرح سؤالاتی از نحوه کارکرد بیرونی محصول همراهه.
مثال از کتاب المنتهای تجربه کاربری: بعد از چند دقیقه برگشتین و میبینید که قهوه هنوز آماده نشده و علتش هم اینه که شما دکمه روشن شدن قهوه ساز رو درست فشار ندادید. قهوه ساز هیچ نشونه ایی نداره که بفهمید روشن شده. نه چراغی، نه صدایی و نه حتی هیچ لرزشی که نشون بده شما دکمه رو واقعاً فشار دادید. شما فکر کردید روشن شده ولی اشتباه کردید. ممکنه می شده قهوه ساز رو طوری تنظیم کرد که خودش اول صبح روشن بشه، اما شما حتی اطلاع نداشتید که یه چنین امکاناتی داره.
طراحی دیداری میخواد مطمئن بشه که دکمه قهوه ساز شکل، رنگ و ظاهر مناسبی داشته باشه. طراحی کاربردی میخواد مطمئن بشه که فشار دادن دکمه منجر به یه عمل مناسب میشه. اما طراحی تجربهکاربری میخواد ببینه که آیا طراحی دیداری و کاربردی دکمه، برای کل محصول مناسب هست یا نه. برای این کار ممکنه این سؤال رو مطرح کنه که «آیا دگمه برای انجام دادن یه همچین کارمهمی زیادی کوچک نیست ؟» طراحی تجربهکاربری سعی میکنه بفهمه آیا دکمه در کلیت محصول درست کار میکنه یا نه.برای این کار هم ممکنه این سؤال رو مطرح کنه که «آیا دگمه نسبت به سایر دکمههایی که کاربر میخواد همزمان استفاده کنه در موقعیت مناسبی قرار گرفته ؟»
طراحی تجربهکاربری و وب
طراحی تجربهکاربری توی وبسایتها اهمیت بیشتری پیدا میکنه. وقتی میگیم سایت یا وبسایت منظورمون هم سایتهای محتوا گراست و هم وباپلیکیشنهای تعاملی.
اگه قصد دارید کاربری رو از برنامتون فراری بدید، هیچ چیز سادهتر از این نیست که یه کاری کنید که بهش احساس حماقت دست بده.
برنامه یه ابزار تکونولوژیک پیچیده است و کاربرا وقتی از یه ابزار پیچیده استفاده میکنن کافیه یه چیزی درست کار نکنه، اونها فورا شروع میکنن به سرزنش کردن خودشون. فکر میکنن ممکنه یه جای کار اشتباهی انجام داده باشن یا اینکه نحوه کار کردن باهاش رو بلد نیستن. مقصر اونها نیستن که برنامه درست کار نمیکنه. اما اونها در هر حالت احساس حماقت میکنن. فکر میکنم اگه قصد دارید کاربری رو از برنامهتون فراری بدید، هیچ چیز سادهتر از این نیست که یه کاری کنید که بهش احساس حماقت دست بده.
کاربرانتان رو در نظر داشته باشید
متد ایجاد یک تجربهکاربری مؤثر رو «طراحی کاربر محور» میگن. مفهوم کلی طراحی کاربر محور بسیار ساده است : کاربر رو در هر مرحله از طراحی محصول معیار قرار بدید. با وجود این، همین مفهوم ساده داری معانی پیچیده است.
بزرگترین دلیل که میگه طراحی تجربهکاربری باید برای شما مهم باشه اینه که برای کاربرای شما مهمه.
اگه شما برای اونها یه تجربه مثبت فراهم نکنید، اونها از محصول شما استفاده نمیکنن. و بدون کاربر تنها چیزی که نصیب شما میشه یه دیتابیس پر از گرد و خاک است، منتظر درخواستی که هیچ وقت نمیاد. امروز باید مطمئن باشید که همه چیز در جای خودش درست کار میکنه و با این رویکرد برای کاربراتون یه تجربه جذاب، قابل درک و خوشایند ایجاد کنید
کیا باید از تجربهکاربری استفاده کنن؟
در واقع همه! یا بهتره بگم هرکسی که داره یه محصول تولید میکنه. فرقی نمیکنه که یه کسب و کار خیلی کوچیک دارید یا خیلی بزرگ. باید در حد خودتون تلاش کنید که تجربههای خوشایندی رو برای کاربرانتون رقم بزنید.
در حال تولید هر محصولی که باشید، کاربرای شما یک سری نیازهایی دارن که باید بهشون پاسخ داده بشه. اگه یه طراح تجربهکاربری رو در کنار خودتون داشته باشید، بهترین پاسخ رو میدید. اگه نداشته باشید، احتمالا هزینه خیلی بیشتری رو باید انجام بدید تا خودتون با آزمون و خطا به این نتیجه برسید که چی درسته و چی غلط.
Ali_Fallah
جمعه 08 مرداد 1395, 22:04 عصر
خوب بود
کاش منابع رو هم معرفی میکردی
AbbasSediqi
جمعه 08 مرداد 1395, 22:17 عصر
منابع
http://webadvice.ir/article/رابط-کاربری-ui-چیست؟
http://webadvice.ir/article/طراحی-تجربه-کاربری-ux-design-چیست-؟
AbbasSediqi
جمعه 08 مرداد 1395, 23:22 عصر
بهتره یه ذره مسئله رو باز تر کنم
با یه مثال شروع میکنم
دو برنامه Photoshop و word یا اکسل رو در نظر بگیرید
سوال : چرا در Photoshop از Ribbon و یا چرا در Word از منو های عادی مثل Photoshop استفاده نشد؟
سوال : چرا در Photoshop از رنگ مشکی برای رنگ محیط برنامه استفاده شده ولی در Word اینطور نیست یا بلعکس ؟
خوب این دو نمونه مثال های بسیار خوبی برای UI & UX هستن
خوب برای درک این مطلب باید اول باید هدف های این برنامه ها رو خوب بشناسید
Photoshop :
برنامه ای برای انجام کار های گرافیکی نقطه ای و ایجاد و ویرایش عکس و افکت بر روی عکس هاست
Word :
برنامه ای برای ایجاد و ویرایش اسناد با قالب ها و اشکال متفاوت
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خوب همون طور که در اولی مشخصه تمرکز بر روی عکس هستش و این امر بدلیل کار با رنگ ها و غیره نیاز به این داره که کاربر
1- بیشترین محل رو برای کارش داشته باشه و حد الامکان ابزار ها کمتر فضای برنامه رو اشغال کنند
2- نیاز به تمرکز کاربر بر روی کارش بالاست و این امر بدلیل کار با رنگ ایجاد میکنه که رنگ محیط برنامه کمتر جلب توجه بکنه و بر طبق تحقیقات رنگ مشکی کمترین تداخل رنگی و کمترین جلب توجه رو در داراست
و این دلایل دو سواله ( البته دلایل زیادی داره که این دو مورد بیشترین اهمیت رو داره )
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اما در مورد Word به دلیل تمرکز صرف بر روی کار متنی ، کاربر نیاز دارد به
1- محیط دارای رنگ ساده و چشنوازی باشد که از خستگی چشم جلوگیری کند ( چون کار با متن در اکثر مواقع فقط با صفحه ای سفید و نوشته هایی اکثرا به رنگ مشکی است ) به همین دلیل رنگ محیط به رنگ سفید انتخاب شده که کمترین میزان خستگی رو برای چشم کاربر به همراه داره
2- نیاز به در دسترس بودن ابزار ها و وجود ابزار های بسیار زیاد ، نیاز به ریبون را توجیه و منطقی مینماید زیرا کاربر تمامی ابزار های مورد نیازش را در گروه بندی مختلف (ولی با یک هدف برخلاف Photoshop ) و به آسانی در اختیار بگیرید
AbbasSediqi
جمعه 08 مرداد 1395, 23:31 عصر
خوب نتیجه های این دومورد اینه که
درسته Ribbon زیباست
اما یک Ribbon دارای 1 تب چی آیا هنوز زیباست ؟
Ribbon با چند تب ولی کمتر از نیمه خالی چی هنوز زیباست ؟
برنامه VisualStudio با ریبون زیبا تر نبود؟
اگر Ribbon فقط یک Runer باشه ( یعنی برنامه رو به صورت Dialog باز کنه ) هنوز هم زیباست و کارایی داره ؟
یک برنامه نامه اداری دارای منوهای ساده چه طور به نظرتون زیبا میاد و کسل کننده نیست ؟
سوال بسیاره و جواب تمامی این سوال ها یک کلمه است
نه
AbbasSediqi
جمعه 08 مرداد 1395, 23:33 عصر
چرا حاظر به نصب برنامه Photoshop با این حجم هستید ؟
اگر در برنامه های مذکور یک بازی هم برای سرگرمی بود بهتر نبود ؟
AbbasSediqi
جمعه 08 مرداد 1395, 23:39 عصر
بر طبق گفته Microsoft برنامه EXCEL در سال 1999 به پایان رسید و به اصطلاح به نهایت انتظار در کارایی
اما Microsoft هر ساله با خرج میلیون ها دلار سعی در این امر داره که از کاربر مبتدی تا کاربر حرفه ای بتوانند به راحتی با این برنامه کار کنن
به نظر شما چرا این کار رو میکنه؟
به نظر شما اگر این کار رو انجام نمیداد برنامه های دگیری مثل Lotus و یا OpenOffice الان جای برنامه Microsoft رو نگرفته بودن ؟
چند نفر از شما با برنامه های رقیب کار کردید ، آیا کارکرد با این نرم افزار ها به نظر شما راحته؟
AbbasSediqi
جمعه 08 مرداد 1395, 23:47 عصر
به این برنامه دقت کنید
141756
141757
141758
به نظرتون با ریبون بهتر بود یا منو های عادی یا همین منو ها بهتره ؟
AbbasSediqi
شنبه 09 مرداد 1395, 00:04 صبح
این هم از برنامه ای با Ribbon دارای 1 تب
141759
AbbasSediqi
شنبه 09 مرداد 1395, 00:08 صبح
ایده ای بسیاز زیبا برای افزودن
به نظرتون جزء UI یا UX
141760
AbbasSediqi
شنبه 09 مرداد 1395, 00:10 صبح
ایده ای عالی برای اعلام ثبت موفق
به نظرتون جزء UI یا UX
141761
AbbasSediqi
شنبه 09 مرداد 1395, 00:11 صبح
این نمونه رنگ ها رو در اختیار داشته باشید کد ها و رنگ ها توسط گوگل مورد استفاده قرار میگیره که طبق گفته خودشون از همین کد و رنگ بندی ها در Android 5 استفاده کرده اند، فایل swatch رو برای فوتوشاپ اینجا قرار میدم.
بعضی از این مطالب در همین سایت موجوده مثل همین مطلب
AbbasSediqi
شنبه 09 مرداد 1395, 00:20 صبح
چیزی از این محیط می فهمید
به نظرتون زیباست ؟ کاربر راحته ؟ ضریب خطا چه قدره ؟
141763
eb_343
شنبه 09 مرداد 1395, 02:39 صبح
این هم از برنامه ای با Ribbon دارای 1 تب
141759
آقای صدیقی ! این تصویردر محیط اکسس تهیه شده ؟
AbbasSediqi
شنبه 09 مرداد 1395, 13:39 عصر
نه جناب بهرامی
این نوشته شده با دلفیه
rero.639
یک شنبه 10 مرداد 1395, 04:11 صبح
جناب صدیقی عزیز بنظر شما دلفی بهتره یا سی شارپ
شما کدوم زبان برنامه نویسی رو ترجیح میدید
AbbasSediqi
یک شنبه 10 مرداد 1395, 21:27 عصر
جناب صدیقی عزیز بنظر شما دلفی بهتره یا سی شارپ
شما کدوم زبان برنامه نویسی رو ترجیح میدید
دوست گرامی هر دو زبان معایب و محاسنی دارن
اما سی شارپ به دلیل رفرنس های بیشتری که داره راحت تره
ولی دلفی در مقابل نفوذ یا به اصطلاح کرک بهتره ( به دلیل اینکه کمتر با دلفی برنامه نویسی میشه نسبت به بقیه برای همین دیکامپایلر خوبی هم براش وجود نداره )
من به شخصه سی شارپ رو ترجیح میدم
یاحق
Mehr@ban
جمعه 03 شهریور 1396, 12:51 عصر
بسیار عالی بود
به قولی حض بردیم
فکر میکنم برای دوستانی که نوپا و تازه کار هستن (که خودم در اول لیستشون هستم) بهترین کار دیدن نمونه کار و الگو گرفتن هست تا علاوه بر پیش بردن هدف خودشون، کسب تجربه و ایجاد خلاقیت ذهنی باشه
بزرگواران و اساتید مجربی در زمینه اکسس و طراحی و دیزاین در جمعمون هستند.
ممنون میشم تصاویری برای الگو برداری ما قشر آماتور قرار بدین تا بتونیم انتخاب های بهتری داشته باشیم.
اگر هم قبلا در تالار بحث شده ممنون میشم آدرسی بدین، چون چیزی یافت نشد!
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-1403, Jelsoft Enterprises Ltd.