khonehman
دوشنبه 10 بهمن 1401, 10:01 صبح
اطلاعات عمومی در مورد ازدواج اجباری
ازدواج اجباری یا ازدواج توافقی؟
آیا مردان جوان/مردان جوان نیز تحت تأثیر ازدواج اجباری قرار دارند؟
عواقب ازدواج اجباری
چرا دختران (جوانان) مجبور به ازدواج می شوند؟
ازدواج اجباری یک پدیده مذهبی نیست
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)
ازدواج اجباری یا ازدواج توافقی؟
ازدواج اجباری زمانی است که والدین یا خانواده عروس و/یا داماد با تهدید یا استفاده از خشونت، ازدواج را مجبور می کنند. به محض اینکه یکی از شرکا با ازدواج موافق نیست و تایید خود را نمی دهد، یعنی خود را موظف به تایید می داند، بنابراین در این صورت با ازدواج اجباری روبرو هستیم.
از این محدود ازدواج ترتیبی است. این نیز توسط والدین/بستگان انجام می شود یا توسط دلالان ازدواج سازماندهی می شود، اما به درک همسران آینده مربوط می شود.
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)
یک دست زن در پیش زمینه و یک دختر نشسته در پس زمینه دیده می شود
مرزهای بین ازدواج اجباری و ترتیبی ناپایدار است و از بیرون ارزیابی آن بسیار دشوار است و این تنها پس از تجزیه و تحلیل دقیق انگیزه ها و علایق همه شرکت کنندگان انجام می شود. در چه مقطعی می توان از ازدواج اجباری صحبت کرد و چه چیزی به عنوان یک تعهد احساس می شود، این به درک ذهنی شرکت کنندگان واگذار می شود. بسیار مهم است که زن یا مرد جوان فرصت واقعی "نه" گفتن داشته باشد. وظیفه ای که با هدف ازدواج انجام می شود و احساس می شود در آن نقش اساسی دارد. بنابراین این که والدین آن را اجبار سبک (به نفع و مصلحت کودک) از سوی دختر یا پسر در شرایط استرس روانی مینامند، کاملاً به عنوان یک الزام احساس میشود. دخترانی هستند که قبول دارند والدینشان برایشان شوهر بالقوه انتخاب می کنند، اما در تصمیم گیری حق حرف آخر را دارند. اما در بسیاری از موارد فشار زیادی وارد می شود تا اعتراض به دختران عواقب جدی داشته باشد. آنها از "از دست دادن" خانواده خود می ترسند. غالباً والدین یا بستگان به سختی از طریق فشار روانی و اجتماعی، تهدید تا هشدار قتل ناموسی، حبس، خشونت فیزیکی، تأیید میشوند. پس از ازدواج، در برخی موارد فشار حفظ می شود. زنان باید برخلاف میل خود ازدواج کنند و از عواقب ناشی از آن متحمل شوند (به پیامدهای ازدواج اجباری مراجعه کنید).
بالا
آیا مردان جوان نیز تحت تأثیر ازدواج اجباری قرار می گیرند؟
پسران یا مردان جوان نیز ممکن است تحت تأثیر ازدواج اجباری قرار گیرند. بلکه در خانواده های سنتی برای نظم و انضباط و بازگشت به دایره فرهنگی خود برخلاف میل خود ازدواج می کنند. اما پیامدهای آنها در واقع کمتر از دختران چشمگیر است، زیرا به مردان جوان اغلب آزادی بیشتری داده می شود: آموزش را می توان تا انتها پیش برد، آزادی عمل اساساً بیشتر است. زنان بیشتر از ازدواج اجباری خود رنج می برند. برای آنها خطر بزرگی وجود دارد که مورد تحقیر، بدرفتاری و وادار شدن به رابطه جنسی قرار گیرند.
بالا
پیامدهای ازدواج اجباری
ازدواج اجباری به روان و سلامت آسیب می رساند. در نتیجه ازدواج اجباری قبلی، دختران اغلب مجبورند مدرسه یا آموزش حرفه ای را متوقف کنند و در نتیجه در چرخه فقدان آموزش و وجود وابستگی قرار می گیرند. اگر دختران یا زنان جوان به ازدواج تعیین شده خود اعتراض داشته باشند، اغلب با توهین و تهدید به ضرب و شتم و حتی تهدید به قتل ناموسی با مخالفت خانواده هایشان مواجه می شوند. پس از ازدواج، از دختران و زنان انتظار می رود که از شوهر و در نهایت خانواده او اطاعت کنند. اگر زن به وظایف خود عمل نکند، در موارد شدید حتی تا آزار جسمی و روانی از او نیز پیش می رود. تهدید یا ضرب و شتم علاوه بر این، او باید برای رابطه جنسی در دسترس مرد باقی بماند. بنابراین، این خطر بزرگ وجود دارد که او توسط مردی که تحت فشار به او داده شده مجبور به رابطه جنسی شود. وحشت دائمی تجاوز جنسی برای دختران و زنان یکی از بدترین پیامدهای ازدواج اجباری است.
ازدواج اجباری می تواند منجر به افسردگی، صدمات وارده به خود، خودکشی و پریشانی مزمن جسمی و روانی شود.
بالا
چرا دختران (جوان) مجبور به ازدواج می شوند؟
علل تحرک والدین که منجر به ازدواج اجباری می شود، گوناگون است. یک دلیل احتمالی این است که آنها می دانند چگونه از دختر "به خوبی مراقبت کنند". منافع مادی خودخواهانه والدین نیز ممکن است انگیزه باشد، جایی که شاید در برخی شرایط ممکن است بهای عروس نیز پرداخت شود. علاوه بر اینها، بسیاری از والدین به عنوان خانوادههای دارای سنت، میخواهند پسران و دخترانشان که در غرب بزرگ شدهاند، نظم داشته باشند و با ازدواج با شریکی از کشور خود به حلقه فرهنگی خود بازگردند.
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)
سر یک زن جوان کلاهدار، در نمایه گرفته شده است
و دقیقاً در آن زمان، هنگامی که دختران برنامه های زندگی خود را ارائه می دهند که برخلاف تصور سنتی است، والدین قصد دارند از طریق ازدواج اجباری، آنها را به "راه راست" برگردانند. در آنها مفاهیم تعریف شده از ناموس نقش مهمی ایفا می کنند که بر اساس سنت های مختلف کشور و خانواده است. یعنی ازدواج اجباری عمدتاً در دایره خانواده (یعنی ازدواج پسر عمو با پسر عمو) صورت می گیرد. والدین این احساس را دارند که در حال از دست دادن نفوذ خود هستند و می خواهند دخترشان با ازدواجی سریع و انتخابی بر عادات قدیمی که به اینجا آورده شده است غلبه کند. آنها از از دست دادن چهره خود (عزت خانوادگی) می ترسند، در صورتی که دختر با پسری معاشرت کند و در نتیجه باکرگی خود را از دست بدهد. با ازدواج سریع از یک سو والدین از مسئولیت رهایی می یابند و از سوی دیگر روابط سنتی قدرت تقویت می شود.
علاوه بر افراد آسیب دیده که در آلمان زندگی می کنند و توسط والدین خود برای ازدواج اجباری در اینجا مجبور می شوند، سه شکل دیگر از ازدواج اجباری نیز وجود دارد:
دختران و زنان جوان از کشورهای مبدأ در آلمان آورده و ازدواج می کنند. این دختران (که اغلب به آنها "عروس های وارداتی" گفته می شود) اغلب از مناطق روستایی گرفته می شوند و با وعده آینده ای بی دغدغه به آلمان آورده می شوند. در اینجا آنها با خانوادهای همراه میشوند که همسرشان او را برای انجام تمام کارهای خانه ترک میکنند - در کشوری که فرهنگ و زبانش را نمیدانند. خانواده آنها دور است، آنها در موقعیت ضعیفی قرار دارند که نمی توانند از آن خارج شوند.
"ازدواج مرخصی" ازدواج هایی نامیده می شود که تحت فشار خانواده در کشور مبدا والدین انجام می شود. این در مورد دخترانی است که در آلمان بزرگ شده اند و بسته به شرایط شریک زندگی نیز دارند که توسط والدین خود طرد می شوند.
"ازدواج برای اقامت" مربوط به هدف اخذ اقامت برای همسر است.
علل ارائه شده در اینجا خلاصه ای ساده از زمینه احتمالی ازدواج اجباری است. موقعیت های زندگی افراد آسیب دیده متنوع و پیچیده است و باید هنگام مشاوره و حمایت از دختران و زنان جوان مورد توجه قرار گیرد.
بالا
ازدواج اجباری یک پدیده مذهبی نیست
در بحث های عمومی، گرایش هایی به نسبت دادن ازدواج اجباری به برخی از جوامع مذهبی وجود دارد. بلکه دلایل ازدواج های اجباری ساختارها، سنت ها و آداب و رسوم پدرسالارانه موروثی است، نه اعتقاد مذهبی به معنای واقعی کلمه. هیچ یک از ادیان مذهبی جهان مانند بودیسم، مسیحیت، یهودیت، هندوئیسم یا اسلام ازدواج اجباری را تعریف نمی کنند. اما از سوی دیگر، در هر یک از این باورهای دینی، نقلهایی از متون وجود دارد که با گرایش به تشریع تسلیم زنان در برابر مردان، برای این منظور مورد سوء استفاده قرار میگیرد. سپس این نقلقولها در هر مورد از نظر بازنمایی منافع مردسالارانه ترسیم میشود تا حق تعیین سرنوشت دختران و زنان را محدود یا از بین ببرد.
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/) در مورد ازدواج ناامید نشوید!
آموزش پنج رکن به کودکان
حقوق زن در قرارداد پیش از ازدواج اسلامی
نکته هفته - 5 نکته برای جلوگیری از تنبلی
پدر و مادرم به من گوش نمی دهند!
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)
«و از نشانههای او این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا با آنها در صلح و صفا باشید، و میان شما محبت و رحمت قرار داد، در این میان برای آنان حجت است. کسانی که می اندیشند» (قرآن 30:21).
«ای مردم، خدای سرپرست خود را گرامی بدارید که شما را از یک انسان آفریده شده توسط طبیعت، همنشین او و از این پراکنده (مانند دانه) مردان و زنان بی شمار آفرید. خدایی را که به واسطه او حقوق متقابل خود را مطالبه می کنید، گرامی بدارید» (قرآن 4: 1).
آیات فوق چهارچوبی را بیان می کند که مبانی، اهداف و هدف ازدواج در اسلام چیست. در حکمت نهایی خداوند ابتدا به ما گفته می شود که هر دو شریک، زن و مرد، از یک منبع خلق شده اند. که این از نشانه های اوست.
این که ما از یک روحیه آمده ایم به معنای برابری ما با انسان است، وقتی جوهر خلقت ما یکی است، بحث در مورد اینکه چه کسی بهتر یا بزرگتر است، زائد است. اشاره به این واقعیت و سپس صحبت در مورد ازدواج در همین راستا برای ما در زمینه مشاوره ازدواج از اهمیت بالایی برخوردار است.
تغییر در این نگرش برابری جنسیت ها به عنوان انسان باعث عدم تعادل در روابط زناشویی می شود که منجر به ازدواج ناکارآمد می شود. وقتی یکی از طرفین خود را برتر یا فراتر از قانون بداند، تغییری در توازن قوا ایجاد می شود که منجر به ناکارآمدی ازدواج می شود. می تواند منجر به سوء استفاده یا سوء استفاده از قدرت شود زیرا شریک با ارزش کمتر به عنوان طعمه آسان تلقی می شود. بسیاری از مشکلات زناشویی بر اساس یا ناشی از توهم کنترل و تسلط هستند.
خداوند در حکمت بیکران خود با تأکید بر برابری همه افراد، اعم از زن و مرد، و آن را مبنای ازدواج قرار داده است، قوانین اساسی برقراری صلح و نیز تعیین نقش های مختلف برای زن و مرد را به عنوان راهبردهای کارکردی تعیین کرده است. به عنوان یک موضوع شایستگی به عنوان مردم.
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «زن و مرد دوقلوهای یکدیگرند» (بخاری). این حدیث همچنین بیانگر این حقیقت است که زن و مرد از یک منبع آفریده شده اند. علاوه بر این، پیامبر با استفاده از قیاس دو نیمه، بر متقابل بودن و ماهیت متقابل رابطه زن و مرد تأکید کرده است.
هدف و هدف از ازدواج در اسلام طبق آیه فوق الذکر این است که ما را قادر سازد در صلح و آرامش زندگی کنیم. توجه به این کلمات و اهمیت آنها در چارچوب مرجع اسلامی برای ما مهم است.
برای داشتن صلح باید شرایط خاصی رعایت شود. این پیش نیازهای صلح عبارتند از: عدالت، انصاف، انصاف و احقاق حقوق متقابل. بنابراین، اگر قرار باشد در خانههای مسلمانان آرامش برقرار شود، هر بیعدالتی، اعم از ظلم و آزار، قابل تحمل نیست.
در حوزه درونی ظلم زمانی آشکار می شود که روند شورا (مشاوره) به خطر بیفتد، مورد غفلت قرار گیرد یا نادیده گرفته شود. وقتی یکی از شرکا (در بیشتر موارد همسر) تصمیمات یک جانبه می گیرد و سبک رهبری دیکتاتوری را به کار می گیرد، صلح در خطر است. آزار و شکنجه زمانی وجود دارد که نوعی خشونت خانگی مرتکب شود.
از سوی دیگر آرامش حالتی از وجود است که با برقراری صلح حاصل می شود. زمانی که تنش، استرس و عصبانیت وجود داشته باشد، آرامش به خطر می افتد. این اشتباه است که آرامش را به معنای حالت سعادت ابدی بدانیم. زیرا مسلمان بودن ما را از مصیبت ها و بلایا مصون نمی کند.
در واقع، خداوند در قرآن به ما می گوید که ما آزمایش خواهیم شد (2:155،57). کاری که یک حالت آرامش انجام می دهد این است که به ما قدرت می دهد تا در لحظات سخت زندگی با همسرمان به عنوان بندگان مطیع خدا روبرو شویم. خداوند در رحمت بیکران خود نیز ابزاری را در اختیار ما قرار می دهد که بتوانیم به این حالت آرامش و آرامش برسیم.
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)
اصل دوم غیر از شورا که زندگی خانوادگی اسلامی بر آن استوار است رحمت است و خداوند در این آیه به ما می گوید که بین همسران رحمت قرار داده است. بنابراین ما ذاتاً تمایل داریم که به همسرمان رحم کنیم. رحمت از طریق شفقت، گذشت، مراقبت و فروتنی آشکار می شود.
واضح است که همه اینها اجزای تشکیل دهنده یک مشارکت موفق هستند. ازدواج در اسلام بیش از هر چیز شراکتی است که بر اساس تساوی شرکا و تعیین نقش است. فقدان رحمت در ازدواج یا خانواده باعث ناکارآمدی آن در اصطلاح اسلامی می شود.
خداوند در ادامه می فرماید که علاوه بر رحمت، محبت بین همسران را نیز مقرر داشته است. با این حال، باید توجه داشت که مفهوم اسلامی عشق با عشق رمانتیک که به طور گستردهتر درک میشود، متفاوت است، که در فرهنگهای غربی به این اندازه ارزشمند است.
تفاوت اساسی در این است که عشق زن و مرد در شرائط اسلامی فقط در ازدواج قانونی تحقق و ابراز می شود. برای ایجاد مسیری سالم برای ابراز محبت بین زن و مرد و ایجاد امنیت برای شکوفایی چنین رابطه محبت آمیزی، رعایت شرع (شریع) ضروری است.
عشق زناشویی در اسلام این موارد را القا می کند:
عقیده: محبتی که همسران مسلمان به یکدیگر دارند، برای رضای خداست که رضایت او را جلب می کند. از خداست که ما حقوق متقابل خود را می جوییم (قرآن 4: 1) و مسئولیت رفتار خود به عنوان زن و شوهر بر عهده خداوند است.
او معتقد است: عشق مصرف شدنی نیست، بلکه باید نگه داشت. خداوند محبت خود را به ما با رزق و روزی ابراز می کند. محبت در اسلام عبارت است از حمایت جسمی، عاطفی، روحی و فکری از معشوق در حد توان خود (حمایت مادی وظیفه شوهر است، اما اگر زن بخواهد می تواند کمک کند).
می پذیرد: دوست داشتن کسی به معنای پذیرفتن او همان گونه که هست است. این خودخواهانه است که بخواهیم کسی را طوری بسازیم که ما می خواهیم. عشق واقعی سعی نمیکند فردیت را سرکوب کند یا تفاوتهای شخصی را کنترل کند، بلکه بزرگوار است و در کنار گذاشتن تفاوتها مطمئن است.
چالشها: عشق ما را به چالش میکشد تا بتوانیم همهچیز باشیم، ما را تشویق میکند تا از استعدادهایمان استفاده کنیم و به دستاوردهایمان افتخار میکنیم. توانمندسازی عزیزانمان برای درک پتانسیل خود، ارزشمندترین تجربه است.
مهربان: رحمت ما را به محبت و محبت وادار به رحمت می کند. در زمینه اسلامی، هر دو مترادف هستند. صفتی که خداوند برای خود برگزیده این است که او بخشنده است. این صفت رحمان (رحمن الرحمن) 170 بار در قرآن ذکر شده است و اهمیت بخشنده بودن مؤمنان را نشان می دهد. صله رحم در کاربرد عملی یعنی داشتن و ابراز دلسوزی و انفاق.
بخشنده: عشق هرگز آنقدر مغرور نیست که بخواهد عذرخواهی کند یا آنقدر بخیل نیست که ببخشد. او مایل است که آسیب ها و ناامیدی ها را رها کند. بخشش این فرصت را به ما می دهد تا خودمان را بهبود بخشیم و اصلاح کنیم.
احترام: دوست داشتن به معنای احترام گذاشتن و ارزش گذاری به مشارکت ها و نظرات فرد است. احترام به ما اجازه نمی دهد که عزیزانمان را بدیهی بدانیم یا کمک های آنها را نادیده بگیریم. نحوه تعامل ما با همسرمان نشان می دهد که آیا به آنها احترام می گذاریم یا نه.
رازداری: اعتماد ضروری ترین عنصر عشق است. هنگامی که اعتماد خیانت می شود و رازداری نقض می شود، عشق روح خود را از دست می دهد.
مراقبت: عشق عشق عمیقی را پرورش می دهد که مراقبت و مشارکت در همه کارهای ما را دیکته می کند. نیازهای عزیزان ما بر نیازهای ما ارجحیت دارد.
احسان: شرایح (زندگینامه) پیامبر گرامیمان سرشار از نمونه های احسانی است که ایشان نسبت به خانواده و به ویژه همسران خود داشته است. حتی زمانی که صبرش آزمایش شد، هرگز در گفتار و عمل بی ادب نبود. دوست داشتن یعنی مهربان بودن.
رشد می کند: عشق زناشویی ثابت نیست، با هر روز زندگی زناشویی رشد می کند و شکوفا می شود. این نیاز به کار و فداکاری دارد و زمانی که ما شکرگزار و سپاسگزار نعمت های خداوند باشیم، با ایمان تقویت می شود.
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)
تقویت می کند: عشق تصویر ما را افزایش می دهد و دنیای ما را زیبا می کند. امنیت عاطفی و رفاه جسمی را فراهم می کند.
بی خودی: عشق بی قید و شرط می بخشد و با فداکاری محافظت می کند.
صادقانه: عشق صداقت بدون ظلم و وفاداری بدون سازش است.
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)
ازدواج اجباری یا ازدواج توافقی؟
آیا مردان جوان/مردان جوان نیز تحت تأثیر ازدواج اجباری قرار دارند؟
عواقب ازدواج اجباری
چرا دختران (جوانان) مجبور به ازدواج می شوند؟
ازدواج اجباری یک پدیده مذهبی نیست
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)
ازدواج اجباری یا ازدواج توافقی؟
ازدواج اجباری زمانی است که والدین یا خانواده عروس و/یا داماد با تهدید یا استفاده از خشونت، ازدواج را مجبور می کنند. به محض اینکه یکی از شرکا با ازدواج موافق نیست و تایید خود را نمی دهد، یعنی خود را موظف به تایید می داند، بنابراین در این صورت با ازدواج اجباری روبرو هستیم.
از این محدود ازدواج ترتیبی است. این نیز توسط والدین/بستگان انجام می شود یا توسط دلالان ازدواج سازماندهی می شود، اما به درک همسران آینده مربوط می شود.
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)
یک دست زن در پیش زمینه و یک دختر نشسته در پس زمینه دیده می شود
مرزهای بین ازدواج اجباری و ترتیبی ناپایدار است و از بیرون ارزیابی آن بسیار دشوار است و این تنها پس از تجزیه و تحلیل دقیق انگیزه ها و علایق همه شرکت کنندگان انجام می شود. در چه مقطعی می توان از ازدواج اجباری صحبت کرد و چه چیزی به عنوان یک تعهد احساس می شود، این به درک ذهنی شرکت کنندگان واگذار می شود. بسیار مهم است که زن یا مرد جوان فرصت واقعی "نه" گفتن داشته باشد. وظیفه ای که با هدف ازدواج انجام می شود و احساس می شود در آن نقش اساسی دارد. بنابراین این که والدین آن را اجبار سبک (به نفع و مصلحت کودک) از سوی دختر یا پسر در شرایط استرس روانی مینامند، کاملاً به عنوان یک الزام احساس میشود. دخترانی هستند که قبول دارند والدینشان برایشان شوهر بالقوه انتخاب می کنند، اما در تصمیم گیری حق حرف آخر را دارند. اما در بسیاری از موارد فشار زیادی وارد می شود تا اعتراض به دختران عواقب جدی داشته باشد. آنها از "از دست دادن" خانواده خود می ترسند. غالباً والدین یا بستگان به سختی از طریق فشار روانی و اجتماعی، تهدید تا هشدار قتل ناموسی، حبس، خشونت فیزیکی، تأیید میشوند. پس از ازدواج، در برخی موارد فشار حفظ می شود. زنان باید برخلاف میل خود ازدواج کنند و از عواقب ناشی از آن متحمل شوند (به پیامدهای ازدواج اجباری مراجعه کنید).
بالا
آیا مردان جوان نیز تحت تأثیر ازدواج اجباری قرار می گیرند؟
پسران یا مردان جوان نیز ممکن است تحت تأثیر ازدواج اجباری قرار گیرند. بلکه در خانواده های سنتی برای نظم و انضباط و بازگشت به دایره فرهنگی خود برخلاف میل خود ازدواج می کنند. اما پیامدهای آنها در واقع کمتر از دختران چشمگیر است، زیرا به مردان جوان اغلب آزادی بیشتری داده می شود: آموزش را می توان تا انتها پیش برد، آزادی عمل اساساً بیشتر است. زنان بیشتر از ازدواج اجباری خود رنج می برند. برای آنها خطر بزرگی وجود دارد که مورد تحقیر، بدرفتاری و وادار شدن به رابطه جنسی قرار گیرند.
بالا
پیامدهای ازدواج اجباری
ازدواج اجباری به روان و سلامت آسیب می رساند. در نتیجه ازدواج اجباری قبلی، دختران اغلب مجبورند مدرسه یا آموزش حرفه ای را متوقف کنند و در نتیجه در چرخه فقدان آموزش و وجود وابستگی قرار می گیرند. اگر دختران یا زنان جوان به ازدواج تعیین شده خود اعتراض داشته باشند، اغلب با توهین و تهدید به ضرب و شتم و حتی تهدید به قتل ناموسی با مخالفت خانواده هایشان مواجه می شوند. پس از ازدواج، از دختران و زنان انتظار می رود که از شوهر و در نهایت خانواده او اطاعت کنند. اگر زن به وظایف خود عمل نکند، در موارد شدید حتی تا آزار جسمی و روانی از او نیز پیش می رود. تهدید یا ضرب و شتم علاوه بر این، او باید برای رابطه جنسی در دسترس مرد باقی بماند. بنابراین، این خطر بزرگ وجود دارد که او توسط مردی که تحت فشار به او داده شده مجبور به رابطه جنسی شود. وحشت دائمی تجاوز جنسی برای دختران و زنان یکی از بدترین پیامدهای ازدواج اجباری است.
ازدواج اجباری می تواند منجر به افسردگی، صدمات وارده به خود، خودکشی و پریشانی مزمن جسمی و روانی شود.
بالا
چرا دختران (جوان) مجبور به ازدواج می شوند؟
علل تحرک والدین که منجر به ازدواج اجباری می شود، گوناگون است. یک دلیل احتمالی این است که آنها می دانند چگونه از دختر "به خوبی مراقبت کنند". منافع مادی خودخواهانه والدین نیز ممکن است انگیزه باشد، جایی که شاید در برخی شرایط ممکن است بهای عروس نیز پرداخت شود. علاوه بر اینها، بسیاری از والدین به عنوان خانوادههای دارای سنت، میخواهند پسران و دخترانشان که در غرب بزرگ شدهاند، نظم داشته باشند و با ازدواج با شریکی از کشور خود به حلقه فرهنگی خود بازگردند.
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)
سر یک زن جوان کلاهدار، در نمایه گرفته شده است
و دقیقاً در آن زمان، هنگامی که دختران برنامه های زندگی خود را ارائه می دهند که برخلاف تصور سنتی است، والدین قصد دارند از طریق ازدواج اجباری، آنها را به "راه راست" برگردانند. در آنها مفاهیم تعریف شده از ناموس نقش مهمی ایفا می کنند که بر اساس سنت های مختلف کشور و خانواده است. یعنی ازدواج اجباری عمدتاً در دایره خانواده (یعنی ازدواج پسر عمو با پسر عمو) صورت می گیرد. والدین این احساس را دارند که در حال از دست دادن نفوذ خود هستند و می خواهند دخترشان با ازدواجی سریع و انتخابی بر عادات قدیمی که به اینجا آورده شده است غلبه کند. آنها از از دست دادن چهره خود (عزت خانوادگی) می ترسند، در صورتی که دختر با پسری معاشرت کند و در نتیجه باکرگی خود را از دست بدهد. با ازدواج سریع از یک سو والدین از مسئولیت رهایی می یابند و از سوی دیگر روابط سنتی قدرت تقویت می شود.
علاوه بر افراد آسیب دیده که در آلمان زندگی می کنند و توسط والدین خود برای ازدواج اجباری در اینجا مجبور می شوند، سه شکل دیگر از ازدواج اجباری نیز وجود دارد:
دختران و زنان جوان از کشورهای مبدأ در آلمان آورده و ازدواج می کنند. این دختران (که اغلب به آنها "عروس های وارداتی" گفته می شود) اغلب از مناطق روستایی گرفته می شوند و با وعده آینده ای بی دغدغه به آلمان آورده می شوند. در اینجا آنها با خانوادهای همراه میشوند که همسرشان او را برای انجام تمام کارهای خانه ترک میکنند - در کشوری که فرهنگ و زبانش را نمیدانند. خانواده آنها دور است، آنها در موقعیت ضعیفی قرار دارند که نمی توانند از آن خارج شوند.
"ازدواج مرخصی" ازدواج هایی نامیده می شود که تحت فشار خانواده در کشور مبدا والدین انجام می شود. این در مورد دخترانی است که در آلمان بزرگ شده اند و بسته به شرایط شریک زندگی نیز دارند که توسط والدین خود طرد می شوند.
"ازدواج برای اقامت" مربوط به هدف اخذ اقامت برای همسر است.
علل ارائه شده در اینجا خلاصه ای ساده از زمینه احتمالی ازدواج اجباری است. موقعیت های زندگی افراد آسیب دیده متنوع و پیچیده است و باید هنگام مشاوره و حمایت از دختران و زنان جوان مورد توجه قرار گیرد.
بالا
ازدواج اجباری یک پدیده مذهبی نیست
در بحث های عمومی، گرایش هایی به نسبت دادن ازدواج اجباری به برخی از جوامع مذهبی وجود دارد. بلکه دلایل ازدواج های اجباری ساختارها، سنت ها و آداب و رسوم پدرسالارانه موروثی است، نه اعتقاد مذهبی به معنای واقعی کلمه. هیچ یک از ادیان مذهبی جهان مانند بودیسم، مسیحیت، یهودیت، هندوئیسم یا اسلام ازدواج اجباری را تعریف نمی کنند. اما از سوی دیگر، در هر یک از این باورهای دینی، نقلهایی از متون وجود دارد که با گرایش به تشریع تسلیم زنان در برابر مردان، برای این منظور مورد سوء استفاده قرار میگیرد. سپس این نقلقولها در هر مورد از نظر بازنمایی منافع مردسالارانه ترسیم میشود تا حق تعیین سرنوشت دختران و زنان را محدود یا از بین ببرد.
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/) در مورد ازدواج ناامید نشوید!
آموزش پنج رکن به کودکان
حقوق زن در قرارداد پیش از ازدواج اسلامی
نکته هفته - 5 نکته برای جلوگیری از تنبلی
پدر و مادرم به من گوش نمی دهند!
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)
«و از نشانههای او این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا با آنها در صلح و صفا باشید، و میان شما محبت و رحمت قرار داد، در این میان برای آنان حجت است. کسانی که می اندیشند» (قرآن 30:21).
«ای مردم، خدای سرپرست خود را گرامی بدارید که شما را از یک انسان آفریده شده توسط طبیعت، همنشین او و از این پراکنده (مانند دانه) مردان و زنان بی شمار آفرید. خدایی را که به واسطه او حقوق متقابل خود را مطالبه می کنید، گرامی بدارید» (قرآن 4: 1).
آیات فوق چهارچوبی را بیان می کند که مبانی، اهداف و هدف ازدواج در اسلام چیست. در حکمت نهایی خداوند ابتدا به ما گفته می شود که هر دو شریک، زن و مرد، از یک منبع خلق شده اند. که این از نشانه های اوست.
این که ما از یک روحیه آمده ایم به معنای برابری ما با انسان است، وقتی جوهر خلقت ما یکی است، بحث در مورد اینکه چه کسی بهتر یا بزرگتر است، زائد است. اشاره به این واقعیت و سپس صحبت در مورد ازدواج در همین راستا برای ما در زمینه مشاوره ازدواج از اهمیت بالایی برخوردار است.
تغییر در این نگرش برابری جنسیت ها به عنوان انسان باعث عدم تعادل در روابط زناشویی می شود که منجر به ازدواج ناکارآمد می شود. وقتی یکی از طرفین خود را برتر یا فراتر از قانون بداند، تغییری در توازن قوا ایجاد می شود که منجر به ناکارآمدی ازدواج می شود. می تواند منجر به سوء استفاده یا سوء استفاده از قدرت شود زیرا شریک با ارزش کمتر به عنوان طعمه آسان تلقی می شود. بسیاری از مشکلات زناشویی بر اساس یا ناشی از توهم کنترل و تسلط هستند.
خداوند در حکمت بیکران خود با تأکید بر برابری همه افراد، اعم از زن و مرد، و آن را مبنای ازدواج قرار داده است، قوانین اساسی برقراری صلح و نیز تعیین نقش های مختلف برای زن و مرد را به عنوان راهبردهای کارکردی تعیین کرده است. به عنوان یک موضوع شایستگی به عنوان مردم.
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «زن و مرد دوقلوهای یکدیگرند» (بخاری). این حدیث همچنین بیانگر این حقیقت است که زن و مرد از یک منبع آفریده شده اند. علاوه بر این، پیامبر با استفاده از قیاس دو نیمه، بر متقابل بودن و ماهیت متقابل رابطه زن و مرد تأکید کرده است.
هدف و هدف از ازدواج در اسلام طبق آیه فوق الذکر این است که ما را قادر سازد در صلح و آرامش زندگی کنیم. توجه به این کلمات و اهمیت آنها در چارچوب مرجع اسلامی برای ما مهم است.
برای داشتن صلح باید شرایط خاصی رعایت شود. این پیش نیازهای صلح عبارتند از: عدالت، انصاف، انصاف و احقاق حقوق متقابل. بنابراین، اگر قرار باشد در خانههای مسلمانان آرامش برقرار شود، هر بیعدالتی، اعم از ظلم و آزار، قابل تحمل نیست.
در حوزه درونی ظلم زمانی آشکار می شود که روند شورا (مشاوره) به خطر بیفتد، مورد غفلت قرار گیرد یا نادیده گرفته شود. وقتی یکی از شرکا (در بیشتر موارد همسر) تصمیمات یک جانبه می گیرد و سبک رهبری دیکتاتوری را به کار می گیرد، صلح در خطر است. آزار و شکنجه زمانی وجود دارد که نوعی خشونت خانگی مرتکب شود.
از سوی دیگر آرامش حالتی از وجود است که با برقراری صلح حاصل می شود. زمانی که تنش، استرس و عصبانیت وجود داشته باشد، آرامش به خطر می افتد. این اشتباه است که آرامش را به معنای حالت سعادت ابدی بدانیم. زیرا مسلمان بودن ما را از مصیبت ها و بلایا مصون نمی کند.
در واقع، خداوند در قرآن به ما می گوید که ما آزمایش خواهیم شد (2:155،57). کاری که یک حالت آرامش انجام می دهد این است که به ما قدرت می دهد تا در لحظات سخت زندگی با همسرمان به عنوان بندگان مطیع خدا روبرو شویم. خداوند در رحمت بیکران خود نیز ابزاری را در اختیار ما قرار می دهد که بتوانیم به این حالت آرامش و آرامش برسیم.
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)
اصل دوم غیر از شورا که زندگی خانوادگی اسلامی بر آن استوار است رحمت است و خداوند در این آیه به ما می گوید که بین همسران رحمت قرار داده است. بنابراین ما ذاتاً تمایل داریم که به همسرمان رحم کنیم. رحمت از طریق شفقت، گذشت، مراقبت و فروتنی آشکار می شود.
واضح است که همه اینها اجزای تشکیل دهنده یک مشارکت موفق هستند. ازدواج در اسلام بیش از هر چیز شراکتی است که بر اساس تساوی شرکا و تعیین نقش است. فقدان رحمت در ازدواج یا خانواده باعث ناکارآمدی آن در اصطلاح اسلامی می شود.
خداوند در ادامه می فرماید که علاوه بر رحمت، محبت بین همسران را نیز مقرر داشته است. با این حال، باید توجه داشت که مفهوم اسلامی عشق با عشق رمانتیک که به طور گستردهتر درک میشود، متفاوت است، که در فرهنگهای غربی به این اندازه ارزشمند است.
تفاوت اساسی در این است که عشق زن و مرد در شرائط اسلامی فقط در ازدواج قانونی تحقق و ابراز می شود. برای ایجاد مسیری سالم برای ابراز محبت بین زن و مرد و ایجاد امنیت برای شکوفایی چنین رابطه محبت آمیزی، رعایت شرع (شریع) ضروری است.
عشق زناشویی در اسلام این موارد را القا می کند:
عقیده: محبتی که همسران مسلمان به یکدیگر دارند، برای رضای خداست که رضایت او را جلب می کند. از خداست که ما حقوق متقابل خود را می جوییم (قرآن 4: 1) و مسئولیت رفتار خود به عنوان زن و شوهر بر عهده خداوند است.
او معتقد است: عشق مصرف شدنی نیست، بلکه باید نگه داشت. خداوند محبت خود را به ما با رزق و روزی ابراز می کند. محبت در اسلام عبارت است از حمایت جسمی، عاطفی، روحی و فکری از معشوق در حد توان خود (حمایت مادی وظیفه شوهر است، اما اگر زن بخواهد می تواند کمک کند).
می پذیرد: دوست داشتن کسی به معنای پذیرفتن او همان گونه که هست است. این خودخواهانه است که بخواهیم کسی را طوری بسازیم که ما می خواهیم. عشق واقعی سعی نمیکند فردیت را سرکوب کند یا تفاوتهای شخصی را کنترل کند، بلکه بزرگوار است و در کنار گذاشتن تفاوتها مطمئن است.
چالشها: عشق ما را به چالش میکشد تا بتوانیم همهچیز باشیم، ما را تشویق میکند تا از استعدادهایمان استفاده کنیم و به دستاوردهایمان افتخار میکنیم. توانمندسازی عزیزانمان برای درک پتانسیل خود، ارزشمندترین تجربه است.
مهربان: رحمت ما را به محبت و محبت وادار به رحمت می کند. در زمینه اسلامی، هر دو مترادف هستند. صفتی که خداوند برای خود برگزیده این است که او بخشنده است. این صفت رحمان (رحمن الرحمن) 170 بار در قرآن ذکر شده است و اهمیت بخشنده بودن مؤمنان را نشان می دهد. صله رحم در کاربرد عملی یعنی داشتن و ابراز دلسوزی و انفاق.
بخشنده: عشق هرگز آنقدر مغرور نیست که بخواهد عذرخواهی کند یا آنقدر بخیل نیست که ببخشد. او مایل است که آسیب ها و ناامیدی ها را رها کند. بخشش این فرصت را به ما می دهد تا خودمان را بهبود بخشیم و اصلاح کنیم.
احترام: دوست داشتن به معنای احترام گذاشتن و ارزش گذاری به مشارکت ها و نظرات فرد است. احترام به ما اجازه نمی دهد که عزیزانمان را بدیهی بدانیم یا کمک های آنها را نادیده بگیریم. نحوه تعامل ما با همسرمان نشان می دهد که آیا به آنها احترام می گذاریم یا نه.
رازداری: اعتماد ضروری ترین عنصر عشق است. هنگامی که اعتماد خیانت می شود و رازداری نقض می شود، عشق روح خود را از دست می دهد.
مراقبت: عشق عشق عمیقی را پرورش می دهد که مراقبت و مشارکت در همه کارهای ما را دیکته می کند. نیازهای عزیزان ما بر نیازهای ما ارجحیت دارد.
احسان: شرایح (زندگینامه) پیامبر گرامیمان سرشار از نمونه های احسانی است که ایشان نسبت به خانواده و به ویژه همسران خود داشته است. حتی زمانی که صبرش آزمایش شد، هرگز در گفتار و عمل بی ادب نبود. دوست داشتن یعنی مهربان بودن.
رشد می کند: عشق زناشویی ثابت نیست، با هر روز زندگی زناشویی رشد می کند و شکوفا می شود. این نیاز به کار و فداکاری دارد و زمانی که ما شکرگزار و سپاسگزار نعمت های خداوند باشیم، با ایمان تقویت می شود.
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)
تقویت می کند: عشق تصویر ما را افزایش می دهد و دنیای ما را زیبا می کند. امنیت عاطفی و رفاه جسمی را فراهم می کند.
بی خودی: عشق بی قید و شرط می بخشد و با فداکاری محافظت می کند.
صادقانه: عشق صداقت بدون ظلم و وفاداری بدون سازش است.
مشاوره ازدواج (http://clinicroya.com/%d8%b5%d9%81%d8%b1-%d8%aa%d8%a7-%d8%b5%d8%af-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)