PDA

View Full Version : ارشد یا تحصیل در خارج مسئله این است



manager
چهارشنبه 29 فروردین 1386, 14:47 عصر
سلام

من یکی دو ترم دیگه مهندسیم رو می گیرم. نمی دونم برای ارشد بخونم یا برم سربازی و بعد از آن در یکی از دانشگاه های مورد تائید وزارت علوم در یکی از کشورها شروع به تحصیل کنم. نیاز به همفکری دارم. الآن باید تصمیم بگیرم.:متفکر:
هزینه ی تحصیل در کشوری مثل استرالیا به شرط کار 7-8 میلیون می شه که تقریبا معادل هزینه دانشگاه آزاد و از شبانه سراسری کمتر است. شانس قبولی برای من که از بچه های فنی هستم خیلی کمه با اینکه تا به حال بهترین رتبه های سراسری رو کسب کردم ولی به ارشد امیدی ندارم !!! بچه های شریف، علم و صنعت و ... :اشتباه:

CodeMasterX
چهارشنبه 29 فروردین 1386, 14:58 عصر
به نظم من وقتت رو با خوند ارشد توی ایران تلف نکن.
اینجا برای همون کارشناسی هم نه امکانات کافی داره نه راه پیشرفت و نه منابع درسی درست و حسابی.ارشد که دیگه هیچی استاد ها خودشون هم نمی دونن چی دارن درس میدن.به نظر من به فکر تحصیل در کانادا یا کشورهایی مثل آلمان و سوئد باش.این کشورها برای بچه های نرم افزار و سخت افزار پذیرش های خوبی میدن.اونجا هم منابع داری،هم امکانات و راه پیشرفت،هم کار داری و آزادی و زندگی.به فرض ارشد هم ایران گرفتی،فکر می کنی چی کارت می کنن ؟ میذارنت روی سرشون ؟
برای پذیرش تو جایی مثل کانادا و استرالیا هم حد اقل باید مدرک زبان Tofel یا IELTS 6 به بالا داشته باشی تا بهت ویزا بدن و باید سابقه کار،یا مقامات عالیه در مسابقات و مهارت های فردی داشته باشی.در کل باید رزومت خوب باشه.اگه خواستی پیام خصوصی بده تا برات توضیح بدم چجوری میشه اونور پذیرش گرفت،من عموی خودم عضو هیات علمی دانشگاه McMaster در کانادا هست،انشاالله فارغ التحصیل که شدم میرم اونور.میتونم تو مراحل کار کمکت کنم.

موفق باشی!

manager
چهارشنبه 29 فروردین 1386, 15:26 عصر
ممنون از همفکریت، بعضی مزایا برای ارشد هست که نمی شه از آنها چشم پوشی کرد. اول اینکه اگر ارشد بگیری می تونی برای دکترا بورسیه بشی ! دوم اینکه به نظر من سطح علمی ارشد در ایران همچین بد هم نیست !

CodeMasterX
چهارشنبه 29 فروردین 1386, 15:49 عصر
سطح علمی بد نیست.ولی ببینم میتونی مثل دانشگاه های کانادا صبخ تا شب کار کنی و تحقیق کنی و هم پول در بیاری و هم با یه سری اساتید غول آسا و امکانات اونجا تو سمینار های بین المللی شرکت کنی و بعد از چند سال هم بشی یه کله گنده تو رشته خودت ؟!
میا اینجا تو دانشگاه هامون هنز اساتید درست و حسابی نداریم،یه کتاب میخوایی نه فارسی اش هست نه استاد بلده درس بده.دیگه چه برسه به بقیه مسائل.همین امسال تیم روبوتیک کرج مقام اول رو آورد ولی تو ایران موندنی شد،حالا اگه مثلا آلمان بود خدا میدونست پات به کجاها که باز نمیشد!

someCoder
پنج شنبه 30 فروردین 1386, 01:20 صبح
به نظر من سطح علمی ارشد در ایران همچین بد هم نیست !
منم قبل از اینکه اینجا ارشد بخونم همین رو میگفتم!!! اما الان پشیمونم! هرچند ارشد روزانه میخونم و اونم رشته و دانشگاهی که در خواب هم نمیدیدم! اما حالا که تازه فهمیدم جریان چیه، حاضرم پولش رو هم بدم و یه دانشگاه خوب حتی تو هند همین مدرک رو بگریم! شاید یه چیزی بارم باشه و مدرکم دوزار بیارزه!!!

adaman
پنج شنبه 30 فروردین 1386, 02:06 صبح
منم فک می کنم اگه شرایطش باشه کشوری مثل هند بهتر از ایرانه برا ادامه تحصیل
تو ایرانم مونده به شانست ، استادای خوب هم داریم . کمه ولی
خب از یه طرفه دیگه سربازی هم هست که فاصله میندازه ، که شاید مشکل ساز بشه ، نه ؟
به هر حال اینم شاید کمکت کنه از سایت رادیو دویچه وله :
اطلاعات ضروری برای تحصیل در آلمان (http://www.dw-world.de/dw/0,2142,10010,00.html)

موفق باشی

CodeMasterX
پنج شنبه 30 فروردین 1386, 12:23 عصر
آقا خدا از زبونتون بشنوه!
تحصیل ارشد تو ایرن خیلی مشکلات داره مخصوصا این کنکور و سربازی.
اگر کسی امکان تحصیل در خارج از کشور رو داره چرا خودش رو درگیر مشکلات و کمبود های ایران بکنه ؟

omid_Ahmadi
پنج شنبه 30 فروردین 1386, 14:35 عصر
ثبت نام کردن توی دانشگاههای معتبر خارجی چندان هم ساده نیست. باید اعتبار علمی خوبی داشته باشید تا بتونید توی این دانشگاهها ثبت نام کنید.
گذشته از اون اغلب اونها هزینه نسبتا زیادی دارن، مثلا هزینه تحصیل برای کارشناسی ارشد توی یکی از دانشگاههای معمولی انگلیس در حدود 8 یا 9 هزار پوند در هر ترم بود. برای دانشگاههای آمریکایی (چه داخل آمریکا چه شعبه های اون ها توی کشورهای اروپایی) هزینه تحصیل به ازای هر ترم در حدود 11 یا 12 هزار دلار بود. معمولا پرداخت این مبلغ برای اغلب افراد اگر بورسیه نشن راحت نیست.
نمیشه روی کار کردن هم حساب چندانی باز کرد. چون برای تحصیل ویزای تحصیلی به دانشجو داده می شه که یا اصلا این فرد با این نوع ویزا اجازه کار کردن نداره یا فقط می تونه ساعات محدودی از هفته رو در خارج از دانشگاه کار کنه.
تنها موردی که باقی می مونه استفاده از Scholarship یا بورسه تحصیلی خود دانشگاه هست که اون هم به افراد با شرایط ویژه تعلق می گیره و سطوح مختلفی داره. بهترین نوع بورسیه می تونه تمام هزینه های تحصیلی فرد رو پوشش بده، اما دریافت این نوع بورسیه بر حسب اعتبار دانشگاه سخت میشه.
دانشگاههای معتبر آمریکا مثل MIT و یا UCLA حتی پذیرش هم به سادگی به کسی نمی دن چه برسه به بورسیه. برای پذیرش و ثبت نام توی این نوع دانشگاهها فاکتورهایی مثل مقالاتی که از فرد توی ژورنالها و مجلات چاپ شده، تالیفات فرد، مدرک تحصیلی دوره قبلی، و ... تاثیر داره. یا برای پذیرش باید از سه نفر از اساتید دانشگاه دوره قبلی که باهاشون درس داشتید نامه ای بگیرید که توی اون نامه، استاد خصیصه های شما رو توضیح بده. نکته های جالب تری هم توی این Application Formها دیده میشه، مثلا این که در چخ ورزشی مهارت دارید و چه رتبه ای کسب کردید؟ یا اینکه به چه نوع موسیقی تسلط دارید؟ یا موارد دیگه ای که نشون بده شما از وقت فراقت خودتون چه طور استفاده می کنید. در اغلب این فرمها هم یه پاراگراف باید در مورد خودتون و مواردی که فکر می کنید توضیح اون می تونه به پذیرش شما کمک کنه بنویسید.
چند وقت پیش یه مطلب از یکی از بچه های ایرانی که توی دانشگاه MIT فیزیک می خوند خوندم که خیلی جالب بود. می تونید اون رو از اینجا: http://rapidshare.com/files/26790585/iranian.pdf.html (http://%5burl=%22http//%5burl/%22) دانلود کنید. پیشنهاد می کنم حتما این مطلب رو بخونید. می تونه خیلی در مورد تحصیل در دانشگاههای خارج از کشور بهتون کمک کنه.
دانشگاههای اروپایی (گذشته از انگلیس) پذیرش ساده تری نسبت به دانشگاههای آمریکایی دارن. اما تا جایی که من می دونم توی این دانشگاهها هم به زبان اصلی اون کشور تدریس میشه که اغلب یادگیری اون زبان از قبول شدن توی یه دانشگاه انگلیسی زبان به همراه بورسیه سخت تره! اما خوب اون دانشگاهها هزینه کمتری داره. مثلا یکی از دوستان من توی دانشگاه فنی وین، رشته معماری می خونه. هزینه ثبت نامش هر ترم در حدود 700 یورو میشه. هزینه زندگی توی اتریش هم برای هر ماه در حدود 700 یورو میشه.

دانشگاههای آسایی هم ثبت نام چندان ساده ای ندارن. جاهایی مثل مالزی و سنگاپور هم دانشگاه خوب دارن و هم دانشگاه بد. مثلا دانشگاه سنگاپور فکر کنم رتبه یازدهم رو بین دانشگاههای جهان اورد، اما این دانشگاه و یا دانشگاه ملی مالزی در هر ترم در حدود 6 میلیون هزینه دارن. دانشگاههای بی خود هم توی این کشورها وجود دارن که خوب قطعا مدرکشون هیچ ارزشی نداره.
اگر اطلاعات بیشتری در این مورد خواستید، می تونید لینکهای زیر رو ببینید. اطلاعات جالبی در اونها هست.
1) سایت وزارت علوم در مورد دانشجویان خارج از کشور (http://www.iranscholarship.net)، و یا ساختمون اونها توی میدون صنعت می تونه اطلاعات خوبی داشته باشه
2) لیست دانشگاههای کشورهای مختلف، نظام تحصیلی در اون کشورها، و اعتبار اونها از نظر وزارت علوم (http://www.msrt.ir/Persian/Policy/ForeignUnivs/index.html)
3) لیست نماینده های علمی دانشجویان در خارج از کشور (http://www.iranscholarship.net/info/raizani.htm)
4) اطلاعات در مورد تحصیل در هند (http://www.iran-india-scienceedu.com/diff_cities/Chandigarh/)

Microsoft.net
جمعه 31 فروردین 1386, 01:24 صبح
سلام

من یکی دو ترم دیگه مهندسیم رو می گیرم. نمی دونم برای ارشد بخونم یا برم سربازی و بعد از آن در یکی از دانشگاه های مورد تائید وزارت علوم در یکی از کشورها شروع به تحصیل کنم. نیاز به همفکری دارم. الآن باید تصمیم بگیرم.

دوست عزیز اگه امکانات مالی شو داری حتما یه دانشگاه درست حسابی اونور پیدا کن ، دل به ارشد و بورس و این جور چیزا نبند که فایده نداره ، سوالای ارشد هم که میدونی حساب کتاب نداره یه سال این قدر آسونه که طرف چشم بسته میزنه یه سال هم این قدر سخت که مغزت همون اول هنگ میکنه ، در نتیجه آیندتو با شانس و اقبال گره نزن ، ماهم که میبینی دنبال ارشد تو ایرانیم از مجبوریه ، ولی خوب اگه شرایط مالیت خوبه حتما برو شک نکن اگه هم میری یه دانشگاه درست حسابی برو

CodeMasterX
جمعه 31 فروردین 1386, 02:12 صبح
ممنون از امید احمدی.
ولی ببین دوست عزیز من هم پیشنهادم دانشگاهای اروپائی بود و کانادایی.دانشگاه های ارپایی مثل کشورهای آلمان و سوئد خیلی ساده تر ویزا و پذیرش میدن و این دو کشور دانشگاه هاشون به زبان انگلیسی هم تدریس میشه.ولی جایی مثل آمریکا جدا از هزینه تحصیل هم به فاکتورهای مهارت فردی و فعالیت های فنی خیلی اهمیت میده،و هم اینکه به دلیایل سیاسی به این راحتی ها به ایرانی جماعت ویزا و پذیرش و بورسیه نمیدن!
بعد از اون ما از دانشگاه های متوسط رو به خوب حرف میرنیم نه دانشگاه غول و بزگی مثل MIT!! این دانشگاه برترین و ممتاز ترین مهندسین و مخققین رو داره و تولید میکنه!!!
به نظر من تحصیل تو جایی مثل هند و کشورهای آسیایی هم برای رشته ای ما کامپیوتری ها گل خاصی به سرمون نمیزنه.مگه جایی مثل هند چه قدر با ایران خودمون تفاوت داره ؟
به نظر من تا جایی که من خودم تحقیق کردم و از آشنایانی که تجربه اش رو دارم پرس و جو کردم،تحصیل ارشد برای ما کامپیوتری ها توی آلمان و سوئد بهترین موقعیت رو داره.خصوصا برای ارش "هوش مصنوعی".برای رزومه این رشته ارشد هم مقام اول تا پنجم در مسابقات روبوتیک خیلی تاثیر داره.هزینه تحصیل در آلمان و سوئد هم خیلی نیست،البته نسبت به آمریکا و کانادا و بعضی دانشگاه های آسیایی.اما بحث اینه که آلمان و سوئد خودشون بورسیه برا ایرانی های رشته های فنی-مهندسی صادر می کنن و شرایطشون راحت تر از سایر نقاط هست.

adaman
شنبه 01 اردیبهشت 1386, 01:35 صبح
تفاوت ایران با کشوری مثل هند : پیشرفت فوق العاده ی صنعت IT در چند ساله ی اخیر تو هنده
فک کنم صادرات صنعت نرم افزار هند چیزی در حدود 20 میلیارد دلار باشه
در مقابل صادرات نرم افزاری ایران در حدود 20 میلیون دلار
از اینا گذشته ، چند درصد استادای ما به معنای واقعی استادن ؟ دانشجو بودیم دیگه
نمی خوام چیزی رو زیر سوال ببرم ، استادای خیلی خوبی هم داریم.
اینم هست تفاوت ایران با بقیه ی جاها :
سدی بنام کنکورررر
اگه شرایطش باشه چرا باید یه سال دو سال رو به عنوان پشت همین سد تلف کنیم ؟

manager
شنبه 01 اردیبهشت 1386, 07:14 صبح
توی لینک هایی که دوستان محبت کردن و نیز جستجوئی که من کردم نتونستم هزینه ی کلی تحصیل در هر ترم رو در هندوستان یا پاکستان بدست بیارم. ولی می دونم هزینه ی تحصیل در بهترین دانشگاه هندوستان از هزینه تحصیل در شبانه سراسری کمتره !! در ضمن دانشگاه های معتبر آمریکائی تو پاکستان شعبه دارند و شما می تونید در اونجا تحصیل کنید (اساتید همه از دانشگاه های معتبر آمریکائی و مورد تائید آنها هستند) همچنین بعد از فارق التحصیلیتون مدرک شما از همون دانشگاه به شما داده می شه. فکر می کنم زندگی 3-4 ساله تو پاکستان هزینه ی زیادی نداشته باشه. (از ایران هم بهتره)

adaman
شنبه 01 اردیبهشت 1386, 12:56 عصر
http://www.iranindia.com/

CodeMasterX
یک شنبه 02 اردیبهشت 1386, 00:59 صبح
و یه مساله دیگه رو هم باید می گفتم که یادم رفت.
برای تحصیل در دانشگاه های معتبر و اساسی آمریکا و کانادا 3 چیز رو هم باید در نظر گرفت که کلیدهای اصلی هستن:

- مدرک زبان IELTS 6.5 به بالا
- حد اقل مدرک لیسانس اون هم با رتبه بالا و به نوعی عالی!
- حد اقل سه سال سابقه کار بصورات Full-Time

حالا میتونین بفهمین که اگه از همون اول برای لیسانس رفته بودیم اون ور چه پیشرفت ها و آرامشی که نداشتیم! ولی خوب شکر خدا بیشتر بچه ها اینجا دانشجوی کارشناسی هستن پس از این مرحله به خیر گذشتن! ولی برای ارشد اگه قصد تحصیل تو دانشگاه های معتبر و گرون آمریکایی و کانادایی رو دارین به کلید های بالا و مطالب مذکور قبل فکر کنید!

someCoder
دوشنبه 03 اردیبهشت 1386, 14:29 عصر
ضمنا اگر میخواهید شرایط تحصیل در ایران رو ببینید: http://baztabnews.org/news/65269.php
مطلب ذکر شده هم شدیدا تایید میشه. چون من خودم هم جزو اون بدبختها هستم!!!
راستی اگر نمیدونی، دانشگاه تربیت مدرس هم جزو 3 دانشگاه برتر ایرانه!!!

‌ثبت واحدهای اجباری برای دانشجویان کارشناسی ارشد


یکی از بینندگان «بازتاب» که دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس می‌باشد، در یادداشتی از عملکرد آموزشی این دانشگاه، انتقاد کرده و آورده است: اینجانب یکی از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه تربیت مدرس هستم که با تلاش فراوان موفق به قبولی در این رشته شده‌ام. جناب وزیر، در دانشگاه تربیت مدرس، خصوصاً گروه صنایع که من در آن مشغول به تحصیل هستم، قوانین آموزشی زیر پا گذاشته می‌شود و اصولاً شخصیت دانشجو به هیچ انگاشته می‌شود و با استفاده از راهکارهای قانونی بر اعمال غیر قانونی خود سرپوش گذاشته و اجازه دفاع از حق دانشجو به روش‌های مختلف سرکوب می‌شود.

برای مشخص شدن بهتر موضوع به برخی از این تخلفات اشاره می‌کنم و خواهشمندم که در صورت امکان موضوع را از هر راهی که صلاح می‌دانید بررسی نمایید، باشد که بخش کوچکی از مشکلات عدیده موجود بر سر راه تحصیلات تکمیلی به دست توانای شما حل شود.

یک: در ترم اول به اجبار برای ما شانزده واحد درسی (چهارده واحد درسی و دو واحد پیش‌نیاز) انتخاب نمودند (و شما هم که مطلع هستید شانزده واحد درسی آن هم برای دوره کارشناسی ارشد بسیار سنگین است) و هیچ‌گونه حق انتخابی برای ما نگذاشتند، حتی به دلخواه خودشان درس‌های ما را در مهلت حذف و اضافه جابجا نمودند و برای سرپوش نهادن به این عمل که مخالف قوانین آموزشی دانشگاه‌هاست، برگه‌ای برای تأیید انتخاب واحد به ما دادند و گفتند امضا کنید و با توجه به پایان یافتن مهلت، راهی جز امضا نداشتیم.

دو : در ترم دوم تحصیل نیز مانند ترم اول انتخاب واحد اجباری را بر ما تحمیل نمودند و چهارده واحد ناقابل (که سمینار هم جزو آن است!!!) را در لیست دروس به اصطلاح انتخابی ما قرار دادند و باز هم ما با سرخوردگی و اجبار برگه انتخاب واحد را امضا کردیم و وقتی هم که عاجزانه تقاضا کردیم که اجازه بدهند تنها یک درس را در مهلت حذف و اضافه حذف نماییم، پاسخ مدیر گروه محترم این بود که در این صورت من برگه انتخاب واحد را امضا نخواهم کرد‌!!! و وقتی کمی بر حرف خود پا فشاری کردیم گفتند‌: شما این دانشگاه را برای ادامه تحصیل انتخاب کرده‌اید، ما از شما دعوت نکردیم بیایید اینجا، اگر نمی‌خواهید انصراف بدهید! آری آقای وزیر، این پاسخی است که یک مدیر گروه (که باید به فکر انتخاب بهترین راه برای پیشرفت دانشجوها باشد که آینده این مملکت را خواهند ساخت)، به ما می‌دهد.

سه : جلو آوردن زمان ارایه سمینار به خرداد ماه سال جاری! دانشجویان گروه صنایع دانشگاه تربیت مدرس که من هم جزو کوچکی از آن هستم، نامه‌ای، یا بهتر بگویم درخواستی را به صورت کتبی نوشتیم و همگی امضای خود را بر آن نهادیم که زمان ارایه سمینار را تا شهریور ماه سال جاری عقب بیندازند، اما صد افسوس که ظلم به دانشجو در این گروه روز افزون است و تبدیل به امری عادی شده است. با این درخواست نیز مخالفت شد.

آقای وزیر، شما خود قضاوت کنید، آیا گذراندن واحدهای درسی به انضمام ارایه سمینار تا خرداد ماه، آن هم برای کارشناسی ارشد مهندسی فناوری اطلاعات تا چه حد امکان پذیر است. آیا ما انسان نیستیم؟ زندگی نداریم؟ بماند که برخی از دوستان از شهرهای نزدیک تهران مثلا کرج به دانشگاه می‌آیند، و برخی دیگر شاغلند. به ما می‌گویند فکر کنید در دانشگاه‌های بریتانیا تحصیل می‌کنید! واقعاً جالب است!
علت این سخت‌گیری‌های غیر منطقی و ظالمانه را جویا شدیم... پاسخ شنیدیم‌: ما می‌خواهیم شماها زودتر فارغ التحصیل شوید تا مخارج دانشگاه را کمتر کنیم! زمانی که گفتیم از مراجع بالا تر پیگیری می‌کنیم، گفتند‌: این کار موجب می‌شود که کلاه شما و ما در هم فرو

manager
دوشنبه 03 اردیبهشت 1386, 15:16 عصر
واقعا متاسفم ! وضعیت تاسف باریه ! ما فکر کردیم فقط در مقطع کارشناسی و فقط در دانشگاه ما ست که اینقدر بد با دانشجویان رفتار می شه ولی مثل اینکه ....
اگر بچه های ارشد محبت کنند و وضعیت جاریشون رو برای ما شرح بدند، کمک بزرگی به ما می کنند.

CodeMasterX
دوشنبه 03 اردیبهشت 1386, 15:18 عصر
به به از این متن مرسی someCoder!
این چه وضعیه ؟ البته بله ما هم خودمون دانشجو هستیم و تمام این مسخره بازی ها در مورد حقوق فردی و حقوق دانشجو و حقوق تحصیلی اونا رو که زیر پا میذارن و به لجن می کشن رو در مقاطع کاردانی،کارشناسی می بینیم.مال ارشد رو نمیدونستیم که شما عزیز هم برامون نوشتی.
حالا با تمام این تفاصیل کی هست که توان تحصیل در خارج رو داشته باشه و بخواد بمونه ایران ؟ من سال پیش از کنکور کارشناسی حذف شدم اونم بخاطر موهای بلند!!!
یعنی یه پسر 20 ساله که میاد برای کنکور اگه موهاش بلند باشه نمیذارن کنکور بده! جواب هم این بود که : شما مثل دخترها موهاتو بلند گذاشتی و از پذیرشتون تو آزمون معذوریم الان هم که مجبور شدم کاردانی بخونم! به نظر من کسائی که الان دارن کارشناسی یا کاردانی میخونن فقط انرژی شون رو روی این بذارن که مدرک زبان عالی بگیرن و یه رزومه کاری خوب برای خودشون بسازن و اگه توان تحصیل در خارج رو دارن یک میلی ثانیه هم فکر و دودلی به خودشون ندن! و اگر هم کسی میتونه که بورسیه بشه که دیگه عالیه!

بازم ممنون از someCoder.

Hossein Bazyan
دوشنبه 03 اردیبهشت 1386, 21:12 عصر
دوستان سلام
دوستان همه نظر خودشان را گفتند اما قکر کنم هیچکدام در یکی از اون کشورهای نامبرده زندگی یا درس نخوانده اند . من حدود 6 ساله که در اروپام . کشورهای نروژ ، دانمارک ، سوئد آلمان و هلند هم بوده ام و الان مقیم هلند هستم .
نظر دوستان در جای خود محترم و قابل تقدیر اما اینجا هم مشکلات فراوانی هست که مهمترین آنها زبان میباشد .
مشکل دریافت اقامت هم که مشکل بعدی است . نوع اقامت ، شیوه دریافت تقامت و غیره ..
من در دانمارک و هلند خودم درس خوانده ام و الان هم مشغول تحصیل در هلند هستم و تقریبا اطلاعات خوبی هم از شیوه تحصیل در آلمان و نروژ دارم .
دوستان هر کدام سوالی داشتند میتوانند بپرسند و من هم با کمال میل جواب میدهم . البته ممکن است که هر دو روز یکبار جواب بدم

موفق باشید .

someCoder
دوشنبه 03 اردیبهشت 1386, 22:10 عصر
دوستان همه نظر خودشان را گفتند اما قکر کنم هیچکدام در یکی از اون کشورهای نامبرده زندگی یا درس نخوانده اند .در مورد بنده که درست میگی، اما خوب، منم بیشتر مشکلات اینجا رو گفتم.

reza.palang
دوشنبه 03 اردیبهشت 1386, 22:15 عصر
به عنوان دانشجوی سال آخر علوم کامپیوتر اینو مینویسم.
برای ما هم برا 3 ترم خودشون انتخاب واحد کردن(نمیگم 4 ترم چون واقعا ضایع هست).
<ترمی که گذشت>
این ترمی که گزشت 1 پروژه داشتیم (من و دوستم) پروژه رو با چه بدبختی آماده کردیم، تحویل دادیم، بعدش هم ارائه..... خلاصه بهترین پروژه شد. 6 نمره داشت، رنج نمره ها هم 3 تا 4.5 بود (خیلی وحشتناکه) به من داد 3 ................. به هم گروهیم داد 4.5. این نمره ای بود که بهترین پروژه گرفت.

یه درس دیگه داشتم شب امتحان یکی از رفقا گفت بیا به من یاد بده. نصف کتاب رو نخونده بود (عجب دانشجویی). امتحانو دادیم و خوشال اومدیم که کم بگیرم 16 میشم. این رفیقم میزد تو سرش که افتادم.... نمره هارو که دادن من شده بودم 10 و اون دوست گرامی 15.5. (به هرکی بگی میگه: خب حتما نخوندی)

بعد از کلی خواهش و التماس رفتم پیش مصعول عاموظشی :بامزه: و معاون که "چه وضعشه؟"
- "آقا نمره ها رد شده. امر دیگه ای باشه بفرما."


نتیجه اخلاقی:
1. عقده کردم بابا.
2. به این اوضاع باید

این اوضاع رو کی باید درست کنه؟ کسی به فکر ما نیست. ما خودمون هم نباشیم؟ کی میخواد این دانشگاه ها رو ، این مملکت رو سربلند کنه؟ اینا شعار نیست.
اینایی گه گفتم به این خاطر بود که نگین "نفسش از جای گرم بلند میشه".

CodeMasterX
دوشنبه 03 اردیبهشت 1386, 23:31 عصر
به به واقعا لذت میبرم که می بینم کسایی مثل خودم از این چیزا رنج میبرن و هنوز هیچ کاری نتونستیم بکنیم.
و دوست عزیز Hossein Bazyan مطفا در مورد تحصیل در نروژ و آلمان یه سری مطالب به غیر از مطالبی که ذکر شده برامون بگو که خیلی مشتاقم (یم).ممنون.

manager
سه شنبه 04 اردیبهشت 1386, 21:44 عصر
اگر می شه بیشتر در مورد هزینه های زندگی و تحصیلی صحبت کنید ممنون می شم چون اکثرا به خاطر ترس از هزینه ها هیچ اقدامی برای تحصیل در خارج از کشور انجام نمی دن و تو ایران خودشون رو حروم می کنند.

CodeMasterX
سه شنبه 04 اردیبهشت 1386, 23:25 عصر
ببین manager حتی از هزینه زندگی هم اگه بگذریم و احتمال وجود کار نیمه وقت برای دانشجویان رو هم حذف کنیم هزینه دانشگاه های معروف و بزرگ دنیا خیلی زیاد هست.قبلا دوستان اشاره کردن مثلا دانشگاه Alberta در کانادا که یه جورایی بعد از MIT آمریکا دومین قطب نرم افزار و هوش مصنوعی دنیا حساب میشه هزینه ترم های تحصیلی برای رشته های ما در حدود ترمی 12 تا 14 هزار دلار هست (دلار کانادا)! این خیلی زیاده، یعنی ترمی 10 میلیون تومان پول،خوب همین جا میریم 10000 تا کار دیگه می کنیم!
ولی دانشگاه هایی مثل مراکز تحصیلی در اوکراین،بلا روس،آلمان،هند،پاکستان و ... از این دست هزینه زندگی و تحصیلشون خیلی پائین تر و به صرفه تر هست.مثلا هزینه زندگی در بلا روس ماهی 200،300 دلار آمریکا و هزینه ترم های کارشناسی و کارشناسی ارشد در این کشور بین 200 دلار تا 600 دلار متغیر هست که خیلی خوبه میشه تقریبا مثل همین دانشگاه آزاد خودمون.ولی باید دقت داشت که بعضی جاها مثل آلمان معمولا دانشگاه هاشون به زبان انگلیسی ممکنه نباشن و به زبان خودشون تدریس میکنن! بیشتر دانشگاه های آلمان برای مثال اینجوری هست.
بهترین انتخاب ها میتونن اوکراین،بلا روس،هند،نروژ و سوئد باشن.

Hossein Bazyan
چهارشنبه 05 اردیبهشت 1386, 08:54 صبح
دوستان سلام
من در پست قبلی هم گفتم که دیر میتونم جواب بدم اما امروز ( الان 7 صبح است ) که از سرکار برگشتم مفصل مطالبی را مینویسم .

manager
چهارشنبه 05 اردیبهشت 1386, 09:40 صبح
البته بعضی از دانشگاه های مالزی هم خوب بودند. از هندوستان ارزون تر و تمیز تره !! از نظر همه چیز مقرون به صرفه بودند. استرالیا هم که شنیدم 50% شهریه دانشگاه رو بن کار می ده ! این هم خیلی خوبه !

Hossein Bazyan
چهارشنبه 05 اردیبهشت 1386, 21:56 عصر
سلام
همانطور که قول داده بودم مطالبی را در مورد دانشگاههای اروپا خدمتتان مینویسم
قبل از هر چیز لازم به ذکر است که مواردی که من ذکر میکنم مشاهدات خودم میباشد و این اطلاعات به نظر خودم موثق هستند ولی باز هم نمیتوان گفت صد در صد به هر حال ...


من خودم در هلند درس خوانده ام البته نه برای ارشد بلکه برای تائید مدرک ایران و فعلا هم در یکی از دبیرستانهای هلند مشغول دیدن دوره و کار هستم .
در دبیرستانی که من کار میکنم دانشگاه هم هست یعنی دو قسمت است به یک نام . یک قسمت دانشگاه و دیگری دبیرستان است .
البته سیستم دبیرستان اینها با من خیلی فرق میکنه و دبیرستانی که من کار میکنم HogeSchool میگویند . دانش آموز پس از طی این دوره بدون امتحان میتواند وارد دانشگاه شود . بگذریم
دوستانی که به فکر تحصیل در خارج هستند قبل از هر چیز باید موارد زیر را در نظر داشته باشند :
1.اقامت ( حال هر نوع اقامتی. دانشجویی، پناهندگی و غیره ) .


الف - اقامت دانشجویی : بعضی از کشورها برای اقامتهای دانشجویی هزینه تحصیل دریافت نمیکنند مانند آلمان . تحصیل در آلمان رایگان است . حداقل تا 2 سال پیش بود . هزینه زندگی در آلمان برای یک نفر بدون احتساب کرایه منزل و هزینه خرید کتاب 150 تا 200 یوروست - البته زندگی دانشجویی - حال هزینه کتاب و کرایه خونه و برق و تلفن هم روش میاد که چیزی حدود حداقل 500 یورو . البته کار در آلمان زیاده شخص اگر کاری باشد میتواند راحت کار پیدا کند. برای کارهای فنی پول مناسب هم میدهند .
ب - اقامت پناهندگی : در بعضی از کشورها مانند سوئد، نروژ و دانمارک هزینه تحصیلی برای این نوع اقامت رایگان است و در هلند تا سن 30 سال تحصیل رایگان است
انواع اقامت دیگر هم داریم که آنها را لازم به ذکر نمیبینم . البته دو مورد بالا را هم به همین آسانی نمیدهند
زبان : بسیاری از کشورها دانشگاه انگلیسی زبان ندارند مانند آلمان . مردم آلمان با اینکه انگلیسی میتوانند صحبت کنند اگر باهاشون انگلیسی صحبت کنی آلمانی جوابت را میدهند . دوره خیلی فشرده زبان آلمانی 6 ماهه است که معمولا برای تحصیل در دانشگاه مناسب نیست و باید بیشتر یاد گرفت . در ضمن یادگیری زبانهای اروپائی خیلی مشکل است من ترتیب سختی آنها را مینویسم . دانمارکی – بینهایت مشکل ، گرامر مشکل ، املا خیلی مشکل به نحوی که خود دانمارکی مشکل املا دارد ، هلندی و آلمانی ، نروژی و سوئدی و فرانسه . البته در همه کشورها دانشگاه انگلیسی زبان نیز وجود دارد .
تائید و ترجمه مدرک : مدارک دانشگاهی باید در ایران ترجمه رسمی با مهر تائید وزارت خارجه تائید شوند . سیلاب بوس درسی باید ترجمه و تائید شود . دانشگاههای معتبر در ایران زودتر تائید میشوند. بعد از اینکارها دانشگاه مورد نظر همطرازی میکند و باید یکسری واحد را گذراند . ما در ایران دروس عمومی زیادی داریم که اینجا وجود ندارند مانند اخلاق، ادبیات و غیره . باید به جای اینها واحدهای دیگری را گذراند . معمولا فوق لیسانس واحدهای لیسانسش پذیرفته میشه و برای لیسانس هم باید از 6 ماه تا یک سال واحد گذراند .
یکی از دوستان دانشگاههای خودمان را با اینجا مقایسه کرده بود و میگفت که فکر نمیکنه سطح علمی اینها خیلی بالاتر از ما باشه . من این نظر را قبول ندارم . دوستان اینجا سطح علمی بالاست . در مدارس امکاناتی دارند که ما در دانشگاهها نداریم . همیشه Update هستند هم کتابها هم استادها و هم تجهیزات . الان کسی از کتابهای سال 2005 استفاده نمیکنه و آنها کهنه شده اند . دختر من کلاس 6 درس میخواند بهترین امکانات را در مدرسه دارند . از اینترنت گرفته تا وسایل آزمایشگاهی و تجهیزات دیگر . به دانش آموز تا کلاس هشتم تکلیف در منزل داده نمیشود و دانش آموز فقط در مدرسه یاد میگیرد و حق ندارد کتاب را منزل بیاورد و تکلیف انجام دهد . به هر حال فرق از زمین تا آسمان است . اما اگر دانشجویان ما بتوانند در این مراکز تحصیل کنند خیلی زود ترقی میکنند. چون ضریب هوشی ماها خیلی از اینها بیشتر است .





حالا این خلاصه ای از مطالبی را که میخواستم بگویم بود . دوستان اگر سوالی داشتند میتوانند بپرسند. در ضمن من در ایران کارشناسی الکترونیک خونده ام و سال 73 فارغ التحصیل شده ام و از سال 81 هم در اروپام .
دوستان برای تقاضای پذیرش از دانشگاههای هلند میتوانند روی کمک من حساب کنند . کسانی که میخواهند تقاضای پذیرش در یکی از دانشگاههای هلند را بکنند میتوانند مدارک را برای من ارسال کنند تا تقاضای پذیرش برایشان بکنم . در ضمن دبیرستان و دانشگاههی هم که من در آن کار میکنم فنی میباشد .
( البته در هلند تا سن 30 سالگی تحصیل رایگان است )

موفق باشید

SuperElectric
پنج شنبه 06 اردیبهشت 1386, 11:49 صبح
سلام
با تشکر از توضیحاتی که دادین.
آیا تو دانشگاههایی مثل Amsterdam یا Utrecht یا Leiden تدریس به زبان انگلیسی هست؟
(اگر نیست لطفا چند تا از دانشگاههای انگلیسی زبان هلند رو معرفی کنید)
در ضمن نحوه پذیرش از این دانشگاهها(اون 3 تا) به چه صورته؟

Best Programmer
پنج شنبه 06 اردیبهشت 1386, 12:25 عصر
سلام
توضیحات بسیار خوبی بود.
من خودم فرم ها و شرایط تحصیل در کانادا را خوندم و الان در تلاش هستم که بتونم خودم را به حدی برسانم که بتونم برم بدون هیچ مشکلی.
متاسفانه مشکلاتی هست ، دوستان ما مثلا تو خود USA ‌درس خوندیم . با ویزای تحصیلی که اولا تنها برخی ساعات می تونیم کار کنیم و کارها را خدا بیامرزد اسم کار نزاریم بهتر هست ، بعد که درس مون تمام شد ما رو می ندازند بیرون چون که اونجا مقیم که نیستیم بخواییم بمانیم. خیلی هم کم پیش میاد که استادی ، شرکتی از ما حمایت کنند و برای ما تاییده بدند که بتونیم اونجا وکیل بگیریم و دنبال اقامت بدویم.
یکی از شرایط اقامت 2 تا مدرک لیسانس هست با 3 سال سابقه(من خودم دارم این مسیر رو میرم)
دوستان به این فکر کنید که ویزای تحصیلی فقط یه مدرک آخر به شما میدهد. فکر باشید که بتونید بمانید. می خوایید برگردید ایران چی کار کنید؟
یه سوال که خیلی ذهن منو مشغول کرده، من رشته اصلیم مکانیک سیالات هست و کلی دوره های FESTO آلمان رو رفتم و تو نیرومحرکه و 7 الماس هم کار می کنم. و به راحتی می تونم یه کار خوب تو شرکت نفت بگیرم،یه دوره ایی تو یه شرکت مشاوره ایی طرف قرارداد با شرکت نفت کار کردم (داداشم درس خونده دانشگاه کلگری کاناداست و در شرکت نفت کار میکنه، به من میگه که تو ایران راحت پول در میاری در حالی که تو کانادا کلی باید مطالعه کنی تا همون پول را بگیری)
حالا شما می گویید من تمام این امکانات را بیخیال بشوم و برم؟
این فکر هر روز و هر شب با من هست.

Hossein Bazyan
پنج شنبه 06 اردیبهشت 1386, 22:32 عصر
سلام
با تشکر از توضیحاتی که دادین.
آیا تو دانشگاههایی مثل Amsterdam یا Utrecht یا Leiden تدریس به زبان انگلیسی هست؟
(اگر نیست لطفا چند تا از دانشگاههای انگلیسی زبان هلند رو معرفی کنید)
در ضمن نحوه پذیرش از این دانشگاهها(اون 3 تا) به چه صورته؟

بهترین دانشگاه انگلیسی زبان در Nijmegen هست و در آمستردام هم دانشگاه بین المللی هست .

CodeMasterX
پنج شنبه 06 اردیبهشت 1386, 23:28 عصر
دوستان تمام این حرف ها درست و شکی در بهتر بودن ادامه تحصیل د یا حتی زندگی دائمی در خارج از ایران نیست.
ولی اینون یادمون نره که "اگر نمیتونی کاری رو توی حیاط خونه خودت انجام بدی، انتظار نداشته باش توی حیاز همسایه انجامش بدی!"!!!!
من نمیخوام وطن پرست بازی و این حرف ها رو بزنم،ولی خوب چرا هم که نه ؟ فکر اینو بکنید که توی ایران در کنار تمام این مشکلات شما مزایایی هم دارین.اولا کتاب،سی دی و همچین چیزایی نسبت به اون ور مفت هتسن،مدتی که من توی بدی درس میخوندم یه کتاب VB.NET نزدیک به 60.000 توام بود! اینجا چنده ؟ حد اکسر 6000 تومان،تازه ترجمه هم شده!
بعد از اون این که عزیزان من توی جایی مثا کانادا،آمریکا افرای پول در میارن که واقعا یه جورایی مرد شماره یک باشن،ولی توی ایرن صنعت نرم افزار و IT هنوز حتی نهال هم نیست! پس اینجا هم کار خیلی بیشتره هم راحت تر میشه تو صدر بهترین ها قرار گرفت و پول درست و حسابی در آورد.

Hossein Bazyan
پنج شنبه 06 اردیبهشت 1386, 23:39 عصر
سلام
من تا حدودی با نظر شما موافقم . اگه امکان کار در ایران باشه ( البته کار - مثلا هر متخصصی براش در رشته ای که تخصص دارد کار باشه) بهتره از خارجه اما اولا نظر دوستان کار در خارج نبود و ادامه تحصیل در خارج بود . دوما دوست عزیز این درسته که کتاب و سی دی در ایران ارزان است و در خارج گران ، اما شما اگر ارزش پولها رو هم مقایسه کنید میبیندی مثل هم میباشد . در اینجا حداقل حقوق ( بیمه بیکاری و یا کارگری) 1200 یوروی خالص است اما در ایران فکر کنم در شهرستانها 150 هزار تومان یا کمتر باشد . پس ارزش 6000 تومان در ایران برابر همان ارزش 60 دلار در اروپاست .
اینجا کسانی که درس را تمام میکنند حتی دبیرستان چه برسد به دانشگاه محال است که بیکار بماند آیا در ایران هم همینطور است.؟
کسی که کار میکنند ( اینجا ) از تمامی مزایای یک زندگی خوب و راحت برخوردارند حتی کارگرهاش ( ماشین خوب، منزل خوب ، سالی دو بار تعطیلات رفتن و غیره ... ) آیا در ایران هم همینطور است ؟

اما یک مثل معروف هم هست که اینکه
" سنگ تا در جای خودش است سنگین و سخت است " البته اگر مثل را درست گفته باشم

saeed_Z_F
جمعه 07 اردیبهشت 1386, 09:27 صبح
سلام
من با خارج رفتن موافقم
دلیلشو هم فکر کنم هر کی تو ایران دانشگاه رفته باشه میدونه

manager
جمعه 07 اردیبهشت 1386, 10:37 صبح
سوال اینجا رفتن به خارج یا نرفتن نیست !! بر همگان مبرهم است که هیچ جا به هرج و مرجی ایران نیست و در این فضای آلوده هیچ جا بهتر از اینجا محل کسب درآمد و بازی با قانون و سیاست جهت کلاه گذاشتن بر سر مردمان بدبخت نیست !!!!! اگر کمی، فقط کمی سرمایه داشته باشید هیچ جا مثل ایران نمی توانید کسب درآمد کنید. وگرنه چرا مردمی با 500 میلیارد تومن سرمایه از کشور خارج نمی شوند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حالا سوال اینجاست به نظر افرادی که در خارج از کشور تحصیل می کنند و یا کرده اند و یا کسانی که دوره ی فوق را در ایران گذرانده اند. تحصیل در خارج بهتر است یا در ایران ؟ البته برای دوره ی فوق ...

omid_Ahmadi
جمعه 07 اردیبهشت 1386, 11:01 صبح
چیزی که از تمام گفته های بالا و منابع دیگه ای که دیدم میشه فهمید اینه که برای اینکه بتونی توی یه دانشگاه خوب خارج از کشور ثبت نام کنی باید یا اعتبار علمی خیلی خوبی داشته باشی، یا پول زیاد. این مورد برای دانشگاههای اروپایی کمتره، اما اونها هم دو مشکل دیگه دارن، یکی زبان و اون یکی هم اینکه شرایطشون برای دانشجویان خارج از اتحادیه اروپا چندان ساده نیست (باز هم مشکل مالی، عطف به اطلاعاتی که در سایت دانشگاه UvA نوشته بود).

دانشگاههای دیگه هم مدرک چندان معتبری ندارن و ارزش هزینه و مشکلاتی که برای اونها هم وجود داره رو ندارن، مثلا میشه به سادگی توی یه دانشگاهی مثل MMU توی مالزی ثبت نام کرد، و یا دانشگاههای مشابه توی اوکراین، هزینه زیادی هم نداره، اما به نظر من اونجا هم چندان اعتباری نداره، یعنی اعتبارش به هزینه ای که باید صرف بشه نمی ارزه.

به نظر من بهتره به نحوی سطح علمی خودتون رو به حدی برسونید که بتونید از یکی از دانشگاههای با اعتبار مناسب پذیرش بگیرید. این طور میشه گفت ارزش زحمتی که کشیده میشه رو داره

manager
جمعه 07 اردیبهشت 1386, 11:50 صبح
دانشگاههای دیگه هم مدرک چندان معتبری ندارن و ارزش هزینه و مشکلاتی که برای اونها هم وجود داره رو ندارن، مثلا میشه به سادگی توی یه دانشگاهی مثل MMU توی مالزی ثبت نام کرد، و یا دانشگاههای مشابه توی اوکراین، هزینه زیادی هم نداره، اما به نظر من اونجا هم چندان اعتباری نداره، یعنی اعتبارش به هزینه ای که باید صرف بشه نمی ارزه.
یعنی ارزششون از دانشگاه های ارشد ما پائین تره ؟؟؟؟؟ اگر جوابتون مثبت باشه دیگه ارزششون از دانشگاه آزاد کمتر نیست !!!!!

می شه در مورد ارتقاء سطح علمی هم یه توضیح کوچیک ارائه کنید ؟

SuperElectric
جمعه 07 اردیبهشت 1386, 13:05 عصر
من هم با آقای احمدی موافقم
درسته که دانشگاههای معتبر(مثل خیلی از دانشگاههای امریکا) به همین راحتی پذیرش نمیدن اما از اون طرف هم اگه تونستی راه پیدا کنی بیشتر ساپورت میشی(از نظر علمی)
این لیست مربوط به رده بندی بهترین دانشگاهای دنیا(500 دانشگاه برتر) در سال 2006 است
جالبه که از 500تا، 165تا (حدودا دو سوم) امریکایی هستن
اینم بگم که در همون سال بودجه سالیانه اختصاص داده شده به دانشگاههای امریکا 50 میلیارد دلار(تقریبا برابر درآمد نفت ایران در یک سال) بوده

CodeMasterX
جمعه 07 اردیبهشت 1386, 14:54 عصر
آقایون ببخشید اگه با پست من یکمی از تاپیک منحرف شدیم.
ببینید من دقیقا منظورم اینه که اگر کسی میخواد فقط پول در بیاره و یه زندگی خوبی داشته باشه همین جا هم میشه از این کارا کرد.ولی اگر کسی میخواد یه کسی بشه تو کار خودش و بصورت آکادمیک پیشرفت های بزرگی داشته باشه باید بره بیرون از ایران.
در مورد اون پست آقا حسین باید بگم که برادر من اینجا اصلا همچیم خبری نیست متاسفانه!
اولا که توی ایران بعد از اخذ دیپلم کار بخصوصی نیست.مگر کارگری و کاسبی.اگر کسی بخواد اینجا کار درست و حسابی بکنه یا باید پارتی و پول داشته باشه،یا مدرک و سابقه کار توپ! حالا من نمی فهمم تا کسی به امثال ما کار نده چج.ری سابقه کار پیدا میکنیم ؟ بعد از اون اینکه ببین آقا حسین اینجا توی ایران همه بعد از دیپلم یا میرن سر کار،یا دنبال تحصیل آکادمیک هستن که میرسن به بیچاره هایی مثل ما با این همه مشکلات و دردسر ! توی اروپا و آمریکا تا جایی که من خودم بودم و آشنایان اونجا زندگی میکنن و تحصیل هم میکنن،هر کسی که دیپلمش رو میگیره میره دوره های کوتاه مدت رو میگذرونه و کار میکنه و همونجوری که شما گفتی با هر کار خوبی از زندگی خوبی هم بهره مند میشه.و فقط کسانی میرن وارد دانشگاه میشن که میخوان کارهای آکادمیک بکنن.اینجا بر عکسه،دانشگاه رفتن وحشتناک سخته،ولی برون اومدنش آسون.اون ور نه،راحت میری تو،ولی رست رو میکشن و فقط برترین ها فارغ التحصیل میشن.
بنابربین تنها راه همونجوری که مدیر بخش هم گفتن اینه که یا پول فلمبه داشته باشین،یا اینکه سطح علمی عالی! که این سطح علمی عالی یعنی مدرک زبان،رزومه کاری،تحقیقات،پروژه های خوب،نمرات عالی دانشگاهی،کقام ها در مسابقات و المپیاد و .... . که اگر کسی بخواد روی روال عادی به همچین چیری برسه باید بعد از کارشناسی در کنار تمام این ها که گفتم و تازه 3 سال سابقه کار اقدام کنه که میشه حدودا تو سن 24.25 سالگی.ولی حتما می ارزه!
من که تمام ذهنم معطوف به این هست که تا 2 سال آینده به جایی برسم که که برم داشنگاه McMaster کانادا.

saeed_Z_F
یک شنبه 09 اردیبهشت 1386, 12:15 عصر
دوستان تمام این حرف ها درست و شکی در بهتر بودن ادامه تحصیل د یا حتی زندگی دائمی در خارج از ایران نیست.
ولی اینون یادمون نره که "اگر نمیتونی کاری رو توی حیاط خونه خودت انجام بدی، انتظار نداشته باش توی حیاز همسایه انجامش بدی!"!!!!
من نمیخوام وطن پرست بازی و این حرف ها رو بزنم،ولی خوب چرا هم که نه ؟ فکر اینو بکنید که توی ایران در کنار تمام این مشکلات شما مزایایی هم دارین.اولا کتاب،سی دی و همچین چیزایی نسبت به اون ور مفت هتسن،مدتی که من توی بدی درس میخوندم یه کتاب VB.NET نزدیک به 60.000 توام بود! اینجا چنده ؟ حد اکسر 6000 تومان،تازه ترجمه هم شده!
بعد از اون این که عزیزان من توی جایی مثا کانادا،آمریکا افرای پول در میارن که واقعا یه جورایی مرد شماره یک باشن،ولی توی ایرن صنعت نرم افزار و IT هنوز حتی نهال هم نیست! پس اینجا هم کار خیلی بیشتره هم راحت تر میشه تو صدر بهترین ها قرار گرفت و پول درست و حسابی در آورد.

سلام
آخه بدبختی اینجاس که این خونه ای شما میگی تو حیاتش مارو راه نمیدن و اصلا شک دارم که خونه ما باشه .
و یه نکته دیگه هم اینکه تمام این مطالبی که گفتید عیب بود نه مزیت .

Hossein Bazyan
یک شنبه 09 اردیبهشت 1386, 13:12 عصر
سلام
آخه بدبختی اینجاس که این خونه ای شما میگی تو حیاتش مارو راه نمیدن و اصلا شک دارم که خونه ما باشه .



دوست عزیز با نظر شما کاملا موافقم . مخصوصا برای ما کردها . ما در ایران شهروند درجه دو هستیم که حق وزیر شدن یا رئیس جمهور شدن را نداریم با اینکه پاسپورت ایرانی داریم و به ایرانی بودن افتخار میکنیم .
من یادمه سال 76 دستگاهی ساخته بودم جهت اندازه گیری جریان به شیوه ای کاملا جدید و منحصر بفرد ( که فعلا نمیتونم بیشتر توضیحات بدم ) رفتم جهت ثبت اختراع و اینها در استان آذر- غربی مسئول آن قسمت اولین چیزی که به من گفتند که شما متاسفانه کرد هستید و بقیه ماجرا ... این واقعیتی هست که برای خودم اتفاق افتاده . حال در همینجا مشغول ثبت این دستگاه هستم و فعلا درگیر کارهای اداری .
با اینکه من ایرانی هستم نه هلندی و اینجا بیگانه ام اما کسی حرفی در این مورد به من نگفته و فعلا سرگرم بررسی دستگاه هستند.
اما اینحا برای اینکه ثابت کنی چیزی در چنته داری باید خیلی تلاش کنی .

Mohammad_Mnt
یک شنبه 09 اردیبهشت 1386, 19:23 عصر
ما در ایران شهروند درجه دو هستیم که حق وزیر شدن یا رئیس جمهور شدن را نداریم
:متعجب::متعجب::متعجب::متعجب:
جدی که نمی گی ! همچین چیزی توی قانون نداریم !!!! ایرانی ایرانیه دیگه حالا چه فارس، چه ترک، چه کرد، چه لر

Hossein Bazyan
یک شنبه 09 اردیبهشت 1386, 20:32 عصر
:متعجب::متعجب::متعجب::متعجب:
جدی که نمی گی ! همچین چیزی توی قانون نداریم !!!! ایرانی ایرانیه دیگه حالا چه فارس، چه ترک، چه کرد، چه لر
آره دوست عزیز
جدی میگم . قانون اساسی را نگاه کنید. تا حالا شنیدید که یک کرد نامزد ریاست جمهوری شود یا به عنوان وزیر به مجلس معرفی شود ؟
بعد مطلبی را که خودم گفتم واقعیت دارد و سر خود من اومده . یکی از دلایلی هم که من از ایران آواره شدم ( البته ضرر نکردم اما هر چه باشد از وطن دور شدیم و هر جا هم باشیم ایرانی هستیم ) همین موضوع فوق الذکر بود.

CodeMasterX
یک شنبه 09 اردیبهشت 1386, 23:41 عصر
سلام
آخه بدبختی اینجاس که این خونه ای شما میگی تو حیاتش مارو راه نمیدن و اصلا شک دارم که خونه ما باشه .
و یه نکته دیگه هم اینکه تمام این مطالبی که گفتید عیب بود نه مزیت .

ببینم شما میخوای پروفسور آکادمیک رشته کامپیوتر بشی یا اینکه بتونی یه زندگی خوب رو پایه ریزی کنی ؟
من با حرف شما کاملا مخالفم.درسته که توی ایرن برای تحصیل و زندگی مشکلات فراوانی داریم که خود بنده هم از اونا مستثنا نیستم،3 ساله که FullTime کار میکنم و دانشجو هم هستم،پس با تمام این مشکلات و بدبختی ها کما بیش روبرو شدم.
اما حرف من این بود که توی جایی مثال ایران که یه سری منابع زاحت تر بدست میان و در صنعت IT هنوز تازه کاره خیلی خوب میشه NumberOne شد و پول و جایگاه خوبی هم بدست آورد.مگه همین گروه "مدیران سیستم" خودمون نیستن ؟!
ولی اگر کسی مثل شما و من بخواد آزاد باشه و از حمایت دولت و قانون بهره مند بشه،تحصیلات عالیه و بدون دردسر داشته باشه،زندگیش به روز و استاندارد باشه و از زندگی اش اذت ببره،بله،باید از ایران کوچ کرد.ولی در کنارش دوست عزیز و بقیه دوستان به غیر از من هم مسلما کسان زیادی هستن که تجربه کار و زندگی و تحصیل در خارج از ایران رو دارن و به این سادگی ها هم نیست.من حدود دو سال دبی کار و تحصیل داشتم،حالا شاید بگن دبی که بقل دستمون هست! ولی اونجا هم به هر حال یه کشور خارجی محسوب میشه،و کار و پول در آوردن همچین زاحت هم نیست.
اینجوری نیست که کسی اگر پول و پله داشت و از نظر تحصیلات و دانش هم چیزی برای گفتن داشت تا رفت اونور ببرنش بر دل مایکروسافت و هاروارد و بگن بفرما خدایی کن!
لطفا قبل از جواب دادن به این جور پست ها یه کم "واقع بین و واقع گرا" باشید.درباره اینجور مسائل نمیشه واقعیات و تجربه رو کنار گذاشت و به مطلوب دل و قانون و حقوق بشر چسبید.

saeed_Z_F
دوشنبه 10 اردیبهشت 1386, 08:43 صبح
ببینم شما میخوای پروفسور آکادمیک رشته کامپیوتر بشی یا اینکه بتونی یه زندگی خوب رو پایه ریزی کنی ؟
من با حرف شما کاملا مخالفم.درسته که توی ایرن برای تحصیل و زندگی مشکلات فراوانی داریم که خود بنده هم از اونا مستثنا نیستم،3 ساله که FullTime کار میکنم و دانشجو هم هستم،پس با تمام این مشکلات و بدبختی ها کما بیش روبرو شدم.
اما حرف من این بود که توی جایی مثال ایران که یه سری منابع زاحت تر بدست میان و در صنعت IT هنوز تازه کاره خیلی خوب میشه NumberOne شد و پول و جایگاه خوبی هم بدست آورد.مگه همین گروه "مدیران سیستم" خودمون نیستن ؟!
ولی اگر کسی مثل شما و من بخواد آزاد باشه و از حمایت دولت و قانون بهره مند بشه،تحصیلات عالیه و بدون دردسر داشته باشه،زندگیش به روز و استاندارد باشه و از زندگی اش اذت ببره،بله،باید از ایران کوچ کرد.ولی در کنارش دوست عزیز و بقیه دوستان به غیر از من هم مسلما کسان زیادی هستن که تجربه کار و زندگی و تحصیل در خارج از ایران رو دارن و به این سادگی ها هم نیست.من حدود دو سال دبی کار و تحصیل داشتم،حالا شاید بگن دبی که بقل دستمون هست! ولی اونجا هم به هر حال یه کشور خارجی محسوب میشه،و کار و پول در آوردن همچین زاحت هم نیست.
اینجوری نیست که کسی اگر پول و پله داشت و از نظر تحصیلات و دانش هم چیزی برای گفتن داشت تا رفت اونور ببرنش بر دل مایکروسافت و هاروارد و بگن بفرما خدایی کن!
لطفا قبل از جواب دادن به این جور پست ها یه کم "واقع بین و واقع گرا" باشید.درباره اینجور مسائل نمیشه واقعیات و تجربه رو کنار گذاشت و به مطلوب دل و قانون و حقوق بشر چسبید.

سلام
اولا که شما به کتاب های فارسی ترجمه شده که افتضاح ترجمه شده و از سرو تهش هم کلی زدن میگین منبع خوب و ارزون !!!!
بعدش : آره شرکت های بزرگ اون وره آب به راحتی استخدام نمی کنند ولی معیارهاشون علمی و .... نه مثل ایران که معیارها .....

فقط آخرش بهتون بگم شما که خودتون میگید این همه سختی و زحمت کشیدید اینو بدونید تو ایران نه می تونید پروفسور آکادمیک رشته کامپیوتر بشید نه زندگی خوب و راحتی داشته باشید .

ولی با همین زحماتی که اینجا می کشید اگه جایی می کشیدید که شایسته سالاری و مردم سالاری حاکم بود می تونستید ....

حالا من واقع بین باشم یا شما (البته نظر من اینه جفتمون).

Hossein Bazyan
دوشنبه 10 اردیبهشت 1386, 09:28 صبح
اینجوری نیست که کسی اگر پول و پله داشت و از نظر تحصیلات و دانش هم چیزی برای گفتن داشت تا رفت اونور ببرنش بر دل مایکروسافت و هاروارد و بگن بفرما خدایی کن!



بعدش : آره شرکت های بزرگ اون وره آب به راحتی استخدام نمی کنند ولی معیارهاشون علمی و .... نه مثل ایران که معیارها .....

هر دو نظر کاملا درستند .
همینجوری کسی رو هیچ شرکت و موسسه ای براحتی استخدام نمیکنه و باید بار علمی را که خودت اظهار میداری رو ثابت کنی . پس از تائید مدارکتت باید دوباره یک دوره هم بگذرونی تا با سیاست و نحوه کار در این کشور و این مووسه آشنا بشی . در ضمن اینجا معیار برای کارهای علمی ، علمه نه چیز دیگر ..