View Full Version : حق انتقاد
Mahyaa
شنبه 02 دی 1385, 08:08 صبح
سلام به همه .
تازگیها شاهد چیزهای خوبی در این فروم نیستیم . این برای همه اونهایی که واقع فکر میکنند اینجا از بهترینها هستش نگران کننده است . من این مطلب رو برای اینجا (برنامه نویس) نوشتم چون بهش علاقه دارم .
گاهی اعتراض هایی نسبت به برنامه نویس میشه که البته همه اونها بجا نیست ولی به نظر ادمینها که مسئولیت اداره اینجا رو دارند ، کمی تغییر در سیاست و شاید قوانین ، بهتر نیست ؟
اینکه مثلا یک روز حامد جلیلی میاد و یک تاپیک اعتراضی میزنه ، درسته که لحنش بد بوده اما از همون عنوانش هم میشه فهمید که به اینجا علاقه داشته و شاید علت عصبانیت او محروم شدن از این فروم بوده (به خاطر مشکلاتی که اون موقع با سرور داشتیم) .
تا حالا چندین بار توی تاپیک های مختلف ، این رو مطرح کردیم (هم کاربرها و هم ادمینها) که برنامه نویس سایت آقای کرامتی یا سایت شخص خاص دیگه ای نیست . پس من (به عنوان یک کاربر) هم باید سعی کنم کمک کنم به بهتر شدنش (با فعالیت مثبت) هم باید این اجازه را داشته باشم که به گاهی نسبت به اونچه که فکر میکنم درست نیست ، اعتراض کنم!
اینکه گاهی به اعتراض بعضی از کاربرها اینطور پاسخ داده میشه که شما دارید مجانی ، از امکانات اینجا استفاده میکنید ، نتیجه ای جز دلسرد شدن اون کاربر نداره .
امروز دیدم زیر عنوان یکی از کابرهای فعال و خوب اینجا , عنوان " اخراج شده " خورده . قصدم طرفداری کردن از کسی نیست . اما معتقدم که این شیوه درست برخورد با کابران معترض نیست .
نمی دونم شاید همین تاپیک هم حذف بشه و هیچکس غیر از خود ادمینها اون رو نخونه . به هر حال من قصدم کمک به رونق بیشتر اینجاست . اینجا نه به عنوان سایت شما . جایی که من بهش علاقه مندم و حیفم میاد که ازش استفاده نکنم .
امیدوارم حرفم اثر مثبت داشته باشه .
mzjahromi
شنبه 02 دی 1385, 08:13 صبح
شاید در خیلی از موارد حق با شما باشه
ولی مطمئن باشید اخراج هیچ دلیل شخصی یا ساده ای نداره.
معمولا اختلال = اخراج
مهدی کرامتی
شنبه 02 دی 1385, 08:24 صبح
خیلی وقتها شما از آنچه که پشت پرده اتفاق میافتند خبردار نمی شوید.
خیلی ها در جوامع آنلاین خودشون رو پشت یک آی دی پنهان می کنند و احساس می کنند حالا که چهره شون دیده نمیشه فرصت خوبیه تا هر جور عقده ای که دارند خالی کنند.
چیزی که شخصیت فرد رو در چشم دیگران تشکیل میده مجموعه رفتارها و عادتهای اون فرده.
اینجا ما بطور عادی وقت کم داریم، چه برسه به رسیدگی به عقده های فردی اعضا. بنابراین وقتی یک نفر شروع به شلوغ بازی از نوعی که ذکر شد میکنه، اون فرد رو به دلایل کاملا منطقی از دسترسی به اینجا محروم میکنیم.
کار ما اینجا قرار بوده تبادل اطلاعات علمی و جهت دادن به مسیر فکری اونهایی باشه که میخوان قدم تو جا پای ما بگذارند و از تجربه ما استفاده کنند، اما این روزها شدیم مثل یه جور تیم پلیسی که قراره 33 هزار عضو رو مدیریت کنه. هر چقدر وقت با ارزش این تیم به جهت تلاش برای برقراری نظم و آرامش بیشتر گرفته بشه خروجی علمی کمتری از اونها دیده میشه.
نمی دونم چرا ما ایرانی ها کمتر میتونیم رفتار حرفه ای از خودمون نشون بدیم.
جماعتی که منتظر نشسته اید تا یک جرقه بیافته و شما با شلوغ کردن خودتون و دیگران رو سرگرم کنید، قبل از اینکه اقدام به چنین عملی کنید یه نگاه به دور و برتون بندازید و به این فکر کنید که کجا هستید، در یک محیط علمی و تبادل نظر، یا سر کوچه تو محل مربوطه.
Mahyaa
شنبه 02 دی 1385, 08:42 صبح
آقای DelphiAssistant ، من سعی کردم بین اعضا و تیم 20 نفره ، هیچ دیواری نبینم .
اینکه من (یک کاربر معمولی) اعتراضی میکنم و از مسائل پشت پرده هم خبر ندارم (واقعا هم ندارم) ، نشون میده که من به یک جریانی انتقاد دارم . اینکه این انتقاد وارد هست یا نیست ، با جوابی که به من داده میشه مشخص میشه .
بنابراین وقتی یک نفر شروع به شلوغ بازی از نوعی که ذکر شد میکنه، خیلی راحت اون فرد رو از دسترسی به اینجا محروم میکنیم.
بحث من هم همین هست !
این (از نظر من) ، مشکل رو حل نمیکنه . بلکه فقط ظاهر قضیه رو اصلاح میکنه و چه بسا ممکنه حس خوبی رو برای کاربرهای دیگه ، ایجاد نکنه .
کار ما اینجا قرار بوده تبادل اطلاعات علمی و جهت دادن به مسیر فکری اونهایی باشه که میخوان قدم تو جا پای ما بگذارند و از تجربه ما استفاده کنند
دقیقا همینطوره ! من که اینجا انتقاد میکنم ، قصدم اینه که اون بستری رو که خود شما و بقیه دوستان فراهم کردید تا برای تبادل علمی استفاده بشه ، برای همیشه داشته باشیمش .
Identifier
شنبه 02 دی 1385, 09:03 صبح
اینکه من (یک کاربر معمولی) اعتراضی میکنم و از مسائل پشت پرده هم خبر ندارم (واقعا هم ندارم) ، نشون میده که من به یک جریانی انتقاد دارم . اینکه این انتقاد وارد هست یا نیست ، با جوابی که به من داده میشه مشخص میشه .@Mahya
صحبت های شما به جا و صحیح است !
اما متاسفانه مسئله ای که بسیاری از منتقدان به آن هیچ گونه توجه ای ندارند نحوه انتقاد کردن است. همیشه پیشنهادات و انتقاداتی که صحیح مطرح شده اند مورد بررسی قرار گرفته و اقدامات لازم انجام شده است. اما همانطور که خودتان شاهد هستید اکثر منتقدان به علت عدم مطرح کردن صحبح انتقاد خود, سایت را با تشنج روبرو می کنند.
متاسفانه هیچ یک از منتقدان به این توجه نمیکنند کسانی همانند مهدی کرامتی وقت زیادی از زندگی خود را گرفته و صرف نگهداری طاقت فرسای و پر دغدغه این سایت می نمایند؛ و در این شرایط واقعاً انتقاد هایی با لحن های نامناسب و متشنج کننده جای هیچ گونه بررسی و اقدامی را ندارد.
@Mahya عزیز انتقاد خودتون را با سایر انتقاد ها بررسی کنید ببینید واقعاً چرا به انتقاد شما بدور از تعصب و در عین ارامش پاسخ داده میشه؟
Mahyaa
شنبه 02 دی 1385, 09:24 صبح
همینکه توجه کردید ، ممنونم .
قصد من حقیقتا ایجاد جو متشنج نبود . کسی که چنین تلاشی میکنه نمیتونه مدعی باشه که داره انتقاد میکنه !!
فقط یک انتقاد بود که امیدوارم سازنده بوده باشد .
ممنونم :)
ghabil
یک شنبه 03 دی 1385, 01:50 صبح
خیلی وقتها شما از آنچه که پشت پرده اتفاق میافتند خبردار نمی شوید.
خیلی ها در جوامع آنلاین خودشون رو پشت یک آی دی پنهان می کنند و احساس می کنند حالا که چهره شون دیده نمیشه فرصت خوبیه تا هر جور عقده ای که دارند خالی کنند.
جماعتی که منتظر نشسته اید تا یک جرقه بیافته و شما با شلوغ کردن خودتون و دیگران رو سرگرم کنید، قبل از اینکه اقدام به چنین عملی کنید یه نگاه به دور و برتون بندازید و به این فکر کنید که کجا هستید، در یک محیط علمی و تبادل نظر، یا سر کوچه تو محل مربوطه.
حتما به NewsGroup های مختلف تخصصی کامپیوتر سری زدین ، نمیدونم 33 هزار تا عضو دارند یا نه ولی هیچ وقت اینجور مشکلاتی که اینجا پیش میاد اونجا پیش نمیاد، یا خیلی به ندرت پیش میاد ، اونهم فوقش یک Cross Post هست یا اینکه مطلب نامربوطی به عنوان انجمن یا دیگ در بدترین حالت اختلاف نظر دو نفر ، اما هیچ وقت این مسائل به تشنج به قول شما کشیده نمیشند.
اما اینجا به قول خودتون همش تیم پلیسی میخواد که مواظب باشند.
حالا چرا ؟ حتما دلایل زیادی داره ، اما بنظر من یکی از دلایلش اینه که شرایط و شاید مدیریت سایت خودش عامل تحریک کننده هست.
نمیخوام داستان تعریف بکنم اما فارق از اینکه اینجا داره چه اتفاقاتی میفته الان دوتا دیگاه نسبت به نحوه مدیریت یک جامعه مجازی و اصولا اداره اینترنت هست : یکی معتقد به جریان آزاد اطلاعات (آزادی بیان سابق) دومی هم معتقد به آزادی کنترل شده هست :
مخلص: اعتقاد داشتن به آزادی کنترل شده ، یعنی همین فیلترینگی که روی اینترنت ما هست ، هرچند که شاید بنظر خیلی از ما بستن سایت یک روزنامه میانه رو یا بستن سایتی که هاست مجانی بسیاری از وبسایتها هست ولی بخاطر تعداد معدود سایت غیراخلاقی کلش فیلتر میشه ، بسیار عجیب و غیرقابل تحمل هست، اما هستند کسانی که واقعا اعتقاد دارند که اون روزنامه خطرناک هست و این اعتقادشون با توجه با باورها و عقایدشون کاملا توجیح پذیر هست. این تفاوت عقاید فارق از دیکتاتور بودن و خودرای بودن و این حرفها همه جا هست و همه هم خودشون را صاحب رای و صاحب نظر میدونند. نتیجه این دیدگاه این میشه که افرادی که محکوم به تبعیت از عقایدی میشند که بهشون اعتقاد ندارند و بهشون هم فرصت اظهار نظر کردن داده نمیشه ، مجبور میشند از روشی غیر متعارفتر برای عقایدشون استفاده کنند (مثلا استفاده از پرکسی یا شاید بعضی از همون مسائل پشت پرده) و اونوقت هست که دیگه عصیانگر هم میشند. و اونقوت هست که کسانی که مرزها رو تحمیل کردند شروع میکنند افراد عصیانگر رو به باد توهین گرفتن ، حالا یکنفر به کسی که برای نشون دادن اعتراضش سنگ پرت میکنه میگه اراذل اوباش یکی هم مثل شما میگه عقده ای !
من نمیگم پرت کردن سنگ حرکت اوباشانه ای نیست ؛ اما باید بررسی بشه چرا کار به اینجا کشیده ، چرا یک نفر که با هدف دسترسی به اطلاعات برنامه نویسی به اینجا اومده باید کارش رو با دعوا و توهین تموم بکنه ؟ چون عقده ایه ؟! من فکر نیمکنم ، چرا از این عقده ایها تو نیوزگروپهایی که تیم پلیسی ندارند که مواظبشون باشند پیش نمیاد؟
لطفا سوءبرداشت نشه ، نمیخوام بگم اینجا رو باید ول کرد که هرکی هرکاری میخواد بکنه ، اما تابحال ندیدم تو نیوزگروپها یک کاربر اشتباهی رو بکنه و کاربر دیگه ای بیاد و در کمال سادگی بهش توضیح بده که مثلا CrosPost نکن و کاربر خاطی خطاش رو تکرار بکنه یا مثلا هرعکس العمل بدی نشون بده ، اما اینجا یکی میاد نوشتش رو ادیت میکنه امضا میکنه ، یکی میاد پاک میکنه دلیلش رو میزنه Contentless!!!! یکی هم میاد اخطار میده ، اینا یعنی تحریک کردن افرادی که برعکس نظر شما که میگین عقده ای من میگم افرادی که سرشون به تنشون می ارزه ولی حالا شاید اشتباه کرده باشند و تحمل همچین اهانتهایی براشون سخت هست از این هم گذشته به هر حال شما حق ندارید دیگران رو که به قول خودتون باهاشون اختلاف پیدا کردید و بعد هم دسترسیشون رو بستین رو مورد توهین قرار بدین ، من واقعا نیمدونم این افراد که باهاشون به مشکل خوردید کی هستند و چه کردند اما باور دارم که اگر باهاشون برخورد از نوع "شما که نمیفهمید" نشده بود و باور داشتیم که اونها هم میفهمند اینجا سر کوچش نیست اونوقت میشد بجای اخطار و مدیر بازی با یک تذکر دوستانه مشکل رو حل کرد.
نمیخوام مثل کسایی باشم که کنار گود نشستن و میگن لنگش کن ، و ادعا هم نمیکنم اگر من بودم بهتر از این میتونستم کاری بکنم اما به دید یک شخص ثالث اینکه سایتی 33 هزار تا عضو داشته باشه ، که تولید کانتنتش رو هم براش مجانی انجام بدن اون هم در سطح نسبتا بالا و قابل توجه و اگر اشتباه نکنم فقط هزینه هاست داشته باشه و بعد همیشه مشکل مالیش همراهش یاشه یکمی عجیب هست. به عنوان یک پیشنهاد شاید بد نباشه این قدر که تیم مدیریتی اینجا وقت برای تمیز نگه داشتن اینجا صرف میکنه رو صرف پیدا کردن راهکارهای بهتری برای درآمد زایی بکنند.
حرفم رو با کلام یکی از اساتیدم تموم میکنم که میگفت ابتذال (به معنی همسو نبودن بخشی از نیروهای یک جامعه با بقیه جامعه) لازمه لاینفک هر اجتماع سالمیه.
Inprise
یک شنبه 03 دی 1385, 09:25 صبح
حرفم رو با کلام یکی از اساتیدم تموم میکنم که میگفت ابتذال (به معنی همسو نبودن بخشی از نیروهای یک جامعه با بقیه جامعه) لازمه لاینفک هر اجتماع سالمیتصور غلطی که باعث شده تو مبتنی بر نظر اساتیدت ، اینجا و هر جائی مانند اینجا رو با قوانین اجتماعی-سیاسی تحلیل کنی ، دقیقا مشابه همان تصور غلطی است که باعث میشه جوامع اینترنتی ایرانی ، عموما" مبتذل ، سطحی ، تا حد زیادی غیر فنی ، و مملو از مطالب فاقد ارزش و فایده باشه .
جوامع "عمومی" ، یا جوامعی که به نوعی در اختیار اعضاء جامعه قرار میگیرند ، به دلیل حقوق عام افراد ، مانند یک شهر یا کشور ، در کنار قوانین عمومی شان ، یک مشخصه منحصر به فرد هم دارند و آن این هست که یک حق عمومی ، مثل حق زندگی کردن ، باعث ارتباط فرد و جامعه شده است . به عنوان مثال یک ایرانی ، به این دلیل که حق دارد زندگی کند ، میتواند با رعایت قوانین جامعهء دولت اونتاریو ، به کانادا مهاجرت کند ، از این دولت محلی اجازه بگیرد ، برای زندگی و تحصیل و کار و غیره . این روند نرمال عضویت و ورود به یک جامعه عمومی است
اما جوامعی هستند که ، علت عضویت افراد در آنها ، یک حق عمومی نیست . من در منزلم ، یک فیلم خصوصی نمایش میدهم ، و از دوستان نزدیک و قابل اعتمادم دعوت میکنم . همسایه ، دوستان دعوت نشده ، علاقه مندان به سینما ، پسر کارگردان فیلم یا دختر رئیس جمهور ، حق حضور در این جامعه را ندارند ، چون این جامعه بر اساس حق عمومی ای متعلق به همه ، یا قشری خاص ایجاد نشده ، و یک جامعهء خاص با تعاریف روشن ، و محدود ، و با انگیزه ای مشخص و روشن ، با قراردادهائی کاملا" تعریف شده ، و بر اساس و با محوریت فرد یا افرادی است که معرفی کنندهء اون جامعه هستند .
عدم رشد و بلوغ اجتماعی ، در کشورهائی نظیر کشور ما که مردم ، عموما" با داده های هدایت شده ، بیشتر ار هر چیز ، فقط تائید کننده های مفیدی برای هدایت کنندگان اطلاعات بوده اند ، متاسفانه باعث شده ، عدم تفاوت جوامع عمومی و غیر عمومی ، و نحوهء برخورد صحیح با هر کدام ، به بخشی از سیستم ادراک انسانها تبدیل نشود ؛
به عنوان مثال ، یک نفر وارد یک اجتماع اینترنتی میشود ، و در بدو امر ، شروع میکند به نوشتن هر چیزی که دلش میخواد ، به هر سبکی که دلش میخواد ، و با هر ادبیاتی که دلش میخواد . وقتی مدیران و گردانندگان آن جامعه مطالبش را حذف یا ویرایش میکنند ، عموما" اولین چیزی که مینویسد ، مطلبی در بارهء "دموکراسی" یا "حق انتقاد" یا "آزادی بیان" و امثال آنهاست ؛ این الگوی ساده ، نشان دهندهء همان تصور غلطی است که در موردش صحبت میکنم .
دموکراسی ، به معنای غلبهء تصمیم اکثریت ؛ حق انتقاد به معنای به "حق" به چالش کشیدن رفتار دیگران ، و آزادی بیان به معنای عدم محدودیت بیان ، همگی مفاهیمی مربوط به جوامع عمومی هستند ، یعنی جوامعی که عضویت انسانها در آنها از یک حق طبیعی نشات گرفته است که آن حق طبیعی مولد سایر حقوق است . انتقاد کردن زمانی به یک "حق" تبدیل میشود که پیشتر از آن ، "حق" بزرگتر و سطح بالاتری ، برای توجیه حقوق سطح پائین تر وجود داشته باشد ، "حق" انتقاد ناگهان بوجود نمی آید ؛ و دقیقا به همین ترتیب ، دموکراسی ، و غلبه نظر اکثریت زمانی قابل تعریف است که حقوق سطح بالاتری مثل حق شهروندی ، حق برابری ، حق زندگی و حق مالکیت بر اموال عمومی ، ( که در طول حقی مانند حق شهروندی هستند ، که یک حق عمومی است ) قابل تعریف هست و الی آخر . پس زمانی که حق شهروندی وجود نداشته باشد ، بسادگی ، کلمهء دموکراسی قابل تعریف نیست ، و زمانی که "حق" عمومی سطح بالاتری وجود نداشته باشد - مثلا حق زندگی - "حق" انتقاد قابل تعریف نیست .
جوامع خصوصی ، بر اساس تعریف ، و فقط بر اساس تعریف ، تشکیل میشوند ، و نه مبتنی بر یک حق عمومی . جوامع تشکیل میشوند چون انسانها حق زندگی دارند ، اما یک فروم اینترنتی راه نمیفتد به دلیلی مشابه ، یا یک کلوپ خصوصی تاسیس نمیشود ، فقط به این دلیل که انسانها حق شهروندی دارند . جوامع خصوصی ، بر اساس تعریف ، و برای رسیدن به هدف یا اهدافی روشن و تعریف شده ، در چهارچوب منافعی مفروض ایجاد میشوند . در یک جامعه خصوصی ، دموکراسی ، "حق" انتقاد ، و هر حق یا قاعدهء دیگری ، موجود نیست ، مگر اینکه در مانیفست آن جامعه ، تعریف شده باشد . برخی از قواعد عمومی اجتماعات بزرگتر ، به اجتماعات کوچکتر خصوصی عضو آنها به ارث میرسد ؛ مثلا" در جمهوری اسلامی ایران ، برخی از مسائل ممنوع است ، پس یک جامعه خصوصی که در قالب این کشور فعالیت میکند ، بهتر است و باید به این قواعد احترام بگذارد ؛ که این استثناء ربطی به بحث من ندارد .
علت مهم وجود ابتذال ، حرفهای مفت و بی ارزش ، بحث ها و کل کل های کودکانه - حتی میان افرادی که سن بالاتری دارند - ، دعواها و دلخوری ها و شکایتها و غیره ، که در جوامع خصوصی ایرانی ، و نه فقط اینترنتی ، بسیار هست ، عدم بلوغ و رشد یافتگی ذهن اجتماعی انسانها است .
این مساله چندان به ایرانی ها محدود نیست ، در عموم جوامعی که در در اونها زندگی کردم و میکنم ، اصولا" شرقی ها را با عنوان افرادی که به سختی با چهارچوب و سازمان و نظام سازگار میشوند میشناسند ، و هر جا که درک نظام و سازمان مهم باشد ، شرقی های کمتری شانس موفقیت دارند ، و خیلی ساده هم میتوان دید که در اغلب کشورهای شرقی نظام و سازمان امر موفقی نیست ، چون مردم بسادگی مفهوم قاعده مندی و دیسیپلین و نظام را درک نمیکنند . توضیحش از محدوده این بحث خارج هست .
در نمونهء مورد مطالعه ما یعنی سایت برنامه نویس ، یک اتفاق مثبت افتاده که باعث شده و میشه ، که محتویات سایت ، همان اندازه که محتویات اغلب سایتها بی ربط ، بی ارزش ، و پر از بحثهای بیهوده و کل کل و گفت و شنود غیر فنی و ...است نباشد . در این نمونه ، سایت برنامه نویس تلاش کرده است که بجای تبعیت از همان روشهای شناخته شده برای مدیریت یک جامعه ، که به نتیجه هم نمیرسند ، از مدل خودش استفاده کند ؛ یعنی تعریف قواعد و محدوده و چهارچوب درستی و غلطی ، و مدیریت هر چیزی خارج از آنها ؛
این تعریف یک جامعه خصوصی است . افراد ، به شرطی وارد این جامعه میشوند که تمام قواعدش را پذیرفته باشند . اگر کسی عضو شد ، و در مورد قانونی انتقاد کرد ، در اولین قدم خودش را مسخره کرده است . چون مفهوم عضویت در یک جامعه خصوصی ، ابتدا ، پذیرش قوانین است ، خواه برای آن فرد قابل پذیرش باشند ، یا نباشند ؛ پذیرش افراد موضوعیت ندارد ، چون حق شهروندی تعریف نشده است ، چون یک جامعه عمومی نیست ، و از برنامه های خودش تبعیت میکند ، و به اهداف خودش فکر میکند .
نوشتن مطالب بی ربط ، فاقد محتوا و ارزش و غیر فنی ، یکی از مشخصه های بارز جوامع اینترنتی شرقی است . نه تنها تو در یک جامعه اینترنتی اروپائی ، که با محوریت مطالعه دوربینهای دیجیتال تشکیل شده ، چرت و پرت و کل کل نمیبینی ، که اگر هم نوشته بشه در اولین فرصت از بیخ حدف خواهند شد . دلیلش خیلی ساده هست . "چرا؟"
اگر هدف و برنامه روشن و اهداف قطعی ای برای جامعه ای وجود داشته باشد ، باید با هر چیزی خارج از آن چهارچوبها مقابله کند ، و پذیرش برخی از افراد ، حائز اهمیت و با ارزش نیست ، به همان دلائلی که در تفاوت جامعه عمومی و خصوصی توضیح دادم .
ابتذال ، که گفتی به زعم استاد تو لازمه یا ینفک هر اجتماع سالمیه ، نتیجهء عدم درک مفهوم اجتماعه . همسو نبودن ، بخشی از نیروهای یک جامعه با بقیه ، زمانی قابل تعریف است که حقوق عمومی سطح بالائی ، " بودن" و " باید - بودن" افراد رو تضمین کنه ، مثلا" حق حیات یا حقوق شهروندی . در یک جامعهء خصوصی این حقوق تعریف شده نیستند ، و یا اگر هستند ، بر اساس اهداف همان جامعه ، و نه به این دلیل که چنین قاعده ای آن بیرون وجود دارد .
نوشتن چرت و پرت ، شوخی ، کل کل بی مورد ، به این دلیل در جوامع اینترنتی ایرانی ، بسیار شایع است ، چون در ذهن بسیاری از مشتریان این جامعه ها ، تعریف مشخص و روشنی از سازمان و نظام و فعالیت در یک نظام و دیسیپلین خصوصی تعریف نشده . افراد میپندارند ، کافی است که با مطالبی از یک سایت حال کنند ، تا "حق" داشته باشند که به هر شکلی برخورد کنند ، هرچیزی بنویسند ، و در نهایت از "حقوق"ای که دارند حرف بزنند . واقعیت این است که حقی وجود ندارد ، چون تعریف نشده ، و اگر وجود داشته باشد ، فقط و فقط در چهارچوب تعریف شده قابل پیگیری است .
ما گفته ایم که مطالب بی ربط ننویسید ، کل کل نکنید ، لینک Warez ندهید ، مسائل حاد سیاسی و مذهبی را مطرح نکنید ، فحش ندهید و الی آخر . اینها ، یعنی قوانین سایت ، تنها مفاهیم اجتماعی تعریف شده در این جامعه خصوصی هستند . حق شهروندی یک انسان در جامعه ایجاب میکند که از او نظری پرسیده شود ، اما چون در سایت برنامه نویس حق شهروندی وجود ندارد ، نظر افراد فقط وقتی پرسیده میشود که بدانیم این نظر میتوانید سازنده و مفید باشد ، و قس علی هذا .
وقتی نوشته ای فاقد محتوا ، یعنی فاقد هر نوع داده یا سوالی است ، که یعنی contentless است ، طبق تعریف ، بسادگی حذف میشود . وجود این داده ، یعنی ابتذال ، یعنی همان چیزی که به دلیل خلاء ساختار یافتگی ذهنی عناصر اجتماع ، تولید میشود .
هدف از عضویت در یک جامعهء خصوصی ، باید بر اساس تعاریف آن جامعه و منافع فرد ، روشن باشد . چرا فردی باید عضو سایت برنامه نویس باشد ؟
احتمالا یا به کمک فنی افرادی نیاز دارد ، یا میخواهد در مورد مسئله ای نظر سایرین را بپرسد ، یا مایل است با جواب دادن به سوالات توان فنی اش را بالاتر ببرد ، و یا رابطه اش را با اجتماع افراد هم-سان حفظ کند ، و یا دلائلی نظیر این .
زمانی که هدفهائی مانند این در ذهن افراد وجود نداشته باشد ، و وقت گذرانی و علافی و تفریح و سرک کشیدن به هر گوشه ای و نوشتن از هر دری و گفتن به هر شکلی ، تنها برنامه های فرد باشند ، نتیجه ای که عاید اون اجتماع میشه ، نتیجه مثبتی نیست .
خلاصه ، اینجا چهار چوب و تعاریفی دارد ، و تعامل بر اساس همان چهارچوب هاست . سایت برنامه نویس قدیمی ترین سایت فعال در مورد نرم افزار هست ، و از پنج سال قبل که فروم و وبلاگی - به شکل فعلی - در این زمینه فعال نبود ، تابحال ، افراد بیشماری ، سوال کرده اند ، جواب گرفته اند ، مسائلشون حل شده و خلاص . هر چیزی خارج از این توصیف ، با مقاصد و اهداف ما متناقض است . وقتی مطلبی بی ارزش و نوشتن و انتشارش غیر ضروری است ، حذف میشود و اگر تکرار شود نویسنده اش اخطار میگیرد و اگر باز تکرار شود اخراج میشود . این فرمول در هر جامعهء سالمی خصوصی که برای اهدافش ارزش قائل است به اشکالی وجود دارد .
افرادی که عموما" به فعالیت سازنده و مثبت و مفید ، با درک چهارچوبها و سیاستها مشغول اند ، هیچ وقت با چنین جامعه خصوصی ای مشکل پیدا نمیکنند ، و به تجربه ثابت شده افرادی که چهارچوب و قواعد را درک نمیکنند ، دیر یا زود دچار مشکل میشوند .
این طبیعی است که فردی چیزی بنویسد و اون مطلب حذف بشه ، و این باعث ناراحتی و دلخوری بشه . اما اولا" مطالبی که با رعایت چهارچوب نوشته بشن ، هیچ وقت حذف نمیشن ، و ثانیا" انتقاد ، در مورد عملکرد ، و نه قانون ، همیشه امکان - ونه حق- ای است که عضو هر جامعه ای میتونه ازش ، استفاده کنه . همانطور که استفاده کردن از فضای یک جامعه ، روش غلط و روش صحیح دارد ، انتقاد هم روش غلط و روش صحیح دارد .
به قضاوت من ، مهمترین دلیلی که باعث میشود انتقادهائی از این دست گاهی مطرح شوند ، محدودیتهای جدی سایت برنامه نویس برای محتوای نوشته هاست . این طبیعی و قابل درک هم هست ؛ این ، دقیقا یعنی چهارچوب سایت . هر کسی رعایت کند ، با مسئله ای مواجه نمیشود ، و نباید فراموش کرد ، که این چهارچوب فقط و فقط برای ایجاد فضائی مثبت و مفید در نظر گرفته شده .
من واقعا" در جریان مسائلی که بین برخی از کاربران سابق سایت و برخی از دوستان وجود دارد نیستم ، و حتی احساس نکردم لازمه واردششون بشم ، ( وقتی یکی میره ، یکی میاد ، یکی حذف میشه و غیره فقط میبینم و حتی به جزئیاتش فکر هم نمیکنم ، دلیلش هم واضح این است که موارد مهمتری برای فکر کردن دارم و خیال میکنم که سایر آدمها هم باید چنین باشند ، مگر نه اینکه اینجا فقط و فقط یک فروم ساده اینترنتی برای مباحثه فنی در مورد دو خط کد ابلهانه کامپیوتر است ، پس این همه جنجال و دغدغه چرا ؟ ) اما رفتار عموم مدیران سایت مناسب و قابل قبول است ، تحریک کننده و سلیقه ای نیست و اگر هم مانند سایر انسانها خطا کنند مسیر برای انتقاد صحیح و مودبانه همیشه باز بوده و هست .
( دو بخش برای هماهنگی مدیران و مدیران ارشد وجود دارد ، مباحث حذف شده به بخش خاصی منتقل میشوند ، و لیست برخورد با افراد در اختیار مدیران ارشد هست ؛ همه چیز قابل کنترل هست و کسی هر کاری که دلش بخواهد انجام نمیدهد )
تجربه نشون میده کاربرانی که بجای وقت گذرانی ، و "زندگی" روی یک فروم اینترنتی ، مانند اینجا ، دنبال برنامه ء خاصی مانند رفع اشکال ، یا مبادله اطلاعات باشد ، خیلی خیلی بعید است که دچار مسئله ای شود که به انتقاد نیاز داشته باشد
اگر یاد بگیریم ، و فراموش نکنیم ، که هدف از نوشتن نام سایت و پرداختن هزینهء اینترنت و زمان ، برای فعالیت در سایتی مثل این ، فقط پرسیدن و جواب دادن با توجه به چهارچوبها هست ، نه مطلب غیر فنی و بی ربط مینویسیم ، نه با دیگران کل کل میکنیم ، نه با قوانین سایت مشکل پیدا میکنیم و نه غیره .
( تمام وقت آزادی که امروز داشتم همین بیست دقیقه ای بود که صرف نوشتن این مطلب کردم ، که بجاش میشد جواب سه چهار تا سوال سی و دلفی و جاوا رو بدم ، که مشکلات واقعی دو سه نفر رو حل کنه . درک تمام تفاوت مسئله به همین سادگی هست )
:لبخندساده:
ghabil
یک شنبه 03 دی 1385, 20:01 عصر
تصور غلطی که باعث شده تو مبتنی بر نظر اساتیدت ، اینجا و هر جائی مانند اینجا رو با قوانین اجتماعی-سیاسی تحلیل کنی ، دقیقا مشابه همان تصور غلطی است که باعث میشه جوامع اینترنتی ایرانی ، عموما" مبتذل ، سطحی ، تا حد زیادی غیر فنی ، و مملو از مطالب فاقد ارزش و فایده باشه .
دوست عزیز اینکه همون اول صحبتتون نتیجه گیری نهایی رو میکنید حکم نهایی رو هم در مورد من و هم فکرهام صادر میکنید جای تعجب داره.
عدم رشد و بلوغ اجتماعی ، در کشورهائی نظیر کشور ما که مردم ، عموما" با داده های هدایت شده ، بیشتر ار هر چیز ، فقط تائید کننده های مفیدی برای هدایت کنندگان اطلاعات بوده اند ، متاسفانه باعث شده ، عدم تفاوت جوامع عمومی و غیر عمومی ، و نحوهء برخورد صحیح با هر کدام ، به بخشی از سیستم ادراک انسانها تبدیل نشود ؛
فراموش نکنیم که ما تافته جدا بافته ای نیستیم ، ما هم پرورش یافته همین فرهنگیم.
ابتذال ، که گفتی به زعم استاد تو لازمه یا ینفک هر اجتماع سالمیه ، نتیجهء عدم درک مفهوم اجتماعه . همسو نبودن ، بخشی از نیروهای یک جامعه با بقیه ، زمانی قابل تعریف است که حقوق عمومی سطح بالائی ، " بودن" و " باید - بودن" افراد رو تضمین کنه ، مثلا" حق حیات یا حقوق شهروندی . در یک جامعهء خصوصی این حقوق تعریف شده نیستند ، و یا اگر هستند ، بر اساس اهداف همان جامعه ، و نه به این دلیل که چنین قاعده ای آن بیرون وجود دارد .
تعریف شما از ابتذال و شرایطش تعریف قابل توجهی هست ،اما اگر اجازه بدید به امید اینکه نظرتون در مورد اساتید بنده عوض بشه چند جمله خیلی کوتاه توضیح بدم:
برخلاف اعتقاد شما جامعه شناسان و قلاسفه بزرگ ابتذال رو یکی از ارکان ترقی جوامع بشری ، یا زادگاه شاهکارها میدونند : متاسفانه برخلاف شما نمیتونم گفته هام رو چندان مستدل کنم چون این مطالب رو از اساتیدیم شنیدم که بقول شما تفکشون عامل دریوری گویی در سایتهای اینترنتی و شرقی و ... هست ، برای همین سعی میکنم مثال بزنم : شعر نو در ادبیات فارسی نمونه خوبی برای درک تعاریف برخی از اساتید از ابتذال هست ، شعر نو با معیارهای ادبیات کلاسیک ابتذال مطلق هست ، یا ون گوگ یک مبتذل به تمام معنی در تاریخ نقاشی کلاسیک به شمار میاد ، یا گاندی در تاریخ مبارزات کلاسیک سیاسی.
فرض کنید توی یک تاکسی 4 نفر سوار هستند و دارند از وضع اقتصادی بد حرف میزنند و معترضند، شخص پنجم وارد میشه و میگه اتفاقا وضع اقتصادی بسیار عالی هست: این حرف با تعریف هر 4 نفری که توی ماشین هستند و مثلا معیارشون برای سنجیدن وضع اقتصادی قیمت نان هست حرف مبتذلیه : حالا ممکنه این شخص دیوانه ای باشه که مزخرف میگه یا معیارهایی که داره غلط باشه (که معمولا اینگونست) ولی این احتمال هم وجود داره که این شخص صحبت از نرخ رشد اقتصادی کشور میکنه و با محاسبه سرانه درامد کشور میگه وضع اقتصادی کشور خوب هست.
حالا اون 4 نفر میتونند تا این طرف گفت اوضاع خوبه بهش بگن دری وری نگو با ما کلکل هم نکن و نزارند حرفش رو بزنه ، یا میتونند گوش به حرفش گوش بدهند و به اون هم به اندازه یک نفر اجازه اظهار نظر بدن و اگر احتمالا اون شخص معیارهای قابل تعمقی رو برای حرفش مطرح کرده بود به نظرش فکر بکنند ، اما میشه هم با برخورد قهری و جلوگیری کردن از حرف زدن اون فرد یا یک آدم دیوانه رو جریح بکنند یا امکان ترقی معیارهاشون رو از خودشون بگیرند.
دوست عزیز من فقط با مقایسه نیوزگروپهای موجود با اینجا خواستم طرح یک سوال کرده باشم و خودم هم نظرم رو گفتم که بخشیش انتقاد به نحوه مدیریت اینجا بود .
جواب خودتون رو نگاه کنید :
علت مهم وجود ابتذال ، حرفهای مفت و بی ارزش ، بحث ها و کل کل های کودکانه - حتی میان افرادی که سن بالاتری دارند - ، دعواها و دلخوری ها و شکایتها و غیره ، که در جوامع خصوصی ایرانی ، و نه فقط اینترنتی ، بسیار هست ، عدم بلوغ و رشد یافتگی ذهن اجتماعی انسانها است .
این مساله چندان به ایرانی ها محدود نیست ، در عموم جوامعی که در در اونها زندگی کردم و میکنم ، اصولا" شرقی ها را با عنوان افرادی که به سختی با چهارچوب و سازمان و نظام سازگار میشوند میشناسند ، و هر جا که درک نظام و سازمان مهم باشد ، شرقی های کمتری شانس موفقیت دارند ، و خیلی ساده هم میتوان دید که در اغلب کشورهای شرقی نظام و سازمان امر موفقی نیست ، چون مردم بسادگی مفهوم قاعده مندی و دیسیپلین و نظام را درک نمیکنند . توضیحش از محدوده این بحث خارج هست .
این طرز پاسخ دادن شما من رو یاد اون بخشی از صحبتهام میندازه که گفتم "برخوردهاتون از نوع برخوردهای من فقط میفهمم هست".
واقعا ارتباط این صحبتها با انتقادات من برای من روشن نیست . بخش اعظم نوشته های شما که تماما از منظر کسی که 100% اطمینان داره که هرچه که میگه مسلما درست هست بیان شد : شامل بد و بیراه گفتن به دیگران، مردم ، شرقیها و بنده و همفکرانم بود و لطف کردید از هیچ اهانتی هم فروگذار نکردید و قله سخنرانیتون هم که بهش بشدت تکیه میکنید استدلال "اینجا مال خودمه پس هرچی من بگم، هرکی هم نیخواد نخواد" هست و معیار درست و غلط بودن هم خودم هستم غیر از این هم هرکی باشه دری وری میگه و کلکل میکنه بود ، در حالیکه حداقل انتظار من بود که معیار رو "عقل سالمی که سالمیش رو من بگم" تعیین میکردید.
در نمونهء مورد مطالعه ما یعنی سایت برنامه نویس ، یک اتفاق مثبت افتاده که باعث شده و میشه ، که محتویات سایت ، همان اندازه که محتویات اغلب سایتها بی ربط ، بی ارزش ، و پر از بحثهای بیهوده و کل کل و گفت و شنود غیر فنی و ...است نباشد . در این نمونه ، سایت برنامه نویس تلاش کرده است که بجای تبعیت از همان روشهای شناخته شده برای مدیریت یک جامعه ، که به نتیجه هم نمیرسند ، از مدل خودش استفاده کند ؛ یعنی تعریف قواعد و محدوده و چهارچوب درستی و غلطی ، و مدیریت هر چیزی خارج از آنها ؛
حرفتون درست هست و درستیش هم عملا ثابت شده ، اما وقتی در این شرایط یک نفر میاد و پیشنهاد میده که مثلا بجای برخورد پلیسی بقول خودتون برخوردهارو کمی دوستانه تر بکنید ، اینکه اولین تاپیک همین انجمن در مورد نحوه احطار دادن هست میتونه موضوع تحریک کننده ای باشه یا عقده ای خوندن کسی که باهاش اختلاف داشتیم درست نیست ، حتی اگر مطئن هستیم که نظرش غلط هست باید بهش اجازه طرح شدن و نقد شدن بدیم و کمی از تکبرمون کم کنیم و خودمون رو مجبور کنیم که برای چند لحظه قبول کنه که اصولش به چالش کشیده بشه و بعد اگر نقد واقعا نقد مبتذلی بود بهش توجه نکنیم.
اما اینکه بلافاصله نظری که بنظرمون درست نیست رو دری وری بخونیم (بدون اینکه حتی دقیقا متوجه بشیم که چی هست) و توی جمله اول غلط بودن اون رو بدون دلیل با افتخار اعلام کنیم و از دید کسی که داره به یک بچه یاد میده که آتیش خطرناکه حرف بزنیم بنظر من نمایش دادن یک چهره کاملا تیپیک از همون جامعه ای هست که شما با این شدت به انتقاد گرفتیش.
این تعریف یک جامعه خصوصی است . افراد ، به شرطی وارد این جامعه میشوند که تمام قواعدش را پذیرفته باشند . اگر کسی عضو شد ، و در مورد قانونی انتقاد کرد ، در اولین قدم خودش را مسخره کرده است . چون مفهوم عضویت در یک جامعه خصوصی ، ابتدا ، پذیرش قوانین است ، خواه برای آن فرد قابل پذیرش باشند ، یا نباشند ؛ پذیرش افراد موضوعیت ندارد ، چون حق شهروندی تعریف نشده است ، چون یک جامعه عمومی نیست ، و از برنامه های خودش تبعیت میکند ، و به اهداف خودش فکر میکند .
جامعه قبلا از اینکه بصورت خصوصی یا عمومی تعریف بشه خودش تعریف میشه و جامعه رو بدون اصول تعامل اعضاش نمیشه تعریف کرد ، اگر همچنان اعتقاد شما اینه که اصول بجای منطق ، از همونی که شما میگید تعریف میشند بفرمایید تا بدونیم که نمیتوم باهم صحبت کنیم چون اصول پایه ای مشترکی نداریم.
نوشتن مطالب بی ربط ، فاقد محتوا و ارزش و غیر فنی ، یکی از مشخصه های بارز جوامع اینترنتی شرقی است . نه تنها تو در یک جامعه اینترنتی اروپائی ، که با محوریت مطالعه دوربینهای دیجیتال تشکیل شده ، چرت و پرت و کل کل نمیبینی ، که اگر هم نوشته بشه در اولین فرصت از بیخ حدف خواهند شد . دلیلش خیلی ساده هست . "چرا؟"
تا اونجایی که من دیدم که اینگونه نیست و اتفاقا بحث ابتذال و لازمه وجودیش اولین بار توسط فلاسفه غربی(آلمانی) مطرح شد و در مدیریت جوامعی که وارد دوره مدرنیسم شدند بخش لاینفک پویایی جامعه بحساب می آد (چند وقت پیش خوندم توی گوگل گفته بودند کارمندان میتونند 20 دقیقه از وقتشون به هر کاری که میخواهند غیر از کار شرکت اختصاص بدهند که اتفاقا اورکات هم ماحصل این ابتذال بود.)
( تمام وقت آزادی که امروز داشتم همین بیست دقیقه ای بود که صرف نوشتن این مطلب کردم ، که بجاش میشد جواب سه چهار تا سوال سی و دلفی و جاوا رو بدم ، که مشکلات واقعی دو سه نفر رو حل کنه . درک تمام تفاوت مسئله به همین سادگی هست )
[/RIGHT]
متاسفم ولی خوب گاهی درک مسائل ساده بسیار مشکل هست.
یک نکته دیگرو هم توضیح بدم : این که میگید بحث سیاسی ، نمیدونم چرا میگید یادم نمیاد اینجا یک بار هم بخثی در زمینه سیاست کرده باشم ، در تعاریف من این بحثها بحثهای اجتماعی هستند که اگر غیر از این هست بفرمایید ، اما شاید مشکل عکس آقای خاتمی هست ؛ در این مورد هم بگم ایشون یکی از موثرترین اساتید برای من بودند عکسشون رو نه بخاطر شرایط سیایشون بلکه به علت مقام فلسفی و اینکه یکی از سمبلهای شنلخته شده تفکر مورد علاقه من هستند انتخاب کردم.
hmm
یک شنبه 03 دی 1385, 22:06 عصر
سلام دوستان
نمیدونم چرا درک یه محیط با قوانین خاص اینقدر سخته؟
اینجا یه محیطه که افرادی میان سوال میکنند جواب میگیرن میرن و در این بین یه سری قانون داره
حالا یا این قوانین غلطه یا درست اکه درسته که فبهالمراد اگه نیست چرا بیخود خودمون رو اذیت کنیم نمیتونیم تو این محل کار کنیم و با قوانینش کنار بیام و مجبوریم ترک کنیم حالا یا با زبون خوش یا با زور یا با هرچیز دیگه
من جامعه شناس نیستم اصلا هم کاری به فلسفه شرق و غرب و بالا و پایین ندارم اینها قرار نیست برام نون و آب بشه
اینجا رو انتخاب کردم که جواب سوالاتم رو بگیرم که میگیرم اگه هم تونستم در حد بضاعتم جواب میدم همین برام کافیه. اصلا عاشق کارهای رومانتیک و فلسفه و اینها هم نیستم اگه هم باشم سایتهاش رو میتونم پیدا کنم میرم تو اون محل با اون قوانین
اگه دقت کرده باشی من اون اوایل چپ و راست میخواستم جواب بدم و پست بزنم و ...
ولی حالا میدونم که یه سری مقررات داره اگه جواب رو بدونم میگم اینقدر تو این سایت مباحث جدید یادگرفتم که دیگه وقت ندارم روی جمله های فلسفی فکر کنم چیزهای بیشتر و باارزشتری برای فکر کردن پیدا شده که بعدا شاید بتونه نون و آب هم داشته باشه
این محیط ساخته شده برای اینکار نه من نه فکر کنم هیچ شخص دیگری که میخواد تو این محیط برنامه نویسی یاد بیگره حوصله داره این تومار ها رو بخونه و بخاط هنجار رو از ناهنجار و ابتذال رو از غیر ابتذال و x رو از y تمیز بده
حالا صلاح مملکت خویش ...
ghabil
یک شنبه 03 دی 1385, 22:27 عصر
من جامعه شناس نیستم اصلا هم کاری به فلسفه شرق و غرب و بالا و پایین ندارم اینها قرار نیست برام نون و آب بشه
اگه دقت کرده باشی من اون اوایل چپ و راست میخواستم جواب بدم و پست بزنم و ...
این محیط ساخته شده برای اینکار نه من نه فکر کنم هیچ شخص دیگری که میخواد تو این محیط برنامه نویسی یاد بیگره حوصله داره این تومار ها رو بخونه و بخاط هنجار رو از ناهنجار و ابتذال رو از غیر ابتذال و x رو از y تمیز بده
حالا صلاح مملکت خویش ...
دوست عزیز اهم و فی الاهم های افراد با هم فرق دارند ، اما اتفاقا اینجا انجمنی هم داره که برای طرح انتقادها ایجاد شده و مخصوص این کار هست و مخصوص مسائل قنی نیست ، سوال من اینه که شما که کلا با این مباحث مخالف هستید چرا اینجا تشریف میارید تمام این طومارهای بقول خودتون بی فایده رو میخونید و بعد هم کاملا Out of the blue در این موارد بیهوده وبیقایده اظهار نظر میکنید ؟ حیف وقتی که میتونید باهاشون و نون آب کسب کنید نیست صرف اینها میکنید ؟
Inprise
دوشنبه 04 دی 1385, 00:06 صبح
اتفاقا اینجا انجمنی هم داره که برای طرح انتقادها ایجاد شده و مخصوص این کار هست و مخصوص مسائل قنی نیست
خیر این بخش برای انتقاد در نظر گرفته نشده ؛ نامش رو با دقت بیشتری بخون . طبیعتا نکاتی که من در مطلب قبلی گفتم برای رفع ابهاماتت کافی است و اگر اینطور هم نیست متاسفم . در هر حال امیدوارم اگر در آینده هم سایرینی بودند که ابهام مشابهی داشتند بشه با ارجاع به این مبحث ، دیدگاه سایت برنامه نویس رو ارائه کرد . بدیهی هست که قرار نیست نظر همه انسانها شبیه به هم باشه و همه همدیگر رو بپذیرند ، ولی در هر حال اغلب ما ، مسائل مربوط به این سایت رو آنطور که توضیح دادم میبینیم ، و مبتنی بر این رفتار میشه . امیدوارم که با نگاه مثبت و سازنده ، از سایت برنامه نویس استفاده کنید ، و بحثهای حاشیه ای و غیر ضروری که فاقد منفعت جدی برای کسی هستند رو بگذارید و بگذاریم برای سایرین
خوش باشید
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-1404, Jelsoft Enterprises Ltd.