ورود

View Full Version : افسردگی چیست؟ نکات افسردگی



khonehman
یک شنبه 07 اسفند 1401, 10:00 صبح
افسردگی
افسردگی چیست؟

همه گهگاه احساس غمگینی یا غمگینی می کنند. متأسفانه این احساسات بخشی از زندگی است. غم و اندوه واکنش های بسیار طبیعی به اتفاقات ناخوشایند مانند نزاع، مشکلات سلامتی یا اخراج هستند. اغلب این احساسات چند روز طول می کشد و خود به خود ناپدید می شوند. برخی از مردم در مورد این احساسات می گویند: "من کمی احساس افسردگی می کنم ." معمولاً این کاملاً درست نیست. کسی که این احساسات را برای چند روز داشته باشد، افسرده نیست.

اتفاق دیگری با یک افسردگی واقعی در حال وقوع است: غم و اندوه شما هفته ها یا ماه ها طول می کشد و فقط ناپدید نمی شود. زمانی که افسرده هستید، به ندرت، اگر هرگز، خوشحال یا راضی باشید. مدام احساس ناراحتی، غمگینی یا ناامیدی می کنید. همچنین دیگر به چیزهایی که قبلاً از آنها لذت می بردید علاقه ای ندارید: سرگرمی های شما دیگر به شما علاقه ای ندارد، کمتر به دنبال تماس با دیگران هستید و لذت بردن از خودتان بسیار دشوار است. انواع مختلفی از افسردگی وجود دارد، به عنوان مثال اختلال دیس تایمیک و افسردگی پس از زایمان.
درمان افسردگی (http://clinicroya.com/%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%81%d8%b3%d8%b1%d8%af%da%af%db%8c/)
افسردگی می تواند سوالات و احساسات زیادی را ایجاد کند. ممکن است خیلی احساس تنهایی کنید. یا احساس می کنید تنها کسی هستید که این اتفاق برای شما می افتد. هیچ چیز کمتر درست نیست. متأسفانه این وضعیتی است که بسیار شایع است. ده درصد از مردان و بیست درصد از زنان آن را در طول زندگی خود تجربه خواهند کرد. افسردگی یکی از شایع ترین بیماری های روانی است. کودکان، نوجوانان و حتی نوزادان نیز ممکن است افسرده شوند. گاهی اوقات افسردگی در آنها متفاوت از بزرگسالان ظاهر می شود و بنابراین همیشه تشخیص آن آسان نیست.

خوشبختانه افسردگی در بیشتر موارد قابل درمان است . از کمک گرفتن نترسید، حتی اگر مطمئن نیستید که افسرده هستید یا خیر. پیشگیری بهتر از درمان است و هرچه درمان زودتر شروع شود، شانس موفقیت بیشتر است.
علائم افسردگی

بین افسردگی خفیف، متوسط ​​و شدید تفاوت قائل می شود. هرچه علائم زیر بیشتر باشد، افسردگی جدی تر است:

احساس غم و اندوه یا ترس شدید، یا ناتوانی در احساس احساسات.
کاهش چشمگیر علاقه به فعالیت های لذت بخش
تغییر اشتها و افزایش یا کاهش وزن قابل توجه.
اختلال در الگوی خواب، بی خوابی یا خواب بیش از حد معمول.
تغییرات در سطح فعالیت، بی قراری، یا حرکت به طور قابل توجهی کندتر از حد معمول.
خستگی روحی و جسمی.
احساس گناه، درماندگی، نگرانی و/یا ترس.
کاهش عزت نفس
کاهش تمرکز و مشکل در تصمیم گیری.
فکر کردن به مرگ یا خودکشی

افسردگی می تواند باعث شود که شما از شکایات جسمی و روانی رنج ببرید:

جسمی شکایات

به وضوح اشتها و کاهش وزن کمتری دارید. یا برعکس: به وضوح افزایش اشتها و افزایش وزن، کمتر رایج است.
مشکلات خواب: تقریباً هر روز با مشکل به خواب رفتن یا خواب ماندن مواجه می شوید. خیلی زود بیدار شدن بخشی از این است. خواب زیاد نیز می تواند بیانگر افسردگی باشد.
احساس بی قراری می کنید و برایتان سخت است که یک جا بنشینید. یا برعکس: در حرکت مشکل دارید و بسیار آهسته حرکت می کنید.
تقریبا هر روز از خستگی یا کمبود انرژی رنج می برید.

شکایات روانی:

شما در تمرکز مشکل دارید: که تماشای تلویزیون یا خواندن روزنامه را بسیار دشوار می کند.
تصمیم گیری برای شما دشوار است، حتی در مورد مسائل کوچک مانند آنچه قرار است بعداً بخورید.
در به خاطر سپردن چیزها مشکل دارید.
شما فقط جنبه های منفی را می بینید و جنبه های مثبت خود، دیگران و آینده خود را فراموش می کنید.
تقریبا هر روز احساس بی ارزشی یا گناه می کنید.
اغلب به مرگ یا خودکشی فکر می کنید. وقتی احساس ناراحتی می کنید، گاهی اوقات می توانید فکر کنید که اوضاع هرگز بهتر نخواهد شد. احساس ناامیدی می کنید. که ممکن است باعث شود فکر کنید اگر دیگر زنده نباشید وضعیت بهتری خواهید داشت. یا اینکه اگر تو نبودی برای دیگران بهتر بود. این یک ویژگی بسیار خطرناک افسردگی است و مهم است که با پزشک خود صحبت کنید.

به خاطر چیست؟
درمان افسردگی (http://clinicroya.com/%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%81%d8%b3%d8%b1%d8%af%da%af%db%8c/)
افسردگی می تواند سوالات و احساسات زیادی را ایجاد کند. ممکن است خیلی احساس تنهایی کنید. یا احساس می کنید تنها کسی هستید که این اتفاق برای شما می افتد. هیچ چیز کمتر درست نیست. بسیار رایج است: حدود 16 درصد از جمعیت هلند در مقطعی افسردگی را تجربه می کنند. این بدان معناست که به طور متوسط ​​از هر شش نفر یک نفر در مقطعی دچار افسردگی می شود. این امر آن را به یکی از شایع ترین بیماری های روانی تبدیل می کند.

یا شاید شما تعجب می کنید که چرا افسرده هستید. تعیین اینکه دقیقاً چه چیزی باعث افسردگی شما شده است اغلب دشوار است. علم فرض می کند که سه علت تأثیر وجود دارد: تأثیرات زیستی، روانی و اجتماعی.
عوامل بیولوژیکی

وراثت نقش دارد. افسردگی در برخی خانواده ها شایع است. احتمال اینکه در آن صورت در معرض ابتلا به افسردگی قرار بگیرید، بیشتر از خانواده هایی است که در آنها به ندرت رخ می دهد.
عوامل اجتماعی

علاوه بر این، آنچه شما تجربه می کنید مهم است. اگر اتفاقات ناخوشایند زیادی را تجربه کنید، احتمال ابتلا به افسردگی در شما بیشتر از زمانی است که هرگز چیز جدی را تجربه نکنید. به عنوان مثال، طلاق، مرگ یکی از عزیزان یا یک تصادف جدی را در نظر بگیرید.
عوامل روانشناسی

در نهایت، این مهم است که چگونه به زندگی نگاه می کنید. برخی از افراد جنبه روشنی را در همه چیز می بینند. وقتی مرخص می شوند، به راحتی روی یک حرفه جدید تمرکز می کنند. به طور خلاصه، مردم با شعار: پشت ابرها خورشید می درخشد. متوجه خواهید شد که آنها به راحتی با شکست ها کنار می آیند.

اغلب اتفاق می افتد که ترکیبی از تأثیرات فوق تعیین می کند که آیا فردی افسرده می شود یا خیر. آیا در برابر افسردگی (به دلیل وراثت) آسیب پذیر هستید و منفی فکر می کنید؟ در این صورت احتمال افسردگی شما در صورت از دست دادن شغل بیشتر از فردی است که آسیب پذیر نیست و خیلی مثبت فکر می کند.
نکات
نکاتی برای خودتان

با مشکل خود به راه رفتن ادامه ندهید. افسردگی اغلب قابل درمان است.
احساسات غم انگیز خود را بپذیرید و متوجه شوید که افسردگی شما به سادگی از بین نمی رود. با این حال، شما می توانید بر خلق و خوی خود تأثیر بگذارید.
با اطرافیان خود در مورد احساسات خود صحبت کنید.
از منظم بودن اطمینان حاصل کنید: به موقع از خواب بیدار شوید، سه بار در روز غذا بخورید و به موقع به رختخواب بروید.
هر روز دوچرخه سواری یا پیاده روی کنید. حرکت به مقابله با احساسات افسرده کمک می کند و همچنین شما را «خسته سالم» می کند، به طوری که بهتر می خوابید.
سعی کنید افراد را پیدا کنید، حتی اگر واقعاً آن را دوست ندارید. با این حال، به دنبال موقعیت هایی نباشید که در آن لذت بردن «ضروری» است (مانند مهمانی). این فقط شما را غمگین تر می کند.
ببینید آیا می توانید دلایلی برای غمگینی خود پیدا کنید، مانند یک تغییر عمده یا از دست دادن بزرگ در زندگی خود. به خودتان اجازه دهید از این بابت ناراحت باشید.
اگر از افسردگی خود خجالت می‌کشید، به یاد داشته باشید که افسردگی بسیار شایع است. از هر پنج زن یک نفر و از هر ده مرد یک نفر در مقطعی از زندگی خود دچار افسردگی می شوند.

نکاتی برای محیط زیست

سعی نکنید "درباره آن صحبت کنید" یا سعی نکنید کسی را که افسرده است شاد کنید. که برعکس عمل می کند.
نصیحت و نصیحت نکنید. درک، همدردی و گوش شنونده از همه مهمتر است.
تماس بگیرید یا به طور منظم مراجعه کنید. این کمک می کند، اگرچه ممکن است بلافاصله پاسخ مثبت دریافت نکنید.
با فرد افسرده کار معمولی انجام دهید، مانند پیاده روی یا خرید. پیشنهاد یا درخواست نکنید، فقط این کار را انجام دهید.
در صورت لزوم نشان دهید که نمی دانید چه بگویید یا چه کاری انجام دهید، اما فرد افسرده همیشه می تواند روی شما حساب کند.
اطلاعات بیشتری در مورد افسردگی پیدا کنید. در کتابخانه، کتابفروشی یا در اینترنت.
اگر کسی انرژی کمی دارد، برای کارهای خانه مانند نظافت و شستن لباس ها کمک کنید.
افسردگی می تواند با طغیان خشم همراه باشد. به یاد داشته باشید که شما "هدف" هستید، زیرا فردی که افسرده است جرأت می کند خود را با شما ابراز کند و احساس امنیت می کند.
اگر برای شما زیاد است، به دنبال حمایت باشید.
افراد افسرده اغلب برای رفتن به پزشک مشکل دارند. آنها هیچ انرژی برای آن ندارند، فکر می کنند که بالاخره نمی توان به آنها کمک کرد یا فکر می کنند که ارزش کمک ندارند. سعی کنید به هر حال فرد را وادار به رفتن کنید. همچنین می توانید پیشنهاد عضویت را بدهید.
اگر کسی در مورد خودکشی صحبت می کند، دریغ نکنید و کمک بگیرید. با GP، PuntP یا – در مواقع اضطراری – با پلیس تماس بگیرید.
درمان افسردگی (http://clinicroya.com/%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%81%d8%b3%d8%b1%d8%af%da%af%db%8c/)