khonehman
دوشنبه 02 بهمن 1402, 16:31 عصر
درباره درمان افسردگی
روان درمانی
در حال حاضر محبوب ترین روش درمان افسردگی ترکیبی از دارودرمانی و روان درمانی است. کندی، لام، نات و تاس (2010) به سه نوع درمان موثر برای بیماران مبتلا به افسردگی اشاره می کنند: شناختی، رفتاری و بین فردی. اغلب، دو روش اول با هم ترکیب می شوند و به عنوان درمان شناختی رفتاری شناخته می شوند که معمولاً دوازده هفته طول می کشد (در موارد پیچیده تر، درمانگر ممکن است آن را تمدید کند).
شناخت درمانی بر تغییر تفکر ناکارآمد تمرکز دارد. موقعیت های استرس زا باعث ایجاد تفکر طرحواره و رفتار خودکار بر اساس الگوهای کدگذاری شده از کودک می شود. افرادی که از افسردگی رنج می برند معمولا از این می ترسند که مورد محبت قرار نگیرند، آسیب ببینند و نتوانند به عزیزانشان اعتماد کنند. علاوه بر این، آنها عزت نفس پایین تری دارند. درمانگران شناختی روی این زمینه ها کار می کنند تا الگوهای منفی تفکر و ادراک خود را تغییر دهند. در طول این درمان، آنچه اهمیت دارد «اینجا و اکنون» است، نه شکستن تجربیات دوران کودکی.
رفتار درمانی همانطور که از نامش پیداست بر رفتار بیمار و تغییر آن تمرکز دارد. افراد مبتلا به افسردگی گریه می کنند، از بی خوابی و حملات اضطراب رنج می برند. در ابتدای درمان، بیماران یاد می گیرند که بر خلق و خوی و فعالیت خود نظارت کنند. آنها کارهایی را که در آن روز انجام دادند و چه احساساتی را در حین انجام آن فعالیتها داشتند، یادداشت میکنند. تکنیکهای درمانی رایج شامل آرامش، متعادل کردن تنفس از طریق تنفس دیافراگمی، و توقف افکار منفی در هنگام حمله اضطراب یا بیخوابی است. تکنیک نوردهی نیز در روند رفتاری محبوب است. این شامل صحبت با یک درمانگر در مورد یک مشکل دردناک انتخاب شده است که با احساسات بزرگ همراه است. پس از اولین جلسات، به طور طبیعی، ممکن است احساس بدتری داشته باشید، زیرا به خاطرات دردناک باز می گردید. با این حال، با گذشت زمان، این خاطرات دیگر باعث درد نمی شوند و احساسات محو می شوند و کمتر بیان می شوند.
درمان بین فردی بر مشکلات بین فردی بیمار، یعنی مشکلات در برقراری ارتباط با خانواده، عزیزان، دوستان، کارفرما و غیره تمرکز دارد. این نوعی "گفتگو درمانی" است. درمانگر روی موضوعات مهم برای افراد مبتلا به افسردگی تمرکز می کند، مانند: سوگواری، تغییر نقش، پرسش از نقش، کمبودهای بین فردی (تنهایی و انزوای اجتماعی). در طول مکالمه، بیمار باید به این سوال پاسخ دهد که چرا تنهاست، چرا دوستانش از او دور شده اند، چرا نمی خواهد مادر فرزندش باشد و غیره. درمانگر در مورد روش های جدید حل تعارضات بین فردی
درمان افسردگی (http://clinicroya.com/%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%81%d8%b3%d8%b1%d8%af%da%af%db%8c/)
اغلب اتفاق میافتد که در اولین ملاقات با یک درمانگر، از فردی که از افسردگی رنج میبرد خواسته میشود که آزمایش بک را تکمیل کند ، که به تعیین خلق و خوی فعلی بیمار و خطر خودکشی کمک میکند. مقیاس افسردگی بک شامل بیست و یک سوال است که هر کدام چهار پاسخ ممکن دارد. هر پاسخ بعدی نشان دهنده افزایش شدت علائم بیماری است. بنابراین امتیاز از صفر به سه افزایش می یابد. بیمار باید آزمایش را در حدود ده دقیقه به تنهایی انجام دهد. سطح افسردگی با جمع کردن امتیازها محاسبه می شود. یکی از تفسیرهای احتمالی این آزمون این است: 0-9 امتیاز – بدون افسردگی. 10-19 امتیاز - افسردگی خفیف. 20-25 امتیاز - افسردگی متوسط. بالاتر از 26 امتیاز - افسردگی شدید.
اولین سوال در مورد حال و هوای فعلی شماست. پاسخ های ممکن عبارتند از: "من غمگین یا افسرده نیستم"؛ "من اغلب احساس غمگینی و افسردگی می کنم"؛ "من دائماً غم و اندوه و افسردگی را تجربه می کنم و نمی توانم خود را از این تجربیات رها کنم"; "من دائماً آنقدر غمگین و ناراحت هستم که غیرقابل تحمل است." این مثال نشان می دهد که نویسنده این آزمون چه خواسته ای داشته است. پاسخ اول ربطی به افسردگی ندارد و پاسخ های بعدی ممکن است به دلیل افسردگی و غم بالای مشخصه این بیماری نشان دهنده آن باشد. پاسخ آخر بالاترین امتیاز را به خود اختصاص می دهد زیرا آنقدر سطح بالایی از غم و اندوه را در بر می گیرد که برای فرد مبتلا به افسردگی "غیرقابل تحمل" است.مرکز مشاوره و روانشناسی (http://honarezendegi.com/)
سوالات بعدی بر اساس این الگو مرتب می شوند. آنها به جنبههایی مربوط میشوند که نشاندهنده افسردگی هستند، مانند: دیدن آینده با رنگهای تیره، سرزنش بیش از حد خود (مثلاً "من همه کارها را اشتباه انجام میدهم")، پشیمانی (اغلب بیاساس)، اعتقاد به اینکه فرد مستحق مجازات است، عدم احساس شادی (مثلاً). من نمی توانم رضایت و لذت را تجربه کنم و همه چیز مرا خسته می کند»)، مشکلات در تصمیم گیری، انجام کار و خستگی در حین فعالیت هایی که قبلاً مشکلی نداشتند. همچنین بسیار مهم است که در مورد شدت افکار خودکشی و هرگونه تلاشی که انجام شده است سؤال کنید.
لازم به ذکر است که مقیاس افسردگی بک به خودی خود یک تشخیص نیست، بلکه تنها یک پیشنهاد برای درمانگر یا روانپزشک در مورد خلق و خوی فعلی بیمار است.
داروهای ضد افسردگی
لهستانی ها به طور فزاینده ای به داروهای ضد افسردگی روی می آورند زیرا افراد بیشتری با افسردگی دست و پنجه نرم می کنند. داده های IMS Health Poland Ltd. نشان می دهد که در سال 2015 بیش از شانزده میلیون بسته داروهای ضد افسردگی به ارزش تقریباً 260 میلیون PLN خریداری کردیم. در مقایسه با سال 2008، فروش بسته های ضد افسردگی 35 درصد افزایش یافته است.
معمولاً اعتقاد بر این است که افسردگی ناشی از عدم تعادل شیمیایی در مغز است، اگرچه هنوز هیچ مطالعه علمی روشنی وجود ندارد که دلایل بروز این بیماری را توضیح دهد. در دهه 1950، اولین داروهای ضد افسردگی وارد بازار شد و امروزه تعداد آنها بیشتر و بیشتر می شود. سه گروه از داروهای ضد افسردگی وجود دارد: مهارکنندههای آنزیم، مهارکنندههای بازجذب و داروهایی که مستقیماً روی گیرندهها اثر میکنند. کشف دو گروه اول پس از مشاهده دقیق بیمارانی که این داروها را برای سایر بیماری ها مانند سل یا اسکیزوفرنی دریافت می کردند، انجام شد. اولین دارو از گروه سوم داروهای ضد افسردگی در طی مطالعات روی حیواناتی کشف شد که دارویی با مکانیسم اثر دارویی متفاوت، اما با خواص رفتاری مشابه دریافت کردند (Kennedy, Lam, Nutt, Thase, 2010). این دسته از داروها در سال های اخیر به لطف اکتشافات علمی مرتبط با شناسایی مهم ترین گیرنده های هدف داروهای ضد افسردگی به طور قابل توجهی توسعه یافته اند. پس آیا داروهای ضد افسردگی موثر هستند؟ سوال سختی است. پزشکان تصور می کنند که آنها برای 70 درصد بیماران موثر هستند. شرکتهای داروسازی پیشنهاد میکنند که میتوانند با موفقیت بیش از 80 درصد از افراد مبتلا به افسردگی را درمان کنند. با این حال، به نظر می رسد واقعیت چندان خوش بینانه نیست.
داروهای ضد افسردگی اعتیادآور نیستند و به طور فزاینده ای بی خطر هستند. عوارض جانبی نادر عبارتند از: تهوع، اختلال عملکرد جنسی، مشکلات گوارشی، خشکی دهان، احتباس ادرار، لرزش عضلات، مشکلات قلبی عروقی، افت فشار خون، سرگیجه، تاری دید، یبوست، سندرم تاکی کاردی سینوس، اختلالات حافظه، خواب آلودگی بیش از حد، افزایش وزن ، تحریک روانی حرکتی، روان پریشی و غیره (بولدن-واتسون، ریچلسون، 1993، پس از: کندی، لام، نات، تاس، 2010). خطرناک به نظر می رسد، اما خوشبختانه عوارض جانبی فوق نادر است.
بهتر است از یک متخصص در مورد اثرات هر دارو سوال کنید. شما همچنین می توانید در مورد آن به صورت رایگان در اینترنت مطالعه کنید، به عنوان مثال با استفاده از وب سایت معتبر طب عملی: www.mp.pl/empendium/leki/
الکتروشوک
هنگامی که بیماران از طریق دارو یا درمان کمکی نمیکنند، همچنان میتوانند با درمان تشنج الکتریکی (اغلب در مورد افسردگی شدید) درمان شوند. اثربخشی آنها بین 70-90٪ است. تحقیقات نشان می دهد که آنها موثرترین روش بیولوژیکی برای درمان افسردگی هستند - به ویژه در میان زنان باردار و سالمندان. این درمان باعث تحریک عمل دوپامین، نورآدرنالین و سروتونین، انتقال دهنده های عصبی مرتبط با افسردگی می شود. در لهستان - بر خلاف ایالات متحده یا کشورهای اسکاندیناوی - این روش برای درمان افسردگی هنوز به ندرت استفاده می شود.
کلمه "الکتروشوک" باعث ایجاد لرز در ستون فقرات بسیاری از مردم می شود. آسیب زیادی به این روش موثر وارد کرد فیلم One Flew Over the Cuckoo's Nest . نقش عالی جک نیکلسون مورد استقبال تماشاگران قرار گرفته است. همدردی با این بازیگر و نگرانی از سرنوشت او در فیلم با ترس وحشتناک از شوک الکتریکی همراه است. الکتروشوک درمانی قبلاً ترسناک بود زیرا بدون بیهوشی و بدون شل شدن عضلات انجام می شد. امروزه هر دوی این عناصر استاندارد هستند.
دانشمندان کندی، لام، نات و تاسه می گویند الکتروشوک درمانی بی خطر است. پزشکان حتی در زنان باردار از آنها با موفقیت استفاده می کنند. خطر مرگ ناشی از این روش مشابه خطر مرتبط با بیهوشی عمومی است. 0.2 در صد هزار درمان است. علاوه بر این، الکتروشوک درمانی کاملاً بدون درد است. تحت بیهوشی عمومی و پس از تجویز شل کننده های عضلانی انجام می شود. بیمار تقریباً 10 دقیقه به خواب می رود. در مورد افسردگی عمیق، درمان دو یا سه بار در هفته و در مجموع شش تا بیست تکرار انجام می شود.
در کتاب افسردگی کندی ، لام، نات و تاس به تحقیقاتی اشاره می کنند که نشان می دهد الکتروشوک درمانی در افراد مسن بهتر از افراد میانسال موثر است. با درمان با الکتروشوک دو طرفه، 80 درصد از بیماران مبتلا به افسردگی شدید بهبودی پایدار را تجربه کردند و میزان بهبودی 75 درصد بود.
البته ممکن است پس از درمان الکتروشوک عوارضی مانند: اختلالات حافظه، آسیب های اسکلتی- عضلانی و دندانی، سوختگی های سطحی پوست، حالت تهوع، درد عضلانی و سردرد ایجاد شود. به طور معمول، بیشتر این علائم در عرض بیست و چهار ساعت پس از عمل ناپدید می شوند. یک منع مطلق برای درمان تشنج الکتریکی افزایش فشار داخل جمجمه است.
درمان افسردگی (http://clinicroya.com/%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%81%d8%b3%d8%b1%d8%af%da%af%db%8c/)
روان درمانی
در حال حاضر محبوب ترین روش درمان افسردگی ترکیبی از دارودرمانی و روان درمانی است. کندی، لام، نات و تاس (2010) به سه نوع درمان موثر برای بیماران مبتلا به افسردگی اشاره می کنند: شناختی، رفتاری و بین فردی. اغلب، دو روش اول با هم ترکیب می شوند و به عنوان درمان شناختی رفتاری شناخته می شوند که معمولاً دوازده هفته طول می کشد (در موارد پیچیده تر، درمانگر ممکن است آن را تمدید کند).
شناخت درمانی بر تغییر تفکر ناکارآمد تمرکز دارد. موقعیت های استرس زا باعث ایجاد تفکر طرحواره و رفتار خودکار بر اساس الگوهای کدگذاری شده از کودک می شود. افرادی که از افسردگی رنج می برند معمولا از این می ترسند که مورد محبت قرار نگیرند، آسیب ببینند و نتوانند به عزیزانشان اعتماد کنند. علاوه بر این، آنها عزت نفس پایین تری دارند. درمانگران شناختی روی این زمینه ها کار می کنند تا الگوهای منفی تفکر و ادراک خود را تغییر دهند. در طول این درمان، آنچه اهمیت دارد «اینجا و اکنون» است، نه شکستن تجربیات دوران کودکی.
رفتار درمانی همانطور که از نامش پیداست بر رفتار بیمار و تغییر آن تمرکز دارد. افراد مبتلا به افسردگی گریه می کنند، از بی خوابی و حملات اضطراب رنج می برند. در ابتدای درمان، بیماران یاد می گیرند که بر خلق و خوی و فعالیت خود نظارت کنند. آنها کارهایی را که در آن روز انجام دادند و چه احساساتی را در حین انجام آن فعالیتها داشتند، یادداشت میکنند. تکنیکهای درمانی رایج شامل آرامش، متعادل کردن تنفس از طریق تنفس دیافراگمی، و توقف افکار منفی در هنگام حمله اضطراب یا بیخوابی است. تکنیک نوردهی نیز در روند رفتاری محبوب است. این شامل صحبت با یک درمانگر در مورد یک مشکل دردناک انتخاب شده است که با احساسات بزرگ همراه است. پس از اولین جلسات، به طور طبیعی، ممکن است احساس بدتری داشته باشید، زیرا به خاطرات دردناک باز می گردید. با این حال، با گذشت زمان، این خاطرات دیگر باعث درد نمی شوند و احساسات محو می شوند و کمتر بیان می شوند.
درمان بین فردی بر مشکلات بین فردی بیمار، یعنی مشکلات در برقراری ارتباط با خانواده، عزیزان، دوستان، کارفرما و غیره تمرکز دارد. این نوعی "گفتگو درمانی" است. درمانگر روی موضوعات مهم برای افراد مبتلا به افسردگی تمرکز می کند، مانند: سوگواری، تغییر نقش، پرسش از نقش، کمبودهای بین فردی (تنهایی و انزوای اجتماعی). در طول مکالمه، بیمار باید به این سوال پاسخ دهد که چرا تنهاست، چرا دوستانش از او دور شده اند، چرا نمی خواهد مادر فرزندش باشد و غیره. درمانگر در مورد روش های جدید حل تعارضات بین فردی
درمان افسردگی (http://clinicroya.com/%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%81%d8%b3%d8%b1%d8%af%da%af%db%8c/)
اغلب اتفاق میافتد که در اولین ملاقات با یک درمانگر، از فردی که از افسردگی رنج میبرد خواسته میشود که آزمایش بک را تکمیل کند ، که به تعیین خلق و خوی فعلی بیمار و خطر خودکشی کمک میکند. مقیاس افسردگی بک شامل بیست و یک سوال است که هر کدام چهار پاسخ ممکن دارد. هر پاسخ بعدی نشان دهنده افزایش شدت علائم بیماری است. بنابراین امتیاز از صفر به سه افزایش می یابد. بیمار باید آزمایش را در حدود ده دقیقه به تنهایی انجام دهد. سطح افسردگی با جمع کردن امتیازها محاسبه می شود. یکی از تفسیرهای احتمالی این آزمون این است: 0-9 امتیاز – بدون افسردگی. 10-19 امتیاز - افسردگی خفیف. 20-25 امتیاز - افسردگی متوسط. بالاتر از 26 امتیاز - افسردگی شدید.
اولین سوال در مورد حال و هوای فعلی شماست. پاسخ های ممکن عبارتند از: "من غمگین یا افسرده نیستم"؛ "من اغلب احساس غمگینی و افسردگی می کنم"؛ "من دائماً غم و اندوه و افسردگی را تجربه می کنم و نمی توانم خود را از این تجربیات رها کنم"; "من دائماً آنقدر غمگین و ناراحت هستم که غیرقابل تحمل است." این مثال نشان می دهد که نویسنده این آزمون چه خواسته ای داشته است. پاسخ اول ربطی به افسردگی ندارد و پاسخ های بعدی ممکن است به دلیل افسردگی و غم بالای مشخصه این بیماری نشان دهنده آن باشد. پاسخ آخر بالاترین امتیاز را به خود اختصاص می دهد زیرا آنقدر سطح بالایی از غم و اندوه را در بر می گیرد که برای فرد مبتلا به افسردگی "غیرقابل تحمل" است.مرکز مشاوره و روانشناسی (http://honarezendegi.com/)
سوالات بعدی بر اساس این الگو مرتب می شوند. آنها به جنبههایی مربوط میشوند که نشاندهنده افسردگی هستند، مانند: دیدن آینده با رنگهای تیره، سرزنش بیش از حد خود (مثلاً "من همه کارها را اشتباه انجام میدهم")، پشیمانی (اغلب بیاساس)، اعتقاد به اینکه فرد مستحق مجازات است، عدم احساس شادی (مثلاً). من نمی توانم رضایت و لذت را تجربه کنم و همه چیز مرا خسته می کند»)، مشکلات در تصمیم گیری، انجام کار و خستگی در حین فعالیت هایی که قبلاً مشکلی نداشتند. همچنین بسیار مهم است که در مورد شدت افکار خودکشی و هرگونه تلاشی که انجام شده است سؤال کنید.
لازم به ذکر است که مقیاس افسردگی بک به خودی خود یک تشخیص نیست، بلکه تنها یک پیشنهاد برای درمانگر یا روانپزشک در مورد خلق و خوی فعلی بیمار است.
داروهای ضد افسردگی
لهستانی ها به طور فزاینده ای به داروهای ضد افسردگی روی می آورند زیرا افراد بیشتری با افسردگی دست و پنجه نرم می کنند. داده های IMS Health Poland Ltd. نشان می دهد که در سال 2015 بیش از شانزده میلیون بسته داروهای ضد افسردگی به ارزش تقریباً 260 میلیون PLN خریداری کردیم. در مقایسه با سال 2008، فروش بسته های ضد افسردگی 35 درصد افزایش یافته است.
معمولاً اعتقاد بر این است که افسردگی ناشی از عدم تعادل شیمیایی در مغز است، اگرچه هنوز هیچ مطالعه علمی روشنی وجود ندارد که دلایل بروز این بیماری را توضیح دهد. در دهه 1950، اولین داروهای ضد افسردگی وارد بازار شد و امروزه تعداد آنها بیشتر و بیشتر می شود. سه گروه از داروهای ضد افسردگی وجود دارد: مهارکنندههای آنزیم، مهارکنندههای بازجذب و داروهایی که مستقیماً روی گیرندهها اثر میکنند. کشف دو گروه اول پس از مشاهده دقیق بیمارانی که این داروها را برای سایر بیماری ها مانند سل یا اسکیزوفرنی دریافت می کردند، انجام شد. اولین دارو از گروه سوم داروهای ضد افسردگی در طی مطالعات روی حیواناتی کشف شد که دارویی با مکانیسم اثر دارویی متفاوت، اما با خواص رفتاری مشابه دریافت کردند (Kennedy, Lam, Nutt, Thase, 2010). این دسته از داروها در سال های اخیر به لطف اکتشافات علمی مرتبط با شناسایی مهم ترین گیرنده های هدف داروهای ضد افسردگی به طور قابل توجهی توسعه یافته اند. پس آیا داروهای ضد افسردگی موثر هستند؟ سوال سختی است. پزشکان تصور می کنند که آنها برای 70 درصد بیماران موثر هستند. شرکتهای داروسازی پیشنهاد میکنند که میتوانند با موفقیت بیش از 80 درصد از افراد مبتلا به افسردگی را درمان کنند. با این حال، به نظر می رسد واقعیت چندان خوش بینانه نیست.
داروهای ضد افسردگی اعتیادآور نیستند و به طور فزاینده ای بی خطر هستند. عوارض جانبی نادر عبارتند از: تهوع، اختلال عملکرد جنسی، مشکلات گوارشی، خشکی دهان، احتباس ادرار، لرزش عضلات، مشکلات قلبی عروقی، افت فشار خون، سرگیجه، تاری دید، یبوست، سندرم تاکی کاردی سینوس، اختلالات حافظه، خواب آلودگی بیش از حد، افزایش وزن ، تحریک روانی حرکتی، روان پریشی و غیره (بولدن-واتسون، ریچلسون، 1993، پس از: کندی، لام، نات، تاس، 2010). خطرناک به نظر می رسد، اما خوشبختانه عوارض جانبی فوق نادر است.
بهتر است از یک متخصص در مورد اثرات هر دارو سوال کنید. شما همچنین می توانید در مورد آن به صورت رایگان در اینترنت مطالعه کنید، به عنوان مثال با استفاده از وب سایت معتبر طب عملی: www.mp.pl/empendium/leki/
الکتروشوک
هنگامی که بیماران از طریق دارو یا درمان کمکی نمیکنند، همچنان میتوانند با درمان تشنج الکتریکی (اغلب در مورد افسردگی شدید) درمان شوند. اثربخشی آنها بین 70-90٪ است. تحقیقات نشان می دهد که آنها موثرترین روش بیولوژیکی برای درمان افسردگی هستند - به ویژه در میان زنان باردار و سالمندان. این درمان باعث تحریک عمل دوپامین، نورآدرنالین و سروتونین، انتقال دهنده های عصبی مرتبط با افسردگی می شود. در لهستان - بر خلاف ایالات متحده یا کشورهای اسکاندیناوی - این روش برای درمان افسردگی هنوز به ندرت استفاده می شود.
کلمه "الکتروشوک" باعث ایجاد لرز در ستون فقرات بسیاری از مردم می شود. آسیب زیادی به این روش موثر وارد کرد فیلم One Flew Over the Cuckoo's Nest . نقش عالی جک نیکلسون مورد استقبال تماشاگران قرار گرفته است. همدردی با این بازیگر و نگرانی از سرنوشت او در فیلم با ترس وحشتناک از شوک الکتریکی همراه است. الکتروشوک درمانی قبلاً ترسناک بود زیرا بدون بیهوشی و بدون شل شدن عضلات انجام می شد. امروزه هر دوی این عناصر استاندارد هستند.
دانشمندان کندی، لام، نات و تاسه می گویند الکتروشوک درمانی بی خطر است. پزشکان حتی در زنان باردار از آنها با موفقیت استفاده می کنند. خطر مرگ ناشی از این روش مشابه خطر مرتبط با بیهوشی عمومی است. 0.2 در صد هزار درمان است. علاوه بر این، الکتروشوک درمانی کاملاً بدون درد است. تحت بیهوشی عمومی و پس از تجویز شل کننده های عضلانی انجام می شود. بیمار تقریباً 10 دقیقه به خواب می رود. در مورد افسردگی عمیق، درمان دو یا سه بار در هفته و در مجموع شش تا بیست تکرار انجام می شود.
در کتاب افسردگی کندی ، لام، نات و تاس به تحقیقاتی اشاره می کنند که نشان می دهد الکتروشوک درمانی در افراد مسن بهتر از افراد میانسال موثر است. با درمان با الکتروشوک دو طرفه، 80 درصد از بیماران مبتلا به افسردگی شدید بهبودی پایدار را تجربه کردند و میزان بهبودی 75 درصد بود.
البته ممکن است پس از درمان الکتروشوک عوارضی مانند: اختلالات حافظه، آسیب های اسکلتی- عضلانی و دندانی، سوختگی های سطحی پوست، حالت تهوع، درد عضلانی و سردرد ایجاد شود. به طور معمول، بیشتر این علائم در عرض بیست و چهار ساعت پس از عمل ناپدید می شوند. یک منع مطلق برای درمان تشنج الکتریکی افزایش فشار داخل جمجمه است.
درمان افسردگی (http://clinicroya.com/%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%81%d8%b3%d8%b1%d8%af%da%af%db%8c/)