manshahr
پنج شنبه 13 آبان 1400, 01:04 صبح
مرکز جدید حفاظت از دياگرام موزه هنرهای زیبا، هیوستون (MFAH) به گونه ای طراحی شد که برای اولین بار استودیوهای حفاظتی پراکنده موزه را زیر یک سقف قرار دهد، که شامل یکی از بزرگترین فضاهای اختصاص داده شده به حفاظت در هر موسسه در جهان است. این مجموعه از مجموعه ای از استودیوهای پر نور تشکیل شده است که بر فراز ساختمان موزه موجود قرار دارند، که لبه شرقی پردیس را دوباره تعریف می کند تا یک پورتال محوری به محوطه دانشگاه ایجاد کند و سلسله معماری در حال تکامل موزه را تکمیل کند.
چهار محوطه استودیویی از نمای شمالی و غربی ساختمان ساخته شده اند تا عملکرد ساختمان ها را جشن بگیرند دياگرام موزه و اجازه دهند نگاهی اجمالی به کار در حال انجام در داخل ساختمان داشته باشند. خلیجهای استودیو برای به حداکثر رساندن نور روز طراحی شدهاند و از آثار هنری داخل محافظت میکنند، خلیجهای استودیو جهت شرق/غرب دارند و سقفهای شکلدار و پنجرههای شیشهای دارند تا نور طبیعی غیرمستقیم به استودیوها سرازیر شود.
این ساختمان از یک استراتژی ساختاری نوآورانه استفاده می کند که از چوب انبوه و سازه فولادی استفاده می کند. این اولین نصب پانل های Dowell Laminated Timber (DLT) در آمریکای شمالی است و پیش ساخته، پانل بندی شده و در جای خود بلند شده است که منجر به ساخت سریعتر در محل می شود. این سازه به عنوان یک ماده تکمیل کننده برای ایجاد گرما و بافت چوب در معرض دید قرار می گیرد و برای انعکاس نور روز به ساختمان سفید می شود.
این مرکز بخشهای نقاشی، مجسمهسازی، هنرهای تزئینی، کاغذ،دياگرام موزه (https://maktabdata.ir/wp-content/uploads/2021/09/2-compressed-2-300x116.jpg) عکاسی، علوم و تصویربرداری را که قبلاً پراکنده شده بودند، متحد میکند تا به مجموعه موزه و تلاشهای موزهداری خدمت کند. این حرکت باعث افزایش همکاری و اشتراک منابع بین بخش ها خواهد شد.
ساختمان جدید Kunstmuseum Basel یک مکان برجسته در قلب بازل را دوباره تعریف می کند. به عنوان مکانی برای نمایشگاه و حفظ هنر و همچنین رویدادها، هم حرکت و هم تداوم جدیدی را در بر می گیرد.
موزه جدید و بزرگ شده از دو ساختمان تشکیل شده است که در کنار هم حضوری یکپارچه در فضای شهری تشکیل می دهند. آنها در سراسر خیابانی که بین آنها می گذرد، مستقیماً با یکدیگر در ارتباط هستند. خط سقف ساختمان جدید با ساختار موجود همسطح است، بنابراین با همتای خود به طور مساوی ملاقات می کند. ورودی آن به سمت طاق های ساختمان اصلی می نگرد، که برعکس از نمای عالی نمای چشمگیر آن لذت می برند. گوشه معکوس متمایز ساختمان جدید پاسخی نمادین به گوشه برجسته موزه قدیمی Kunstmuseum است. در عین حال، نمای تورفتگی یک ژست خوش آمدگویی، یک دعوت است. تقاطع را قاب میکند و عملاً آن را به پیشروی خود تبدیل میکند.
هر طبقه از ساختمان جدید دارای دو تراکت نمایشگاهی است که به صورت عمودی توسط پلکان مرکزی به یادماندنی متصل شده اند. همراه با مناطق سرسرا، راه پله یک چهره آزاد و رسا در فضا را توصیف می کند که از بالا توسط یک نورگیر بزرگ گرد روشن می شود.دياگرام موزه در مقابل، سوئیتهای گالری بهعنوان چنین ساختاری با زوایای راست ساخته شدهاند. اندازه اتاق ها بسیار متفاوت است، از کابینت گرفته تا سالن بزرگ. به طور متوسط، گالریهای ساختمان جدید بسیار بزرگتر و در نتیجه انعطافپذیرتر از گالریهای موجود در ساختمان قدیمی هستند، در حالی که همچنان انتظارات کلاسیک را در مورد اینکه فضاهای موزه باید چگونه باشند: آرام و محدود، متناسب با تناسب مطلوب، و ساختهشده از فضاهای جاودانه هستند. مواد. اینها فضاهایی هستند که به هنر اجازه می دهند در کانون توجه قرار گیرد.
اتاق ها حضور فیزیکی قدرتمندی دارند. عناصری که آنها را تعریف میکنند، مؤلفههایی هستند که به وضوح بیان شدهاند. مونتاژ شده، آنها یک تکتونیک تولید می کنند که اثر معماری کل را به حداکثر می رساند. گالری ها دارای یک کف پارکت صنعتی ساخته شده از نوارهای بلوط هستند که مستقیماً روی کف چسبانده شده و با سیمان چوبی دوغاب شده اند. دیوار تکیه گاه ساخته شده از بتن با رنگ خاکستری نیز به همین شکل واضح است، همانطور که در در و پنجره آشکار می شود. دیوار گچی جامد با ضخامت ده سانتیمتر که در جلوی آن نمایان است، اما در لبهها قرار گرفته است، هم بهعنوان بستر و هم پسزمینه نقاشیها عمل میکند.دياگرام موزه به عنوان عناصر ساختاری در معرض، دنده های بتنی پیش ساخته و سندبلاست شده که گالری ها را در بر می گیرند، رابطه باربری بین دیوارها و سقف را به تصویر می کشند. آنها نه تنها به سقف ساختار خاص خود را می دهند،
در سرسرا، کفپوش مرمری و روکش دیوار فولادی گالوانیزه در یک کلیت زیباییشناختی گرد هم میآیند که بیانگر تفاوت و هماهنگی در آن واحد است. ترکیب غیرمعمول دو ماده با مفاهیم کاملاً متفاوت، ویژگی متمایز و غیرقابل انکار ساختمان ما را ایجاد می کند، که در آن از فناوری معاصر برای اجرای قوانین جاودانه معماری استفاده می شود.
ارتباط واقعی بین ساختمانهای اصلی و جدید در زیر جاده، آنقدر یک زیرگذر نیست، بلکه مجموعهای از فضاهای باز بزرگ است که به یک سالن سخاوتمندانه منتهی میشود که سرسرا، گالری، صحنه، فضای آزمایشی،دياگرام موزه سالن نمایش، و اتاق عمل در یک اتاق غلتیده شده است. از اینجا راه پله مرکزی ساختمان جدید شروع می شود، که نقوشی از آن را در ساختمان اصلی بازتاب می دهد: سنگ مرمر خاکستری باردیلیو رگه دار از کارارا روی زمین و گچ خراشیده خشن با سایه سردتر خاکستری روی دیوارها.
نماها دیوارهای آجری خاکستری هستند که هوای جاودانه و باستانی یک خرابه باستانی را تراوش می کنند. آنها به گونه ای طراحی شده اند که خود نگهدارنده و یکپارچه باشند و افقی بودن تاکیدی آنها با آجرهای کشیده که فقط چهار سانتی متر ارتفاع دارند، حضور آنها را افزایش می دهد. الگوی چشمگیر سایههایی که توسط لایههای آجری بهطور متناوب بیرونآمده و پسرونده ایجاد میشود، این تصور را تقویت میکند. مانند نماهای ساختمان اصلی، نماهای ساختمان جدید به ترتیب استاندارد سه جانبه معماری کلاسیک از پایه، میانه و سرمایه اشاره دارند. این نظم از طریق سایه های مختلف خاکستری آجرکاری و همچنین یک فریز که به عنوان نقش برجسته ای ظریف اجرا شده است، تجسم می شود.
فریز، در شکل کهن الگویی خود، همیشه بخشی از قانون معماری سنتی بوده است، اما در شکلی که در اینجا به خود میگیرد، چیزی کاملاً جدید را نشان میدهد: در شیارهای بلوکهای فریز، نوارهایی از LED وجود دارد که حفرههای بین آجرها را روشن میکنند.دياگرام موزه تابش نور غیر مستقیم به فضای شهری اطراف. نتیجه یک اثر محرک بصری است زیرا سنگ تراشی با ظاهر باستانی شروع به درخشش یا درخشش با قدرت کمتر می کند.
بنابراین، در حالی که ساختمان جدید در واقع به همان زبان همتای خود صحبت می کند، داستانی که روایت می کند داستانی متفاوت و بدیع است. ما آن را نه بهعنوان یک تکرار و نه کپی از ساختمان اصلی درک میکنیم، بلکه آن را بهعنوان ساختمانی کاملاً معاصر و آیندهنگر میدانیم که میتواند اشکال کاملاً جدیدی از هنر و تعامل با آن را در خود جای دهد.
چهار محوطه استودیویی از نمای شمالی و غربی ساختمان ساخته شده اند تا عملکرد ساختمان ها را جشن بگیرند دياگرام موزه و اجازه دهند نگاهی اجمالی به کار در حال انجام در داخل ساختمان داشته باشند. خلیجهای استودیو برای به حداکثر رساندن نور روز طراحی شدهاند و از آثار هنری داخل محافظت میکنند، خلیجهای استودیو جهت شرق/غرب دارند و سقفهای شکلدار و پنجرههای شیشهای دارند تا نور طبیعی غیرمستقیم به استودیوها سرازیر شود.
این ساختمان از یک استراتژی ساختاری نوآورانه استفاده می کند که از چوب انبوه و سازه فولادی استفاده می کند. این اولین نصب پانل های Dowell Laminated Timber (DLT) در آمریکای شمالی است و پیش ساخته، پانل بندی شده و در جای خود بلند شده است که منجر به ساخت سریعتر در محل می شود. این سازه به عنوان یک ماده تکمیل کننده برای ایجاد گرما و بافت چوب در معرض دید قرار می گیرد و برای انعکاس نور روز به ساختمان سفید می شود.
این مرکز بخشهای نقاشی، مجسمهسازی، هنرهای تزئینی، کاغذ،دياگرام موزه (https://maktabdata.ir/wp-content/uploads/2021/09/2-compressed-2-300x116.jpg) عکاسی، علوم و تصویربرداری را که قبلاً پراکنده شده بودند، متحد میکند تا به مجموعه موزه و تلاشهای موزهداری خدمت کند. این حرکت باعث افزایش همکاری و اشتراک منابع بین بخش ها خواهد شد.
ساختمان جدید Kunstmuseum Basel یک مکان برجسته در قلب بازل را دوباره تعریف می کند. به عنوان مکانی برای نمایشگاه و حفظ هنر و همچنین رویدادها، هم حرکت و هم تداوم جدیدی را در بر می گیرد.
موزه جدید و بزرگ شده از دو ساختمان تشکیل شده است که در کنار هم حضوری یکپارچه در فضای شهری تشکیل می دهند. آنها در سراسر خیابانی که بین آنها می گذرد، مستقیماً با یکدیگر در ارتباط هستند. خط سقف ساختمان جدید با ساختار موجود همسطح است، بنابراین با همتای خود به طور مساوی ملاقات می کند. ورودی آن به سمت طاق های ساختمان اصلی می نگرد، که برعکس از نمای عالی نمای چشمگیر آن لذت می برند. گوشه معکوس متمایز ساختمان جدید پاسخی نمادین به گوشه برجسته موزه قدیمی Kunstmuseum است. در عین حال، نمای تورفتگی یک ژست خوش آمدگویی، یک دعوت است. تقاطع را قاب میکند و عملاً آن را به پیشروی خود تبدیل میکند.
هر طبقه از ساختمان جدید دارای دو تراکت نمایشگاهی است که به صورت عمودی توسط پلکان مرکزی به یادماندنی متصل شده اند. همراه با مناطق سرسرا، راه پله یک چهره آزاد و رسا در فضا را توصیف می کند که از بالا توسط یک نورگیر بزرگ گرد روشن می شود.دياگرام موزه در مقابل، سوئیتهای گالری بهعنوان چنین ساختاری با زوایای راست ساخته شدهاند. اندازه اتاق ها بسیار متفاوت است، از کابینت گرفته تا سالن بزرگ. به طور متوسط، گالریهای ساختمان جدید بسیار بزرگتر و در نتیجه انعطافپذیرتر از گالریهای موجود در ساختمان قدیمی هستند، در حالی که همچنان انتظارات کلاسیک را در مورد اینکه فضاهای موزه باید چگونه باشند: آرام و محدود، متناسب با تناسب مطلوب، و ساختهشده از فضاهای جاودانه هستند. مواد. اینها فضاهایی هستند که به هنر اجازه می دهند در کانون توجه قرار گیرد.
اتاق ها حضور فیزیکی قدرتمندی دارند. عناصری که آنها را تعریف میکنند، مؤلفههایی هستند که به وضوح بیان شدهاند. مونتاژ شده، آنها یک تکتونیک تولید می کنند که اثر معماری کل را به حداکثر می رساند. گالری ها دارای یک کف پارکت صنعتی ساخته شده از نوارهای بلوط هستند که مستقیماً روی کف چسبانده شده و با سیمان چوبی دوغاب شده اند. دیوار تکیه گاه ساخته شده از بتن با رنگ خاکستری نیز به همین شکل واضح است، همانطور که در در و پنجره آشکار می شود. دیوار گچی جامد با ضخامت ده سانتیمتر که در جلوی آن نمایان است، اما در لبهها قرار گرفته است، هم بهعنوان بستر و هم پسزمینه نقاشیها عمل میکند.دياگرام موزه به عنوان عناصر ساختاری در معرض، دنده های بتنی پیش ساخته و سندبلاست شده که گالری ها را در بر می گیرند، رابطه باربری بین دیوارها و سقف را به تصویر می کشند. آنها نه تنها به سقف ساختار خاص خود را می دهند،
در سرسرا، کفپوش مرمری و روکش دیوار فولادی گالوانیزه در یک کلیت زیباییشناختی گرد هم میآیند که بیانگر تفاوت و هماهنگی در آن واحد است. ترکیب غیرمعمول دو ماده با مفاهیم کاملاً متفاوت، ویژگی متمایز و غیرقابل انکار ساختمان ما را ایجاد می کند، که در آن از فناوری معاصر برای اجرای قوانین جاودانه معماری استفاده می شود.
ارتباط واقعی بین ساختمانهای اصلی و جدید در زیر جاده، آنقدر یک زیرگذر نیست، بلکه مجموعهای از فضاهای باز بزرگ است که به یک سالن سخاوتمندانه منتهی میشود که سرسرا، گالری، صحنه، فضای آزمایشی،دياگرام موزه سالن نمایش، و اتاق عمل در یک اتاق غلتیده شده است. از اینجا راه پله مرکزی ساختمان جدید شروع می شود، که نقوشی از آن را در ساختمان اصلی بازتاب می دهد: سنگ مرمر خاکستری باردیلیو رگه دار از کارارا روی زمین و گچ خراشیده خشن با سایه سردتر خاکستری روی دیوارها.
نماها دیوارهای آجری خاکستری هستند که هوای جاودانه و باستانی یک خرابه باستانی را تراوش می کنند. آنها به گونه ای طراحی شده اند که خود نگهدارنده و یکپارچه باشند و افقی بودن تاکیدی آنها با آجرهای کشیده که فقط چهار سانتی متر ارتفاع دارند، حضور آنها را افزایش می دهد. الگوی چشمگیر سایههایی که توسط لایههای آجری بهطور متناوب بیرونآمده و پسرونده ایجاد میشود، این تصور را تقویت میکند. مانند نماهای ساختمان اصلی، نماهای ساختمان جدید به ترتیب استاندارد سه جانبه معماری کلاسیک از پایه، میانه و سرمایه اشاره دارند. این نظم از طریق سایه های مختلف خاکستری آجرکاری و همچنین یک فریز که به عنوان نقش برجسته ای ظریف اجرا شده است، تجسم می شود.
فریز، در شکل کهن الگویی خود، همیشه بخشی از قانون معماری سنتی بوده است، اما در شکلی که در اینجا به خود میگیرد، چیزی کاملاً جدید را نشان میدهد: در شیارهای بلوکهای فریز، نوارهایی از LED وجود دارد که حفرههای بین آجرها را روشن میکنند.دياگرام موزه تابش نور غیر مستقیم به فضای شهری اطراف. نتیجه یک اثر محرک بصری است زیرا سنگ تراشی با ظاهر باستانی شروع به درخشش یا درخشش با قدرت کمتر می کند.
بنابراین، در حالی که ساختمان جدید در واقع به همان زبان همتای خود صحبت می کند، داستانی که روایت می کند داستانی متفاوت و بدیع است. ما آن را نه بهعنوان یک تکرار و نه کپی از ساختمان اصلی درک میکنیم، بلکه آن را بهعنوان ساختمانی کاملاً معاصر و آیندهنگر میدانیم که میتواند اشکال کاملاً جدیدی از هنر و تعامل با آن را در خود جای دهد.