PDA

View Full Version : ازدواج: انتظارات و ناامیدی ها



khonehman
چهارشنبه 17 آبان 1402, 15:48 عصر
ازدواج: انتظارات و ناامیدی ها


شاعر لیتوانیایی یک پیش نیاز مهم برای یک ازدواج شاد را بیان کرد.

بلند مدت، نزدیک، ایجاد و حفظ یک رابطه پرورشی و بالغ در صورت عدم وجود آن بسیار دشوار است تلاشی آگاهانه و هدفمند برای کنار گذاشتن انتظارات و نگاه نکردن به شریک زندگی به عنوان یک شی که باید حدس بزند و نیازها را برآورده کند، چه چیزی را فراهم کند ما کمبود داریم - امنیت، ثبات، صلح، قدردانی، شناخت، انگیزه توسعه، شادی و شادی. گاهی اوقات مرزها آنقدر در هم تنیده می شوند که یکی همسر خود را به طور کامل وقف نیازهای دیگری می کند و از او انتظار دارد همان پاسخ را خواهد داد…
مثل پدر و مادر، مثل بچه ها؟..

انتظارات ما برای همسر، معمولاً از روابط خانوادگی والدین ناشی می شود. مدل رابطه والدین می تواند پایه و اساس خانواده فرزندان شود، اما مهم نیست که والدین چگونه توافق کردند در بین خود، بلکه نوع رابطه آنها با کودک.

بابا بی مهریه یک دختر می تواند آرزو کند و مشتاق توجه یک مرد باشد، دائماً برای او گرسنه باشد. دختر، که پدر متوجه آن نشده و نمی شناسد، حتی یک بزرگسال نیز می تواند منتظر شناخت باشد و قدردانی از سوی یک مرد، بدون نیاز به مبارزه یا احساس ناامیدی ارزشش را ندارد که ارزش خود را ثابت کنی یا سعی کنی به رابطه چیزی بدهی...

اگر یکی از والدین فقط در صورت بروز مشکل جدی، حتی یک فرد بالغ که مایل بود، توجه می شد نزدیکی، می تواند مدام دچار مشکل شود یا به سادگی آسیب پذیری خود را شناسایی کند و ناتوانی، دائماً آنها را ابراز می کند و انتظار دارد از آنها دفاع و محافظت شود. فردی که مستعد افسردگی است ممکن است شریکی را جذب کند که با افسردگی دست و پنجه نرم می کند و خود را از مبارزه کنار می‌کشد: هر دو به هم تبدیل می‌شوند.

مشاوره ازدواج (https://telluss.ir/%d9%87%d9%85%d9%87-%da%86%db%8c%d8%b2-%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)

می توان از کودکان انتقاد کرد تبدیل شدن به همسران بسیار انتقادی - "معلمان" که همه چیز را درست انجام می دهند پرورش و توسعه یک شریک توسعه نیافته و دوباره زن و شوهر به اشیاء یکدیگر تبدیل می شوند.

اگر والدین شکست خوردند برای ایجاد نزدیکی عاطفی، می توانند از نیازهای خود برای ارضای این نیازها استفاده کنند کودکان، آنها را به شرکای روانی-عاطفی تبدیل می کند. بالاخره بچه ها کسانی هستند که که همیشه در دسترس و وابسته هستند، ناتوان از درک آنچه در حال رخ دادن است، مشکل آنها نیست و نباید با آنها برخورد کنند.

من همیشه وقتی تلو تلو خوردن یک بزرگسال می گوید بهترین دوستش کودک است... برای کودک طبیعی و ضروری است داشتن حداقل یک بزرگسال که بتواند به او اعتماد کند و با او صحبت کند، اما روانی-عاطفی در اینجا حمایت نمی تواند یک خیابان دو طرفه باشد. برای بزرگسالان، افراد راضی کننده نیازها، باید بزرگسالان را انتخاب کنید.

اگر مردی نتواند با همسرش رابطه نزدیک برقرار کند، سالم نیست، دختری انتخاب می کند (اگرچه به نوعی راحت است: بالاخره من برای همه چیز یک بچه دوازده ساله هستم کنار آمدن راحت تر از یک زن بالغ است.)

اگر یک زن از شوهرش ناراضی است و نمی تواند با او رابطه نزدیک برقرار کند، به او روی می آورد یک پسر، یک پسر و یک بزرگسال می توانند پسر مادر خوبی باشند که زنان را نشان می دهد نوع توجهی که یک مادر همیشه از شوهرش انتظار داشت اما هرگز از او دریافت نکرد. سعی می کند شوهر بهتری نسبت به پدرش باشد، در بیشتر موارد یک پسر مامان خوب افراد به ظاهر شکننده، آسیب پذیر، اما از درون خواستار و غریب را انتخاب می کند، زنی قدرتمند در ناتوانی خود تلاش برای راضی کردن او و خوشحال کردن او، او خسته، خسته و ناامید می شود زیرا همسرش شاهزاده خانم مسحور او نیست شما نیاز به رهبری و نجات دارید، و او برای همیشه سپاسگزار خواهد بود و مرد خواهد بود پادشاه، حداقل نیمی از پادشاهی را می دهد…
شریک چه کسی؟

مشتری که به تازگی با او در مورد وضعیت او صحبت کرده ایم، می گوید: "ایست کن، صبر کن." می تواند از خود حمایت کند بدون اینکه دائماً تلاش کند آن را به شریک زندگی خود تحمیل کند، -پس اصلا اون شریک واسه من چیه؟.. - سوال خیلی خوبی میپرسه. هر دو بیایید فکر کنیم

یک فرد بالغ قادر است تمام نیازهای خود را به تنهایی برطرف کند.

وقتی مثل بچه های کوچک آرزوی دوست داشته شدن بی قید و شرط دارید (حتی گاهی بالغ ترین افراد آن را می خواهند)، یک شریک مورد نیاز نیست: از این گذشته، این احتمال وجود دارد که خودشان باشند شما نیاز خود را بهتر، سریعتر و دقیق تر تشخیص داده و برآورده خواهید کرد.

اما اگر حداقل برای سفر به سن کافی رسیده اید، یک شریک بسیار مفید خواهد بود. او می تواند چیزهایی را پیشنهاد کند که به ذهنش نمی رسید، معرفی عناصر غافلگیرکننده و ماجراجویی، برهم زدن طرح یا تغییر آن، براندازی آن همه چیز را وارونه جلوه دادن، از معجزه فقط بودن شگفت زده و مسرور شدن: بالاخره خیلی چیزها باید اتفاق می افتاد تا شما اصلاً با هم دوست شوید... با یک شریک بارها سبک تر، شادی های مشترک بیشتر، و گفتگوی بی پایان و نیاز به تغییر، سازگاری با روشی جدید، نه تنها زمان را کوتاه می کند، بلکه عمر را نیز کوتاه می کند تجربه را افزایش می دهد، انعطاف پذیری، گشودگی، خرد برای یادگیری را مجبور می کند ... مشارکت - این نیز کار مشترک، کمک متقابل است، چه با هم و چه جداگانه - به هر نحوی - شما سخت کار می کنید و کاری را انجام می دهید که به تنهایی برای شما غیر ممکن است.

آیا تجربه کرده اید که آرامش عمومی کار متعادل چقدر شیرین است وقتی غروب فرا می رسد؟.. از دیدن کسانی که واقعاً هستند لذت می برم و تحسین می کنم می داند من فقط می توانم آن را حس کنم، اما برای الهام بخشیدن به من کافی است.

و چرا به شرکا نیاز دارید؟.. آیا آنها در خرد زندگی خوب هستند؟ معلمان، آیا آنها فقط کارهایی را انجام می دهند که شما دوست ندارید؟.. آیا شما اغلب یکی از آنها هستید آیا چیزی را میخواهی که میتوانی به خودت بدهی؟..

هر چه بازتر نگاه کنیم، هرچه واضح تر ببینیم که چقدر از همسر و ازدواجمان انتظار داریم، اما آیا واقعاً شوهر/زن باید بدون قید و شرط تشویق، حمایت، الهام بخشد، لطفا، کمک کنید، درک کنید؟.. مراقبت، مراقبت، توجه و خدمات می تواند بدیهی تلقی می شود - "بالاخره، او شوهر/همسر من است". با این حال، وجود دارد جایی که بدیهیات آغاز می شود، گشاده رویی و گفتگو به پایان می رسد.

زمانی که دیگر هیچ انتظاری وجود ندارد و تصورات از اینکه چگونه باید باشد وقتی که قدرت کافی برای باز شدن به آنچه هست و وجود دارد دوست دارم بپذیرم، فقط باقی می ماند:

مشاوره ازدواج (https://telluss.ir/%d9%87%d9%85%d9%87-%da%86%db%8c%d8%b2-%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/)

ممنونم که اصلاً در این دنیا هستی.
این یک معجزه است که ما ملاقات کردیم.
شگفت انگیز است که ما می توانیم رشد کنیم و دوباره هماهنگ شویم…

پس از تشکیل خانواده، همه ما این کار را انجام می دهیم تمایل دارند کمی شبیه به کودکان شوند و به همسر خود به عنوان مادر/پدر نگاه کنند. مجبور هستم آگاه شدن و مدام به خود یادآوری آزادی بزرگسالان در انتخاب و پاسخ به انتخاب شما وقتی خودت و خودت را بشناسی همه چیز خیلی راحت تر است زخم…

با بازپس گیری انتظارات خود و مراقبت صبورانه و صمیمانه از خود و نیازهای واقعی خود، به تدریج قادر خواهیم بود به یک شخص واقعی - مرد یا زنی که یک شی نیست، بلکه یک فرد مجزا، چند وجهی و بالقوه است، واقعاً نزدیکتر شویم و به او عشق بورزیم. شخص بی نهایت و کامل، اما به طور واقع بینانه محدود…