ورود

View Full Version : شرح لایه های بازیگری



reza shiri
چهارشنبه 03 اسفند 1401, 07:31 صبح
هر انسانی در هر کجای جهان اگر در نقش مناسب قرار داده شود، یک شخصیت سینمایی خلق خواهد کرد. ویدئوها و تیزرهای تبلیغاتی اینستاگرام را برای مثال ببینید. برخی نابازیگران به واسطه تعداد زیاد دنبال‌کنندگان نقش‌هایی را ایفا می‌کنند که تنها سفارش دهنده آگهی آن را باور می کند. اما در سینما اوضاع به گونه دیگری است. در سینما سبک‌های گوناگونی برای بازیگری تعریف شده است؛ سبک‌هایی که بر اساس گونه و نیروی جاذبه‌ای که بر روح بینندگان اعمال می‌کند دسته‌بندی می‌شوند. می‌توان طبقه‌بندی سبک‌های بازیگری را به دو بخش عمده تقسیم کنیم: بازیگر شخصیت، بازیگر تیپ. این تقسیم‌بندی‌ کمک می‌کند تا ما طبیعت زیبایی‌شناسانه هنر فیلم را بهتر درک کنیم.
بازیگری تعاریف بسیار متعددی دارد که غلط هم نیستند. مثل:


“بازیگری یعنی خوب دروغ گفتن ” یا “بازیگری بازی نکردن است”
۱ در نقش ۲ به شرط اینکه ۳ باشد.
بازیگر شخصی است که با یک جسم و دو روح متفاوت وارد صحنه می شود و سعی می کند شخصیت اصلی خود را تا زمانی که روی صحنه است از یاد ببرد.
تعریف رابرت دنیرو از بازیگری: بازیگری به شما اجازه می دهد زندگی دیگران تجربه کنیدبدون آنکه نیاز باشد بهای آن را بپردازید.

https://pasokheto.ir/tehran/%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%B3-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%DA%AF%D8%B1%DB%8C/

لایه های بازیگری
لایه بیرونی که همان جسم است و ریتم تعریف میشود .
لایه درونی که همان روح و روان است .
زیر شاخه های بازیگری
1. هنرپیشه
کسی که بازیگری را وسیله امرار معاش خویش قرار می دهد.


2. هنرور
هنرور از جهاتی شبیه سیاهی لشکر است و نقش مهمی ندارد و در قاب بندی ها لایه سوم قرار میگیرد


3. سیاهی لشکر
معمولا پر کننده فضا است وبه شی دکوراتیو تبدیل میشود.


4. بازیگر
کسی که به علم تکنیک بازیگری آگاه است و تمام آن ها را به کار می گیرد.


سرفصل های بازیگری
1. میمیک صورت
2. زبان بدن
3. بداهه گوشی
4. بیان و سخنوری
5. تاریخ سینما
6. تنفس صحیح
7. خلاقیتبرای بازیگر تعاریف متعددی وجود دارد، از جمله می‌توان گفت: بازیگر، پرسوناژ یا اکتور؛ به کسی گفته میشود که یک سری حرکات را بر مبنای تحلیل شخصیت و بر اساس بیان همراه با حس به تماشاگران ارائه می دهد. بطور ساده می توان گفت: بازیگر فردی است که برای ایفای نقش خاصی انتخاب می‌شود.


بازیگر مانند هر انسان زنده صاحب صدا، چهره و حالتی خاص است که با سرشت او آمیخته شده تغییر می کند تا بتواند خودش را با نقشی که بر عهده دارد تطبیق دهد.


بازیگر دو روح دارد در یک جسم، یعنی خودش و شخصیتش در یک جسم روی صحنه و روح خودش و جسم خودش.


تعریف بازیگر از نظر برخی صاحب نظران
استانیسلاویسکی؛ بازیگر کسی است که توانایی بازگو کردن افکار شخص دیگران، توانایی واگذار کردن کامل خود در خدمت هیجانات کسی دیگر و آفرینش اعمال کسی دیگر را دارد آنچنان که گویی این اعمال از خودش سر میزند.


رابرت دنیرو؛ از نکات بازیگری این است که به شما اجازه می دهد زندگی سایر مردم را تجربه کنید بی آنکه بهایش را بپردازید.


استایگزاین می‌گوید؛ بازیگر با شکوه به نظر میرسد اما این کاری است که پیش از همه چیز باعث می شود به خدا شبیه شوم، من می کوشم یک انسان بسازم او هم همین کار را می کند.


استراسبرگ می‌گوید؛ بازیگر یک هنرمند خلاق است که باید عقاید، آرا، مفاهیم و لغات نویسنده اثر را در نمایش زنده کند.


الکساندر تایروف می‌گوید؛ بازیگری ترکیبی است از احساس و شکل منتج از تخیل خلاق بازیگر.


گروتفسکی می‌گوید؛ بازیگر کسی است که چون کشیش مناجات دراماتیک می آفریند و در عین حال تماشاگر را به تجربه کردن وا می دارد، یعنی ایجاد یک نقش روانی بین خود و تماشاگر.


اورلی هولتن: بازیگر وانمود می کند کسی دیگر است و نقش های خیالی معینی را بازی می کند.


مه برهولد می‌گوید؛ انسان نیاز ندارد روی صحنه کوشش کند تا خالق انسان دیگری باشد بلکه برعکس باید با ارائه هنر خود دنیای شگفت انگیزی خلق کند که در آن هم تماشاچی بیاموزد و هم سرگرم شود.
8. ریتم و موسیقی