shahlamoradi
یک شنبه 14 مرداد 1397, 11:52 صبح
اگر شما می خواهید یک طراح بازی باشید باید بدانید یک طراح بازی دقیقا چه میکند. یک طراح بازی متخصصی حرفهای در درک و ارائه بازیها است. کار یک طراح بازی تنها به ارائه یک ایدهی خوب برای بازی ختم نمیشود. ایده تقریبا فقط ۱ تا ۵ درصد از کار یک طراح را تشکیل میدهد. طراح یک بازی در واقع تلاش میکند یک بازی را راهاندازی کند؛ از اولین پیش فرض (نمونه اولیه) گرفته تا نسخه نهایی کار.
بر اساس تعریف جِس شِل، طراحی بازی به معنی عملِ تصمیمگیری دربارهی این است که یک بازی باید چگونه باشد و تصمیمگیرنده طراح بازی است.
همه چیز از یک فکر (تصور کلی) شروع میشود.
همانطور که گفتیم، طراح بازی فقط یک ایده دهندهی صرف نیست. در حقیقت ایدهها واقعا کم ارزشند و هر کسی در یک تیم توسعهدهنده بازی میتواند آن ایده را داده باشد. اولین وظیفهی یک طراح بازی، تبدیل ایده خام اولیه به یک سند قابل فهم است. این متن توصیفی کلی از ایدهی بازی است و شروعی جهت توجیه تکنولوژی، هزینه و زمانی که برای توسعه بازی لازم است. این سند مفهومی فقط اولین گامِ برداشته شده در این سفر بسیار طولانی محسوب میشود.
GDD) Game Design Document)
این سند مفهومی گسترش پیدا کرده و جزئیات بیشتری را در برمیگیرد و به عنوان یک سند طراحی بازی (GDD) شناخته میشود. این سندی از تمام جنبههای کوچک و بزرگ و جزئیات بازی است و مرجعی برای اعضای تیم بازیسازی است و برای پاسخهای احتمالی پرسشهایتان باید به این سند رجوع کنید. طراح بازی طی فرآیند توسعه GDD مسئولیت حفظ اسناد و مدارک به روز شده را دارد.
نمونههای اولیه و تکرارها (Prototypes and Iterations)
در توسعه بازی ابتدا باید یک نمونه اولیه ساخته شود. در این روش طراح بازی تلاش میکند خروجی و مکانیکهای پایهای بازی و مسیر کلی بازی را نشان دهد. نمونههای اولیه اغلب غیر دیجیتال هستند و طراح بازی میتواند به روشهای سریع و موثر این نمونه اولیه را بسازد. ایده بازی واقعی نخواهد شد مگر اینکه اولین نمونهسازی ساخته شود. اولین نمونهسازیها معمولا بیشتر و بیشتر تکرار و بازگو میشوند تا مکانیکهای بازی به طور موثر ساخته شود. در اینجا طراح بازی باید به طور مستقیم تمام چرخههای تکرار و راهحلهای جدید را پیادهسازی کند.
برنامهنویسی (Scripting)
برنامهنویسی بخشی از کار طراح بازی است. طراح بازی معمولا با استفاده از یک زبان برنامهنویسی (یا یک ویرایشگر گرافیکی؛ یا هر دو) باید رفتارهای شخصیت، سطوح بازی و به طور کلی گیمپلی بازی را راهاندازی کند.
تنظیم (بالانس بازی)
مقادیر موجود در بازی باید به درستی تنظیم شود تا بازی بالانس باشد. اینکه شخصیت بازی چطور و چقدر بپَرد؟ چه تعداد گلوله در یک تفنگ جا شود؟ میزان آسیب حاصل از یک شمشیر خاص چقدر است؟ تمام این مقادیر اغلب در یک سند اِکسل جمعآوری میشود، به طوری که طراح بازی آزادانه میتواند آنها را تغییر دهد و شبیهسازی را اجرا کند. اما در نهایت این مقادیر در بازی قرار داده شده و در زمان اجرا تنظیم میشود.
ارزیابی نهایی
پس، کار یک طراح بازی شامل (البته لزوما محدود به اینها نیست)، پیادهسازی ایده روی کاغذ و ساخت نمونه اولیه، مستند سازی، انتخاب حالت کلی بازی، مشخص کردن قوانین و چالشهای بازی، تصمیمگیری در مورد سطوح بازی و رفتار شخصیت، تنظیم مقادیر هر چند کوچک به طور مکرر، ایجاد و نگهداری یک فایل اکسل از تمام مقادیر و روابط آنها موارد دیگری است. در نهایت شما باید بدانید که به عنوان یک طراح بازی همیشه باید به روز باشید. آخرین بازیهای روز دنیا را بشناسید، در مورد طراحی بازیها بحث کنید، بسیار مطالعه کنید، فیلم ببینید، بازی کنید و دائما در حال گسترش فرهنگ شخصیتان باشید. حالا بهتر متوجه میشوید که کار یک طراح بازی بسیار زیاد است و ایده بازی فقط بخش کوچکی از این کار است.
به عنوان یک طراح بازی چه چیزهایی را باید بدانم؟
طراحی بازی به معنی یک طیف گسترده از دانشهاست. البته تمامی موارد در نهایت مفیدند اما برخی از آنها بسیار مهمتر و ارجح هستند. به یاد داشته باشید، این مسیر آسان نیست، اما جذاب و چالشبرانگیز است.
چه چیزهایی را باید مطالعه کنم؟
این یکی از سوالات متداول در مورد چگونگی تبدیل شدن به یک طراح بازی است. به هر حال پاسخ این سوال ساده نیست. اولین سوالی که معمولا در این رابطه پرسیده میشود این است که آیا یک داوطلب طراحی بازی نیاز به مدرک دانشگاهی دارد؟ در پاسخ باید گفت، بله. یک طراح بازی خوب باید دانشی گسترده داشته باشد، علاوه بر آن، باید در مورد یک یا چند موضوع هم دانشی عمیق داشته باشد. این مطلب به این معناست که حتی اگر به دانشگاه نرفتهاید، به منظور انجام این کار (طراحی بازی) شما نیازمند دانشی قابل قیاس با مطالب ارائه شده در یک دانشگاه هستید.
در حال حاضر مهمترین موضوع برای یک طراح بازی چیست؟
من گمان میکنم که تقریبا همه چیز مهم است. اما اگر از بین همه، چند مورد را بخواهم انتخاب کنم باید به ادبیات، هنر، تاریخ، ریاضیات و مطالعات رسانهای اشاره کنم که میتوانند موضوعات مفیدی باشند. در نهایت برای تبدیل شدن به یک طراح بازی دو چیز لازم است: ۱. یادگیری تئوری طراحی بازی ۲. بهبود دانش عمومی خودتان.
game development
آیا من نیاز به یادگیری کدنویسی دارم؟
باید بگم که، بله. البته لازم نیست که شما یک کُدِر (coder) باشید. اما واقعا به طرز چشمگیری در روند کارتان و بهبود آن موثر است اگر شما حداقل اساس یک زبان برنامهنویسی را یاد بگیرید. واضح است که این موضوع تنها در مورد بازیهای دیجیتال صدق میکند. اگر شما یک دانش کلی از برنامهنویسی داشته باشید قادر به انجام اکثر کارها بدون نیاز به دیگران خواهید بود: آمادهاید که نمونه اولیه و پایهای را کامل کنید و چیزی که در سرتان میگذرد را به صورت کارآمد به دیگران نشان دهید. شما اگر تا حدی برنامهنویسی بدانید قادرید کدهای نوشته شده توسط دیگران را درک کنید و پیشنهادات بهتر و منطقیتری بدهید و با لحن درستتر و سریعتری مطلبتان را به دیگران برسانید تا کامل متوجه منظورتان شوند.
آیا نیاز به یادگیری نقاشی دارم؟
بله. هنر چیزیست که برخی از طراحان بازی به راحتی از آن چشمپوشی میکنند. اکثرا معتقدند بازی از مکانیکها ساخته شده و آرت فقط یک چیز ظاهریست. طبیعتا کارهای سخت هنری باید به هنرمندان محول شود اما یک طراح بازی خوب حداقل باید قادر باشد ایده ذهنی خودش را طراحی کند. به یاد داشته باشید، شیگرو میاموتو یکی از بزرگترین طراحان تمام دوران، کار خود را به عنوان هنرمند (Artist) آغاز کرد. یک دانش هنری کلی تا حد زیادی در انتقال ایده اصلیتان به دیگران و ایجاد ارتباط خوب و موثر با تیم به شما کمک خواهد کرد و در بهبود کیفیت نمونه اولیه شما موثر است. در نهایت دانش شما در بخش کدنویسی به برقراری ارتباطتان با برنامهنویسان به شما کمک میکند و دانش هنریتان در زمان کار با هنرمندان.
از کجا شروع کنم؟
اگر میخواهید که طراح بازی شوید، باید از طراحی بازی شروع کنید. شما میتوانید بازیها را با یک دسته کارت طراحی کنید. البته مداد را فراموش نکنید. شما میتوانید با آجرهای لِگو، با یک صفحه شطرنج قدیمی این کار را انجام دهید. درس اول شما این است: «بازی فقط به گرافیک و نرخ فریمش نیست، بازی به قوانینش است.» شما میتوانید شروع به ساخت بازی کنید با هر آن چیزی که دم دستتان است. اگر میخواهید بازی طراحی کنید، باید مستقیما از ساخت بازی شروع کنید. ساخت بازی نوشتن مفاهیم آن نیست. ساخت بازی به معنی، برداشت ذهنی شما و شروع آن تا رسیدن به مرحله پایانی است. در واقع بازی را شروع کنید و به مرحله نهایی برسانید. اگر هنوز کدنویسی بلد نیستید (باید یاد بگیرید) با هر چیزی که میتوانید شروع به ساخت بازی کنید و آن را روی کاغذ بنویسید. یک طراح بازی همیشه باید بازی بسازد. به علاوه، ۱۰ بازی اولتان احتمالا شکست میخورند (اما این تقصیر شما نیست) و در این مسیر بازیها بهتر و بهتر میشود و به زودی قابل بازیکردن خواهند شد.
چطور میتوانم اولین بازی خود را بسازم؟
راههای زیادی برای انجام این کار وجود دارد. اگر نمیتوانید کد بزنید، با نوشتن روی کاغذ شروع کنید. ساخت یک بازی تختهای (Board Game) برای شروع آموزشهای زیادی را به شما میدهد. ایجاد یک بازی رومیزی راه بسیارخوبی برای شروع تبدیل شدن به یک طراح بازیست. همیشه زمان برای رسیدن به موارد دیجیتال وجود دارد. اما اگر هنوز هم اصرار دارید که از صفحه نمایش کامپیوتر استفاده کنید ابزارهایی مانند Game Maker یا Stencyl برای شروع مناسبند. هر دو آنها برای یادگیری اصول اولیه در مورد اینکه یک بازی چگونه کار میکند بسیار مفید هستند. البته بسیار محدودند (به خصوص Stencyl) اما در حال حاضر شما باید یاد بگیرید که چطور بازیهای کوچک و سرگرمکننده بسازید. موارد پیچیدهتر بماند برای بعد، زمانی که شما به اندازه کافی تجربه کسب کردید. اگر بیشتر به بازیهای 3D علاقه دارید، Unity 3D یک انتخاب عالیست. یادگیری آن ساده است و جامعهی بسیار بزرگ وجود دارد که میتوانند در صورت نیاز، به شما کمک کنند. البته، تمام این موارد فقط یک سری پیشنهاد است و موتورهای بازیسازی بسیار زیادی وجود دارد.
منبع : روزگار (http://rouzegar.com)
بر اساس تعریف جِس شِل، طراحی بازی به معنی عملِ تصمیمگیری دربارهی این است که یک بازی باید چگونه باشد و تصمیمگیرنده طراح بازی است.
همه چیز از یک فکر (تصور کلی) شروع میشود.
همانطور که گفتیم، طراح بازی فقط یک ایده دهندهی صرف نیست. در حقیقت ایدهها واقعا کم ارزشند و هر کسی در یک تیم توسعهدهنده بازی میتواند آن ایده را داده باشد. اولین وظیفهی یک طراح بازی، تبدیل ایده خام اولیه به یک سند قابل فهم است. این متن توصیفی کلی از ایدهی بازی است و شروعی جهت توجیه تکنولوژی، هزینه و زمانی که برای توسعه بازی لازم است. این سند مفهومی فقط اولین گامِ برداشته شده در این سفر بسیار طولانی محسوب میشود.
GDD) Game Design Document)
این سند مفهومی گسترش پیدا کرده و جزئیات بیشتری را در برمیگیرد و به عنوان یک سند طراحی بازی (GDD) شناخته میشود. این سندی از تمام جنبههای کوچک و بزرگ و جزئیات بازی است و مرجعی برای اعضای تیم بازیسازی است و برای پاسخهای احتمالی پرسشهایتان باید به این سند رجوع کنید. طراح بازی طی فرآیند توسعه GDD مسئولیت حفظ اسناد و مدارک به روز شده را دارد.
نمونههای اولیه و تکرارها (Prototypes and Iterations)
در توسعه بازی ابتدا باید یک نمونه اولیه ساخته شود. در این روش طراح بازی تلاش میکند خروجی و مکانیکهای پایهای بازی و مسیر کلی بازی را نشان دهد. نمونههای اولیه اغلب غیر دیجیتال هستند و طراح بازی میتواند به روشهای سریع و موثر این نمونه اولیه را بسازد. ایده بازی واقعی نخواهد شد مگر اینکه اولین نمونهسازی ساخته شود. اولین نمونهسازیها معمولا بیشتر و بیشتر تکرار و بازگو میشوند تا مکانیکهای بازی به طور موثر ساخته شود. در اینجا طراح بازی باید به طور مستقیم تمام چرخههای تکرار و راهحلهای جدید را پیادهسازی کند.
برنامهنویسی (Scripting)
برنامهنویسی بخشی از کار طراح بازی است. طراح بازی معمولا با استفاده از یک زبان برنامهنویسی (یا یک ویرایشگر گرافیکی؛ یا هر دو) باید رفتارهای شخصیت، سطوح بازی و به طور کلی گیمپلی بازی را راهاندازی کند.
تنظیم (بالانس بازی)
مقادیر موجود در بازی باید به درستی تنظیم شود تا بازی بالانس باشد. اینکه شخصیت بازی چطور و چقدر بپَرد؟ چه تعداد گلوله در یک تفنگ جا شود؟ میزان آسیب حاصل از یک شمشیر خاص چقدر است؟ تمام این مقادیر اغلب در یک سند اِکسل جمعآوری میشود، به طوری که طراح بازی آزادانه میتواند آنها را تغییر دهد و شبیهسازی را اجرا کند. اما در نهایت این مقادیر در بازی قرار داده شده و در زمان اجرا تنظیم میشود.
ارزیابی نهایی
پس، کار یک طراح بازی شامل (البته لزوما محدود به اینها نیست)، پیادهسازی ایده روی کاغذ و ساخت نمونه اولیه، مستند سازی، انتخاب حالت کلی بازی، مشخص کردن قوانین و چالشهای بازی، تصمیمگیری در مورد سطوح بازی و رفتار شخصیت، تنظیم مقادیر هر چند کوچک به طور مکرر، ایجاد و نگهداری یک فایل اکسل از تمام مقادیر و روابط آنها موارد دیگری است. در نهایت شما باید بدانید که به عنوان یک طراح بازی همیشه باید به روز باشید. آخرین بازیهای روز دنیا را بشناسید، در مورد طراحی بازیها بحث کنید، بسیار مطالعه کنید، فیلم ببینید، بازی کنید و دائما در حال گسترش فرهنگ شخصیتان باشید. حالا بهتر متوجه میشوید که کار یک طراح بازی بسیار زیاد است و ایده بازی فقط بخش کوچکی از این کار است.
به عنوان یک طراح بازی چه چیزهایی را باید بدانم؟
طراحی بازی به معنی یک طیف گسترده از دانشهاست. البته تمامی موارد در نهایت مفیدند اما برخی از آنها بسیار مهمتر و ارجح هستند. به یاد داشته باشید، این مسیر آسان نیست، اما جذاب و چالشبرانگیز است.
چه چیزهایی را باید مطالعه کنم؟
این یکی از سوالات متداول در مورد چگونگی تبدیل شدن به یک طراح بازی است. به هر حال پاسخ این سوال ساده نیست. اولین سوالی که معمولا در این رابطه پرسیده میشود این است که آیا یک داوطلب طراحی بازی نیاز به مدرک دانشگاهی دارد؟ در پاسخ باید گفت، بله. یک طراح بازی خوب باید دانشی گسترده داشته باشد، علاوه بر آن، باید در مورد یک یا چند موضوع هم دانشی عمیق داشته باشد. این مطلب به این معناست که حتی اگر به دانشگاه نرفتهاید، به منظور انجام این کار (طراحی بازی) شما نیازمند دانشی قابل قیاس با مطالب ارائه شده در یک دانشگاه هستید.
در حال حاضر مهمترین موضوع برای یک طراح بازی چیست؟
من گمان میکنم که تقریبا همه چیز مهم است. اما اگر از بین همه، چند مورد را بخواهم انتخاب کنم باید به ادبیات، هنر، تاریخ، ریاضیات و مطالعات رسانهای اشاره کنم که میتوانند موضوعات مفیدی باشند. در نهایت برای تبدیل شدن به یک طراح بازی دو چیز لازم است: ۱. یادگیری تئوری طراحی بازی ۲. بهبود دانش عمومی خودتان.
game development
آیا من نیاز به یادگیری کدنویسی دارم؟
باید بگم که، بله. البته لازم نیست که شما یک کُدِر (coder) باشید. اما واقعا به طرز چشمگیری در روند کارتان و بهبود آن موثر است اگر شما حداقل اساس یک زبان برنامهنویسی را یاد بگیرید. واضح است که این موضوع تنها در مورد بازیهای دیجیتال صدق میکند. اگر شما یک دانش کلی از برنامهنویسی داشته باشید قادر به انجام اکثر کارها بدون نیاز به دیگران خواهید بود: آمادهاید که نمونه اولیه و پایهای را کامل کنید و چیزی که در سرتان میگذرد را به صورت کارآمد به دیگران نشان دهید. شما اگر تا حدی برنامهنویسی بدانید قادرید کدهای نوشته شده توسط دیگران را درک کنید و پیشنهادات بهتر و منطقیتری بدهید و با لحن درستتر و سریعتری مطلبتان را به دیگران برسانید تا کامل متوجه منظورتان شوند.
آیا نیاز به یادگیری نقاشی دارم؟
بله. هنر چیزیست که برخی از طراحان بازی به راحتی از آن چشمپوشی میکنند. اکثرا معتقدند بازی از مکانیکها ساخته شده و آرت فقط یک چیز ظاهریست. طبیعتا کارهای سخت هنری باید به هنرمندان محول شود اما یک طراح بازی خوب حداقل باید قادر باشد ایده ذهنی خودش را طراحی کند. به یاد داشته باشید، شیگرو میاموتو یکی از بزرگترین طراحان تمام دوران، کار خود را به عنوان هنرمند (Artist) آغاز کرد. یک دانش هنری کلی تا حد زیادی در انتقال ایده اصلیتان به دیگران و ایجاد ارتباط خوب و موثر با تیم به شما کمک خواهد کرد و در بهبود کیفیت نمونه اولیه شما موثر است. در نهایت دانش شما در بخش کدنویسی به برقراری ارتباطتان با برنامهنویسان به شما کمک میکند و دانش هنریتان در زمان کار با هنرمندان.
از کجا شروع کنم؟
اگر میخواهید که طراح بازی شوید، باید از طراحی بازی شروع کنید. شما میتوانید بازیها را با یک دسته کارت طراحی کنید. البته مداد را فراموش نکنید. شما میتوانید با آجرهای لِگو، با یک صفحه شطرنج قدیمی این کار را انجام دهید. درس اول شما این است: «بازی فقط به گرافیک و نرخ فریمش نیست، بازی به قوانینش است.» شما میتوانید شروع به ساخت بازی کنید با هر آن چیزی که دم دستتان است. اگر میخواهید بازی طراحی کنید، باید مستقیما از ساخت بازی شروع کنید. ساخت بازی نوشتن مفاهیم آن نیست. ساخت بازی به معنی، برداشت ذهنی شما و شروع آن تا رسیدن به مرحله پایانی است. در واقع بازی را شروع کنید و به مرحله نهایی برسانید. اگر هنوز کدنویسی بلد نیستید (باید یاد بگیرید) با هر چیزی که میتوانید شروع به ساخت بازی کنید و آن را روی کاغذ بنویسید. یک طراح بازی همیشه باید بازی بسازد. به علاوه، ۱۰ بازی اولتان احتمالا شکست میخورند (اما این تقصیر شما نیست) و در این مسیر بازیها بهتر و بهتر میشود و به زودی قابل بازیکردن خواهند شد.
چطور میتوانم اولین بازی خود را بسازم؟
راههای زیادی برای انجام این کار وجود دارد. اگر نمیتوانید کد بزنید، با نوشتن روی کاغذ شروع کنید. ساخت یک بازی تختهای (Board Game) برای شروع آموزشهای زیادی را به شما میدهد. ایجاد یک بازی رومیزی راه بسیارخوبی برای شروع تبدیل شدن به یک طراح بازیست. همیشه زمان برای رسیدن به موارد دیجیتال وجود دارد. اما اگر هنوز هم اصرار دارید که از صفحه نمایش کامپیوتر استفاده کنید ابزارهایی مانند Game Maker یا Stencyl برای شروع مناسبند. هر دو آنها برای یادگیری اصول اولیه در مورد اینکه یک بازی چگونه کار میکند بسیار مفید هستند. البته بسیار محدودند (به خصوص Stencyl) اما در حال حاضر شما باید یاد بگیرید که چطور بازیهای کوچک و سرگرمکننده بسازید. موارد پیچیدهتر بماند برای بعد، زمانی که شما به اندازه کافی تجربه کسب کردید. اگر بیشتر به بازیهای 3D علاقه دارید، Unity 3D یک انتخاب عالیست. یادگیری آن ساده است و جامعهی بسیار بزرگ وجود دارد که میتوانند در صورت نیاز، به شما کمک کنند. البته، تمام این موارد فقط یک سری پیشنهاد است و موتورهای بازیسازی بسیار زیادی وجود دارد.
منبع : روزگار (http://rouzegar.com)